گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «ریچارد فورنو» [1] - مدرس علوم رایانه و تحلیلگر مسائل امنیت سایبری و امور دفاعی - در یادداشتی که وبسایت «The Conversation» آن را منتشر کرده است، با اشاره به حادثه ترور ترامپ، نقش رسانههای اجتماعی را در گسترش خشونت سیاسی در آمریکا برجسته میکند. به گفته وی، انتشار گسترده تئوریهای توطئه و اخبار دروغ، شهروندان عادی را به خشونت سیاسی و حتی ترور تحریک میکند. به گفته فورنو، نظارت گسترده بر انتشار محتوا در شبکههای اجتماعی از سوی دولتها و همچنین رؤسای این پلتفرمها، آموزش سواد رسانهای و تفکر انتقادی در مدارس و مسئولیتپذیری بیشتر رسانههای سنتی، میتواند این چرخه خطرناک را بشکند. وی تأکید میکند شبکههای اجتماعی که نظارتی بر انتشار اخبار در فضای برخط ندارند و طرفداران آزادی بیان بیحدومرز، امنیت عمومی جامعه را به خطر میاندازند.
روزگاری که به سر آمده است
تلاش برای ترور دونالد ترامپ در ۱۳ ژوئیه ۲۰۲۴، سوخت بیشتری به فصل انتخاباتی آمریکا که قبلاً آتشین شده بود، اضافه کرد. در این مورد خاص، خشونت سیاسی علیه حزبی که اکثراً از آن طرفداری میکند صورت گرفت. این حادثه نشان میدهد که خشونت سیاسی تا چه حد میتواند غیرقابلکنترل باشد و زمان کنونی چقدر برای آمریکا خطرناک است.
روزگاری که در آن رسانههای سنتی، درستی یا نادرستی اخبار را قبل از انتشار توسط خبرنگاران حرفهای خود بررسی میکردند، به سر آمده است.
البته بخشی از پیچیدگی مسئله، ماهیت مناقشهآمیز و خصمانه سیاست در آمریکاست. اما فناوری درک تحولات، اخبار ناگهانی را برای آمریکاییها دشوارتر میکند. روزهایی که تنها تعداد انگشت شماری از رسانهها، خبر را پس از بررسی دقیق درستی یا نادرستی آن توسط روزنامهنگاران حرفهای به اقشار وسیعی از جامعه گزارش میکردند، گذشته است. در مقابل، امروزه هر کسی میتواند اخبار را بهصورت آنلاین «گزارش» کند، آنچه را که ادعا میکند «تحلیل» رویدادها است، ارائه دهد و واقعیت، تخیل، حدس و گمان و عقیده را برای تناسب با یک روایت یا دیدگاه سیاسی دلخواه، ترکیب کند. سپس این دیدگاه را باتوجهبه مقام رسمی فرد منتشرکننده، ثروت، تعداد دنبالکنندگان در رسانههای اجتماعی یا توجه سازمانهای خبری جریان اصلی که به دنبال پر کردن چرخههای خبری خود هستند، به طور بالقوه مشروع به نظر میرسد. در این میان، کلیپهای صوتی و تصویری جعل عمیق هم وجود دارد که قانعکننده به نظر میرسد و اخبار دروغ و نادرست را در فضای برخط منتشر میکند و باعث بیاعتمادی و سردرگمی بیشتر مردم در جامعه میشود.
داستانهای مبتنی بر اینترنت امروزی نیز اغلب شامل حملات شخصی مستقیم میشوند که متخصصان، آن را «تروریسم تصادفی» [2] مینامند و میتواند افراد را به خشونت تحریک کند. خشونت سیاسی، نتیجة ناگزیری است و از سالها پیش، از جمله حمله به نماینده کنگره آمریکا - «گبی گیفورد» [3] - و همسر سابق «نانسی پلوسی» [4]- رئیس مجلس نمایندگان آمریکا - ، حادثه تیراندازی در تمرین پایگاه بیسبال کنگره در سال ۲۰۱۷، آشوب ۶ ژانویه ۲۰۲۱ کنگره و اکنون تلاش برای ترور رئیسجمهور سابق - که تلاش میکند دوباره وارد کاخ سفید شود - وجود داشته است.
