کتاب «استمرار انقلاب با کدام روایت؟» اثر مصطفی جمالی، نگرشی سیستمی به غرب داشته و معتقد است نوع نگاه جزیره‌ای و یا جزء نگر که ریشه شکل گیری ایده ژاپن اسلامی است، رویکردی ناقص و فریبنده دارد؛ نظری که برای بررسی و فهم آن باید «نحوه مواجه توسعه با فرهنگ» در این کتاب بررسی شود.
گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ یکی از ویژگی‌های فرهنگ، علی رغم تأثیر گذاری فراوان آن بر سایر أمور اعم از اقتصاد و سیاست، تأثیر پذیری فراوان آن از دیگر ساحات زندگی انسانی است. یکی از أوامر تأثیر گذار بر مسئله فرهنگ نوع نگاه مدیریتی حاکم بر کشور برای استمرار انقلاب است. در ادامه پرونده پرسش از «نحوه مواجه توسعه با فرهنگ» نگاهی به کتاب «استمرار انقلاب با کدام روایت؟» اثر حجت الاسلام والمسلمین مصطفی جمالی خواهیم انداخت.

شمای کلی مباحث کتاب

کتاب به صورت کلی مجموعه رویکرد‌های موجود در کشور را در چهار دسته به شکل زیر خلاصه می‌کند:

الف- گفتمان تجدد اسلامی: مهم‌ترین سخن این گفتمان در جمع میان عناصری از غرب با اسلام است. به عبارت دیگر تمدن مادی غرب در مسیری که پیموده دستآورد‌های قابل قبولی داشته که لازم است در عرصه‌های گوناگون اخذ شود، هرچند این تمدن در مسیر معنویت کوتاهی نموده، در نتیجه ما دستآورد‌های مادی آنرا اخذ و تلفیق با معنویت اسلامی کرده و به مدل مطلوب استمرار انقلاب می‌رسیم. شاخصه‌های جدی این جریان نخست دین متوسط بدین معنا که قلمرو دین منحصر در آخرت نبوده، اما در أمور دنیایی نیز به بیان کلیات و القای اصول اکتفا کرده، ورودی به جزئیات ندارد و سپس نگاه بخشی به توسعه است بدین معنا که می‌توان مدل‌های توسعه غربی را از تمدن غرب اخذ کرده و متناسب با فرهنگ اسلامی خود بومی سازی کرد. مدل عینی و مطلوب این جریان در کلید واژه «ژاپن اسلامی» متبلور است.

ب: گفتمان تجدد (غرب گرایی): این گفتمان بر خلاف گفتمان قبل که قائل به نحوی از گزینش در تمدن غرب بود، راهکار سعادت را به صورت کامل در غربی شدن می‌بیند. سکولاریسم و علم گرایی افراطی دو شاخصه جدی این تفکر بوده و راهکار عینی آنان برای مدیریت کشور، اخذ بی، چون و چرای برنامه‌های توسعه غربی و قرار گرفتن در نقشه جامع تقسیم کار غرب است.

ج-گفتمان تحجر (سنت گرایی): این جریان مبتنی بر معنویت گرایی عموما کارکرد‌های اجتماعی دین را نادیده گرفته و همواره نوعی نگاه به گذشته و تلاش برای رجعت دارد. راهکار جدی این جریان برای اداره أمور نیز استفاده بهینه از توسعه با تکیه بر اجتهاد موجود است.

د-گفتمان تمدن اسلامی: این رویکرد با اعتقاد به جامعیت دین، انقلاب اسلامی را طلیعه ظهور تمدنی اسلامی می‌داند که در نقطه مقابل تمدن غرب، حضور خواهد داشت. با توجه به ایده جامعیت دین، راهکار این گفتمان برای اداره ساحات زندگی بشر، با عباراتی همچون «الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت» «علوم انسانی اسلامی» «سبک زندگی اسلامی» و ... توضیح داده می‌شود. مدل مطلوب و اتوپیای این گفتمان، تمدن مهدوی و عصر ظهور حضرت حجت (ع) است.

