گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «مرتضی حسین» خبرنگار و پژوهشگر حوزه «امنیت ملی» و «سیاست خارجی» در یادداشتی که پایگاه تحلیلی «The Intercept» آن را منتشر کرده است به این مسئله میپردازد که از دل جنگ غزه، بازیگری قدرتمند در منطقه و جهان متولد شده است که اقتصاد جهانی را به چالش کشیده و آمریکا را به دردسر انداخته است. وی تأکید میکند که حمایت انصارالله از ملت فلسطین نهتنها جایگاه آنها را در داخل یمن بلکه کل منطقه و جهان عرب ارتقا داده است. «مرتضی حسین» تأکید میکند حملات آمریکا علیه یمن نهتنها کارساز نبوده است؛ بلکه بایدن را در یک وضعیت کیش و مات ژئوپلیتیکی قرار داده است؛ زیرا تشدید این حملات، مانع یمنیها نشده و بلکه اقتصاد جهانی را بیشتر در مخاطره قرار میدهد.
کیش و مات در دریای سرخ
حمله بیامان اسرائیل به نوار غزه، خاورمیانه را به یک درگیری منطقهای گستردهتر سوق داده است. در هفته گذشته حوثیها در یمن بهعنوان یک بازیگر قدرتمند کاملاً دور از انتظار و باورنکردنی ظاهر شدند. آنها با موفقیت کشتیرانی جهانی را در حمایت از فلسطینیها در غزه مختل کردند و ایالات متحده را در تلاشی نافرجام به انجام حملات هوایی برای بازدارندگی وادار کردند. در طول سه ماه گذشته، حوثیها به کشتیهای تجاری عبوری از دریای سرخ حمله کردهاند؛ این مداخله نظامی غیرمنتظره با هدف وادار کردن اسرائیل به پایان دادن به حملات مورد حمایت آمریکا در غزه و اجازهدادن به کمکرسانی به مناطق تحت محاصره در غزه انجام شد.
حملات آمریکا علیه یمن نهتنها کارساز نبوده است؛ بلکه بایدن را در یک وضعیت کیش و مات ژئوپلیتیکی قرار داده؛ زیرا تشدید این حملات، مانع یمنیها نشده و بلکه اقتصاد جهانی را بیشتر در مخاطره قرار میدهد.
اعمال فشار حوثیها بر مسیر مهم و حیاتی تجارت بینالمللی، در حال حاضر اقتصاد جهانی را تحتتأثیر قرار داده است؛ شرکتهای کشتیرانی، وحشتزده کشتیها را به سمت مسیرهای پرهزینهتری منحرف کردهاند و حق بیمه، خطر و قیمت جهانی حملونقل در حال افزایش است. اثرات تلاش برای محاصره دریای سرخ را میتوان بهزودی در هزینههای نفت و کالاهای مصرفی در سراسر جهان مشاهده کرد.
نیروی دریایی ایالات متحده که ضامن امنیت مسیرهای کشتیرانی دریایی در بسیاری از نقاط جهان محسوب میشود، در نهایت تحتفشار قرار گرفت تا وارد عمل شود؛ به همین دلیل طی هفتههای گذشته آمریکا حملات هوایی بسیاری را به مواضع حوثیها انجام داده است؛ اما یمنیها در واکنش به حملات آمریکا، حملات خود را در دریای سرخ تشدید کردهاند. آنها با موشک و پهپاد به چندین کشتی در حال عبور از دریای سرخ حمله کردند. این اهداف شامل کشتیهای تجاری ایالات متحده و یک کشتی جنگی نیروی دریایی آمریکا بود؛ نشانههایی از اینکه شورشیان یمنی تنها با حملات آمریکا شجاعتر از قبل شدهاند.
جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا طی یک نشست مطبوعاتی در کاخ سفید اذعان کرد که حملات هوایی، مانع حوثیها نمیشود؛ البته او گفت که ایالات متحده به هر حال به هدف قراردادن این گروه ادامه خواهد داد.
به نظر میرسد دولت بایدن با تصمیم خود برای حمله یمن، خود را در معرض یک وضعیت «مات» ژئوپلیتیکی از سوی حوثیها قرار داده است. تشدید حملات علیه یمن احتمالاً اختلالات کشتیرانی بیشتری را به همراه خواهد داشت که به طور بالقوه برای کاهش پیامدهای اقتصادی مضر است و خطر یک جنگ تمامعیار منطقهای را به همراه خواهد داشت. مذاکره یا تسلیمشدن در برابر خواستههای یک گروه شبهنظامی غیردولتی متعلق به یکی از فقیرترین کشورهای جهان از نظر بسیاری از تحلیلگران بهعنوان تسلیم ایالات متحده تلقی میشود و محبوبیتی که یمنیها اخیراً به دلیل حمایت از فلسطین کسب کردهاند را افزایش میدهد.
