به گزارش فرهنگ سدید؛ یاد شهیدان، یادبود ارزشهای انسانی است، و گرامیداشت آنان، تجلیل از برترین خصال بشری است. طلیعه نظام مقدس جمهوری اسلامی محصول ایثار و مجاهدت هزاران شهید از صدر انقلاب و دوران دفاع مقدس تاکنون است و باروری امروز شجره طیبه انقلاب اسلامی، مرهون خون پاک و رشادت بزرگ مردانی است که با اقتدا به بزرگ پاسدار دین وآزادگی، حضرت سیدالشهداء (ع)، درپرچمداری و صیانت از آرمان والای آن حضرت قامت برافراشته و با جانفشانی در عرصه های مختلف و مقاطع تاریخی و حساس انقلاب اسلامی، پیام آوران ایستادگی و مقاومت در برابر دشمنان اسلام و انقلاب اسلامی شدند. به پاس این یادبود مجموعه مباحث منتشر شده از دیدگاه های علیرضا پناهیان با موضوع سیره و سبک زندگی شهیدان جهت بهره برداری منتشر می شود.
حجت الاسلام پناهیان در اولین یادوارۀ سردار «علی محمد قربانی» شهید مدافع حرم و فرمانده فاتح شهرهای شیعهنشین نبل و الزهراء سوریه که باحضور جمعی از علما و روحانیون و مردم اهواز در مسجد مهدی منتظر(عج) این شهر برگزار شد، به سخنرانی پرداخت.
بالاخره مستکبرین به این نتیجه رسیدند که چون ما از اباعبدالله الحسین(ع) دستور میگیریم، باید بروند و نحلهای را پیدا کنند که دشمن امام حسین(ع) باشد، تا طرفداران آن نحله، به عشق ابوسفیان و یزید بیایند و با ما مقابله کنند. این تدبیر عالَم کفر است؛ عالَم کفر دیگر انگیزه، تفکر، انرژی و توانی برای ایستادن جلوی مقاومت ما ندارد. همینکه اینها جریانی را با طرفداری از ابوسفیان و «سفیانیزم» آوردند و جلوی خط مقاومت گذاشتند نشان میدهد که تفکر پشت سر تمدن غرب دیگر کشش و توان ایستادگی در مقابل ما را ندارد و تنها راهی که دارند این است که بخشی از جهان اسلام را در مقابل ما قرار دهند. لذا رفتند یک عدهای از شقیترین آدمها را پیدا کردند که با بغض و کینه نسبت به اهلبیت(ع) و امام حسین(ع) اینطور وحشیانه جنایت میکنند و سر میبرند.
در روزنامههای همین مملکت، بعضیها نوشتند: «دیگر مردم وقتی نام شهید و رزمنده و جانباز میشنوند، حالشان بههم میخورَد!» آنها الان کجا هستند که ببینند مردم هنوز به شهدای خود افتخار میکنند و برای تشییع شهدا، بیش از گذشته، مایه میگذارند.
حجتالاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان گفت: ملتی که چنین شهدایی دارد، به یک شرط پیروز خواهد شد و جهان را هم نجات خواهد داد؛ به این شرط که «برای شهدای خود احترام قائل باشد»
شهید حججی، افتخاری برای همۀ شهدای مدافع حرم بود؛ او را باید «فخرالشهدا» نامید. این تشییع باشکوه و این احترامی که مردم در طول این مدت برای شهید حججی قائل شدند، در واقع احترام به همۀ شهدای مدافع حرم است؛ شهدایی که برخی از آنها بسیار غریب هستند و راه را برای شهید حججی باز کردند.
شهید حججی، افتخاری برای خانوادۀ باصفا و مخلص خود بود، و برای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم مایۀ افتخار بود که این سازمان بعد از سالها توانسته است هنوز نور خودش را حفظ کند.
شهید حججی در خاطرات خودش مینویسد که از امام رضا(ع) تقاضا کرده بود و به ایشان توسل پیدا کرده بود تا بتواند عضو سپاه بشود.
