گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «جاناتان کوک» [۱]، نویسنده و روزنامهنگار برجسته انگلیسی که تاکنون سه کتاب درباره منازعه اعراب و رژیم اسرائیل نوشته است و سال ۲۰۱۱ نیز برنده جایزه ویژه روزنامهنگاری «مارتا گلهورن» [۲] شد؛ در یادداشت جدیدی که وبسایت انگلیسی «Middle East Eye» آن را منتشر کرده است به ریاکاری کشورهای غربی در جنگ کنونی فلسطین میپردازد. به گفته وی عملیات صبح روز شنبه (۱۵ مهر) حماس نقاب از چهره ریاکار غربیها را برداشت.
رنجی که دیده نمیشود
فوران کنونی احساس همدردی با اسرائیل به دنبال عملیات اخیر حماس باید هرکسی را که هنوز قلبی در سینه دارد دچار ناراحتی کند. ناراحتی نه به خاطر کشته شدن و رنج غیرنظامیان اسرائیلی بلکه به این خاطر که غیرنظامیان فلسطینی در غزه در طول چندین دهه گذشته با تجاوزهای مکرر اسرائیل مواجه شده و رنج بسیار بیشتری را متحمل شدهاند، اما رنج آنها هرگز باعث نگرانی سیاستمداران و افکار عمومی غرب نشده و همدردی آنها را با غیرنظامیان غزه به دنبال نداشته است.
ساکنان غزه از سال ۲۰۰۷ و بیش از ۱۵ سال است که از زمین هوا و دریا تحت محاصره و حملات وحشیانه اسرائیل قرار دارند و این حمله حماس قابلمقایسه با وحشیگریهای اسرائیل در طول این سالها برعلیه ساکنان غزه نبوده است
نفاق غرب در مورد مبارزان فلسطینی که صدها اسرائیلی را کشتند و زخمی کردند و دهها نفر دیگر را در شهرکهای اطراف غزه تحت محاصره به گروگان گرفتند، واقعاً آشکار است. این اولین بار است که فلسطینیها که در این منطقه ساحلی محبوس شدهاند، توانستهاند حملهای قابلتوجه را به اسرائیل تحمیل کنند. ساکنان غزه از سال ۲۰۰۷ و بیش از ۱۵ سال است که از زمین هوا و دریا تحت محاصره و حملات وحشیانه اسرائیل قرار دارند و این حمله حماس قابلمقایسه با وحشیگریهای اسرائیل در طول این سالها برعلیه ساکنان غزه نبوده است. رسانههای غربی حمله فلسطینیها از غزه را «بیسابقه» خواندهاند و این بیسابقهترین شکست اطلاعاتی اسرائیل از زمانی است که دقیقاً ۵۰ سال پیش در جریان جنگ «یوم کیپور» غافلگیر شد.
بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم اسرائیل، حماس را که اسماً زندان روباز غزه را اداره میکند، به آغاز یک «جنگ ظالمانه و شیطانی» متهم کرده است. اما حقیقت این است که فلسطینیها هیچچیزی را «شروع» نکردهاند. آنها پسازاین همه تلاش تنها موفق شدهاند راهی برای صدمه زدن به شکنجهگر خود بیابند. برای فلسطینیها و بهویژه غیرنظامیها همانطور که نتانیاهو گفته است بهای این حمله «سنگین» خواهد بود. اسرائیل شدیدترین مجازات را به خاطر این گستاخی زندانیان غزه برای آنها در نظر خواهد گرفت. ببینید برای بسیاری از مردان، زنان و کودکان فلسطینی که بار دیگر توسط اسرائیل کشته میشوند، چقدر همدردی و نگرانی از سوی غرب وجود خواهد داشت. رنج عظیم آنها با اصطلاح «انتقام اسرائیل» پنهان و توجیه خواهد شد.
