گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ یک تیم از پزشکان انگلیسی که اواخر دسامبر ۲۰۲۳ تا نهم ژانویه ۲۰۲۴ (دیماه ۱۴۰۲) برای کار در بیمارستان شهداءالاقصی به غزه رفته بودند، از وضعیت سیستم بهداشتی غزه روایتهای قابل تأملی را بازگو کردهاند. در این بخش با مرور و بازخوانی روایت پزشکان از حضور و درمان مجروحان در غزه، به واگویههای پزشکان انگلیسی میپردازیم.
غزه تبدیل به جهنم شده است
«نیک مینارد»، جراح انگلیسی که برای خدمترسانی به بیماران به غزه رفته بود، زمانی که بازگشت از سختی عملهای جراحی بر اثر نبود تجهیزات لازم پزشکی و تجربیاتی که در این مدت به دست آورده بود، اینطور گفت: «کمبود داروی مُسکن به شکل خاصی نگرانکننده است. ما بسیاری از کودکان را دیدیم که از سوختگیهای وحشتناکی درد میکشند و در واقع آن چیزی که در غزه رخ میدهد، تخریب عامدانه کل سیستم بهداشت است.»
مینارد توضیح داد: «بعد از عبور از گذرگاه مرزی رفح به غزه، اولین چیزی که توجه من و همکارانم را جلب کرد، تراکم بالای جمعیت آوارگان فلسطینی بود که موجب ازدحام در آن مکان شده بودند. آن چیزی که من در غزه دیدم، بسیار بدتر از حد توقع بود. در بیمارستان شهداءالاقصی، وحشتناکترین جراحات را دیدم که تصور نمیکردم در زندگی شغلی خود آن را مشاهده کنم. من و همکارانم تعدادی از کودکان را دیدیم که دچار سوختگیهای کشنده شده بودند. برخی از آنها دست و پایشان قطع شده و برخی از ناحیه قفسه سینه و شکم جراحات کشندهای داشتند که نیازمند اقدامات پزشکی لازم بود. درحالیکه این افراد روی زمین افتاده بودند و در واقع غزه تبدیل به جهنم شده بود.»
این پزشک انگلیسی گفت: «کودکی ششسالهای را دیدم که در اتاق اورژانس روی زمین افتاده بود و تعداد کافی پزشک در بیمارستان وجود نداشت که به او رسیدگی کند. هیچکدام از اعضای خانوادهاش هم همراه او نبودند و این کودک از سوختگیهای بهشدت دردناک و جراحتهایی باز که در سینهاش بود، رنج میکشید. او را فوراً به قسمت ریکاوری بردیم و، چون آنجا تخت خالی و یا برانکارد کافی وجود نداشت، اقدامات پزشکی لازم را روی کف زمین برای او انجام دادیم.» مینارد، اسرائیل را متهم به هدفگرفتن سیستماتیک ساکنان غزه و زیرساختهای سیستم بهداشت نوار غزه میکند و میگوید: اگر همه دنیا با هم اقدام کرده و اسرائیل را مجبور به آتشبس کنند، غزه امکان نجاتیافتن دارد و جامعه جهانی نیز بایستی از اقدامات بازسازی در نوار غزه پس از جنگ، پشتیبانی حمایت کند. [1]»
بیمارستانهایی بدون یک متر جایِ خالی!
«دبورا هرینگتون»، متخصص زنان و زایمان یکی دیگر از پزشکان انگلیسی است که در غزه حضور یافت و روایت خود را از وضعیت بیمارستان شهداءالاقصی، اینگونه بیان میکند: «نمیتوانم توضیح دهم که چقدر ترسناک بود. افرادی بودند که نهتنها در ساختمان بیمارستان بلکه در اطراف آن نیز به مراقبت نیاز دارند. چادرهایی در اطراف بیمارستان نصبکرده بودیم که پر از کودکان مجروح بود. مشاهده این صحنهها تأثیر عمیقی بر روح و روان من گذاشته است. تعداد بسیار زیادی از کودکان با سوختگیهای جدی، قطع عضو و جراحات وحشتناک وارد بیمارستان میشدند و تجهیزات بیمارستان برای چنین تعداد زیادی کافی نبود. وضعیت بیشتر مجروحانی که به بیمارستان میآمدند، بسیار وحشتناک بود. ظرفیت بیمارستان قادر به رسیدگی به این تعداد از مجروحان نبود. در جایجای بیمارستان، افرادی منتظر معالجه بودند که اکثر آنها بهشدت مجروح شده بودند. علاوه بر این، بستگان افراد بیمار و آواره نیز وجود داشتند. حتی بهاندازه یک متر جایی در بیمارستان خالی نبود.»