این افتخار باعظمتی برای سپاه است که این جوان جهادگر و باصفا، آرزویش این است که عضو سپاه بشود. و وقتی که عضو سپاه میشود، همان عشق و صفا را در باطن خود حفظ میکند، و همان نورانیت را در قلب خود حفظ میکند و یک کارمند اداری و یک حقوقبگیر ساده نمیشود که فقط یک کاری انجام دهند و رفع تکلیف کند، بلکه صفای بسیجی خودش را در سپاه، حفظ میکند. معلوم میشود که سپاه، ظرفیت جذب و حفظ و پرورش چنین نیروهای عاشقی را دارد. باید به سازمانی که اینچنین عاشقپرور است، تبریک گفت.
باید به جوانان حزباللهی تبریک گفت که امروز مردم این الگوی تمامنمای حزباللهیگری را بر سرِ دست گرفتهاند. شهید حججی، الگویی برای نیروهای حزباللهی شد. شب و روز نمیشناخت برای اینکه در مناطق محروم فعالیت کند، به آبادکردن روستاها بپردازد، فعالیت فرهنگی انجام دهد و برای این انقلاب، فعالیت کند.
امروز میبینید حتی کسانی که غیرانقلابی هستند نیز به مقام این شهید، سرِ تواضع فرود آوردهاند و به خاطرِ جوانمردی و فتوّتی که در این شهید دیدهاند، همه به او احترام میگذارند. حزباللهیگری یعنی همین! اگر ما هرجایی یک عنصر حزباللهی داشتیم که اینقدر باصفا و مردانه و ازخودگذشته به میدان برود، مورد علاقۀ همگان قرار خواهد گرفت.
تا چنین شهیدانی داریم، نهتنها امنیت ما برقرار است، بلکه در چنین تشییع باشکوهی مرگ استکبار را هم جشن میگیریم. رهبر معظم انقلاب فرمودند: «شهدا مظهر قدرت یک کشور هستند» و امروز این یک تجلی از قدرت مردم است که شهدا پدید آوردهاند.
ملتی که چنین جوانان آمادهای برای شهادت دارد، هیچوقت شکست نخواهد خورد و همۀ جنایتکاران و مستکبران عالم، بهشدت از این ملت هراس دارند. ملتهای مظلوم و محروم دنیا هم چشم امیدشان به این ملت است. و این سلحشوران شما ملت هستند که مظلومیت را در جهان از بین خواهند برد.
شما مردم عزیز، شهید حججی و فکر و فرهنگ او را به منطقه هم صادر کردهاید. امروز فکر شهید حججی و تفکر شهادت، که بهواسطۀ شهدای دفاع مقدس بنیانگذاری شده، در منطقه منتشر شده است. اگر فرصتی پیش بیاید، خواهید دید که در تمام این منطقه، شیعه و سنی، چگونه خط مقاومت را پذیرفتهاند! و این دردِ بزرگ استکبار است که دوست داشت بعد از دفاع مقدس، یاد شهدا به فراموشی سپرده شود.
در روزنامههای همین مملکت، بعضیها نوشتند: «دیگر مردم، وقتی نام شهید و رزمنده و جانباز میشنوند، حالشان بههم میخورَد!» آنها الان کجا هستند که ببینند مردم هنوز به شهدای خودشان افتخار میکنند و برای تشییع شهدای خود، بیش از گذشته، مایه میگذارند.
در دوران دفاع مقدس، کِی شهدا اینقدر عزیز بودند که هماکنون عزیز هستند؟! کِی مردم اینقدر برای شهدا قیام میکردند که امروز برای شهدا قیام میکنند؟! این رشد مردم ما را نشان میدهد.
ملتی که چنین شهدایی دارد، به یک شرط پیروز خواهد شد و جهان را هم نجات خواهد داد؛ به این شرط که «برای شهدای خودش احترام قائل باشد». بنا نیست همۀ ما شهادتطلب باشیم. بنا نیست همۀ ما مثل شهید حججی، آرزوی شهادت کنیم و برای آن اشک بریزیم. بعضی از ما اینهمه توان و ظرفیت بالای معنوی نداریم.
