گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «جرمی کونیندیک» [1]، مقام ارشد سابق امدادرسانی در دولت بایدن و رئیس فعلی سازمان بینالمللی پناهندگان در یادداشتی که وبسایت «فارن افیرز» آن را منتشر کرده است بهشدت از عملکرد دولت بایدن در جنگ غزه انتقاد میکند. به گفته وی نتانیاهو به بسیاری از توصیههای بشردوستانه دولت بایدن در غزه عمل نکرد چرا که بهخوبی میدانست عدم اجرای این توصیهها هیچ عواقبی در پی نخواهد داشت. «کونیندیک» تأکید میکند در سایه بی عملی دولت بایدن و ممانعت اسرائیل از رسیدن کمکهای بشردوستانه به غزه بحرانی انسانی در این منطقه طی یک سال گذشته تشدید شد. وی مینویسد اشتباه استراتژیک و خلاف حقوق بینالملل بایدن این بود که ارسال کمک به غزه را منوط به برقراری آتشبس کرده بود در حالی که غلطبودن این راهبرد هم به لحاظ انسانی و هم به لحاظ حقوقی و سیاسی در شرایط کنونی محرز شده است. البته نویسنده با این فرض این یادداشت را نوشته است که بایدن به دنبال توقف کشتار و کاهش درد و رنج ملت فلسطین بود؛ اما برخی از کارشناسان در خود آمریکا بر این باور هستند بایدن اگر میخواست میتوانست جلوی نتانیاهو را بگیرد و در واقع او خود نمیخواست که مانع این جنایتها شود.
آمریکا فقط تماشاچی بود
در تاریخ ۱۳ اکتبر (۲۲ مهر) «آنتونی بلینکن» و «لوید آستین»، وزرای امور خارجه و دفاع آمریکا، نامهای به دولت اسرائیل ارسال کردند. در این نامه، آنها نگرانی عمیق خود را درباره موانعی که اسرائیل بر سر راه کمکهای انسانی به غزه در جریان عملیات نظامی اسرائیل ایجاد کرده، ابراز کردند. در این نامه به صراحت اشاره شده بود که طبق قوانین آمریکا، دولت این کشور موظف است فروش سلاح و همکاریهای امنیتی با دولتهایی که مانع از تحویل کمکهای ارائهشده توسط ایالات متحده میشوند را معلق کند. همچنین، به اسرائیل مهلت ۳۰ روزهای داده شد تا «اقدامات فوری و مستمری» برای معکوس کردن بحران انسانی رو به وخامت غزه اتخاذ کند. در این نامه مجموعهای از اقدامات مشخص را که انتظار میرفت اسرائیل انجام دهد، از جمله افزایش چشمگیر تعداد کامیونهایی که میتوانند وارد غزه شوند، لغو دستورات تخلیه اجباری که میلیونها نفر را بیخانمان کرده و متوقف کردن قوانین پیشنهادی که مانع از تلاشهای آژانس امدادرسانی و کاریابی سازمان ملل برای پناهندگان فلسطینی در خاورمیانه (UNRWA) برای کمک به غیرنظامیان فلسطینی میشود، مشخص شده بود.
از روزهای اولیه جنگ، بایدن و مشاوران ارشدش بارها از اسرائیل خواستند تا از تلاشهای امدادرسانی انسانی محافظت کند. اما آنها در حالی که دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تقریباً کل جمعیت غزه را آواره و بیخانمان کرده، بسیاری از فلسطینیها را به گرسنگی کشانده، از دسترسی گروههای امدادی به نوار غزه جلوگیری کرده و کارکنان سازمانهای امدادی و بشردوستانه را میکشت، فقط تماشاچی بودند.
اسرائیل درباره هیچ یک از این شرایط تا مهلت تعیینشده، اقدام مؤثری نکرد. زمانی که سازمان بینالمللی پناهندگان و هفت گروه امدادی برجسته دیگر تجزیه و تحلیل دقیقی از ۱۹ اقدام مشخصی که دولت آمریکا از اسرائیل خواسته بود، انجام دادند، دریافتند که اسرائیل هیچ اقدام معناداری در ۱۵ مورد از آنها انجام نداده و تنها به طور جزئی به چهار مورد باقیمانده پاسخ داده است. با این حال، دولت جو بایدن از اعمال هرگونه مجازاتی به اسرائیل بهخاطر این شکست خودداری کرده و استدلال کرد که اقدامات نیمهکاره و وعدههای مبهم پاسخ کافی محسوب میشود.
