گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ نسیم اسدپور: بیش از یک سال و نیم از شناسایی رسمی ویروس کرونا در کشورمان میگذرد و طی این مدت با وجود همه هشدارها و تدابیر بهداشتی و درمانی، بیش از ۵ میلیون و ۲۰۰ هزار نفر از هموطنانمان مبتلا به این بیماری سخت و خطرناک شدهاند و بیش از ۱۱۳ هزار نفر نیز جانشان را از دست دادهاند.
هرچند کرونا، فقط میهمان ناخوانده سرزمین ما نبوده و تقریبا همه جهان را به رنج و زحمت انداخته، اما نوع مواجهه کشورهای مختلف با این پدیده مرموز هم متفاوت بوده است. در برخی کشورها، مردم و دولت به طور همزمان به رعایت پروتکلهای بهداشتی و اجرای مقررات سختگیرانه پرداختهاند و برای واکسیناسیون هم برنامهریزی عملیاتی و دقیق داشتهاند، اما در برخی کشورهای دیگر، مدیریت کرونا چهره دیگری از خودش نشان داده است.
کرونا، اما روی دیگری هم دارد؛ با این توضیح که آسیبهای جسمی و رنج بیماری یا ضررهای اقتصادی و مالی –به دلیل تعطیلیهای گاه و بیگاه– تنها اثر شیوع کرونا در جوامع مختلف از جمله در کشور ما نیست. روی دیگر سکه کرونا، آسیبهای روحی و روانی است که بر پیکره جامعه تحمیل میشود و میتواند، خودش را در قالب مشکلات و ناهنجاریهای اجتماعی دیگر بروز دهد.
ویروسی که به «روان» هم رحم نمیکند!
نگاه به زندگی دور و اطراف خودمان و همه آنهایی که کم و بیش نگران کرونا هستند، ماهیت قضیه را بیشتر روشن میکند؛ استرسها و فشارهای روانی ناشی از کرونا، بیشتر از خود کرونا دامنگیر آدمها میشود.
این فشارهای روحی و روانی چه ناشی از استرس ابتلا به بیماری یا نگرانی بابت از دست دادن عزیزان باشد، چه بخاطر فشارهای عصبی ناشی از تعطیلی کسب و کار و تنگناهای مالی باشد و چه به دلیل خستگیها و کلافگیهای ناشی از محدودیتهای تردد و مسافرت و... باشد، حتما تاثیرش را در زندگی فردی، خانوادگی و اجتماعی افراد نشان میدهد.
به بیان سادهتر، وقتی روح و روان آدمها به خاطر طولانی شدن یک پدیده خسته میشود، کمترین نتیجه آن، بالا رفتن عصبانیتها، تعارضها و تنشها در جامعه و در نتیجه افزایش آسیبها و معضلات اجتماعی است. پدیدهای که اگر از کنار آن به سادگی بگذریم، هم مشکلات روزگار کرونا را دوچندان میکند و هم بعد از نابودی کرونا، آثار و تبعاتش دامنگیر رفتارها و خلق و خوی اجتماعی ما آدمها خواهد ماند.
آمارهای ترسناک، اما واقعی!
مسئله وقتی ملموستر و البته نگرانکنندهتر میشود که علاوه بر نگاه گذرا به حال و هوای خودمان و اطرافیانمان در روزگار کرونایی، نیمنگاهی هم به برخی خبرها داشته باشیم که در لابلای اخبار روتین و پر سروصدای کرونا گم میشود؛ مثل خبری که ۲۶ فروردین ۱۳۹۹ یعنی زمانی که فقط دوماه از شیوع رسمی کرونا گذشته بود از زبان سیدمحسن فلاح رئیس اداره بهزیستی میبد و در خبرگزاری ایرنا اعلام شد. به گفته این مدیر اجتماعی «از زمان شیوع بیماری کرونا در اوایل اسفند سال ۹۸ تاکنون (اواخر فروردین ۹۹) تعداد تماس شهروندان این شهرستان با اورژانس اجتماعی در ارتباط با موضوع همسرآزاری، کودکآزاری و اقدام به خودکشی ۲۰ درصد افزایش یافته است».
از آن زمان تا حالا –که هم آمار مبتلایان و فوتیها افزایش یافته و هم تاب و توان مردم رو به تحلیل رفته است– نمونههای متعددی از این قبیل خبرها یا هشدارهای کارشناسی در رسانهها منتشر شده که با یک جستجوی ساده، میتوان دهها نمونه از آنها را پیدا و بررسی کرد و اینها همه یعنی، «سلامت روان» در روزگار کرونا را جدی بگیریم.
