بررسی گفتمان تغییر نسل اعتراضات در گفتگو با رسول صادقی؛
در فاز پنجره جمعیتی، اعتراضات به ناکارآمدی نهادی افزایش می‌یابد و سهم بالای جمعیت در سنین فعالیت، تحصیل‌کرده و بیکار، یا در بهترین حالت با مشاغل نامطمئن، منبع بی‌ثباتی بیشتر برای کشور شده‌اند. در این شرایط نسل‌های جدیدتر، در بستر گذار، از تحصیل به بازار کار با اضطراب اقتصادی زیادی مواجه شده‌اند. ازاین‌رو در کنار تحولات ساختار سنی، تحولات نسلی و جایگزینی نسل‌های جدید با انتظارات و آمال‌های متفاوت، نیز در کشور رخ داده است؛ که در درک اعتراضات و تغییرات اجتماعی بسیار مهم و کلیدی است.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ مبهم بودن مطالبات و ویژگی‌های نسلی که در اعتراضات اخیر بروز و ظهور داشتند، یکی از چالش‌های فهم وقایع پاییز ۱۴۰۱ بود. این مبهم بودن، بار دیگر تمرکز و مطالعات جامعه‌شناسان را به‌سوی بازخوانی تغییرات نسلی پیش برد. این تغییرات یکی از نقاط بسیار مهم است که می‌تواند علل و زمینه‌های حوادث اخیر را روشن سازد. درواقع می‌توان با بررسی ویژگی‌های این نسل و فضای اجتماعی که در آن زیست کرده‌اند، نحوه اعتراض و نوع مطالباتشان را مورد مداقه، قرارداد. در همین راستا با رسول صادقی، استاد جمعیت‌شناسی دانشگاه تهران به گفت‌وگویی نشسته‌ایم که مشروح آن در ادامه از منظر شما می‌گذرد:

 

تغییرات جمعیتی و نسلی چه تأثیری، در فهم پدیده اعتراض در جامعه ایران دارد؟

صادقی: این سوال را می‌توان در چهارچوب جمعیت‌شناسی سیاسی پاسخ داد. جمعیت‌شناسی سیاسی، پویایی جمعیت را یکی از محرک‌های اصلی امور و مسائل سیاسی، قدرت و روابط بین‌الملل در سطوح میانی و کلان می‌داند. در این رویکرد، فهم اعتراضات و خشونت‌های اجتماعی و سیاسی با درک تغییرات ساختار سنی و نسلی جمعیت میسر می‌شود. زیرا، احتمال تحقق شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی خاص با تغییرات در ساختار سنی و نسلی جمعیت وجود دارد.

در بستر گذار ساختار سنی جمعیت، فاز پنجره جمعیتی در کشور در نیمه دوم دهه ۸۰ گشوده شد، که طی آن، جمعیت در سنین فعالیت به حداکثر خود رسید. افزایش سطح تحصیلات نیز، در کنار تحولات ساختار سنی، موجب گشوده شدن فرصت طلایی پنجره جمعیتی و تحصیلی (سرمایه انسانی) در کشور شد. البته این فرصت به‌طور خودکار، منجر به رشد و توسعه اقتصادی نمی‌شود؛ بلکه بهره‌‏برداری از آن نیازمند محیط و بستر اجتماعی، اقتصادی، نهادی و سیاسی مناسب است. با این‌حال، طی دو دهه اخیر، به دلیل عدم مدیریت و سیاست‌گذاری، این فرصت به آسانی از دست‌رفته و امروزه با روی دیگر آن یعنی تهدیدها، چالش‌‎ها و مسائل آن مواجه شده‌ایم. افزایش میزان‎‌ بیکاری، گسترش جمعیت نیت‌ها (NEETs)، افول سرمایه­‌انسانی و اجتماعی، و در یک کلمه، رهاشدگی سرمایه‌انسانی، به پتانسیلی برای اعتراضات اجتماعی و بی‌ثباتی سیاسی تبدیل شده‌است.

در فاز پنجره جمعیتی، اعتراضات به ناکارآمدی نهادی افزایش می‌یابد و سهم بالای جمعیت در سنین فعالیت، تحصیل‌کرده و بیکار، یا در بهترین حالت با مشاغل نامطمئن، منبع بی ثباتی بیشتر برای کشور شده‌اند. در این شرایط نسل‌های جدیدتر، در بستر گذار، از تحصیل به بازارکار با اضطراب اقتصادی زیادی مواجه شده‌اند

 به بیان دیگر، در فاز پنجره جمعیتی، اعتراضات به ناکارآمدی نهادی افزایش می‌یابد و سهم بالای جمعیت در سنین فعالیت، تحصیل‌کرده و بیکار، یا در بهترین حالت با مشاغل نامطمئن، منبع بی‌ثباتی بیشتر برای کشور شده‌اند. در این شرایط نسل‌های جدیدتر، در بستر گذار، از تحصیل به بازارکار با اضطراب اقتصادی زیادی مواجه شده‌اند. از این‌رو در کنار تحولات ساختار سنی، تحولات نسلی و جایگزینی نسل‌های جدید با انتظارات و آمال‌های متفاوت نیز در کشور رخ داده‌است؛ که در درک اعتراضات و تغییرات اجتماعی بسیار مهم و کلیدی است.

