گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «امیره هاس» [1] - روزنامهنگار چپگرا و منتقد جنایتهای اسرائیل - تنها روزنامهنگار یهودی است که ۳۰ سال را در غزه و کرانه باختری زندگی کرده است. او برنده جایزه روزنامهنگاری دانشگاه کلمبیا در سال ۲۰۲۴ است. وی در مصاحبه با برنامه تلویزیونی «Democracy Now» خواستار مقاومت خبرنگاران و روزنامهنگاران در برابر عادیسازی بیعدالتی و جنایتهای اسرائیل در نوار غزه شد. «هاس» میگوید: «اسرائیل زندگی و آزادی فلسطینیها را در ۷۵ سال گذشته به گروگان گرفته است.» وی در این مصاحبه تأکید میکند که مردم فلسطین، هنوز بعد از گذشت چند دهه زیر سایه نتایج مصیبتبار سالروز تأسیس اسرائیل - معروف به روز نکبت - زندگی میکنند و این بیعدالتی در حق ملت فلسطین، غیرقابلتحمل است. اظهارات «امیره هاس» در این مصاحبه راجع به این روز، جالبتوجه و قابل تامل است؛ چرا که او یک خبرنگار یهودی و اسرائیلی است و به مدت ۳۰ سال از نزدیک در کرانه باختری شاهد ظلم و ستم رژیم صهیونیستی علیه ملت فلسطین بوده است.
روزنامهنگار اسرائیلی از وضعیت جنگ میگوید
اسرائیل در حال تشدید بمباران کمپ آوارگان در شمال غزه است و دهها ساختمان مسکونی را در حملات هوایی شدید شبانه ویران کرده و ساکنانش را مجبور به فرار به سایر نقاط شهر کرده است. این در حالی است که اسرائیل همزمان متعهد شده است که حملات زمینی خود را در «رفح» تشدید کند. «یوآو گالانت» - وزیر دفاع اسرائیل - گفته است که نیروهای بیشتری وارد رفح خواهند شد و عملیات نظامی در این شهر تشدید خواهد شد. بنیامین نتانیاهو - نخستوزیر اسرائیل - نیز گفته است: «نبرد در رفح حیاتی است».
وظیفه خبرنگاران و روزنامهنگاران در شرایط کنونی، مقاومت در برابر عادیسازی شرارت و بیعدالتی از سوی اسرائیل است.
یک میلیون و ۴۰۰ هزار فلسطینی - بیش از نیمی از جمعیت غزه - به دنبال تشدید حملات به نوار غزه در جستجوی پناهگاه به رفح منتقل شده بودند و اکنون بیش از ۶۰۰ هزار نفر از آنها، طی روزهای گذشته، پس از آنکه اسرائیل حمله زمینی خود را به آنجا آغاز کرد، از رفح فرار کردهاند. از آن زمان تاکنون، هیچگونه مواد غذایی، سوخت یا کمکهای دیگری وارد دو گذرگاه مرزی اصلی در جنوب غزه نشده است و این امر، بحران انسانی را تشدید میکند. بر اساس گزارش سازمان ملل متحد، حدود ۱.۱ میلیون فلسطینی در آستانه قحطی قرار دارند؛ این موضوع توسط برنامه جهانی غذا تأیید شده است.
این تحولات در حالی رخ میدهد که دادگاه بینالمللی دادگستری پس از درخواست آفریقای جنوبی برای اقدامات اضطراری برای توقف حمله اسرائیل به رفح، جلسات دو روزه خود را در لاهه به پایان رسانده است. این سومین باری بود که دادگاه عالی سازمان ملل در مورد غزه از زمانی که آفریقای جنوبی پروندهای را در ماه دسامبر تشکیل داد و اسرائیل را به ارتکاب نسلکشی متهم کرد، تشکیل جلسه داد. «ووسیموزی مادونسلا» [2] - سفیر آفریقای جنوبی در هلند - از دادگاه خواسته است تا به اسرائیل دستور دهد «به طور کامل و بدون قیدوشرط» از نوار غزه عقبنشینی کند. وی گفته است: «دستورات قبلی دادگاه، مانع از ارتکاب نسلکشی اسرائیل در غزه نشد. در عوض، نسلکشی اسرائیل بهسرعت ادامه یافته و به مرحله جدید و وحشتناکی رسیده است.». این در حالی است که وزرای خارجه ۱۳ کشور نامهای را امضا کردهاند که به اسرائیل هشدار میدهد عملیات زمینی خود در رفح را متوقف کند و کمکهای بیشتری به فلسطینیها ارسال کند. این نامه توسط همه اعضای گروه ۷ - به جز وزیر خارجه آمریکا - امضا شده است.