به نظر میرسد حوثیها که در یک جنگ داخلی شدید و خونین با دولت در تبعید یمن تحت حمایت عربستان سعودی به سر میبرند، آماده عقبنشینی نیستند و حتی ممکن است از یک درگیری گستردهتر با آمریکا نیز استقبال کنند. «ایونا کریگ» [1] روزنامهنگار و کارشناس سیاسی امور یمن میگوید: «حوثیها کاملاً خواهان این درگیری هستند. این بخشی از ایدئولوژی آنهاست و افکار ضدآمریکایی آنها در دوره حمله آمریکا به عراق شکل گرفت. آنها اکنون خود را مدافع فلسطینیها و مردم غزه میدانند.»
در حالی که حوثیها هنوز به حملات خود ادامه میدهند و به دلیل حملات هوایی آمریکا به یمن پا پس نکشیدهاند، اخیراً وزارت امور خارجه آمریکا به دنبال بیاعتنایی آنها رویکرد متفاوتی در پیش گرفت و این شبهنظامیان را بهعنوان یک «گروه تروریستی جهانی خاص» معرفی کرد که عقب نشستن از تصمیم خود در سال ۲۰۲۱ برای حذف حوثیها از فهرست سازمانهای تروریستی خارجی است. نامگذاری جدید حوثیها بهعنوان یک گروه تروریستی، آنها را مشمول تحریمهای اقتصادی و سیاسی میکند؛ اما از اعمال قوانین سختگیرانه فهرست «FTO» [2] دور نگه میدارد.
جنگ داخلی به میدان آموزشی تبدیل شد که حوثیها در آن یاد گرفتند در عملیات کنونی خود در دریای سرخ چگونه بر تسلیحات بسیار برتر ساخت آمریکا غلبه کنند.
گروههای بشردوستانه اعلام کردند «اقدامات سختگیرانهتر، کمکها به مناطقی از یمن را که حوثیها در جریان جنگ داخلی به کنترل آن درآمدهاند، با مشکل مواجه میکند.» دو ساعت پس از معرفی دوباره آنها به عنوان یک گروه تروریستی در ایالات متحده، حوثیها یک ناو هواپیمابر آمریکایی را هدف قرار دادند و آمریکا نیز با دور دیگری از حملات پاسخ داد.
«دانیل دی پتریس» [3] یکی از پژوهشگران مؤسسه «اولویتهای دفاعی» [4] یک اندیشکده سیاست خارجی مستقر در واشنگتن، به «Intercept» گفت: «به نظر میرسد دولت بایدن امیدوار است که قابلیتهای ضعیف و تحقیرآمیز حوثیها نسبت به آمریکا، آنها را وادار به توقف حملات کند، اما به نظر نمیرسد که این ایده کارساز باشد. همه اقدامات آمریکا علیه یمنیها بازدارنده هستند و حوثیها نیز دیوانه نیستند. اما مشکل در برخورد با بازیگران غیردولتی این است که به نیروی بیشتری نیاز است تا آنها را وادار به تغییر محاسبات استراتژیک خود کند. سعودیها نیز فکر میکردند که میتوانند حوثیها را از نظر نظامی شکست دهند، بدون اینکه مجبور باشند به هیچ یک از خواستههای سیاسی آنها تن بدهند.»
شورشیان پابرهنه
حوثیها که زمانی یک ارتش کوچک بودند، در طول سالها جنگ داخلی و مداخله خارجی یاد گرفتند که به نظامیان بسیار قدرتمندتری حمله کنند؛ تجربهای که به نظر میرسد آنها علیه آمریکا به کار میبرند. حوثیها که رسماً با نام انصارالله شناخته میشوند، دههها پیش بهعنوان جنبشی مخالف فساد دولت یمن ظاهر شدند. این گروه در چند سال گذشته با ائتلاف تحت رهبری عربستان در یمن در جنگ بوده و در حال حاضر برای پایاندادن به درگیریها در حال مذاکرات صلح هستند. ایالات متحده نقشی کلیدی در جنگ داخلی ایفا کرد و بهشدت ائتلاف سعودی را تسلیح کرد و برای مدتی نیز کمک مستقیم به آنها ارائه میداد. کمپین هوایی عربستان سعودی و امارات متحده عربی که تحت حمایت آمریکا بود تلفات زیادی را به غیرنظامیان وارد کرد. البته این حملات نتوانست حوثیها را شکست دهد.
