بررسی جایگاه و کارکردهای مسجد در گفتگو با مهدی ناظمی اردکانی/ بخش دوم؛

بساط سازمان‌های خراب‌کار در کف جامعه!

بساط سازمان‌های خراب‌کار در کف جامعه!
سازمان‌ها آسیب‌زا هستند و آسیب‌زدایی نمی‌کنند. آن‌ها مدام بودجه می‌گیرند و کار را بدتر می‌کنند. نهاد مسجد همه آسیب‌های اجتماعی را حل می‌کند. حالا ممکن است که شما بگویید آیا ما اول باید همه آسیب‌های اجتماعی را حل کنیم و بعد به سراغ نهاد مسجد برویم؟ من می‌گویم خیر.

گروه دین و اندیشه «سدید»؛ مسجد یکی از نهادهایی اساسی در تمدن اسلامی است. از صدر اسلام تا به امروز، کارکردهای متفاوتی برای این نهاد در نظر گرفته شده است. برخی مسجد را در حد دولتی که می‌خواهد خدمات فراوانی به مردم بدهد، صاحب‌نفوذ می‌دانند و برخی هم کارکرد مسجد را در حد برگزاری نماز جماعت می‌دانند. در این باره با دکتر مهدی ناظمی اردکانی - عضو هیئت‌علمی دانشگاه امام حسین (ع) و پژوهشگر حوزه مسجد - به گفت‌وگو نشسته‌ایم. ناظمی اردکانی در بخش اول گفت‌وگو تأکید کرد که برای بسط مفهوم مسجد، نیاز به فکرورزی داریم. او از نقش مسجد در محلات گفت و حالا در بخش دوم سخنان خود، با تأکید بر محله‌محوری بر این گزاره اشاره کرد که مسجد، سلول بنیادین ساخت تمدن نوین اسلامی است و می‌توان با سلول بنیادی، دست، پا و سر ساخت و تا زمانی که نتوان مسجد ساخت، نمی‌شود به تمدن نوین اسلامی رسید. مشروح بخش دوم این گفتگو در ادامه مقابل دیدگان شماست.

 

مسجد، پناه است

ما هم‌اکنون برخی از آدم‌ها را داریم که فاصله‌ای بین نیاز خودشان و آنچه جامعه پیگیری می‌کند، می‌بینند. طبیعتاً آن‌ها همکاری با سیستم مدنظر ما را نمی‌پسندند؛ البته این به معنای سرکشی آن‌ها نیست. شما اساس را بر این می‌گذارید که همه با سیستم همراه شوند.

ناظمی اردکانی: من شرایط مطلوب را برای شما مطرح می‌کنم.

 

لطفاً منظورتان را کمی روشن کنید.

ناظمی اردکانی: شما به این سه مرحله دقت کنید: «بدانیم، بخواهیم و بتوانیم». اولین مرحله کدام است؟

 

بدانیم.

ناظمی اردکانی: بدانیم. بدانیم. بدانیم. جامعه باید آگاه شود. شما می‌گویید نمی‌خواهد. من می‌گویم می‌داند یا نمی‌داند. اولین وظیفه ولی جامعه، آگاه‌کردن مردم است؛ پیروی در نظام ما کورکورانه نیست. وقتی که من و شما مقلد می‌شویم، مقلد مرجعی می‌شویم که می‌گوید شرطش این است که بروی و مرجعت را عالمانه انتخاب کنی. این حرف بسیار درستی است. من وظیفه دارم. وقتی ما می‌خواهیم پیش پزشک برویم، سعی می‌کنیم پزشکمان را عالمانه انتخاب کنیم. کسی که مرجعش را عالمانه انتخاب کند، از او تبعیت می‌کند؛ بنابراین ولی جامعه، موظف است که به جامعه بصیرت و آگاهی بدهد. ممکن است که فردی بگوید دانش دارم اما نمی‌خواهم از ولی تبعیت کنم. او نمی‌خواهد از ولی تبعیت کند؛ اما من می‌گویم او یک زمان در دل و زمان دیگر در عمل نمی‌خواهد از ولی تبعیت کند. اگر فردی در عمل از ولی‌امر تبعیت نکند، جُرم می‌کند.

