گروه دین و اندیشه «سدید»؛ عباس زٌهری: عباسعلی رهبر؛ عضو هیئت علمی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی، مدیر مجتمع امام صادق (ع) و مدرس دانشگاه است. در بخش نخست از این گفتگو به بررسی الزامات مطالعات دینی در فضای اجتماعی و فرهنگی پرداخته و در این بخش از گفتگو به بررسی زوایای مختلف عهدنامه مالک اشتر پرداختهایم.
همین رویکرد و برجستهسازی همین مفاهیم در شخصیت امیرالمومنین به عنوان خلیفه و البته دستورات و اوامر ایشان نیز متبلور است. نامه ۵۳ نهجالبلاغه یکی از مهمترین منابعی است که میتوان وجوه سیاستورز امیرالمونین را به تمامی در آن مشاهده کرد...
رهبر: بله. این رویکرد و این راه، به راستی ادامه راه پیامبر در سیاستورزی و تدبیر امور جامعه است. از طرفی با تدبر در نهجالبلاغه درمییابیم امام علی (ع) خود نیز معیاری روشن و قابل اتکا در اخلاق زمامداری، سلوک اجتماعی و نیز منطق سیاست و سیاستورزی به دست دادهاند که در جای جای خطبهها و مکاتبات آن حضرت با اصحاب و فرماندارانشان عیان و آشکار است. اما بیشک یکعهدنامه مالک قانون اساسی و منشور حکمرانی اسلامی است. چنان که پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند: «اَنا مَدینةُ العِلم و عَلیُّ بابُها» راهیابی به شهر علم و ایمان نبوی، جز از طریق هدایت و راهبری مولی علی (ع) ممکن نیست؛ بنابراین هر تلاشی برای برپایی مدینه فاضلهای که صبغه و رنگ و بوی نبوی داشته باشد، تنها از رهگذر آموزههای علوی به ثمر خواهد نشست؛ و هر تلاشی جز از این راه، سر از ناکجاآبادها و مدینههای ضالّه و جاهلیه بر خواهد آورد؛ بنابراین شایسته است واژه واژه این عهدنامه سیاسی الهی را با گوش جان بشنویم از برترین منابع سیاستورزی علوی، نامه ۵۳ نهجالبلاغه معروف به «عهدنامه مالک اشتر» است که الگوی حکومتداری و حکمرانی اسلامی و بلکه بشری شناخته میشود، و لازم است هر چه بیشتر با آن آشنا شده و از معارفش بهره بر گیریم.
عهدنامه مالک قانون اساسی و منشور حکمرانی اسلامی است. چنان که پیامبر بزرگوار اسلام فرمودند: «اَنا مَدینةُ العِلم و عَلیُّ بابُها» راهیابی به شهر علم و ایمان نبوی، جز از طریق هدایت و راهبری مولی علی (ع) ممکن نیست؛ بنابراین هر تلاشی برای برپایی مدینه فاضلهای که صبغه و رنگ و بوی نبوی داشته باشد، تنها از رهگذر آموزههای علوی به ثمر خواهد نشست؛ و هر تلاشی جز از این راه، سر از ناکجاآبادها و مدینههای ضالّه و جاهلیه بر خواهد آورد؛ بنابراین شایسته است واژه واژه این عهدنامه سیاسی الهی را با گوش جان بشنویم و بر چشم نهیم و با آب زر بر صفحه دل بنگاریم؛ و البته بر همه حاکمان جوامع اسلامی به ویژه دولتهایی که نشانی از تشیع علوی بر طغرای دیوانی خود دارند، فرض است که قبل از قبول هر گونه مسئولیت سیاسی و اجتماعی، سیاستمداری و سیاستپردازی را از بند بند این عهدنامه ستبر و استوار آموخته و متعهد به رعایت و اجرای مواعظ و فرامین آن باشند.
در اینجا ۷۲ نکته درسآموز از این عهدنامه گرانسنگ را به خود و همه دانشآموزان مدرسه حکمت علوی و تشنگان دریای معارف نهجالبلاغه متذکر شده و با هم مرور میکنیم، به امید بهرهبرداری در همه ابعاد زندگی؛ و سرلوحه قراردادن این معارف در حیات علمی و عملی پویندگان صراط حق. انشاءالله.
۱- امام علی علیه السلام به عنوان فرماندهنده خود را بنده خدا معرفی میکند. اولین ایستگاه فرمانبرداری در نظام تربیتی اسلام، فهم و درک بندگی است. قبل از فرمان دادن باید فرمان خدا را شنید؛ و فراموش نکرد که همگی بنده خدا هستیم.