مردم ما اگر در حدّ و اندازۀ شهید حججی و سایر شهدای مدافع حرم نیستند، اما همینقدر که برای شهدای مدافع حرم، احترام میگذارند، کافی است. همینکه برای این شهیدِ سر جدا، مردم به سر و سینه میزنند و برای تقدیر از او، ساعتها در آفتاب میایستند، همین علامت سعادت این ملت است.
اگر در کربلا، مردم کوفه هم برای بدن بیسرِ حسین فاطمه، احترام قائل شده بودند، چهبسا به سعادت میرسیدند. ولی آنها نهتنها امام حسین(ع) را تنها گذاشتند، بلکه به بدنِ مطهر امام حسین(ع) هم بیاحترامی کردند و به سرِ مطهر ایشان بیاحترامی کردند، و این موجب شد که سالها به ذلت و خواری دچار شوند.
خدا از همه انتظار ندارد که مانند شهید حججی باشند؛ توقع خدا از بندگانش کم است. آفرین به شما مردم، که اینقدر به شهدای خود احترام میگذارید. ملتی که شهدایی مثل این شهدای مدافع حرم دارد و برای شهدای خود احترام قائل است، این ملت پیروز خواهد شد.
خدا نور این شهید بزرگوار را به همۀ شما تشییعکنندگان عنایت میکند؛ همانطور که خدا به گریهکنان امام حسین(ع) از نور امام حسین(ع) عنایت میکند و شما در محرم، حالِ خوش معنوی حس میکنید و این ماه، محل ارتقاء معنوی مردم قرار میگیرد.
شهید حججی عزیز! ما خیلی با تو فاصله داریم، ما به دنیای خودمان خیلی دلبستهایم، اما امروز، تمامقامت به احترام تو ایستادهایم و به خانوادۀ تو احترام میگذاریم. امید است که مورد شفاعت تو، و همۀ رفقای تو قرار بگیریم.
کم نیستند، شهدای مدافع حرمی که اینچنین بهشهادت رسیدهاند؛ شهدایی که عزیزانشان را گذاشتند، بهسادگی از آنها چشم پوشیدند و برای دفاع از این مرز و میهن، اقدام کردند و برای دفاع از اسلام-که برای این میهن ما امنیتآور است- قیام کردند و خون خودشان را دادند، و امروز فخر این شهدا، شهید حججی شده است.
ما هیچگاه قاتلان اصلی شهید حججی را فراموش نمیکنیم. ما هیچگاه دولتمردان و سیاستمداران پست و خبیث آمریکا را فراموش نمیکنیم. نهتنها مرگ باید شامل حال اصلِ رژیم سفاک و غیرمردمی و غیرانسانی آمریکا باشد-که در واقع نمایندۀ سرمایهداران هستند، نه نمایندۀ مردم خودشان- بلکه به فرمودۀ حضرت امام(ره)، مرگ باید شامل حال تکتک سیاستمداران خبیث آمریکا و اسرائیل و انگلیس بشود.
ما وزیر خارجۀ اسبق آمریکا را فراموش نمیکنیم که گفت: «به بیش از هفتاد کشور رفتیم و مذاکره کردیم، تا داعش را راهانداختیم» ملت ایران ملت باهوشی هستند و میفهمند خنجری که سرِ مطهر شهید حججی را از بدن جدا کرد، این خنجر را آمریکا و اسرائیل، تیز کرده بودند.
شهید حججی! به خون تو قسم میخوریم تا اسرائیل را نابود نکنیم، از پا نخواهیم نشست. تا تکتک سیاستمداران خبیث و تکتک سربازان اسرائیلی را نابود نکنیم، آرام نخواهیم نشست.
