گروه آیین و اندیشه «سدید»؛ اولین دوره چند صد ساله مورد بحث مبتنی بر تقسیم بندی که در عناوین قبلی صورت گرفت، زمانه ظهور و بروز حکومتهای متعددی است که هر یک در برههای محدود و بعضا در منطقه محدودی از جهان اسلام حکومت میکردند. ابتدای وضعیت سیاسی این دوره را باید از حکومت طاهر ذوالیمین شروع کرد. طاهریان که مبدع حکومتهای ملوک الطوایفی بودند، این روش را پس از خود بنیان گذاشتند که طی آن، ملوک و طوایف مختلف، به نیابت از خلیفه بغداد به حکومت در بخشی از سرزمینهای اسلامی میپرداختند. این حکومتها گاه به واسطه فزونی در قدرت خویش، بر خلیفه عباسی نیز غلبه مییافتند، اما به واسطه نظام مشروعیت سیاسی حاکم، خلیفه همواره به عنوان عضوی نمادین از قدرت نگاه داشته میشد. در این برهه حکومتهای قابل ملاحظه و جدی را میتوان به سه حکومت شماره کرد:
الف: حکومت آل بویه
ب: حکومت ترکها (سلجوقیان-غزنویان)
ج: حکومت مغولها (ایلخانیان)
این سه برهه هر یک فراز و فرودهای مختلفی را از حیث سیاستهای مذهبی پیموده اند، اما به نحو کلی میتوان سیاست تساهل مذهبی، به استثنای برخی از دورهها که تنگناهایی برای باورهای تشیع وجود داشت را سیاست غالب این برهه چند صد ساله دانست.
برای نمونه حکومت آل بویه در این میان، به واسطه تشیع خود سطحی از فراخی را برای شیعیان لحاظ کرده و از همین رو شیعیان بدون تقیه در بغداد، نجف، ری و ... به ترویج باورهای خود میپرداختند. در این دوره هرچند حاکمان آل بویه بر مذهب تشیع بوده اند، اما به واسطه حضور خلیفه عباسی که اهل سنت بود، سیاست تساهل مذهبی جریان داشت، احداث کتابخانههای بزرگ، مدارس دینی، آبادی مساجد و ... فضای گفتگوی میان مذاهب اسلامی و حتی ادیان غیر اسلامی را فراهم آورده بود. از همین رو کلیه مذاهب از فضای به وجود آمده برای بسط خود استفاده مینمودند.[۱]
برای نمونه سجستانی با ستایش عضد الدوله میگوید:
«این پادشاه سزاوار آن است که تمام خلق خاصه اهل دانش، اورا تمجید کنند، زیرا آنان را تقویت کرده و بند از زبان آنان برداشته است، تا هریک از آنان اعتقاد فرقه خویش را بدون هیچ تقیه ابراز کند و چنان امنیتی فراهم آورد که هیچ کسی با زبان تعصب به دیگری هجوم نمیبرد»[۲]
انتظار و تقیه مکمل طرح سیاسی عالمان شیعی در زمان غیبت است. انتظار نه به معنای بیعملی، بلکه در تراث روایی شیعه بالاترین عمل بوده و تقیه نیز نه به معنای سکوت، بلکه به معنای پنهان کاری بوده و این دلالت بر وقوع یک کار شبکهای جنبشی به دور از چشم حکومت، اما در نسبت با قدرت و اجتماع بوده است
شیخ مفید، سید مرتضی، سید رضی، شیخ صدوق، شیخ طوسی و... از جمله عالمان بزرگ این دوره بوده اند که در ادامه به شرح کنشهای برخی از آنان در نسبت با دولت و اجتماع خواهیم پرداخت.
دوران حکومت مغولها بر ایران نیز به نسبت چنین وضعیتی حکمفرما بود. ایلخانان چه خود شیعه بودند و چه اهل سنت، سیاست تساهل مذهبی را پیش گرفته و از تعصبات مذهبی تا حدودی به دور بودند. اما در این میان حکومت ترکان به واسطه گرایشهای آنان به اهل سنت و همچنین تعصبات مذهبی اعمال شده، دوره عسرت و تنگنای باورهای شیعی بوده است.
با توجه به این نمای کلی از وضعیت سیاسی و دینی دوره مورد بحث، به شرح نسبت میان روحانیت با سیاست و اجتماع خواهیم پرداخت.
مناسبات اجتماعی و سیاسی شیخ مفید
از آنجا که مناسبات عملی فقهای بزرگ شیعه ابتناء بر درک نظری آنان از دین داشته، در ابتدا و به نحو خلاصه به تقریر عقاید سیاسی و اجتماعی شیخ مفید خواهیم پرداخت.
