گزارش وب‌سایت آمریکایی از دستگیری و قتل پزشکان حاضر در غزه؛

پزشکانی که در غزه ناپدید می‌شوند

پزشکانی که در غزه ناپدید می‌شوند
دلیل اصلی این که ارتش اسرائیل پزشکان و کارکنان بهداشت و درمان غزه را به هدف حملات خود تبدیل کرده این است که آنها در تلاش هستند تا از مردم غزه حفاظت کنند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ بیش از ۱۴ ماه از جنگ غزه می‌گذرد؛ جنگی که در آن اسرائیل همه قواعد آمره حقوق بین‌الملل از جمله احترام به بیمارستان‌ها و مراکز بهداشتی و درمانی را زیر پا گذاشته است. به گفته نهادهای بهداشتی غزه، تاکنون بیش از ۱۰۰۰ پزشک، پرستار و کادر بیمارستان‌ها در این جنگ توسط اسرائیل کشته شده‌اند. وب‌سایت آمریکایی «TheIntercept» در گزارشی می‌نویسد «صدها پزشک در طول جنگ غزه ناپدید شده‌اند و اطلاعی از سرنوشت آنها در دست نیست.» بر اساس این گزارش، برخی از پزشکان که از زندان‌های اسرائیل آزاد شده‌اند از شکنجه‌های وحشتناک خود خبر داده‌اند. پزشکانی که «The Intercept» با آنها گفت‌وگو کرده است، می‌گویند اسرائیل عمداً پزشکان و پرستاران را هدف قرار می‌دهد. آنها به جرم تلاش برای نجات جان مردم غزه هدف قرار می‌گیرند.

 

خبری از خالد نیست!

دو ماه از آخرین خبری که «أسید السر» از پسرعمویش - «خالد السر» - جراح بیمارستان «ناصر» در شهر خان‌یونس در نوار غزه شنیده می‌گذرد. قبل از اواخر مارس، به‌اندازه‌ای که زیرساخت‌های ارتباطی تخریب‌شده اجازه می‌داد آن‌ها به طور منظم در تماس بودند. «السر» یک گروه واتساپ پزشکی ایجاد کرده بود که او و «أسید» - که یک رزیدنت جراحی در ایالات متحده است -، پزشکانی از ایالات متحده، بریتانیا و اروپا را برای ارائه مشاوره به همکاران تحت‌فشار خود در غزه عضو گروه کرده بودند.

«أسید» از قول خالد - پسرعمویش - گفت: «او درباره یک جراحت ناشی از گلوله در یک زن ۷۰ساله گزارش داد که این جراحت در سر او بود و واقعاً در آن زمان هیچ جراح مغز و اعصابی در غزه وجود نداشت.» أسید ادامه داد: «خالد آن موارد را به اشتراک می‌گذاشت و از بقیه درخواست کمک می‌کرد.» خالد السر یک راه ارتباطی برای دانش پزشکی جمعی گروه واتساپی بود. او همیشه می‌خواست کمک کند. او همیشه دوست داشت دستانش را به کار گیرد تا مشکل را حل کند و تأثیر فوری بگذارد». در فوریه ارتش اسرائیل به بیمارستان ناصر حمله کرد. این حمله بیمارستان را تخریب کرد و آن را به یکی از مراکز بهداشتی و درمانی ویران‌شده در سیستم پزشکی غزه تبدیل کرد که به‌خاطر بار سنگین موارد و حملات نظامی بی‌وقفه اسرائیل آسیب دیده بود.

نیروهای ارتش اسرائیل بیمارستان را محاصره کرده بودند و زمانی که ما از پنجره‌ها نگاه می‌کردیم، تک‌تیراندازان، ما را هدف قرار می‌دادند.