کسانی که میخواهند کمی از نور شهید حججی، بهره ببرند و کسانی که میخواهند از این پیکر شهید یک قبس نور ببرند، با من همراهی کنند: اسرائیل! ما تا وقتی که تو را نابود نکنیم، صداقت عزاداریمان برای حسین(ع) به اثبات نخواهد رسید، ما تو را یزید زمانه، شمر زمانه، و شما را ادامهدهندۀ راه قاتلان حسین(ع) میدانیم، ما به عشق حسین(ع) اسرائیل را نابود خواهیم کرد.
من با عزاداران حسین(ع) کار دارم! میخواهم کاری کنم که عزاداری و گریههای شما برای حسین(ع) قبول بشود. من با سینهزنهای حسین(ع) کار دارم، که به آنها فرمودهاند: «لعن بر قاتلان حسین(ع) را در شب و صبح عاشورا، فراموش نکنید» ما عزادار حسین(ع) نیستیم، اگر اسرائیل را از صفحۀ روزگار محو نکنیم.
ما ملت باهوشی هستیم؛ ایرانیها فریب نمیخورند. در جبهۀ نبرد، دو نوع آتش باید بر سرِ دشمن بریزید. یکی زدنِ تیر مستقیم به دشمنی که دارد به سمت شما میآید. و دیگر اینکه باید عقبۀ دشمن را با توپخانه بزنید. اگر عقبۀ دشمن را با توپخانه و موشک بزنید و این عقبه نابود شود، شما پیروز خواهید شد.
شهید حججی، ثمرۀ دستههای عزاداری امام حسین(ع) است. شهید حججی و این خط مقاومت، ثمرۀ دستهای بلندشده برای سینهزنی و زنجیرزنی و عَلم و کُتل دستههای عزای اباعبداللهالحسین(ع) است. این عزاداریهای باشکوه در 1400سال، این خط مقاومت را برای ما به ارمغان آورده است.
چرا دستههای عزاداری، ده شب قبل از محرم، و روز تاسوعا و عاشورا، تا ظهر عاشورا به اقامۀ عزا میپردازند. چون این دستهها، فقط دستههای عزا و سوگواری نیستند، بلکه دستههای نصرت حسین(ع) هستند؛ دستههایی هستند که میخواهند حسین(ع) را یاری کنند. لذا بعد از ظهر عاشورا، همینکه خبر شهادت حسین(ع) میرسد، دستههای عزا، به خانهها و تکیهها میروند، و عزاداران فقط اشک میریزند و عزاداری به نوعی دیگری ادامه پیدا میکند.
در میدان امام حسین(ع) به شما عزاداران حسین(ع) عرض میکنم: معنای دستههای عزاداری این است که «ای حسین! کاش ما در کربلا بودیم و تو را یاری میکردیم» دستههای عزاداری یعنی دستههای رزم، یعنی سازماندهی نیروهای مقاومت، یعنی همان کسانی که آماده هستند دشمنان حسین(ع) را نابود کنند.
ما میدانیم اگر حرم امام حسین(ع) شهید میدهد، حرم حسین(ع) در درجۀ اول توسط اسرائیل غاصب، مورد تهدید قرار میگیرد.
سپاهیان پاسدار! موشکهای خودتان را برای نابودی اسرائیل آماده کنید، این مردم از خون حججی نمیگذرند، انتقام خون حججی با نابودی داعش تمام نخواهد بود، انتقام خون حججی تنها با نابودی اسرائیل فراهم میشود.
یا اباعبدالله! لعنت به آن مردمی که وقتی سرِ مطهر تو در مقابلشان از بدن جدا شد، قیام نکردند. آفرین به این مردمی که وقتی غلام مکتب تو، سر از بدنش جدا شد، شورآفرین به میدان آمدند و حرکت کردند. و تا همین الان ساعتهاست که در میدان امام حسین(ع) و اطراف آن ایستادهاند.
