گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ امید اجتماعی همان کنش و حرکتی است که افراد جامعه از طریق برنامهریزی، مسئولیت پذیری و تلاش برای رسیدن به اهداف و در جهت ایجاد تغییر انجام خواهند داد. امید اجتماعی، باور و اعتقادیست که فرد میتواند در سرنوشت خود نقش داشته و به آرزوها و خواسته هایش براساس امکانات موجود دست پیدا کند. شهروندان جامعه امیدوار با باور به اینکه حقوقشان و نقش شان در جامعه به رسمیت شناخته شده در جهت پیشرفت خود که بخشی از پیشرفت جامعه است قدم بردارند.
حال در گفتگو با دکتر سیدحسن موسوی چلک، رییس انجمن مددکاری اجتماعی ایران درمورد نسبت امید اجتماعی با حال کنونی مردم و جامعه ایران گفتگو کردیم. اینکه جامعه ایران چقدر در معرض ناامیدی اجتماعی قرار گرفته است و چه راهکارهایی برای برون رفت از این وضع وجود دارد؟
امید اجتماعی از منظر شما به چه چیزی اطلاق میشود؟
موسوی چلک: جامعه امیدوار جامعهای است که مردم احساس کنند در قوانین جاری کشور جایی برای آنها وجود دارد. جامعه امیدوار جامعهای است که مردم احساس میکنند در آن به هویتشان، هویت فرهنگی، باورها و ارزش هایشان اهمیت داده شده است. جامعهای که در آن مردم احساس میکنند دسترسی شان به خدمات مورد نیاز بدون تبعیض میسر میشود.
جامعهای که مردم احساس نشاط و شادابی بیشتری دارند و حس میکنند میتوانند در حوزههای مختلف مشارکت اجتماعی داشته باشند. جامعهای که یاس در آن وجود نداشته باشد. در چنین جامعهای افراد امیدوارتر برای داشتن یک زندگی با شاخص رفاه و امنیت هستند.
معمولا در چنین شرایطی که مردم انگیزه برای کارکردن دارند احساس میکنند پویایی در آن جامعه بیشتر خواهدشد، نقشهای اجتماعی شان را بهتر انجام میدهند، احساس تعلق بیشتری به این جامعه دارند و حتی اگر مشکلاتی هم به وجود بیاید با تحمل و تاب آوری تلاش میکنند تا مسئولیت خودشان را نسبت به جامعه و در قبال آن نشان دهند تا انسجام بیشتر، فروپاشی کمتر و اعتراضات عمومی کمتری شاهد باشند.
البته هر اعتراضی به منزله ناامیدی نیست. گاهی اوقات اعتراضات اجتماعی در هر جامعهای میتواند به بهانه رساندن صدا به مسئولین مرتبط باشد. معمولا در جوامعی که امید بیشتری هست رضایتمندی بیشتری در آن جامعه هم وجود دارد، زیرا ظرفیت هایشان را برای توسعه جامعه شان به کار میگیرند. جامعهای امیدوار است که در آن سلامت بیشتر و شفافیت بیشتری را شاهد باشیم یا حداقل احساس تغییر مسیر به سمت شفافیت و سلامت در جامعه بیشتر احساس بشود، احساس امنیت، امنیت عینی و ذهنی افزایش پیدا کند. طبیعتا در چنین جوامعی میتوانیم بگوییم امید بیشتر در جریان است.
طبیعتا در همین زمینه شما موضوع رسانه، عدم تبعیض، شایسته سالاری و دسترسی برابر به فرصتها را دارید. همه اینها کمک میکند که امید اجتماعی در جامعه بیشتر خودش را نشان دهد.
پس آیا میتوان گفت که ما دارای جامعهای ناامید هستیم؟
موسوی چلک: من اصلا چنین تعبیری ندارم. جامعهای که ناامید باشد مردم احساس امنیت ندارند و نارضایتی وجود دارد. در جامعه ناامید هیچ گونه تحرک و پویایی وجود ندارد. جامعه ما به این شکل نیست. اما این به منزله نادیده گرفتن مشکلات هم نیست. حتی اگر میبینیم که اعتراضاتی از سمت مردم به صورت مدنی یا از طریق نمایندگان اصنافشان صورت میگیرد این یک جور امیدواری در جامعه است که به دنبال پیگیری مشکلاتشان هستند. من به عنوان فردی که در این حوزه دارم کار میکنم چنین حسی ندارم که مردم ناامید هستند.
