گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «سیموس ملکافضلی»[1] نویسنده و روزنامهنگار متخصص امور خاورمیانه در یادداشتی که مجله آمریکایی «The Nation» آن را منتشر کرده است به موضوع اقدام تروریستی رژیم اسرائیل در انفجار پیجرها و بیسیمهای ارتباطی در لبنان میپردازد. وی تأکید میکند این جنایت در تاریخ مدرن جهان سابقه ندارد با این وجود رسانههای جریان اصلی در غرب و مدافعان رژیم صهیونیستی تروریستی بودن این جنایت را سانسور کرده و حتی از انجام آن ابراز خوشحالی نیز کردند. به گفته وی اگر مسیر برای انجام جنایاتی مشابه انفجار پیجرها باز شود تبعات آن خود غرب را نیز خواهد گرفت.
دروغ مدافعان اسرائیل
حوالی ساعت ۱۵:۳۰ سهشنبه ۱۷ سپتامبر (۲۷ شهریور) به وقت محلی، سرویسهای اطلاعاتی اسرائیل حملهای همزمان و دستهجمعی را در داخل لبنان انجام دادند که مانند آن در تاریخ جنگ مدرن هرگز مشاهده نشده بود. هزاران پیجر که همگی مخفیانه با مواد منفجره پلاستیکی بسته بندی شده بودند، با اطلاع رسانی پیامی که سازندگان بمب ارسال کردند، از راه دور منفجر شدند.
در یکلحظه، تقریباً ۳۰۰۰ نفر مجروح شدند و بیش از ۱۰ نفر از جمله کودکان و کارکنان مراقبتهای بهداشتی کشته شدند. قربانیان در خواربارفروشیها خرید میکردند، در خیابان راه میرفتند، در حال سوار شدن به ماشین بودند؛ برخی در بیمارستانها کار میکردند، برخی دیگر با فرزندان خود در خانه بودند. در حالی که بسیاری در جنوب کشور لبنان بودند، بسیاری دیگر نیز در حومه جنوبی بیروت، کیلومترها دورتر از خطوط مقدم، جایی که اسرائیل و حزبالله در حال تبادل آتش بودند، حضور داشتند.
اسرائیل و مدافعان آن سعی کردهاند عملیات گسترده انفجار پیجرها و بیسیمهای ارتباطی را بهعنوان عملیاتی علیه جنگجویان حزبالله توصیف کنند؛ این یک دروغ است. انفجارها صرفنظر از اینکه اهداف آنها کجا بودند، چه کسانی آنها را در اختیار داشتند، و چه کسانی در شعاع انفجارها گرفتار شدند، رخ داد.
اسرائیل روز بعد نیز حمله گسترده دیگری را در لبنان ترتیب داد؛ حملهای که سیستم بیمارستانی بیروت را به طور کامل با هزاران مرگومیر همزمان فلج کرد مقدار بیشتری مواد منفجره که این بار درون بیسیمها پنهان شده بود، منفجر شد. این بار به نظر میرسید حمله طوری زمانبندی شده بود تا همزمان با یک مراسم تشییعجنازه برای یک کودک و یک کارمند بیمارستان که روز قبل کشته شده بودند، این بیسیمها در دستان نگهبانان حزبالله در حالی که در میان انبوه جمعیت درهم فشرده عزاداران حضور داشتند منفجر شود. بیسیمها، مانند پیجرها، توسط کارکنان پزشکی نیز استفاده میشوند و دستگاههای مملو از مواد منفجره در آمبولانسهای بیروت و همچنین در خانههای امدادگران در جنوب لبنان نیز پیدا شدند.
