قهرمان‌های سینمایی در بحبوحه نزاع تمدنی چه می‌کنند؟
سینما باقهرمان‌هایش به‌دنبال آموزش معانی مطلوب خود به مخاطب است، سینمای حقیقی معلم آرمان‌هاست نه روزنامه‌نگار پلشتی‌ها؛ تنها معلم‌ها هستند که با قهرمان سازی امتداد آرزوها و ارمان‌های جامعه خود می‌شوند و در یک جدال تمدنی قهرمان‌ها پیروز میدان هستند. این برخلاف سینمای نقد اجتماعی است که صرفاً هدف واگویه کردن و به تصویر کشیدن وضع موجود را دارد.
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ حتما شماهم با ستاره‌هایی همچون بتمن، مرد عنکبوتی، هالک، مرد آهنین و ده‌ها کاراکتر تخیلی و واقعی دیگر از این جنس آشنا هستید، چه بسی بخش قابل توجهی از کودکی خود را با همین شخصیت‌ها گذرانده باشید و یا هنگام خرید کیف، دفتر و... و یا در هنگام خرید بازی کامپیوتری به سمت این کاراکتر‌ها شوق پیدا کرده باشید. به نظر شما آیا قهرمان‌ها نگاه ما به مسائل را نمی‌سازند؟ در این فرصت مختصر قصد بررسی اجمالی ضرورت وجود سینمای قهرمان پرور در میانه نزاع تمدنی با غرب را داریم.

مردی به نام ایپ
اغلب افرادی که تازه‌های سینما را به صورت جدی دنبال می‌کنند و یا هیجان ناشی از درگیری یک قهرمان با جامعه ناشایست و عمدتا زورگوی اطراف خود را می‌پسندند، به تماشای چهارگانه مردی به نام ایپ نشسته و از آن لذت برده اند؛ این فیلم داستان یک استاد هنر‌های رزمی بوده که نماد خشم تل‌انبار شده ملت خود است. شرق استعمار زده به دنبال آن است تا عزت خود را با استاد ایپ احیا کند، این مرد نماد خشم فروخورده شده ملتی است که پس از تحمل سختی‌ها طغیان کرده و دشمن را در سیلاب خود غرق می‌کند. قسمت اول این مجموعه به ماجرای استعمار چین توسط ژاپن پرداخته که در انتهای فیلم استاد ایپ شجاعانه با فرمانده ژاپنی وارد مبارزه شده، غرور سرخورده مردمی را که طعم تلخ استعمار را چشیده اند احیا می‌کند. اما در قسمت دوم ژاپن جای خود را به انگلیس داده، این بار، دیگری مردم استاد ایپ در این جدال نابرابر «استعمار پیر» است. در این قسمت هم مجدد استاد ایپ جسورانه با بوکسور انگلیسی درگیر شده و اورا شکست می‌دهد. سکانس‌های اشک و خنده مردم برای زمین خوردن و ایستادن ایپ و شوق از پیروزی او نشان دهنده فوران عزت مردمی است که مدت‌ها طعم تحقیر توسط بیگانگان را چشیده اند، اما استاد ایپ آمده تا جبرانی باشد بر این ناملایمات. از قسمت سوم که بگذریم، قسمت چهارم این مجموعه نقطه اوج کار آن است. استاد ایپ که به سرطان دچار شده برای گرفتن بورس تحصیلی پسرش به آمریکا می‌رود، اما با دوگانه نژاد برتر و پست‌تر مواجه شده و مجدد تحقیر فرهنگ شرقی را احساس می‌کند. درست است که در این داستان، ما با استاد ایپ در یک ملیت قرار نداریم، اما شاید مشاهده این سکانس که سرباز چینی به فرمانده مغرور آمریکایی خطاب کرده و می‌گوید: «نژاد تو چیزی جز تعصب و خشونت نیست» و در انتها مجدد استاد ایپ فرمانده امریکایی را شکست می‌دهد احساس غرور کنیم.

استاد ایپ در بحبوحه جنگ اقتصادی چین و آمریکا چه نقشی دارد؟
تاریخ انتشار آخرین نسخه مجموعه «مردی به نام ایپ» به آخرین ماه سال ۲۰۱۹ باز می‌گردد. این فیلم در اوج جنگ تجاری چین و آمریکا و درگیری‌های لفظی آنان، کارکرد‌های متنوعی دارد. گذشته از کارکرد اعتراضی بر علیه غرب که فیلم مردی به نام ایپ و فیلم‌های از این دست دارند، مقوله احیای عزت ملی، احساس غرور و بازتولید ایده مقاومت در برابر سلطه غرب از جمله کارکرد‌های این فیلم برای کشور سازنده است.

جای خالی سینمای قهرمان پرور در ایران
اکنون مسئله‌ای که باقی می‌ماند پرسش از جای خالی اینچنین آثاری در سینمای ایران است. توجه به جدال تمدنی اسلام و غرب به رهبری ایران و آمریکا ضرورت اینگونه از آثار سینمایی را دوچندان می‌کند. به عبارت دیگر چین با آمریکا تنها در بعد اقتصادی و سیاسی در حال رقابت است، اما نکته مهم در خصوص کشور ما آن است که انقلاب اسلامی هویت و کلیت تمدن غرب را به چالش فرا خوانده است، با چنین شرایطی که جدال همه جانبه میان این دوجبهه وجود دارد، آیا تقلیل شأن سینما از راهبری اجتماعی و دستگاه بازتولید آرمان‌ها به روزنامه نگار منتقد اجتماعی، اگر از روی عمد باشد خیانت محسوب نمی‌شود. در شرایطی که غرب روز به روز بیشتر جلوه‌های جلال و جمال خود را در آثارش منتشر و با قهرمانان هالیوودی خود در حال تسخیر ذهن جامعه ایرانی است، آیا رواست که دوربین ما با پوشش نقد اجتماعی تصویری کریه و سیاه از جامعه ایرانی به نمایش بگذارد؟
سینما با قهرمان هایش به دنبال آموزش معانی مطلوب خود به مخاطب است از همین رو شاید بتوان سینمای قهرمان محور را به نوعی آموزگار تشبیه کرد؛ این بر خلاف سینمای نقد اجتماعی است که صرفا هدف واگویه کردن و به تصویر کشیدن وضع موجود را دارد. اگر قاب دوربین را همچون تیر‌های یک دروازه در نظر بگیرید، کارگردان در حکم دروازه بان آن قرار دارد، با این توصیف چرا همواره کارگردانان ایران در مقابل معدود پلشتی‌های جامعه ایرانی، چون دروازه بانی خواب آلوده ظاهر شده که مانع عبور توپ از دروازه دوربین خود نمی‌شوند، اما در مواجهه با فداکاری‌ها و نقاط قوت این کشور تمام دقت خود را برای سانسور و ممانعت از به تصویر کشیدن می‌کنند؟ آیا انتظار دارید که باور کنیم شما در این مسیر فاقد غرض ورزی هستید؟

/انتهای پیام/
ارسال نظر
captcha