گروه راهبرد «سدید»؛ مشارکت سیاسی تنها محدود به مشارکت در انتخابات نیست و انواع و اقسام مشارکت را شامل میشود. مشارکت در فضاهای مدنی، مشارکت در سازمانها و نهادهای مدنی از یک طرف و مسئله نهادمندی و مشارکت مستمر از طریق احزاب جنبههای گوناگون مشارکت سیاسی را شکل میدهند. با این وجود نمیتوان از نظر دور داشت که در جمهوری اسلامی ایران که نهادهای سیاسی چندان شکل نگرفته اند، همچنان نمود اصلی مشارکت سیاسی را باید انتخابات دانست. مشارکت در انتخابات هم از نظر جامعهشناسی سیاسی و هم از نظر جامعهشناسی و رفتارشناسی انتخابات اهمیت زیادی دارد. در همین راستا به سراغ دکترعباسعلی رهبر، استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبایی رفتیم تا مسئله مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی را از زوایای مختلفی مورد بحث قرار دهیم. رهبر، معتقد است که انقلاب اسلامی به روی کار آمد و دو کار را برای مردم به سرانجام رساند؛ کرامت را برای مردم ایجاد کرد و مردم را به رسمیت شناخت. اما هنوز مسئولیتهای نظام برآمده از آن در قبال مردم تمام نشده است.
فکر میکنید چرا مشارکت سیاسی مهم است و چرا باید به آن پرداخت؟
رهبر: نقطه جدّی این است که یکی از مصادیق عقلانیت نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران، همان نگاهی که حضرت امام و مقام معظم رهبری به دنبال آن بودهاند و همیشه به آن معتقد بودهاند این است که شاخص عقلانیت در بحث نظام سیاسی بسیار مهم است که چه میزان از مردم امکان شرکت در انتخابات را داشته باشند و مشارکت کامل آنها چقدر مورد توجه قرار بگیرد. هرچه این توجه بیشتر بشود و هرچه حضور مردم بیشتر بشود، میتوان اینها را به عنوان یک شاخص عقلانی انتخاب کنند، و نه نگاه تعارفی و تشریفاتی؛ لذا بحث انتخابات که مشارکت انتخاباتی ما درنظر بگیریم، در طول این چهل سال از دغدغهها و موضوعات بسیار مهمی بوده است.
شاخص عقلانیت در بحث نظام سیاسی بسیار مهم است که چه میزان از مردم امکان شرکت در انتخابات را داشته باشند و مشارکت کامل آنها چقدر مورد توجه قرار بگیرد
نکته مهم مورد توجه این است که بالاخره این انتخابات هم جدا از بحث قانون و نگاه نظام سیاسی، تحت تأثیر تحولات محیطی و بینالمللی است که هم بحث داخلی و هم بحثهای بیرونی بسیار مورد توجه قرار میگیرد. بحثهایی که در فضای رسانهای اتفاق میافتد، بیشمار در فضای اقتصادی و در محیطهای پیرامون اتفاق میافتد؛ فضای داخلی هم بر این موضوع اثرگذار میشوند، اما مبناء و اصل آن هم در نگاه قانون و هم در نگاه رویه رهبران جمهوری اسلامی، بحث مشارکت انتخاباتی، یک نگاه اصیل و پایدار است، نه یک نگاه تشریفاتی و زائد. از این جهت اهمیت این موضوع برای ما در بحث مشارکت انتخاباتی مشخص میشود.
چرا مساله مشارکت سیاسی مساله مهمی برای حاکمیت است و چه ضرورتهایی وجود دارد تا اثربخشی این مقوله مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد؟
رهبر: وقتی ما از نظام سیاسی جمهوری اسلامی صحبت میکنیم، این جمهوریت و اسلامیت دو موضوع بسیار مهمی هستند که حالت انرژی و همافزا دارند. حتی بدون یکی، دیگری معنا و تبلور اجتماعی پیدا نخواهد کرد و این اصل بسیار مهمی است. رهبر معظم انقلاب هم جدیداً به این موضوع اشاره کردند به این معنا که درواقع تبلور جمهوریت نظام ما به تجلی اسلامیت آن نهفته است و تجلی اسلامیت به تبلور جمهوریت نهفته است.