غزه، دردناکترین تجربه من شد
«جیمز اسمیت»، پزشک اورژانس که در چندین منطقهِ شاهد درگیری و تنش کار کرده و درگیریها و بحرانها متعددی دیده است، گفت: «من یکی از تیم پزشکی ۹ نفره بودم که در غزه کار میکردند. بخش اورژانس که مجهزترین بخش بیمارستان است، در پاسخگویی به تعداد بیماران پذیرش شده با مشکل مواجه بود و علاوه بر کسانی که از بیمارستانهای دیگر آواره میشدند، بسیاری از کارکنان بیمارستان، کارمندان مراقبتهای بهداشتی فلسطینی هستند.»
این پزشک انگلیسی با بیان اینکه اکثر وسایل اولیه پزشکی در دسترس نبود، گفت: یک روز گاز و باند لازم برای پانسمان زخمها تمام میشد و روز بعد، مورفین! من سالها برای بسیاری از سازمانهای بشردوستانه کار کردهام و بیماران را در بسیاری از مناطق درگیری دیدهام. اما هرگز در این مقیاس و شدت جراحتها و سوختگیهای دردناک ندیدهام. غزه، واقعاً بزرگترین رویدادی بود که تابهحال تجربه کردم. شاهد موارد مرگبار بسیاری بودهام؛ از سوختگیهایی که پوست و ماهیچهها را از بین برده تا استخوانها و همچنین شاهد قطع عضوهای وحشتناک زیادی در غزه بودم.» [2]
اینجا همه زندگی را با هم تقسیم میکنند
«غسان أبوسته»، پزشک انگلیسی فلسطینیالاصل است که به مدت ۴۳ روز در غزه مشغول خدمترسانی به بیماران و مجروحان در بیمارستان شفاء و معمدانی شد. او در گفتوگو با واشنگتنپست بیان کرد: «هرآنچه که من در زندگیام انجام دادم، مرا به این نقطه سوق میداد و این مکانی بود که شایسته است در آن باشم.»
ابوسته بهصورت داوطلبانه و همراه با سازمان پزشکان بدون مرز در نهم اکتبر ۲۰۲۳ (۱۷ مهرماه ۱۴۰۲) دقیقاً دو روز بعد از شروع طوفان الاقصی، وارد غزه شد. این جراح انگلیسی، ایامی که در غزه بود را اینطور روایت کرد: «پسری سهساله که نامش را به یاد ندارم، دست و پایش قطع شد. فردا که برای اطمینان از حالش به او سر زدم، زنی که پسر مجروحش در تخت کناری بود، او را در آغوش گرفته و به او و پسرش غذا میداد. این کودک سهساله هیچ خانوادهای نداشت. این نوع رفتارها، از روی محبت و دوست داشتن است و مردم از همدیگر استقبال و پذیرایی میکنند و در طول جنگ، به کسانی که خانهشان را از دست دادهاند، اجازه میدهند در خانهشان بمانند. ما در اینجا شاهد از بین رفتن رفتار فردگرایی و بازگشت به زندگی جمعی قدیمی هستیم. بهطوریکه هر چیزی را اعم از غذا، دارو و حتی منزلشان را با هم تقسیم میکنند. اینجا کودک ۱۲ سالهای را میبینی که به مرد خانه تبدیل شده است. چون او بین فرزندان، بزرگتر از همه و مادرش هم زخمی است، به همین دلیل مسئول حفاظت از خانواده و انجام امور مهم خانواده با اوست.»
ابوسته با ذکر یک خاطرهای گفت: «یکبار یک آرایشگری پیش ما در بیمارستان آمد و گفت که میخواهد ریش همه را بتراشد. چون همگی شبیه آدمهای غارنشین شده بودیم! به همین خاطر ما همگی به یکی از اتاقهای طبقه بالا در ساختمان بیمارستان رفتیم و مقابل آینه نشستیم تا نوبتمان شود. این آرایشگر اقدام به تراشیدن ریش و کوتاهکردن موهای ما کرد و ما از این سخاوت و کرم او خوشحال شدیم و از لحاظ ظاهری، به شرایط عادی بازگشتیم.»
این پزشک فلسطینیالاصل، کودکی را به یاد میآورد که صورتش از خاک پوشیده شده بود و از شدت زخم و شکستگی در دو پایش درد میکشید. یکی از پزشکان هم و غمش این بود که گل و خاک را از صورت این کودک پاک کند تا بتواند او را بشناسد. منطقهای که کودک در آن زخمی شده بود، منطقه محل سکونت آنها نیز بود. این پزشک به یکباره روی دو زانو افتاد و گفت: «خانه ما را هدف گرفتند. سپس آنجا را ترک کرد! برای اینکه فهمید حضور برادرزادهاش در اینجا به معنای حضور اعضای دیگر خانواده در بیمارستان است.»
ابوسته روایت دیگری از روزهای حضورش در بیمارستانهای غزه میگوید: «زن بارداری بود که ترکشی به شکمش اصابت کرده بود. خوشبختانه مامایی پیدا کردیم که توانست عمل سزارین برای او انجام دهد و ناگهان بعد از این همه کشتار، صدای نوزادی را شنیدیم و گویی برای اولینبار بود که طی چهل روز گذشته صدای زندگی را میشنیدیم.»
ابوسته پس از جنایت معمدانی در ۱۷ اکتبر که منجر به شهادت ۵۰۰ فلسطینی شد؛ درحالیکه لباس پزشکی بر تن داشت در بین پیکرهای شهدا حضور یافت و بهعنوان یک شاهد زنده و پزشک در مقابل دوربینها قرار گرفت و شدت این جنایت را برای دنیا روایت کرد. او که مثل برخی پزشکان حاضر در غزه، با انتشار پستها و مطالبی درباره جنایات اسرائیل در غزه به شکل روزمره در هفتههای اول جنگ، نقش مهمی در افشای جنایتهای این رژیم درحق مردم غزه ایفا کرده است، در دادگاه کیفری بینالمللی و همینطور در حضور پلیس انگلیس نیز علیه جنایتهای اسرائیل شهادت داد و گفت: «این شهادت او بهعنوان یکی از نجاتیافتگان از جنایت معمدانی ارائه میشود. همچنان که نوع جراحاتی که او در این مدت مداوا کرده و سلاحهای ممنوعه بینالمللی که (علیه مردم غزه) مورداستفاده قرار گرفته، در تاریخ مستند خواهد شد. [3]»
این پزشک فلسطینیالاصل بیش از یک ماه در غزه کار کرد. اما پس از بازگشت از غزه از ورود او به کشور فرانسه جلوگیری شد. این اتفاق درحالی رخ داد که قرار بود ابوسته در مجلس سنای فرانسه سخنرانی کند. ابوسته در این خصوص گفت: «پلیس فرانسه گفته؛ آلمان به مدت یک سال او را تحریم کرده و بر این مبنا، او طی یک سال حق ورود به کشورهای اتحادیه اروپا را نخواهد داشت.» این پزشک فلسطینیالاصل در واکنش به اقدام دولت آلمان نیز در شبکه ایکس ابراز کرد: «اروپا شاهدان کشتارجمعی را ساکت میکند، در حالی که اسرائیل آنها را در زندان میکشد.» [4]
ابوسته هنگام بازگشت از غزه در ماه مارس، از سوی دانشجویان بهعنوان رئیس دانشگاه گلاسکو انتخاب شد.
[1] https://aja.ws/wmbnx0
[2] https://fa.shafaqna.com/news/1729161/
[3] https://aja.ws/0zl2n1
[4] https://aja.ws/evdbwq
/انتهای پیام/