بالاخره اخباری که در رسانهها پخش میشود تاثیرات خودش را میگذارد. کاستیهایی وجود دارد که هیچ کس منکر آن نیست. ناامیدی یعنی دست از زندگی و از تلاش برداشتن؛ در صورتی که ما همین الان ان.جی.اوهای زیادی داریم که مردم در حال کار کردن در آن هستند. افراد خیر زیادی در حال فعالیت داریم. نارضایتی در بعضی ناکارآمدی ها وجود دارد که مختص این دوره هم نیست. همه دورهها هم بوده. همین انگلیس را ببینید جانسون نهایتا چه کار کرد؛ استعفا داد. نارضایتی از او وجود داشت. در سطحی از نارضایتیها شما ساز و کارهای متفاوتی میبینید. بعضی بازنگریها میتواند امید آفرین باشد. آنچه مانع امیدآفرینی میشود روزمرگی است.
سردرگمی، ناامیدی را افزایش میدهد. روزمرگی به نظرم موضوع جامعه امروز ما نیست.
اداره کشور بسیار پیچیده است. نمیتوان گفت اگر اعتراضی میشود پس مردم ناامیدند. ما نگاهمان به بحث امید را باید تغییر دهیم. یک مثالی میزنم. یک بیماری که ناامید است با تلاش، با تغییر سبک زندگیش و نوع حمایتهایی که میگیرد میتواند امید را بهش برگرداند. جامعه ما هم در جهاتی نیازمند به این تغییرات است. اینها شاخص امید را افزایش میدهد. گرچه در ایران پژوهشی درباره امید نشده است. ولی کنفرانسی دوسال پیش درمورد امید اجتماعی برگزار شده بود، اما پژوهشی در این باره انجام نشده.
فاصله نارضایتی یک جامعه تا رسیدن به ناامیدی چگونه است؟ چقدر میتوان آن را هشدار قلمداد کرد؟
هر اعتراضی به منزله ناامیدی نیست. گاهی اوقات اعتراضات اجتماعی در هر جامعهای میتواند به بهانه رساندن صدا به مسئولین مرتبط باشد. معمولا در جوامعی که امید بیشتری هست رضایتمندی بیشتری در آن جامعه هم وجود دارد، زیرا ظرفیت هایشان را برای توسعه جامعه شان به کار میگیرند. جامعهای امیدوار است که درآن سلامت بیشتر و شفافیت بیشتری را شاهد باشیم یا حداقل احساس تغییر مسیر به سمت شفافیت و سلامت در جامعه بیشتر احساس بشود
موسوی چلک: فاصله خیلی زیادی دارد. نارضایتی خیلی وقتها هشداری است برای اصلاح و بازنگری. چه بسا خیلی مواقع نتیجه بازنگریها، نارضایتیها و اصلاح امور، اعتماد اجتماعی را بیشتر بکند. هر نارضایتی منجربه ناامیدی نمیشود. گاهی مواقع تغییر ریلی که گذاشته شده میتواند شرایط را کاملا تغییر دهد.
گاهی مواقع یک سیاستگذاری در پاسخ به آن نارضایتی میتواند امیدآفرین باشد. زمانی نارضایتی امید را کاهش میدهد که همه ارکان جامعه در پاسخگویی به مطالبات برحق مردم تقلیل پیدا کند. منظورم لزوما ایران نیست. در تمام جوامع وقتی نارضایتی زیاد شود و توان پاسخگویی به مطالبات کمتر شود و یا اقدام برای اصلاح و بازنگری صورت نگبرد میتواند امید را کاهش دهد. فرقی نمیکند کجای دنیا باشد.
هیچکس نمیتواند منکر تحریم شود. تحریم که فقط یک کاغذ پاره نیست. اثرات خودش را دارد و بر معیشت مردم تأثیر گذاشته و نارضایتی را به دنبال داشته. مثلاً تحصن معلمها و بازنشستهها، تحصنی مدنی بود بدون اینکه تخریبی صورت گیرد. اعتراضاتشان را انجام دادند. خیلی مواقع این اعتراضات کمک میکند مسئولین در مسئولیت و پیگیری مطالبه مردم هوشیارتر شوند و تصمیماتی بگیرند که بتواند به افزایش اعتماد سرمایه اجتماعی عمومی کمک کند.