خانوادۀ شهید حججی! میخواهم روضه بخوانم؛ اجازه بدهید این مردم، با تعزیهای که فرزند شهید شما دارد اجرا میکند، کمی برای حسین(ع) اشک بریزند. خانوادۀ شهید حججی! آیا طاقت میآوردید علی کوچولوی شهید حججی را کسی سیلی بزند یا خانوادۀ او را کسی به اسارت ببرد، طناب به گردنشان بیفکنند و در کوچه و بازار بکشند؟! «لا یَوم کَیَومِکَ یا اَباعَبدِالله!»
جاذبه عجیب شهداشهدا جاذبۀ عجیبی دارند. اثر مغناطیسی شهدا در آدمهای سالم فوق تصور است و میتواند به عنوان یک محک برای ارزیابی دلهای نورانی و پاک قرار بگیرد. |
تنها راه زنده ماندنما از مرگ میترسیم چون پایان یافتن فرصت حیات را دوست نداریم. تنها راه جاودانه شدن و زنده ماندن شهادت است. شهدا بهتر از ما در حال زندگی هستند. |
قاعدۀ سادۀ محبوب شدنمحبوبیت شهدا در یک جامعۀ خوب امری طبیعی است و قاعدهای ساده دارد. هرکس صادقانه و فداکارانه عبادت و خدمت کند، مانند شهیدان محبوب خواهد بود. |
این همه تأکید بر ولایت فقیه چرا؟انسان فطرتاً علاقه دارد کارش نتیجه داشته باشد؛ خصوصاً اگر از جان برای کاری مایه گذاشته باشد. شهدا که مهمترین دغدغههایشان را در وصیتنامههایشان مینوشتند، و بیش از هرکسی نگران حفظ آرمان و اثر جانفشانیهایشان بودند، چرا به طور میانگین در هر وصیتنامه 4 مرتبه بر تبعیت از رهبری و ولایتفقیه تأکید کردهاند؟ |
علاقۀ شدید شهداکسانی که خیلی دوست دارند برای هدایت دیگران تلاش کنند و عشق به سعادت آدمها داشته باشند به جای اینکه بمیرند شهید میشوند. این شهادت آنها را صاحب قدرتی جادوانه و تأثیری گسترده برای کمک به انسانها برای رسیدن به سعادت خواهد کرد. شهدا بهتر از فرشتهها به کمک ما آدمهای مُردنی میشتابند |
بهترین اثر تربیتیمناجات با خدا در تنهایی، ایمان را افزایش میدهد و خدا را برایمان ملموس میکند؛ کسی که سحرها با خدا مناجات دارد، هیچگاه تنهایی را حس نخواهد کرد. |
شهادت، فرصت رسوایی دلهای عاشقشهادت فرصتی است برای رسوایی دلهای عاشق و آگاهی مردم از خوبیهای خوبانی که گمنام بودهاند و محلّ اثبات صداقت و شجاعت مدافعان حق است. |
آثار شهادت طلبیآرزوی صادقانۀ شهادت موجب پاکی دل از آلودگیها و نورانی شدن اندیشۀ انسان میشود. شهادتطلبی خوشفهمی میآورد و حکمت را بر زبان آدم جاری میکند |
محور سخن سبک زندگی شهداست. در این باره به چند نکته باید اشاره کرد اول زمینههای که شهدا را به چنین سبکی از زندگی رهمنون کرد، دیگر این که چرا شهدا چنین شیوهای را در پیش گرفتند و جبهه و دفاع مقدس چه تأثیری بر آنها میگذاشت. و نکته آخر ارائه نمونهها و مصداقهایی از سبک و شیوه رفتار و حالات آنها.
شهدا، همیشه درسهایی برای عرصه فردی و اجتماعی ما دارند. یاد شهیدان و مرور نحوه سلوک آنها همواره میتواند به اصلاح راه و منش اخلاقی ما در زندگی فردی و البته زندگی اجتماعی و سیاسی، کمک بسزایی داشته باشد.