این مسئله ممکن است بارزترین نمونه از شکست وحشتناک دولت بایدن در عدم پاسخگوکردن اسرائیل بهخاطر نادیدهگرفتن تعهدات انسانیاش در جنگ غزه باشد. اما این تنها مورد نیست. از روزهای اولیه جنگ، بایدن و مشاوران ارشدش بارها از اسرائیل خواستند تا از تلاشهای امدادرسانی انسانی محافظت کند. اما آنها در حالی که دولت بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، تقریباً کل جمعیت غزه را آواره و بیخانمان کرده، بسیاری از فلسطینیها را به گرسنگی کشانده، از دسترسی گروههای امدادی به نوار غزه جلوگیری کرده و کارکنان سازمانهای امدادی و بشردوستانه را میکشت، فقط تماشاچی بودند.
نتایج در غزه خود گویای همه چیز است: امروز، تخمین زده میشود که ۵۰,۰۰۰ کودک به درمان سوءتغذیه نیاز دارند. تنها چهار مورد از ۱۹ نانوایی پشتیبانیشده توسط «برنامه جهانی غذا» فعال هستند و فقط ۱۷ بیمارستان از ۳۶ بیمارستانی که غزه قبل از جنگ داشت، به طور جزئی فعال هستند. یونیسف تخمین زده است که ۹۵ درصد مدارس غزه آسیبدیده یا تخریب شدهاند و بیش از ۱.۹ میلیون نفر—۹۰ درصد جمعیت غزه—به طور اجباری بیخانمان شدهاند.
نتانیاهو درست فرض کرده بود
امروز، تخمین زده میشود که ۵۰,۰۰۰ کودک به درمان سوءتغذیه نیاز دارند. تنها چهار مورد از ۱۹ نانوایی پشتیبانیشده توسط «برنامه جهانی غذا» فعال هستند و فقط ۱۷ بیمارستان از ۳۶ بیمارستانی که غزه قبل از جنگ داشت، به طور جزئی فعال هستند. یونیسف تخمین زده است که ۹۵ درصد مدارس غزه آسیبدیده یا تخریب شدهاند و بیش از ۱.۹ میلیون نفر—۹۰ درصد جمعیت غزه—به طور اجباری بیخانمان شدهاند.
موانع اسرائیل برای تحویل کمکها و الزامات و خواستههای مطرحشده در نامهای که بلینکن و آستین به اسرائیل ارسال کردند، در اصل چیز جدیدی نبودند. اسرائیل به مدت بیش از یک سال کنترل تقریباً مطلقی بر شرایط انسانی در غزه داشته است و حرکت محمولههای کمک و سازمانهای امدادی را کنترل کرده است. نیروهای ارتش اسرائیل به مدت طولانی بزرگترین تهدید برای ایمنی کارکنان امدادی در آنجا بودهاند؛ تعداد کارکنان کشته شده سازمانهای بشردوستانه در غزه از آغاز جنگ بیشتر از مجموع سایر نقاط جهان بوده است.
