گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ بدون تردید سال ۱۴۰۱ را باید سالی استثنایی در تمام عرصهها به ویژه در عرصه علم، فرهنگ و اندیشه به حساب آورد. شتاب تحولات سیاسی و اجتماعی از یک سو و ورود اهالی علم، فرهنگ و اندیشه به مباحث روز بیش از گذشته سبب شد تا سالی نسبتا پربار برای این عرصه داشته باشیم. اگرچه نمیتوان اتفاقات مهم امسال را به طور کامل توضیح داد و یا حتی فهرست کاملی از آنها تهیه کرد، اما در این مطلب سعی شده تا با نگاهی به مهمترین موارد و توضیحات مختصر درباره آنها، ذهنیت کلی برای مخاطبان ترسیم گردد. مواردی همچون مهمترین نظریات و دیدگاهها، کتابهای مهم تازه انتشار یافته و مهمترین رویدادها پوشش داده شدهاند. همچنین به یاد درگذشتگان این عرصه، اشارهای به برخی افراد نامدار شده است.
درخت پرثمر رویداد
امسال رویدادهای زیادی برگزار شد، اما برخی از آنها مهمتر و خاص بودند که در این بخش به آنها اشاره میشود.
کتاب سال جمهوری اسلامی
این رویداد هر ساله در بهمن ماه به انتخاب داوران، کتابهای برگزیده شرکت کننده در رویداد را در حوزههای مختلف موضوعی معرفی میکند. در حوزه علوم اجتماعی، کتاب «جریانشناسی فکری فرهنگی در ایران معاصر: احیاگری دینی» تألیف سیدمحسن طباطباییفر (نشر موسسۀ فرهنگی و هنری آفتاب خرد) و در حوزه علوم سیاسی، کتاب «الگوهای علم سیاست در حکمت متعالیه» تألیف محمد پزشکی (پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی) برگزیده شدند. همچنین در شاخه فلسفه و روانشناسی، کتاب «نوآوریهای فلسفی حکیم سبزواری» تألیف حسینعلی شیدانشید و محمدهادی توکلی (سمت) توانست عنوان اثر برگزیده را به خود اختصاص دهد. گفتنی است حجتالاسلاموالمسلیمن حمیدپارسانیا، دبیر علمی جایزه جهانی کتاب سال در این مراسم در سخنانی با ارائه گزارشی از روند برگزاری جایزه بیان کرد: «امسال بالغ بر ۶۰ هزار کتاب تالیف چاپ نخست منتشر شد، در یک غربالگری نخستین بیش از ۲هزار کتاب برگزیده و در داوریهایی که توسط در ۱۵ گروه و هیات علمی و مشارکت ۵۵۰ داور انجام شد، از میان ۲۵۰ اثر، ۶۰ اثر شایان تقدیر و برگزیده بودند که از میان آنها ۹ اثر برگزیده شد. سال گذشته ۱۲ هزار اثر داوری شد، اما امسال ۲۰ هزار اثر وارد داوری شد».
آیین رونمایی از کتاب «فریادهای خاموش؛ روزنگاشت تنهایی»
این کتاب نوشته مرحوم عماد افروغ است که جلدهای مختلف آن در سالهای گذشته به چاپ رسیده و امسال آیین رونمایی آن در خردادماه توسط سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران برگزار شد. افروغ در مقدمه کتاب خود بیان میکند: «این اثر از اکثر روزنگاشتهای مربوط به دیدارها و ملاقاتها متفاوت است و به طور کلی شرح اتفاقاتی است که در لحظه و در فرآیند خلوتگزینی پدید آمده است (اتفاقاتی تلخ و شیرین). گاه دلم میگرفت و آن را را در قالب نوشتهای، دعایی یا گلایهای تسکین میدادم و گاه آنها را روی کاغذ میآوردم. امید آن که این دفتر بتواند آرامشبخش دردها و سختیهای افرادی باشد که به دور از جنجالها و درگیریهای اطراف هستند و عادت به خلوت و گفتگو با پروردگار دارند، باشد. کسانیکه پایی در زمین و قلب و روحی در آسمان دارند». این کتاب، روزنگاشت و خاطرات تنهایی، شرح وقایع و بیان دردها، گلایهها و دغدغههای فکری، معرفتی، عاطفی، اخلاقی، فرهنگی و حتی سیاسی مرحوم افروغ است.
نشست اساتید دانشگاه با محور ناآرامیهای امسال از آن جهت اهمیت داشت که اعتراضات خیابانی به مرحلهای از خشونتهای عریان و هتک حرمت اساتید و دانشجویان کشیده شد. اساتید دانشگاه تهران در این نشست علاوه بر ارائه نظریات علمی برای تبیین زمینههای اعتراضات به بیان علتها و دلایل آن پرداختند. حضور اساتید دانشگاه تهران با سلایق مختلف، گویای آغاز گفت وگوی ملی برای حل مسائل است
هم اندیشی ۲۰ استاد دانشگاه تهران درباره ناآرامیها
در روز ۱۲ مهرماه «خانه گفتوگوی دانشگاه تهران»، نشستی را با حضور ۹۰ استاد دانشگاه تهران در تالار شهیدسلیمانی دانشگاه تهران برگزار کرد. این نشست در حالی صورت گرفته بود که برخورد با اساتید و دانشجویان دانشگاه شریف، حضور وزیر علوم در این دانشگاه و دلجویی رئیس دانشگاه از آنان را به دنبال داشت. این نشست از آن جهت اهمیت داشت که اعتراضات خیابانی به مرحلهای از خشونتهای عریان و هتک حرمت اساتید و دانشجویان کشیده شد. اساتید دانشگاه تهران در این نشست علاوه بر ارائه نظریات علمی برای تبیین زمینههای اعتراضات به بیان علتها و دلایل آن پرداختند. حضور اساتید دانشگاه تهران با سلایق مختلف، گویای آغاز گفتوگوی ملی برای حل مسائل است. گفتنی است در این نشست اساتیدی، چون تقی آزاد ارمکی، لعیا جنیدی، فهیمه فرهمندپور، پیروز حناچی، محمود نیلی احمدآبادی، غلامعلی حدادعادل، مهدی سنایی، ابراهیم متقی، صادق زیباکلام، الهام امینزاده، محمدجواد ظریف، سیدمحمدحسن ابوترابی فرد، علی طیبنیا، الهه کولائی، صادق واعظ زاده، حسین عباسینژاد، غلامعلی افروز، علی مطهری، رضا فرجی دانا، سعیدرضا عاملی و دیگر اساتید مطرح دانشگاه تهران حضور داشتند و در طول ۴ ساعت به بیان دیدگاههای خود پرداختند.