جنگ داخلی به میدان آموزشی تبدیل شد که حوثیها در آن یاد گرفتند تا در عملیات کنونی خود در دریای سرخ چگونه بر تسلیحات بسیار برتر ساخت آمریکا - بهویژه نیروی هوایی - غلبه کنند. یمنیها از موشکهای ضد کشتی ارزانقیمت و قایقهای کوچک برای حمله به کشتیهای باری استفاده میکنند و از مزیت نیروهای سبک و متحرکی استفاده میکنند که هزینههای مقابله را بالا میبرد و اثربخشی حملات دشمنان را از هوا کم میکند.
«بارا شیبان» [5] تحلیلگر سیاسی امور یمن و پژوهشگر «مؤسسه سلطنتی مطالعات دفاعی و امنیتی» [6] انگلیس گفت: «حوثیها نیروی بزرگی داشته و بر توزیع گسترده قدرت خود در سراسر قلمرو تحت کنترل خود تکیه دارند. آنها بیشتر به متحرک بودن متکی هستند تا زیرساختهای سنگین؛ آنها از یک عملیات هوایی طولانیمدت توسط دو نظامی قویتر از خود در منطقه یعنی عربستان سعودی و امارات متحده عربی، جان سالم به در بردهاند و نحوه حرکت و عملیات نیروهای خود را بر اساس آن تطبیق دادهاند.»
حوثیها اغلب بهعنوان گروه نیابتی ایران و بخشی از گروههایی که «محور مقاومت» نامیده میشوند و شامل حزبالله لبنان و مبارزان فلسطینی حماس هستند در نظر گرفته میشوند. با این حال، تحلیلگران میگویند در حالی که ایران پول، سلاح و آموزش نظامی به حوثیها میدهد، حوثیها نسبتاً استقلال سیاسی دارند.
به نظر میرسد حملات هوایی ایالات متحده به جای تضعیف حوثیها، جایگاه سیاسی حوثیها را در سراسر خاورمیانه تقویت میکند.
«هشام العمیسی» [7] کارشناس ارشد در امور یمن در «مؤسسه صلح اروپا» [8] به «اینترسپت» گفت: «وقتی میگوییم که حوثیها صرفاً آلت دست ایران هستند، عاملیت خود آنها را نادیده میگیریم؛ در حالی که آنها طرز فکر، دستور کار و ایدئولوژی خاص خود را دارند.»
بر اساس گزارشهای اطلاعاتی آمریکا، حوثیها در چشمگیرترین نمایش استقلال خود تلاشهای ایران برای خودداری از تصرف صنعا - پایتخت یمن - در سال ۲۰۱۵ میلادی را رد کردند. حوثیها از مدتها پیش رویارویی با آمریکا و اسرائیل را بهعنوان یکی از محورهای اصلی ایدئولوژی خود قرار دادهاند که بهعنوان ترکیبی از اسلامگرایی، ضد امپریالیسم و یهودستیزی آشکار بیان میشود. حوثیها در کنار دیگر گروههای مورد حمایت ایران، بیشتر جنبههای نظم سیاسی مورد حمایت آمریکا در منطقه را رد میکنند و تهدیدهای جدی برای ثبات رژیمهای متحد آمریکا مانند عربستان سعودی و امارات متحده عربی ایجاد کردهاند.
«العمیسی» گفت: «یکی از مهمترین چیزهایی که افراد در مورد حوثیها به آن توجه نمیکنند این است که هدف نهایی آنها فقط یمن نیست. آنها یک گروه توسعهطلب با جاهطلبیهای منطقهای هستند. این درگیری فرصت مناسبی برای حوثیها است تا بگویند که آنها پیشتاز واقعی ملت عرب هستند، در حالی که سایر رهبران عرب در تحمیل رنج به فلسطینیان شریک هستند.»
