تحلیلی از نشانه‌های غلبه حماس بر اسرائیل به قلم رابرت پاپ؛
نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که تقریباً با هر معیاری، حماس امروز در میان فلسطینی‌ها محبوب‌تر از زمان شروع جنگ در ۷ اکتبر است و حمایت بیشتری نیز دریافت می‌کند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «رابرت پاپ» [1] - استاد علوم سیاسی دانشگاه شیکاگو - در یادداشتی که مجله آمریکایی «Foreign Affairs» آن را منتشر کرده، به این سؤال پاسخ می‌دهد که چرا حماس در حال پیروزشدن در جنگ غزه است. به گفته وی، بعد از ۹ ماه جنگ، هیچ نشانه‌ای از شکست حماس وجود ندارد. این گروه نه شکست خورده و نه در آستانه شکست است. رابرت پاپ در یادداشت خود تأکید می‌کند که سران اسرائیل باید این واقعیت تلخ را بپذیرند که شکست حماس از طریق یک راه‌حل صرفاً نظامی، غیرممکن است. حماس یک جنبش سیاسی و اجتماعی است و به این زودی‌ها از بین نمی‌رود و شمارش تعداد جنگجویان کشته شدة حماس به‌عنوان دلیلی برای موفقیت، یک تاکتیک شکست‌خورده است که آمریکا پیش از این در عراق آن را تجربه کرد. به گفته وی، دلیل اصلی شکست اسرائیل در جنگ غزه این بود که آنها منابع قدرت حماس را درک نکردند.

 

حماس قدرتمندتر از همیشه

۹ ماه عملیات جنگی هوایی و زمینی اسرائیل در غزه نه حماس را شکست داده است و نه اسرائیل را به شکست این گروه نزدیک کرده است؛ بلکه بر عکس، طبق معیارهای مهم و مشخص، حماس امروز قدرتمندتر از ۷ اکتبر است. از زمان حمله هولناک حماس در اکتبر ۲۰۲۳، اسرائیل با حدود ۴۰ هزار سرباز جنگی به شمال و جنوب غزه حمله کرده و ۸۰ درصد از جمعیت ساکن این منطقه را به زور آواره کرده است. بیش از ۳۷ هزار نفر در اثر حملات اسرائیل کشته شده‌اند. اسرائیل حداقل ۷۰ هزار تُن بمب بر سر ساکنان غزه ریخته است. این مقدار، بیش از وزن مجموع بمب‌های پرتاب شده در لندن، درسدن و هامبورگ در تمام جنگ جهانی دوم است. بیش از نیمی از ساختمان‌های غزه در اثر این حملات کاملاً ویران شده یا آسیب دیده‌اند. اسرائیل دسترسی غزه به آب، غذا و برق را محدود کرده و کل جمعیت غزه را در آستانه قحطی قرار داده است.

اگرچه بسیاری از ناظران بر غیراخلاقی بودن رفتار اسرائیل تأکید کرده‌اند، رهبران اسرائیل به طور مداوم ادعا کرده‌اند که هدف شکست حماس و تضعیف توانایی آن برای انجام حملات جدید علیه غیرنظامیان اسرائیلی، باید بر هر گونه نگرانی در مورد جان فلسطینی‌ها ارجحیت داشته باشد و تنبیه و مجازات مردم غزه برای نابودی قدرت حماس ضرورتی است که باید پذیرفته شود. اما به لطف حملات اسرائیل، قدرت حماس در واقع در حال افزایش است. درست همان‌طور که در طول عملیات گستردة «جستجو و نابود کن» که آمریکا طی آن نیروهای خود را وارد ویتنام کرد و در اثر همین عملیات بود که بخش زیادی از ویتنام جنوبی را طی سال‌های ۱۹۶۶ و ۱۹۶۷ ویران کرد، «ویت کنگ» قوی‌تر شد. حماس نیز قوی‌تر شده و به بقای خود ادامه خواهد داد. حماس همچنان رام‌نشدنی به نظر می‌رسد و به یک نیروی چریکی سرسخت و مرگبار در غزه تبدیل شده است و عملیات‌های مرگبار خود را نیز مجدداً در مناطق شمالی که ظاهراً تنها چند ماه پیش توسط اسرائیل پاک‌سازی شده بود، از سر گرفته است.