سمینار «انقلاب اسلامی؛ ذات و رمز تداوم و بقای آن»
این سمینار از سوی پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات در روزهای اول و دوم اسفندماه برگزار شد و ۳۰ سخنران درباره موضوع سمینار سخنرانی کردند. تمرکز این سمینار بر سه موضوع اصلی «ذات و ماهیت انقلاب اسلامی»، «تداوم انقلاب اسلامی» و «بقای انقلاب اسلامی» بود. در این سمینار ابعاد مختلف کلامی، الهیاتی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و هنری تحلیل انقلاب اسلامی با حضور نظریهپردازان، اساتید و محققان حوزههای مرتبط مورد بحث قرار گرفت. حمید پارسانیا، ابراهیم متقی، علی مطهری، غلامرضا جمشیدیها، علیرضا شجاعیزند، حسامالدین آشنا، محسن الویری، ابراهیم فیاض، معصومه ابتکار، محمدهادی همایون، اکبر نبوی، سعید زیباکلام، فاطمه قاسمپور، انسیه خزعلی، علی انتظاری، محمود صادقی، رضا پورحسین، علیاصغر عزتی پاک، عبدالکریم خیامی، علی جعفری، سجاد صفارهرندی و مهدی سیار از جمله سخنرانان این سمینار دو روزه بودند که به تناسب در قالبهای مختلف از جمله گفتگو، مناظره و سخنرانی به تحلیل ماهیت انقلاب اسلامی، رمز تداوم و بقای آن و نیز تببین حضور گسترده مردم در راهپیمایی ۲۲ بهمن ۱۴۰۱ پرداختند.
سال انتصابات چشمگیر برای «بازسازی انقلابی فضای فرهنگی کشور»
در خردادماه، محمدحسین رجبی دوانی هم به عنوان رئیس بنیاد ایرانشناسی از سوی رییس جمهور منتصب شد. در آبان ماه حجتالاسلام عسکر دیرباز، استاد فلسفه و کلام اسلامی و رئیس دانشگاه قم، از سوی وزیر علوم، تحقیقات و فناوری به سرپرستی مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران منصوب شد. در دی ماه هم به پیشنهاد اعضای شورایعالی انقلاب فرهنگی و موافقت رهبر معظم انقلاب اسلامی، رئیسجمهور در حکمی حجتالاسلام دکتر عبدالحسین خسروپناه را بهعنوان دبیر شورایعالی انقلاب فرهنگی منصوب کرد. حجتالاسلام خسروپناه به عنوان استاد تمام فلسفه پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مدرس خارج فقه نظامات اجتماعی حوزه علمیه قم و رییس هیات اندیشه ورز دینی قرارگاه فرهنگی اجتماعی قرب بقیهالله در سوابق علمی خود تالیف ۶۵ کتاب در زمینه فرهنگی و فلسفی و کلامی و فقهی و همچنین معاونت علوم انسانی و هنر دانشگاه آزاد اسلامی کشور را عهده دار بوده است. برخی معتقدند که این انتصاب در راستای موضوع بازسازی انقلابی ساختار فرهنگی کشور از سوی مقام معظم رهبری صورت گرفته و خسروپناه سعی دارد با ایجاد تحول در سیاستگذاری این شورا در این راستا گام بردارد.
جشن باشکوه غدیر و رویداد اربعین
«جشن غدیر» و «راهپیمایی اربعین» دو رویدادی بودند که تفاوتهای قابل ملاحظه آنها با سالهای گذشته بسیار محسوس بود. به ویژه جشن غدیر در تهران که در تبلیغات از آن با عنوان «مهمونی ۱۰ کیلومتری» یاد میشد، روزی به یادماندنی را در دوران پساکرونا رقم زد. حضور پررنگ مردم به گونهای بود که برای چند ساعت خیابانهای ناحیه مرکز شهر تهران قفل شد! با وجود نقدهایی که به شیوه مدیریت این رویداد وارد شده، اما در مجموع میتوان از آن به عنوان تجربهای خاطره انگیز و به یاد ماندنی نام برد که البته پس از برگزاری رویداد، ابعاد اجتماعی آن در نشستهایی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.
در جشنواره فارابی همچنین مرحوم آیت الله عباسعلی عمید زنجانی، مرحوم حجت الاسلام علی ابوالحسنی (منذر)، مرحوم آیت الله محمد مؤمن، مرحوم دکتر اسدالله آزاد و مرحوم دکتر غلامعلی حاتم به عنوان شخصیتهای پیشگام علوم انسانی و اسلامی معرفی شدند. در بخش شخصیتهای پیشتاز علوم انسانی و اسلامی هم دکتر منوچهر محمدی، حجت الاسلام علی عابدی شاهرودی، مرحوم دکتر عماد افروغ، دکتر علی محمد ولوی و دکتر محمدمنصور فلامکی معرفی شدند
جشنواره بین المللی فارابی
در سیزدهمین جشنواره بینالمللی فارابی که مراسم اختتامیه آن با حضور رئیس جمهور و وزیر علوم، تحقیقات و فناوری برگزار شد، آثار علمی در حوزههای مختلف شناسایی و معرفی شدند. از جمله این آثار میتوان به پایاننامه کارشناسی ارشد با عنوان: «تبیین دلالتهای دانش فقه برای مفهومپردازی مرز در حکمرانیِ فضای مجازی جمهوری اسلامی ایران» نوشته سید امیررضا برقعی (گروه علوم اجتماعی و علوم ارتباطات)، کتاب «بررسی و نقد آرای مستشرقان معاصر در زمینه مهدویت» نوشته زهیر دهقانی آرانی (گروه فلسفه، منطق و کلام) و طرح پژوهشی «امام خمینی رحمتالله علیه در مواجهه با مخالفان و منتقدان: مطالعه بنیانهای نظری و سیره عملی» نوشته یحیی فوزی (گروه مطالعات انقلاب اسلامی و امام خمینی) اشاره کرد. همچنین مرحوم آیتالله عباسعلی عمید زنجانی، مرحوم حجت الاسلام علی ابوالحسنی (منذر)، مرحوم آیتالله محمد مؤمن، مرحوم دکتر اسدالله آزاد و مرحوم دکتر غلامعلی حاتم به عنوان شخصیتهای پیشگام علوم انسانی و اسلامی معرفی شدند. در بخش شخصیتهای پیشتاز علوم انسانی و اسلامی هم دکتر منوچهر محمدی، حجت الاسلام علی عابدی شاهرودی، مرحوم دکتر عماد افروغ، دکتر علی محمد ولوی و دکتر محمدمنصور فلامکی معرفی شدند.