ما برای کسب اطلاعات بیشتر با «امیره هاس» - روزنامهنگار کهنهکار اسرائیلی - گفتوگو میکنیم. او که در سال ۱۹۵۶ در اورشلیم به دنیا آمد، پدر و مادرش از بازماندگان هولوکاست هستند. وی خبرنگار روزنامه «هاآرتس» اسرائیل و مستقر در رامالله است. کتاب وی به نام «نوشیدن دریا در غزه؛ روزها و شبها در سرزمین تحت محاصره» [3] منتشر شده است. «امیره هاس» برنده جایزه روزنامهنگاری کلمبیا در سال ۲۰۲۴ است و اخیراً در مراسم فارغالتحصیلان مدرسه روزنامهنگاری کلمبیا در نیویورک سخنرانی کرد. او اکنون در استودیوی «Democracy Now» در نیویورک به ما میپیوندد.
غزه؛ چشمبهراه دنیا
بهخاطر دریافت جایزه روزنامهنگاری دانشگاه کلمبیا به شما تبریک میگویم، اما مهمتر از آن، برای گزارشگری شما درباره تحولات فلسطین تبریک میگویم. شما بهعنوان تنها روزنامهنگار یهودی اسرائیلی که در ۳۰ سال گذشته در سرزمینهای اشغالی زندگی کردهاید، در اسرائیل بسیار غیرعادی به نظر میرسید. همان زمان که شما در حال سخنرانی در مدرسه روزنامهنگاری کلمبیا بودید، تعدادی از دانشجویان آن دانشگاه توسط پلیس نیویورک به دلیل پوشش اخبار اردوگاه فلسطین در داخل دانشگاه و انعکاس آن به بیرون بازداشت شدند. من فکر میکنم تعداد بازداشتشدگان در محوطه دانشگاه به بیش از ۲۰۰ نفر رسیده است. آیا میتوانید درباره این دورهمی روزنامهنگاران در دانشگاه کلمبیا و موضوعاتی که در آنجا مطرح شد، توضیح دهید و این که بفرمایید درباره نقش روزنامهنگاران در جامعه چه نظری دارید؟
امیره هاس: همانطور که در سخنرانی خودم خطاب به دانشجویان گفتم، اگر بخواهم آن را خلاصه کنم، وظیفه خبرنگاران و روزنامهنگاران، مقاومت در برابر عادیسازی شرارت و بیعدالتی است؛ زیرا ما بسیار به این موضوع عادت کردهایم. در این دنیا بیعدالتیهای زیادی وجود دارد و ما باید از قرارداد اجتماعی نانوشته بین شهروندان در سراسر جهان برای نظارت، به چالش کشیدن قدرت، زیرسؤالبردن مراکز قدرت و سوءاستفاده از قدرت استفاده کنیم. هر قدرتی میتواند سوءاستفادهکننده باشد و فقط ما این قدرت را داریم که حداقل تلاش خود را انجام داده و آن را مهار کنیم. من فکر میکنم نقش اصلی روزنامهنگاران باید این باشد که قدرت را در هر کجا که خود را آشکار میکند، مهار کنند.
شما در جریان سخنرانی در مدرسه روزنامهنگاری کلمبیا از یکی از دوستان خود در غزه نقلقولی کردید. آیا درباره این نقلقول میتوانید صحبت کنید؟
عموم مردم اسرائیل نمیخواهند از آنچه در غزه اتفاق میافتد، چیزی بدانند و رسانههای اسرائیل هم چیزی در این زمینه نشان نمیدهند.