تفاوت ناامیدی در زیست فردی و جمعی چگونه است؟ هرکدام چه نوع آثاری دارد؟
موسوی چلک: ناامیدی جمعی تفاوتش در آثاریست که اکثر مردم تحت تاثیر آن فضا قرار میگیرند. اما در ناامیدی فردی، زندگی شخصی خودش تنها تحت تاثیر قرار میگیرد. اما وقتی کل جامعه تحت تاثیر این فضا قرار میگیرند و فضای عمومی جامعه فضای ناامیدی باشد همه مردم تحت تاثیر قرار میگیرند. به طور مثال من اگر در درس خواندنم ناامید شوم تاثیرش در کل جامعه نیست. من امروز اگر در کارم موفق نمیشوم جامعه از این ناامیدی تاثیری نمیگیرد. اما اگر موضوعیتی عمومیت پیدا میکند مردم ناامید میشوند.
اینکه اکثریت از داشتن یک کار خوب ناامید شوند به مرور زمان به یک رفتار جمعی ممکن است تبدیل شود. بعد فردی در خود فرد و یا نهایتا افراد نزدیکش تاثیر میگذارد. اما خیلی اوقات ناامیدی فردی منجر به مطالبات اجتماعی نمیشود.
منشا ناامیدی در یک جامعه چیست؟
موسوی چلک: بی اعتمادی به مسئولین، ناکارآمدی ساختار مدیریتی در جوامع، ناکارآمدی سازمانها برای پاسخگویی به مردم و و ظایفی که دارند، عدم مسئولیت پذیری مردم در قبال همدیگرو طبیعتا عدم پایبندی به قوانین، بخشی از نشانههای ناامیدی اند که امید اجتماعی را در جامعه کمتر خواهند کرد.
آیا راه حلهای فردی مانند تغییر در سبک زندگی میتواند تاثیری در کاهش ناامیدی اجتماعی هم داشته باشد؟
موسوی چلک: بله تغیر سبک زندگی و تغییر نوع نگاه فرد با آنچه که در اطرافش میگذرد میتواند کمک کند که یاس و ناامیدی اززندگیش کمتر شود. البته تغییر سبک زندگی نیازمند نگاه واقع بینانه نسبت به زندگی و محیط اجتماعی فرد است. فعالیتهای جمعی مانند کارهای داوطلبانه در امور خیریه و مشارکت در آنها بر روی سلامتی فرد تاثیر میگذارد. بودن در جمع بهتر از بودن در انزواست. برخی با فعالیتها مذهبی برخی ورزشی برخی خیرخوهانه سعی میکنند این فضارا ایجاد کنند.
بی اعتمادی به مسئولین، ناکارآمدی ساختار مدیریتی در جوامع، ناکارآمدی سازمانها برای پاسخگویی به مردم و و ظایفی که دارند، عدم مسئولیت پذیری مردم در قبال همدیگر و طبیعتا عدم پایبندی به قوانین، بخشی از نشانههای ناامیدی اند که امید اجتماعی را در جامعه کمتر خواهند کرد
به نظرتان چقدر نبود اسباب لازم برای ایجاد فراغت باکیفیت و شادی در میان مردم به این ناامیدی اجتماعی دامن میزند؟
موسوی چلک: سرگرمی سالم در اوقات فراغت میتواند به ایفای بهتر نقش افراد در جامعه کمک کند و به تدریج بر بهرهوری و کیفیت کار اثر بگذارد. تفریحهای گذشته این ویژگیها را دارا بودند که از آن جمله میتوان به گروهی بودن، استفاده از سادهترین ابزار، آموزش مشارکت جمعی، مدیریت و مسوولیتپذیری، خطرناک نبودن، یادگیری زندگی سالم در گرو ارتباط با یکدیگر، بهرهبرداری از ظرفیتهای تمامی افراد گروه و افزایش صمیمیت فرد میان اعضای خانواده و افراد محله اشاره کرد. تمامی این بازیها کمک میکرد تا انرژی تخلیه شود و ارتباطات میان مردم افزایش یابد و اینگونه سلامت روان و جامعه نیز به وجود میآمد، اما اکنون تفریحهای جدید بسیار متفاوت شده و ویژگیهای پیشین را دارا نیستند.