در گذشته، اسرائیل از مواد منفجرهای که در دستگاههای ارتباطی مانند تلفنهای همراه جاسازی شده بودند، برای ترور مخالفان خود استفاده کرده است، مانند موردی که علیه سازنده بمب حماس، «یحیی عیاش» انجام شد و به ترور وی منجر شد. اما حملات گذشته اهداف معینی بودند و افرادی بودند که بهتنهایی هدف قرار میگرفتند. اسرائیل و مدافعان آن سعی کردهاند عملیات گسترده انفجار پیجرها و بیسیمهای ارتباطی را بهعنوان عملیاتی علیه جنگجویان حزبالله توصیف کنند؛ این یک دروغ است. انفجارها صرفنظر از اینکه اهداف آنها کجا بودند، چه کسانی آنها را در اختیار داشتند، و چه کسانی در شعاع انفجارها گرفتار شدند، رخ داد. بسیاری از این انفجارها در مناطق پرجمعیت اتفاق افتادند. اعضای حزبالله کشته شدند، اما کارگران بیمارستانها نیز کشته شدند، جایی که هنوز هم معمولاً از پیجر استفاده میشود.
حتی همین هم کافی نبود. دو روز بعد، اسرائیل حملات هوایی گستردهای را در حومه بیروت انجام داد. اسرائیل مجدداً حمله خود را بهعنوان یک مأموریت دقیق علیه مبارزان حزبالله توصیف کرد. اما باز هم دروغ گفت. این یک حمله هدفمند نبود، همانطور که بعداً در رسانهها توصیف شد، بلکه شامل تخریب کامل یک بلوک مسکونی بود. بسیاری از خانوادهها زیر آوارهای بمباران بودند در حالی که بستگان آنها در تلاش بودند تا هرگونه اطلاعاتی درباره عزیزانشان پیدا کنند. همزمان ارتش اسرائیل در برابر رسانهها از پیروزی خود سخن میگفت.
در روزهای بعدی اسرائیل حتی بیشتر شدت عمل به خرج داد و جنوب لبنان را در یک کمپین بمباران مورد هدف قرار داد که تا زمان نگارش این مطلب، نزدیک به ۲۰۰ نفر کشته و نزدیک به ۸۰۰ نفر زخمی شدهاند. سایه یک جنگ تمامعیار هر دقیقه که میگذرد، بزرگتر میشود. برای کسانی که در لبنان هستند، روزهای گذشته یک تراژدی طولانی و تکاندهنده بود، فاجعهای که ملتی را شوکه کرد که پس از دههها درگیری در برابر حوادثی که جوامع دیگر را متوقف میکند، مقاومت کرده و تاب آورده است.
سازمانهای رسانهای اصلی و سیاستمداران غربی نتوانستند خوشحالی خود را از انفجار پیجرها در لبنان پنهان کنند.
حملات اسرائیل ترس را در بین شهروندان لبنان ایجاد کرده است، آنها از دستگاههایی که در دستانشان دارند نگران و وحشتزده هستند و نسبت به سیستمهایی که وارد کشورشان میشود اضطراب دارند. آنها نگران یک تهاجم تمامعیار از سوی اسرائیل هستند که در طول ۱۱ ماه گذشته نشان داده است که هیچ حد و مرزی را در جنگ به رسمیت نمیشناسد و فقط به دنبال فرصتهای تازهای است که هنوز تحقق نیافتهاند.
خوشحالی رسانههای غربی از انفجار پیجرها
هدف از این عملیات برای هر کسی که طی روزهای اخیر مانند من در بیروت حضور داشت غیرقابلانکار بود، ایجاد رعب و وحشت، ایجاد ترس، و دامنزدن به ناآرامی. اما باوجوداینکه هدف بهوضوح روانی است و پیامدهای بالقوه چنین حملهای برای آینده جنگهای نظامی مشهود است، سازمانهای رسانهای اصلی و سیاستمداران غربی نتوانستند خوشحالی خود را پنهان کنند. این رسانهها اعلام کردند اسرائیل به آنچه بهتر از هر چیز دیگری انجام میدهد، بازگشته است؛ یعنی یک نیروی نظامی سرسخت و با دقت. ستوننویسان نیویورکتایمز از «یکی از دقیقترین حملات در تاریخ جنگها» تمجید کردند. گزارشگران این نشریه نیز عملیات انفجار پیجرها را «یک نمایش چشمگیر از تواناییهای فناوری اسرائیل» توصیف کردند. کانالهای خبری بریتانیا نیز از زبان طنز درباره «تماس اسرائیل» صحبت کردند. روزنامهنگاران اسرائیلی هم پستهایی را منتشر کردند که این «خندهدارترین و شادترین روز» پس از ۷ اکتبر است.
