آیا آمریکا در مسیر خشونت سیاسی اجتناب‌ناپذیر است؟
قطبی شدن شدید فضای سیاسی، می‌تواند خشونت سیاسی را محتمل‌تر کند. زمانی که جامعه از نظر سیاسی بر اساس خطوط هویتی تقسیم شده باشد، احتمال بروز خشونت سیاسی هم بیشتر است؛ چرا که طرف‌داران احزاب رقیب، مخالفان سیاسی خود را به شکل دشمن در میدان جنگ می‌بینند که تهدیدی وجودی برای حزب، گروه و هویت آنها تلقی می‌شود و باید حذف شود.

 گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ سوءقصد به جان «دونالد ترامپ» - نامزد حزب جمهوری‌خواه - در جریان رقابت‌های انتخابات ریاست‌جمهوری، این کشور بار دیگر «موضوع» خشونت سیاسی را در آمریکا برجسته کرده است. ۵ نوامبر، انتخابات در آمریکا برگزار شد و کارشناسان، مقامات و رسانه‌ها در این کشور نسبت به گسترش خشونت سیاسی هشدار می‌دهند. البته برخی از کارشناسان بر این باور هستند که خشونت سیاسی در آمریکا قدمتی به اندازه تاریخ تأسیس این کشور دارد و از همان آغاز تأسیس، دموکراسی در این کشور بیمار به دنیا آمده است. قانون اساسی آمریکا شکاف و گسلی را در این کشور ایجاد کرده است که همیشه احتمال ازهم‌گسیختگی در آمریکا وجود دارد. این شکاف تاکنون ترمیم نشده است. گفته می‌شود بسیاری از افراط‌گرایان و حامیان خشونت در آمریکا از سخنان «توماس جفرسون» - از رهبران انقلاب و سومین رئیس‌جمهور این کشور - الهام گرفته‌اند که بر این باور بود: «هر از گاهی وجود کمی شورش، چیز خوبی است و درخت آزادی باید گاهی اوقات با خون میهن‌پرستان و مستبدان آبیاری شود.»

 

خشونت سیاسی چیست؟!

کسانی که در آمریکا دست به خشونت سیاسی می‌زنند، بر این باور هستند که آنها از طریق صندوق رأی به اهداف خود نمی‌رسند و شاید صندوق رأی و انتخابات را یکی از موانع اصلی تحقق اهداف خود می‌دانند

در تعریف «خشونت سیاسی» گفته می‌شود که خشونت سیاسی، خشونتی است که برای دستیابی به اهداف سیاسی انجام می‌شود. این می‌تواند شامل خشونتی باشد که توسط یک دولت علیه سایر کشورها استفاده می‌شود (جنگ)، خشونتی که توسط یک دولت علیه غیرنظامیان و بازیگران غیردولتی استفاده می‌شود (ناپدیدشدن اجباری، جنگ روانی، خشونت پلیس، ترورهای هدفمند، شکنجه، پاک‌سازی قومی، یا نسل‌کشی) و خشونتی که توسط بازیگران غیردولتی علیه دولت‌ها و غیرنظامیان (آدم‌ربایی، ترورهای هدفمند، حملات تروریستی، شکنجه، جنگ روانی و یا چریکی) استفاده می‌شود. همچنین می‌تواند خشونتی با انگیزه سیاسی باشد که توسط بازیگران غیردولتی علیه یک کشور (شورش، خیانت، یا کودتا) اعمال می‌شود. در خشونت سیاسی، فرد، گروه یا دولتی که به آن دست می‌زند، بر این باور است که هیچ راه منطقی و قانونی برای دستیابی به خواسته‌های خود ندارد و بنابراین تنها راه منطقی و موجه تغییر، استفاده از ابزارهای خشونت‌آمیز است.

