گروه فرهنگ و هنر «سدید»؛ در پرونده «الگوی اثرگذاری فرهنگی و اجتماعی توسط رسانههای نخبگانی مکتوب انقلاب اسلامی» نگاهمان به مجلههایی است که در جامعه امتداد داشتهاند. «تعطیلی مجلات»، ادعای پرتکرار «بیتأثیربودن»، «القای خوانده نشدن»، «نگاه درآمدی» و مواردی از این دست، ما را مجاب کرد که به این پرونده ورود کنیم. به نظر میرسد که درباره ارزش کار اندیشهای دچار یک ابهام جدی هستیم و طبیعتاً الگوهای مطلوب و اثرگذار نیز روایت نشدهاند تا برخی از مجلات بهروز شوند یا سیاستگذار با دید بازتری به این مسئله نگاه کند. به همین منظور گفتگویی با دکتر رفیعالدین اسماعیلی ترتیب دادیم تا الگوی کنش او در حوزه ژورنالیسم اندیشه را مورد بررسی قرار دهیم. اسماعیلی دکتری فرهنگ و ارتباطات دارد و مدیر سابق گروه فرهنگ و ارتباطات دانشگاه امام حسین (ع) است و سردبیری مجله خردورزی را برعهده دارد؛ مجلهای که تمرکز اصلی آن روی «علوم شناختی» است. مشروح بخش دوم این گپوگفت در ادامه از منظر نگاه شما میگذرد.
شاید خسته شویم اما تعطیل نمیکنیم!
آیا موقعیتی پیش آمد که فکر کنید تا همین نقطه کافی است و «خردورزی» را تعطیل کنیم؟ یا اینکه احساس کنید مجلات تأثیر خود بر جامعه را از دست دادهاند؟
اسماعیلی: شاید بهخاطر سختیهای آخر ماه انتشار، در لحظات و ساعاتی، احساس خستگی بسیار داشته باشیم، اما بههیچوجه اینگونه نیست که به نقطهای برسیم که بگوییم تعطیل کنیم یا مجلات اثر خودشان را از دست دادهاند. همانطور که در سؤالات قبل عرض شد، اتفاقاً جای خالی مجلات منجر شده که حتی بحران فقدان آنها نیز به فراموشی سپرده شود. این مسئله رسالت مجله را سنگینتر میکند. مجله باید در کنار تولیدات متنوع و عمق محتوایی مناسب، از جذابیت کافی نیز برخوردار باشد تا بتواند نسل جدید را مجلهخوان تربیت کند.
از سوی دیگر، تأثیر هر رسانه وابسته به میزان وجوب نیاز به آن است. بهعنوانمثال، چند نفر کتابهای دسته اول رشتههای تخصصی را مطالعه میکنند؟ آیا اگر میزان مطالعه کتب مرجع کمتر از دیگر کتابهای عمومی بود، باید دست از تولید علم و پژوهش بکشیم؟ یقیناً چنین نیست. مجلات نیز در ساحتی متفاوت همینگونه هستند. آنها نیاز خاصی را برطرف میکنند که ممکن است مخاطبانش محدودتر باشند، اما عمق و کیفیت تأثیرشان بر همان مخاطبان، ارزش ادامه کار را توجیه میکند. ما معتقدیم که حتی اگر یک نفر واقعاً تحتتأثیر قرار گیرد و تفکر او تقویت شود، این کار ارزش داشته است.
ناظر به کار مجله، آیا ایدهای بوده که بخواهید انجام دهید و موفق به عملیکردن آن نشده باشید؟ یا پروژهای بوده که در اجرای آن با شکست مواجه شده بودید؟ مثلاً تولید مجازی مجله، تصویری شدن مجله یا فعالیت در فضای مجازی و...
اسماعیلی: قاعدتاً ایدههای متنوعی بوده و هستند، اما نمیتوان گفت که شکست خوردهاند. صرفاً هر ایدهای در حال طیکردن مسیر خود است و باید با پیگیری، صبر و استقامت، کار را به نتیجه رساند. چرا که بسیار پیش میآید مسیری را طی میکنیم و به بنبست میرسیم؛ مجدداً مسیر جدیدی را برنامهریزی خواهیم کرد و شروع به حرکت میکنیم. این رویکرد ما را از ناامیدی محفوظ نگه میدارد و به ما یاد میدهد که هر ایده، نیاز به زمان بلوغ و فرصت مناسب برای تحقق دارد.
یکی از پیچیدهترین و حساسترین مسائل در تولید محتوای علمی، یافتن نقطه تعادل دقیق میان عمق علمی و قابلیت دسترسی برای مخاطبان گسترده است.
