گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ محسن کشاورز: در نوشتار حاضر وضعیت تحقق عدالت در بازه زمانی برنامه دوم توسعه (1378-1374) مورد بررسی قرار می گیرد. معیارهای اصلی برای بررسی عدالت در طول برنامه دوم تکیه بر سه مساله توزیع درآمد، هزینه-درآمد خانوار و خدمات اجتماعی دولت استوار است. توزیع درآمد وضعیت تقسیم درآمد را میان دهک های اقتصادی نشان می دهد. بودجه خانوار نیز تصویری از کیفیت هزینه کردهای خانوارهای روستایی و شهری و تفاوت های میان آنان را ترسیم می نماید. خدمات اجتماعی نیز با تکیه بر آموزش، بهداشت و تامین اجتماعی وضعیت حمایتی و توسعه ظرفیت های انسانی را تبیین می کند.
وضعیت توزیع درآمد
همانطور که آمارهای ضریب جینی نشان می دهد وضعیت توزیع درآمد در این دوره دارای تغییرات محسوس نبوده و تحول چشم گیری را در طول برنامه دوم شاهد نیستیم. نرخ متوسط ضریب جینی در این دوره 0.3997 و نرخ کاهش ضریب جینی در طول پنج سال در مجموع 0.015 بوده که عددی بسیار ناچیز است.
از سوی دیگر روند تغییرات ایجاد شده در نسبت ده درصد ثروتمند به فقیر نیز بیانگر تغییر نامحسوس نابرابری در جامعه است. بر اساس آمار، نسبت ده درصد ثروتمند به فقیر در ابتدای برنامه معادل 16.10 و در انتهای برنامه به 15.40 رسیده و در مجموع نرخ کاهش این نسبت در طول 5 سال برابر با 0.028 بوده است.
وضعیت هزینه درآمد خانوارها
بر اساس آمارهای موجود، متوسط درآمد کل سالانه خانوارهای روستایی و شهری در طول برنامه دوم توسعه تغییرات چشم گیری داشته؛ به گونه ای که نرخ رشد متوسط سالانه درآمد کل سالانه خانوارهای شهری و روستایی تقریباً برابر و معادل 26 درصد بوده است. نسبت درآمد کل سالانه خانوار روستایی و شهری در سال آخر به سال اول برنامه نشان از بهبود 2.5 برابری درآمد کل دارد. البته روند تغییرات نسبت متوسط درآمد کل سالانه خانوار شهری به روستایی در طول برنامه دوم تقریباً با ثبات و با مقدار متوسط 1.63 بوده است. این امر به گونه ای بیانگر عدم تغییر توزیع درآمد میان خانوارهای شهری و روستایی طی برنامه دوم بوده و نشانگر آن است که هر چند سیاستهای رشد اقتصادی، خانوارهای شهری و روستایی را توامان منتفع کرده اما نتوانسته شکاف میان شهر و روستا را از منظر درآمدی برطرف نماید.
از طرف دیگر روند تغییرات متوسط هزینه کل خانوارهای شهری و روستایی نشان دهنده رشد قابل توجه در این متغیر است. به گونه ای که نرخ متوسط رشد سالانه هزینه کل خانوارهای شهری معادل 23.5% و در خانوارهای روستایی معادل 23% بوده است.
به منظور بررسی دقیق تر وضعیت رفاه اجتماعی از نسبت هزینه های خوراکی به غیرخوراکی استفاده کرده تا تحلیل دقیق تری از کیفیت رشد هزینه های سالانه خانوارها بدست آوریم. این نسبت بیانگر آن است که وضعیت هزینه های خوراکی به هزینه های غیرخوراکی همانند تفریح، بیمه، تحصیل و ... چه تحولاتی را طی نموده است. آمارها نشان می دهد که این نسبت برای خانوارهای شهری و روستایی در طول برنامه دوم توسعه، کاهش قابل توجهی را در حدود 18.8% تجربه کرده است. تفاوت میان این نسبت در بین خانوارهای شهری و روستایی در سال 1374 معادل 47% و در سال 1378 معادل 38% بوده است. به عبارت دیگر در طول برنامه دوم توسعه، وضعیت مصرف هزینه های غیرخوراکی در سبد خانوارهای روستایی به نسبت خانوارهای شهری بهبود بیشتری تجربه کرده به گونه ای که شکاف میان شهر و روستا در حدود 19% کاهش یافته است. البته همچنان در پایان برنامه دوم، تفاوت محسوسی میان این نسبت برای خانوارهای شهری (0.4259) و روستایی (0.8062) به چشم می خورد.
وضعیت خدمات اجتماعی
یکی از شاخص های قابل توجه در زمینه عدالت، وضعیت خدمات اجتماعی ارائه شده توسط دولت است. به صورت مشخص خدمات اجتماعی را می توان در مواردی همانند هزینه های بهداشتی و درمانی، هزینه های تامین اجتماعی و هزینه های آموزش درنظر گرفت. بر اساس شاخص نسبت هزینه های بهداشتی و درمانی به تولید ناخالص داخلی، در طول برنامه دوم، در مجموع رشد ناچیزی در حدود 4% ایجاد شده است. نسبت هزینه های تامین اجتماعی به تولید ناخالص داخلی نیز از روند مثبت باثباتی در طول این سال ها برخوردار بوده و در مجموع 20 درصد رشد را تجربه کرده است. وضعیت نسبت هزینه های آموزشی به بودجه عمومی دولت در مقطع نوسانی بوده و متوسط رشد سالانه آن نزدیک به صفر بوده است.
در نهایت اینکه...
به عنوان جمع بندی می توان اشاره نمود که وضعیت توزیع درآمد در طول برنامه دوم توسعه دارای تحولات قابل توجه نبوده و از منظر گردش درآمد در جامعه، تغییرات قابل توجهی به نفع طبقات فرودست رقم نخورده است. از منظر درآمد و هزینه، خانوارهای شهری و روستایی رشد قابل توجهی را تجربه نموده اند. همچنین روند تغییرات نسبت هزینه های خوراکی به غیرخوراکی نیز بیانگر افزایش رفاه خانوارهای ایرانی بوده است. هر چند که کماکان تفاوت محسوسی میان سطح زندگی خانوارهای شهری و روستایی وجود داشته و تغییری در وضعیت روستانشینان به نسبت شهرنشینان ایجاد نشده است. وضعیت شاخص های خدمات اجتماعی نیز در مجموع بهبود محسوسی را در زمینه دریافت بهداشت، آموزش و تامین اجتماعی نشان می دهد. در صورتی که شاخص ترکیبی با وزنهای یکسان برای معیارهای سه گانه توزیع درآمد، بودجه خانوار و خدمات اجتماعی ساخته و مقادیر بی مقیاس شده هر یک از معیارها در آن لحاظ شود می توان روند تغییرات شاخص ترکیبی عدالت را به صورت زیر نمایش داد. همانطور که مشاهده می شود روند تحقق عدالت در برنامه دوم دارای سیر صعودی آرامی بوده و در مجموع عدالت اقتصادی طی این برنامه رشدی معادل 10 درصد را تجربه کرده است.
/انتهای پیام/