نقص اصلی در استراتژی اسرائیل، شکست تاکتیک‌ها یا اعمال محدودیت بر نیروی نظامی نیست؛ همان‌طور که شکست استراتژی نظامی ایالات متحده در ویتنام ربطی به مهارت فنی سربازان یا محدودیت‌های سیاسی و اخلاقی آنها در استفاده از قدرت نظامی نداشت؛ بلکه شکست اصلی در عدم درک و فهم کافی از منابع قدرت حماس بود. اسرائیل این مسئله را درک نکرد که کشتار، قتل‌عام و ویرانی که در غزه به راه انداخته است، تنها دشمنش را قوی‌تر کرده است.

 

اشتباه شمارش اجساد

در طول ماه‌های گذشته، دولت‌ها و تحلیل‌گران بر تعداد جنگجویان حماس که توسط نیروهای دفاعی اسرائیل (IDF) کشته شده‌اند، تأکید می‌کردند؛ گویی این آمارها مهم‌ترین معیار موفقیت اسرائیل علیه این گروه بوده است. مطمئناً بسیاری از جنگجویان حماس کشته شده‌اند. درحالی‌که اسرائیل می‌گوید از ۳۰ تا ۴۰ هزار جنگجوی تخمینی حماس، ۱۴ هزار جنگجو را کشته است؛ حماس اصرار دارد که تنها ۶ تا ۸ هزار جنگجو را از دست داده است. منابع اطلاعاتی آمریکا تعداد واقعی نیروی نظامی کشته شده حماس را حدود ۱۰ هزار نفر اعلام کرده‌اند. با این حال، تمرکز بر این اعداد، ارزیابی واقعی قدرت حماس را دشوار می‌کند. علی‌رغم تلفات، حماس عملاً کنترل بخش‌های وسیعی از غزه، از جمله مناطقی که اکنون غیرنظامیان غزه در آن‌ها متمرکز شده‌اند را در دست دارد. این گروه هنوز از حمایت فوق‌العاده‌ای از سوی مردم غزه برخوردار است. این حمایت به نیروهای مسلح اجازه می‌دهد که تقریباً به دلخواه کمک‌های انسانی را تصرف کنند و به‌راحتی به مناطقی که پیش‌تر توسط نیروهای اسرائیلی «پاک‌سازی» شده‌اند، بازگردند. 

بعد از ۹ ماه جنگ گسترده هوایی و زمینی اسرائیل در غزه، حماس نه شکست خورده است و نه در آستانه شکست قرار دارد.

بر اساس ارزیابی اخیر اسرائیل، در مقایسه با رفح در جنوب فلسطین، حماس اکنون تعداد جنگجوهای بیشتری در مناطق شمالی غزه دارد که ارتش اسرائیل آنها را در پاییز به قیمت کشته‌شدن صدها سرباز خود به تصرف خود درآورده بود. حماس اکنون در حال یک جنگ چریکی است که شامل کمین‌ها و بمب‌های دست‌ساز ساخته شده از مهمات منفجر نشده یا سلاح‌های به غنیمت گرفته شده از ارتش اسرائیل تأمین می‌شود. بنیامین نتانیاهو - نخست‌وزیر اسرائیل - اخیراً گفته است که حماس می‌تواند حداقل تا پایان سال ۲۰۲۴ عملیات‌هایی طولانی علیه اسرائیل داشته باشد.

حماس هنوز هم می‌تواند به اسرائیل حمله کند. حماس احتمالاً حدود ۱۵ هزار مبارز بسیج شده دارد که تقریباً ده برابر تعداد مبارزانی است که حملات ۷ اکتبر را انجام دادند. علاوه بر این، بیش از ۸۰ درصد از شبکه تونل‌های زیرزمینی این گروه برای برنامه‌ریزی، ذخیره سلاح و مخفی ماندن از دید اسرائیل، بازداشت شدن و حملات اسرائیلی‌ها قابل‌استفاده است. بیشتر رهبران ارشد حماس در غزه زنده و فعال هستند. در مجموع، تهاجم سریع اسرائیل در پاییز جای خود را به یک جنگ فرسایشی شدید داده است که حتی اگر ارتش اسرائیل به کارزار خود در جنوب غزه ادامه دهد، حماس قادر خواهد بود تا به اسرائیلی‌ها حمله کنند.

