تحلیل گفتمانی «جایگاه زنان» در نسبت با سیاست، فرهنگ و ساخت قدرت در رپ فارسی؛
در مجموع، رپ فارسی پس از ۱۴۰۰ وارد مرحلهای تازه شد؛ مرحلهای که در آن زن نه فقط در قالب یک مضمون حاشیهای، بلکه بهمثابه کنشگر اصلی گفتمان انتقادی دیده شد. با اینهمه، باید دید آیا این بازنمایی موقتی و متأثر از یک خیزش خاص بود، یا آغاز فصلی نو در نسبت رپ فارسی با زن ایرانی؟
زیر و بم موسیقی مقاومت در ایران در گفتوگو با پیروز ارجمند؛
از یک جایی به بعد من به این باور رسیدم که کسانی که در رأس موسیقی کشور حضور دارند، اساساً تمایلی ندارند تا موسیقی مقاومت و دفاع مقدس جایگاه خاصی در کشور داشته باشد! بنده شخصاً در این سالها حدود ۵۰ تا ۶۰ آهنگ در این باره ساختم که کمتر آهنگی از من دیده و شنیده شد! نمیخواستند و من واقعاً دلیل آن را متوجه نشدم. حتی امروز هم بنده معتقدم که همچنان این رویه نخواستن این آثار وجود دارد.
مرور هفت دوره جشنواره موسیقی دفاع مقدس در گفتوگو با علی نعمتی؛
در آن سالها خیلی مدیران با موسیقی و اجراهای کنسرت میانه خوبی نداشتند و آشکارا به ما اعلام کردند که صرفاً بهخاطر اینکه این جشنواره مزین به نام دفاع مقدس شده، اجازه برگزاری آن را دادهاند. گروههای منتخب جشنواره در شهر اصفهان به مدت یک هفته، هر شب در مکانهای مختلف شهر به اجرای برنامه میپرداختند. به یاد دارم که مهاجرانی - وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی وقت - در آن شبها برای سخنرانی آمد و خیلی از جشنواره تعریف کرد.
فرازوفرودهای موسیقی پایداری و مقاومت در گفتوگو با هوشنگ جاوید؛
ما حسامالدین سراج را با کارهای فاخر انقلابیاش میشناسیم و چرا همین خواننده الان باید از کارهایی که خوانده، خجالت بکشد؟! چرا او دیگر تمایلی به بازخوانی این آثار ندارد؟! بیژن کامکار در زمانی که کمتر کسی حاضر بود کارهای انقلابی بخواند، شعری از مولوی را انتخاب میکند (کجایید ای شهیدان خدایی) و چقدر این کار جاودان و ماندگار شد. ما با بیژن کامکار و خانواده کامکارها، با حسامالدین سراج و امثال او چه رفتارهایی داشتهایم؟!
بازخوانی افتوخیزهای موسیقی مقاومت ایران در گفتوگو با رضا مهدوی/ بخش دوم؛
امروز ضرورت جامعه ما موسیقی مقاومت است. البته که شادی و جشنواره هم باید باشد. اما چرا ناگهان صورتمسئله را پاک میکنید؟ اگر منِ نوعی مدیر بودم، به وزارت امور خارجه میرفتم و میگفتم رایزنهای فرهنگی خود را موظف کنید که هنرمندان موسیقی مقاومت را در مناسبتهای هفتگی فرهنگی ببرند و یک بخش را هم به این هنرمندان اختصاص دهید.
بررسی وضعیت تاریخی موسیقی مقاومت در سپهر هنر ایرانزمین در گفتوگو با ایرج نعیمایی؛
اولین موسیقی که در جهان بر اساس شکل و ساختار درستی تشکیل شده، موسیقی حماسی است که اتفاقاً در ایران هم شکلگرفته و ما در این خصوص، ساز «کرنا» و «طبل» را داریم که مربوط به جنگ بوده است. در یک برههای از زمان عامل پیروزی لشکر ایران شیوه جنگآوری آنها بر اساس نوع موسیقی بوده است.
بازخوانی افتوخیزهای موسیقی مقاومت و اعتراض در گفتوگو با رضا مهدوی/ بخش اول؛
اتفاقاً خوب شد که انقلاب شد. چون حالا شرایط برای همه فراهم شده تا خودشان را نشان دهند. قبل از انقلاب هر کسی اجازه نداشت که به رادیو برود. حتی اگر نخبه هم بود، اجازه ورود به رادیو نداشت. بلکه باید از طریق کانالهای خاصی عبور میکرد تا وارد چنین برنامههایی شود و از این جهت، انقلاب برای هنر و هنرمندان خوب شد.
خاستگاه، مصادیق و سرانجام موسیقی اجتماعی رپ فارسی در ایران؛
در میان خوانندگان موسیقی رپ فارسی، موسیقی رپ اعتراضی مدافعان و مخالفان جدی و مهمی دارد. «فدایی»، «هیچکس»، «شاپور» و «شاهین نجفی» از جمله کسانی هستند که نهتنها از موسیقی اعتراضی دفاع میکنند، بلکه در این زمینه، صاحب اثر و آهنگ نیز هستند. بااینحال، بسیاری از خوانندگان موسیقی رپ فارسی، علاقهای به اعتراض ندارند و نمیخواهند وارد نقد سیاسی و حتی نقد اجتماعی شوند.
مروری بر موسیقی اجتماعی در ایرانِ معاصر در گفتوگو با حامد سیاسی راد/ بخش دوم؛
موسیقی «یار دبستانی» را آقای «تهرانی» ساخته و بر روی فیلم «از فریاد تا ترور» میگذارد، اما آن فیلم شنیده و دیده نشده است و البته فیلم خوبی هم نیست. سال ۱۳۷۳، ترانه یار دبستانی را پیدا میکنند و در مراسم ۱۶ آذر پخش میکنند. بعد از ۱۰ سال، یک موسیقی تبدیل به نمادی میشود و چند ماه بعد در مراسم ختم آقای بازرگان توسط جنبش دانشجویی پخش میشود.
مروری بر موسیقی اجتماعی در ایرانِ معاصر در گفتوگو با حامد سیاسی راد/ بخش اول؛
در موسیقی اعتراضی افغانستان، ردپای تأثیرات موسیقی ایران مشهود است. در اواخر دوره حکومت «ظاهر شاه» در افغانستان که به دهه دموکراسی افغانستان معروف است، احمد ظاهر، آهنگ زندگی «داریوش» را بازخوانی میکند. به نظر نمیآید که افغانستان در پیش و پس از آن برهه، چنین دوره درخشانی را بخصوص در حوزه فرهنگ و ادب تجربه کرده باشد، اما این حلقه وصل، به شکلی است که به افغانستان میرسد و در آنجا هم صدای اعتراض، شنیده میشود.