ریاکاری غرب
چند ده اسرائیلی که توسط جنگجویان حماس گروگان گرفتهشدهاند، در مقایسه با ۲ میلیون فلسطینی که نزدیک به دو دهه توسط اسرائیل در یک زندان روباز به گروگان گرفتهشدهاند عددی محسوب نمیشود
تمام تحلیلهای کنونی با تمرکز بر «اشتباهات» اطلاعاتی اسرائیل، درس واقعی این رویدادهای بهسرعت در حال تحول را منحرف میکند. هیچکس طی سالهای گذشته واقعاً اهمیتی نمیداد که فلسطینیان غزه در معرض محاصرهای قرار گرفتند که توسط اسرائیل تحمیل شد و آنها را از ضروریات زندگی محروم کرد. چند ده اسرائیلی که توسط جنگجویان حماس گروگان گرفتهشدهاند، در مقایسه با دو میلیون فلسطینی که نزدیک به دو دهه توسط اسرائیل در یک زندان روباز به گروگان گرفتهشدهاند، رنگ میبازد و عددی محسوب نمیشود. وقتی مشخص شد که فلسطینیهای غزه توسط اسرائیل در یک «رژیم گرسنگی» قرارگرفتهاند، هیچکس واقعاً اهمیت نمیداد تنها غذای محدودی اجازه ورود به غزه داشت، محاسبهشده بود تا مردم بهسختی تغذیه شوند. زمانی که اسرائیل هرچند سال یک بار مناطق محاصرهشده را بمباران میکرد و هر بار صدها غیرنظامی فلسطینی را میکشت، هیچکس واقعاً اهمیت نمیداد. اسرائیل سیاست بمباران غزه را بهسادگی «چمنزنی» [۳] نامید. تخریب مناطق وسیع غزه، چیزی که ژنرالهای اسرائیلی بهعنوان بازگرداندن این منطقه به عصر حجر به آن افتخار میکردند، بهعنوان یک استراتژی نظامی به نام «دکترین ضاحیه» [۴] رسمیت یافت. وقتی تکتیراندازان اسرائیلی پرستاران، جوانان و افرادی را که روی ویلچر نشسته بودند و برای اعتراض به زندانی شدنشان توسط اسرائیل بیرون آمده بودند را هدف قراردادند، هیچکس واقعاً اهمیت نداد. نگرانی غرب از کشته شدن غیرنظامیان اسرائیل بهدست مبارزان فلسطینی عجیب است. آیا صدها کودک فلسطینی در طول ۱۵ سال گذشته در بمبارانهای مکرر اسرائیل در غزه جان خود را از دست ندادهاند؟ آیا زندگی آنها بهاندازه جان اسرائیلیها اهمیت ندارد؟
پسازاین همه بیتفاوتی برای مدت طولانی، شنیدن وحشت ناگهانی از سوی دولتها و رسانههای غربی دشوار و غیرقابلقبول به نظر میرسد، زیرا فلسطینیها بالاخره راهی برای مقابله مؤثر با اسرائیل پیداکردهاند که منعکسکننده سیاست غیرانسانی اسرائیل در چندین دهه گذشته است. این لحظهای است که نقاب از چهره غربیها میافتد و نژادپرستی پنهانی را که در پایتختهای غربی بهعنوان نگرانی اخلاقی جلوه میکند، آشکار میکند.
