شیوه مدیریت مردمی کرونا، روشی جدید در حل مسئله؛
افکار عمومی طی دهه های گذشته اهمیت چشم گیری یافته، لذا تبدیل مقوله ای به مسئله ای اجتماعی می تواند اهرم فشاری برای رسیدن به مطلوب تلقی شود. البته باید این نکته را متذکر شد که مسأله اجتماعی صرفا یک برساخته سیاست و رسانه نیست بلکه ریشه در واقعیتی میان مردم دارد، هرچند که سیاست ویا رسانه می توان به آن گسترش بیشتری دهد.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ کرونا را تقریبا می توان بیماری بی سابقه ای دانست، در گذشته بیماری های واگیر در محدوده های کوچکی گسترش پیدا می کردند، آنها نهایتا اعضای یک شهر و یا چند شهر را در می نوردیدند، اما امروزه، هم به دلیل در هم تنیدگی روابط جهانی و هم به دلیل ویژگی های خاص ویروس کرونا، شاهد یک همه گیری بی سابقه جهانی هستیم که ظرف چند ماه، جایی در این کره خاکی از آن در امان نمانده و به مسئله اول ملل عالم تبدیل شده است. ایده ما آن است که کرونا مدلی از حل مسئله را در پیش رو قرار داد که می توان آن را در حل دیگر مسائل به کار گرفت.

 

مراد از مدل حل مسئله کرونایی چیست؟

هرچند که گرفتار شدن در بازی تعاریف مختلف که هیچ گاه وحدتی نیز نمی یابند، خود می تواند گمراه کننده باشد، اما لازم است پیش از ورود به بحث مراد خود از الفاظ را به نحو اجمال تعریف کرده تا به وضوح مطلب در نزد مخاطب کمک کرده باشیم. در علوم انسانی، مدل را به معنای کوچک شده نظریه و واسطه میان نظریه و واقعیت تعریف می کنند. اما برداشت ما از مدل در اینجا، چیزی شبیه روش است، روشی که به واسطه عناصر مثبت خود می تواند به عنوان یک الگو مورد توجه قرار گیرد.  مسئله نیز در تعریف مورد نظر ما در این نوشتار عبارت است از وضعیت نامطلوب، و یا وضعیتی که لازمه اصلاح را دارد. میان مسئله، مشکل، بحران و معضل نیز تفاوت هایی وجود دارد اما ما در اینجا از تفاوت ها چشم پوشی کرده و آنها را به یک معنا به کار می بریم، پس مدل حل مسئله کرونایی که در این نوشتار به کار می رود مراد آن روش و شیوه ای است که جهت اصلاح مشکلات ناشی ویروس کرونا، همچون جلوگیری از همه گیری ویروس، کاهش مرگ و میر، حل مشکلات اقتصادی ناشی از آن، تأمین و پشتیبانی کالاهای بهداشتی مورد نیاز و... به کار می رود.

 مدل حله مسئله کرونایی چه نوع مدلی است؟

اما حالا لازم است که به موضوع اصلی بحث بپردازیم؛ سبک و روش مدیریت کرونا چه بوده و چه ویژگی هایی داشته که از آن می شود به عنوان یک مدل یاد کرده و آن را الگویی برای دیگر بخش ها به شمار آورد؟ تبدیل کرونا به مسئله اجتماعی راه کاری است که می توان از آن به مدل حل مسئله کرونایی یاد کرد. در توضیح مسئله اجتماعی «سعید معید فرا» جامعه شناس و استاد دانشگاه می گوید:

«در دانش جامعه‌شناسی، حوزه ای داریم به نام مسائل اجتماعی که به پدیده‌هایی می‌گوییم که مورد توجه عموم مردم قرار می‌گیرد و به‌شدت حائز اهمیت می‌شود. البته تعداد این مسائل اجتماعی زیاد نیست. ما در هر جامعه ای با اندک مسائل اجتماعی باید مواجه باشیم. گرچه ممکن است مشکلات متعددی در جامعه وجود داشته باشد، اما در بین آن مشکلات، به موضوعاتی مسئله اجتماعی می‌گوییم که تقریبا قاطبه مردم آن را مورد توجه قرار می دهند و برایشان مهم است و آن را به عنوان یک مشکل جدی تلقی می کنند.»[1]