ساخت و اداره مسجد نیز الزاماتی دارد و یکی از آن الزامات، علم و فناوری است. الزام دوم، وجود روحانی است. روحانی مدیر اصلی مساجد است اما ما روحانی کافی نداریم.

امروز مشکل اصلی جامعه، بحث ندانستن است. من به‌درستی از واژه علم استفاده کردم و با غمض عین، از این واژه استفاده می‌کنم. در دسته‌بندی علم، حکمت و عرفان، علم در پایین‌ترین سطح است. باید به جامعه علم داد تا مثلاً بهداشتش را رعایت کند. اگر می‌خواهیم روح افراد را سالم نگه داریم باید به آن‌ها حکمت بدهیم. منبع شناخت علم امروز، حس و عینیات و منبع شناخت حکمت، عقل است. باید انسان را عاقل کرد. عاقل در مقابل غافل و عالِم در مقابل جاهل قرار گرفته است. اگر انسان‌ها دچار غفلت شوند، اگر عالم باشند، ممکن است جنایت کنند؛ بنابراین وقتی می‌گوییم انسان‌ها باید بصیرت پیدا کنند، چون حد بصیرت از علم بالاتر است. باید نظام و سیستم فکری انسان‌ها درست بشود. ممکن است شما بگویید این کار، سخت و ناشدنی است. من می‌گویم انقلاب آمده تا این کارهای سخت را انجام بدهد؛ لذا نهاد مسجد که من به آن تأکید می‌کنم، می‌تواند علم، حکمت و عرفان بدهد. آن نهاد، قلب‌ها را هم متوجه می‌کند. ممکن است شما بگویید چرا فقط نهاد مسجد؟ من شاید نتوانم استدلال کنم، اما می‌گویم که عرفان پیداکردن، کاری قلبی است و قلب، در دست خداست. اگر می‌خواهید که قلبتان سالم شود، به نهاد مسجد پناه ببرید و بخشی از حیاتتان را در آنجا صرف کنید تا عرفان بیابد و قلبتان آرامش پیدا کند. اینجا منظور مساجدی هستند که «أسس علی التقوی» است. امروزه برخی از مساجد، مانند «مسجد ضرار» هستند.

 

طبیعتاً جمهوری اسلامی ایران ۴۰ سال تجربه زیسته دارد. آیا این ۴۰ سال برای انتقال علم و حکمت به جامعه کافی نبود؟ شاخص‌ها به ما می‌گویند جامعه توجه چندانی به نهادهایی که برای انقلاب از آن‌ها بهره گرفته شده، ندارند؛ مثلاً شما گفتید که ما از طریق مساجد به انقلاب اسلامی رسیدیم، اما شاخص‌ها نشان می‌دهند که امروزه مردم توجه چندانی به مساجد ندارند.

ناظمی اردکانی: من تا به اینجا یک شاخص به شما دادم. در واقع امام یک شاخص داد و گفت پیروزی انقلاب اسلامی برای اداره مسجد است. حال باید ببینیم که انقلاب اسلامی از صد در صد، چه میزان پیروز شده است؟ ما باید ابتدائاً وضعیت مطلوب اداره مسجد را تعریف و سپس وضعیت کل مساجد را بررسی کنیم. ممکن است ما با این کار به این نتیجه برسیم که انقلاب اسلامی در ۴۰ سال، ۳۰ درصد به پیروزی رسیده است و ۷۰ درصد مانده است. به نظر من انقلاب اسلامی هنوز نتوانسته است در بسیاری از حوزه‌ها ورود کند و تحول ایجاد کند. یکی از این حوزه‌ها، نظام اداری است. این سنگر آن‌قدر بتنی ساخته شده که انقلاب اسلامی به‌هیچ‌وجه نمی‌تواند به آن ورود کند.