عملیات‌های ضدشورش شکست‌خورده در گذشته، اغلب بر شمارش اجساد دشمنان متمرکز بود. ارتش اسرائیل نیز هم اکنون درگیر بازی تکراری و بی‌حاصل «موش و چکش» [2] شده است که سال‌ها سربازان آمریکایی را در افغانستان گرفتار کرده بود. توجه کورکورانه به تعداد جسدها، باعث اشتباه‌گرفتن موفقیت تاکتیکی با پیروزی استراتژیک می‌شود و اقدامات کلیدی را نادیده می‌گیرد که نشان می‌دهد آیا قدرت استراتژیک حریف حتی با افزایش ضررهای مقطعی و کوتاه‌مدت، در حال افزایش است یا خیر؟ برای یک گروه تروریستی یا شورشی، منبع اصلی قدرت، به اندازة تعداد کنونی جنگجویان آن نیست؛ بلکه ظرفیت آن برای به‌دست‌آوردن حامیانی از دل جامعة محلی خودش در آینده است.

 

منابع قدرت حماس

قدرت یک گروه جنگجو مانند حماس از عوامل مادی معمولی مثل اندازه اقتصاد آنها، پیچیدگی‌های فنی ارتش آنها، میزان حمایت خارجی از آنها و قدرت سیستم آموزشی آنها که تحلیلگران برای قضاوت درباره قدرت کشورها استفاده می‌کنند، نشئت نمی‌گیرد. در عوض، مهم‌ترین منبع قدرت حماس و سایر بازیگران غیردولتی شبه‌نظامی که معمولاً از آنها به‌عنوان گروه‌های «تروریستی» یا «شورشی» یاد می‌شود، توانایی جذب نیرو، به‌ویژه توانایی آنها برای جذب نسل‌های جدید از مبارزان و عواملی است که عملیات‌های مرگبار گروه را انجام می‌دهند و احتمالاً برای رسیدن به هدف، جان خود را از دست می‌دهند. این توانایی برای استخدام نیرو در نهایت در یک عامل واحد ریشه دارد: مقیاس و شدت حمایتی که یک گروه از جامعه خود دریافت می‌کند. حمایت و پشتیبانی یک جامعه به یک گروه چریکی اجازه می‌دهد تا صفوف خود را دوباره پر کند، منابع خود را به دست آورد، از شناخته‌شدن اجتناب کند و به‌طورکلی دسترسی بیشتری به منابع انسانی و مادی لازم برای بسیج و حفظ عملیات‌های مرگبار خود داشته باشد. بیشتر گروه‌های شورشی، از جمله گروه‌های اسلام‌گرا در خاورمیانه، داوطلبانی هستند که اغلب یا به‌خاطر ازدست‌دادن اعضای خانواده یا دوستان خود ناراحت‌اند یا به‌طورکلی به‌خاطر به‌کارگیری یک دولت قدرتمند از نیروی نظامی سنگین علیه کشورشان خشمگین هستند. اگر تمایل اعضای جامعه برای محافظت از آنها نبود، هویت آنها برای نیروهای امنیتی فاش می‌شد.

به لطف حملات اسرائیل علیه مردم فلسطین در غزه، قدرت حماس نه‌تنها کم نشده، بلکه این گروه حمایت بیشتری نیز از مردم فلسطین دریافت کرده است.

گروه‌های تروریستی تمایل دارند با سلاح‌هایی بجنگند که یا با اصلاح مواد غیرنظامی ساخته شده‌اند یا از نیروهای امنیتی دولتی گرفته شده‌اند که اغلب با اطلاعات و کمک اعضای جامعه محلی ارائه می‌شود. مهم‌تر از همه، حمایت یک جامعه برای پرورش تفکر شهادت‌طلبی است. اگر فداکاری‌هایشان موردتوجه قرار نگیرد، احتمال کمتری دارد که برای مأموریت‌های پرخطر داوطلب شوند. جامعه‌ای که به مبارزان کشته شده یک گروه شورشی احترام می‌گذارد، به حفظ آن کمک می‌کند. شهادت به اقدامات این گروه‌ها مشروعیت می‌بخشد و افراد جدید را تشویق به جذب در آن می‌کند. این گروه‌ها هر طور که صلاح بدانند عمل می‌کنند، اما در نهایت این جامعه است که تصمیم می‌گیرد که آیا فداکاری یک فرد را ارج بنهد یا اینکه آن را عملی جنایت‌کارانه و شایسته تحقیر و سرزنش تلقی کند. جای تعجب نیست که گروه‌های تروریستی و شورشی، اغلب برای جلب رضایت جوامع محلی، تلاش زیادی می‌کنند.