امام علی علیه السلام به عنوان فرماندهنده خود را بنده خدا معرفی میکند. اولین ایستگاه فرمانبرداری در نظام تربیتی اسلام، فهم و درک بندگی است. قبل از فرمان دادن باید فرمان خدا را شنید؛ و فراموش نکرد که همگی بنده خدا هستیم
۲- تعیین هدف اولیه. هدف از نگاه امام علی علیهالسلام آبادانی است. به عبارتی تغییر وضع موجود و رسیدن به وضع مطلوب است.
۳- اولین وصیت و سفارش، وصیت به پرهیزگاری و اطاعت خداوند است. کسب رضایت الهی جهت سعادت دنیوی و اخروی بسیار مهم است. هر کاری را اگر انجام دهیم، ولی رضای الهی در آن نباشد قطعاً مقبول نخواهد بود.
۴- احکام مقدس اسلامی را مورد توجه قرار دهیم و از زاویه شرع و عقل و عرف به مسائل نگاه کنیم. به این احکام باید در کنار اخلاق و معارف الهی نگریست.
۵- باید امیدوار و خوشبین به نصرت و یاری خداوند بود؛ که این وعده تخلف ناپذیر خداوند است که خدا یاری کننده مؤمنین است.
۶- دو عامل مهم میتواند دیو هوس و هوای نفسانی را مهار کند. یکی التزام به زهد و دیگری انجام عبادت. نفس همچون عفریتی است که آتش آن همیشه فروزان و روشن است. یک لحظه غفلت خرمن سعادت انسان را خاکستر مینماید؛ و تنها خداوند میتواند ما را از شرور نفسانی حفظ نماید.
۷- توجه به مکان و محیطی که نعمت در آنجا به ما وارد شده است. این نعمت میتواند یک سرزمین باشد، یا هر چیز دیگر. باید نسبت به مسئولیتی که به ما داده شده است، توجه خاصی نماییم که قبل از ما دست چه کسانی بوده است. عدهای خوب عمل کردند و عدهای دیگر ناصواب. باید مراقب باشیم نام ما در گروه خوبان باشد. همانطور که ما در کار دیگران دقت میکردیم و گاهی ایراد میگرفتیم، مراقب باشیم که بعد از ما، دیگران به ما ایراد نگیرند.
۸- به نیکوکاری و عدلگرایی و میانهروی باید توجه جدی کرد. البته نباید از مهار خشم و عصبانیت و خواهشهای نفسانی غافل گردید.
۹- باید مهربان و پرعاطفه و لبریز از محبت به محیط کار و زندگیمان باشیم.
۱۰- انسانها بدون لغزش نیستند. باید در بعضی مواقع لغزش اطرافیان را با حفظ شرایط نادیده گرفت.
۱۱- از شتابزدگی در تصمیم باید پرهیز کرد.
نباید از نیروها و همکاران خود بخواهیم که کورکورانه ما را اطاعت کنند، و نباید به تصور حمایت از مافوق، خارج از حدود و وظایف حرکت کنیم. چرا که نتیجه این فرعونصفتی، زنگآلودگی قلب و پست شدن روح دینداری و تقوی را به همراه خواهد داشت
۱۲- اصل فرمان الهی است و باید آن را انجام داد. فرمان مخلوق باید زیرمجموعه فرمان خالق باشد. در نظام تربیتی امام علی علیهالسلام «من مأمورم و معذور» فقط با حفظ فرمان الهی معنا دارد.
۱۳- نباید از نیروها و همکاران خود بخواهیم که کورکورانه ما را اطاعت کنند، و نباید به تصور حمایت از مافوق، خارج از حدود و وظایف حرکت کنیم. چرا که نتیجه این فرعونصفتی، زنگآلودگی قلب و پست شدن روح دینداری و تقوی را به همراه خواهد داشت.
۱۴- مبادا عظمت و شکوه فرمانروایی و ریاست، باعث شود که خدا را فراموش کنی! که چه کسی بودهای! شک نکن که تو هم روزی به ارواح گذشته متصل میشوی (و تنها نام نیک یا بدی از تو میماند).
۱۵- همیشه باید به یاد خدا باشیم. چرا که ذکر و یاد خدا ۴ فایده دارد: روشنایی خاطر انسان، بالندگی عقل، مهار هوس و کنترل خشم.
۱۶- به طور جدی باید از تکبر دوری کرد، که انسان متکبر زود در هم میشکند.
۱۷- باید مجموعه زیردستان را با نظر مساوی نگاه کنیم؛ و هرکه ستم کند دشمنی با خدا کرده است.