کنگره جهانی فارابی
نخستین کنگره جهانی فارابی و فرهنگ و تمدن اسلامی با هدف گرامیداشت مقام حکیم ابونصر فارابی در اسفندماه برگزار شد. روز نخست کنگره کار گروههای منطق و زبان نزد فارابی، فلسفه و متافیزیک فارابی اختصاص داشت و سیاست نزد فارابی، علم نزد فارابی کار گروههای روز دوم بودند. همچنین زیبایی، هنر و اخلاق نزد فارابی، فارابی و جهان معاصر نیز عناوین کار گروههای روز سوم کنگره بودند. حضرت آیتالله جوادی املی برای این کنگره پیام داد و در اختتامیه رویداد، از فارابیشناسان برجسته قدردانی بعمل آمد.
صاحبنظران چه گفتند؟
امسال که تنور اتفاقات اجتماعی داغ بود، گفتهها و نوشتههای صاحبنظران از دیگر موضوعاتی بود که برخی از آنها بیشتر توانستند در فضای دانشگاهی، رسانه و در خلال بحثهای روزمره جای خود را باز کنند. در این بخش به برخی از مهمترین سرفصلها اشاره خواهد شد.
حسین کچویان استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران درباره اتفاقات امسال گفت: «قانون اساسی یک کشور، محصول یک تاریخ است. قانون اساسی مثل سندهای دیگر نیست که هر روز بتواند عوض شود. دویست سال مبارزه را پشت سر خود دارد. مسلمین، مبارزات مختلفی کردند. از رژیم تا مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت مبارزه کردند و در تمام اینها مسلمین اصل بوده اند. سکولارها هر موقع مسلمین را کنار زده اند، شکست خوردهاند... قانون اساسی تغییرناپذیر است مگر مردم مجاهداتی کنند و روندهای طولانی مدت اتفاق بیفتد و تحولات فکری و اندیشهای رخ دهد
حسین کچویان در برنامه جهان آرا: انقلاب را فوتبالیستها و خوانندگان به پیش نمیبرند
برنامه «جهان آرا» یکی از برنامههای پربیننده شبکه افق است که به موضوعات مختلف سیاسی، اجتماعی و فرهنگی میپردازد. در یکی از این مجموعه برنامهها که درباره اتفاقات اخیر برگزار شد، دکتر حسین کچویان استاد علوم اجتماعی دانشگاه تهران حاضر شد و به طرح نکات و مباحثی درباره مسائل روز جامعه پرداخت. وی درباره اتفاقات امسال گفت: «قانون اساسی یک کشور، محصول یک تاریخ است. قانون اساسی مثل سندهای دیگر نیست که هر روز بتواند عوض شود. دویست سال مبارزه را پشت سر خود دارد. مسلمین، مبارزات مختلفی کردند. از رژیم تا مشروطه و نهضت ملی شدن صنعت نفت مبارزه کردند و در تمام اینها مسلمین اصل بودهاند. سکولارها هر موقع مسلمین را کنار زدهاند، شکست خوردهاند... قانون اساسی تغییرناپذیر است مگر مردم مجاهداتی کنند و روندهای طولانی مدت اتفاق بیفتد و تحولات فکری و اندیشهای رخ دهد. تغییر قانون به این سادگی نیست. بزرگانی مثل سیدجمال الدین اسدآبادی پشت این انقلاب بودند تا به اینجا رسید. انقلاب با فوتبالیست و خواننده و مطرب و مزقونچی که نمیشود. هیچ جامعه عاقلی مهار خودش را دست مزقونچی و مطرب و بازیگر نمیدهد. بازیگر خیلی مهم و محترم است، ولی کارش بازیگری است. بازیگری که این قدر نفهم است که حتی در حوزه خودش، کارگردانهای سینما را نمیشناسد، میخواهد برای مردم تعیین کند که چه زندگیای درست است و چه زندگیای بد است».