شیخ مفید همچون دیگر فقهای شیعه، باور به تحقق احکام و شریعت اسلامی به عنوان غایت حکومت اسلامی دارد. وی غایت حکومت اسلامی را اجرای احکام اسلامی دانسته از همین رو پیوند دین و دنیا و سیاست و شریعت در نزد وی پیوندی وثیق است. از نظر وی، بلاد را از جهت نوع حکومت حاکم بر آن میتوان به سه قسم تقسیم نمود:
بلاد ایمان که در آن شریعت اسلامی با باور به محمد و آل محمد (ص) اجرا میشود.
بلاد اسلام که شریعت اسلامی بدون باور به محمد و آل محمد (ص) اجرا میشود.
بلاد کفر که در آن شریعت اسلامی اجرا نمیشود.[۳]
گذشته از مسائل فوق به واسطه آنکه عالمی که شیخ مفید در آن حیات دارد، عالم دینی است، مسئله مشروعیت حکومت از اهمیت وافری برخوردار بوده و به نحوی مشروعیت، به دنبال خود مقبولیت را میآورده است. حکومت مشروع در نزد همه فقیهان شیعه، حکومت معصومین (ع) و جانشینان وی از فقیهان بوده و لذا حکومتهای دیگر در نزد آنان فاقد هرگونه مشروعیت بوده و در نتیجه هیچ گاه نمیتوانسته اند مقبول قرار گیرند.
در کنار باورهای فوق، دو باور دیگر انتظار و تقیه مکمل طرح سیاسی عالمان شیعی در زمان غیبت است. انتظار نه به معنای بیعملی، بلکه در تراث روایی شیعه بالاترین عمل بوده و تقیه نیز نه به معنای سکوت، بلکه به معنای پنهان کاری بوده و این دلالت بر وقوع یک کار شبکهای جنبشی به دور از چشم حکومت، اما در نسبت با قدرت و اجتماع بوده است.[۴]
اکنون و در پرتو اطلاع یافتن از دیدگاههای کلامی و سیاسی شیخ مفید، به ضمیمه وضع سیاسی زمانه ایشان میتوان در خصوص مناسبات میان روحانیت با سیاست و اجتماع در این برهه از زمان بیشتر سخن گفت.
شیخ که در هیچ یک از آثار خویش، نامی از پادشاهان عصر نمیبرد، اما ارتباط ویژهای با صاحب بن عباد، وزیر بزرگ دربار آل بویه دارد. این ارادت وی به این شخصیت تا بدان جاست که کتاب «عیون اخبار الرضا» را برای وی نگاشته و به او تقدیم میکند
لازم به ذکر است که شیخ مفید رهبر دینی شیعیان در بخش زیادی از زمانهای است که قدرت سیاسی در دست حکومت آل بویه قرار دارد، از همین رو به نظر میتوان نوعی وابستگی دو جانبه را در میان روحانیت و قدرت در این برهه مشاهده نمود.
آل بویه به منظور تحکیم پایههای قدرت خود نیاز به همراهی مردمی در جامعه اسلامی را داشت، از همین رو همچنانکه مناسبات سیاسی خود با خلیفه عباسی را حفظ کرده و ردای حکومت را به دست وی بر تن میکرد، تا بتواند از حمایت جامعه اهل سنت بهره ببرد، در عین حال مناسبات خود با روحانیت شیعه از جمله شیخ مفید را تقویت کرده و فضای بازی را برای آنان فراهم مینمود تا با جلب حمایت آنان نسبت به خود، از حمایت جامعه شیعیان بهره ببرد.