بااین‌حال، «خالد السر» همچنان کمی خوش‌بینی داشت. آخرین پست او در اینستاگرام در اواسط مارس بارگذاری شد؛ یک ویدئوی کوتاه که نمای خارجی بیمارستان را از روز قبل نشان می‌داد و با پیامی پیروزمندانه همراه بود: «بالاخره پس از بیش از یک ماه قطع برق در بیمارستان ناصر، پرسنل ما توانستند ژنراتور را تعمیر کرده و برق را دوباره به بیمارستان ناصر برگردانند. در دو هفته گذشته، ما در تلاش بودیم تا بخش‌های مختلف بیمارستان را تمیز کرده و آماده بازگشایی دوباره کنیم.»

شش روز بعد، در ۲۴ مارس نیروهای اسرائیلی دوباره به بیمارستان یورش بردند. «أسید» چند روز قبل پرسیده بود که آیا خالد خوب است یا نه؟ ولی هیچ پاسخی دریافت نکرده بود. این آخرین تبادل پیام آن‌ها بود. خویشاوندان او معتقدند که «خالد السر»، همراه با آنچه از پرسنل بیمارستان باقی مانده بود، توسط اسرائیل به اسارت گرفته شده است.

از اوایل نوامبر، گزارش‌هایی از بازداشت و مفقودشدن پزشکان در شمال غزه منتشر شد. طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، حداقل ۲۱۴ نفر از کادر پزشکی غزه توسط ارتش اسرائیل بازداشت شده‌اند. در اوایل ماه می، زمانی که مقامات اسرائیلی از مرگ «عدنان البورش» [1] - جراح مشهور و رئیس بخش ارتوپدی بیمارستان الشفا - خبر دادند، بازداشت و ادعای شکنجه کادر پزشکی غزه در صدر اخبار قرار گرفت. پس از بازداشت در دسامبر، مقامات اعلام کردند که البورش در آوریل در زندان «عوفر» [2] - یک مرکز بازداشت اسرائیلی در کرانه باختری - جان باخته است.

«تلنگ موفوکنگ» [3] - گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد حق سلامت - در بیانیه‌ای اعلام کرد: «پرونده دکتر عدنان، نگرانی‌هایی جدی را به وجود می‌آورد که او پس از شکنجه در دست مقامات اسرائیلی جان باخته است. مرگ او مستلزم یک تحقیق مستقل بین‌المللی است. کشتن و بازداشت کارکنان بهداشت و درمان، یک روش مشروع جنگی نیست. آن‌ها نقش مشروع و اساسی در مراقبت از بیماران و مجروحان در زمان‌های درگیری دارند.»

طبق اعلام وزارت بهداشت فلسطین، البورش یکی از حداقل ۴۹۳ کارمند پزشکی فلسطینی است که از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ در غزه کشته شده‌اند. نیروهای ارتش اسرائیل به طور سیستماتیک بیمارستان‌ها را از شمال تا جنوب نوار غزه هدف قرار داده‌اند و ادعا می‌کنند که حماس در این مراکز فعالیت می‌کند. کادر پزشکی در بیمارستان‌های غزه بارها این ادعا را رد کرده‌اند. اخیراً نیروهای اسرائیلی حملات جدیدی به بیمارستان «کمال عدوان» و «بیمارستان العوده» در شمال انجام دادند و گزارش‌هایی از بازداشت کادر پزشکی بیمارستان العوده منتشر شد.

 

می‌خواستم نشان دهم در غزه چه می‌گذرد

با ورود نیروهای زمینی به جنوب غزه در پایان سال، حملات به بیمارستان‌های شهر خان‌یونس افزایش یافت. در فوریه زمانی که ارتش اسرائیل محاصره بیمارستان ناصر را آغاز کرده بود، «خالد السر» تنها جراح عمومی در آنجا بود. «احمد مغربی» [4] - جراح پلاستیک که قبلاً در بیمارستان ناصر کار می‌کرد - درباره «خالد السر» گفت: «او پزشک بسیار متعهد و فداکاری است.»