امیره هاس: بله حتماً! دو هفته قبل از سخنرانی در دانشگاه کلمبیا، من یک پیام «واتساپی» از دوستی به نام «بسام ناصر» دریافت کردم. در اوایل دهه ۹۰، زمانی که هنوز دانشجو بود، من با او آشنا شدم و ما سالهاست که با هم ارتباطی نداشتیم. او پدر چهار فرزند و سرپرست یک مؤسسه یا مرکز کمکرسانی در غزه است. «بسام» مانند بسیاری دیگر از ساکنان غزه برای درامانماندن از حملات اسرائیل به رفح رفت تا جان خود و خانوادهاش را نجات دهد. من میدانم که خانه او در غزه ویران شده است. اکنون او مجبور شده است دوباره با خانوادهاش از رفح به دیرالبلح فرار کند. او در «واتساپ» یک پیام درباره تظاهرات و اعتراضهای دانشجویی در آمریکا برای من فرستاد و من مناسب دیدم که این پیام را برای دانشجویان در سخنرانی خود بخوانم.
پیامی او که برای من فرستاده به این شرح بود: «بارقهای از امید توسط دانشجویان دانشگاه نمایان میشود که حضور پایدار بشریت را نشان میدهد. سیاستمداران منافق و وحشتزده، بهسرعت به زور متوسل میشوند تا جنبش را سرکوب کنند؛ زیرا از گسترش جهانی آن میترسند. سرکوبها برای خفه کردن صداهایی که وضعیت موجود را به چالش میکشند، انجام میشود. پلیس و گارد ملی مستقر شدهاند و دانشجویانی را دستگیر میکنند که ساعاتی قبل به دلیل صحبت علیه خشونت در فلسطین اخراج شده بودند. من از غزه گرفته تا نیویورک و دیگر شهرهای بزرگ در سرتاسر جهان، میخواهم از این صداها تشکر کنم. اگر چه که ممکن است نتوانید همه کودکان غزه را نجات دهید یا زندگی و رؤیاهای ازهمپاشیده ما را احیا کنید و تلاش شما مانع از حمله هوایی ویرانگر بعدی که تمام خانواده ما را از بین خواهد برد، نخواهد شد. به نمایندگی از هر فلسطینی، من میخواهم از صمیم قلب قدردانی خود را برای افزایش آگاهی نسبت به وضعیت اسفناک ما ابراز کنم.» من میدانم که او تنها نیست. منظورم این است که میدانم اگر در ماه گذشته واقعاً یک پرتو امید در زندگی مردم - البته زندگی که نمیتوان گفت، در واقع در جهنم مردم در غزه - وجود داشت، همان تظاهرات و اعتراضات بود.
جنایتهای بی توجیه
شما در مراسم فارغالتحصیلی خود در دانشکده روزنامهنگاری کلمبیا سخنرانی کردید. «مینوش شفیق» - رئیس دانشگاه - مراسم اصلی فارغالتحصیلی را به دلیل اعتراضات لغو کرده بود، اما اعضای هیئتعلمی و دانشجویان مراسم جایگزین دیگری را در بیرون دانشگاه در نزدیکی کلیسای جامع «سنت جان» ترتیب دادند. در میان سخنرانان این مراسم «مونا چلبی» [4] - روزنامهنگاری که جایزه «پولیتزر» ۲۰۲۳ خود را رد کرده و بهشدت از پوشش غزه توسط رسانههای جریان اصلی ایالات متحده انتقاد کرده است - نیز حضور داشت. او در سخنرانی خود به دانشجویان روزنامهنگاری که اخبار اردوگاه همبستگی با غزه را در دانشگاه کلمبیا پوشش میدهند، آن هم درحالیکه با خطر بازداشت روبهرو هستند، ادای احترام کرد. او گفت: «همانطور که بسیاری از شما میدانید، نهادهای ما در این هفت ماه گذشته و مدتها قبل از آن، ما را ناکام گذاشتهاند. نویسندگان و سردبیران برخی از معتبرترین اتاقهای خبر، در مورد آنچه در غزه اتفاق میافتد دروغ گفتهاند. آنها آوارگی اجباری را مهاجرت توصیف کردهاند. آنها