۱۸- کوچکترین مظلمه را از بزرگترین کسان صرفنظر نکن، و بزرگی اشخاص مانع اجرای عدالت نباشد.
۱۹- دو صفت بسیار مهم برای مدیر، حاکم و رئیس میتوان تصور کرد که محبوبترین صفتهاست: اول میانهروی؛ و دوم اینکه با جدیت بکوشد زیردستانش را راضی و خشنود نماید.
۲۰- از خشم مردم و زیردستان باید ترسید که نمونههای از خشم خداوند قهار است.
۲۱- مصحلت مردم مهمتر از نظر مقربان و نزدیکان است.
۲۲- چاپلوس و متملق را از خود دور سازید.
۲۳- مضرات چاپلوسان: همیشه طالب آسایشاند. در روز سختی تو را رها میکنند؛ و در جنگ و دعوا هم سست و هراسان هستند.
۲۴- رضایت عامه و خرسندی آنان را در نظر داشته باشیم. چرا که آنان نگهبان کشور و قلمرو ما هستند.
۲۵- با مردم باشیم. در شادی آنان شاد؛ و در اندوهشان ناراحت و اندوهگین باشیم.
۲۶- باید نسبت به عیوب زیردستان تغافل و پردهپوشی کرد؛ و نباید بر کشف راز مردم حریص بود، و آنچه که به نفع مصالح کشور نیست را دخالت داد. همانطور که دوست داری خدا اسرارت را بپوشاند، تو هم سرّ مردم را بپوشان. رئیس و فرماندار مانند رئیس خانواده است (که عیوب اعضای خانواده خود را برای خود عیب میداند) و باید نقایص دیگران را بپوشاند.
۲۷- قلب شکسته ارض خداست و آبادانی آن، آبادانی کعبه مقدس است. باید به دلشکستهگان توجه نمود.
۲۸- باید از مردم و افراد تحت امر خود گرهگشایی کرد و اختلافات را حل نمود.
۲۹- در ریاست و حکمرانی باید از نظر شخصی و خصوصی دوری کرد.
۳۰- از تکبر بپرهیزیم که به فرموده امام علی علیهالسلام خداوند متعال هر گردنکش متکبری را خوار میگرداند.
۳۱- از سخن دین باید بر حذر بود.
۳۲- باید با افراد خیراندیش و صالح مشورت کرد که در حل امور مهم است؛ و با بخیل و ترسو و حریص نباید مشورت کرد.
۳۳- از وزیر شریری که با ستمکاریاش از تو وزارت داشته است، باید ترسید و سخت برحذر بود.
همکاران و وزیران باید آنان باشند که نه ستم کردهاند و نه ستمگر را به دست و زبان یاری دادهاند. آنان باتقوی و خیراندیش هستند و در همه حال با تو دلسوز و یاور هستند و در پنهان با دشمنان تو پیمان نمیبندند
۳۴- همکاران و وزیران باید آنان باشند که نه ستم کردهاند و نه ستمگر را به دست و زبان یاری دادهاند. آنان باتقوی و خیراندیش هستند و در همه حال با تو دلسوز و یاور هستند و در پنهان با دشمنان تو پیمان نمیبندند.
۳۵- بهترین وزیر و یاور تو آن است که فرمان خدا و مصالح عامه را در نظر گیرد و حقگویی را با شجاعت انجام دهد.
۳۶- مراقب باش که همکاران تو از مقامت سوء استفاده نکنند.
۳۷- افراط در مهربانی باعث غرور زیردستان میشود.
۳۸- باید بازرسی و دقت را در مجموعه کارکنان و زیردستان در نظر گرفت. (تشویق قولی و عملی خوبان و کیفر بدان). نباید خادم و خائن یکسان پنداشته شوند.
۳۹- باید با همکاران و زیردستان صمیمی و یکدل باشیم، و آزار آنها را نخواهیم. چون اگر خلوص بینند، جز خلوص تلافی نکنند.
۴۰- قوانین و آداب پسندیده را نباید حذف کرد.
۴۱- اجتماعات و جمعگراییهای مردم را به شرط عدم ضرر به مصالح نباید برهم زد. زیرا همین جمعها مردم را به اتحاد نزدیکتر میکند.
۴۲- تاریخ گذشتگان را باید به دیده عبرت نگاه کرد.
۴۳- باید به نقش همه نیروها و طبقات به دقت توجه کرد که در اداره مناصب حکمرانی تو نقش دارند و نباید هیچکدام را نادیده گرفت.
۴۴- در گزینش نیروها باید از میان خانوادههای نجیب و اصیل اقدام کرد که با مهمات فضائل تجهیز باشند.
