گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ فوتبال همواره عجین با پدیدههای سیاسی بوده است؛ پدیدههایی که گاهی همراستا و همسو با رویدادهای ورزشی، یک اینهمانی ازآنچه در یک جامعه یا نظام سیاسی میگذرد را رقم زده و گاهی هم ساز مخالف میزند. فوتبال بیش از آنکه سرگرمی تلقی شود، یک نوع کنشگر در سطح عمیق جامعه میتواند باشد که به فراخور تاریخ اجتماعی در هر کشوری که دارای سبقهای در این ورزش باشد، متأثر و مؤثر بوده است. مستند «یک ملت، یک ضربان» تلاش میکند تا با بررسی چند برهه خاص تاریخی - اجتماعی در تاریخ معاصر ایران از دوره قاجار و آشنایی ایران با آوازه ورزش فوتبال تا دوره پهلوی اول و خصوصاً دوره پهلوی دوم و یک دهه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، برخی رویدادهای فوتبالی را همتراز با رخدادها و بزنگاههای سیاسی - اجتماعی در جامعه ایران بررسی کند؛ این بررسیها عمدتاً بر محور نوعی تحلیل و بررسی ترکیبشده با نگاههای تازه است که کمک میکند در ذهن بیننده این تصور تقویت شود که فوتبال صرفاً سرگرمی نیست و میتواند همپای امواج اجتماعی و سیاسی در یک جامعه محل بحث و چالش و حتی تغییرات و کنشهای اجتماعی با محوریت مردم باشد.
این مستند به تهیهکنندگی و کارگردانی محمدحسن یادگاری تهیه و از شبکه مستند سیما پخش شده است.
روایت مقدمه؛ واردات فوتبال
این مستند در بدو شروع به تاریخ حضور ورزش فوتبال در کشور ایران اشاره میکند که مصادف با ایام سلطنت مظفرالدینشاه قاجار بوده است. حتی شاه قاجار بعد از مواجه با این ورزش در عین تعجب برای جلوگیری از به زعم او سردرگمی بازیکنان فوتبال برای تصاحب توپ، میگوید به هر بازیکن یک توپ داده شود! این ایام برابر با دورهای است که انگلیسیها قصد دارند تا به امضای قراردادی، اکتشاف نفت در ایران را آغاز کنند و این دوره را میشود اولین زمان ورود ورزش فوتبال به ایران دانست. این مستند به بیکفایتی و کودنی شاه قاجار، در کنار حضور نفتی انگلیسیها در ایران و آوردن فوتبال به کشور و ساخت اولین استادیوم فوتبال توسط مهندسان انگلیسی در شهر مسجدسلیمان، اشاره میکند.
ورود فوتبال به پایتخت؛ همجوار با نظام آموزشی
این مستند حدود سال ۱۳۰۰ که همزمان با قدرتگرفتن رضاخان است را بهعنوان زمان حضور فوتبال در شهر تهران معرفی میکند که در این راستا انجمنی تحت عنوان انجمن ترقی و پیشرفت فوتبال در تهران تشکیل میشود و در کنار آن در تهران در مدرسه آمریکایی یا همان دبیرستان البرز فعلی، آموزش رسمی فوتبال آغاز میشود. این دوره را میشود بهنوعی شروع رسمی فوتبال در تهران دانست. این مستند تلاش میکند تا آموزش و توسعه و گسترش ورزش فوتبال را در کنار سیاستهای تفریحات عمومی رضاخان، در کنار نظام آموزشی معرفی کند.
تنش سیاست و فوتبال
این مستند در تشریح وجه انسجامبخش بازی فوتبال خصوصاً میان تماشاگران، به بازی خاص تیمهای شاهین و دارایی در سال ۱۳۴۲ که همزمان با آغاز دهه چهل و جریان انقلاب سفید است اشاره میکند؛ این بازی اولین مسابقه قهرمانی کشور در آن سال بوده که در این بازی شاه به همراه ملکه به استادیوم امجدیه رفته تا تماشاگر این بازی باشند؛ اما در کمال تعجب، تماشاگران شاهین با توهین از شاه استقبال کردند و فشار تماشاگران به حدی شد که شاه ورزشگاه را ترک کرد و بازی هم نیمهکاره ماند. گویی کارگردان مستند این معنا را القا میکند که چهبسا از همان ابتدا، پدیدة شکاف میان یک تیم حکومتی شاهنشاهی و تیم مردمی در فوتبال ایران وجود داشته است؛ شکافی که از مدیران به تماشاگران سرایت کرد و در نهایت به انسجام رسید. این مسئله، یکی از خاصیتهای فوتبال که همان یکیشدن است را بالاخره در آن سالها عیان کرد.