دکتر سیما فردوسی روانشناس و مشاور خانواده نیز در گفتگو با «سدید» به این موضوع اشاره کرده و درباره آمار نزاعهای اجتماعی متاثر از این شرایط روحی و روانی میگوید: «آمار دقیقی نداریم، ولی آنچه بین مراجعین شاهد هستیم، به طور کلی نشان میدهد که آمار خیلی بالا رفته است! آمار پرخاشگریها، جنگ و جدلها افزایش یافته و احساس ناامیدی و بیاعتمادی به آینده ایجاد شده است که هم روی خلق و خوی افراد تاثیر دارد و هم در روابط و رفتارهای اجتماعی آنها تاثیرگذار است».
چه باید کرد؟
هیچ کس پایانی برای کرونا متصور نیست، نمیدانیم این ویروس قرار است چه زمانی دست از سرمان برمیدارد، همانطور که از اول هم حدس نمیزدیم تاخت و تاز آن اینقدر طولانی شود، پس صرف نظر از اینکه این ویروس مزاحم تا چه زمانی عالمگیر است و جدای از اینکه چه تدابیر بهداشتی و درمانی برای جلوگیری از شیوع آن یا درمان به موقع بیماران اجرا شود، باید کرونا را به عنوان یک «واقعیت» بپذیریم و آثار و تبعاتش را کاهش دهیم، مخصوصا آثار و تبعات روحی و روانی کرونا!
به اعتقاد کارشناسان مسائل اجتماعی، پیگیری همزمان چند راهبرد حیاتی، میتواند بار سنگین فشارهای روانی کرونا را بر جامعه کم کند و در نتیجه، چتر آرامش بیشتری را هم بر سر مردم و مناسباتشان پهن کند.
- تسریع در واکسیناسیون؛ تجربه امتحان شده در بسیاری از کشورهای دنیا در زمینه واکسیناسیون ضربتی و دقیق، اثبات کرده است که اگر با برنامهریزی دقیق و عملیاتی سرعت واکسینه کردن مردم افزایش یابد، به همان نسبت احساس آرامش و اطمینان برای فائق آمدن بر این شرایط هم بیشتر خواهد شد و نتیجه این آرامش روانی، در بهبود مناسبات خانوادگی و اجتماعی افراد دیده خواهد شد.
- مدیریت عاقلانه و صادقانه؛ تجربه یک سال و نیم اخیر در مدیریت ماجرای کرونا نشان داده است که هرجا مسئولان با تصمیمات متناقض و بیبرنامه به بحران کرونا دامن زدهاند، به همان نسبت مردم ناراضیتر و حتی عصبانیتر شدهاند! نمونه آن، باز گذاشتن جادهها در مقاطع حساس مانند نوروز ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ و اکتفا به توصیههای دوپهلو برای مسافرت نرفتن بوده است که برداشت «شوخی» و «بی صداقتی» مسئولان در مدیریت بحران را برای مردم ایجاد کرده بود.
- حمایتهای معیشتی؛ وقتی کرونا همچنان میتازد و خواه ناخواه برخی تعطیلیها و محدودیتهای اجتماعی باید اجرا شود، عقل و تدبیر حکم میکند که به صورت موثر از افراد و اصنافی که بیشترین آسیب معیشتی و حرفهای را از این شرایط میبینند، حمایت شود. حمایتهای مستمر و موثر از این اقشار و افراد – که کم هم نیستند – به همان نسبت، آرامش را بر روابط خانوادگی و اجتماعی حاکم کرده و البته امیدشان به بهبود شرایط در آینده را افزایش میدهد.
- حمایتهای عاطفی و روانی؛ در نهایت و در کنار همه راهکارهای ذکر شده، حمایتهای عاطفی، معنوی و روانی از بدنه جامعه، نقشی اساسی در آرامش و ثبات روحی جامعه ایفا خواهد کرد.
بار اصلی این ماجرا، بر دوش رسانهها به ویژه رسانه ملی است تا با تولیدات هوشمندانه و هنرمندانه –و نه تولیدات کلیشهای و شعاری– نشاط و آرامش لازم را بر جامعه حاکم کرده و آلام روحیشان را کاهش دهد.
/انتهای پیام/