بنابراین، رشد چشمگیر و تورمی جمعیت، جوان و میانسال، روند تصاعدی جمعیت ساکن در شهرها، به ویژه حومه کلان شهرها، افزایش بی‌سابقه جمعیت دارای تحصیلات‌عالی، به ویژه زنان که با محدودیت‌ها و تنگنا‌های جدی، در بازار کار و اشتغال مواجه هستند؛ پتانسیل‌های جمعیتی اعتراضات اجتماعی هستند. البته بایستی توجه داشت که رابطه بین ساختار‌های سنی و اعتراضات و خشونت‌های سیاسی، به ساختاراجتماعی و نحوه مدیریت آن بستگی دارد. دولت‌ها و کنشگران سیاسی نقش کلیدی، در (سو) مدیریت تغییرات جمعیتی و جنبش‌ها و اعتراضات دارند.

 

تغییرات نسلی و جمعیتی جامعه ایرانی، چه علل و پیامد‌هایی دارند؟

صادقی: نسل، هم به عنوان بعد ساختاری قشربندی اجتماعی و هم به عنوان دریچه‌ای، که از طریق آن می‌توان تغییرات اجتماعی را مشاهده و تحلیل کرد؛ از جایگاه مهمی در جمعیت شناسی برخوردار است. در ادبیات جمعیت شناسی، فرایند جایگزینی نسل‌های جوان‌تر، با ترکیب‌های اجتماعی متفاوت‌تر (نظیر، تحصیلات بیشتر و در معرض بودگی بیشتر رسانه‌های فرامرزی) با نسل‌های مسن‌تر، را «متابولیسم جمعیتی» می‌نامند. بر اساس متابولیسم جمعیتی، می‌توان وقوع یک سری تغییرات اجتماعی ناشی از تحولات نسلی را پیش‌بینی کرد. علاوه بر تغییرات نسلی و متابولیسم جمعیتی، در جامعه ایرانی، تحولات نسلی، با تحولات در حوزه جنسیت و زنان تلاقی پیدا کرده است.

در ادبیات جمعیت شناسی، فرایند جایگزینی نسل‌های جوان‌تر، با ترکیب‌های اجتماعی متفاوت‌تر (نظیر تحصیلات بیشتر و در معرض بودگی بیشتر رسانه‌های فرامرزی) با نسل‌های مسن‌تر، را «متابولیسم جمعیتی» می‌نامند. 

نسل و جنسیت هر کدام به عنوان مقوله‌های‌اجتماعی، و دلالت‌های هویتی هستند که در کشور ما، تلاقی این دو کمتر مورد توجه و بررسی بوده‌است. در حالیکه در برخی کشور‌های توسعه یافته، برای درک عوامل توسعه و تغییرات اجتماعی و جمعیتی، پیمایش نسل‌ها و جنسیت (GGS) را طراحی و اجراء کرده‌اند و از نتایج آن برای طراحی و اجرای سیاست‌هایی که بتواند به تغییرات جمعیتی و اجتماعی پاسخ دهند استفاده کرده‌اند.

 

روند‌های اجتماعی در فهم پدیده شکاف نسلی، چگونه ارزیابی می‌شود؟

صادقی: در عصر تحولات پرشتاب اجتماعی و تغییرات سریع فرهنگی، تفاوت‏‌های بین‏‌نسلی در نگرش‌‫ها، منجر به ایجاد شکاف و فاصله بین نسل‌‏ها می‌گردد و باعث می‌شود که هر نسل فلسفه و شیوه زندگی متفاوتی پیدا ‏کند. در گذشته، جوامع کمتر در معرض تغییر بوده و در نتیجه تمایزات و تفاوت‫‌های نسلی نیز کمتر بود؛ اما امروزه، جوامع به‌­طور سریعی در معرض تغییر قرار گرفته‏‌اند و تفاوت میان نسل‏‌ها آن چنان عمیق گردیده که زمینه مهمی را برای شکاف‏‌های اجتماعی در درون جوامع فراهم آورده است.

از این‌رو، در دوره تغییرات سریع فرهنگی و اجتماعی جامعه شاهد بیشترین، واگرایی و انشعاب بین نسل‏‌ها هستیم؛ تا جایی که موضوع شکاف‌‏نسلی اهمیت ویژه‌‏ای یافته است. بنابراین، مهم‌­ترین تغییراجتماعی در ایران معاصر را می‌توان «تحولات نسلی» دانست. ورود و جایگزینی نسل­‌های جدید که باسوادتر، تحصیل‌­کرده‌­تر، شهرنشین‌­تر و در معرض اینترنت و رسانه­‌های فرامرزی هستند که جهان­‌بینی و ایدئولوژی‌های متفاوت­‌تری از نسل­‌های قبلی خود دارند؛ پتانسیلی برای تغییرات و دگرگونی‌های اجتماعی است.

/انتهای‌ پیام/

ارسال نظر
captcha