برندهشدن قلبها و ذهنها
در مرکز ناآرامیها در دریای سرخ، بحران غزه قرار دارد که از زمان حمله حماس در ۷ اکتبر تحتتأثیر حملات اسرائیل قرار گرفته است. اگرچه نیروهای اسرائیلی در حال انجام جنگی هستند که بیش از ۲۴ هزار فلسطینی را کشته است، اما آمریکا حامی و تسهیل گر این جنگ است. دولت بایدن علیرغم اتهامات فزاینده علیه آمریکا مبنی بر همدستی در نسلکشی، به حمایت مالی و دیپلماتیک بیوقفه و بیدریغ از اسرائیل ادامه میدهد. حوثیها تقریباً بلافاصله بعد از شروع جنگ وارد میدان شدند. در روزهای پس از آغاز حمله تلافیجویانه اسرائیل، حوثیها موشکهای بالستیکی به سمت اسرائیل شلیک کردند و حملات خود را به خطوط کشتیرانی دریای سرخ آغاز کردند. حوثیها از دیرباز یک نیروی قطب ساز در سیاست یمن بودهاند، اما آنها احساسات ضدآمریکایی در جهان عرب و بیتفاوتی ظاهری رژیمهای طرفدار آمریکا نسبت به رنج مردم غزه را برای بالابردن موقعیت ژئوپلیتیکی خود به کار گرفتهاند.
حوثیها نهتنها خود را بهعنوان قهرمانان آرمان فلسطین متمایز میکنند، بلکه در حال احیای اعتبار خود در داخل کشور هستند، جایی که در بحبوحه جنگ داخلی برای ایجاد یک دولت کارآمد تلاش کردهاند. سخنگویان حوثی در شبکههای تلویزیونی عربزبان به میهمانان ثابت این شبکهها تبدیل شدهاند؛ آنها از بیان نقش خود در به چالش کشیدن غرب بر سر مصائب فلسطینیها لذت میبرند.
دولت بایدن و سیاستگذاران آمریکایی هنوز درک نکردهاند که میزان آمریکاستیزی در منطقه، در سطحی است که ما از زمان جنگ در عراق ندیدهایم.
به نظر میرسد خشم مردم منطقه نسبت به آمریکا افزایش خواهد یافت؛ چرا که دولت بایدن در حملات خود به حوثیها، برای اقتصاد جهانی بیش از جان فلسطینیها ارزش قائل است. «العمیسی» گفت: «آمریکا باید در نظر داشته باشد که این اقدامات در غزه باعث خشم مردم در سراسر منطقه میشود. تصور مردم منطقه این است که وقتی در چند ماه گذشته خون فلسطینیها ریخته میشد، هیچکس در غرب اذیت نشد، اما وقتی منافع اقتصادی غرب به خطر افتاد، بلافاصله آنها وارد عمل شدند. این پیام دقیقاً با سخنان حوثیها همخوانی دارد و بهشدت در منطقه طنینانداز میشود.»
کاری که یمنیها کردهاند جواب داده است. به نظر میرسد حملات هوایی ایالات متحده به جای تضعیف حوثیها، جایگاه سیاسی حوثیها را در سراسر خاورمیانه تقویت میکند. در حالی که تحلیلگران میگویند جایگاه دولت آمریکا در نزد مردم منطقه به پایینترین حد خود از زمان حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ رسیده است. نظرسنجیهای انجام شده در میان اعراب منطقه نشاندهنده خشم و سرخوردگی گسترده نسبت به آمریکا از زمان آغاز جنگ غزه و پیدایش دیدگاههای بسیار مطلوبتر نسبت به کشورهای رقیب آمریکا مانند چین و روسیه است.
«شیبان» از «مؤسسه سلطنتی مطالعات دفاعی و امنیتی» گفت: دولت بایدن و سیاستگذاران آمریکایی هنوز درک نکردهاند که میزان آمریکاستیزی در منطقه، در سطحی است که ما از زمان جنگ عراق ندیدهایم. حتی اگر آنها ادعا کنند که این یک عملیات اسرائیلی است و ما کاری به آن نداریم، مردم عرب منطقه این ادعا را نمیپذیرند. در حالی که ارتش آمریکا اکنون درگیر تبادل آتش با حوثیها است، کارشناسان میگویند دولت بایدن گزینههای خوبی پیش روی خود ندارد. «دی پتریس»، پژوهشگر مؤسسه «اولویتهای دفاعی» گفت: «فکر نمیکنم ایالات متحده در تلاش برای تغییر رژیم در یمن باشد، اما اگر این روند ادامه پیدا کند، ممکن است دولت بایدن موضوع تغییر رژیم در یمن را نیز مدنظر خود قرار دهد.»
[1] . Iona Craig
[2] . FTO : سازمان تروریستی خارجی (Foreign Terrorist Organization) به سازمانهای غیرآمریکایی محکومشده توسط وزارت امور خارجه آمریکا به فعالیتهای تروریستی گفته میشود.
[3] . Daniel DePetris
[4] . Defense Priorities
[5] . Baraa Shiban
[6] . Royal United Services Institute for Defense and Security Studies
[7] . Hisham Al-Omeisy
[8] . European Institute of Peace
/ انتهای پیام/