گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ در لغت نامه دهخدا در معنی مهاجرت نوشته شده که مهاجرت: ترک کردن دوستان و خویشان و خارج شدن از نزد ایشان یا فرار از ولایتی به ولایت دیگر. بریدن از جایی به جایی دیگر. ترک دیار گفتن و در مکان دیگر اقامت کردن. کوچ کردن، مفارقت، جدائی.
اما بارِ معنی این واژه بر دوش همان جدایی است. جدایی از دوستان، عزیزان، خویشان، از تمام خیابانها و کوچهها و خانههایی که هرکدامشان روزگاری از لحظههای ما را ثبت کردهاند. جدایی از هرچیزی که گره خورده به وجود ما...
این روزها از هر «ما» یا کوچانده شدند یا در حال کوچ هستند. این روزها آدمها اگر مجالی و امکانی برای اثبات خود دراین سرزمین نداشته باشند، اگر در جنگ هر لحظه و هر روز خودی و غیرخودی دراین خاک زنده ماندند رفتن را بر ماندن ترجیح داده و در حال بستن چمدان هستند. این روزها همه مهاجرینی که آخرین تصویر از میهن را پشت پنجره غبارگرفته هواپیما میبینند، زیر لب زمزمه میکنند کاش آدمی وطنش را...
مهاجر کیست؟
واقعیت افزایش پدیده مهاجرت را باید در آگهیهای استخدام توسط شرکتها مشاهده کرد. آگهیهایی که به دنبال فرد متخصص برای جایگزین کردن نیروهای مهاجر، زده شده که تعداد این آگهیها روز به روز بیشتر میشود. دیگر بر هیچ کس پوشیده نیست که دستاوردهای نخبگان و پژوهشگران تا چه اندازه بی اهمیت است. دویدن دانشجویان و نخبگان در راهروهای ادارات برای به ثبت رسیدن پژوهش هایشان و دست آخر یا این اختراعات به کل به فراموشی سپرده شده یا در حد یک نمونه آزمایشی در گوشهای از انبار خاک میخورد. اختراعات و پژوهشهایی که باتوجه به تحریم ورودی تکنولوژی به ایران میتوانستند بومی سازی شده و تولید انبوه برسند، اما نتیجهای نداشت جز ناامیدی.
بر اساس گزارش سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۴۰۰ که از سوی رصدخانه مهاجرت ایران تدوین و از سوی معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری ایران منتشر شده، جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا بر پایه دادههای منابع بینالمللی در سال ۱۹۹۰ میلادی، بالغ بر ۸۲۰ هزار نفر بوده است که این رقم تا سال ۲۰۲۰ و طی ۳۰ سال ۲.۲ برابر شده است. این سالنامه جمعیت مهاجران ایرانی در دنیا بر اساس آخرین آمار موجود قابل استناد در سال ۲۰۲۰ میلادی، ۱.۸ میلیون نفر است. البته دبیرخانه شورای عالی ایرانیان، جمعیت مهاجران خارج از کشور را ۴.۰۴ میلیون نفر برآورد کرده که این آمار بر پایه منابع بینالمللی موجود قابل راستیآزمایی نیست.
حال که با افزایش آمار پدیده مهاجرت مواجه هستیم. بد نیست بدانیم این پدیده در جامعه شناسی به چه معناست؟
بروس کوئن، جامعه شناس، مهاجرت را پدیدهای میداند که به دلایلی از قبیل ناکافی بودن عرضه مواد غذایی در یک منطقه خاص تعقیب و آزار عقیدتی یا سیاسی، جنگ، نفرتها و خصومتهای قومی و ملی صورت میگیرد. از نظر اداره امور اجتماعی سازمان ملل مهاجر کسی است که
۱- جهانگرد، بازرگان، دانشجو و یا مسافر عادی نباشد.
۲- جزو ساکنان مراکزی که به طور عادی بین دو کشور رفت و آمد میکنند نباشند.
۳- جز پناهندگان یا افراد یا جمعیتهای جابجا شده یا انتقال یافته نباشند.
در بررسی انواع مهاجرت میتوان به مهاجرتهای ۱- ارادی و خودخواسته ۲- مهاجرت اجباری ۳- مهاجرت تودهای ۴- مهاجرت فردی ۵- مهاجرت قانونی ۶- مهاجرت غیر قانونی اشاره کرد.
موج جدید مهاجرت نیز از سال ۹۷ شروع شد. شرایط بد اقتصادی، بازگشت دوباره تحریمها و نوسانات شدید بازار ارز از دلایل ظهور این موج مهاجرت است تعداد فراوان ایرانیان در صف ویزای کشورهای انگلیسیزبان و همینطور کمپهای غیرقانونی در سراسر جهان گزارش میشد
گفتنی است که مهاجر با فرد پناهنده متفاوت است. فرد پناهنده به علت ترس در ماندن و زندگی در وطن خود به دلایل سیاسی، عقیدتی، مذهبی و... به کشوری دیگر گریخته و دیگر خواهان بازگشت به کشور خود نیست و دیگر تابعیت کشور خود را نخواهد داشت. اما فرد مهاجر میخواهد تابعیت خود را حفظ کرده و درصورت تمایل به کشور خود دوباره باز گردد.
موج مهاجرت در ایران
اولین موج مهاجرتی در دوره معاصر به حوادث انقلاب ۵۷ مربوط میشود که تعداد زیادی از عوامل رژیم گذشته راهی آمریکا و کشورهای اروپایی شدند.