حتی همان نیویورکتایمز که از سرعت و دقت این عملیات تمجید کرده بود، در جایی دیگر نیت حملات را بهعنوان «بیشتر روانی تا استراتژیک» توصیف کرد و گفت که این حملات ممکن است در طرح کلی جنگ هدف چندانی نداشته باشند، باتوجهبه «هزینهای که بر احساس مشترک ما از آسیبپذیری تحمیل میکند». اما با این حال، بسیاری از رسانهها از بیان نتایج منطقی مشاهدات خود در این عملیات خودداری کردند؛ اینکه این یک عملیات تروریستی بود، عملیاتی که بیشتر بهمنظور هدف قراردادن جمعیت غیرنظامی و نه اهداف نظامی انجام شده بود.
بیشتر ارجاعات به تروریسم در رسانههای کشورهایی بودند که وامدار مصونیت اسرائیل نیستند یا مخاطبانی که از جنگ اسرائیل به طور عمده حمایت نمیکنند. (یک استثنا قابلتوجه: لئون پانتا، مدیر سابق سیا که به سیبیاس گفت: «فکر نمیکنم شکی وجود داشته باشد که این نوعی تروریسم است.»)
سانسور جنایت در رسانههای غربی
زمانی که اخبار غیرقابلاجتناب درباره مرگ کودکان به راهروهای قدرت و اتاقهای خبر غربی رسید، مقامات و تحلیلگران بهسرعت سؤالات مربوط به غیراخلاقی بودن این حمله را سانسور کردند. «برد شرمن»[2]، نماینده مجلس نمایندگان آمریکا، غیرنظامیان آسیبدیده را نتیجه «استفاده حزبالله از سپر انسانی و استفاده آنها از سربازان در سن ۱۸ سالگی» توصیف کرد. هویت این بچهها که نوجوان نبودند؛ بلکه یک پسر و یک دختر کوچک در خانههای خودشان بودند، بهوضوح برای او ناشناخته بود. زمانی که شرایط این کودکان نیز نمیتوانست نادیده گرفته شود، در کانالهای اسرائیلی و بریتانیایی بهعنوان خسارت جانبی سادهای نادیده گرفته شدند، موضوعی که نمیتوانست از چنین موفقیت شگفتانگیز و خیرهکنندهای بکاهد. مقالات دیگر نیویورکتایمز غیرنظامیان را بهعنوان «غیرنظامیان [که] به این درگیری کشیده شدند» توصیف کردند، در حالی که مجله آتلانتیک بهطورکلی از اشاره به غیرنظامیان خودداری کرد و هزاران زخمی را بهسادگی بهعنوان «هزاران جنگجوی [حزبالله]» توصیف کرد.
آمریکاییها به شیوهای جدید از طعنهزدن و تمسخر دشمنان خود، خوشحال شدهاند. یک کاریکاتوریست سیاسی و کارمند «دیترویت نیوز»، «رشیده طلیب»[3]، تنها فلسطینی آمریکایی در کنگره را در حالی به تصویر کشید که پیجری روی میزش منفجر شد. حامیان اسرائیل برای نشاندادن خوشحالی خود، ایموجیهای پیجر را به شبکه اجتماعی «ایکس» اضافه کردهاند. زمانی که «هریکت هگمن»[4] نماینده مجلس نمایندگان آمریکا از کنار گروه معترضان ضدجنگ «کد پینک» میگذشت و از او درباره کودکان ۸ و ۱۱ سالهای که در انفجارها کشته شده بودند، پرسیدند، با تمسخر خطاب به آنها گفت «آیا دستگاههای پیجر خود را همراه دارید؟»
در حالی که اسرائیل تلاش کرده است تا ابهام عمدی را در مورد مسئولیت خود در این حمله حفظ کند، هیچ بازیگر دیگری در منطقه وجود ندارد که این توانایی یا این نوع معافیت از مجازات را داشته باشد. در میان ماهها تنشهای فزاینده در مرز لبنان، آمریکا مدعی است که تلاش میکند از جنگ جلوگیری کند، در حالی که هنوز، مانند غزه، هر آنچه را که احتمالاً میخواهد به اسرائیل میدهد.