 

تجربه‌های موفق و ناموفق نهادسازی

حتی با وجود نهادسازی‌هایی که امام خمینی (ره) انجام داد؟

ناظمی اردکانی: اگر آن نهادسازی‌ها انجام نمی‌شد، رسم جدی از انقلاب اسلامی باقی نمانده بود. البته اسم جدی از آن باقی بود. امروزه تمدن غرب از نظر عملی و نظری پشت سازمان بروکراسی است. انقلاب اسلامی نتوانسته در دانشگاه‌ها تحول ایجاد کند. البته موفقیت‌هایی هم بوده، اما این موفقیت‌ها در مقابل موفقیت‌هایی که باید در ۴۰ سال نصیب ما می‌شد، کم هستند.

آقای عباسی - یکی از کارشناسان دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی - اولین رساله دکتری با موضوع مسجد را نوشت و به دانشگاه تهران ارائه داد. امروز هم رساله‌های دکتری با موضوع مسجد به انگشتان یک دست هم نرسیده‌اند.

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به برکت دفاع مقدس یکی از دستاوردهای انقلاب اسلامی است ولی آیا شما فکر می‌کنید که تمدن غرب چشمش را می‌پوشاند؟ خیر. تمدن غرب یک سلطه ذهنی و هژمونیک است. بنابراین نهادهایی هم که امام شکل داد و تا به امروز برکت زیادی برای ما داشتند، به سازمان تبدیل شدند. امروز حرف بر سر این است که ما چگونه باید به این مسئله بپردازیم؟ در سال ۱۳۷۹ که ستاد امام علی (ع) در دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی شکل گرفت، بنده همکاری‌هایی را با این ستاد شروع کردم که یکی از محوری‌ترین مباحث آن، موضوع مساجد بود. در آن سال‌ها، اصلاً حرف و بحث مسجد در حوزه فرهنگ وجود نداشت، اما آقای عباسی - یکی از کارشناسان دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی - اولین رساله دکتری با موضوع مسجد را نوشت و به دانشگاه تهران ارائه داد. امروز هم رساله‌های دکتری با موضوع مسجد به انگشتان یک دست هم نرسیده‌اند. حالا باید چه‌کار کنیم؟ آیا می‌شود کار دستوری کرد؟ ابداً. اصلاً نمی‌توان درباره بحث‌های نهادی، دستوری عمل کرد. باید با عشق وارد حوزه بحث‌های نهادی شد. ورود به حوزه بحث‌های نهادی، اعتماد، ایمان و توفیق الهی را می‌خواهد. من در ابتدای حرف‌هایم گفتم که به‌صورت کار و شغل به بحث مسجد ورود نکنید. امروزه بالغ بر بیست دستگاه اداری در قالب کار و شغل وارد بحث مسجد شده‌اند. شغلشان این است و کاری هم نمی‌کنند؛ اما تعدادی از نهادها هم هستند که به‌عنوان زندگی به بحث مسجد ورود پیدا کرده‌اند و این دستاورد بزرگی به‌حساب می‌آید. از نظر بنده، وجود آن‌ها بسیار مغتنم است.

 

اما در این ۴۰ سال اگرچه ما کار علمی درباره مسجد کرده‌ایم؛ اما خود مسجد را از دست داده‌ایم.

ناظمی اردکانی: ما به‌خاطر بحث علمی مسجد را از دست ندادیم.

