بررسی پدیده اینفلوئنسری در ایران و جهان در مصاحبه با صدیقه ببران؛
باید قبول کنیم که اینفلوئنسرها افراد پرنفوذی در سوشال‌مدیا هستند و در حوزه‌هایی که کار می‌کنند، به تغییر سبک زندگی مخاطبین خود می‌پردازند. بسیاری از آن‎ها شاخه‌‎ای از مسائل اقتصادی را هم در فضای مجازی انجام می‌دهند و حتی با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی، از مخاطبین خود سوءاستفاده می‌کنند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ لیلا شوقی: مثل قارچ در حال رشدند؛ آدم‌مشهورهای فضای مجازی را می‌گوییم که هر کدام دیگر برای خود دَم و دستگاهی ایجاد کرده‌اند و پادشاهی به راه انداخته‌اند. حکمرانی هر کدام‌شان وابسته به بضاعت، هنرنمایی و تعداد مخاطبینی است که از قضا کم هم نیستند و برای برخی از آن‌ها به بیش از میلیون‌ها نفر هم می‌رسد. یک نفر از اینفلوئنسرها جزئیات زندگی خصوصی‌اش را نشان می‌‎دهد و نفر بعدی، کلیپ و ویدئوی خنده‌‎دار برای جذب مخاطب تولید می‌کند. در اینجا همه چیز به تفریح و مشغول کردن مخاطب خلاصه شده است؛ به این که او را با خود همراه کنند و اطلاعاتی که دوست دارند - حتی اطلاعات غلط، شایعه و گمراه‌کننده - را به مخاطب منتقل کنند. تعبیری که از نظر دکتر صدیقه ببران - استاد دانشگاه در رشته ارتباطات - برای آن‌ها به کار می‌‎رود، اینفلوئنسرهای زرد است. ببران البته به اینفلوئنسرهای متخصص هم اشاره می‌‎کند و توضیح می‌‎دهد که برای داشتن یک جامعه سالم و آگاه، باید به سمت اینفلوئنسرهای متخصص در حوزه‌های متفاوت فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... رفت؛ هرچند که این استاد دانشگاه معتقد است که اینفلوئنسر شدن و جذب مخاطب در رسانه‌‎های مدرن - حتی برای اینفلوئنسرهایی که به اصطلاح زرد هستند - نشانه هنرمندی آن‎هاست. اینک مشروح گفت‌وگو با خانم ببران در برابر دیدگان شماست.


سیر تحول تولید محتوا

این روزها ما شاهد شکلی از رفتارها و تولید محتوا در فضای مجازی هستیم که این مسئله را به ذهن متواتر می‌‎کند: در ایران، اینفلوئنسر شدن، نیاز به استعداد و هنر خاصی ندارد. آیا این مسئله برای همه اینفلوئنسرها و آدم‌معروف‎های فضای مجازی صدق می‌کند؟

بعد از به دنیا آمدن نسل جدید و مدرن رسانه‌ها و تغییر و تحولی که به واسطه حضور اینترنت و در دسترس عموم بودن آن به وجود آمد، همه مخاطبان رسانه‌های سنتی دیروز، امکان تولید محتوا را پیدا کردند و خودشان صاحب رسانه شدند.