به کارکنان خود هشدار دادهاند و از آنها خواستهاند از کلماتی مانند پاکسازی قومی یا نسلکشی استفاده نکنند.» این روزنامهنگار، جایزه «پولیتزر» را رد کرده است. مونا در مراسم اهدای جایزه نیز خبرنگاران همکار خود را به دلیل عدم تمایل آنها به بیان کلمه «فلسطین» مورد انتقاد علنی قرار داد. او جایزه ۱۵ هزاردلاری خود را به سندیکای روزنامهنگاران فلسطینی اهدا کرد تا به مبارزه با آنچه او بهعنوان عدم تقارن اطلاعاتی که صدای اسرائیل را بر فلسطینیها در رسانههای اصلی تفوق میدهد، کمک کند. خانم هاس! لطفاً درباره خبرنگاران و روزنامهنگارانی صحبت کنید که در غزه جان خود را از دست دادند. تعداد زیادی از خبرنگاران در غزه توسط اسرائیل کشته شدند. آیا شما نیز احساس میکنید که آنها مستقیماً هدف قرار گرفتهاند؟ چرا که اغلب جلیقههای خبرنگاری و کلاه ایمنی به سر داشتند؟
امیره هاس: بله من فکر میکنم که خبرنگاران و روزنامهنگاران بهعمد از سوی اسرائیل هدف قرار گرفتند.
یادم میآید که یکی از روزنامهنگاران فلسطینی، وقتی خبر کشتهشدن دوست عزیزش را شنید، جلیقه و کلاه خبرنگاری خود را درآورد و گفت: «چرا اینها را میپوشیم؟ این جلیقه و کلاه فقط ما را به هدف تبدیل میکند».
عدم تشکیل دولت فلسطین در سال ۱۹۴۸ این واقعیت را تغییر نمیدهد که ملت فلسطین وجود دارند و آنها میخواهند در سرزمین خود و تحت حاکمیت دولت خود زندگی کنند.
امیره هاس: فکر کنم که یک قسمت از من میخواهد بگوید که این درست نیست، یعنی آنها بهخاطر اینکه در مکانهای خطرناک هستند، کشته شدند و بهخاطر اینکه تحرک زیادی دارند؛ یعنی در زمانهایی که مردم تلاش میکنند حرکت نکنند، خبرنگاران حرکت میکنند. پهپادهای تهاجمی ارتش اسرائیل در هدفگیری توجهی به این نمیکنند که در روی زمین فرد عکاس یا خبرنگار است و همه آنها را نیروی نظامی تصور میکنند؛ بنابراین آنها را به طور خودکار میکشند.
من فکر میکنم بهانهها یا توضیحهای مختلفی وجود دارد که اسرائیل ارائه میکند؛ اما قطعاً در موارد مربوط به خبرنگاران، اسرائیل به دلیل فعالیتهای آنها بعد از ۷ اکتبر به دنبال انتقامگیری از آنها بود. به طور قطع و یقین، وقتی این همه انسان و این همه روزنامهنگار کشته میشوند، یعنی یک الگو وجود دارد و وظیفه ما، کشف این الگو است. اما الگوهای دیگری نیز وجود دارد. الگوهایی از خانوادههای کامل وجود دارد که کشته میشوند. وقتی برای کشتن یک نفر به خود اجازه میدهید که یک خانواده ۳۰ یا ۴۰ نفره و حتی کودکان و نوزادان را بکشید، به این دلیل که آن فرد برای امنیت اسرائیل بسیار خطرناک است، این نشان میدهد که الگویی در این زمینه وجود دارد. ما نیازی به داشتن اسناد محرمانه برای اثبات این مسئله نداریم؛ اما اسناد محرمانه نیز در این زمینه وجود دارد که ثابت میکند اسرائیل، بهخاطر این که یک نفر را تهدیدی برای خود تلقی میکند، تعداد زیادی از افراد اطراف وی را نیز میکشد. یک تحقیق بسیار مهم از «یووال ابراهام» [5] - فیلمساز یهودی - وجود دارد که با نیروها و سربازان امنیتی ارتش اسرائیل در این زمینه صحبت کرده است. وی اثبات کرده است که اسرائیل، تعداد زیادی از افراد را تنها بهخاطر یک نفر میکشد.