نقد بیژن عبدالکریمی بر ایده سید جواد طباطبایی درباره اتفاقات اخیر
مرحوم سید جواد طباطبایی با بروز اتفاقات اخیر یادداشتی طولانی منتشر کرد و در بخشی از آن با عنوان ایده «انقلابِ «ملّی» در انقلاب اسلامی» عنوان کرد: «نخستین بار در تاریخ معاصر ایران است که نسلِ جدید آن در حسرت کربلاهای بسیار گذشته نیست، بلکه، یک دست جام باده و یک دست زلف یار»، به میانۀ میدان آمده و آمادۀ دستافشانی است. آنچه در این پدیدار شدن نسل جدید شگفتانگیز است، و البته درافتادن با او را مشکل میکند، این است که ساحت جهانی و تجددخواه او مانع از بسط ساحت آگاهی ملّی او نشده است. نسل متفاوتی از ایرانی پا به میدان گذاشته است، از او شگفتیها پدید خواهد آمد؛ آنچه من میتوانم بگویم این است که از میدان بیرون نخواهد رفت!». این ایده البته با واکنشها و نقدهای متعددی روبرو شد؛ از جمله میتوان به نقد بیژن عبدالکریمی بر آن اشاره کرد. عبدالکریمی در بخشی از نقد خود بیان میکند: «دکتر سیدجواد طباطبایی تحت تأثیر فضاهای رسانهای، شرایط ایران را شرایط انقلابی دیدند، غافل از اینکه اولاً، پدیدار انقلاب، پدیداری قرن هجدهمی، نوزدهمی و تا سه ربع اول قرن بیستمی بود و در روزگار ما و در قرن بیستویکم، پدیدار انقلاب از قاموس فرهنگ بشری پاک شدهاست. انقلاب پدیدهای متعلق به دوران مدرنیته متقدم است و ما امروز در دوران مدرنیته متأخر (جهان پساصنعتی و پسامدرن) بسر میبریم و متأسفانه اکثر روشنفکران، اپوزیسیون و کنشگران سیاسی و اجتماعی ما، هنوز در فضای دوران مدرنیتۀ متقدم نفس میکشند، بیخبر از آنکه احکام و قواعد بازی تغییراتی اساسی یافته است. در روزگار ما، به خصوص با قدرت فوقالعاده یافتن ارتشهای جهان به واسطۀ تکنولوژیهای جدید و نیز به دلیل بسط فردگرایی و اتمیزه شدن انسانها و فروپاشی نظامهای ارزشی و ایدئولوژیک، پدیدار انقلاب اساساً و علی الاصول امکانپذیر نیست».
نقد عباس کاظمی به نظریه زدگی فضای روشنفکری در «سفر نظریهها»
«سفر نظریهها» کتابی است درباره مواجهه ما ایرانیان با نظریهها در چهارچوب استعاره سفر که نه تنها راوی، نظریه را همچون مسافری در نظر میگیرد که تجربههایش از سفر را در قالب نظریه باز میگوید که نظریه نیز همچون کاشف و توریست به سرزمینهای گوناگون سفر میکند و در مواجهه با زمینههای متفاوت باز تفسیر میشود و تغییر میکند. عباس کاظمی که استاد جامعه شناسی و مطالعات فرهنگی است، این کتاب را در ادامه بحث نظریهزدگی تالیف کرده است و در آن به این بحث میپردازد که چرا در کشورهایی مانند ایران نظریهها موجوداتی کم تحرک، ساکن و غیرقابل تغییر فرض میشوند و آیا نظریههای علوم انسانی در ایران سفری بیبازگشت دارند؟ کتاب با نگاهی انتقادی «زیستِ نظریههای اجتماعی در فضای آکادمیک و روشنفکری ایران» را زیر ذرهبین قرار داده است. کاظمی نظریههای اجتماعی را در ایران، بیشتر امری استعلایی، غیرزمینهمند و غیرتاریخی میداند. کاظمی آنچنان که از نام کتابش پیداست، نگاهی متفاوت به نظریههای جامعهشناسی دارد؛ او به وابستگی نظریه به زمینههای اجتماعی و فرهنگیاش عقیده دارد و در این کتاب سعی میکند داستان سفر نظریهها در زمان و مکان را روایت کند. نویسنده نه در مقام نقد نظریههای غربی برآمده و نه به دفاع از آنها میپردازد؛ بلکه بر شیوه مواجهه خلاقانه با این نظریهها تاکید دارد.
«شیفت پارادایم ذهنی» آصف بیات
آصف بیات، پژوهشگر جامعهشناسی و علوم سیاسی است که بخش قابل توجهی از آثار او در تحلیل فضای اجتماعی سیاست به ویژه در خیابان میگذرد. وی که در سال گذشته کتاب «پسااسلام گرایی» را تالیف و منتشر ساخت و البته در ان توضیح نداد که اسلامی که وی از آن سخن میگوید، دقیقا کدام اسلام است و چه مختصاتی دارد، امسال نیز با پرداختن به اتفاقات اخیر ایران، از شیفت پارادایم ذهنی جامعه ایران سخن گفت و بازهم توضیح نداد که وقتی از جامعه سخن میگوید، دقیقا کدام بخش از جامعه مدنظر او است. نقطه اصلی آسیب در بحثهای آصف بیات سعی در ایجاد تشابه میان اتفاقات ایران با اتفاقات سایر کشورهاست و به ویژه در تحلیل اتفاقات اخیر او تلاش کرد تا اتفاقات را با آنچه بهار عربی در سایر کشورها خوانده میشود، همانند سازی کند. به نظر میرسد این شبیه سازیها و سعی در تحلیل جامعه ایران با نظریههای غیربومی، همچنان جزو معضل قشر روشنفکر و نخبگان سیاسی و اجتماعی به شمار میرود و گویی هنوز هم امید رهایی شان از آن نخواهد بود.
مقاله «سقوط» نوشته رنانی هم یکی از بحث برانگیزترین مقالات منتشره در امسال بود. او در مقالهاش بیان میکند: «هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان مییابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمیدانم تا کی و تا چه حد میتواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما میتواند با تغییر رویه، پیش از آن که با «انقلاب از پایین»، مرحله چهارم سقوط نیز رخ دهد، از طریق «انقلاب از بالا»، احتمال فروپاشی را کاهش دهد
«سقوط» محسن رنانی در کشاکش «روایت محمود» و «روایت مقصود»!