ببران: برای رسیدن به جواب این سؤال، باید یک پیش‌زمینه را متذکر شد. پیش از این و در عرصه سنتی رسانه‌ها، آن چیزی که در رسانه‌های کاغذی وجود داشت، به این شکل بود که تولید محتوا نیاز به تخصص داشت و به‌صورت حرفه‌ای انجام می‌گرفت. یعنی یک تیم، گزارشاتی را آماده و تولید می‌کردند، عکس انتخاب و بعد صفحه‌بندی انجام می‌‎شد و شکل بصری رسانه تولید می‌‎شد. بعد از به دنیا آمدن نسل جدید و مدرن رسانه‌ها و تغییر و تحولی که به واسطه حضور اینترنت و در دسترس عموم بودن آن به وجود آمد، همه مخاطبان رسانه‌های سنتی دیروز، امکان تولید محتوا را پیدا کردند و خودشان صاحب رسانه شدند. البته این تولید محتوا در ساختار جدید رسانه‌های مدرن قرار گرفت؛ یعنی ادبیات، ساختار، مسائل فنی و حرفه‌ای با تفاوت‌هایی از رسانه‌های سنتی انجام شد که البته دیگر شکل و ساختار رسانه‌های مدرن هم تغییر کرده بود. شاید یکی از مهم‌ترین تفاوت‌های شکل رسانه‌های مدرن و سنتی این باشد که در رسانه‌های مدرن، خودِ مخاطب هم امکان تولید محتوا دارد و هر دو - صاحب رسانه و مخاطب - در رسانه‌های مدرن، تولید اطلاعات می‌‎کنند. در رسانه‌های سنتی اما، مخاطب صرفاً مصرف‌کننده بود؛ درصورتی‌که در رسانه‌های نوین، نقش مصرف‌کنندگی مخاطبان به واسطه ورود عرصه اینترنت و دردسترس‌بودن آن، کم‌رنگ‌تر شده است و به واسطه ابزارهایی که فناوری و هوش مصنوعی در اختیار مخاطبان قرار داده است، می‌توان به این دید نگاه کرد که امکان تولید محتوا راحت‌‎تر شده است. البته که استفاده از این ابزار، یک هنر است؛ چون باید مارکتینگ ایجاد کرده و مخاطب را جذب کرد.

برای جواب به سؤال شما، باید اول به این پاسخ داد که آیا اینفلوئنسرها توانسته‌اند این کار را انجام دهند و مخاطبین را جذب کنند؟ در مواردی بله. آنها از ابزارها و هوش مصنوعی استفاده کردند و توانستند تولید محتوا کرده و مخاطبان را هم جذب صفحه خود کنند. تا زمانی که مخاطبان، ساعت‌ها جذب صفحات آن‌ها شوند و زمان خود را صرف آن‎ها کنند، اینفلوئنسرها موفق بوده‌اند. بسیاری هم توانسته‌‎اند به واسطه مخاطبین بالا، در زمینه اقتصادی ورود پیدا کنند و مارکت و بیزینس خود را راه بیندازند. هنر آن‌ها این بوده است که از ابزار استفاده کرده‌اند، قدرتِ تولید داشتند و شاید متخصص هم نباشند - مثلاً بازیگر نباشند - اما توانسته‎اند منبری ساخته و سکوی پرتاب خود را ایجاد کنند. پس این که گفته می‌شود «اینفلوئنسری نیاز به استعداد و هنر ندارد»، درست نیست. اتفاقاً آن‌ها جذب مخاطب را خوب بلدند؛ حتی اگر بی‌‎سواد باشند و یا سواد فناوری را نداشته باشند و یا از نظر شخصیتی افراد فوق‌العاده‌ای نباشند، اما باز هم می‌‎توانند خوب تیتر بزنند، جاذبه ایجاد کنند و به قولی «ترند» شوند؛ چراکه بیشتر از همه مشتری جذب کرده‌اند.

 

داستان‌سرایی‌های پرمخاطب!

اما بسیاری از آثار آن‌ها خالی از معناست.

مانند روزنامه‌های زرد که زمانی در کیوسک‌های روزنامه به فروش می‌رسیدند، برخی از اینفلوئنسرهایی که محتوای خالی از معنا تولید می‌‎کنند هم، رسانه زردند.

ببران: مانند روزنامه‌های زرد که زمانی در کیوسک‌های روزنامه به فروش می‌رسیدند، برخی از اینفلوئنسرهایی که محتوای خالی از معنا تولید می‌‎کنند هم، رسانه زردند. درست است که آن‌ها استعداد این را دارند که جذب مخاطب کنند، اما به چه قیمتی؟ روزنامه‌های زرد، با تیترهای بزرگ‌نمایی شده، شایعه‌پراکنی و داستان‌های سطحی، جذب مخاطب می‌‎کردند و به‌تناسب جریان رسانه‌های سنتی، حالا سلبریتی‌های فضای مجازی که تولید محتوای خالی از معنا دارند، با نشان‌دادن جزئیات خانه و زندگی خود یا ساختن داستان‌های سطحی و شایعه‌سازی، جذب مخاطب می‎کنند. برخی از آن‌ها، افرادی را استخدام می‌کنند و کارشناس تولید محتوا دارند یا از ابزارهای فناورانه استفاده می‌‎کنند؛ مثلاً از هوش مصنوعی استفاده می‌‎کنند و حقیقتی را به شکلی دیگر - آن طور که خودشان دوست دارند - نشان می‌دهند. رسانه، همان رسانه زرد است، اما در راستای رسانه‌های نوین و استفاده از فناوری است.