 

لزوم تدوین نقشه آمایش مسجد

منظور من این است که آیا سیاست‌گذارهای ما مقصر نبودند؟

ناظمی اردکانی: بله. وقتی که مفهوم مسجد در ذهن سیاست‌گذاران، مدیران و سازمان مربوطه، یک مفهوم کاملاً محدود باشد، نتیجه‌اش تصمیم‌گیری‌های نادرست یا ناقص می‌شود. بنده در دهه ۸۰، دبیر کارگروه مدیریت کلان دستگاه فرهنگی در دبیرخانه شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی بودم. حضرت آقا در سال ۱۳۸۶ به اعضای شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی حکم کردند که دستگاه‌های فرهنگی را ساماندهی کنند. ما گفتیم با توجه به اینکه جامعه دستگاه‌های مختلف فرهنگی دارد، باید در موضوعات مختلف کار ساماندهی را انجام دهیم و اولین حوزه، حوزه نماز و مسجد بود؛ زیرا این حوزه اولویت داشت. الزامات ساماندهی فعالیت‌های حقوقی نماز و مسجد در یک سال و نیم تعریف شدند؛ ولی آن الزامات، در آن دوره که دوره ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد بود، به هر دلیلی به تصویب شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی نرسید و در دستور کار قرار نگرفت. آن روزها آقای دکتر ولایتی رئیس کارگروه مدیریت کلان دستگاه فرهنگی بود.

الزامات ساماندهی فعالیت‌های حقوقی نماز و مسجد در یک سال و نیم تعریف شدند؛ ولی آن الزامات، در آن دوره که دوره ریاست‌جمهوری آقای احمدی‌نژاد بود، به هر دلیلی به تصویب شورای‌عالی انقلاب‌فرهنگی نرسید و در دستور کار قرار نگرفت

امروز ۱۱ سال از زمان تعریف‌شدن الزامات اداره مساجد می‌گذرد و این در حالی است که اگر آن الزامات مصوب می‌شدند، کار اداره مسجد خیلی جلو می‌افتاد. ما در حوزه نهادی موفقیت‌های زیادی را پیدا کردیم ولی اصلاً در حوزه سازمانی نبودیم. سازمان می‌خواهد نهاد را به خودش تبدیل کند، نهاد هم به دنبال این است که سازمان را به خودش تبدیل کند. امروز زور کدامشان بیشتر است؟ تمدن غرب، پشت سازمان است و نهاد تضعیف می‌شود تا جایی که به سازمان تبدیل شود؛ لذا الزامات اداره مساجد تصویب نشدند و ما امروز سند ملی مسجد نداریم. برای تدوین این سند، ده‌هزار ساعت وقت گذاشته شده اما تصویب آن، توفیق الهی می‌خواهد و خداوند به هر کسی اجازه نمی‌دهد که خادمی خانه‌اش را بکند. بسیاری دلشان می‌خواهد و علمش را هم دارند؛ اما توفیق خادمی خانه خدا را پیدا نمی‌کنند.

از زمان تصویب برنامه سوم توسعه تا به امروز، ماده‌ای در برنامه‌های توسعه کشور وجود دارد و در آن ماده، وزارت مسکن و شهرسازی، بنیاد مسکن و شهرداری‌ها موظف شده‌اند که زمین موردنیاز مساجد را تأمین و آماده‌سازی کنند، سپس در اختیار مردم بگذارند تا مسجد ساخته شود. این قانون اجرا نشد. در بسیاری از دوره‌ها، وزرا هم وزرای حزب‌اللهی بودند، اما آن قانون اجرا نشده است. بخشی از کار اجرای قانون مذکور، کار علمی می‌خواهد. در واقع جانمایی مساجد دانش و فناوری می‌خواهد. بنده نقشه آمایش مساجد شهر تهران را آماده کرده‌ام و می‌دانم که با ضریب نفوذ ۳۰۰ متر، چند مسجد در هر محله تهران کم داریم و باید زمین اجرای آن تأمین شود. حالا باید دولت به این فهم برسد. در دولت شهید رئیسی، بنده نامه‌ای برای دولت نوشتم و در این زمینه آمادگی خودم را برای همکاری با دولت اعلام و درخواست کردم تا حکمی به من داده شود تا بتوانم ماده برنامه توسعه را به اجرا درآورم؛ چون بالاخره دولت باید این کار را انجام دهد. آقای رئیسی درخواست من را به جایی ارجاع داد و در نهایت این توفیق حاصل نشد.