تفاوت رسانههای دنیا در پوشش اخبار جنگ
شما شاهد کشتن خبرنگاران و سپس ممنوعیت کار آنها توسط اسرائیل هستید. فکر میکنم دو روز پس از روز جهانی آزادی مطبوعات بود که اسرائیل فعالیت شبکه الجزیره را در داخل اسرائیل ممنوع کرد. افسران پلیس به دفتر شبکه در «اورشلیم» یورش بردند و تجهیزات پخش را ضبط کردند. طی هفت ماه گذشته، الجزیره یکی از معدود رسانههای بینالمللی حاضر در داخل غزه بود که تعدادی از خبرنگاران آن نیز توسط اسرائیل کشته شدند. اما جالب است که شما مشابه این اتفاق را در مورد «سیانان» و «اماس انبیسی» نمیبینید. آنها از گزارشدادن در اسرائیل منع نشدهاند، اما اسرائیل اجازه رفتن به غزه را به آنها نیز نمیدهد.
امیره هاس: من میخواهم بگویم که وقتی صحبت از افکار عمومی اسرائیل میشود، فرقی نمیکند که الجزیره در داخل اسرائیل باشد یا نباشد. عموم مردم اسرائیل نمیخواهند از آنچه در غزه اتفاق میافتد، چیزی بدانند و رسانههای اسرائیل هم چیزی در این زمینه نشان نمیدهند. منظورم این است که آنها تصاویر بسیار بسیار کمی از تخریبهای صورتگرفته در غزه توسط ارتش اسرائیل را نشان میدهند. آنها اطلاعات و فیلم بسیار کمی از مرگومیر مردم غزه و مجروحان را ارائه میدهند. منظورم این است که هیچ ارتباطی بین آنچه اتفاق میافتد و آنچه در الجزیره نشان داده میشود و آنچه رسانههای اسرائیلی نشان میدهند، وجود ندارد. اما این دستوری از بالا نیست. برخلاف مورد الجزیره، این یک سانسور دولتی نیست. این تصمیم اکثر رسانههای اسرائیلی - بهویژه تلویزیون - است که این صحنههای وحشتناک را نشان ندهند؛ چرا که ممکن است برخی از اسرائیلیها را به این باور برساند که این کشتارها و تخریبها، نهتنها اخلاقی نیست، بلکه منطقی هم نیست و نمیتواند تغییری در نگرش فلسطینیها ایجاد کند یا تغییری برای پذیرش اسرائیل یا پذیرش حق موجودیت اسرائیل توسط فلسطینیها ایجاد کند.
عموم مردم اسرائیل به دنبال آن نیستند که در مورد هجومی که طی ۸ ماه گذشته اسرائیل علیه فلسطین به راه انداخته است چیزی بدانند. البته استثناهایی مانند جناح چپ اسرائیلی، فعالان اسرائیلی و فعالان حقوق بشر اسرائیلی وجود دارد بنابراین، کل جامعه اینطور نیست؛ اما ممنوعیت الجزیره دلیلی برای این نیست که اسرائیلیها واقعیت غزه را نبینند؛ بلکه این انتخاب خود مردم اسرائیل است که نمیخواهند در مورد اتفاقاتی که در غزه رخ میدهد، چیزی بدانند.
جالب اینجاست که خانوادههای گروگانهای اسرائیلی را حتی در رسانههای آمریکا هم نمیبینید که بگویند: «به این جنگ پایان دهید». شما آنها را در حالی میبینید که درباره وحشت از حملات ۷ اکتبر صحبت میکنند.