عدهای از مقامات ارشد ایالات متحده در طی سال اخیر نگرانی عمیق خود را از این که دولت اسرائیل از انجام چندین اقدام برای کاهش شرایط فاجعهبار در غزه امتناع میکند، ابراز کردهاند. «سامانتا پاور» [2]، رئیس آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده، در فوریه ۲۰۲۴ (بهمن ۱۴۰۲) به طور علنی از گلوگاههایی که دولت اسرائیل برای جریان کمکها ایجاد کرده، انتقاد کرده و از این موضوع ابراز ناامیدی کرد که کارکنان امدادی «باید بدانند که میتوانند کار خود را بدون اینکه مورد هدف تیر قرار بگیرند و کشته شوند، انجام دهند». «لیندا توماس-گرینفیلد» [3] نماینده دائم آمریکا در سازمان ملل در تاریخ ۹ اکتبر ۲۰۲۴ (۱۸ مهر ۱۴۰۳) به شورای امنیت گفت که «اقدامات دولت اسرائیل»، از جمله بستن مرزها و محدودیتهای جدید اداری بر تحویل کمکها، «رنج در غزه را تشدید میکند». «دیوید ساتر فیلد» [4] که بهعنوان فرستاده انسانی بایدن به غزه از اکتبر ۲۰۲۳ تا آوریل ۲۰۲۴ (مهر ۱۴۰۲ تا فروردین ۱۴۰۳) خدمت کرده بود، پس از ترک این مقام به طور علنی مطرح کرد که اسرائیل امکانات کافی برای کاهش رنج غیرنظامیان غزه دارد، اما «اراده» برای انجام این کار «هرگز وجود نداشته است.» و در سپتامبر (شهریور) گذشته، «پروپوبلکا» گزارش داد که هر دو آژانس «اداره توسعه بینالمللی آمریکا» (USAID) و اداره پناهندگان وزارت امور خارجه آمریکا به طور صریح به بلینکن اطلاع دادهاند که اسرائیل به طور عمدی در مسیر کمکهای انسانی آمریکا مانعتراشی میکند.
نامهای که بلینکن و آستین ارسال کردند، به طور رسمی، هرچند تلویحی، مسئولیت مستقیم اسرائیل در شرایط غیرقابلقبول غزه را تأیید کرد. اما نتانیاهو به نظر میرسد درست فرض کرده است که اگر اسرائیل به خواستههای مطرحشده در نامه پاسخ ندهد، هیچ عواقبی در پی نخواهد داشت. در واقع، از زمان ارسال این نامه، بحران انسانی در غزه بدتر شده است. هر دو برنامه جهانی غذا و کمیته بررسی قحطی که نهاد جهانی صادرکننده پیشبینیهای قحطی است، بهتازگی هشدارهای جدیدی صادر کردهاند مبنی بر اینکه عملیات اسرائیل شمال غزه را به قحطی قریبالوقوع سوق میدهد.
شکست تلاشهای دیپلماتیک آمریکا برای بهبود شرایط انسانی غزه ریشه در دو نقص اساسی دارد: اول، ترکیب دیپلماسی انسانی با دیپلماسی آتشبس در حالی که مذاکرات آتشبس به بنبست رسیده بود؛ و دوم، عدم اراده سیاسی در بالاترین سطوح دولت برای پاسخگو نگهداشتن اسرائیل نسبت به تعهدات انسانیاش تحت قوانین بینالمللی و قوانین آمریکا. اولین نقص در استراتژی ایالات متحده در اوایل جنگ ایجاد شد. «برت مک گورک» [5] مشاور ارشد بایدن در اظهاراتی در نوامبر ۲۰۲۳ (آبان ۱۴۰۲) نظر ایالات متحده را بیان کرد: «تأمین آتشبس، اصلیترین اقدام دولت آمریکا برای بهبود شرایط انسانی در غزه است و در واقع، احتمال بهبود شرایط ممکن است حماس را به پذیرش امتیازاتی ترغیب کند.» او گفت: «آزادسازی [تعداد] زیادی از گروگانها منجر به وقفه قابلتوجهی در جنگ میشود... و افزایش چشمگیر کمکهای انسانی به همراه میآورد».
این اظهارات باعث خشم گروههای امدادی و حقوقدانان شد که بر این نکته تأکید کردند که مشروط کردن دسترسی به کمکهای انسانی به این شیوه بهوضوح قوانین جنگ را نقض میکند. کاخ سفید تلاش کرد تا بخشی از این اظهارات را پس بگیرد و در مکالمات خصوصی با نمایندگان گروههای امدادی استدلال کرد که دولت در واقع فقط در حال اذعان به یک پویایی موجود بوده است.