اگر به گذشته بازگردید، آیا با همین ریلی که خردورزی را شکل دادید، باز هم با همین ریل ادامه مسیر خواهید داد؟
اسماعیلی: اگر با این تجربه فعلی باشیم، قاعدتاً اصلاحاتی خواهیم داشت، اما مسیر طیشده و ریل اصلی همین خواهد بود. تجربه کسبشده نشان داده که انتخاب مسیر درست بوده، هرچند جزئیات اجرایی و روشهای بهینهسازی قابلبهبود هستند.
آیا در طی این سالها، فشارهای سیاسی - اجتماعی، باعث شده که نوعی محافظهکاری و تغییر جهت داشته باشید؟
اسماعیلی: محافظهکاری خیر، اما، چون کار ما دائماً با چالشهای روز است، باید در تیتر، متن و محتوا دقت کافی انجام بشود که سوءتفاهم پیش نیاید. این دقت نه از روی ترس، بلکه از روی مسئولیت و هوشمندی در انتقال پیام است. ما معتقدیم که میتوان مطالب عمیق و چالشی را بهگونهای بیان کرد که هم تأثیرگذار باشد و هم مشکلآفرین نباشد.
به نظر شما، در شرایط کنونی یک مجله اندیشهای چطور میتواند زنده بماند و مخاطب داشته باشد؟
اسماعیلی: دست روی نیازهای جامعه بگذارد و برای نیازهای واقعی یا کاذب، گروههای ذهنی و انگارههای مخاطب هدف، محتوای مناسب تولید کند. یک مجله اندیشهای باید بین دو قطب متعادل باشد: از یک سو باید بهاندازه کافی عمیق و جدی باشد که ارزش فکری داشته باشد و از سوی دیگر، باید بهاندازه کافی جذاب و قابلفهم باشد که مخاطب را از دست ندهد. همچنین باید نبض جامعه را بگیرد و به دغدغههای واقعی مردم پاسخ دهد.
لزوم یافتن تعادل میان عمق علمی و قابلیت دسترسی برای مخاطبان
به نظر شما مجلات اندیشهای برای اینکه مطالب خود را به قاطبه جامعه برسانند، باید مفاهیم پیچیده اندیشهای را سادهتر کنند؟ این اتفاق چقدر ممکن است به عمق و دقت بحثها لطمه بزند؟ رویکرد شما در خردورزی ناظر به این بحث چطور بوده است؟
اسماعیلی: یکی از پیچیدهترین و حساسترین مسائل در تولید محتوای علمی، یافتن نقطه تعادل دقیق میان عمق علمی و قابلیت دسترسی برای مخاطبان گسترده است. این چالش، فراتر از یک مسئله فنی، به مسئلهای فلسفی و فرهنگی تبدیل میشود که نیازمند نگاهی عمیق به ماهیت دانش و نحوه انتقال آن است. خردورزی از همان ابتدا، این مسئله را بهعنوان یکی از اصلیترین چالشهای خود شناسایی کرده و راهبردی جامع برای مواجهه با آن تدوین کرده است. این راهبرد بر اصل «وفاداری به حقیقت علمی» همراه با «دسترسیپذیری برای جامعه گستردهتر» استوار است.
نقطه آغاز این رویکرد، شناسایی دقیق مخاطبان هدف است. مجله از ابتدا درک کرده که مخاطبان آن طیف گستردهای از دانشجویان تحصیلات تکمیلی گرفته تا اساتید دانشگاه و حوزه، پژوهشگران، سیاستگذاران فرهنگی و حتی بخشی از جامعه تحصیلکرده عمومی را در بر میگیرد که این تنوع مخاطبان، نیازمند رویکردی چندلایه در ارائه محتوا است.
سطوح تأثیر یک مجله اندیشهای
به نظرتان این ادعا که گفته میشود مجلات نخبگانی در جامعه تأثیرگذاری ندارند، تا چه میزان درست است و اگر مجله خردورزی بخواهد بیش از این اثرگذار باشند، باید چه کاری انجام دهند؟
اسماعیلی: نخستین و بنیادیترین سطح تأثیرگذاری، در حوزه تحریک و تولید دانش جدید مشاهده میشود. شماره نخست مجله با محوریت «آسیبها و چالشهای نهاد علم» نهتنها به ارائه تحلیلهای موجود بسنده نکرد، بلکه زمینهساز آغاز چندین کار پژوهشی، نشست علمی و چندرسانهای شد. این نوع تأثیرگذاری، نشاندهنده نقش کاتالیزوری مجله در فرایند تولید دانش است. مجله صرفاً محتوا منتشر نمیکند، بلکه بستری برای شکلگیری پژوهشهای جدید و گفتوگوهای علمی فراهم میآورد.