این دو پزشک به طور مکرر در شبکه‌های اجتماعی درباره موارد وحشتناکی که به بیمارستان ناصر وارد می‌شدند، پست می‌گذاشتند؛ به‌ویژه زمانی که حملات به این مرکز افزایش می‌یافت و پوشش رسانه‌های بین‌المللی اندک بود. مغربی به The Intercept گفت: «من کودکان و زنان را تکه‌تکه شده در بیمارستان مشاهده می‌کردم» و توضیح داد که چرا شروع به پست گذاشتن در شبکه‌های اجتماعی کرد. وی گفت: «من می‌خواستم به جهان نشان دهم که در غزه چه می‌گذرد.»

آخرین باری که او «خالد السر» را دید، در فوریه بود. مغربی این‌طور به یاد می‌آورد: «نیروهای ارتش اسرائیل، بیمارستان را محاصره کردند و ما محاصره شدیم. بیمارستان به مدت سه هفته تحت محاصره بود. ما واقعاً نمی‌توانستیم از یک ساختمان به ساختمان دیگر برویم. نمی‌توانستیم از پنجره‌ها نگاه کنیم. اگر نگاه می‌کردیم، تیراندازها می‌توانستند به ما شلیک کنند.»

مغربی در اواسط فوریه، در طول نخستین حمله، بیمارستان را ترک کرد. او گفت: «ما آن روز در نیمه‌شب تخلیه کردیم. ارتش اسرائیل یک ایست بازرسی نه‌چندان دور از درب بیمارستان برپا کرد. آن‌ها واقعاً همه را بازرسی کردند. پرستار ما را در ایست بازرسی گرفتند. او به مدت دو ماه بازداشت بود.» در مورد «خالد السر»، «أسید السر» گفت که پسرعمویش بلافاصله پس از تخلیه بیمارستان به رفح رفت تا با والدینش دیدار کند، اما بعد به بیمارستان ناصر بازگشت تا به بازگشایی آنجا کمک کند و به بیماران رسیدگی نماید.

از زمان حمله به بیمارستان در اواخر مارس، تقریباً هیچ خبری درباره «خالد السر» وجود نداشته است. تنها اطلاعاتی که به دست آمده، بیشتر نگران‌کننده بوده تا آرامش‌بخش. اولین مورد این است که آخرین بار «خالد السر» در اواسط آوریل وارد واتساپ خود شده بود. «أسید السر» گفت: «او آخرین بار در تاریخ ۱۲ آوریل آنلاین بود که این وضعیت نشان می‌دهد اسرائیلی‌ها تلفن او را مصادره کرده و به آن دسترسی پیدا کرده‌اند.»

 

کشتار، شکنجه و آزار پزشکان

چند روز بعد، در تاریخ ۱۷ آوریل رسانه «المیادین» مصاحبه‌ای با یک فلسطینی منتشر کرد که خود را «احمد ابوعاقل» [5] معرفی کرد و گفت که توسط اسرائیل بازداشت و سپس آزاد شده است. مغربی به The Intercept گفت که ابوعاقل قبلاً پرستار در بیمارستان ناصر بوده است. ابوعاقل که لباس خاکستری و شلوار راحتی پوشیده بود - که لباس رایج فلسطینی‌های آزاد شده است - گفت که پیامی از پزشکان بیمارستان ناصر که در بازداشت هستند دارد. او گفت: «آن‌ها تحت ضرب و شتم و کشتار و شکنجه دائمی قرار دارند. یک پیام خاص از دکتر «ناهید ابوطعیمه» [6] - مدیر جراحی در مجتمع پزشکی ناصر - وجود دارد. وضعیت او بسیار دشوار است و او تحت شرایط بسیار سخت و تراژیکی رنج می‌برد. او به درمان نیاز دارد و باید به‌سرعت توسط صلیب سرخ دیده شود و آزاد گردد.»

زمانی که من در بیمارستان «کمال عدوان» بازداشت شدم، جزء مجروحین تحت مداوا بودم؛ اما زمانی که در زندان متوجه شدند من جراح هستم، شکنجه من تشدید شد.