این روش هیچ گاه جدید نبوده، بلکه همواره در گذشته، جهت رسیدن به اغراض گوناگون از آن استفاده می شده است، در چند سال گذشته نیز با توجه به گستردگی فضای مجازی در میان مردم، تلاش برخی جریان های داخلی و یا معاند برای رسیدن به مقصود خویش و و یا ممانعت از اقدامی، تبدیل کردن آن موضوع به مسئله اجتماعی بوده است. افکار عمومی طی دهه های گذشته اهمیت چشم گیری یافته، لذا تبدیل مقوله ای به مسئله ای اجتماعی می تواند اهرم فشاری برای رسیدن به مطلوب تلقی شود. البته باید این نکته را متذکر شد که مسأله اجتماعی صرفا یک برساخته سیاست و رسانه نیست بلکه ریشه در واقعیتی میان مردم دارد، هرچند که سیاست ویا رسانه می توان به آن گسترش بیشتری دهد.

مدل های مهار کرونا

در زمینه مدل های کنترل کرونا به نحو کلی از ابتدا، دو شیوه محل بحث بوده است، نخست مدل چینی که سخت گیری های گسترده و قرنطینه شدید اجزاء تشکیل دهنده آن هستند و سپس مدل اروپا که به مدل انقباضی و انبساطی مشهور شد. در این مدل دولت سخت گیری های موقتی را اعمال نموده تا هنگامی که آمار کرونا کاهش یابد، سپس محدودیت ها را لغو کرده تا چرخ های اقتصاد به گردش در آیند، بعد از آن و با بالاگرفتن مجدد تب کرونا، سختگیری ها شروع می شوند. مدل چینی را شاید بتوان مختص به کشور های شرق آسیا دانست، ویژگی های نژاد زرد همچون تابعیت بالا و اضمحلال در جمع[2]، بنیه اقتصادی چین و دولت مقتدر آن از جمله مواردی هستند که امکان اخذ و اقتباس از الگوی چین را دشوار و در مواردی غیر ممکن می کند. برای مثال هنوز در فضای وب می توانید تصویر شلیک سربازان چینی به کسانی که از اردوگاه قرنطینه کرونایی ها قصد فرار را دارند بیابید، طبیعتا چنین اقدامی در کشور ما، در صورت وقوع منجر به نوعی بحران اجتماعی و چه بسی شورش های دسته جمعی شود، لذا دولت ما میل به سمت الگوهای مدیریت اروپایی پیدا کرد.

جریان غیر رسمی مدیریت کرونا

 چیزی که در اینجا بیشتر محل بحث بوده، جریان بعضا غیر رسمی و فاقد پشتوانه حاکمیتی است[3] که در دل سیاست های مدیریت کرونایی کشور شکل گرفته و نقش چشم گیری در کنترل و بهبود شرایط ناشی از کرونا داشت. راه اندازی کارگاه های مردمی تولید ماسک و مواد ضد عفونی، کمک های معیشتی مردم به یکدیگر، طرح شهید قاسم سلیمانی جهت پیشگیری و آگاه سازی و ده ها مورد دیگر از جمله اقدامات جریان مردمی حل مسئله کروناست که در صورت فقدان آن شاهد فجایع بیشتری بودیم. اعتراضات شدید مردمی در هلند، آمریکا، اسپانیا و... به محدودیت های کرونایی  نشان از آن دارد که برنامه حاکمیت ها، بدون مساعدت های مردمی ابتر می ماند. لذا در اینجا می توان از موضوعی سخن گفت به نام« مدل حل مسئله مردمی» که کرونا به ما نشان داد این مدل نه در مسائل سیاسی که قابلیت استفاده در همه مسائل را دارد.

در ادامه پرونده، به الزامات این مدل، نسبت و نقش آن با دولت ها، چگونگی بهره گیری در حل مشکلات دیگر و در نهایت مصادیق تاریخی آن می پردازیم

 

 

[1] https://b2n.ir/884793

[2] برای مطالعه بیشتر در این زمینه رجوع کنید به: آوینی، سید مرتضی: « راز سرزمین آفتاب»

[3] لبته مراد از این سخن، منفک دانستن حاکمیت ازمدل حل مسئله مردمی نیست، در خصوص نقش و وظیفه حاکمیت در قبال حرکت های مردمی، در یادداشت های بعدی سخن خواهیم گفت.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha