گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ برنامه اینترنتی «Democracynow» با دو تن از پزشکان آمریکایی که از غزه بازگشتهاند درباره وضعیت سیستم بهداشتی و درمانی غزه به گفتوگو نشسته است. به گفته این دو پزشک، سیستم بهداشتی و درمانی غزه به دلیل حملات اسرائیل کاملاً از هم پاشیده است و وضعیت آخرالزمانی در این بیمارستانها حکمفرماست. این پزشکان تأکید میکنند که بسیاری از مرگومیرها در غزه بهخاطر بیماری، عفونت و فقدان دارو و امکانات بهداشتی مناسب است. مرگومیرهایی که از چشم جهان پنهان مانده است.
چند ماه بمباران مداوم، محاصره و جلوگیری از دریافت کمک، سیستم بهداشت و درمان غزه را ویران کرده است. وزارت بهداشت فلسطین اعلام کرده است که حدود ششصد هزار فلسطینی در شمال نوار غزه دیگر به هیچ نوع خدمات بهداشتی دسترسی ندارند. سازمان جهانی بهداشت اعلام کرده است که اسرائیل به طور سیستماتیک در حال تخریب سیستم بهداشتی غزه است. سازمان «نجات کودکان» گزارش داده است که حملات اسرائیل به بخش بهداشت و درمان در غزه، به طور میانگین ۷۳ حمله در ماه، بیشتر از هر درگیری اخیر دیگری در جهان است. تنها ۱۱ بیمارستان از ۳۶ بیمارستان موجود در غزه به طور جزئی در حال فعالیت هستند. در آوریل، بزرگترین بیمارستان غزه یعنی بیمارستان «الشفا» در شمال شهر غزه پس از یک محاصره دو هفتهای توسط نیروهای اسرائیلی کاملاً ویران شد. سپس بیمارستان «ناصر» - دومین بیمارستان بزرگ غزه - نیز پس از یک محاصره وحشیانه دیگر توسط نیروهای اسرائیلی در خانیونس ویران شد. پس از خروج سربازان اسرائیلی، فلسطینیها صدها جسد را در گورهای دستهجمعی در هر دو بیمارستان پیدا کردند. اکنون بزرگترین بیمارستان باقیمانده که به طور جزئی در غزه فعالیت میکند، بیمارستان اروپایی غزه در خانیونس است. مانند بسیاری از بیمارستانهای دیگر، این بیمارستان نیز پناهگاه هزاران فلسطینی آواره است. اکنون با دو پزشک که بهتازگی از غزه برگشتهاند و در بیمارستان اروپایی داوطلب بودهاند، همراه هستیم. دکتر «اسماعیل مهر» [1] -متخصص بیهوشی و رئیس مؤسسه غیرانتفاعی امداد پزشکی «ایمانا»- [2] است که بر امدادرسانی در بلایای طبیعی تمرکز دارد. دکتر «مهر» در بیش از ۳۵ مأموریت پزشکی در سطح جهانی شرکت کرده و پنج بار از زمان جنگ ۲۰۰۸-۲۰۰۹ به غزه رفته است. او از «هورنل» نیویورک به ما ملحق شده است. همچنین دکتر «عظیم الهی» [3] - پزشک ریه و مراقبتهای ویژه از «شارلوت» کارولینای شمالی- به ما ملحق شده است که بخشی از تیم پزشکان داوطلب در بیمارستان اروپایی بوده است. دکتر الهی در چندین سفر مأموریت پزشکی بشردوستانه به نقاط مختلف جهان شرکت کرده و در سال ۲۰۱۹ نیز به غزه رفته بود.
غزه شبیه هیچ جا نبود
ما حضور شما را در برنامه «اکنون دموکراسی» خوشآمد میگوییم! «دکتر اسماعیل مهر» با شما شروع میکنیم. آنچه که در غزه مشاهده کردید را برای ما توصیف کنید.