آیا صدها کودک فلسطینی در طول ۱۵ سال گذشته در بمبارانهای مکرر اسرائیل در غزه جان خود را از دست ندادهاند؟ آیا زندگی آنها بهاندازه جان اسرائیلیها اهمیت ندارد؟
وارونگی واقعیت نفسگیر است. فلسطینیها نمیتوانند «زندگی» را در اسرائیل «مطیع» خود کنند. آنها چنین قدرتی ندارند، حتی اگرچند نفر برای مدت کوتاهی از قفس خود خارج شوند. این اسرائیل است که دههها زندگی فلسطینیها را تحت سلطه خود در آورده است. به نظر میرسد که همه اشکال «تروریسم» از نظر «زلنسکی» رئیسجمهور اوکراین یا حامیان او در پایتختهای غربی برابر نیستند. مطمئناً آنها تروریسم دولتی اسرائیل که زندگی فلسطینیها را برای چندین دهه به فلاکت تبدیل کرده است نمیبینند. اسرائیل چگونه «حق غیرقابل انکار» برای «دفاع از خود» در برابر فلسطینیهایی که سرزمینهایشان را اشغال و کنترل میکند، دارد؟ پس چگونه روسیه وقتی بهتلافی حملات اوکراین بهقصد آزادسازی خاک خود از اشغال روسیه به شهرهای اوکراین حمله میکند، ادعای برابری برای «دفاع از خود» ندارد؟ اسرائیل، طرف بسیار قویتر، اکنون غزه را به قول بیبیسی به «تلافی»، حمله فلسطینیها تخریب میکند. بنابراین، زلنسکی یا مقامات او بر اساس چه دلایلی قادر خواهند بود مسکو را در هنگام شلیک موشک «در تلافی» حملات اوکراین به خاک روسیه، محکوم کنند؟ اگر مقاومت فلسطین در برابر اشغال غزه توسط اسرائیل تروریسم است، همانطور که زلنسکی بیان میکند، چگونه مقاومت اوکراین در برابر اشغال روسیه به همان اندازه تروریسم نیست؟
بدون پناهگاه
اسرائیل چگونه «حق غیرقابلانکار» برای «دفاع از خود» در برابر فلسطینیهایی که سرزمینهایشان را اشغال و کنترل میکند، دارد، اما فلسطینیها این حق را ندارند؟
متحدان اسرائیل با غرق در فریبکاریهای خود، به اسرائیل اجازه دادهاند که مرتکب اقدامات ظالمانهتر بیشتری شود. نتانیاهو به فلسطینیهای غزه هشدار داده است که «هماکنون غزه را ترک کنند»، زیرا نیروهای اسرائیلی در حال آماده شدن برای «اقدام با تمام قوا» هستند. اما نتانیاهو نیز مانند حامیان غربی خود میداند که مردم غزه جایی برای فرار ندارند. هیچ مخفیگاهی وجود ندارد. فلسطینیها توسط اسرائیل از زمین، هوا و دریا در غزه محاصرهشدهاند و جایی برای رفتن ندارند. تنها فلسطینیهایی که میتوانند غزه را ترک کنند، گروههای مسلحی بودند که از زندان تحمیلی اسرائیل بیرون آمدند و توسط سیاستمداران و رسانههای غربی بهعنوان «تروریست» محکوم شدند. دولتهای غربی که از حمله فلسطینیان به اسرائیل به وحشت افتادهاند همان دولتهایی هستند که در برابر اقدام تلافیجویانه اسرائیل در قطع برق غزه سکوت اختیار کردهاند. مجازات دستهجمعی ۲ میلیون فلسطینی در غزه که برای برق خود وابسته به اسرائیل هستند، جنایت جنگی محسوب میشود. واقعاً عجیب است که مقامات غربی وقتی روسیه نیروگاههای برق را در اوکراین بمباران میکند و چراغها را خاموش میکند، میگویند که این یک جنایت جنگی است. آنها فریاد میزنند که «ولادیمیر پوتین»، رئیسجمهور روسیه باید به دادگاه کیفری بینالمللی در لاهه کشانده شود. پس چرا درک شباهت کاری که اسرائیل با غزه انجام میدهد برای آنها تا این حد دشوار است؟
فرار جسورانه
نمیتوان روح انسان را بهطور نامحدود در قفس زندانی کرد. فلسطینیهای ساکن غزه همواره در حال ابداع راههای جدیدی برای رهایی از زندان خود هستند
دو درس فوری و متضاد از آنچه طی روزهای اخیر در فلسطین رخداده است باید آموخت. اول اینکه نمیتوان روح انسان را بهطور نامحدود در قفس زندانی کرد. فلسطینیهای غزه همواره در حال ابداع راههای جدیدی برای رهایی از زنجیرهای خود هستند. آنها شبکهای از تونلها را ساختهاند که اسرائیل بیشتر آنها را پیداکرده و ویران کرده است. آنها موشکهایی شلیک کردهاند که همیشه توسط سیستمهای رهگیری پیچیدهتر سرنگون میشوند. آنها بهطور دستهجمعی در مقابل حصارهای مستحکم در نوار غزه و در اعتراض به این حصارها تظاهرات کردهاند، اما تکتیراندازهای اسرائیلی آنها را هدف قرار دادهاند. حالا آنها یک فرار جسورانه ترتیب دادهاند. اسرائیل این منطقه را البته فقط برای «تلافی» با بمبارانهای گسترده دوباره تحت سلطه خواهد گرفت، اما ولع و اشتیاق فلسطینیان برای آزادی و عزت کاهش نخواهد یافت. شکل دیگری از مقاومت که بدون شک خشونتآمیزتر خواهد بود ظاهر خواهد شد. طرفهایی که بیشترین مسئولیت را در قبال آن خشونت دارند، اسرائیل و غرب خواهند بود که از جنایتها و وحشیگریهای اسرائیل علیه فلسطین حمایت میکنند.