گروه‌های شورشی با تعبیه و لانه‌گزینی در نهادهای اجتماعی مانند مدارس، دانشگاه‌ها، مؤسسات خیریه و مجامع مذهبی، بخشی از بافت این جوامع می‌شوند و بهتر می‌توانند افراد بیشتری را جذب کنند و از حمایت غیرنظامیان برخوردار شوند. بسیاری از موارد، این پویایی‌ها را به نمایش می‌گذارد. حزب‌الله لبنان با حمایت مردمی فزاینده در میان شیعیان در طول اشغال جنوب لبنان از سال ۱۹۸۲ تا ۱۹۹۹ توسط اسرائیل شکوفا شد و از یک گروه شورشی مخفی و کوچک به یک حزب سیاسی جریان اصلی با جناح مسلحی متشکل از حدود ۴۰ هزار مبارز امروزی تبدیل شد. حمایت قدرتمند جوامع محلی، مبارزات طولانی‌مدت گروه‌هایی مثل «ببرهای تامیل» در سریلانکا، «راه درخشان» در پرو، «حزب کارگران کردستان» در ترکیه، «طالبان» در افغانستان و «داعش» و «القاعده» را در چندین کشور ممکن کرده است.

از دست دادن حمایت یک جامعه می‌تواند برای گروه‌های شورشی و تروریستی نابودکننده باشد. بر اساس برآوردهای آمریکا، پس از اشغال عراق توسط ایالات متحده در سال ۲۰۰۳، تعداد مبارزان شورشی سنی‌مذهب از ۵ هزار نفر در بهار ۲۰۰۴ به ۲۰ هزار نفر در پاییز ۲۰۰۴ و به ۳۰ هزار نفر در فوریه ۲۰۰۷ رسید. هر چه آمریکا افراد بیشتری را می‌کشت، شورشیان سریع‌تر رشد می‌کردند. شورش زمانی فروپاشید که ایالات متحده به رویکردی جدید تغییر جهت داد و انگیزه‌های سیاسی و اقتصادی را برای تشویق قبایل سنی در جهت مقابله با تروریست‌ها ارائه کرد. این تغییر رویکرد، در نهایت به فروپاشی گروه‌های شورشی سنی در عراق منجر شد؛ زیرا آنها حمایت مردم محلی را از دست دادند. در سال ۲۰۰۹، شورش عملاً به یک دلیل عمده فروپاشید: ازدست‌دادن حمایت جامعه باعث شد تا تروریست‌ها نتوانند صفوف خود را دوباره پر کنند.

 

تسخیر قلب‌ها و ذهن‌ها

این پویایی‌ها به توجیه قدرت ماندگار حماس در جنگ با اسرائیل کمک می‌کند. تحلیلگران برای ارزیابی قدرت واقعی این گروه، باید ابعاد مختلف حمایت از آن را در میان فلسطینی‌ها از جمله محبوبیت حماس در مقایسه با رقبای سیاسی آن، میزانی که فلسطینی‌ها خشونت حماس علیه غیرنظامیان اسرائیلی را قابل‌قبول می‌دانند و تعداد فلسطینی‌هایی که اعضای خانواده خود را در تهاجم مداوم اسرائیل به غزه از دست داده‌اند، در نظر بگیرند. این عوامل، بیش از عوامل مادی، بهترین معیار اندازه‌گیری قدرت حماس برای انجام یک کارزار طولانی در آینده را فراهم می‌کند.