۴۵- به آنچه که وعده میدهی، باید به هر قیمت وفا کنی تا کارکنان تو نیز به وعدهای خود عمل کنند.
۴۶- در نظارت و بازرسی کوچکترین نکته را نباید اغماض نمود.
۴۷- کارمندان و زیردستان ما زمانی به ما راست میگویند که از ما راست شنیده باشند؛ و آنگاه به زیردستان خود مهربانی میکنند که لذت مهربانی و عطوفت زبردستان خود را درک کرده باشند.
۴۸- نباید افراد را به کارهای ننگین وادار کرد، چرا که روح باید شریف و نظر باید عالی باشد؛ و این امور مانع از آن میباشد.
۴۹- تمسک به قرآن و سنت پسندیده پیامبر اکرم (ص) میتواند نقایص کار ما را جبران کند.
۵۰- از شرایط مهم مدیری که قضاوت هم میکند، این است که پرحوصله و خونسرد باشد. زیرا اشخاص عصبانی کمتر میتوانند دقت و احتیاط کنند. رکن اعظم قضاوت، احتیاط و کنجکاوی است.
۵۱- باید نسبت به وضعیت معیشت کارکنان اهتمام ورزید.
۵۲- آبادانی و آسایش مردم بسیار مهم است.
۵۳- اگر اوضاع مالی قومی آشفته باشد، توقع نظم و انتظام کشور بیهوده است.
۵۴- خرابی و انحطاط هر حکومت و سازمانی وابسته به ظلم و جور مدیران و کشورداران است. اگر مدیر و فرمانروا دو صفت مهربانی و عدالت داشته باشند، آنگاه دیگران فرمان او را عاشقانه انجام میدهند.
۵۵- هرگز نباید به گزارش از طرف زیردستان و یا مراجعین بیاعتنایی صورت گیرد.
۵۶- مجازات را نباید از حد مقررات گذرانید.
۵۷- نامههای حساس و فوری را باید شخص مدیر به نگارش درآورد.
۵۸- نظم و انضباط و ترتیب امور بسیار مهم است و باید یک برنامه روزانه برای کارها تنظیم کرد.
۵۹- بندگی را نباید فراموش کرد. هنگام بانگ نماز باید به جماعت حاضر شد.
۶۰- مدیر و حاکم نباید از مجموعه خود پنهان باشد، و باید پیش از همه مدام با دیگران در تماس باشد.
۶۱- حاکم باید مراقب اطرافیان و خدمتگزاران خود باشد تا سوءاستفاده ننمایند.
۶۲- اگر مدیر و حاکم در انجام وظیفه خطا کرد، باید بر خطای خویش اعتراف نماید و از جامعه و مردم پوزش بخواهد.
۶۳- عهدشکن در هر حال عهد خدای را شکسته است.
۶۴- بهترین فرصتی که شیطان با انسان خلوت میکند، موقعی است که انسان جامه نخوت و تکبر میپوشد و از نفس خویش خرسند میگردد.
۶۵- نباید بر افراد تحت فرمان خود و مردم در مقابل انجام تکلیف منت گذاشت. هر که هستیم خدمتگزاری بیش نیستیم.
۶۶- به هر کس و هر چیز که وعده دادی، در موعد مقرر وفا کن. زیرا خدا خلف وعده را سخت دشمن میدارد.
۶۷- ملایمت و دوری از لجاجت به همراه جدیت از امور مهم مدیریتی است.
۶۸- مدیر و حاکم باید در تمام کارها دقت کنند و در وظایف مدیریتی خویش سهلانگاری ننمایند و البته باید نقایص خود را فراموش نکنند.
۶۹- باید بر نفس خویش مسلط بود و زمام عقل و اراده را در دست گرفت و زبان را نیز کنترل کرد. بعد از آرامش فکر و عقل باید قضاوت کرد و فرمان راند.
۷۰- باید از سرگذشت و سیرت حاکمان و مدیران صالح گذشته درس بگیریم. آنان که به عدل رفتار کردند و به عمران و آبادانی و ارتقاء زندگی کمک کردند.
۷۱- سنت فاضله پیامبر (ص) همواره باید نصالعین ما باشد.
۷۲- از خداوند میخواهیم که ما را به خشنودی خویش دلالت کند و نام نیکی از ما در جهان به یادگار گذارد و نعمت و کرامت خویش را بر ما کامل کند و عمر ما را در میدان جهاد فی سبیلالله به پایان برساند.
خشنودی خدا، نام نیک، اتمام نعمت و شهادت.
/انتهای پیام/