ابوعاقل گفت: «یکی از همکاران در کنار من بازداشت بود. نام او «خالد» بود. آن‌ها تمام ریش او را با انبردست در مقابل من کندند. این یکی از صدها موردی است که من می‌شناسم». «أسید» معتقد است که او به خالد السر اشاره می‌کند. درحالی‌که ابوعاقل نگفت کجا بازداشت شده است - جایی که ممکن است خالدالسر هنوز در آنجا باشد - اما «أسید» فکر می‌کند که احتمالاً این مکان، پایگاه نظامی و مرکز بازداشت «سدی تیمان» در بیابان «نقب» اسرائیل بوده است. شواهد متعددی از سوءاستفاده، شکنجه و مرگ بازداشت‌شدگان در سدی تیمان وجود دارد.

یک سخنگوی ارتش اسرائیل در بیانیه‌ای به The Intercept که پس از انتشار این مقاله دریافت شد، به سؤالات خاصی درباره کارکنان بهداشت و درمان در بازداشت پاسخ نداد؛ اما هرگونه سوءاستفاده گسترده از فلسطینی‌ها در بازداشت را رد کرد. سخنگوی ارتش اسرائیل گفت: «بدرفتاری با بازداشت‌شدگان در زمان بازداشت یا در حین بازجویی، ارزش‌های ارتش اسرائیل را نقض کرده و با دستورات ارتش اسرائیل مغایرت دارد و بنابراین به‌شدت ممنوع است.» او افزود: «شکایات مشخصی در مورد رفتار نامناسب به مقامات مربوطه برای بررسی ارجاع داده می‌شود.»

علاوه بر شهادت مبهم ابوعاقل و آن یک نشانه در واتساپ، هیچ اطلاعات یا به‌روزرسانی درباره مکان یا وضعیت «خالد السر» وجود ندارد. «أسید» گفت: «این دلخراش است که هیچ خبری از عزیزانت نداشته باشی. ما نمی‌دانیم او زنده است یا نه. ما نمی‌دانیم حال او خوب است یا نه.»

 

روایت یک جراح از زندان‌های اسرائیل

آن دسته از فلسطینی‌هایی که خوش‌شانس بودند و از زندان آزاد شدند، تصاویری هولناک از آنچه در داخل مراکز بازداشت اسرائیل اتفاق می‌افتد ارائه می‌دهند. در ماه دسامبر، «خالد حموده» [7] - جراح دیگری در بیمارستان «کمال عدوان» در شمال غزه - کار می‌کرد. یک ماه قبل، او از بیمارستان اندونزیایی - جایی که به طور معمول در آن کار می‌کرد - آواره شده بود. در بیمارستان «کمال عدوان»، حموده به‌عنوان بیمار تحت درمان زخم‌های ناشی از حمله هوایی به خانه خانواده‌اش در «بیت لاهیا» بود. در این حمله همسر، دختر، پدر و یکی از برادران او و تعدادی از بستگانش کشته شدند.

حدود ۱۰ روز پس از این حمله، نیروهای اسرائیلی از کادر پزشکی و غیرنظامیانی که در بیمارستان «کمال عدوان» پناه گرفته بودند، خواستند که آنجا را ترک کنند. حموده گفت که به مدیریت بیمارستان گفته شده بود که مردم می‌توانند بدون بازداشت به بیمارستان دیگری بروند. اما این‌طور نشد. «حموده» و برخی از همکارانش توسط ارتش اسرائیل بازداشت شدند.

حموده می‌گوید: «زمانی که به بیمارستان حمله کردند، از همه مردان و جوانان بالای ۱۵ سال و زیر ۵۵ سال خواستند که کارت شناسایی خود را در دست داشته و از بیمارستان خارج شوند.» چشم‌ها و دست‌های آنها بسته شد و به مکان دیگری منتقل شدند. «حموده» از محل انتقال زندانی‌ها خبر نداشت. بلافاصله پس از بازداشت آنها، تصاویر زیادی از ده‌ها زندانی که توسط سربازان اسرائیلی در شمال غزه نگهداری می‌شدند، در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد. در یکی از عکس‌ها، گروهی از مردان برهنه ایستاده بودند و به نظر می‌رسید که یک سرباز در حال عکاسی از آن‌ها است. خیلی زود مردم توانستند یکی از مردان را به نام «حموده» شناسایی کنند.