نظرسنجی‌های انجام شده در میان مردم فلسطین می‌تواند به ارزیابی میزان حمایت جامعه فلسطین از حماس کمک کند. مرکز فلسطینی «تحقیقات و بررسی سیاست» [3] (PSR)، یک سازمان تحقیقاتی است که در سال ۱۹۹۳ پس از توافق اسلو تأسیس شد و با نهادهای اسرائیلی همکاری می‌کند. این مرکز مصاحبه‌هایی با آوارگان در پناهگاه‌های موقت انجام داد و باتوجه‌به توزیع نامشخص و متغیر جمعیت در غزه، تعداد معمول پاسخ‌دهندگان به مصاحبه را تقریباً دوبرابر کرد. پنج نظرسنجی این مرکز که از ژوئن ۲۰۲۳ تا جدیدترین آن که در ژوئن ۲۰۲۴ تکمیل شد، یک یافتة قابل‌توجه را نشان می‌دهد؛ تقریباً با هر معیاری، حماس امروز در میان فلسطینی‌ها، بیش از ماقبل ۷ اکتبر محبوب است و حمایت بیشتری را دریافت می‌کند. حمایت سیاسی از حماس به‌ویژه در مقایسه با رقبای آن افزایش یافته است؛ به‌عنوان‌مثال، اگرچه حماس و رقیب اصلی آن - فتح - در ژوئن ۲۰۲۳ تقریباً از سطوح مشابهی از حمایت برخوردار بودند، اما در ژوئن ۲۰۲۴، دوبرابر تعداد فلسطینی‌ها از حماس حمایت می‌کردند. (۴۰ درصد در مقایسه با ۲۰ درصد برای فتح).

دلیل اصلی شکست اسرائیل در جنگ غزه این بود که درک درستی از منابع قدرت حماس در فلسطین نداشت.

بمباران و تهاجم زمینی اسرائیل به غزه، نه حمایت فلسطینی‌ها از حملات علیه غیرنظامیان اسرائیلی در داخل اسرائیل را کم کرده و نه حمایت قابل‌توجهی از حمله ۷ اکتبر را کاهش داده است. در مارس ۲۰۲۴ میلادی، ۷۳ درصد از فلسطینی‌ها معتقد بودند که در حمله ۷ اکتبر، حق کاملاً با حماس بوده است. این ارقام، نه‌تنها پس از حملات وحشیانه اسرائیل، بلکه باتوجه‌به این واقعیت که تعداد کمتری از فلسطینیان یعنی ۵۳ درصد از حملات مسلحانه به غیرنظامیان اسرائیلی در سپتامبر ۲۰۲۳ حمایت کردند، بسیار زیاد است.

حماس در حال لذت‌بردن از «صف‌آرایی زیر پرچم» [4] است و این به توضیح این مسئله که چرا مردم غزه اطلاعات بیشتری درباره محل اختفای رهبران حماس و گروگان‌های اسرائیلی در اختیار نیروهای اسرائیلی قرار نمی‌دهند، کمک می‌کند. به نظر می‌رسد حمایت از حملات مسلحانه علیه غیرنظامیان اسرائیلی به‌ویژه در میان فلسطینی‌های کرانه باختری افزایش یافته است و اکنون به‌درستی با سطوح بالای حمایت از این حملات در غزه برابری می‌کند و این نشان می‌دهد که حماس از ۷ اکتبر به بعد، دستاوردهای گسترده‌ای در سراسر جامعه فلسطین داشته است.

داده‌های نظرسنجی‌ها همچنین نشان می‌دهد که کارزار نظامی اسرائیل چگونه بر فلسطینیان تأثیر گذاشته است. از مارس ۲۰۲۴، وزن هزینه‌های جنگ بر روی مردم فلسطین به طور قابل‌توجهی بالا بوده است. ۶۰ درصد فلسطینی‌های غزه گزارش می‌دهند که یکی از اعضای خانواده‌شان در جنگ جاری کشته شده یا بیش از سه‌چهارم مردم، از کشته یا زخمی‌شدن یکی از اعضای خانواده‌شان گزارش می‌دهند که هر دو به طور قابل‌توجهی بیشتر از دسامبر ۲۰۲۳ است.

 

احیای محبوبیت ضعیف شده حماس

این مجازات، اثر بازدارندگی قابل‌توجهی در میان فلسطینی‌ها ندارد و حمایت آنها از حملات مسلحانه علیه اسرائیلی‌ها و حمایت آنها از حماس را کاهش نمی‌دهد. قبل از ۷ اکتبر، حماس به‌عنوان یک نیروی سیاسی در حال افول بود. این گروه بیم آن را داشت که با «توافق ابراهیم» (مجموعه توافق‌هایی که به دنبال عادی‌سازی روابط بین اسرائیل و کشورهای عربی بود)، کنار گذاشته شود. قبل از حمله به اسرائیل در ۷ اکتبر، حماس آینده‌ای مبهم و نگران‌کننده را برای خود متصور بود؛ زیرا فلسطینی‌ها دلایل کمی برای حمایت از این گروه داشتند. پس از ۷ اکتبر، حمایت مردم فلسطین از حماس افزایش یافته و این به ضرر امنیت اسرائیل است.

بله، اسرائیل هزاران جنگجوی حماس را در غزه کشته است؛ اما در حال حاضر، این تلفات در نسل کنونی جنگجویان، با افزایش حمایت از حماس و در نتیجه توانایی این گروه برای جذب بهتر نیرو از نسل آینده جبران می‌شود. در این میان، تا زمانی که این سربازان جدید وارد شوند، همه نشانه‌ها حاکی از این است که جنگجویان کنونی حماس به احتمال زیاد بیش از هر زمان دیگری مشتاق جنگ چریکی طولانی‌مدت علیه هر هدف اسرائیلی هستند که می‌توانند به آن حمله کنند.

حماس حدود ۱۵ هزار مبارز بسیج شده دارد که تقریباً ده برابر تعداد مبارزانی است که حملات ۷ اکتبر را انجام دادند.

مجازات بزرگی که اسرائیل علیه غزه اعمال کرده است، مطمئناً بسیاری از فلسطینی‌ها را به سمت احساس دشمنی بیشتر با دولت یهود سوق می‌دهد. اما چرا حماس درحالی‌که حملة این گروه، عامل اصلی جنگی بود که بخش‌های وسیعی از غزه را با خاک یکسان کرده و تعداد زیادی از مردم غزه را به کشتن داده است، در مجموع از این اتفاق سود می‌برد؟ پاسخ تا حد زیادی در کمپین تبلیغاتی پیچیده حماس نهفته است که تفسیر مطلوبی از رویدادها را ایجاد می‌کند و روایت‌هایی را بیان می‌کند که به این گروه کمک می‌کند تا حامیان بیشتری به دست آورد.

به تعبیر «ادوارد برنیز» [5] - روانکاو آمریکایی - تبلیغات، نه با ایجاد و القای ترس و خشم، بلکه با هدایت مجدد این احساسات به سمت اهداف مشخص کار می‌کند. تلاش‌های حماس، نمونة بارز این تاکتیک است. از زمان شروع جنگ، این گروه حجم وسیعی از مطالب را عمدتاً به‌صورت آنلاین، در تلاش برای جمع‌کردن مردم فلسطین حول رهبری خود و پیگیری پیروزی علیه اسرائیل منتشر کرده است. تیم تحلیل تبلیغات عربی - یک گروه اختصاصی از زبان‌شناسان عرب که در جمع‌آوری و تجزیه‌وتحلیل تبلیغات جنگی به زبان عربی تخصص دارند - در پروژه امنیت و تهدیدات دانشگاه شیکاگو، تبلیغات عربی تولید شده توسط حماس و شاخه نظامی آن یعنی گردان‌های القسام را در کانال رسمی تلگرامی این گردان‌ها بررسی کردند. این کانال تلگرامی که بیش از ۵۰۰ هزار عضو دارد، از زمان حملات ۷ اکتبر تقریباً هر روز پیام‌ها، تصاویر، ویدئوها و سایر تبلیغات را منتشر می‌کند.

«محمد الگهری» - رهبر این تیم تحقیقاتی - طی گزارشی، بخشی از این پیام‌های تبلیغاتی را از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ تا ۲۷ می ۲۰۲۴ تجزیه‌وتحلیل کرده است. مشخص نیست که چه تعداد از فلسطینی‌ها این پیام‌ها را به‌صورت آنلاین می‌بینند، اما غزه و کرانه باختری رود اردن، روزانه هرچند منقطع، به اینترنت دسترسی دارند. محتوای دیجیتالی حماس، منعکس‌کننده تلاش‌های تبلیغاتی آنالوگ آنها در شبکه‌های اجتماعی محلی است. این مطالب بر سه موضوع متمرکز است:۱- مردم فلسطین چاره‌ای جز مبارزه ندارند؛ زیرا اسرائیل در صدد ارتکاب جنایات غیرقابل‌وصفی علیه همه فلسطینی‌هاست؛ حتی اگر آنها در عملیات نظامی شرکت نداشته باشند. ۲- تحت رهبری حماس، فلسطینی‌ها می‌توانند اسرائیل را در میدان جنگ شکست دهند. ۳- آن مبارزانی که در میدان جنگ جان خود را از دست بدهند، افتخار و عزت را به دست خواهند آورد.

حماس تعداد زیادی فیلم، بیانیه و مطالب دیگر را منتشر کرده است تا ثابت کند که حملة این گروه به اسرائیل در ۷ اکتبر، پاسخی ضروری و موجه به اشغالگری، جنایات و تجاوز اسرائیل به مردم فلسطین، از جمله تجاوز مکرر نیروهای امنیتی اسرائیل و فعالان و شهرک‌نشینان اسرائیلی به مسجد مقدس «الاقصی» در اورشلیم بوده است.  

بیانیه حماس که ابتدا در ۲۲ ژانویه منتشر و سپس به طور گسترده حتی در رسانه‌های اسرائیل هم پخش شد را در نظر بگیرید. این بیانیه، توجیهات این گروه برای حمله به اسرائیل را با تمرکز بر آنچه که به‌عنوان نارضایتی طولانی‌مدت از اقدامات دولت اسرائیل و شهرک‌نشینان توصیف می‌کند، توضیح می‌دهد. در بیانیه حماس، به اقدامات اسرائیل مثل نفوذ به مسجدالاقصی در اورشلیم و محدودیت‌های اعمال شده برای نمازگزاران فلسطینی در این مکان، گسترش مستمر شهرک‌سازی در کرانه باختری، رفتار هولناکی که با زندانیان فلسطینی در اسرائیل صورت می‌گیرد و محاصره عملیاتی غزه توسط اسرائیل و اعمال سیاست‌هایی شبیه آپارتاید در کرانه باختری اشاره شده است. این بیانیه، تنها یکی از ده‌ها پستی است که نکات مشابهی را بیان می‌کند.

 

عملیات تبلیغی هوشمندانه

بسیاری از ویدئوها، تصاویر و پوسترها، بر قدرت نظامی حماس تأکید می‌کنند و حملات موفقیت‌آمیز به اهداف اسرائیلی - به‌ویژه خودروهای زرهی و تانک‌ها - را به نمایش می‌گذارند. هدف این پست‌ها، نشان‌دادن قدرت و اثربخشی این گروه است که نشان می‌دهد حماس می‌تواند آسیب قابل‌توجهی به دشمن برتر خود از لحاظ فناوری وارد کند. در این تبلیغات، رزمندگان با تجهیزات کامل رزمی و لباس تاکتیکی، مجهز به کلاه ایمنی، عینک و تسلیحات پیشرفته ظاهر می‌شوند و آمادگی عملیاتی خود را برجسته می‌کنند. نمادهای مذهبی مانند آیات قرآن نیز به‌شدت به چشم می‌خورند و مبارزه حماس را به‌عنوان یک مبارزه معنوی معرفی می‌کنند. تبلیغات کمک می‌کند تا مبارزان کشته شده به مقام شهید ارتقا پیدا کنند؛ کسانی که در مبارزه با اسرائیل برای هدفی شریف و مورد تأیید الهی جان باخته‌اند.

برای یک گروه چریکی مثل حماس، منبع اصلی قدرت، تعداد کنونی جنگجویان نیست، بلکه ظرفیت آن برای به‌دست‌آوردن حامیانی از دل جامعه محلی در آینده است.

تجلیل از شهادت آنها، الهام‌بخش نیروهای بالقوه و جدید است. تبلیغات حماس پس از ۷ اکتبر، کاملاً مطابق با نتایجی است که در نظرسنجی مرکز فلسطینی «تحقیقات و بررسی سیاست» در مورد نگرش فلسطینیان به دست آمده است. تناسب تنگاتنگ میان ماهیت تبلیغات حماس و حمایت فزاینده‌ای که از حماس به طور خاص و از مبارزه مسلحانه علیه اسرائیل به‌طورکلی در بررسی‌های این مرکز تحقیقاتی و نظرسنجی فلسطینی یافت می‌شود، نشان می‌دهد که یا حماس این حمایت را تحریک می‌کند یا تبلیغات آن، منعکس‌کننده دلایل اصلی این حمایت است. در هر صورت، حماس از جنگ برای قوی‌تر شدن از طریق پیوندهای قوی‌تر و گسترده‌تری بین جامعه و خودش سود می‌برد.

پس از ۹ ماه از جنگ طاقت‌فرسا، اکنون زمان آن فرارسیده است که یک واقعیت تلخ را بشناسیم؛ هیچ راه‌حل صرفاً نظامی برای شکست حماس وجود ندارد. این گروه بیش از مجموع تعداد مبارزان فعلی آن است. همچنین چیزی بیش از یک ایدة الهام‌بخش است. حماس یک جنبش سیاسی و اجتماعی است و به این زودی‌ها از بین نمی‌رود. استراتژی کنونی اسرائیل برای عملیات نظامی سنگین، ممکن است تعدادی از جنگجویان حماس را بکشد، اما این استراتژی تنها پیوندهای بین حماس و جامعه فلسطینی را تقویت می‌کند. به مدت ۹ ماه، اسرائیل عملاً عملیات نظامی بدون محدودیت را در غزه دنبال کرده است، بدون اینکه پیشرفت آشکاری در جهت هر یک از اهداف خود داشته باشد. حماس نه شکست خورده و نه در آستانه شکست است و امروز محبوب‌تر و جذاب‌تر و قوی‌تر از ماقبل ۷ اکتبر است.

در غیاب برنامه‌ای برای آینده غزه و مردم فلسطین که فلسطینی‌ها ممکن است آن را بپذیرند، حماس همچنان و در تعداد بیشتری باز خواهد گشت. اما به نظر می‌رسد که رهبران اسرائیل، تمایلی به تصور چنین طرح سیاسی کارآمدی نسبت به قبل از ۷ اکتبر ندارند. پایان چندان روشنی برای فاجعه‌ای که در غزه ادامه دارد، قابل‌مشاهده نیست. جنگ ادامه خواهد داشت، فلسطینیان بیشتری خواهند مرد و تهدیدها علیه اسرائیل افزایش خواهد یافت.

 

[1] . ROBERT A. PAPE

[2] . game of whack-a-mole: در این بازی بازیکنان از یک پتک برای ضربه زدن به خال های اسباب بازی استفاده می کنند که به طور تصادفی از سوراخ های دستگاه بیرون می آیند. این بازی به صورت عامیانه به وضعیتی اطلاق می شود که باید چرخه ای تکراری و بی ثمر از وظایف را انجام داد، اما رفع موفقیت آمیز مشکل اول فقط به بروز همان مشکل در جایی دیگر منتهی می شود.

[3] . Palestinian Center for Policy and Survey Research (PSR)

[4]  . Rally round the flag:  «صف‌آرایی زیر پرچم» مفهومی در علوم سیاسی است که به افزایش حمایت از دولت  و گروه  در دوران بحران‌های بین‌المللی و جنگ اشاره دارد .

[5] . Edward Bernays

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha

مرثیه‌ای برای مرگ «اَبَرجهانی شدن»

خانواده‌ها تخریب را با تربیت اشتباه گرفته‌اند!

دانشگاه باید مسئول باشد

بیایید با فواید استعمار آشنا شوید!

دسترسی مستقیم پنتاگون به دانشگاه!

دانشجو‌های معترض در دانشگاه ایندیانا چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه استنفورد چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه کالیفرنیا – لس‌آنجلس چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه دانشگاه نیویورک چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه نورث وسترن چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه براون چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در کالج کلرمونت چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه مینه‌سوتا چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه تگزاس چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه سانفرانسیسکو چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه میشیگان چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه ییل چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه راتگرز چه می‌خواستند؟

دانشجو‌های معترض در دانشگاه آمریکن چه می‌خواستند؟

پرونده ها