اما تأثیر اینفلوئنسرها در جامعه غیرقابل‌انکار است و با این شگرد و با هرزگی اطلاعات، گونه‌ای از اجتماعات تخیلی به وجود می‌آید.

ببران: در واقع اینفلوئنسرها از بی‌اطلاعی برخی از مخاطبین خود استفاده می‌کنند. باید قبول کنیم که آن‌ها افراد پرنفوذی در سوشال‌مدیا هستند و در حوزه‌هایی که کار می‌کنند، به تغییر سبک زندگی مخاطبین خود می‌پردازند. بسیاری از آن‎ها شاخه‎ای از مسائل اقتصادی را هم در فضای مجازی انجام می‎دهند و حتی با زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی، از مخاطبین خود سوءاستفاده می‌کنند؛ مانند فضای واقعی که بعضی از افراد، کلاهبرداری می‌کنند.

 

مخاطب باید توان تمیز داشته باشد

وظیفه مخاطب در قبال آن‎ها چیست؟

ببران: فرقی ندارد که فردی سواد خواندن و نوشتن دارد یا نه، تحصیلات آکادمیک دارد و دکتر یا مهندس است یا نه، به هر حال، همه باید سواد رسانه‌‎ای داشته باشند. سواد تمیزدادن خبر جعلی و غیرجعلی از هم را باید داشته باشند. فردی که حوادث رسانه‌ای دارد، اول از همه قدرت انتقاد دارد و آن محتوای مجازی که به دست آورده را دوباره نشر نمی‌دهد؛ در واقع، اول از همه تا به صحت محتوا دست پیدا نکند، آن را برای دوستش ارسال نمی‌کند. بعد از آن، محتوا را بررسی می‎کند و حتی‌الامکان از ابزارهای فضای مجازی استفاده می‌‎کند تا صحتش را به دست بیاورد. ساده‌ترین کار ممکن این است که در گوگل سرچ کند یا این که با همین هوش مصنوعی - که خودش می‌تواند خبر فیک ایجاد کند - به صحت خبر دست پیدا کند. در واقع قدرت جمع‌بندی اطلاعات و تمیزدادن آن را داشته باشد تا تلاش مسموم اینفلوئنسری که به‌صورت سازمان‌یافته ذهنیت مخاطب و جامعه را منحرف می‏کند، در مخاطب آگاه اثر نداشته باشد. برای این که این اتفاق بیفتد، هم والدین و هم معلمان، باید آگاه باشند و از کودکی آموزش سواد رسانه‌ای را شروع کنند؛ نه این که بعد از سال‌ها در دانشگاه یا در پایه دهم، یک کتاب درسی درباره سواد رسانه‌ای وجود داشته باشد.


لزوم وجود اینفلوئنسر متخصص

به نظر می‌رسد که نمی‌توان به این مقوله، به‌صورت صفر و یکی نگاه کنیم. در مقابل جریان جعلی، ما اینفلوئنسرهای متخصص را هم داریم که در حوزه‎های متنوع آموزشی، بهداشتی، اقتصادی، فرهنگی و... کار می‎کنند و البته بر مخاطبین و جامعه هم تأثیرگذار هستند.

اینفلوئنسری که از آخرین و به‌روزترین گزارش‌های مجلات خارجی استفاده می‎کند، همین سندی بر تخصص اوست.

