گفت‌وگو با علی معظمی درباره بازار داغ کتاب‌های فلسفی؛

جامعه ما زاینده پرسش‌های فلسفی است

جامعه ما زاینده پرسش‌های فلسفی است
ما در جامعه‌ای با فرهنگ طولانی و نافذ دینی زندگی می‌کنیم و چنین فرهنگی همواره زاینده پرسش‌های فلسفی بوده و شاید بتوان گفت که این وضعیت پس از مواجهه جدی فرهنگی با غرب تشدید هم شده است. بنابراین توجه به آثار فلسفی در میان گروهی از باسوادان و کتابخوانان که کار اصلیشان هم فلسفه نیست، به نظرم قابل فهم است.

به گزارش «سدید»؛ رونق نسبی بازار کتاب‌های فلسفی در ایران، به‌ویژه در قیاس با سایر حوزه‌های علوم انسانی، پدیده‌ای قابل توجه است. ناشران و دست‌اندرکاران نشر نیز بر این باورند که آثار فلسفی نه تنها از اقبال خوبی برخوردارند، بلکه آثار شاخص و کلاسیک این حوزه، حتی آن‌هایی که فهم‌شان مستلزم آشنایی عمیق با مباحث فلسفی است، بارها به تجدید چاپ رسیده‌اند. این استقبال چشمگیر، نشان از نیازی عمیق در جامعه به تفکر، تعمق و پرسشگری در مورد بنیان‌های فکری و مفهومی دارد. فلسفه بدین‌سان توانسته جایگاه ویژه‌ای در ذهنیت فرهنگی ایرانیان بیابد و به عنوان بستری برای اندیشه‌ورزی و بازاندیشی در مسائل بنیادین، فراتر از حلقه‌های تخصصی، مخاطبان گسترده‌تری را به خود جذب کند. این گستردگی استقبال، پرسش‌های مهمی را درباره نسبت جامعه ایرانی با فلسفه، انگیزه‌های این توجه و ظرفیت‌های بالقوه آن برای تحول و بازسازی فکری پیش روی ما می‌گشاید. از این رو، برای بررسی دقیق‌تر این موضوع، به گفت‌وگو با علی معظمی استاد فلسفه و یکی از مترجمان آثار فلسفی در ایران پرداخته شده‌است.

 

آیا اصلاً با این پیش‌فرض موافق هستید که اقبال به آثار فلسفی در ایران در مقایسه با بسیاری از جوامع دیگر و همچنین در مقایسه با آثار منتشر شده در سایر حوزه ‎ های علوم انسانی زیاد است؟

من اطلاع جامعی از اقبال به آثار فلسفی در کشورهای دیگر ندارم. هر چند به اجمال می‌دانم که مثلاً در ترکیه ترجمه و انتشار آثار فلسفی غرب و البته دیگر حوزه‌های علوم انسانی پررونق است و شاید از ایران نیز بیشتر باشد. همین‌طور به اجمال می‌دانم که مصر در چاپ آثار میراث فلسفی اسلامی، و نیز در ترجمه آثار فلسفه غرب سابقه بیشتری از ایران داشته است. اگر انتشار آثار ملاکی برای برآورد اقبال به آنها باشد، که به نظرم هست، پس گمان نمی‌کنم که ما در ابعاد منطقه‌ای و در قیاس با کشورهایی که با ما قرابت فرهنگی دارند وضع خیلی خاصی داشته باشیم. اینکه آثار فلسفی در میان سایر آثار علوم انسانی ممکن است در خود ایران جلب توجه و علاقه بیشتری بکنند، بله به نظرم مشهودست و البته دلیل هم دارد.

 

علت یا علل این استقبال را چه می‌دانید؟

از نظر من دلیلش این است که مسائل فلسفی مبتلابه آدمها با پیشینه و زمینه‌های مختلف می‌شوند. مثلاً خیلی از متخصصان حوزه‌های هنر و علوم انسانی هستند که در مقاطعی از کارشان لازم می‌بینند به صورت‌بندی‌های فلسفی برخی مسائل رجوع کنند. علاوه بر این به یاد داشته باشیم که ما در جامعه‌ای با فرهنگ طولانی و نافذ دینی زندگی می‌کنیم و چنین فرهنگی همواره زاینده پرسش‌های فلسفی بوده و شاید بتوان گفت که این وضعیت پس از مواجهه جدی فرهنگی با غرب تشدید هم شده است. بنابراین توجه به آثار فلسفی در میان گروهی از باسوادان و کتابخوانان که کار اصلیشان هم فلسفه نیست، به نظرم قابل فهم است.

 

آیا این تأکید بیش از اندازه بر فلسفه، و در عین حال غفلت از موضوعات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی، نشانه نوعی محافظه‌کاری فکری یا طفره رفتن از مواجهه با مسائل مستقیم‌تر نیست؟

چه کسانی طفره می‌روند و از موضوعات اقتصادی و اجتماعی غفلت می‌کنند؟ سال‌هاست که غالب بحث‌های جامعه حتی در محافل روشنفکری، تا جایی که من در جریانش بوده‌ام بحث‌های سیاسی و اقتصادی و تا حدی جامعه‌شناسانه است؛ و البته قابل فهم هم هست. به این ترتیب نمی‌دانم چه کسانی از نظر شما حاضر نیستند با مسائل مستقیم‌تر مواجه شوند. حتی اگر گاهی به فیلسوفی هم در نشریات یا محافل روشنفکری توجه می‌شود بیشتر از این بابت است که چه تأثیرات سیاسی و اجتماعی داشته، و نه اینکه مشخصاً چه آراء فلسفی متمایزی دارد.

 

به نظر شما تا چه حد این آثار فلسفی که ترجمه، تألیف، چاپ و خریداری می‌شوند واقعاً خوانده هم می‌شوند؟ و اگر خوانده می‌شوند، چرا وضعیت فلسفه‌ورزی در ایران همچنان چنین است؟

بگذارید اینطور به این سؤال جواب بدهم: وقتی دانشجویان فلسفه از مقطع کارشناسی به بالا را که در یک دهه گذشته شناخته‌ام با دانشجویان همان دانشگاه‌ها در زمان تحصیل خودم مقایسه می‌کنم، با وجود همه کاستی‌ها و فشارها واقعاً امیدوار می‌شوم. اگر وضع تحصیل، جدیت و نوشته‌های این دانشجویان ملاکی برای «فلسفه‌ورزی» در ایران باشد، که هست، باید بگویم که خوشبختانه پیشرفت قابل ملاحظه‌ای طی همین مدت داشته‌ایم و می‌توانیم امیدوار باشیم که نسلی که نوشته‌های فلسفی‌شان و به‌زودی بیشتر دیده خواهد شد، نویسندگانی جدی‌تر و پربارتر از نسل‌های پیش از خودشان در دستکم پنجاه سال گذشته خواهند بود. و به گمانم برای بازار نشر آثار فلسفی هم بالاخره باید سهمی در این پیشرفت قائل باشیم.

/انتهای پیام/ 

منبع: خبرگزاری ایبنا