ما باید نقشه آمایش مساجد را در کل کشور داشته باشیم و انجام این امر، کار فکری و علمی می‌خواهد. حاکمیت ما متأسفانه در اینجا کارنامه خوبی ندارد و عمده آن از عدم فهم درست و کامل از ماهیت مسجد نشئت می‌گیرد. اگر مسئولان کشور می‌دانستند که بسیاری از مشکلات جامعه به واسطه وجود مسجد و مشارکت مردم حل می‌شود، تا به امروز نقشه آمایش مساجد کشور را تهیه کرده بودند. مشارکت یعنی چه؟ امروزه ما فقط در زمان برگزاری انتخابات به یاد مشارکت می‌افتیم. مشارکت همان مردم‌سالاری است و مردم باید در جامعه نقش داشته باشند. حالا شما می‌خواهید به مردم نقش بدهید؛ باید چه‌کار کنید؟ جز از طریق مساجد نمی‌توان این کار را کرد. نمی‌شود سمن و نهادهای مشابه را درست کرد؛ چون این نهادها، مدل‌های پیش‌پاافتاده غربی هستند و شکست می‌خورند. ساخت و اداره مسجد نیز الزاماتی دارد و یکی از آن الزامات، علم و فناوری است. الزام دوم، وجود روحانی است. روحانی مدیر اصلی مساجد است اما ما روحانی کافی نداریم.

 

تفاوت نهاد و سازمان مسجد

شما می‌گویید که باید مساجد شکل و حالت بگیرند تا ما به تمدن نوین اسلامی برسیم یا تمدن نوین اسلامی شکل بگیرد که ما به مسجد مطلوب برسیم؟

ناظمی اردکانی: قطعاً ما اول باید نهاد و مسجد بسازیم. مسجد، سلول بنیادین ساخت تمدن نوین اسلامی است و می‌توان با سلول بنیادی، دست، پا و سر را ساخت؛ بنابراین تا زمانی که ما نتوانیم مسجد بسازیم، به تمدن نوین اسلامی نمی‌رسیم. علوم‌انسانی نمی‌توانند بدون نهاد مسجد به علم اسلامی دست پیدا کنند. تمدن غرب آمده و به تولید استاندارد بٌعد طبیعت پرداخته و مسائل آن را حل کرده و بنابراین به اسرائیل رسیده است.

نهاد مسجد، این است که ما بتوانیم انسان‌های مؤمن و متعهدی را که دیگرخواه هستند و عشق خدمت به جامعه دارند، در یک مکان جمع کنیم و این کار محور می‌خواهد. آن محور، باور دینی است.

همه تئوری‌های مدیریت برای رسیدن به همان هدف است و به درد ما نمی‌خورد. لذا ما باید اصلاً مبنا را تغییر دهیم و مبنا را در بحث نهادی بیاوریم تا دیگرخواهی رواج پیدا کند. ببینید. نهاد خانواده امروز به یکی از گرفتاری‌های جامعه ما تبدیل شده است؛ در واقع ما می‌خواهیم با کمک‌گرفتن از سازمان‌های مختلف نهاد خانواده را تشکیل بدهیم اما همه آن سازمان‌ها، آفت نهاد خانواده هستند. سازمان‌ها آسیب‌زا هستند و آسیب‌زدایی نمی‌کنند. آن‌ها مدام بودجه می‌گیرند و کار را بدتر می‌کنند. نهاد مسجد همه آسیب‌های اجتماعی را حل می‌کند. حالا ممکن است که شما بگویید آیا ما اول باید همه آسیب‌های اجتماعی را حل کنیم و بعد به سراغ نهاد مسجد برویم؟ من می‌گویم خیر. باید اول نهاد مسجد ساخته شود. نهاد مسجد، ساختمان نیست. نهاد مسجد، این است که ما بتوانیم انسان‌های مؤمن و متعهدی را که دیگرخواه هستند و عشق خدمت به جامعه دارند، در یک مکان جمع کنیم و این کار محور می‌خواهد. آن محور، باور دینی است. اگر باور دینی نباشد، انسان‌های مؤمن و متعهد در سطح محلات پراکنده می‌شوند و از وجود آسیب‌های اجتماعی رنج می‌برند.