دومین سطح تأثیرگذاری، در حوزه آموزش عالی و تربیت نسل آینده متخصصان قابلرصد است. ورود مجله به چرخه آموزش رسمی دانشگاهها از طریق استفاده اساتید از آن «بهعنوان متن تحقیقاتی و مطالعاتی» برای دانشجویان، پیامدهای بلندمدت عمیقی دارد. این نوع تأثیرگذاری، فراتر از انتشار محتوا، به شکلدهی ذهنیت و رویکرد نسل آینده محققان میانجامد.
پیشنهاد معاون امور رسانهای و تبلیغات وزارت ارشاد دولت شهید رئیسی برای پرداخت ویژه به موضوعات هوش مصنوعی و اخبار جعلی، نشاندهنده تأثیر مجله بر تصمیمات سیاستگذاران فرهنگی و رسانهای است.
سومین سطح تأثیرگذاری، در حوزه سیاستگذاری نهادی و تصمیمگیریهای کلان مشهود است. شماره دوم مجله با محوریت «حکمرانی» منجر به «همکاری چندین اندیشکده که در حوزه حکمرانی فعالیت داشتند» شد و «توجه ویژه دانشجویان علوم سیاسی و اندیشکدهها و پژوهشکدههای فعال در حوزه حکمرانی» را به دنبال داشت. این تأثیرگذاری نشان میدهد که مجله توانسته به مراکز قدرت فکری و تصمیمگیری نفوذ کند.
چهارمین سطح تأثیرگذاری، در حوزه ایجاد تضارب آراء و بحثهای علمی سازنده قابلمشاهده است. شماره سوم مجله با محوریت «اقتصاد» منجر به «تضارب آراء شکلگرفته پیرامون کارکرد و جایگاه اقتصاد اسلامی در شرایط کنونی جمهوری اسلامی ایران» شد. این شماره باعث تشکیل جلسات و نشستهای مختلف در مؤسسه اقتصاد مقاومتی حوزه علمیه قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گردید. حتی در بین اعضای هیئتعلمی رشته اقتصاد دانشگاه قم، تعامل جدید و شبکه علمی تازهای در نقد موانع ذهنی و انگارههای شناختی تولید شکل گرفت.
پنجمین سطح تأثیرگذاری، در حوزه شبکهسازی علمی و ایجاد همکاریهای بیننهادی مشهود است. شماره پنجم مجله با محوریت «علوم شناختی» باعث شد گروههای علوم شناختی دانشگاههای مالکاشتر، جامع امام حسین (ع)، تهران و صنعتی شریف ارتباطی سازمانیافته و نظاممند با مجله یافته و این تعامل تا امروز تداوم یابد. این نوع تأثیرگذاری در ایجاد شبکههای علمی پایدار و تسهیل همکاریهای آتی نقش بنیادی دارد.
ششمین سطح تأثیرگذاری، در حوزه گفتمانسازی عمومی و نخبگانی قابلردیابی است. شماره چهارم مجله با محوریت «زن و جنسیت» موفقیت اجتماعی و برد روایت قابلتوجهی داشت که از طریق همافزایی با گروه مطالعات زنان مؤسسه شناخت و استقبال اساتید مؤسسه امام خمینی (ره) و اساتید برجسته دانشگاههای تهران و حوزههای علمیه حاصل شد. این شماره به رفرنس مطالعات بعدی تبدیل شد که نشاندهنده تأثیر بلندمدت آن است.
هفتمین سطح تأثیرگذاری، در حوزه تأثیر بر سیاستهای رسانهای و فرهنگی کشور مشاهده میشود. پیشنهاد معاون امور رسانهای و تبلیغات وزارت ارشاد دولت شهید رئیسی برای پرداخت ویژه به موضوعات هوش مصنوعی و اخبار جعلی، نشاندهنده تأثیر مجله بر تصمیمات سیاستگذاران فرهنگی و رسانهای است.
هشتمین سطح تأثیرگذاری، در حوزه ارتقاء استانداردهای کلی مجلات علمی کشور قابل مشاهده است. رویکرد یک موضوع محوری در هر شماره که خردورزی پیشگام آن بود، امروزه تبدیل به الگویی شده و حدود یک سال است که برخی مجلات از این شیوه بهرهمند شدهاند. این نوع تأثیرگذاری نشاندهنده نقش مجله در ارتقاء کل اکوسیستم مجلات علمی کشور است.