خدایا آن زمان هر کی راه میافتاد یک شبِ راه صد ساله می رفت آره؟ هر کی را یک ذره لیاقت میدیدی راه میانداختی و هر کی را راه میانداختی به سرعت میبردی؟ ببخشید خدا، گاهی مناجات تلخ و تند هم داریم از اهلبیت نقل شده یک جورهایی. خدایا چی شد حالا؟ در را بستی دیگر؟
این بحث از مباحث زیبایی است که به رابطه معنویت و جنگ می پردازد اینکه عوامل معنویت در جنگ چه بود؟ و چگونه برای شهدا ..گریه کنیم؟ .
این معنویت در جنگ حاصل چی بود؟ دو موضوع در جنگ خیلی اهیمت داشت؛ یکی سختیها و تلخیهای جنگ. بچهها مشکلات تو زندگی دارید یا نه؟ یا علی دمتان گرم. پس بهخاطر این مشکلات آدم خوبی بشوی. بچهها فکر کردید تو جبهه با چی خوب میشدند؟
همه دوست دارند که نتیجه و اثر کار خود را حفظ کنند. کسی که خون و جان خود را فدای هدفی میکند، طبیعی است که این نگرانی و دغدغه را از آینده داشته باشد که آیا خون من به نتیجه خواهد رسید؟ شهدا چه فکری برای نتیجه جان دادن خود کرده بودند؟ آیا نگران حفظ نتیجه و تداوم راه خود بودهاند؟ شاید نگرانی و دغدغههای اصلی شهدا را از روی وصیتنامههایشان بتوان فهمید.
امروزه تعابیر قدرت نرم و قدرت سخت، تبدیل به دو اصطلاح پرکاربرد در تحلیلهای سیاسی و اجتماعی شدهاند. اولویت و برتری قدرت نرم نسبت به قدرت سخت، آن را مهمتر و کاربردیتر کرده است. آشنایی با یکی از عوامل مهم قدرت نرم در جمهوری اسلامی، موضوع اصلی این جلسه است.
خوبیهای مردم هر منطقه را در شهدای آن منطقه میتوان خلاصه کرد و شهید بیضایی، آینهای از خوبیها و خونگرمی مردم منطقه اسلامشهر است. در نگاهی دیگر تفاوتی بین شهید بیضایی و دیگر شهدای خط مقاومت با شهدای دوران دفاع مقدس وجود دارد. شهدایی که در دوران دفاع مقدس به فیض رفیع شهادت رسیدهاند، غربتی بیشتر از شهدای دوره حاضر داشتهاند. افزایش بصیرت عمومی طوری بوده که امروزه کمتر کسی شهدای خط مقاومت را به باد طعنه و سرزنش میگیرد. به علاوه شهدای خط مقاومت را میتوان نویدبخش ظهور دانست.
در دوران دفاع مقدس خیلی از رزمندهها بودند که مدام میگفتند: «خدایا، ما شهید نشویم!» حتی رسماً دعا میکردند: «مجروح هم نشویم! اسیر هم که اصلاً!» به او میگفتی: «تو که میگویی هیچکدام از اینها برایم اتفاق نیفتد، خُب نیا دیگر!» میگفت: نمیشود، نمیتوانم...
بینید، یک کمی ما باید روراست باشیم با همدیگر. تکلیفت را امشب باید با شهادت معلوم کنی. شهید شدن بهتر است. حل است؟ پس من آن را میخواهم. بابا! موضوع شهادت برای ما جدّی است!
من خیلی از آدمها را دیدم که خودشان به خودشان میگفتند ما آدمهای دربداغونی بودیم، ولی وقتی کتاب همین شهید ابراهیم هادی را خواندیم متحول شدیم!
مجلس یادبود شهدا، یک مجلس تشریفاتی نیست؛ اهلبیت(ع) سفارش کردهاند. همۀتان مأمور باشید این روایت از امام صادق(ع) را سینه به سینه نقل کنید، از شما تمنّا میکنم. این روایت را به یاد شهید آیتالله نمر و به یاد شهدای مدافعین حریم اهلبیت(ع) به شما تقدیم میکنم...