درس دوم از تحولات روزهای اخیر فلسطین این است که اسرائیل که همواره موردحمایت حامیان غربی خود بوده است، هنوز هیچ انگیزهای برای درونی کردن حقیقت اساسی فوق ندارد. لفاظیهای دولت کنونی فاشیست و برتریطلبان یهودی ممکن است بسیار زشت باشد، اما اجماع گستردهای در میان اسرائیلیها از تمام جریانهای سیاسی وجود دارد که فلسطینیها باید همچنان مورد ظلم قرار بگیرند و سرکوب شوند.
اسرائیلیها و غربیها میتوانند به تقلای ذهنی خود ادامه دهند تا ظلم و ستم علیه فلسطینیان را توجیه کرده و هرگونه حق مقاومت آنان را به رسمیت نشناسند. اما ریاکاری و فریبکاری آنان در معرض دید افکار عمومی در جهان قرار میگیرد
به همین دلیل است که بهاصطلاح اپوزسیون مخالف دولت نتانیاهو در حمایت از حمله نظامی به منطقه محاصرهشده غزه تردید نخواهند کرد و غیرنظامیان فلسطینی بیشتری را خواهند کشت تا درس عبرتی به فلسطینیها بدهند. در حال حاضر رهبران اپوزسیون و مثل «یائیر لاپید» [۵] و «بنی گانتز» [۶] در حال مذاکره با «نتانیاهو» برای پیوستن به او در یک «دولت وحدت اضطراری» هستند. کدام اضطرار؟ وضعیت اضطراری را فلسطینیان دارند که خواستار حق زندگی کردن در سرزمین خود هستند که در آن زندانی شدهاند. اسرائیلیها و غربیها میتوانند به تقلای ذهنی خود ادامه دهند تا ظلم و ستم علیه فلسطینیان را توجیه کرده و هرگونه حق مقاومت آنان را به رسمیت نشناسند. اما ریاکاری و فریبکاری آنان در معرض دید افکار عمومی در جهان قرار میگیرد.
[۱]. Jonathan Cook
[۲]. Martha Gellhorn
[۳]. mowing the lawn: چمن زنی یعنی سیاستی که به دنبال کنترل قد چمن هاست. اگر شما راهی برای نابودی چمنها پیدا نمیکنید، حداقل مسیری را طی کنید که مانع از گستردگی و بلند شدن طول چمنها باشد. بر این اساس اسرائیل در ناامیدی از نابودی کامل مقاومت فلسطین در نوار غزه هر چند وقت یک بار با بمباران منطقه مانع رشد و گسترش مقاومت میشود.
[۴]. Dahiya doctrine: دکترین ضاحیه، راهبردی نظامی است که توسط گادی آیزنکوت، ژنرال اسرائیلی ایجاد شد. این دکترین اشاره میکند که در یک جنگ نامتقارن شهری، ارتش عمداً زیرساختهای غیرنظامی را هدف قرار دهد تا با افزایش رنج و عذاب غیرنظامیان، بازدارندگی افزایش یابد.
[۵]. Yair Lapid
[۶]. Benny Gantz
/انتهای پیام/