اسماعیل مهر: این سؤال بارها از من پرسیده شده است که چه چیزی را در غزه دیدم. صبح روزی که وارد شدیم، بلافاصله کار خود را در بیمارستان آغاز کردیم. اولین منظرهای که دیدیم تعداد زیادی انسان از کودک و بزرگسال بود که دچار قطع عضو شده بودند. ما با تعداد زیادی از قطع عضوها و کسانی که دو پای خود را از دست داده بودند و همچنین با سی هزار نفر که خارج یا داخل آن بیمارستان زندگی میکردند مواجه شدیم. این افراد اولین تصاویری بودند که ما مشاهده کردیم. این پنجمین باری بود که من به غزه میرفتم، اما هرگز چیزی مانند این دفعه را تا پیش از این ندیده بودم. چیزهایی که در غزه دیدم حتی در سوریه، سومالی، سودان و یمن در گذشته و مناطق تحت تنش و درگیری هم ندیده بودم. هرگز این تعداد قطع عضو شده، ویرانی و افرادی که فقط به دنبال سرپناه بودند را ندیده بودم. این یک تجربهای بود که شبیه هیچ تجربه دیگری نبود.
فرصت تحمل سوگ را نداشتیم
اگر میتوانید درباره بیمارانی که از بیمارستانهای دیگر میآیند و آنچه درباره بیمارستانهای ناصر و شفا شنیدهاید صحبت کنید. درباره این گزارش وحشتناک که درباره گورهای دستهجمعی در هر دو بیمارستان بزرگ منتشر شده است، حرف بزنید.
اسماعیل مهر: شما با سفر به غزه و رفتوآمد به آن دوستان زیادی پیدا میکنید. منظورم از این دوستان، کسانی هستند که من بهشدت نگران سلامتیشان بودم و در مورد اینکه آیا هنوز زندهاند یا نه، خیلی ناراحت بودم. وقتی در بیمارستان اروپایی غزه بودم، با برخی از دوستانم روبرو شدم. آنها از شمال به آنجا منتقل شده بودند و برخی از مشکلات بیمارستان شفا را با من در میان گذاشتند.
هر روز در بیمارستانهای غزه افراد زیادی تنها به دلیل فقدان دارو و امکانات بهداشتی مناسب جان خود را از دست میدهند.
آنها گفتند که وقتی نیروهای اسرائیلی به بیمارستان آمدند، آنجا بودند و برخی از داستانها و اتفاقاتی که رخ داد را به اشتراک گذاشتند. آنها داستانهای افرادی را که دوستان ما بودند و فوت کردند، مانند دکتر «مهدت» - جراح پلاستیکی که کشته شد - و دکتر «احمد» - جراح پلاستیک جوان و مادرش که در شفا کشته شدند و اجسادشان در آنجا پیدا شد - با ما در میان گذاشتند. ما لحظهای مکث کردیم، غصه خوردیم و سپس دوباره به کار خود برگشتیم.
در بیمارستان، «یاسین» پسربچه ۱۱ سالهای را دیدم که هر دو پایش قطع شده بود. من خودم بچه دارم و این حس را درک میکنم. کسانی که اینجا هستند و این صحنهها را تماشا میکنند، خودشان فرزند، نوه، خواهرزاده و برادرزادههایی دارند. تصور کنید که یکی از اعضای خانواده ۱۱ساله شما هر دو پایش را از دست بدهد. در غزه فقط دو مرکز پروتز وجود داشت که به این افراد قطع عضو شده در سرتاسر نوار غزه کمک میکرد و اکنون آنها دیگر وجود ندارند.
همانطور که شما به نابودی سیستماتیک خدمات بهداشتی اشاره کردید، ما این نابودی را به چشم خود دیدیم و تجربه کردیم. هر شب صدای بمبارانها، حملات، پهپادها و توپخانه را میشنیدیم. مانند ساعت، من و دکتر عظیم و دو همکار دیگرم دکتر «شازیه» و دکتر «شریف»، میدانستیم که زمان آن فرارسیده است که به بخش اورژانس برویم. ما ساعتهای طولانی، تا سپیدهدم کار میکردیم و به پزشکان محلی در بیمارستان اروپایی غزه کمک میکردیم تا با ورود تلفات انبوه به بیمارستان، جانهای بیشتری را نجات دهیم. برخی در زمان ورود به بیمارستان مرده بودند و برخی دیگر در حین کار بر روی آنها فوت میکردند و برخی دیگر را میتوانستیم نجات دهیم.
بیمارستان اروپایی غزه تنها بیمارستان عالی و سطح بالایی بود که هنوز باقی مانده است. این بیمارستان به بزرگی مثل شفا یا ناصر نیست و اکنون که حملات در مکانهای دیگر صورت میگیرد، به جز بیمارستان اروپایی غزه، هیچ مکانی وجود ندارد که بتواند چنین تلفات گستردهای را بپذیرد و از مجروحین مراقبت کند؛ بنابراین مجروحین از رفح به بیمارستان اروپایی غزه منتقل میشوند که احتمالاً حدود پنج تا هشت کیلومتر فاصله دارد و سپس خدمات دریافت میکنند.
روزمرگیهای غیر استریل در بیمارستانهای غزه
ویدئوی کوتاهی وجود دارد که تیم شما از برخی از کودکان و افرادی که در بیمارستان اروپایی غزه پناه گرفتهاند، فیلمبرداری کردهاید. بسیاری از آنها چادرهای موقتی را در راهروها برپا کردهاند. دکتر عظیم الهی، اگر میتوانید جو حاکم را توصیف کنید. نهتنها وضعیت بیماران، بلکه افرادی که در آنجا پناه گرفتهاند و بقیه مردم به چه علت میمیرند؟ بمبارانها به طور مستقیم وجود دارد، اما همچنین بیماریها و قحطی قریبالوقوع نیز هست. درباره این موارد صحبت کنید.
عظیم الهی: من آن کلیپ را دیدم و بلافاصله لبخند بر لبانم آمد، زیرا مرا به آن لحظاتی میبرد که در راهروها قدم میزدیم. این لحظات هم بهاندازهای شاد و هم غمانگیز هستند؛ زیرا این افراد آوارههایی هستند که برای سرپناه، برق و غذا، با خانوادههای ازهمگسیخته به بیمارستان آمدهاند. وقتی که بنشینید و با افرادی که در این راهروها با آنها روبرو میشوید تعامل میکنید، بهسرعت متوجه میشوید که خانوادههای گستردهای هستند و به دلیل اعضای خانوادهای که زخمی شدهاند یا اعضای خانوادهای که به دلیل جنگ فوت کردهاند، به هم پیوستهاند.
راهروها - درست همانطور که در آن ویدئو میبینید - پر از افراد آواره هستند. در هر گوشهوکنار، هر پله و هر فضای بیمارستانی که در آن به مراقبت از بیماران میپردازید و رادیولوژیستها در حال بررسی اسکنکردن هستند، بهوسیله افراد آواره اشغال شده است. وضعیت در آنجا بسیار وخیم است، زیرا این همزیستی بین شرایط استریل و درمان پزشکی با زندگی روزمره، در واقع مراقبتهای پزشکی را مختل میکند. به عبارتی دیگر، وجود آوارگان در فضای بیمارستان باعث میشود که پزشکان و کادر درمان نتوانند بهدرستی و با کیفیت لازم، خدمات پزشکی را ارائه دهند. دیدن این تعادل شگفتانگیز در واقعیت واقعاً جالب است؛ زیرا میتوانید در ویدئو شگفتی، شادی و خندهای را که از صدای کودکان شنیده میشود، بشنید؛ اما من میتوانم به شما اطمینان دهم که زندگی آنها بسیار متفاوت است از آنچه که چهرههایشان نشان میدهد.
بیماری بیش از جنگ کشنده است
مسئله بیماری و افرادی که به خاطر گرسنگی ضعیف شدهاند، علاوه بر مرگومیر ناشی از حملات مستقیم چه تأثیری دارد؟
عظیم الهی: بیمارانی که ما در بخش مراقبتهای ویژه پذیرش میکردیم، اغلب بیمارانی بودند که دچار جراحات ناشی از انفجار شده بودند. من پزشک مراقبتهای ویژه بزرگسالان هستم و وقتی به بخش «آیسییو» بیمارستان اروپایی غزه ملحق شدم، متوجه شدم که بیشتر بیماران ما در واقع کودک بودند. بیش از ۵۰ درصد بیماران در بخش مراقبتهای ویژه زیر ۱۶ سال بودند. عمدتاً به این دلیل که در زمان بمبارانها که معمولاً شبهنگام و زمانی که خانوادهها در کنار هم خوابیدهاند، اتفاق میافتد، این کودکان دچار آسیب میشوند. بیمارانی که به بیمارستان میرسیدند، خوششانسترینها بودند. همانطور که دکتر «مهر» اشاره کرد، بسیاری از آنها مرده به بیمارستان میرسیدند و تنها تعداد کمی که قادر به زندهماندن بودند، به «آیسییو» منتقل میشدند.
جراحاتی که ما میدیدیم، مرتبط با تروما بودند؛ بنابراین آنها دچار آسیبهای مغزی، خونریزی زیر شبکیه، خونریزی سخت مغزی و آسیبهای مغزی ناشی از تروما بودند. آنها به تهویه مصنوعی نیاز داشتند؛ زیرا نمیتوانستند بهتنهایی نفس بکشند. عفونتهای زیادی نیز وجود داشت، بهویژه در شرایط پس از عمل، زمانی که تغذیه بیمار تحتتأثیر قرار میگیرد. این موضوع در ایالات متحده، بریتانیا و هر جای دیگر در جهان صادق است. هر جراحی میخواهد بیمار خود را تا حد ممکن تغذیهشده نگه دارد. ما با دادههای واضح میدانیم که بیماران دچار سوءتغذیه در معرض خطر بالاتری برای ابتلا به عفونتهای پس از عمل و عوارض پس از عمل هستند.
تروماهای وحشتناک و جذاب!
من میخواهم همین سؤال را از دکتر اسماعیل مهر هم بپرسم. در غزه افراد بر اثر حملات دچار جراحت میشوند یا بر اثر بیماری و فقدان امکانات میمیرند؟
اسماعیل مهر: دکتر «عظیم» واقعاً یکی از اعضای فوقالعاده تیم ما بود. نقش من در واقع در اتاق عمل بهعنوان پزشک بیهوشی بود؛ اما با تجربهای که داشتیم و تجربه تیممان، اغلب ما بخش اورژانس را مدیریت میکردیم. چیزی که واقعاً میخواهم با بینندگان و جهان به اشتراک بگذارم، این است که موضوع بمبارانها و حملات خیلی جذاب است. میدانید، من از کلمه «جذاب» به طور کنایهآمیز استفاده میکنم، اما جهان بر روی مسائل تروما تمرکز میکند. چیزی که فراموش میکنیم این است که بخشی از مرگومیرها در غزه به دلیل فقدان دارو و امکانات بهداشتی است. مادربزرگی بهخاطر عفونت ادراری مُرد. من مجبور شدم روی او عملیات احیا انجام دهم و او را در بخش اورژانس کدگذاری کنم. سپس به پسرش گفتم که او مرده است. او گفت: «مادربزرگ من فقط یک عفونت داشت.» همانطور که قبلاً اشاره کردید، دیگر هیچ سیستم بهداشتی سالمی وجود ندارد. بیمارستان اروپایی غزه دیگر کاملاً پر شده است.
هرگز این تعداد عضو قطع شده، ویرانی و افرادی که فقط به دنبال سرپناه بودند را ندیده بودم.