«گفتگوهای توسعه» مجموعهنشستهایی است درباره اندیشههای صاحبنظران ایرانی درباره توسعه که «پویش فکری توسعه» با همکاری «پژوهشکده اقتصاد دانشگاه تربیت مدرس» از سال ۱۳۹۶ آغاز کرد تا از دل این گفتگوها هم توجه جامعه روشنفکری به صورت جدیتر به مباحث توسعه ایران معطوف شود و هم اندیشههای پراکنده صاحبنظران ایرانی در حوزه توسعه ایران به صورت روایتهای منسجم و ساختارمند تدوین شود و در اختیار پژوهشگران و سیاست گذاران قرار گیرد. دبیری علمی این مجموعهگفتگوها و روایتها بر عهده محسن رنانی بوده و تاکنون تدوین ۲۶ روایت شروع شده که حدود نیمی از آنها پایان یافته است. دو کتاب روایت محمود (سریع القلم) و روایت مقصود فراستخواه از مسئله توسعه در ایران تاکنون از این مجموعه به چاپ رسیدهاند که دومی در تیرماه در خانه اندیشمندان علوم انسانی رونمایی شد. مقاله «سقوط» نوشته رنانی هم یکی از بحث برانگیزترین مقالات منتشره در امسال بود. او در مقالهاش بیان میکند: «هر شرکت، سازمان یا ساختار سیاسی و اجتماعی چهار مرحله دارد؛ وقتی مرحله چهارم رخ دهد «رخداد سقوط» پایان مییابد. جمهوری اسلامی سه مرحله اول سقوط را طی کرده است، نمیدانم تا کی و تا چه حد میتواند، با مقاومت، خشونت و امنیتی کردن جامعه، مانع تحقق مرحله چهارم شود؛ اما میتواند با تغییر رویه، پیش از آن که با «انقلاب از پایین»، مرحله چهارم سقوط نیز رخ دهد، از طریق «انقلاب از بالا»، احتمال فروپاشی را کاهش دهد». در جای دیگری از مقاله رنانی بیان میکند: «من به تمام معنا یک «وسطباز»ام و این نوشته را هم بر اساس ماموریت «وسطبازی» که سالها است بر دوش خود گذاشتهام منتشر میکنم. با وجود خطر خشمی که ممکن است با انتشار این یادداشت از سوی حکومت برانگیزم و با وجود احتمال ناخشنودی بسیاری از جوانان معترض و یا حمله و اهانت آن بخشی از هموطنانم که براندازی خشونتبار را تنها راه رهایی از ناکارآمدی و جور نظام حاکم میدانند، وظیفه روشنفکری و روشنگری من حکم میکند که هشدار خودم را نسبت به روند موجود با صدای بلند به هر دو طرف اعلام کنم». نقدهای بسیاری به این مقاله وارد شد که از جمله مهمترین آنها میتوان به سطح پایین استدلال و حتی اطلاعات نویسنده درباره مسائیلی که درباره آنها نتیجه گیری میکند، عدم شناخت وی از سیاست و حکومت و حتی خصائص جامعه ایرانی، تشدید شکافهای جامعه ایرانی برخلاف مدعیات نویسنده از طریق صورتبندی نادرست، توقف در زمان و دنبال کردن ایدههای ناکارآمد سیاسی نظیر برجام، تئوری زدگی و مبنا قراردادن نظریههای غربی برای تحلیل مسائل جامعه ایران، مغالطههای فراوان در متن، برچسبب زنی و تقلیل گرایی اشاره کرد.
کاشی درباره اتفاقات امسال جایی بیان کرده بود: «اینکه از روشنفکران خواسته شود که از اعتراضات حمایت کنند، کار اصلی روشنفکران نبوده است. در تاریخ این نبوده که یک حرکتی شکل بگیرد و بعد روشنفکران بیایند و از آن حمایت کنند و بیانیه بدهند و کف خیابان حضور پیدا کنند. این وظیفه روشنفکرها نیست. چه در اعتراضات و حرکتهای قبلی این کار را کرده باشند و چه نکرده باشند
محمدجواد غلامرضاکاشی؛ جای خالی روشنفکران در اتفاقات اخیر
گفتار محمدجواد غلامرضاکاشی استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی با عنوان «زوال سیاست در ایران» نیز از دیگر بحثهایی بود که سعی داشت با ارائه تصویری آخرالزمانی از سیاست در ایران به طور تلویحی مهر پایانی بر آن بزند. منطق متقن کاشی و استدلالهای وی در ارائه تحلیل از جامعه و سیاست در ایران قابل مقایسه با مباحث کسانی که عمدتا سلبریتی اندیشهای محسوب میشوند و همواره به معضل تقلیل گرایی دچارند، نیست. کاشی درباره اتفاقات امسال دیدگاههای خود را در قالب یادداشتها، نشستها و گفتارهایی بیان کرده که در رسانهها منتشر شدهاند. از جمله دیدگاههای قابل تامل وی درباره اتفاقات امسال، دیدگاهش درباره روشنفکران بود که در جایی بیان کرده بود: «اینکه از روشنفکران خواسته شود که از اعتراضات حمایت کنند، کار اصلی روشنفکران نبوده است. در تاریخ این نبوده که یک حرکتی شکل بگیرد و بعد روشنفکران بیایند و از آن حمایت کنند و بیانیه بدهند و کف خیابان حضور پیدا کنند. این وظیفه روشنفکرها نیست. چه در اعتراضات و حرکتهای قبلی این کار را کرده باشند و چه نکرده باشند». این جمله که در یکی از نشستهای انجمن جامعهشناسی ایران ایراد شده بود، فارغ از بحث اصلی ایراد کننده آن، به روشنی نشان میدهد که روشنفکری در ایران تقریبا به زوال رسیده است.
آنچه پس از ماجرای مهسا امینی گذشت...
سلبریتیسمِ همیشه در پشت صحنه!