نهمین سطح تأثیرگذاری، در حوزه ایجاد پیوند میان جامعه علمی و عمومی جامعه است. استفاده اساتید و سخنوران مطرح حوزههای علمیه از مطالب مناسب مطرح شده در مجله برای ارائه در اقشار عمومی جامعه، نشان میدهد که مجله توانسته پلی میان دانش تخصصی و نیازهای اطلاعرسانی عمومی ایجاد کند.
دهمین سطح تأثیرگذاری، در حوزه تشویق و ترغیب به نمایهسازی علمی مشاهده میشود. پیشنهاد و زمینهسازی نمایه مجله در پایگاههای استنادی از سوی اساتید برجسته، نشاندهنده کیفیت و اعتبار علمی مجله است که توانسته اعتماد جامعه علمی را جلب کند.
چالشهای عصر دیجیتال برای رسانههای مکتوب
نسبت مجلات اندیشهمحور با فضای مجازی و دیجیتال چگونه است؟ در این باره دو ایده وجود دارد؛ یک ایده میگوید فضای مجازی باعث ریزش مخاطب شده و کسی به اندیشه توجهی ندارد، اما ایده دیگر میگوید فضای مجازی باعث بهتر دیدهشدن مجله شده است. شما با کدام یک از این ایدهها موافقید؟
اسماعیلی: عصر دیجیتال، چالشهای بیسابقهای را برای رسانههای مکتوب ایجاد کرده که فراتر از صرف رقابت برای جذب مخاطب، به مسئله بازتعریف ماهیت و کارکرد این رسانهها میانجامد. پیشرفت تکنولوژی و ظهور ابزارها و فناوریهای مدرن، واقعیتی انکارناپذیر است که رسانههای مکتوب باید با آن به شیوهای هوشمندانه و راهبردی مواجه شوند. اما این مواجهه نباید بر اساس منطق تسلیم یا مقاومت صرف باشد. تجربه نشان داده که هیچگاه نمیتوان نیاز اندیشه به کتاب و مجلات را جبران کرد. این اصل بنیادی، نه بر مبنای سنتگرایی صرف، بلکه بر پایه درک عمیق از جایگاه انحصاری متون مکتوب در فرآیند عمقبخشی به تفکر و تأمل استوار است. کتاب و مجله، فضایی فراهم میکنند که در آن اندیشه میتواند به آرامی رشد کند، عمق یابد و به تأمل عمیق دست یابد.
شماره نخست و رسمی مجله خردورزی درباره آسیبها و چالشهای نهاد علم، نهتنها اطلاعاتی ارائه داد، بلکه زمینهساز چندین کار پژوهشی، نشست علمی و چندرسانهای شد
رسالت ابزارهای جدید، نه جایگزینی رسانههای مکتوب، بلکه تسهیل و تسریع در انتقال محتواهای اصیل و تولید شده است. این نگاه، امکان همافزایی میان رسانههای سنتی و دیجیتال را فراهم میکند که در آن هر کدام نقش تکمیلکننده دیگری را ایفا میکنند.
مواجهه و رویکرد شما در خردورزی در نسبت با فضای مجازی چطور بوده است؟
اسماعیلی: خردورزی از همان ابتدا، رویکرد مکمل را اتخاذ کرده است. طراحی سایت اختصاصی و داشتن سکوی مجازی متمرکز، نشاندهنده درک صحیح از اهمیت حضور در فضای دیجیتال است. این حضور، نه بهعنوان تسلیم در برابر موج دیجیتال، بلکه بهعنوان ابزاری برای گسترش نفوذ و تأثیر محتوای باکیفیت تعریف شده است. دیگر راهبرد مجله، ایجاد سامانه ارتباط پیامکی با حدود ۳۰۰۰ استاد دانشگاه و اساتید سطوح عالی حوزههای علمیه است. این اقدام، فراتر از تبلیغات سنتی، شبکهای مستقیم و هدفمند با جامعه علمی کشور ایجاد کرده که امکان تعامل دوطرفه و دریافت بازخورد را فراهم میکند. همچنین انتشار خردورزی بهصورت دیجیتال در پلتفرمهایی چون «فیدیبو»، «طاقچه» و «مگیران»، نشاندهنده رویکرد چندکاناله برای توزیع و دسترسی به محتوا است.