موج دوم مهاجرت مربوط به سالهای پایانی دهه ۶۰ و روزهای پس از جنگ است که باعث مهاجرت گسترده شهروندان ایرانی شد. مقصد اول این مهاجران امارات متحده عربی و دوبی بود. منطقه مناسبی برای زندگی به شمار نمیرفت، اما با رونق اقتصادی دهه ۹۰ میلادی باعث جذب بخشی از مهاجرانی شد که خواهان اشتغال و هم چنین سرمایه گذاری در حوزه ساخت و ساز بودند.
مقصد دوم مهاجران موج دوم ژاپن بود. عمده ساکنان محلههای حاشیه نشین کشور با سرمایهای اندک در آرزوی کاری پردرآمد به ژاپن سفر میکردند. مهاجرین یا توفیق زندگی کارگری در ژاپن را کسب میکردند یا جذب باندهای خلاف کار میشدند و یا چندین سال بیشتر در این کشور دوام نمیآوردند.
موج سوم در میانه دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد به راه افتاد. با بهبود نسبی اقتصادی و ایجاد طبقهای متوسط، علاوه بر مسیرهای همیشگی دوبی و ترکیه و... کشورهای اروپای غربی، اسکاندیناوی، استرالیا و کانادا نیز به جمع کشورهایی اضافه شد که ایرانیها آنها را برای مهاجرت انتخاب میکردند.
موج چهارم مهاجرت نیز در سال ۱۳۸۸ رخ داد. اتفاقات و حوادث بعد از انتخابات ۸۸ و همچنین وضعیت اقتصادی ایجاد شده بین سالهای ۸۸ تا ۹۲ و تحریمهای قدرتهای جهان علیه ایران باعث شد تا موج عظیمی از ایرانیان چمدانهای خود را ببندند و دل از خاک خود بکنند.
موج جدید مهاجرت نیز از سال ۹۷ شروع شد. شرایط بد اقتصادی، بازگشت دوباره تحریمها و نوسانات شدید بازار ارز از دلایل ظهور این موج مهاجرت است تعداد فراوان ایرانیان در صف ویزای کشورهای انگلیسیزبان و همینطور کمپهای غیرقانونی در سراسر جهان گزارش میشد.
ناامیدی و مهاجرت گسترده سرمایههای انسانی، بزرگترین تهدید
حال سوال این است تا چه اندازه ناامیدی از وضعیت امروز جامعه ایران موج مهاجرت به کشورهای دیگر را رقم زده است. دکتر باهر، آسیب شناس اجتماعی و جامعه شناس با بیان اینکه ناامیدی بیشتر در شهرهای بزرگ نمود دارد گفت: از نظر من مردم در شهرهای کوچ و روستاها هر روز به کارهای روزمره شان مانند گذشته میرسند. آنها هم انگیزه کافی برای زیستن دارند و هم از کارکرد روزمره شان کم نشده. بخشی از ناامیدی محضول رسانههایی است که دسترسی مردم شهرهای بزرگ و پایتخت به آن بیشتر است.
وی با بیان اینکه جامعه ایران جامعه ناامیدی نیست گفت: نمیتوان با دیدن مهاجرت افراد از طبقه خاص در شهرهای بزرگ و یا اعتراضاتی که وجود دارد مردم ایران را ناامید دانست. زیرا در روستاها و شهرستانها این امید به مانند قبل البته با کم و کاستیهایی هنوز وجود دارد. معیار ما نباید فقط تهران و کلان شهرها باشد.
دکتر ابهری، آسیب شناس اجتماعی، نیز یکی از نکات قابل توجه در امر مهاجرت طی سالهای گذشته را مهاجرت افراد میانسال و کهنسال ونه لزوما گروه جوانان یا نخبگان دانست. او معتقد است ناامیدی و شرایط جامعه ایران به گونهای شده است که افراد با داشتن اندک سرمایهای به فکر مهاجرت افتاده اند و این پدیده دیگر ربطی به سن و سال و تخصص ندارد.
شاید بزرگترین خطری که امروز و فردای ایران را تهدید میکند، ناامیدی و مهاجرت گسترده سرمایههای انسانی است. نه تنها مهاجرت نخبگان علمی که حالا بسیاری از کارافرینان و سرمایه گذاران هم که دیگر امیدی برای سرمایه گذاری و اصلاح ندارند نیز به فکر بستن چمدان هایشان و رفتن به دیاری دیگر هستند. نسل جدید برخلاف نسلهای گذشته با اولین نشانه جرقه ناامیدی، رفتن را بر ماندن ترجیح میدهند. بچههای دهه هفتاد و هشتاد که با آرزوی شروع استارت آپ برای خود برنامهها و آرزوهایی ترسیم کرده بودند با دیدن کم اهمیت بودن و دیده نشدن کارهایشان خاکی دیگر را برای زندگی و ادامه انتخاب میکنند.. به گفته مسعود خوانساری رئیس اتاق بازرگانی، واقعیت این است در شرایطی که کشورهای توسعه یافته و حتی در حال توسعه جهان به دنبال هموار کردن مسیر کارآفرینی و تشویق سرمایهگذاران داخلی و خارجی به سرمایهگذاری در کشورهایشان هستند و هر روز بیش از گذشته تلاش میکنند تا موانع را از پیش روی آنها بردارند و با مشوقهایی کشورهایشان را بهشت ایدههای جدید معرفی کنند، در ایران میبینیم که خلاف این جریان عمل میشود. حال سوال این است آیا ناامیدیهایی که بر اساس اتفاقات اخیر در ایران به وجود آمده میتوان منشائی برای افزایش مهاجرت در ماهها و سالهای آینده دانست؟
/انتهای پیام/