بعد از فوت مهسا امینی دوباره بحث «سلبریتی و سیاست» داغ شد و زمینه را بیش از پیش برای داغ شدن بحثهای مرتبط با روانشناسی شهرت فراهم کرد. این درگذشت تلخ، باعث شد تا صف بندی میان سلبریتیها پررنگتر شود و شکافهای رفتاری و گفتاری آنها بیش از پیش عمیق تر. از آنجایی که پیش برندگان اتفاقات اخیر در کشور سلبریتیها بودند و در بین آنها بازیگر، ورزشکار، فعالان شبکههای اجتماعی و روزنامه نگار برجسته بودند، حنای آنها چندان رنگی برای دمیدن بر تنور ناآرامیها در ایران چندان رنگی نزد مردم نداشت. رفتار منفعتطلبانه و متناقض سلبریتیها بیش از آنکه عمدی باشد، ناشی از کمعمقی و سطحی بودن آنها است. امسال به ویژه همزمان و پس از ناآرامیها، کتابها، مقالات، همایشها و نشستهایی درباره ماهیت سلبریتیسم و علل تاثیرپذیری بخشهایی از جامعه ایران از آنها تالیف و برگزار شد که ذیل آن موضوع گروههای مرجع اجتماعی و آسیبهای خلاء آن مورد توجه قرار گرفت. سلبریتیها در ایران، در ساختار کلی فرهنگی جامعه جایگاه مشخصی ندارند، گاه ابزار افزایش فروش کالاهای هنری هستند و گاه در خدمت تبلیغات عموم کالاها و خدمات قرار میگیرند. گاه نیز با شیطنت برخی جریانات، در خدمت احزاب سیاسی و در نوع بسیار وخیمتر در خدمت بیگانگان درمیآیند. در اسفندماه نیز در پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات نشستی با حضور «احسان شاه قاسمی» عضو هیات علمی گروه علوم ارتباطات اجتماعی دانشگاه تهران، «کاوه فرازمند» پژوهشگر علوم اجتماعی و «احمد پویاقاسمی» کارشناس ارشد مدیریت رسانه و پژوهشگر مطالعات شهرت برگزار شد که در آن به بیان دیدگاههایشان در زمینه فرهنگ شهرت به مثابه فرهنگ مرجعساز زندگی روزمره پرداختند. داغ شدن موضوع «رسانه و سیاست» و «نقش رسانه در جنگ نرم» بعد از فوت مهسا امینی نیز از دیگر مباحثی بود که در فضای علوم سیاسی و اجتماعی و رسانه مطرح شد.
برپایی بازار مکاره «پایان نویسی ها» و «پایان گویی ها»
در پی وقایع مرتبط با مهسا امینی، یک سری «پایاننویسیها» داغ شد و چهرههای مختلفی از به پایان رسیدن کار سیاست و اجتماع در ایران سخن گفتند. از جمله این افراد عباس عبدی بود که از حدود چهاردهه پیش تاکنون معتقد است جامعه ایران در آستانه فروپاشی است و امسال نیز با چاپ چند مقاله در قالب یک کتاب و اظهارات رسانهای سعی داشت همین خط را ادامه دهد. کتاب «داستان افول اجتماع در ایران» اثر محسن گودرزی و کاظمیپور هم از دیگر آثاری بود که امسال به چاپ رسید و البته با کمی احتیاط در انتخاب عنوان، از واژه فروپاشی عقب نشینی کرده و بحث افول جامعه ایران را در پیش کشید. احمد بخارایی هم از جمله کسانی است که از سالهای گذشته ایده فروپاشی اجتماعی را دنبال میکند و معتقد است جامعه ایران در حال حاضر فروپاشیده است و امسال نیز بر تکرار مباحث خود تاکید کرد. این در حالی است که اساتیدی مانند حسین کچویان و تقی آزاد ارمکی انگارههایی مانند فروپاشی اجتماعی جامعه ایران را رد میکنند و آن را ترسیم تصاویری سیاه و غیرواقعی از ایران میخوانند که مطرح کنندگانشان بیشتر اهداف و انگیزههای سیاسی دارند.
همزمانی مسابقات با ناآرامیهای داخل کشور فشار مضاعفی را بر روحیه فوتبالیستهای تیم ملی وارد میکرد و رسانههای بیگانه همسو با جریانهای ناآگاه داخلی سعی داشتند از این فضا سوءاستفاده کرده و از شکست و حتی دنبال کردن پروژه حذف تیم ملی، به عنوان فشاری سیاسی علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند. به نظر میرسد که ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این دوره از جام جهانی از ابعاد فوتبالی آن بسیار مهمتر بود
جام جهانی سیاست؛ شادیها و ناراحتیهای خاطره انگیز و عجیب!
این دوره از جام جهانی را شاید بتوان عجیبترین و البته سیاسیترین دوره جام جهانی نامید. همزمانی مسابقات با ناآرامیهای داخل کشور فشار مضاعفی را بر روحیه فوتبالیستهای تیم ملی وارد میکرد و رسانههای بیگانه همسو با جریانهای ناآگاه داخلی سعی داشتند از این فضا سوءاستفاده کرده و از شکست و حتی دنبال کردن پروژه حذف تیم ملی، به عنوان فشاری سیاسی علیه جمهوری اسلامی استفاده کنند. با این وجود تیم ملی ایران توانست در این دوره از رقابتها با قدرت حاضر شود، هرچند که نتوانست از گروه خود صعود کند. با این همه به نظر میرسد که ابعاد سیاسی، اجتماعی و فرهنگی این دوره از جام جهانی از ابعاد فوتبالی آن بسیار مهمتر بود و لازم است که پژوهشگران درباره آن تحلیلهایی را به مرور ارائه دهند.
تولید و بازتولید ادبیات اعتراض در سطوح مختلف
پس از ماجرای مهسا امینی و شکلگیری جریان ناآرامی ها، به تدریج جنبههای اجتماعی و سیاسی اتفاقات مرتبط با آن در رسانهها برجسته شد و حتی محیطهای دانشگاهی نیز به تحلیل این اتفاقات در سطوحی عمیقتر پرداختند. از جمله مهمترین مضامین مورد توجه میتوان به به پررنگ شدن موضوع «هنر اعتراضی» و «اخلاق اعتراض»، نقد شیوهها و سیاستهای متداول «امر به معروف و نهی از منکر» و سازمانهای متولی آن، برجسته شدن موضوع «زنان» و «حجاب» و «تربیت دینی»، «حکمرانی نوین» و «لزوم گفتگو» و «استراتژی اقناع»، چیستی «امنیت اخلاقی» و چگونگی حراست از آن و افول روشنفکری در ایران اشاره کرد. ارائه صورتبندیهایی از دهه هشتادیها پای ثابت بیشتر مباحث رسانهای بود و برخی سعی داشتند با تطبیق و کاربست صورتبندی نسلهای مختلف در غرب، دهه هشتادیها را به عنوان نسل زد در ایران قلمداد کنند؛ صورتبندی که البته از نظر علمی جای تشکیک و خدشه بسیار دارد.