شکلگیری آبی و قرمز با ریشههای تضاد شاهنشاهی و مردمی
این مستند تلاش میکند تا مسئله دوگانه قرمز و آبی را در آن دوره تاریخی متأثر از ریشه جدال سیاسی میان سیاسیون معرفی کند.
بعد از آنکه کار تیم شاهین به انحلال ختم میشود، بازیکنان آن به تیمی تحت عنوان پرسپولیس به مدیریت فردی تحت عنوان علی عبده میروند و شاکله اصلی تیم پرسپولیس با دارایی شخصی عبده شکل میگیرد؛ در مقابل با وجود تیم تاج که متصل به مدیریت تیمسار خسروانی - از نظامیهای دارای نفوذ در دربار - بود، دوگانه آبی و قرمز از همان جا شکل میگیرد تا جدال دو مدیر باشگاه فوتبال، در دو قطب غیر درباری و درباری، رنگ تازهای نسبت به گذشته به خود بگیرد. پرسپولیس از حامیان سیاسی قدرتمند و مخالفان سیاسی برخوردار بود و در مقابل، تیم تاج حمایت یکی از متنفذین دربار را با خود داشت. این مستند تلاش میکند تا مسئله دوگانه قرمز و آبی را در آن دوره تاریخی متأثر از ریشه جدال سیاسی میان سیاسیون معرفی کند.
این مستند در ابتدای قسمت دوم، به مسابقات جام ملتهای آسیا در سال ۱۹۶۸ در تهران میپردازد؛ با این تمایز که ایران در کنار سایر ستارههای ورزشی خود، حالا در فوتبال نیز ستارههایی را به جامعه ورزش معرفی کرده بود. ایران در ورزشگاه امجدیه تهران، ضمن اقدام به پذیرش میزبانی این مسابقات، یک دوره سیاسی خاص را پشت سر میگذاشت که به طور مثال بعد از کودتای سال ۱۳۳۲ و بازگشت شاه و قدرتیابی مجدد او، اسرائیل را نیز بهعنوان یک متحد در کنار خود داشت؛ لذا حضور اسرائیل در این مسابقات، ضمن تحریککردن احساسات عمومی، منجر میشد تا ایران یکی از دورههای حساس سیاسی - ورزشی خود را پشت سر بگذارد و سیاست بهاجبار خود را به فوتبال تحمیل میکرد. این مستند تلاش میکند تا این دورهها و احوالات زمانی که ذکر شد را با روایتی ملتهب ارائه کند؛ روایتی که التهاب توأم آن در خدمت فرم اثر است.
ایران - اسرائیل؛ نقطه آغاز فوتبال سیاسی در ایران
مستند تلاش میکند تا بیان کند بازی اسرائیل و ایران در فینال جام ملتهای آسیا ۱۹۶۸ منجر شد تا فوتبال ایران به دو دوره پیش و پس از خود تقسیم شود؛ از این جنبه که ایران از این بازی به بعد با توجه به تنفر عمومی نسبت به اسرائیل در کشور، عملاً وارد فضا و دورهای از ورزش فوتبال شد که خواهناخواه فوتبال با سیاست و مسائل سیاسی به طور عینی و مستقیم عجین شد؛ لذا از این تاریخ به بعد، گویی حاصلِ یک کنش اجتماعی و جمعی به بهانه فوتبال را هواداران این ورزش آموختند و پذیرفتند که در کنار هواداری فوتبال، میشود از این ورزش برای تخلیه هیجانات ناشی از رویدادهای سیاسی داخلی و خارجی بهره برد؛ مسئلهای که در دههها بعد، خود را به گونههای مختلف و متنوع در بستر هواداری فوتبال نشان داد.