اینکه مردم و حضور و مشارکت مردم اینقدر مهم تلقی میشود، یک دلیل بسیار مهم آن برمیگردد به مبنای جمهوری اسلامی که مبنای جمهوری اسلامی و نگاههایی که تعیین کننده این نظام سیاسی است، حضور مردم را بسیار مهم و اصلی تلقی میکند.
اگر جمهوری اسلامی بخواهد پایدار، مانا و پویا باشد، حتماً باید حضور مردم و تجلی مردم در عرصههای مختلف، خصوصاً در عرصه انتخابات خودش باید خودش را نجات بدهد
به عبارتی به لحاظ اصل سیاسی، هم علت محدثه سیاسی است، یعنی احداث کننده است و هم علت مبقیه است، یعنی همان عاملی که باعث شد انقلاب اسلامی پیروز بشود و نظام شاهنشاهی سقوط کند. حضور مردم و جمهوریت، در کنار بحثهای دینی و فرهنگی بوده است و همان عامل در حفظ و استمرار لازم است. اینگونه نیست که یک عاملی بیاید و ما بگوییم تا حالا با ما بودی حالا به تو کاری نداریم و خداحافظ.
ذات جمهوری اسلامی این را نمیطلبد. اگر جمهوری اسلامی بخواهد پایدار، مانا و پویا باشد، حتماً باید حضور مردم و تجلی مردم در عرصههای مختلف، خصوصاً در عرصه انتخابات خودش باید خودش را نجات بدهد؛ یعنی حرکت جمعی مردم که البته وابسته به احزاب هم نیست، گرچه احزاب هم خوب است که باشند. این موضوع هم خود یک بحث جدی است که چقدر احزاب بتوانند وارد فضای سیاسی بشوند و نگاههای درستی را به بحث جمهوریت انجام بدهند.
پس از نظر شما اهمیت مشارکت سیاسی به خاطر ارتباطی است که با دو وجه اسلامیت و جمهوریت برقرار میکند، درست است؟
رهبر: بله، از این جهت این موضوع اهمیت دارد که در جمهوری اسلامی هرکس که نگران جمهوریت است، باید به اسلامیت هم توجه کند. نمیشود کشور ایران را بدون اسلام و دین مورد توجه قرار داد؛ و هر کس هم که نگران دین و آیین و اعتقادات مردم است، آنجا هم باید جمهوریت و مردمسالاری را نگاه کند. این نگاه تنگاتنگ و نگاه P⇒Q و Q⇒P که در گزارههای جدید ریاضی مطرح میشود، دقیقاً رابطه بین جمهوریت و اسلامیت است؛ لذا به همین جهت است که این اصرار بر حضور مردم و اصرار بر مشارکت مردم وجود دارد و میتواند فضای لازم را برای بقا و پیشرفت ایجاد کند.
به نظر میرسد مهمترین زمینه ساز تحقق جمهوریت و اسلامیت در حال حاضر خود نظام سیاسی است؛ یعنی اگر نظام بتواند دیدگاه مردم را نسبت به خود مثبت سازد، میزان مشارکت افزایش خواهد یافت و بالعکس.
رهبر: بله؛ در این رابطه و ناظر به سوال قبلی لازم است که به یک تبصره اشاره کنم؛ در بحث منطق دینی هم، یک بحثی مطرح است به نام خوشبینی سیاسی و خوشنامی اجتماعی. در این خوشنامی یک منطق ذاتی وجود دارد که در آیات هست، حتی در وصیت حضرت علی (ع) به مالک اشتر در فقرات آخر، ایشان حسنثنا را مطرح میکنند که تو مالک، غیر از این کارهایی که میکنی باید در بین مردم هم خوشنام باشی؛ البته خوشنامی روی هوا و با شعار به دست نمیآید، خوشنامی با کار و کارکرد به دست میآید و این هم نکته مهمی است. یعنی با توجه به دو علت استمرار و بقاء و حدوث انقلاب اسلامی و نکته بعد، بحث رضایت مردم و خوشنامی کارگزار، اینجا حضور مردم بسیار مورد توجه قرار میگیرد و باید به مردم هر لحظه و هر ثانیه ما التماس و اصرار کنیم و شرایط را برایشان فراهم کنیم؛ باید فضای لازم را برای انتخاب آنها ایجاد کنیم که این حضور حداکثری فضای لازم را برای پیشرفت هم به لحاظ ذاتی و هم به لحاظ عَرَضی برای جامعه سیاسی ما فراهم کند؛ که این موضوع هم به نوبه خود دارای اهمیت است و باید مورد توجه قرار بگیرد.