«فیلسوفان» غایب بزرگ تحلیل وقایع اخیر ایران
شکاف بین فیلسوفان و مسائل روز جامعه از ژرفترین خلاءهای نظام اندیشگی در ایران است که در مسائل اخیر، این شکاف شدیدتر و برجستهتر بود. جای خالی فیلسوفان در تحلیل وقایع اخیر ایران احساس میشد و کمتر فیلسوفی بود که از سطوح رواشناختی، جامعه شناختی و سیاست شناختی اتفاقات اخیر عبور کند و لایه پنهان و دلالتهای موضوعی را مورد موشکافی قرار دهد. البته شاید یک دلیل تعلل فیلسوفان درباره مسائل روز جامعه را بتوان سرعت بالای تغییر و تحولات و شتابزدگی در ارائه صورتبندیهای اجتماعی و سیاسی از مسائل در رسانهها دانست. زیرا فلسفه به دنبال نتیجه گیری سریع نیست و برای آن که بتواند عمیقتر بیندیشد، نیاز به فاصله گرفتن از وقایع دارد؛ بنابراین به نظر میرسد که در سال سال آینده باید منتظر ارائه مباحثی بدیع از سوی این قشر باشیم.
برای چه کسانی به سوگ نشستیم؟
امسال نیز حوزه اندیشه شاهد فقدانها و درگذشتهایی بود که شاید جای خالی آنها هیچوقت و یا حداقل تا مدت زمان زیادی پر نگردد. در این بخش به افرادی که امسال از حوزه علم و اندیشه پرکشیدند و ما را با آثارشان تنها گذاشتند، اشاره میشود.
عادل آذر؛ رییس پیشین دیوان محاسبات کشور
عادل آذر، مشاور رئیس جمهور و رئیس پیشین دیوان محاسبات کشور در مردادماه امسال بدرود حیات گفت. او دانشآموخته دکترای مدیریت و عضو هیات علمی دانشگاه بود و سابقه نمایندگی مجلس شورای اسلامی، ریاست مرکز آمار ایران و ریاست دیوان محاسبات کشور را در کارنامه اجرایی و مدیریتی خود داشت. تالیف بیش از ۵۰ جلد کتاب در حوزه مدیریت، اقتصاد، آمار، کسب و کار و دانشگاه، نوشتن بیش از ۵۰۰ مقاله علمی و پژوهشی و مدیریت و نظارت بر طرحهای عملیاتی از سوابق علمی و پژوهشی وی بوده است.
علیرضا صدرا؛ استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران
در آبان ماه علیرضا صدرا، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران و نماینده ادوار مجلس شورای اسلامی دار فانی را وداع گفت. درآمدی بر آزاد اندیشی و نظریه پردازی در علوم دینی، مشروعیت سیاسی، نقش راهبردی دولت در نظریه سیاسی امام خمینی (س)، مفهوم شناسی حکمت متعالی سیاسی، اسباب مدنی در حکمت اسلامی و فاضله، آیینهای مدنی، اسباب مدنی در حکمت سیاسی متعالی امام خمینی (ره) و خوانش سیاسی متون حکمت متعالیه بخشی از کتابهای این استاد علوم سیاسی را شامل میشود.
سید جواد طباطبایی؛ صاحب نظریه ایرانشهری
سید جواد، یکی از اندیشمندان علوم سیاسی بود که در سالهای حضورش در فرانسه، به حلقه لوئی آلتوسر، فیلسوف مارکسیست و فرانسوا شاتله فیلسوف هگلی مارکسی وارد شد. او همزمان با مشارکت فعال در حلقههای فلسفی – فکری، چند یادداشت و مقاله را از اندیشمندان صاحب نامی همچون لنین، آلتوسر و جان لوئیس ترجمه کرد. طباطبایی در سال ۱۳۶۳ با نوشتن رسالهای درباره «تکوین اندیشه سیاسی هگل جوان»، با دریافت درجه ممتاز دکترا در رشته فلسفه سیاست به ایران بازگشت. پس از بازگشت به عضویت هیئت علمی دانشگاه تهران درآمد و معاون پژوهشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران شد. او در سال ۱۳۷۶ موفق شد جایزه نخل آکادمیک، عالیترین نشان علمی فرانسه، و مدال نقره تحقیقات در علم سیاست را از دانشگاه کمبریج کسب کند. او در ادامه عضو هیئت علمی دائرةالمعارف بزرگ اسلامی شد. طباطبایی در کنار افرادی همچون محمدعلی قرهداغی، آیتالله شیخ محمدآصف محسنی قندهاری و محمود ایوب موفق به کسب مقام برگزیده در جشنواره فارابی سال ۱۳۹۶ گشت و از سوی رئیس جمهور لوح تقدیر دریافت کردند. پس از آن در سال ۱۳۹۷ برای تکمیل پژوهشهای خود و درمان بیماری در آمریکا اقامت گزید. این استاد فلسفه و اندیشه سیاسی که تالیفات متعددی را در کارنامه خود دارد، پس از قریب به ۴ سال دستهوپنجه نرم کردن با بیماری در ۹ اسفند ۱۴۰۱ دیده از جهان بست. گفتنی است در سالهای اخیر نقدهای متعددی از سوی برخی صاحبنظران به نظریه ایرانشهری وی وارد شد که از جمله آنها میتوان به منازعات فکری میان وی و مرحوم داود فیرحی اشاره کرد. سلسله یادداشتهای سید جواد طباطبایی درباره اتفاقات اخیر ایران با عنوان «انقلاب ملی در انقلاب اسلامی» نیز از جمله نوشتههای پراکنده وی در روزهای پایانی زندگی بود.