فوتبال با طعم انقلاب
این مستند همزمان با روایت مقدمات حضور تیم ملی فوتبال ایران برای مسابقات جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین، تلاش میکند تا از حال و هوای آن روزهای ایران در جریان التهاب سخت منتهی به بیشتر شعلهورشدن انقلاب در ایران روایت کند؛ لذا اشاره میکند که یک ماه پیش از حضور ایران در جام جهانی، این تیم به فرانسه سفر میکند تا مقابل تیم ملی فوتبال فرانسه یک بازی تدارکاتی انجام دهد. در این بازی عدهای از جوانان انقلابی ایران که در فرانسه مقیم بودند، پیش از این بازی اقدام به نوشتن شعار مرگ بر شاه روی زمین چمن استادیوم میکنند تا پیامی حاکی از عمومی شدن مخالفت با شاه، از پاریس به تهران مخابره شود، حال در شرایطی که در ایران دستگاه شاهنشاهی با دولت آموزگار تلاش میکرد تا در مقابل موج انقلابی مردم ایران که تا ماههای نزدیک به بهمن ۵۷ دائماً پرخروشتر میشد، وضعیت را عادی کند؛ این بخش از روایت مستند، زمینهای را فراهم میکند تا شکل روایت متفاوت شود؛ نظر به اینکه به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی در اواخر همان سال، دوره تازهای از فوتبال ایران پس از انقلاب که حاوی روایتهای فراوان و خاصی بود، شروع میشد. این زمینهسازی برای روایت فوتبال در چند ماه مانده به پیروزی انقلاب، منجر به ایجاد مقدمهای میشود تا روایت فوتبال در دستگاه شاهنشاهی به روایت سرگذشت فوتبال در ایران پس از انقلاب اسلامی منتهی شود.
جام جهانی ۱۹۷۸ و روانشناسی ورزشی
گفته میشود که پس از شکست ایران در مسابقات جام جهانی ۱۹۷۸ آرژانتین در مقابل هلند قدرتمند، ایران در دومین بازی باید به مصاف اسکاتلند میرفت و بیم آن را داشت تا از این تیم بهسختی شکست بخورد؛ تیمی که انگلیس را برای رسیدن به جام جهانی پشت سر گذاشته بود، از این رو فرانک اوفارل، سرمربی پیشین تیم ملی ایران در رختکن تیم ملی حاضر شده و دقایقی بازیکنان را تحتتأثیر صحبتهای انگیزشی خود قرار داده و آنها را به لحاظ روحی - روانی آماده بازی میکند، بهگونهای که آنها در مقابل اسکاتلند، خیلی عادی و روان بازی کردند؛ در این بخش از مستند میشود به خلاصة روایتی از اثرگذاری روانشناسی ورزشی، آنهم در بزرگترین رویداد فوتبالی جهان در آن سالها توسط تیم ملی ایران توجه کرد که این مستند بدان پرداخته است.
تیم ملی فوتبال تعطیل شد!
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی عدهای از جریانها با اعتقاد به اینکه فوتبال امری وقتگذران است و در امتداد دوباره آمریکایی شدن فرهنگ کشور است، فوتبال را بهسوی تعطیلی بردند
به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی عدهای از جریانها با اعتقاد به اینکه فوتبال امری وقتگذران است و در امتداد دوباره آمریکایی شدن فرهنگ کشور است، فوتبال را بهسوی تعطیلی بردند؛ لذا فوتبال در کشور تا نزدیک به دو سال تعطیل شد و این باعث شد تا بازی در زمینهای خاکی اوج بگیرد و بهگونهای شد که برخی ملیپوشها به جامهای بزرگی در زمینهای خاکی رفتند که مجبور بودند گاهی در یک روز سه بازی کنند. این مستند تلاش میکند تا در این مقطع به روزهای ابتدای پیروزی انقلاب اشاره کند و وضعیت فوتبال - خصوصاً فوتبال ملی - را در آن بازه زمانی روایت کند. بر هر ترتیب تیم ملی فوتبال تحت عنوان تیم تهران با پشتوانهای که از دوران حشمت مهاجرانی از قبل انقلاب هنوز به همراه داشت، موفق میشود در سال دوم پیروزی انقلاب درحالیکه هیچ مسابقه تدارکاتی را تجربه نکرده بود، نتایج خوبی را در مسیر رسیدن به المپیک مسکو به دست آورده و راهی این مسابقات شود؛ البته به دلیل حمله شوروی به افغانستان، ایران با تحریم این المپیک، علیرغم آنکه جواز حضور در المپیک را به دست آورده بود، راهی این مسابقات نشد.
سرنوشت فوتبال پس از انقلاب؛ استفتاء از امام (ره) و پاسخ هوشمندانه ایشان
امام (ره) در پاسخی مثبت و روحیهبخش به فوتبال - برخلاف تندروها - عنوان میکنند که همانطور که رزمندگان در جبهه مشغول دفاع هستند، جبهه شما فوتبالیستها، همان زمین مسابقه است و نشاطی که شما به مردم پشتجبهه میدهید، اجر جنگ رزمندگان را دارد.