وقتی گلولهها و تئوریهای توطئهها به پرواز در میآیند
بهعنوان یک محقق امنیت و اینترنت، من معتقدم این کاملاً قابلپیشبینی بود که در عرض چند دقیقه پس از حمله، رسانههای اجتماعی دست راستی با واکنش گسترده خود در فضای شبکههای اجتماعی، تقصیر را به گردن رقبای سیاسی و رسانهها بیندازند. این تلویحاً نشان میداد که یک توطئه شوم توسط دولت فدرال پشت این حمله بوده است. اما این فقط کاربران معمولی اینترنت یا تجار برجسته نبودند که این آتش را شعلهور میکردند. چندین جمهوریخواه نیز اظهاراتی را مبتنی بر دستداشتن دولت بایدن در ترور ترامپ، در حسابهای رسمی رسانههای اجتماعی خود منتشر کردند. بهعنوانمثال، کمتر از یک ساعت پس از حمله، «مایک کالینز» [5] - نماینده جمهوریخواه جورجیا در کنگره آمریکا - جو بایدن - رئیسجمهور آمریکا - را به «تشویق به ترور» متهم کرد و گفت «بایدن دستورات را صادر کرده است». سناتور «جی دی ونس» [6] - سناتور اوهایو که اکنون نامزد ترامپ برای معاونت رئیسجمهور نیز شده است - تلویحاً اعلام کرد که بایدن مسئول این حمله بوده است.
بلافاصله پس از انتشار اخبار فوری، به یاد داشته باشید که اولین گزارشها، اغلب اشتباه، ناقص یا نادرست هستند.
رئیسجمهور سابق با سر و صورتی خونین، قبل از خروج از محل سخنرانی بلند شد و اقدام سرویس مخفی آمریکا را برای خارجکردن خود از محل حادثه برای گرفتن عکسی با مشت گرهکرده به تعویق انداخت. کمپین انتخاباتی او بعدازظهر همان شب، ایمیلی برای جمعآوری کمکهای مالی منتشر کرد. این امر باعث شد که برخی از منتقدان ترامپ اعلام کنند که این حادثه، یک حمله با «پرچم دروغین» [7] است که برای جلبتوجه مردم و ابراز همدلی با وی انجام شده است. برخی دیگر ادعا کردند که این حادثه، با پیامهای دائمی ترامپ به حامیان خود در ارتباط است که او را قربانی آزار و اذیت نشان میدهد. از منظر تاریخی، شایانذکر است که «ژائیر بولسونارو» [8] - رئیسجمهور راستگرای سابق برزیل - در سال ۲۰۱۸، از یک سوءقصد جان سالم به در برد تا رئیسجمهور بعدی کشور در سال ۲۰۱۹ شود.
مدتهاست که میدانیم روایتها، میمها و محتواهای اینترنتی میتوانند مانند آتشسوزی در سراسر جهان قبل از آشکارشدن حقیقت واقعی پخش شوند. متأسفانه این روایتها - چه واقعی و چه تخیلی - میتوانند توسط سازمانهای خبری سنتی موردتوجه قرار گیرند و در نتیجه، با مشروعیت بیشتری پذیرفته شده و منتشر شوند. بسیاری از کسانی که پیامهایی را میبینند که هم توسط رسانههای اجتماعی و هم از طریق سرویسهای خبری سنتی تقویت شده است، اغلب آنها را باور میکنند و برخی ممکن است در واکنش با خشونت سیاسی یا تروریسم پاسخ دهند.
باید این چرخه خطرناک شکسته شود
پژوهشهای مختلف انجام شده نشان میدهد که افراد عادی، میتوانند به شکستن این چرخه خطرناک کمک کنند. بلافاصله پس از انتشار اخبار فوری، این مهم است که به یاد داشته باشید اولین گزارشها اغلب اشتباه، ناقص یا نادرست هستند. به جای عجله برای ارسال مجدد مطالب در رویدادهای خبری که بهسرعت در حال انتشار هستند، بهتر است فوراً از بازتوییت، ارسال مجدد یا تقویت محتوای برخط خودداری کنید. هنگامی که اطلاعات، توسط چندین منبع معتبر، به طور ایدهآل در سراسر طیف سیاسی تأیید شده است، آنگاه بهاحتمال زیاد، به اندازه کافی امن است و میتوان آن را باور کرد و به اشتراک گذاشت.
در بلندمدت، بهعنوان یک ملت و یک جامعه، درک بیشتر نحوه تعامل فناوری و گرایشهای انسانی مفید خواهد بود. آموزش بیشتر به دانشآموزان در مورد سواد رسانهای و تفکر انتقادی، میتواند به آمادهسازی شهروندان آینده برای جداکردن واقعیت از داستان و شایعه در دنیایی پیچیده و پر از اطلاعات رقابتی کمک کند. یکی دیگر از رویکردهای بالقوه، گسترش درسهای مدنی و تاریخ در کلاسهای مدرسه است تا دانشآموزان، توانایی یادگیری از گذشته را داشته باشند و همه میتوانیم امیدوار باشیم که اشتباهات را تکرار نکنند.