بحث آگاهی سیاسی چه تاثیری بر روی کیفیت مشارکت سیاسی دارد و تا چه اندازه آن را به نقطه مطلوب نزدیکتر میکند؟
رهبر: مشارکت سیاسی مطلوب، بحث آگاهی و بینش سیاسی انتخاب شوندهها و انتخابکنندگان، نکته حائز اهمیتی است که این بینش سیاسی باید مورد توجه قرار بگیرد، یکی از بحثهای جدی که در بحث بصیرت هم مطرح میشود، این اتفاق است که در موقعیتهایی که مردم انتخابهایی را انجام میدهند و بعد، از انتخاب خودشان پشیمان میشوند؛ هرچند این موضوع امری طبیعی در عرصه مردم سالاری است، اما هرچه این بینش قویتر بشود، انتخاب مردم هم مورد تأییدتر خواهد بود و احتمال پشیمانی نیز کاهش خواهد یافت. نکته دوم، بحث رقابت است؛ یعنی باید فضای رقابت میان کاندیداهای مختلف ایجاد شود؛ چون هرچه رقابت بیشتر بین کاندیداهای درست و صالح و کارآمد صورت بگیرد، مشارکت هم بیشتر خودش را نشان میدهد.
به پشیمانی مردم از انتخابشان اشاره داشتید، موضوعی که به نظر میرسد در دورههای گذشته چندان بی سابقه هم نبوده است؛ فکر میکنید حل نشدن این معضل و بدون جواب ماندن این پشیمانی در یک دوره، چه تاثیری بر میزان مشارکت در دورههای بعدی خواهد گذاشت؟
رهبر: یکی از اشکالاتی که در جامعه ما هست، این است که در فضای انتخابات، بحث شور و شعور عمومی گاه دچار آسیبهایی میشود. مشارکت به عنوان تکلیف ملی و تکلیف دینی معرفی میشود و مردم نیز در همین راستا در صحنه حضور پیدا میکنند، اما بعد از انتخابات هیچ مرجع پاسخگویی برای نظارت بر این مسئله وجود ندارد که مردم اگر رأی دادند و کاندیدای آنها نتوانست کاری بکند، در یک روستایی و یا شهری، مردم بروند و بگویند چرا کاندیدای مورد انتخاب ما نمیتواند کار بکند؛ این یک اشکال جدی است.
علت هم آن است که کاندیداها برآیند جامعه سیاسی نیستند و به اصطلاح از حزب و یک گروه متشکل بیرون نیامده اند؛ در نتیجه یک سری مشکلات را برای ما ایجاد میکنند و هر دفعه لیستها و افراد و جریانهایی را هم به خودشان منتسب میکنند که بعد از رأی آوردن هیچ پاسخی را نسبت به آن حتی جریان خودشان هم نمیدهند؛ این مشکل در انتخابات وجود دارد.
موضوع دیگری که روی بحث انتخابات و مشارکت مردم تأثیر میگذارد، میزان پاسخگویی مسئولین بعد از دوره مسئولیتشان است. واقعاً مسئولین ما و کارگزاران ما چقدر خودشان را نسبت به آنچه که انجام دادهاند و انجام ندادهاند، پاسخگو میدانند؟ در جوامع غربی این موضوع تا حدی حل شده است. شما حتی اگر به آمریکای در حال افول هم نگاه کنید، میروند سراغ ترامپ و میگویند چرا این کارها انجام نشده و یا در فرانسه میروند سراغ رئیس جمهور و یا در کره سراغ رئیس جمهور میروند بعد از مدتها و میگویند چرا وعدههایی را که دادهاند عملی نکردهاند. حتی گاهی آنها را به زندان هم محکوم میکنند. اما متأسفانه در جامعه ما این حالت بازخورد به مردم، که خیلی هم مهم است، وجود ندارد؛ وقتی مردم انتخابی را در انتخابات انجام میدهند، ممکن است سرشان کلاه برود، کی قرار است این کلاه رفتن سر مردم را پاسخ بدهد و جوابگو باشد؟ این هم شاید یکی از موضوعاتی باشد که بشود روی آن فکر و نگاه کرد و این اتفاقاً از بحثهایی است که میشود روی آن تأمل جدی کرد.