نسبت فرهنگ و توسعه

حجت الاسلام جمالی در ذیل نقد و اشکال خود بر الگوی تجدد اسلامی به مقوله فرهنگ و توسعه ورود کرده و نکاتی را بدین شرح متذکر می‌شوند:

الف:
  • «دومین نقد مهم این گفتمان، عدم توجه به کارکرد دولت‌ها و حکومت‌ها در عصر حاضر و پیچیدگی روابط اجتماعی میباشد. به عبارت دیگر نگاه انتزاعی و جزیره‌ای به توسعه نگاهی غلط و مضر می‌باشد که بسیاری از آسیب‌های اجتماعی در جامعه کنونی ما ریشه در همین آسیب دارد؛ لذا در دوران سازندگی می‌بینیم که با حاکمیت این نگاه و توجه به اقتصاد و ایجاد توسعه اقتصادی بر اساس الگو‌های رایج اقتصادی (که نوعا الگو‌های لیبرالی بودند) فرهنگ ملازم با آن در جامعه نفوذ پیدا می‌کند و ارزش‌های انقلابی و اسلامی کم کم رنگ می‌بازد.»

ب:

  • «این گفتمان شناخت کامل نسبت به الگو‌های توسعه و شاخص‌های آن در دنیای امروز ندارد شاخصه‌هایی که عمدتا بر اساس الگو‌های نظام سرمایه داری است؛ لذا سخن از ژاپن اسلامی سخنی خام و نپخته می‌باشد، چرا که ژاپن هم ابتدا تسلیم فرهنگ و ارزش‌های مدرن شد و سپس توسعه اقتصادی پیدا کرد.»

ج:

  • «در نظام سرمایه داری با محوریت رشد اقتصادی، فرهنگ در سه سطح بنیادی، تخصصی و عمومی» باید بگونه‌ای پایه ریزی گردد که نه تنها مانعی بر سر راه توسعه اقتصادی قرار نمی‌گیرد، بلکه به عنوان پشتوانه اساسی آن، مطرح می‌گردد. با مدیریت شبکه‌ای تحقیقات»، علوم کاربردی در بنیادی‌ترین لایه‌های خود در فرهنگ بنیادی تولید می‌گردد و سپس در فرهنگ تخصصی شاخصه‌ها و معادلات کاربردی در قالب تولید علوم انسانی و تجربی و آن گاه طراحی روش‌های مدل‌ها و نظام‌های برنامه ریزی هماهنگ به دست می‌آید و در آخر در فرهنگ عمومی با ایجاد بستر‌های مناسب از طریق هنر و تبلیغات مدرن و شیوه‌های دیگر موانع فرهنگی بر سر راه رشد اقتصادی را از بین می‌برند. به عبارت دیگر در جهان کنونی، نظام سرمایه داری با استفاده از ابزار و تکنولوژی پیشرفته، تمامی شئون اجتماعی - از احساسات و امیال و تفکرات تا حتی ذائقه‌ها - را در جهت حفظ منافع سیستم سرمایه داری سازمان دهی می‌کند.»

صرف نظر از  رویکرد‌های فرهنگی توسعه همچون مصرف گرایی، اصالت لذت و... رویکرد‌های اقتصادی توسعه همچون ماشینیسم هم تأثیرات مخرب فرهنگی دارند.

نتیجه گیری
کتاب تحت تأثیر گرایش‌های «فرهنگستان علوم اسلامی قم» نگرشی سیستمی به غرب داشته و معتقد است نوع نگاه جزیره‌ای و یا جزء نگر که ریشه شکل گیری ایده ژاپن اسلامی است، رویکردی ناقص و فریبنده بوده از همین رو در میان فرهنگ اسلامی و توسعه نضادی سیستمی مشاهده کرده به نحوی که امکان تفکیک و گزینش در میان عناصر توسعه و یا تفکیک توسعه با فرهنگ غربی و پیوند آن با فرهنگ اسلامی را انکار می‌کند. در نتیجه از منظر کتاب، توسعه غربی أمری فرهنگ ستیز بوده و با سنت‌های میزبان خود تعاملی دوستانه برقرار نخواهد کرد.

ارسال نظر
captcha