اگر تعریف خشونت سیاسی را ملاک قرار دهیم، کسانی که در آمریکا دست به خشونت سیاسی می‌زنند، بر این باور هستند که آنها از طریق صندوق رأی به اهداف خود نمی‌رسند و شاید صندوق رأی و انتخابات را یکی از موانع اصلی تحقق اهداف خود می‌دانند. بایدن بعد از ترور نافرجام ترامپ، در اظهاراتی گفت: «در آمریکا جایی برای خشونت سیاسی نیست. در هیچ دوره‌ای و به‌هیچ‌وجه نباید چنین اتفاقی بیفتد. ما نمی‌توانیم اجازه دهیم که این خشونت، عادی‌سازی شود. دموکراسی به معنای تحمل‌نکردن خشونت است.» علی‌رغم ادعای بایدن که مدعی است خشونت سیاسی جایی در آمریکا ندارد؛ بلکه برعکس، سیر تحولات در این کشور طی سال‌های گذشته، خود به محرک اصلی خشونت سیاسی در آمریکا تبدیل شده است. رویدادی سیاسی مثل تلاش برای ترور یک نامزد انتخاباتی، مسئله‌ای نیست که به یکباره و در خلأ رخ بدهد و باید پیش‌زمینه‌های وقوع این ترور به‌خوبی واکاوی شود.

 

خاستگاه خشونت سیاسی جدید

در گذشته ایدئولوژی‌های افراطی، منشأ خشونت سیاسی در آمریکا بود؛ اما خشونت سیاسی جدید در این کشور خواستگاه حزبی دارد و با هویت‌های قطبی شده آمریکایی‌ها به‌عنوان دموکرات یا جمهوری‌خواه گره خورده است

در گذشته ایدئولوژی‌های افراطی، منشأ خشونت سیاسی در آمریکا بود؛ اما خشونت سیاسی جدید در این کشور خواستگاه حزبی دارد و با هویت‌های قطبی شده آمریکایی‌ها به‌عنوان دموکرات یا جمهوری‌خواه گره خورده است. دموکراسی در فضای آرام و از طریق همکاری بین نهادها و احزاب رقیب پیش می‌رود. وقتی هر دو حزب آمریکا در فضای شدیداً دوقطبی این کشور به این نتیجه رسیده‌اند که راه رسیدن به قدرت سیاسی، حذف کامل طرف مقابل است، پس صندوق رأی هم جای خود را به خشونت سیاسی و شکل عریان آن یعنی ترور خواهد داد.

طی سال‌های اخیر، تمامی مباحث از اقتصاد گرفته تا مسائل اجتماعی و امنیتی، تبدیل به بازی با حاصل جمع صفر بین دو حزب سیاسی آمریکا شده و هر دو حزب، تلاش‌های رقیب را برای پیشبرد امور، خنثی کرده‌اند. در چنین شرایطی، خشونت سیاسی بین طرفداران دو حزب به عنوان ابزار جایگزین صندوق رای برای پیشبرد امور می‌شود. «بایدن» و «کاملاً هریس» بارها هشدار داده‌اند که پیروزی ترامپ در انتخابات، دموکراسی آمریکا را نابود خواهد کرد. در نقطه مقابل نیز «ترامپ» بارها هشدار داده است که با پیروزی «بایدن» یا «کاملاً هریس» در انتخابات، آمریکا در جهان مسخره خواهد شد، این کشور با سرعت به سمت جهنم خواهد رفت و جنگ جهانی سوم نیز شروع خواهد شد. با ترسیم چنین فضای رعب‌آوری، کاملاً طبیعی است که در شرایط دوقطبی شدن هویت‌های سیاسی این کشور، طرفداران این دو حزب برای جلوگیری از ایجاد چنین فضای آخرالزمانی، دست به اسلحه برده و تلاش کنند از طریق مسیرهای خشونت‌بار، مانع وقوع چنین سناریوی وحشتناکی برای آمریکا شوند.

قطبی شدن شدید فضای سیاسی، می‌تواند خشونت سیاسی را محتمل‌تر کند. زمانی که جامعه از نظر سیاسی بر اساس خطوط هویتی تقسیم شده باشد، احتمال بروز خشونت سیاسی هم بیشتر است؛ چرا که طرف‌داران احزاب رقیب، مخالفان سیاسی خود را به شکل دشمن در میدان جنگ می‌بینند که تهدیدی وجودی برای حزب، گروه و هویت آنها تلقی می‌شود و باید حذف شود. این بینش، جای هیچ‌گونه اجماع‌سازی یا همکاری برای پیشبرد امر سیاسی را بین دو طرف باقی نمی‌گذارد. اگر از طرف مقابل انسانیت‌زدایی شود و تهدیدی اخلاقی برای هویت خود تلقی شود، آنگاه خشونت سیاسی کاملاً از نظر اخلاقی موجه و توجیه‌پذیر خواهد بود.