به جای عجله برای ارسال مجدد مطالب در رویدادهای خبری که بهسرعت در حال انتشار هستند، بهتر است فوراً از بازتوییت، ارسال مجدد یا تقویت محتوای آنلاین خودداری کنید.
شرکتهای رسانههای اجتماعی نیز بخشی از راهحل بالقوه هستند. در سالهای اخیر، آنها تیمهایی را که بهمنظور نظارت بر محتوا و افزایش اعتماد کاربران به اطلاعات موجود در پلتفرمهایشان هستند، منحل کردهاند. احکام اخیر دیوان عالی آمریکا نشان میدهد که این شرکتها آزادند در صورت تمایل، پلتفرمهای خود را برای اطلاعات غلط و نادرست و تئوریهای توطئه، کنترل کنند؛ اما شرکتها و طرفداران آزادی بیان بیحدومرز، مثل «ایلان ماسک» - مالک شبکه اجتماعی «ایکس» - که از حذف محتوای اینترنتی بحثبرانگیز - هرچند از نظر فنی قانونی باشد - از پلتفرمهایشان خودداری میکنند، ممکن است امنیت عمومی جامعه را به خطر بیندازند.
سازمانهای رسانهای سنتی، مسئولیت اطلاعرسانی عینی به مردم را بدون ارائه و انتشار تئوریهای توطئه تأیید نشده یا اطلاعات نادرست دارند. در حالت ایدهآل، مهمانان واجد شرایط دعوت شده به برنامههای خبری، باید به جای حدس و گمان، حقایق مفید و نظرات آگاهانه را به گفتمان عمومی اضافه کنند و مجریان اخبار جدی، از تکنیک بلاغی «فقط سؤال پرسیدن» یا درگیرشدن در «سوگیری رسانهای» بهعنوان روشی برای انتقال نظریههای حاشیهای - اغلب از اینترنت - به چرخه اخبار اجتناب کنند.
مردم نیز نقش دارند.
شهروندان مسئول میتوانند بر انتخاب مقامات و حمایت از احزاب سیاسی که از پذیرش تئوریهای توطئه و حملات شخصی بهعنوان استراتژیهای عادی خودداری میکنند، تمرکز کنند. رأیدهندگان میتوانند اعلام کنند تنها به سیاستمدارانی که بر دستاوردهای سیاست تمرکز میکنند، پاداش میدهند و کاری با تصاویر رسانهای و تعداد دنبالکنندگان رسانههای اجتماعی ندارند. این مسئله میتواند در طول زمان این پیام را ارائه دهد که نمایش روایتهای سیاسی اینترنتی مدرن، عموماً هیچ هدف مفیدی فراتر از ایجاد اختلاف اجتماعی و تضعیف توانایی دولت را ندارد و به طور بالقوه، منجر به خشونت سیاسی و تروریسم میشود.
این قابلدرک است که اینها درمانهای فوری نیستند؛ اما انجام بسیاری از این تلاشها، برای بهنتیجهرسیدن به زمان - احتمالاً حتی سالها - و پول و شجاعت نیاز دارد. تا آن زمان، شاید آمریکاییها بتوانند یک قانون طلایی را دوباره مرور کنند؛ کاری را با دیگران انجام دهیم که دوست داریم با ما انجام دهند. تأکید بر واقعیتها در چرخه اخبار، صداقت در میدان عمومی و سواد رسانهای در مدارس، نقاط خوبی برای شروع به نظر میرسند.
[1] . Richard Forno
[2] . . Stochastic terrorism: منظور از «تروریسم تصادفی» تحریک احساسات عمومی و ارائه یک تصویر شیطانی از یک فرد یا گروه است که منجر به تحریک یک عمل خشونتآمیز در مخاطبین میشود.
[3] . Gabby Giffords
[4] . Nancy Pelosi
[5] . Mike Collins
[6] . J.D. Vance
[7].False Flag: منظور از عملیات «پرچم دروغین»، اقداماتی است که در جنگ، توسط یکی از طرفهای درگیری اما با ظاهر نیروهای طرف دیگر انجام میشود تا مسئولیت انجام آن به عهده طرف دوم بیفتد. به طور مثال، انجام عملیات خرابکارانه یا اقدام به حمله آن هم درحالیکه عاملان حمله، یونیفرم نظامیان طرف مقابل را پوشیدهاند و پرچم آنها را در دست دارند، یک نمونه از این عملیات است.
[8] . Jair Bolsonaro
/ انتهای پیام /