ببران: بله، خود من هم مخاطب آن‌ها هستم و به شاگردانم در دانشگاه پیشنهاد می‌‎دهم که مخاطبِ اینفلوئنسری که به‌روز است و مثلاً به‌صورت تخصصی ابزارهای فناوری، ابزارهای تولید محتوا، هوش مصنوعی، ادیت عکس و... را معرفی می‎کند، باشند. برای تشخیص یک اینفلوئنسر متخصص هم به سواد رسانه‌ای نیاز است و با همان شگردهایی که می‌توان تولید محتوای جعلی را پیدا کرد، می‌توان به اینفلوئنسر متخصص و راست‌گو رسید. مثلاً در همین فضای مجازی، افراد زیادی توصی‎ه‌های متنوعی درباره رژیم غذایی سالم و کاهش وزن دارند که برخی از آن‎ها، اصلاً علمی نیست و سلامتی را با مداخلاتی همراه می‎کند. با جست‌وجو و بررسی اطلاعات و پیداکردن رفرنس علمی، می‌توان به صحت این مسئله دست پیدا کرد. مثلاً اینفلوئنسری که از آخرین و به‌روزترین گزارش‌های مجلات خارجی استفاده می‎کند، همین سندی بر تخصص اوست. ما برای پیداکردن بهترین اینفلوئنسر اقتصادی و بورس، باید با کارشناس بورس مشورت کنیم. صحت سنجی و رصد اخبار، می‌تواند به درک درست ما در این تشخیص کمک کند.

 

پای اینفلوئنسر متخصص را به تلویزیون باز کنید!

اما پیداکردن یک اینفلوئنسر متخصص سخت است. جامعه برای گسترش این پدیده چه نقشی دارد؟

ببران: هر کسی که به‌صورت آکادمیک متخصص یک حوزه‌ای شده، مسئول است تا در این باره کار کند. او باید در فضای مجازی که امروز حضور در آن اجتناب‌ناپذیر است، فعالیت کند و با تولید محتوای تخصصی در ارتقای تولید محتوای جامعه گام بردارد. این افراد باید هشیار باشند و از ابزارهای فناوری و تخصصی که دارند، استفاده کنند تا گام مهمی در ارتقای فرهنگ جامعه بردارند. علاوه بر این، رسانه هم مسئول است. تلویزیون و رادیو باید از تخصص اینفلوئنسرهای متخصص استفاده کند. چه ایرادی دارد که آن‌ها به تلویزیون و رادیو دعوت شوند و به‌عنوان کارشناس حوزه تخصصی با آن‌ها صحبت شود و یا به‌عنوان متخصص این حوزه، به مخاطبین معرفی شوند؟ مخاطبین تلویزیون و رادیو با آن‎ها آشنا می‎شوند و می‌توانند در فضای مجازی از تخصص‌شان استفاده کنند. با این اتفاق و با آگاهی به‌دست‌آمده، دست اینفلوئنسری که اطلاعات فیک منتشر و یا شایعه‌پراکنی می‌کند، برای مخاطبین رو می‌شود.

/ انتهای پیام / 

ارسال نظر
captcha

در برابر عادی‌سازی شرارت و بی‌عدالتی اسرائیل مقاومت کنید

عصر کاهش جمعیت؛ چالش‌ها و راهکارها

دانشگاه‌های آمریکا، بازوهای دولت پلیسی

علم؛ قدرتی که آمریکا دارد از دستش می‌دهد!

مسئله نافهمیِ تحلیل‌های اجتماعی: کجا ایستاده‌ایم و چگونه برویم؟!

چگونه با اطلاعات نادرست مقابله کنیم؟

مدیریت مُد در بن‌بست؛ نمی‌توانیم یا نمی‌خواهیم؟

چه چیزی باعث خشونت سیاسی در آمریکا می‌شود؟

جنگ غزه مرا در هم شکست

«هاروارد» بی‌طرف نیست!

چرا ترامپ به سمت رمزارزها متمایل شد؟

قصه‌هایی از بیم و امید زنان فراری از مصائب اعتیاد!

جهان در کنار عدالت می‌ایستد یا قانون جنگلی که آمریکا از آن حمایت می‌کند؟

عرفی گرایی، زیستِ جنسی ایرانیان را تغییر داد

«بحران خشونت سیاسی» آمریکا را به کدام سمت‌وسو می‌برد؟!

نقش مدارس اسرائیل در تداوم نسل‌کشی ملت فلسطین

اسرائیل و رؤیایی به نام «آینده»

کودکان، رسانه‌های اجتماعی و والدین نگران

فرانسیس فوکویاما: پیروزی ترامپ «نه» مردم به «لیبرالیسم» بود

خانواده بارِ تمام کج کارکردی نهادها را به دوش می‌کشد

پرونده ها