شوماخر ۲۰ سال پیش کتاب «کوچک زیبا» را نوشت. در آن کتاب چنین آمده که باید جهانی فکر کرد، ملی تدبیر کرد و محله‌ای عمل کرد. راه دیگری وجود ندارد. ما می‌خواهیم بالعکس عمل کنیم، بنابراین به جایی نمی‌رسیم. خداوند راه محله‌ای عمل‌کردن را به ما نشان داده و مسجد را محور قرار داده است. مسجد یک واحد تحقق کوچک از تمدن اسلامی است؛ یعنی تمدن اسلامی اول باید در محله پیاده بشود تا سپس بتوان آن را در جهان پیاده کرد.

 

شما فرمودید که باید مسجد محل رجوع مردم باشد و الان این‌طور نیست؛ زیرا ما یک سری از خدمات را از مسجد سلب کرده‌ایم. ممکن است کمی در این باره صحبت کنید که ما چطور می‌توانیم مسجد را محل رجوع آدم‌ها کنیم؟

ناظمی اردکانی: همان‌طور که گفتم، محله مجموعه‌ای از خانواده‌هاست که در تعامل با هم در جغرافیایی معین دارای علایق و سلایق مشترک هستند. من در اینجا چیزی از دین مشترک نگفتم. من در جای دیگری گفتم که تعامل، الگوی تأمین نیاز است و این یعنی اعضای یک محله به هم نیاز دارند. تقسیم کار هم می‌شود. نانوایی محله، محل رجوع همه خانواده‌هاست؛ اما در بسیاری از روستاهای قدیمی، نانوایی وجود ندارد. خانواده‌ها در آن روستاها خودشان نان می‌پزند و گاهی نان همسایه‌ها را نیز تأمین می‌کنند. ما در زندگی فعلی که حاصل تمدن عرب است، به همسایگی‌مان توجه چندانی نداریم و کمتر پیش آمده که از همسایه کمک بخواهیم. این در حالی است که کمک خواستن از همسایگان در قدیم متعارف و خیلی عادی بود. هر محله یک خیاط دارد و او به دیگران خدمات ارائه می‌دهد؛ بنابراین تقسیم کار و تخصص در محله موضوعیت دارد. خانواده‌های محله با تأمین نیاز همدیگر، تعامل پیدا می‌کنند.

 

سلطه ذهنی نمی‌گذارد که جامعه‌مان به سمت تمدن نوین اسلامی برود

نیازهایی که شما از آن‌ها نام می‌برید، نیازهای اولیه هستند.

ناظمی اردکانی: به‌عنوان‌مثال اگر مملکت ما نانوایی‌ها را جمع کرده بود و می‌گفت یک کارخانه پخت نان است که نان را توزیع می‌کند، کار توزیع نان متمرکز می‌شد، اما خدا را شکر مملکت هنوز دست از سر نانوایی‌ها برداشته و گفته نان به‌صورت محله‌ای تأمین شود! چه اشکالی داشت که نیازهای دیگر هم در محله تأمین می‌شد؟ البته محله‌ای که ساخت آن با محله‌های فعلی متفاوت باشد. در محله‌های اسلامی، نباید ساختمان‌ها بلندتر از ساختمان مسجد باشند.

 

ساختمان‌های فعلی چنین نیستند و ما نمی‌توانیم مدل شهرسازی‌مان را به هم بزنیم.