مشارکت سیاسی در ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی را چطور ارزیابی میکنید؟
رهبر: مشارکت سیاسی مردم در طول این چهل سال خوب بوده است. هر چند ما با فراز و فرودهایی همراه بودهایم؛ حتی در انتخابات ۱۴۰۰ هم با توجه به اینکه شرایط اقتصادی، تحریم، کرونا، قیمت نفت و ناکارآمدی بعضی از مدیران -که منظورم از مدیران، کلیّت مدیریت است، نه اینکه منظورم قوه خاصی باشد و همین طور فضاهای رسانهای بیرون- همه این عوامل وجود داشت، ولی شما دیدید که باز هم مردم به صحنه آمدند و در انتخابات شرکت کردند و رأی دادند و مشارکت ۴۸/۸ درصدی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را داشتیم.
در حال حاضر حلقه مفقودهای بین انتخاب شونده و انتخاب کننده وجود دارد؛ انتخابات تنها در یک روز برگزار میشود و بعد باید منتظر ماند تا چهار سال بعد. این فاصله و این جوّ به نظر میرسد که مردم را دلسرد و دچار مشکل میکند؛ لذا باید فرآیندی برای نظام انتخاباتی ایجاد شود که در آن مشارکت جامعه، استمرار داشته باشد
از نظر شما این درصد مشارکت مطلوب است؟
رهبر: طبیعتا نمیتوان گفت مطلوب است؛ زمانی که ما درصدهای بسیار بالاتری را داشته ایم، اما میخواهم بگویم که این طور نیست که مردم با انتخابات خداحافظی کرده باشند؛ هرچند که این یک هشدار بود؛ یک زنگ خطری بود نسبت به اعتماد به کارآیی مدیریتی و نسبت به اعتماد به دولتها. این نکته را ما باید در نظر بگیریم که مشارکت مردم در طول این چهل سال، اگر بخواهیم نمره بدهیم، نمره قابل قبولی هست در کلیّت، درعین حال که یکی دو بار هم در بعضی از مقاطع تاریخی، مردم هشدارهایی دادند و زنگهایی را به صدا درآوردند.
اما شاید مهمترین مسئله به نظر خود من در بحث مشارکت مردم، برمیگردد به اینکه ارتباط دوطرفهای باید بین انتخاب شونده و انتخاب کننده وجود داشته باشد. در حال حاضر حلقه مفقودهای بین انتخاب شونده و انتخاب کننده وجود دارد؛ انتخابات تنها در یک روز برگزار میشود و بعد باید منتظر ماند تا چهار سال بعد. این فاصله و این جوّ به نظر میرسد که مردم را دلسرد و دچار مشکل میکند؛ لذا باید فرآیندی برای نظام انتخاباتی ایجاد شود که در آن مشارکت جامعه، استمرار داشته باشد. این موضوع در قانون اساسی هم وجود دارد؛ باید فکری بشود که استمرار مشارکت مردم در فضایی صورت گیرد که نیاز نباشد ما قبل از انتخابات، دنیای اسلام و شرع و قرآن و شهدا را وسط بیاوریم و از هرچیزی مایه بگذاریم تا مردم را به پای صندوق بکشانیم و بعد از انتخابات همه چیز رها شود و بعد هم به مردم بگوییم خداحافظ و باز دوباره همین اتفاق بیفتد.
پس با توجه به صحبتهای شما باید در نظام انتخابات نوعی بازنگری صورت گیرد.
رهبر: بله نیاز به بازنگری در نظام جامع انتخابات هست؛ در این نظام جامع در مرحله اجرا و در مرحله نظارت باید اصلاحاتی صورت گیرد و به خصوص حلقه مفقوده بین مردم و کارگزاران باید با تدابیری از بین برود و نهادهایی در آن ایجاد شود؛ به نظرم این مسئله، مهمترین مسئلهای هست که به عنوان یک حلقه مفقوده میتوان روی آن تأمل کرد.