یک آتشبس طولانیمدت بهطورقطع میتوانست منجر به افزایش چشمگیر تلاشهای کمکهای انسانی شود. اما آمریکا با شرطبندی روی آتشبس فشار بر اسرائیل را برای کاهش رنج مردم غزه به مدت یک سال به تأخیر انداخت. اسرائیل در این مدت همچنان آزاد بود تا در تحویل کمکها به غزه مانعتراشی کند، بهشرط اینکه بتواند دولت بایدن را در مذاکرات طولانی آتشبس معطل کند.
اما حقیقت این است که دولت بایدن خود در تلاشهای مذاکرهایاش منطق کمک در برابر گروگانها را پذیرفته است. مقامات دولت به طور عمومی و در مذاکرات خصوصی با گروههای امدادی استدلال کردند که بهترین راه برای افزایش جریان کمکها، تأمین یک آتشبس است و بنابراین تلاشهایشان برای آتشبس به طور مؤثر بهعنوان مؤلفه اصلی دیپلماسی انسانیشان عمل کرده است. یک آتشبس طولانیمدت بهطورقطع میتوانست منجر به افزایش چشمگیر تلاشهای کمکهای انسانی شود. اما آمریکا با شرطبندی روی آتشبس فشار بر اسرائیل را برای کاهش رنج مردم غزه به مدت یک سال به تأخیر انداخت. اسرائیل در این مدت همچنان آزاد بود تا در تحویل کمکها به غزه مانعتراشی کند، بهشرط اینکه بتواند دولت بایدن را در مذاکرات طولانی آتشبس معطل کند. این وضعیت به اسرائیل اجازه میداد تا بدون انجام هیچ اقدامی برای حل بحران انسانی در غزه، به فرایند مذاکرات ادامه دهد.
اشتباه استراتژیک دولت بایدن
دو هدف کاهش بحران انسانی در غزه و دستیابی به آتشبس هرگز نباید به این شدت به هم مرتبط میشدند. قوانین بینالمللی بهروشنی بیان میکنند که نمیتوان از امداد انسانی بهعنوان ابزاری برای فشار بر یک جمعیت غیرنظامی استفاده کرد. این کار به معنای مجازات جمعی بوده و یک جنایت جنگی آشکار است. از نظر قانونی، یک طرف درگیر جنگ موظف است که تلاشهای امدادی را برای غیرنظامیان تسهیل و از آنها محافظت کند، بدون توجه به وضعیت مذاکرات آتشبس، حماس و اسرائیل حق ندارند که رفاه غیرنظامیان فلسطینی در غزه را بهعنوان اهرمی برای مذاکره استفاده کنند.
فراتر از بعد قانونی، ارتباط بین امداد انسانی و آتشبس یک اشتباه استراتژیک بود. اکنون مشخص شده است که اقدام اسرائیل در محدود کردن امداد رسانی در غزه، موضع مذاکرهای حماس را تضعیف نکرد؛ بلکه موضح این گروه را با مشروعیت زدایی از اسرائیل در عرصه بینالمللی جسورانهتر کرد. تأمین آتشبس مستلزم سطحی دست نیافتنی از همسویی دیپلماتیک بین حماس، که ایالات متحده نفوذ کمی بر آن دارد، و اسرائیل، که ایالات متحده تمایلی به دیکته کردن استراتژی جنگی آن نداشته است، داشت. پیونددادن این دو مسیر، کمکهای انسانی را به موضوع دشوارتری از هماهنگی دو طرف درگیری با شرایط آتشبس گره زد.
این وضعیت نباید به این شکل میبود. اسرائیل بدون توجه به موضع حماس کنترل عمده عملیات امدادی در غزه را در اختیار دارد و میتواند اقدامات بیشتری برای تسهیل جریان کمک انجام دهد. دولت آمریکا باید از نفوذ قابلتوجه خود بر دولت اسرائیل استفاده میکرد تا دیپلماسی انسانی را بر اساس شرایط خود دنبال کند و اسرائیل را بهخاطر مانعتراشیاش پاسخگو کند. تراژدی کامل عدم تمایل دولت بایدن برای استفاده از نفوذش بر اسرائیل را میتوان با در نظر گرفتن تأثیر قابلتوجهی که در مدتزمان کوتاهی که بخشی از آن نفوذ را به کار برد، درک کرد.