همانطور که وقتی من و شما بیمار میشویم، یا فرزند، نوه، خواهرزاده، برادرزاده، عمو یا داییتان مریض میشوند، آنها را به پزشک میبرید. غزه یک سیستم بهداشتی داشت، هرچند بهخاطر محاصره، همیشه قوی نبود، اما هنوز میتوانستید به پزشکتان مراجعه کنید و داروهای قند خونتان را بگیرید. مردی میانسال داشتیم که مجبور شدیم پای او را قطع کنیم؛ چون او برای ماهها بدون کفش بود و عفونت گرفت و متوجه شدیم که او هرگز داروی «گلکوفاژ» یا «متفورمین» خود را مصرف نکرده است. کسانی که دیابتی هستند میدانند که این داروها برای مدیریت قند خون لازم هستند. او به «قانقاریا» مبتلا شد و آنقدر دیر به ما مراجعه کرد که فکر کردیم آن شب خواهد مرد و صبح زود روی او عمل کردیم. او شش ساعت بعد جان باخت.
یک بیمار ۲۰ سالهای که فکر میکنم نامش «آمنه» بود داشتم که دچار نارسایی کبدی شدید ناشی از هپاتیت A بود. میدانید که هپاتیت B و C اشکال بسیار شدیدتری از هپاتیت هستند. هپاتیت A ناشی از آب و غذای غیربهداشتی است. او در برابر چشمان ما در آن اورژانس در حال مرگ بود. مادری که بهخاطر بیتحرکی در یک چادر دچار لخته خون در پایش شده بود و سپس دچار آمبولی ریه شد. هر روز افراد زیادی را در آن اورژانس اعلام مرگ میکردیم که بهخاطر مسائل ساده و ابتدایی میمردند؛ افرادی که در غزه میتوانستند درمان شوند. من پیشتر در غزه دیدهام که این مشکلات درمان میشوند. برای این افراد صدایی وجود ندارد. بله، افرادی هر روز بهخاطر حملات میمیرند، اما جهان در درک مرگومیرهای ناشی از کمبود دارو و فقدان امکانات بهداشتی در غزه، مرگومیرهایی که بهحساب نمیآیند، شکست خورده است.
فجایعی ورای تصور
دکتر مهر! شما در دهها منطقه درگیری در سراسر جهان بودهاید. غزه چه فرقی با سایر مناطق درگیری دارد که در آن بودهاید؟
اسماعیل مهر: نمیشود مقایسه کرد. میدانید! در یک حرفه طولانیمدت وقتی درباره دیدن همه چیز صحبت میکنید، زمانی که میگویید همه چیز را دیدهاید، احساس میکنید که حرفهتان تمام شده است. من نیز در یک مقطع فکر کردم که همه چیز را دیدهام، اما وقتی وارد غزه شدم، متوجه شدم که حتی به آن نزدیک هم نیستم. فجایعی که در غزه دیدم ورای تصورم بود.
من میتوانم آن را با غزه در سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ و همچنین ۲۰۲۲ و ۲۰۲۳ مقایسه کنم. من فرصت داشتم تا به دیرالبلح بروم. این منطقه در شمال خانیونس قرار دارد و باید از خانیونس عبور میکردم تا به بیمارستانهای مختلف ملزومات و داروهایی که داشتیم را تحویل بدهم. تا جایی که میتوانستم ببینم، صحنهای مانند آرماگدون بود. هیچ ساختمانی، هیچ سازهای، هیچ پمپبنزینی، هیچ بیمارستانی، هیچ مدرسهای و هیچ دانشگاهی باقی نمانده بود و بعد، ناامیدی که در اطراف خود در بیمارستان اروپایی غزه میبینید را من نمیتوانم بهخوبی توصیف کنم. نمیتوان آن را وصف کرد.