مهمترین تحولات و تغییراتی که لازم است در رویه ها، قوانین و نگرشها صورت گیرد تا مشارکت سیاسی به سمت بهتر شدن حرکت کند، کدامند؟
رهبر: دو تا مبحث در این مورد وجود دارد؛ یکی بحث اطلاعات و ادراک ذهنی است، دیگری هم بحث ادراک عینی؛ به نظر میرسد که ما باید در ادراک ذهنی، به واسطه رسانههایی که وجود دارند یک بازنگری کنیم و به نوعی بتوانیم امید و امیدواری را در جامعه بیشتر تزریق کنیم. این ربطی هم به جریانهای سیاسی که ما با آنها روبرو هستیم ندارد. در بحث ادراک ذهنی، در فضای بیرونی و در فضای رسانهای، بسیار دنبال این هستند که مردم را از کار بسیار مهمی که در طول این چهل سال انجام دادهاند، دلسرد و ناامید کنند و بتوانند موضوع را برعکس جلوه دهند. ادراک ذهنی، به نظر میرسد نیاز به یک پیوست رسانهای فعال دارد تا بتواند رویشهای این چهل سال و فرازهایی را که مردم و مسئولین در مدت این چهل سال طی کردهاند، مورد توجه قرار دهد و یک نوع بازنگری در اینها صورت گیرد. در بحث ادراک عینی هم بحث بهبود قانون انتخابات به نظر من بسیار مهم است. درباره چند موضوع هم باید تامل بیشتری نمود.
علی رغم تاکیدات رهبری، بعضی از مسئولین هنوز به این باور نرسیدهاند که درک مردم بسیار مهم است؛ بعضی از کارگزاران هنوز متوجه این موضوع نشده اند که حضور مردم چقدر مؤثر است و دور شدن جامعه از فضاهای دوقطبی کاذب هم میتواند اثرگذار باشد. در نهایت هم اقناع افکار عمومی است که به نظر من میتواند فضای لازم را برای احساس ارزشمندی مردم فراهم کند.
نکته دیگر در این مورد این است که مهمترین کار یک نظام سیاسی، مسئولیتشناختی مردم است و انقلاب اسلامی روی کار آمد و دو کار را برای مردم به سرانجام رساند؛ اول اینکه کرامت را برای مردم ایجاد کرد و دوم مردم را به رسمیت شناخت. در طول این چهل سال هم، هرجا که جامعه ما، دولتهای مختلف ما و نظام سیاسی ما بیشتر به این موضوع توجه کرده، بیشتر توانستهاند حضور مردم را حفظ بکنند.
با توجه به اینکه تحولاتی که به آنها اشاره کردید، عمدتا حوزه تقنین را دربرمی گیرد، آیا انجام آنها برعهده مجلس است یا نهادهای دیگری هم هستند که در این عرصه باید نقش آفرینی کنند؟
رهبر: مجلس هم ممکن است کارهایی را انجام داده باشد، اما دانشگاهها و نظام حوزه و دانشگاه، از نظام جامع انتخابات حال حاضر خبری ندارند. ما نمیدانیم که الان چه اتفاقاتی در مجلس در حال وقوع است؛ خیلی خوب است که قبل از اینکه اتفاقی بخواهد بیفتد، در بُعد تدوین نظام جامع انتخابات، حتماً نخبگان سیاسی و نخبگان دانشگاهی و حوزوی هم به این موضوع وارد شوند؛ چون بحث انتخابات یک موضوع صرفاً سیاسی و حتی تقنینی یا اجرایی و یا نظارتی شورای نگهبان نیست و یک مسئله بینرشتهای است که باید در طول این مدت با نگاه بینرشتهای با نخبگان سیاسی حوزه و دانشگاه به آن نگاه شود تا بتوانیم یک نظام جامع درستی را در این قسمت ایجاد کنیم. نظام جامع هم در راستای همان مردمسالاری دینی باید باشد که به نوعی پروسه ذهن و عمل را و جهتگیری مثبت را در این مسئله بتواند برای ما ایجاد کند.
البته بخشهایی از جامعه هم هستند که به هرحال و بنا به دلایل مختلف تحت هیچ شرایطی پای صندوق نمیآیند.