محمدجعفر جعفری لنگرودی؛ نخستین نویسنده دایرهالمعارف حقوقی ایران
استاد دکتر محمدجعفر جعفری لنگرودی، حقوقدان، فقیه، مجتهد، حقوقپژوه، محقق و قاضی و نخستین نویسنده دایرهالمعارف حقوقی ایران در اسفند در سن ۱۰۰ سالگی در ایستبورن انگلستان درگذشت. کتاب دایره المعارف عمومی حقوق (الفارق) جعفری در سال ۱۳۸۷ به عنوان برترین کتاب سال رشته حقوق معرفی گردید، کتاب ترمینولوژی حقوقی این حقوقدان نیز مورد استفاده فراوان حقوق پژوهان قرار میگیرد. اصول فلسفی حقوق تهران، تاریخ حقوق ایران، مقدمه عمومی علم حقوق، دانشنامه حقوقی، علم حدیث با خود آموز رجال و درایه، رهن و صلح، کتاب المیزان، راز بقای ایران در، سخن حافظ، راز بقای ایران در سخن مولوی، راز بقای ایران در سخن نظامی، راز بقای ایران در سخن فردوسی، مکتبهای حقوقی در حقوق اسلام، حقوق ثبت، جلد اول، ثبت املاک، حقوق خانواده، دائره المعارف علوم اسلامی در جلد اول و دوم، دائره المعارف عمومی اسلامی، عقد حواله، حقوق اموال، عقد کفالت، فلسفه اعلی در علم حقوق، فلسفه حقوق مدنی، روش جدید در مقدمه عمومی علم حقوق، مجموعه محشی قانون مدنی و طرح اصلاح قانون مدنی و حقوق اسلام برخی از کتابهای این استاد برجسته است.
هوشنگ ابتهاج؛ آرمیدن زیر «سایه» ارغوانی مرگ
هوشنگ ابتهاج، شاعر و ترانهسرای معاصر، پس از تحمل یک دوره بیماری در مردادماه امسال درگذشت. مردم ایران او را با تخلص سایه و بیشتر با تصنیفها و شعرهای تأثیرگذاری، چون «ایرانای سرای امید» و «ارغوان» میشناسند. از ابتهاج در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ همزمان با ورود امام خمینی به میهن، شعری نو در صفحه نخست روزنامه کیهان منتشر شد که درباره امام خمینی سروده شده بود؛ «در بگشایید / شمع بیارید / عود بسوزید / پرده به یکسو زنید از رخ مهتاب / شاید این از غبار راه رسیده / آن سفری همنشین گمشده باشد».
آیتالله فاطمینیا ازجمله کارشناسان علوم اسلامی بود که به تحقیق و پژوهش در این زمینه اشتغال داشت. از دیگر فعالیتهای این عالم ربانی، میتوان به تدریس در حوزههای علمیه، حضور در برنامههای مذهبی صداوسیما به عنوان کارشناس و سخنرانی در مراکز حوزوی و دانشگاهی اشاره کرد
فرجام عشق؛ سید عبدالله فاطمینیا
در اردیبهشت ماه، ضایعه درگذشت آیتالله «سید عبدالله فاطمینیا» استاد برجسته اخلاق کام علاقهمندان به وی را تلخ کرد. آیتالله سیدعبدالله فاطمینیا نزدیک به ۳۰ سال نزد حسن مصطفوی (از شاگردان مرحوم آیتالله سیدعلی قاضی) تحصیل کرد و تحت تعلیم و تربیت وی قرار داشت و همزمان تحصیلات حوزوی خویش را هم دنبال میکرد. پس از مصطفوی، او از محضر علمایی، چون علامه طباطبایی، سیدمحمدحسن الهیطباطبایی (برادر کوچکتر علامه طباطبایی)، محمدتقی آملی، سیدرضا بهاءالدینی، محمدتقی بهجت و علامه جعفری که بیشترشان شاگردان آیتالله قاضی بودند، در علوم اسلامی و عرفان بهره برد. از این رو، با یک واسطه از شاگردان «سیدعلی قاضی» محسوب میشود. آیتالله فاطمینیا ازجمله کارشناسان علوم اسلامی بود که به تحقیق و پژوهش در این زمینه اشتغال داشت. از دیگر فعالیتهای این عالم ربانی، میتوان به تدریس در حوزههای علمیه، حضور در برنامههای مذهبی صداوسیما به عنوان کارشناس و سخنرانی در مراکز حوزوی و دانشگاهی اشاره کرد.
آیتالله سید محمد صادق روحانی؛ صاحب «فقه الصادق»
آیت الله سیدصادق روحانی که از شاگردان برجسته حضرت آیت الله العظمی خویی و حضرت امام(ره) بود در آذرماه از جهان دیده فروبست. از او دهها جلد تألیف به زبانهای عربی و فارسی برجای مانده که یکی از مهمترین آنها کتاب فقهالصادق است که به عنوان یکی از منابع مهم تدریس فقه در حوزههای علمیه به شمار میرود و در ۴۱ جلد و در ۲۰ هزار صفحه در داخل و خارج از ایران به چاپ رسیده است.
بازگشت به ایران به عشق وطن؛ ناصر تکمیل همایون
ناصر تکمیلهمایون، مورخ و پژوهشگر تاریخ و جامعهشناسی، تهرانپژوه پس از مدتی بیماری، در آبان ماه در بیمارستان طالقانی تهران درگذشت. اودر سالهای پر فراز و نشیب زندگی، علاوه بر اخذ مدرک دکتری تاریخ و جامعهشناسی در فرانسه، همواره به عنوان یک کنشگر ملی و مدنی ابتدا در فرانسه و سپس در تهران فعالیتهای سیاسی خود را پیگرفت. وی از دهه ۷۰ به عنوان استاد تاریخ در پژوهشگاه علوم انسانی مشغول به کار شد و نهایتاً با استاد تمامی بازنشسته شد. در مراسم بزرگداشت وی که به مناسبت ۸۰ سالگی ایشان برگزار شد، دهها چهره دانشگاهی، ملی و مذهبی از تلاشهای علمی، فرهنگی و مدنی از او تقدیر کردند. او در ماههای اخیر که بیماریاش شدت یافته بود اصرار داشت که در ایران باشد تا در وطن جان دهد و در خاک وطن آرام گیرد.
/انتهای پیام/