مجروح شدن و ناقص شدن چهره تعداد زیادی از لبنانیها هرگز دغدغه حامیان اسرائیل نبود. کودکان، پرستاران و پزشکان که در کشورهای غربی مقدس شمرده میشوند، اگر عرب باشند دیگر انسان محسوب نمیشوند. همه آنها در عوض تروریستهای بالقوه، تروریستهای مخفی، آسیبهای جانبی، سپرهای انسانی ناگوار هستند که در یک تیراندازی مرموز و گریزناپذیر گرفتار شدهاند.
جعبه پاندورا بالقوه این عملیات تقریباً به طور کامل توسط کسانی که از آن حمایت کردند نادیده گرفته شده است: یک سیستم وارداتی که توسط یک عامل خارجی رهگیری شده و سپس مواد منفجره در داخل دستگاههای ارتباطی شخصی کار گذاشته شد و به طور دستهجمعی بدون شناسایی در چندین جبهه توزیع شد. پیامدهای این توسعه در جنگ، و استفاده بالقوه توسط دشمنان آمریکا که اکنون درها را کاملاً باز میبینند، در جایگاه دوم اهمیت قرار گرفته است.
همه از «لئون پانتا» تا «ادوارد اسنودن» در مورد پیامدهای گسترده این حمله برای آینده هشدار میدهند؛ اما نباید به آنها گوش داد. این بهسادگی زمانی برای شادی است. غیرنظامیان بیگناه غیر اسرائیلی چهرههایشان و دستهایشان دچار آسیب شده است؛ خانوادهها دچار آسیب شدهاند؛ بافت اجتماعی یک کشور کامل آسیبدیده و ویران شده است. روان میلیونها نفر به مرز فروپاشی رسیده است، و این بهعنوان یک موفقیت بزرگ دیده میشود.
در حالی که اسرائیل تلاش کرده است تا ابهام عمدی را در مورد مسئولیت خود در این حمله حفظ کند، هیچ بازیگر دیگری در منطقه وجود ندارد که این توانایی یا این نوع معافیت از مجازات را داشته باشد. در میان ماهها تنشهای فزاینده در مرز لبنان، آمریکا مدعی است که تلاش میکند از جنگ جلوگیری کند، در حالی که هنوز، مانند غزه، هر آنچه را که احتمالاً میخواهد به اسرائیل میدهد. مقامات اکنون فراتر از این رفتهاند و ادعا میکنند که اسرائیل در تلاش است تا با «کاهش تنش از طریق تشدید تنش» از بروز درگیری جلوگیری کند، بهگونهای که این حملات بزرگ نه برای تحریک جنگ بلکه برای جلوگیری از آن بوده و فرض بر این است که تمایل اسرائیل به صلح بدیهی است. اما اسرائیل صلح نمیخواهد. ما بهشدت به یک جنگ تمامعیار در لبنان نزدیکتر شدهایم؛ زیرا ارتش اسرائیل شروع به هشدار به مردم لبنان برای تخلیه خانههایشان نزدیک سایتهای حزبالله کرده است و وزرای کابینه دولت نتانیاهو به طور مشخص درباره تخلیه جمعیت و مناطق حائل صحبت میکنند. در مقابل آمریکا در حالی که در توانش وجود دارد به این درگیری پایان دهد به نظر میرسد که تسلیم شده و موضوع را رها کرده است تا رئیسجمهور بعدی آمریکا آن را حل کند.
[1] . SÉAMUS MALEKAFZALI
[2] . Brad Sherman
[3] . Rashida Tlaib
[4] . Harriet Hageman
/انتهای پیام/