مهمترین نکته در این رابطه، بحث عدالت و بحث فقرزدایی است؛ هرچه ما بتوانیم مشکلات معیشتی و اقتصادی را کمتر ایجاد کنیم و فضای لازم را برای تسکین فشارهای اقتصادی فراهم کنیم، وضع مشارکت بهتر میشود؛ کارآمدی دولت و کارآمدی قوا بر روی بحث مشارکت مردم اثر میگذارد. نکته دوم بحث ادراک ذهنی، بحث شفافیت، صداقت و اطمینانبخشی است که این هم به نظر میرسد که بسیار مهم است
رهبر: بله، بالاخره باید دقت کرد که قرار نیست مردم همیشه و همه حال بخواهند پای صندوق رای بیایند، ممکن است یک جایی تصمیمات دیگری بگیرند و کم و زیاد کنند. به همین جهت باید حتماً در نظام جامع انتخابات به بحثهای ذهنی و عینی توجه کنیم.
آینده مشارکت سیاسی در ایران را چگونه پیش بینی میکنید و چه حالات یا امکانهایی میتوان برای آن درنظر گرفت؟
رهبر: با توجه به اتفاقاتی که در طول دهههای مختلف افتاده، به نظر میرسد که نمیتوانیم مردم را از نظام سیاسی جدا کنیم. حس تعلق مردم به فرآیند سرزمینی و ملی خودشان به دین و آیین و رسوم و نظام سیاسیشان هنوز در سطح قابل قبولی وجود دارد. اما نکته این است که ما چقدر میتوانیم این حضور را بیشتر کنیم. به نظر میرسد حضور حداقلی همیشه اتفاق میافتد؛ اما برای نیل به حضور حداکثری و حفظ آن لازم است به چند نکته بسیار مهم توجه کرد.
مهمترین نکته در این رابطه، بحث عدالت و بحث فقرزدایی است؛ هرچه ما بتوانیم مشکلات معیشتی و اقتصادی را کمتر ایجاد کنیم و فضای لازم را برای تسکین فشارهای اقتصادی فراهم کنیم، وضع مشارکت بهتر میشود؛ کارآمدی دولت و کارآمدی قوا بر روی بحث مشارکت مردم اثر میگذارد. نکته دوم بحث ادراک ذهنی، بحث شفافیت، صداقت و اطمینانبخشی است که این هم به نظر میرسد که بسیار مهم است. از این جهت، ما میتوانیم فرآیند انتخابات را یک امر مثبت ببینیم.
فکر میکنید در انتخابات آینده، مشارکت سیاسی مردم نسبت به انتخابات گذشته کمتر میشود یا بیشتر؟
رهبر: برای انتخابات، باید لوازم رقابت را فراهم کرد. هرچه رقابت از یک طرف و کارآمدی از طرف دوم بیشتر باشد، مشارکت نیز بیشتر خواهد بود. به نظر بنده این دو عنصر در انتخابات آینده میتواند اثرگذار باشد؛ اگر کارآمدی این دوره کم بشود، قطعاً در حضور مردم در انتخابات آینده اثر مستقیم میگذارد، اگر رقابت هم کم بشود، اثر میگذارد. رقابت و کارآمدی دو عنصر اصلی هستند که در حضور بیشتر مردم تأثیرگذارند.
مسیر مشارکت را چه گونه ترسیم میکنید؟
رهبر: باید دقت کرد، در طول تاریخ نه تنها در ایران بلکه در جاهای مختلف، این اصل ثابت نیست که مردمی که در نقطه شروع با یک نظام سیاسی همراه بودهاند، در نقطه پایان هم با آن همراه باشند. حضور مردم در نقطه شروع و پایان وابسته به عمل و رفتار کارگزاران است، وابسته به نسبت هدف و روشها و مبانیای است که کارگزاران مورد توجه قرار میدهند. من بیشتر نگران جریان بعضی از کارگزاران خودمان هستم تا مردم؛ آن قسمت را باید درست کرد. مشارکت سیاسی ایران در آینده، مشروط به عملکرد مسئولین ما است. یعنی در واقع مسئولین در بحث ایجاد رضایت بیشتر و کاهش محرومیت -که محرومیتهای مختلفی وجود دارد- و بحث سعهصدر سیاسی برای تمام جریانهای سیاسی – اجتماعی باید وارد عرصه رقابت بشوند. به نظر میرسد مسئله ما در افزایش یا کاهش مشارکت سیاسی، بیشتر در رفتار و کارکرد مسئولین نهفته است تا در نگاه مردم.
/انتهای پیام/