 

وجود بسترهای افزایش خشونت در آمریکا

«بایدن» و «کاملاً هریس» بارها هشدار داده‌اند که پیروزی ترامپ در انتخابات، دموکراسی آمریکا را نابود خواهد کرد. در نقطه مقابل نیز «ترامپ» بارها هشدار داده است که با پیروزی «بایدن» یا «کاملاً هریس» در انتخابات، آمریکا در جهان مسخره خواهد شد، این کشور با سرعت به سمت جهنم خواهد رفت و جنگ جهانی سوم نیز شروع خواهد شد.

در انتخابات میان‌دوره‌ای قبلی و تحت‌تأثیر افزایش صددرصدی تهدیدها علیه برگزارکنندگان انتخابات، وزارت امنیت داخلی آمریکا دستور داد تا در دفاتر انتخاباتی در سراسر این کشور شیشه‌های ضدگلوله نصب کنند و نیروهای ویژه‌ای با مهارت تیراندازی در این دفاتر مستقر شوند. به گفته پلیس، تهدید علیه اعضای کنگره از سال ۲۰۱۵ تقریباً ده برابر شده است و در سال گذشته میلادی بیش از ۸ هزار مورد تهدید گزارش شده است. نظرسنجی‌ها نیز نشان می‌دهد که درصد آمریکایی‌هایی که معتقدند خشونت وسیله‌ای معتبر برای دستیابی به اهداف سیاسی آنها است، سال‌به‌سال در حال افزایش است.

آنچه که بروز خشونت سیاسی در این کشور را محتمل می‌کند، دسترسی آسان مردم این کشور به اسلحه است. آمارهای مرکز تحقیقات کنگره آمریکا نشان می‌دهد که آمریکایی‌ها صاحب حدود نیمی از کل ۶۵۰ میلیون قبضه سلاح غیرنظامی موجود در سراسر دنیا هستند! باتوجه‌به این وضعیت و همچنین رشد افراط‌گرایی در جامعه آمریکا که «وزارت امنیت داخلی» و «اف‌بی‌آی» آن را مهم‌ترین تهدید داخلی حال حاضر آمریکا می‌دانند، بعید به نظر می‌رسد که طی ماه‌ها و سال‌های آینده، شاهد کاهش سطح خشونت سیاسی در این کشور باشیم و در شرایط تشدید فضای دوقطبی، هر مسئله‌ای - به‌ویژه انتخابات - منجر به خشونت سیاسی اجتناب‌ناپذیر در این کشور خواهد شد.

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha

جنگ پنهان هویتی در درون اسرائیل

چرا قوانین داخل خانه تغییر نمی‌کند؟

قتل و ترور، یقه سیاستمدار غربی را گرفته است!

راست افراطی با اروپا و آمریکا چه می‌کند؟

سواری‌گرفتن مخاطب از سلبریتی!

نابودی هژمونی لیبرال غربی در دانشگاه‌های آمریکا

عرفی شدن، نخستین گام جنسیت‌زدگی

در برابر عادی‌سازی شرارت و بی‌عدالتی اسرائیل مقاومت کنید

عصر کاهش جمعیت؛ چالش‌ها و راهکارها

دانشگاه‌های آمریکا، بازوهای دولت پلیسی

علم؛ قدرتی که آمریکا دارد از دستش می‌دهد!

مسئله نافهمیِ تحلیل‌های اجتماعی: کجا ایستاده‌ایم و چگونه برویم؟!

چگونه با اطلاعات نادرست مقابله کنیم؟

مدیریت مُد در بن‌بست؛ نمی‌توانیم یا نمی‌خواهیم؟

چه چیزی باعث خشونت سیاسی در آمریکا می‌شود؟

جنگ غزه مرا در هم شکست

«هاروارد» بی‌طرف نیست!

چرا ترامپ به سمت رمزارزها متمایل شد؟

قصه‌هایی از بیم و امید زنان فراری از مصائب اعتیاد!

جهان در کنار عدالت می‌ایستد یا قانون جنگلی که آمریکا از آن حمایت می‌کند؟

پرونده ها