نحوه تعامل شیخ مفید با حاکمان آل بویه را میتوان در سه بخش به بحث گذاشت، نخست در وادی سیاست که الگوی غالب حاکم بر عمل شیخ مفید تعامل است، البته تعامل در این برهه نه بر مبنای آن چیزی است که در زمانه صفویه رخ میدهد (شرح آن در عناوین بعدی خواهد آمد)، بلکه تعامل در این برهه به معنای سکوت و عدم مخالفت است. شیخ مفید از طرفی نسبت به عملکرد آل بویه سکوت کرده و هیچ مخالفتی صورت نمیدهد و از طرفی به واسطه این عملکرد خود آزادی بیشتری را دریافت میکند. در وادی فرهنگی و علمی نیز شیخ مفید مورد اکرام و احترام سلاطین آل بویه قرار دارد، این موضوع به واسطه قوت علمی شیخ و رفت و آمد علمای مختلف از ادیان دیگر به درس وی است. این احترام، به شاهان آل بویه این امکان را میدهد که در نزد جامعه شیعه به حاکمانی علم دوست شهرت یابند. از نظر اقتصادی نیز حکومت مخارج درس و بحث شیخ مفید را تهیه و تدارک دیده و اینگونه در یک تعامل دو جانبه، شیخ مفید بساط تشیع را گسترش داده و آل بویه پشتوانه اجتماعی را دریافت میکند. [۵]
مناسبات اجتماعی و سیاسی شیخ صدوق
شیخ صدوق نیز از علمای برجستهای است که در دوره آل بویه زندگی میکرده. شیخ صدوق برخلاف شیخ مفید که در شهر بغداد، مرکز علمی بزرگ آن روزگاران زندگی میکرد، در قم میزیسته است. شیخ صدوق تحصیلات دینی خود را در نزد پدر آموخته و در همان سنین جوانی بر مسند نقل حدیث مینشیند. با افزون شدن شهرت وی، به درخواست حاکم وقت آل بویه، دیار آبا و اجدادی خود را ترک کرده و برای بسط فکر شیعه، راهی ری میشود، اما سفر وی به ری ختم نشده و به شهرهای مختلف همچون فارس، بغداد، خراسان، بخارا و ... میرود تا بدین واسطه بتواند اندیشههای شیعه را با توجه به فرصت پیش آمده در سراسر مناطق اسلامی گسترش دهد. [۶]
یکی از مسائل جدی در روابط فی مابین شیخ صدوق و حکومت، قرار دادن رجال درستکار دربار به عنوان واسطه و رابط است. شیخ که در هیچ یک از آثار خویش، نامی از پادشاهان عصر نمیبرد، اما ارتباط ویژهای با صاحب بن عباد، وزیر بزرگ دربار آل بویه دارد. این ارادت وی به این شخصیت تا بدان جاست که کتاب «عیون اخبار الرضا» را برای وی نگاشته و به او تقدیم میکند. [۷]
یکی از امکانهایی که آل بویه در اختیار علمایی همچون شیخ صدوق قرار داده بود، امکان گفتگوهای علمی با علمای دیگر مناطق است. آل بویه به واسطه ایجاد امنیت و نظم، ارتباط میان علمای دیگر شهرها با یکدیگر را برقرار ساخته بود، از همین رو شیخ صدوق، عالم اهل قم و ری این امکان را مییابد که با علمای بغداد و خراسان گفتگو ایجاد نماید. طبیعتا چنین امکانی متضمن قدر دانی این فرصت توسط علمای شیعه از جمله شیخ صدوق بوده که در راستای تضعیف این حکومت، سخنی نگویند.
جمع بندی
در پایان بحث از این دو شخصیت بزرگ علمی شیعه و مناسبات آنان با قدرت و اجتماع باید چنین بگوییم که علمای شیعه در این عصر به واسطه فرصت فراهم شده، الگوی تعامل محتاطانه را با حکومت برگزیده و تلاش داشتند تا از طرف آنان، ضربه به حکومت وارد نشود، هرچند باورهای کلامی آنان مانع از دخالت و کمک به حکومت میشده، اما به واسطه فضای خوب پیش آمده، روحانیت شیعه الگوی سکوت را پیش گرفتند.
در بخش بعدی این نگاشته به بررسی عملکرد دو محقق برجسته دیگر شیعه، یعنی خواجه نصیرالدین طوسی و علامه حلی خواهیم پرداخت تا تصویر ما از نحوه رابطه روحانیت با سیاست و اجتماع در این برهه کاملتر گردد.
[۱]منوچهری، علی: روزگار بویهیان، صص ۸۲-۸۶
[۲]سجستانی، عبدالله بن سلیمان: صوان الحکمه و ثلاث رسائل، ص ۳۸۶
[۳]امامی، مرتضی: تئوری حکومتی عصر غیبت بر اساس دیدگاهها شیخ مفید، ص ۵،
[۴]همان، صص ۵۹ و ۶۰
[۵]یوسفیان، زهرا: آثار تعامل شیخ مفید با آل بویه، صص ۱۶۳-۱۶۴
[۶]آیت الله کمره ای: «مکتب شیخ صدوق، نیروی سیاسی شیعه در عصر شیخ صدوق»، ص ۹
[۷]آیت الله کمره ای: رابطه روحانی شیخ صدوق با رجال سیاسی، ص ۱۸
/انتهای پیام/