ناظمی اردکانی: چرا نمی‌توانیم به هم بزنیم؟ هژمونی تمدن غرب به شما می‌گوید که نمی‌توانید؛ اما چه کسی می‌گوید نمی‌توانید؟ در نگاه تمدن غرب، باید افقی و ویلایی زندگی کرد؛ اما ما الان کشوری را داریم که به اندازه ۷ کشور اروپایی جمعیت دارد اما سلطه ذهنی نمی‌گذارد که جامعه‌مان به سمت تمدن نوین اسلامی برود.

 

شما یک وضعیت مطلوب را برای ما تعریف کردید اما راه‌های رسیدن به آن وضعیت، بسیار سخت است.

ناظمی اردکانی: شهید رئیسی این کار را کرد.


موفق نبودیم. ما توانستیم مسکن‌های مهر را بسازیم، اما نتوانستیم زیرساخت‌های لازم را مهیا کنیم. امروز مسکن مهر، خانه‌های عمودی بی‌هویتی هستند که زیرساختی نداشتند.

ناظمی اردکانی: بنیاد پروفسور حسابی روی این موارد مطالعه کرده است؛ اما تسلط ذهنی غرب اجازه نمی‌دهد که ما آن مطالعات را ببینیم. شما باید همان زیرساخت‌هایی را که برای خانه‌های عمودی تهیه می‌کنید، برای خانه‌های افقی تهیه کنید. الان فاضلاب تهران مشکل دارد و این شهر، چند مدت دیگر دچار بحران فاضلاب خواهد شد.

 

ما همین شبکه فاضلاب را هم نتوانستیم به پردیس و پرند برسانیم.

ناظمی اردکانی: اصلاً به‌وجودآمدن غول‌شهری به نام تهران بر اساس مطالعات «دورکیم»، خواست تمدن غرب بود. نباید چنین شهرهایی درست شوند. چنین شهرهایی در تمدن اسلامی موضوعیت ندارند؛ زیرا ۱۴ میلیون جمعیت را دچار خودکشی و مرگ تدریجی می‌کنند. مطالعات آقای دورکیم درباره خودکشی است. این مطالعات نشان داد که انسان‌هایی که در شهرهای بزرگ هستند، بیشتر از ساکنان شهرهای کوچک خودکشی می‌کنند. نفسِ غول‌شهرها و شهرهای بزرگ، عامل خودکشی است. من می‌گویم که ما دو نوع خودکشی داریم: یک خودکشی، خودکشی دفعی است و خودکشی دیگر، خودکشی بطئی است. همه انسان‌ها در تهران در حال خودکشی هستند و این یکی از آسیب‌هایی است که تمدن غرب به بشر وارد کرده است.

من در یک جا گفتم ما باید «بدانیم، بخواهیم و بتوانیم.» بدانیم هم اهمیت بیشتری دارد و هم از نظر زمانی مقدم است. ما «بدانیم» را کنار می‌گذاریم و «بخواهیم» را در اولویت قرار می‌دهیم. نتیجه، ساخت مسکن مهر می‌شود. احمدی‌نژاد می‌خواست کاری برای مردم انجام دهد؛ اما باید ابتدا می‌دانست که می‌خواهد کارش را چگونه انجام دهد. او باید بررسی می‌کرد که بهترین مکان برای ساخت مسکن کجاست. این به نقشه آمایش اجتماعی نیاز دارد. بنده کاری در حد یک پروژه دانشجویی را با عنوان نقشه آمایش اجتماعی انجام داده‌ام. شما مدام می‌گویید نمی‌شود؛ اما چرا؟ حرف خدا، شدنی است. اگر یکی آمد و گفت حرف خدا، شدنی نیست، در حق بودن حرفش شک کنید. هیچ مسجدی را نمی‌توان ۱۰ طبقه ساخت. خدا گفته هیچ عمارتی نباید از مسجد بلندتر باشد. الان در تهران نمی‌توان موازین اسلامی را پیاده کرد؛ چون مهندسی سیستم بر اساس موازین اسلامی نیست و مهندسی سیستم مبتنی بر مدیریت سیستم است. انسان‌هایی که در شهرهای بزرگ و قوطی‌ها بزرگ می‌شوند، اکثراً دچار آسیب هستند. در اینجا باید تأکید کنم که ما باید به سمت انجام کاری برویم که اسلام گفته و به‌زعم من، این امر شدنی است و ما فقط باید خودمان را از هژمونی تمدن غرب رها کنیم.