این مستند به وضعیتی اشاره میکند که پس از انقلاب، جو تبلیغاتی از ناحیه برخی اعضا و جریانهای تندرو منجر شده بود تا این مسئله رواج یابد که فوتبال در پیش از انقلاب ایجاد شده بوده تا مردم سرگرم شوند و از دین زده شوند و حال باید این عامل به تعطیلی و خاموشی گرایش یابد. در سال ۵۹، بهواسطه ارتباطات خوب علی پروین با مرحوم حاج سید احمد خمینی که علیرغم نقش خود در کنار امام (ره) در گذشته یکی از فوتبالیستهای بسیار خوب بوده و ازاینجهت با برخی فوتبالیستها مانند علی پروین و داریوش مصطفوی ارتباط داشته است و باهم در فوتبال رقابتهایی را برگزار کرده بودند، استفتایی از امام (ره) گرفته میشود؛ امام (ره) در پاسخی مثبت و روحیهبخش به فوتبال - برخلاف تندروها - عنوان میکنند که همانطور که رزمندگان در جبهه مشغول دفاع هستند، جبهه شما فوتبالیستها، همان زمین مسابقه است و نشاطی که شما به مردم پشتجبهه میدهید، اجر جنگ رزمندگان را دارد. این مستند تلاش میکند تا با بازخوانی این حرکت مهم امام (ره)، بار دیگر مسئله فوتبال در زمانهای بحرانی و همچنین نحوه مواجه و تعیین تکلیف نهایی آن هم در شرایط تاختوتاز متحجرین و تندرویها در اوایل انقلاب خصوصاً از سوی یک فقیه آگاه و جامعالشرایط همچون امام خمینی (ره) عنوان کند.
مسابقات فوتبال جام ملتهای آسیا در بزنگاه شروع جنگ تحمیلی
این مستند به طور مبسوط و با ریتمی مناسب، حوادث حضور ایران در جام ملتهای آسیا در کویت در ایام ابتدایی جنگ تحمیلی را روایت میکند؛ این مستند از سویی نگرانی بازیکنان از سرنوشت خانوادههایشان در کشور در ایام شروع جنگ و همچنین رفتار ناجوانمردانه کویت و شانتاژ خبری صدام پیرامون تصرف شهرهای ایران را روایت میکند و از سوی دیگر تضعیف روحیه تیم ملی فوتبال برای بهرهبرداریها توسط کویت در این شرایط در بازی مقابل ایران را روایت میکند؛ به هر ترتیب این مسابقه فوتبال، شکلِ غیرورزشی به خود گرفته بود و بازی فینال آن سال با شکلی غمبار و شکننده و با برد کویت، برای ایران و بازیکنان به خاطرهای تلخ و فراموشنشدنی در تاریخ فوتبال تبدیل میشود؛ در این بین روایت حسن روشن - مهاجم تیم ملی در جام ملتهای آسیا در کویت - از شهادت برادرش در روزهای ابتدایی جنگ و دریافت این خبر تلخ از خانوادهاش، ازجمله روایتهای تأثیرگذار این بخش از مستند است.
جام دوستی! ایران و عراق، پس از جنگ تحمیلی
این مستند پس از آنکه به روایت تلخ سال ۵۹ و همزمانی مراحل حذفی جام ملتهای آسیا در کویت با آغاز جنگ تحمیلی اشاره میکند؛ به مسابقاتی میرسد که در کشور کویت تحت عنوان جام دوستی در سال ۱۳۶۸ یعنی یک سال پس از آتشبس، با حضور ایران و عراق و چند کشور دیگر برگزار شد. این مستند تلاش میکند تا در این بخش به روایت این نکته بپردازد که فوتبال یک روی خود را به ایران در ابتدای جنگ نشان داد و حالا در قالب جام دوستی در سال ۱۳۶۸ باید با دشمنی که تا یک سال پیش با آن میجنگید، در زمین مسابقه فوتبال، رقابت میکرد. از جمله مهمترین روایتها در این بخش، روایت علی پروین است که به وضعیت آن سالها و حضور سفارت ایران در کویت در هتل تیم ملی اشاره میکند. گویا سفارت ایران تلاش میکرده تا توصیههایی را به ملیپوشان در راستای همان خاطرات و وضعیت نهچندان حسنه روابط میان دو کشور پس از جنگ داشته باشد. این روایت تلاش میکند صورت دیگری از فوتبال در ایام پس از جنگ را نشان دهد؛ همچنین تلاش میکند تا عنوان کند این رویداد فوتبالی در این مقطع، متأثر از کنشهای سیاسی میان دو کشور پس از جنگ تحمیلی بوده است؛ بهگونهای که به فراخور شکلگیری زمینههای صلح میان دو کشور در حوزه فضای سیاسی و دیپلماتیک، از ملیپوشان ایران خواسته میشده تا آنها نیز برخورد حسنه با فوتبالیستهای عراقی نداشته باشند! گویی همپای فرازوفرودها در میدان دیپلماسی، جنگی دیگر اما این بار در زمین چمن مسابقه فوتبال بین تیم ملی دو کشور درگرفته بوده است. ایرانیها میل به برد داشتند و تیم ملی عراق نیز بیمناک از باخت و عقوبت و مجازاتهای احتمالی از سوی صدام، به دنبال پیروزی بود؛ حال که نتیجه این مسابقه بدون گل مساوی شد!
سوت پایان؛ تحلیل نهایی
درمجموع این اثر مستند، یک سناریوی نسبتاً مشخص و هدفمند را دنبال میکند. همچنین از منظر سوژهیابی و تا حدودی روایت، در نوع خود متفاوت است؛ لذا روایت تاریخ در کنار مرور تاریخ فوتبال ایران مورد دقت نظر قرار گرفته است. این مستند اشاره به برهههای خاص زمانی در تاریخ فوتبال ملی مانند جام ملتها و جام جهانی و وضعیت فوتبال ملی پس از پیروزی انقلاب خصوصاً جام ملتهای آسیا در کویت در ایامی که جنگ تحمیلی آغازشده بود، دارد.
این مستند از سویی نگرانی بازیکنان از سرنوشت خانوادههایشان در کشور در ایام شروع جنگ و همچنین رفتار ناجوانمردانه کویت و شانتاژ خبری صدام پیرامون تصرف شهرهای ایران را روایت میکند و از سوی دیگر تضعیف روحیه تیم ملی فوتبال برای بهرهبرداریها توسط کویت در این شرایط در بازی مقابل ایران را روایت میکند
این اثر به نحو خوب و مؤثری از تصاویر آرشیوی در خلال روایتها استفاده کرده است که موجب شده به جذابیت اثر افزوده شود. لازم به ذکر است که ازجمله تدوینهای مناسب در این مستند به روایت بازی تیم ملی ایران مقابل کویت در جام ملتهای آسیا مربوط است؛ لذا ترکیب مناسب در این تدوین با تصاویر حمله و موشکباران عراق علیه ایران، ازجمله بخشهای اثرگذار این مستند است.
در لحظات پایانی از قسمت پنجم این مستند عنوان میشود که فوتبال ایران در ایام پس از جنگ، از یک ورزش ملی در سطح تراز اول آسیا به یک ورزش هفتگی تنزل جایگاه پیدا میکند؛ این نکته مهم، در شکل روایت و فرم اثر نیز بهخوبی ارائهشده است. مستند تلاش میکند تا بگوید تیم ملی فوتبال ایران پس از انقلاب توانست در زمان کوتاهی خود را دوباره بسازد و همان تیم ملی فوتبال طلایی ایران در آسیا را به رخ بکشد؛ اما ضربهای که تیم ملی فوتبال پس از جنگ تحمیلی دید، ضربهای کاری بود که منجر شد آقایی تیم ملی فوتبال ایران در آسیا افول کند و بهنوعی پایان یابد.
افزون بر آنچه پیرامون نگاه این مستند به مقوله جنگ و فوتبال گفته شد، این مستند وضعیت تیم ملی فوتبال ایران در کویت و همزمان هجوم صدام به ایران در جریان جنگ تحمیلی را بهخوبی روایت کرده است، لذا در پسِ این روایت، میشود به وضعیت آن روزگار و افول تدریجی فوتبال تراز اول ایران در آسیا بهواسطه جنگ تحمیلی تا حدودی پی برد.
این مستند توانسته در فرم اثر، یک همجواری میان رویداد نتیجه مساوی بدون گل ایران و عراق در مسابقات جام دوستی در کویت با آتشبس میان دو کشور ایجاد کند؛ گویی واقعاً فوتبال میتواند سایهای از روابط دیگر بین دو کشور در زمین مسابقه باشد. همچنین این اثر توانسته تا حدودی یک پیوند معنایی میان غیرقابلپیشبینی بودن یک دیکتاتور در تراز صدام و شبه واسطهگری کویت و نقش فوتبال در این بین و قربانی شدن فوتبال دو کشور عراق و کویت در جریان جنگ با هم را در یک جا به بستر روایت فرمی بسپارد که در این اثر قابلتوجه است و مجموعاً یک پایانبندی نسبتاً متفاوت را برای آن پدید آورده است.
/ انتهای پیام /