حموده گفت: «این عکس مربوط به روزی است که ما را در بیمارستان کمال عدوان بازداشت کردند و از ما خواستند که به دوربین نگاه کنیم.» او ادامه داد: «این تنها مدرکی است که نشان می‌دهد من در آن روز بازداشت شدم. تا زمانی که این عکس به دست رسانه‌ها برسد، هیچ‌کس نمی‌دانست چه اتفاقی برای ما افتاده است». حموده گفت که او در نهایت به زندان «سدی تیمان» منتقل شد؛ جایی که او و دیگر زندانیان مجبور بودند به حالت زانو بر زمین بمانند و اگر این کار را نمی‌کردند، مجازات می‌شدند. او گفت: «یکی از زندانیان را مجبور کردند که به مدت حدود سه یا چهار ساعت روی دست‌هایش بایستد.»

حموده به یاد می‌آورد: «متأسفانه وقتی فهمیدند من پزشک و جراح عمومی هستم، با من بدتر رفتار کردند. آن‌ها به من حمله کردند و به پشت و سرم ضربه زدند.» او گفت که سربازان می‌خواستند بدانند آیا درباره اسرائیلی‌های بازداشتی در غزه اطلاعاتی دارد یا نه، اما او چیزی نمی‌دانست. زمانی که او بازداشت بود، دکتر «عدنان البورش» [8] از جامعه پزشکی غزه را دید و شناخت. حموده گفت: «آن‌ها دکتر عدنان را حدود ساعت ۲ یا ۳ بامداد آوردند. او به طرز وحشتناکی مورد بدرفتاری قرار گرفته بود و درد داشت.» حموده ادامه داد: «او به من گفت خالد، مرا زدند و به‌شدت به من حمله کردند.» به گفته حموده، البورش همچنین گفت که دنده‌اش شکسته است. حموده توانست برای البورش دارو و کمی غذا تهیه کند؛ اما دو روز بعد، این پزشک زخمی از آنجا برده شد.

باوجود وضعیت وخیم و شرایط سخت زندان، البورش خبری برای حموده آورد. حموده به یاد می‌آورد که البورش به او گفت: «مادرت در بیمارستان العودة حضور دارد و حالش خوب است. من او را درمان کردم.» حموده برای این پیام بسیار قدردان بود و گفت: «این اطلاعات برای من بسیار بسیار ارزشمند بود؛ زیرا هیچ اطلاعاتی درباره خانواده‌ام - به‌ویژه مادرم - نداشتم؛ بنابراین او را در آغوش گرفتم و پیشانی‌اش را بوسیدم و از او تشکر کردم. چون این تنها امید من بود که وقتی آزاد شوم، او را پیدا کنم.»

 

طبیعی بود که ما پزشک شویم

بعد از سه هفته، حموده آزاد شد. او به The Intercept گفت که او و سایر بازداشت‌شدگان به ایست بازرسی «کرم شالوم» در جنوب منتقل شدند و در نهایت به رفح رفتند. فرزندان باقی‌مانده و مادرش هنوز در شمال بودند و دو ماه زمان برد تا بتواند با آن‌ها دوباره دیدار کند. او خود را خوش‌شانس می‌داند، زیرا آزاد شده است. «حموده» گفت: «تمام همکارانم، پزشکانی که با من بازداشت شدند یا بعد از من یا قبل از من، حدود سه، چهار یا پنج ماه در آنجا نگه داشته شدند. برخی هنوز هم در بازداشت هستند.»