هر قدر اوقات فراغت پربارتر و بانشاطتر باشد، شاخصههای سلامتهای روانی و اجتماعی بالاتر میرود و اگر جامعهای از این ویژگیها برخوردار نباشد، شاخصههای سلامت اجتماعی آن پایینتر و آسیبها در آن بیشتر میشود. شاخصهای سلامت اجتماعی را میتوان افزایش در پذیرش، مشارکت و شکوفایی اجتماعی، بهره وری بیشتر و سرمایه اجتماعی دانست.
در جوامع مدرن که شهرنشینی گسترش پیدا کرده است، یکی از مهمترین دغدغهها، برنامه ریزی مناسب، افزایش پویایی اجتماعی و روانی به عنوان مولفهای مهم در سبک زندگی مردم است. زیرا یکی از گمشدههای مردم در چنین جامعه ای، نشاط و شادابی اجتماعی بوده و بدون تردید این نشاط در عملکرد افراد در جامعه تاثیر گذار است. شادی و غم لازمه یک زندگی سالم بوده و برخی اوقات سبقت یکی بر دیگری، در وضعیت تعادلی سیستم روحی روانی اختلال ایجاد میکند.
شادی نوعی هیجان است که دراثر محرکهای درونی و بیرونی، ارگانیزم را درجهت انبساط عضلانی، انبساط و بهجت روحی سوق داده، به گونهای که از تمایل تداومی برای ادامه چنین احساسی برخوردار است. شادی و نشاط مانند هر واقعیت اجتماعی دیگر، یک بعد فراگیر فیزیولوژیک روانشناختی و یک بعد اجتماعی دارند. برخی از صاحب نظران معتقدند که شادی و نشاط یک مهارت اجتماعی بوده و بیشتر یاد گرفتنی هستند و نوع شادی کردن به یادگیری و متغیرهای محیطی و فرهنگی بستگی دارد.
از مهمترین خواستگاهها و علل ایجاد شادی، رسیدن به مطلوبها و کسب موفقیت است. هر انسانی یک یا چند مطلوب دارد که رسیدن به آنها برای وی مهم و لذت بخش خواهد بود. گاهی انتظار و امید برای رسیدن به مطلوبها نیز برای انسان لذت بخش است. رسیدن به مطلوب و یا نزدیک شدن به آن در انسان احساس شادی میآفریند و نرسیدن و عدم امید به آن اندوه وحزن ایجاد میکند.
نشاط و شادی اجتماعی چگونه بر رضایتمندی فرد از جامعه تاثیر خواهد گذاشت؟ چقدر ما نیازمند شادی و نشاط فردی برای رسیدن به جامعهای هستیم که احساس تعلق به آن داشته باشیم؟
موسوی چلک: نشاط اجتماعی دارای اثرات و آثاری چند بر زندگی شهروندان و جامعه بوده که از جمله آنها عبارتند: تعلق اجتماعی، همبستگی اجتماعی، مسئولیت پذیری اجتماعی، وفاق اجتماعی، ارتقاء شاخصهای سلامت روانی و اجتماعی، افزایش رضایت از زندگی یا رضایت شغلی و…، پویایی اجتماعی، کاهش هزینههای مردم، افزایش امید در جامعه، زندگی متعادل و با ثبات، ارتقاء کیفیت زندگی، افزایش خلاقیت و نوآوری، کاهش آسیبهای اجتماعی و...
در جامعه خوشحال و خرسند، تولید بهتر، اشتغال بیشتر و اقتصاد، سالمتر خواهد بود. بدون شک در چنین محیطی امنیت اجتماعی و فردی راحتتر به دست میآید. در محیط شاد، ذهن انسان پویا، زبانش گویا و استعدادش شکوفا میشود. شاد بودن جامعه یکی از عوامل بسیار موثر در توسعه اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی است و کاهش نابسامانیهای خانوادگی، طلاق، افزایش میزان میل و رغبت تحصیلی و دل به کار دادن و افزایش تولید میشود.
شادی جامعه در گرو حل مسائل مهم و اساسی زندگی است. تشدید مشکلات اجتماعی میتوان شادی اجتماعی را نابود سازد. بعنوان مثال، مسائل اجتماعی مربوط به ازدواج، مسکن و شغل جوانان میتواند گیرنده شادی از آنها بوده و یا تشدید کننده انحرافات اجتماعی یا در خود فرو رویها باشد.
توجه و دقت در شادسازی فضای شهری و عرصههای عمومی، مشتمل بر ساختمان ها، خیابانها و میادین، نمادهای شهری و غیره، روی نشاط اجتماعی تاثیر معنادار دارد.
/انتهای پیام/