همه چیز از ۷ اکتبر شروع نشد
میخواهم به یکی از افرادی که در بیمارستان اروپایی ملاقات کردید، یعنی «رافت بدوان» [4] بپردازم. او دربارة وضعیت خود و بستگانش توضیح میدهد که در هنگام خواب، هدف حمله هوایی اسرائیل قرار گرفتند. پسرش زنده ماند، اما بهشدت زخمی شد. او میگوید: «برادرم و همسرش و همة فرزندانش - دو دختر و یک پسر - کشته شدند. همچنین پسرخواهرم توسط آنها کشته شد. ما کاری نمیتوانیم بکنیم. «حَسْبُنَا اللَّـهُ وَنِعْمَ الوَكِيلُ.» غزه و تمام بخش بهداشت و درمان به حمایت شما نیاز دارند. تعداد زیادی زخمی وجود دارد و در تأمین ملزومات پزشکی کمبود داریم. همه ما به کمک شما نیاز داریم.» دکتر مهر، اگر میتوانید در مورد چگونگی تغییر غزه نسبت به سال ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ که به آنجا رفتید صحبت کنید.
تجربهای که ما در غزه شاهد آن بودیم، شبیه هیچ تجربه دیگری در سایر مناطق درگیری جهان نبود.
اسماعیل مهر: بله، همه فکر میکنند که همه چیز از ۷ اکتبر شروع شده است اما این موضوع به ۷۸ سال پیش برمیگردد. از سال ۱۹۴۸ و بهویژه در مورد غزه به اوایل دهه ۲۰۰۰ با تحریمها بر میگردد. همیشه فشار روی سیستم بهداشت و درمان غزه وجود داشته است، اما این فشارها زمانهایی بیشتر یا کمتر بوده است؛ اما در حال حاضر، فشار بر روی سیستم بهداشت و درمان غزه بسیار شدید است. مردم درباره بیمارستانهای باقی مانده از کلماتی مانند نیمه عملیاتی استفاده میکنند. بله، ساختمانهایی وجود دارد و همکاران و برادران و خواهران شگفتانگیزی از بخش بهداشت و درمان هستند که کارهای فوقالعادهای انجام میدهند، اما یک سیستم بهداشت و درمان واقعی برای نجات جان انسانها کاملاً از بین رفته است. میدانید! من هنوز نمیتوانم وضعیت آنجا را توصیف کنم.
آن آقای «رافت بدوان» داروساز است. آن شب را بهوضوح به یاد دارم و مطمئنم که دکتر عظیم هم به یاد دارد. چندین مصدوم شامل زن و کودک به بیمارستان آمدند که برخی از آنها اعضای خانواده او بودند. دیگران هم همسایههای او بودند. خوشبختانه تیم ما در آن جا بودند و توانستیم در کنار هم کار کنیم و در آن شب جانهایی را نجات دهیم. اما چیزی که مرا آزار میدهد این است که هر روز این اتفاق میافتد و هر روز افراد بیگناه جان خود را از دست میدهند.
دکتر الهی! میخواستم نظر نهایی و پیام شما را در حین بازگشت به مطب خود در شارلوت کارولینای شمالی دریافت کنم که چگونه این تجربه شما را تغییر داده است و آنچه را که در اینجا به جامعه پزشکی خواهید گفت را بشنویم.
عظیم الهی: میتوانم بگویم که از تجربه سال ۲۰۱۹ و تجربه فعلیام، آنچه که از مردم غزه متوجه میشوید این است که آنها فقط میخواهند جهان بداند و بفهمد که چه چیزی را تجربه میکنند. شما صدای این آقا را شنیدید که او فقط به دنیا التماس میکند که به مردم غزه کمک کنند و ببینند آنجا چه خبر است. واقعاً درک اینکه چه اتفاقی در حال رخدادن است، دشوار است. فکر میکنم فقط باید چشمانمان را باز کنیم و آنچه در آنجا اتفاق میافتد را با جهان به اشتراک بگذاریم و آنها را در قلبهای خودمان جا دهیم.
https://www.democracynow.org/2024/5/3/gaza_doctors
[1] . Dr. Ismail Mehr
[2] . IMANA Medical Relief
[3] . Azeem Elahi
[4] . Rafat Badwan
/ انتهای پیام /