استراتژی ایالات متحده در پیونددادن کمکهای انسانی با آتشبس یک اشتباه بود. مهمترین بهبودها در سیاستهای اسرائیل درباره دسترسی به کمکهای انسانی پس از افزایش فشار ایالات متحده در ماههای ابتدایی امسال اتفاق افتاد و این پیشرفتها پس از کاهش این فشار بهسرعت از بین رفتند. در ماه فوریه (بهمن ۱۴۰۲) بایدن یک یادداشت امنیت ملی صادر کرد که از بلینکن خواسته بود بررسی کند آیا اسرائیل با ممانعت از کمک به غزه، قوانین آمریکا را نقض میکند یا خیر و نتایج این بررسی را در ماه می (اردیبهشت ۱۴۰۳) به کنگره گزارش دهد. در این زمان ورود کمکها به غزه به پایینترین سطح خود رسیده بود و کمیته بازنگری قحطی اولین هشدار خود را درباره قحطی قریبالوقوع در غزه صادر کرد که این موضوع ضرورت بررسی بلینکن را بیشتر کرد.
بلینکن به کنگره ایالات متحده گزارش داد که اسرائیل به شرایط یادداشت فوریه بایدن عمل میکند و مانع کمکها به غزه نیست. اما با برداشته شدن این نظارت، ارتش اسرائیل حمله ویرانگر خود را در رفح آغاز کرد، منطقهای که در آن زمان نیمی از جمعیت غزه در آن پناه گرفته بودند. با وجود هشدارهای ایالات متحده مبنی بر اینکه هر عملیاتی در رفح باید از عملیات بشردوستانه محافظت کرده و از فلسطینیهای بیخانمان حمایت کند، عملیات انجامشده هیچکدام از این موارد را رعایت نکرد.
اسرائیل سپس، در اول آوریل (۱۳ فروردین ۱۴۰۳) طی یک حمله هوایی چهار تن از کارکنان «آشپزخانه مرکزی جهانی» را کشت. در یک تماس پرتنش با نتانیاهو بلافاصله پس از این کشتار، بایدن یک اولتیماتوم صادر کرد که اسرائیل باید کمکها به غزه را تسهیل کرده و اقداماتی جدیدی برای حفاظت از کارکنان بشردوستانه اتخاذ کند. درست روز بعد، دولت اسرائیل به برخی از امتیازاتی که قبلاً با آنها مخالفت کرده بود، تن داد: موافقت کرد که یک گذرگاه مرزی جدید برای ورود کمک به غزه شمالی باز کند، اجازه داد کمکها از طریق بندر اشدود اسرائیل عبور کند و با ایجاد یک کریدور جدید برای کمک به غزه از اردن موافقت کرد. این امتیازات تأثیر سریعی داشتند. در ماه آوریل (فروردین ۱۴۰۳) بیش از هر ماه دیگری در جریان جنگ، کمک به غزه سرازیر شد. مصاحبههای سازمان بینالمللی پناهندگان با فلسطینیها و نمایندگان سایر گروههای امدادی نشان میدهد که این تغییرات به طور معناداری شرایط را بهبود بخشیده و از شروع پیش بینی شده قحطی جلوگیری کرد.
اما این پیشرفتها پایدار نبود. در تاریخ ۱۰ می (۲۱ اردیبهشت)، بلینکن به کنگره ایالات متحده گزارش داد که اسرائیل به شرایط یادداشت فوریه بایدن عمل میکند و مانع کمکها به غزه نیست. اما با برداشته شدن این نظارت، ارتش اسرائیل حمله ویرانگر خود را در رفح آغاز کرد، منطقهای که در آن زمان نیمی از جمعیت غزه در آن پناه گرفته بودند. با وجود هشدارهای ایالات متحده مبنی بر اینکه هر عملیاتی در رفح باید از عملیات بشردوستانه محافظت کرده و از فلسطینیهای بیخانمان حمایت کند، عملیات انجامشده هیچکدام از این موارد را رعایت نکرد. حدود یک میلیون فلسطینی دوباره با کمترین اطلاع و بدون حمایت آواره شدند.