مجلات اندیشهای، کاتالیزور تولید دانش
اگر قرار بود شما سیاستگذاران فرهنگی را نصیحت کنید، چه پیشنهادی برای بهبود وضعیت مجلات نخبگانی داشتید؟
اسماعیلی: اولین و مهمترین کار، تغییر نگرش سیاستگذاران نسبت به مجلات اندیشهای است. آنها باید بفهمند که این مجلات، کاتالیزور تولید دانش هستند، نه محصول نهایی. بهعنوانمثال، شماره نخست و رسمی مجله خردورزی درباره آسیبها و چالشهای نهاد علم، نهتنها اطلاعاتی ارائه داد، بلکه زمینهساز چندین کار پژوهشی، نشست علمی و چندرسانهای شد. این یعنی چه؟ یعنی ارزش واقعی این مجلات در موجهایی است که ایجاد میکنند، نه در تعداد نسخههایی که میفروشند؛ هرچند موضوع فروش هم بسیار مهم است، اما نباید مجله را با یک رمان، فیلم سینمایی و... مقایسه کرد. یک مجله اندیشهای موفق، ممکن است تیراژ کمی داشته باشد، اما اگر محتوایش بتواند ۱۰ پژوهش جدید را تحریک کند یا ۵ نشست علمی حول آنها برگزار شود، موفقیت بزرگی محسوب میشود.
دومین مسئله، ایجاد زیرساختهای مناسب است. سیاستگذاران باید درک کنند که مجلات اندیشهای نیاز به زیرساختهای متفاوتی نسبت به رسانههای معمولی دارند: صندوق حمایت تخصصی، مشابه صندوق حمایت از سینما، اما با معیارهای ارزیابی متفاوت. به جای فروش بلیت، معیارهایی مثل استناد در پژوهشهای بعدی، استفاده در دورههای آموزشی، یا تحریک تولید محتوای جدید. شبکه توزیع هدفمند، به جای تمرکز بر کیوسکهای عمومی، تمرکز بر کتابخانههای دانشگاهی، مراکز پژوهشی و اساتید و پلتفرمهای دیجیتال حمایتشده برای کمک به انتشار دیجیتال با قیمت مناسب برای دسترسی گستردهتر.
راهاندازی مجله اندیشهای، نیازمند صبر استراتژیک!
اگر کسی بخواهد امروز یک مجله فکری و فرهنگی راه بیندازد، شما چه توصیهای برایش دارید؟
نگاه آیندهنگرانه مجله و تمرکز بر توسعه عمیق و گسترده علوم شناختی، هوش مصنوعی و فناوریهای نوین، همراه با پرداختن به مسائل کلیدی زمانه نظیر تحولات منطقهای و مسائل هویتی، نشاندهنده درک عمیق از مسئولیتهای یک رسانه علمی در عصر حاضر است.
اسماعیلی: برای کسی که امروز میخواهد مجله فکری و فرهنگی راهاندازی کند، مهمترین توصیه این است:
اول، شناسایی جای خالی واقعی در بازار محتوا. نه هر فضای خالی که به نظر میرسد، بلکه نیازی که واقعاً وجود دارد.
دوم، تعریف هویت منحصربهفرد. هر مجله موفق، عینک خاص خودش را برای نگاه به دنیا دارد.
سوم، شروع با دوره آزمایشی حداقل یکساله تا شناخت مخاطب واقعی و تنظیم محتوا.
چهارم، آمادگی برای صبر استراتژیک و گذر از دورههای سخت اولیه.
کلید موفقیت در پر کردن جای خالی واقعی است، نه صرفاً تولید محتوای بیشتر.
اگر در پایان نکتهای برای تکمیل صحبتهایتان دارید بفرمایید.
اسماعیلی: رویکرد منحصربهفرد مجله «خردورزی» در زمینه علوم شناختی با نگاه اسلامی که فراتر از نگاه تکبعدی غربی، ابعاد نفس، قلب و معنویت را نیز در نظر میگیرد، زمینهساز تحولی بنیادین در نحوه بررسی مسائل اجتماعی و فناورانه شده است. این رویکرد، امکان درک جامعتری از پیچیدگیهای رفتار انسانی و تعاملات اجتماعی در عصر دیجیتال را فراهم میکند.
نگاه آیندهنگرانه مجله و تمرکز بر توسعه عمیق و گسترده علوم شناختی، هوش مصنوعی و فناوریهای نوین، همراه با پرداختن به مسائل کلیدی زمانه نظیر تحولات منطقهای و مسائل هویتی، نشاندهنده درک عمیق از مسئولیتهای یک رسانه علمی در عصر حاضر است. این رویکرد، ضمانت تداوم نقشآفرینی مؤثر مجله در فضای فرهنگی و علمی کشور محسوب میشود و زمینهساز انقلابی در نحوه فهم و تحلیل پدیدههای پیچیده عصر دیجیتال خواهد بود.
/انتهای پیام/