 

از ایده تا اجرای محله طراز اسلامی

خدا گفته هیچ عمارتی نباید از مسجد بلندتر باشد. الان در تهران نمی‌توان موازین اسلامی را پیاده کرد؛ چون مهندسی سیستم بر اساس موازین اسلامی نیست و مهندسی سیستم مبتنی بر مدیریت سیستم است.

ما برای تحقق مسائلی که فرمودید، باید چه کنیم؟

ناظمی اردکانی: مسجد مرکز سوئیچینگ است؛ یعنی مرکز ارتباط انسان‌ها با هم است، اما برای کارش مبنا و اساسی دارد. این‌گونه است که افراد مؤمن و متعهد می‌توانند در خانه خودشان بنشینند، اما برای خدمت به دیگران کار کنند و مسجدی باشند؛ لذا ما باید سلطه ذهنی سازمانی را از بین ببریم تا راهکار را بیابیم. ما کمیته امداد متمرکزی را درست کردیم، اما به نظر در هر محله می‌توان کمیته امداد ساخت. شهرداری تهران با حساب و کتاب خودش، ۳۷۴ محله تعریف کرده است که اینها محله شهرداری محسوب می‌شود؛ اما اگر بخواهیم محله تمدنی و اسلامی درست کنیم، حساب و کتاب آن متفاوت است و دانش می‌خواهد. امام‌جماعت در محله اسلامی، مدیر محله است و باید تمام‌وقت باشد. حتی ممکن است که او جانشین هم داشته باشد. در این راستا، مدیر محله باید همه خانواده‌هایی را که به آن‌ها کمک شود، دقیقاً مشخص کنند تا مانند برخی از طرح‌هایی که اجرا شده، مشکل پیدا نکند. مثلاً اتفاق افتاده که ما جهیزیه‌ای را جلوی در خانه‌ای بردیم که اصلاً دختر نداشت!

 

چگونه می‌شود این کارها را انجام داد؟

ناظمی اردکانی: من مدتی مشاور رئیس بنیاد شهید بودم و در جلساتی که گذاشته شد، گفتم شما محلاتی را درست می‌کنید و در هر محله، یک خانواده شهید دیده شود. خانواده‌های شهید، دیگرخواه هستند و ما باید از آن خانواده‌ها پشتیبانی کنیم. چند خانواده شهید شکل گرفت و طرح گرفت، اما بنیاد شهید آن طرح را متوقف کرد؛ زیرا تعدادی از نیروهای بنیاد عملاً بیکار می‌شدند.

 

کاری که برخی از آدم‌ها را بیکار کند، شدنی نیست.

ناظمی اردکانی: همیشه در مقابل انقلاب مقاومت شده است. این یعنی حافظان وضع موجود، در مقابل کار کسانی که می‌خواهند تحول ایجاد کنند، مقاومت می‌کنند. یک روزی من گفتم مدیران دو دسته هستند یعنی مدیران ما نجومی یا مسجدی هستند.

 

به نظر می‌رسد کارهایی که شما گفتید، شدنی نیست.

ناظمی اردکانی: تمدن غربی می‌گوید که نمی‌شود، اما «تمدن نهادی» می‌گوید «می‌شود و می‌توانیم». تمدن نهادی نشان داده که هر زمان روی کار می‌آید، کارها شدنی بوده و هستند. 


/ انتهای پیام/

پرونده ها