اسرائیل گذرگاه مرزی رفح را بست و گذرگاه «کرم شالوم» را تقریباً برای گروههای امدادی غیرقابلدسترسی کرد که بهاینترتیب مجاری اصلی کمک به غزه مسدود شد. همچنین، سازمانهای امدادی مجبور به تخلیه رفح شدند که بهعنوان مرکز اصلی لجستیک و کارکنان برای عملیات امدادی در کل غزه تبدیل شده بود.
حملات اسرائیل به رفح ضربهای به تلاشهای بشردوستانه برای کمک به فلسطینیهای رنجدیده بود و هرگز بعد از این حملات کمکهای بشردوستانه به غزه بهبود نیافت. دولت بایدن بهجای تهدید به کاهش حمایت نظامی از اسرائیل، همانطور که پس از حمله به «آشپزخانه مرکزی جهانی» انجام داد، تصمیم گرفت که برای هشدارهای خود اقدام مؤثری انجام ندهد. کاخ سفید به تمرکز بر تأمین آتشبس برگشت و اولویتهای بشردوستانه در پسزمینه محو و به حاشیه رانده شدند. تا زمان ارسال نامه در اکتبر (مهر) هیچ تلاش عمدهای از سوی ایالات متحده برای بهبود شرایط انسانی در غزه انجام نشد.
سال ازدسترفته
یک تناقض غمانگیز این است که در سال ۲۰۱۸، گروهی از مقامات آینده دولت بایدن -از جمله مشاور امنیت ملی، وزیر امور خارجه، مدیر اطلاعات ملی، سفیر ایالات متحده در سازمان ملل و مدیر آژانس توسعه بینالمللی ایالات متحده- یک نامه سرگشاده نوشتند و در آن استدلال کردند که برای وادارکردن یک متحد سرسخت آمریکا به رعایت تعهدات انسانی خود، واشنگتن باید آماده باشد تا حمایت نظامی خود را تعلیق کند. طرف خاطی در آن زمان عربستان سعودی بود.
این نامه از حمایت «چک سفید» دونالد ترامپ رئیسجمهور وقت آمریکا از کمپین نظامی رهبریشده توسط عربستان سعودی در یمن انتقاد میکرد که باعث بروز یک فاجعه انسانی شده بود. در این نامه نویسندگان با زبانی که به طرز عجیبی موضع آینده آنها نسبت به اسرائیل را پیشبینی میکرد، «حماقت حمایت بدون قید و شرط» را محکوم کردند. تلاش آمریکا برای استفاده از وعده کمک نظامی آینده بهعنوان «ابزاری برای فشار به ائتلاف [عربی] برای رعایت حقوق بشردوستانه بینالمللی» به گفته آنها، یک شکست کامل بود. اگر مقامات بایدن به توصیههای خود در مورد غزه عمل کرده بودند، ممکن بود جانهای بیشماری را نجات دهند. در عوض، اکنون مانع چندانی بر سر راه قحطی در شمال غزه و تشدید ویرانی که دیگر نقاط این سرزمین را دربرگرفته، وجود ندارد.
چشمانداز مردم غزه با به دستگرفتن کنترل قدرت توسط ترامپ در کاخ سفید بهاحتمال زیاد بدتر میشود، زیرا دولت آینده او نشان داده است که دست نتانیاهو را بازتر خواهد کرد. اما عدم تمایل بایدن به گذاشتن وزن واقعی پشت سخنانش، فرصت تقویت دسترسی مردم غزه به کمکها قبل از رسیدن به این زمان را از بین برد. رنج مردم غزه بهعنوان یک نقطهضعف در کارنامه بایدن باقی خواهد ماند و از یادها نخواهد رفت.
https://www.foreignaffairs.com/united-states/bidens-greatest-failure-gaza
[1] . Jeremy Konyndyk
[2] . Samantha Power
[3] . Linda Thomas-Greenfield
[4] . David Satterfield
[5] . Brett McGurk
/انتهای پیام/