حتی قبل از جنگ، پزشکان در غزه به‌ویژه در میان فراز و نشیب‌ها و محدودیت‌های مرزی اسرائیل و حملات نظامی نقش حیاتی داشتند. حموده می‌گوید: «هر دو یا سه سال، ما در یک جنگ یا حمله‌ای از طرف ارتش اسرائیل گرفتار می‌شویم؛ بنابراین کار ما برای افرادی که در آنجا حضور دارند، مهم است». پدر حموده نیز پزشک بود و می‌خواست پسرش در این مسیر قدم بگذارد. او گفت: «پدرم به من توصیه کرد که پزشک شوم؛ زیرا این کار به مردم سود می‌رساند.»

طبق اعلام سازمان بهداشت جهانی، حداقل ۲۱۴ نفر از کادر پزشکی غزه توسط ارتش اسرائیل بازداشت شده‌اند.

حموده بر این باور است که حفاظت و مراقبت از مردم، دلیل این است که کارکنان بهداشت و درمان به اهداف رایج ارتش اسرائیل در این جنگ تبدیل شده‌اند. او گفت: «این تصادفی نیست. آن‌ها می‌خواهند به خانه‌های کسانی حمله کنند که می‌توانند مجروحان را درمان کنند و شرایط را در شمال غزه تغییر دهند».

«أسید» نیز همین احساس را داشت و گفت که پسرعمویش - «السر» - با این موضوع موافق بود که آن‌ها پزشک شدند تا به مردم کمک کنند. او گفت: «با توجه به میزان کشتاری که اکنون در حال انجام است، ما همیشه به جراحانی نیاز داریم که بتوانند جراحات ناشی از تروما را درمان کنند؛ بنابراین برای من، این یک واکنش طبیعی بود که در غزه بزرگ شوم و همواره تمایل به کمک و درمان مجروحان داشتم.»

پست‌های «السر» در اینستاگرام عمدتاً نشان‌دهنده سیل موارد وحشتناکی بود که به او مراجعه می‌کردند: جریانی پیوسته از غیرنظامیانی که بر اثر ترکش و گلوله‌ها تکه‌تکه شده بودند که با حملات مکرر و فزاینده به بیمارستان ناصر تشدید شده است. یکی از آخرین پست‌های او نویدبخش امیدی بود: دو نوزاد که در روز حمله به بیمارستان در فوریه به دنیا آمده بودند. السر در پست بعدی‌اش به بیرون از بیمارستان رفت و یادآور این بود که جنگ، هیچ‌کس را در غزه بی‌تأثیر نگذاشته است. این یک ویدئوی کوتاه از محله‌اش بود؛ خانه‌ها و ساختمان‌هایی که به تلی از آوار تبدیل شده بودند یا مسیر خانه‌اش که زیر همه این آوارها مدفون شده بود. أسید درباره پسرعمویش خالد گفت: «او همیشه می‌خواست خانواده‌ای تشکیل دهد، بچه‌دار شود، زندگی بسازد و در صلح زندگی کند». با گذشت دو ماه بی‌خبر از «السر»، آن فصل از زندگی‌اش به نظر می‌رسد که به یک احتمال دور از ذهن تبدیل شده است.

«أسید» گفت: «خالد بسیار شجاع بود. او کارش را انجام می‌داد. کار ما به‌عنوان یک جراح نه صرفاً درمان زخم‌ها و ترمیم آن‌هاست، بلکه همچنین دفاع و حمایت از بیمارانمان است. من واقعاً امیدوارم که حال او خوب باشد».

https://theintercept.com/2024/05/24/gaza-palestinian-doctors-hospital-detained-missing-disappeared/

 

[1] . Adnan Al-Bursh

[2] . Ofer Prison

[3] . Tlaleng Mofokeng

[4] . Ahmed Moghrabi

[5] . Ahmed Abu Aqel

[6] . Dr. Nahed Abu Ta’imah

[7] . Khaled Hamouda

[8] . Dr. Adnan Al-Bursh

 

/ انتهای پیام /