امیره هاس: بله، البته نه همه، بلکه تنها تعدادی از آنها اینطور هستند. اما این مربوط به رسانههای آمریکایی است. ما میدانیم که بین خانوادههای گروگانها، افرادی هستند که به طور متفاوتی از بقیه صحبت میکنند.
من میخواهم از شما در مورد روز «نکبت» بپرسم. در مورد آنچه در سال ۱۹۴۸ اتفاق افتاد و آنچه امروز اتفاق میافتد، چه نظری دارید؟
امیره هاس: من از امروز شروع میکنم، زیرا فکر میکنم کشوری وجود دارد که دو ملت دارد: فلسطینیان و یهودیان. ما میتوانیم در مورد ریشههای این وضعیت از زاویههای مختلفی نگاه کنیم. این وضعیت چگونه به وجود آمد و چرا در سال ۱۹۴۸ یک کشور برای یهودیان تأسیس شد؟ آن هم درحالیکه قطعنامه سازمان ملل که خواستار دولتی برای فلسطینیها و اعراب بود، محقق نشد. عدم تشکیل دولت فلسطین در سال ۱۹۴۸ این واقعیت را تغییر نمیدهد که ملت فلسطین وجود دارند و آنها میخواهند در سرزمین خود و تحت حاکمیت دولت خود زندگی کنند.
عدم تشکیل کشور فلسطین در سال ۱۹۴۸ این واقعیت را تغییر نمیدهد که صدها هزار پناهنده فلسطینی وجود دارند یا صدها هزار فلسطینی که در سال ۱۹۴۸ از کشور و از سرزمین خود بیرون رانده شدند و تاکنون، با فرزندان و نوههای خود، چند میلیون نفر هستند و آنها فلسطین را بهعنوان کشور خود و بهعنوان وطن خود میبینند.
یهودیان ساکن فلسطین هم این سرزمین را کشور خود میدانند. تصمیمی وجود دارد که باید از سوی آنها گرفته شود؛ آیا آنها میخواهند خود، فرزندان و نوههایشان در این سرزمین با عدالت زندگی کنند؟ یا میخواهند نوهها و فرزندانشان همیشه درگیر جنگ باشند. عدهای که پول دارند مجبور به مهاجرت میشوند و دیگرانی که در این سرزمین باقی میمانند تا آخر عمر در فقر و گرسنگی و جهل زندگی میکنند. یهودیان ساکن فلسطین باید انتخاب کنند که کدام راه را میپسندند. به همین دلیل است که ما احساس میکنیم هنوز در نکبت (روز تأسیس اسرائیل) و نتایج حاصل از نکبت زندگی میکنیم. شما نمیتوانید این فاجعه و بیعدالتی غیرقابلتحمل را تأیید و زیر سایه آن زندگی کنید. شما نمیتوانید این مسئله را قبول کنید که یک قوم از حقوحقوق خود برخوردار باشد و زندگی قوم دیگر را کنترل و نحوه زندگی را به آنها تحمیل کند.
مسئله این است؛ ما باید اذعان کنیم که دو قوم در این سرزمین وجود دارند و مردم حقوقی دارند و در حال حاضر ما فلسطینیها را از حقوق بسیار ابتدایی خود محروم میکنیم. نهتنها از حق اولیه زندگی یعنی چیزی که هم اکنون در غزه میبینیم؛ بلکه در روزهای عادی اشغال، آنها را از آب، آزادی رفتوآمد، زمین، حق مسکن، برنامهریزی، سفر، زندگی با خانواده، انتخاب دانشگاه، توسعه اقتصادی، رونق سرمایهگذاری و همه اینها محروم میکنیم.
نکبت ادامه دارد
سربازان اسرائیلی هر لحظه میتوانند میلیونها دلار از داراییهای فلسطینیها را به بهانههای مختلف مصادره کنند. شهرکنشینان اسرائیلی سیاستهای دولت اسرائیل را با اشتیاق و انگیزه بیشتری اجرا میکنند. زمینهای آنها هر لحظه ممکن است از سوی شهرکنشینان اسرائیلی مصادره شود. منظورم این است که فلسطینیها هرگز در امان نیستند. آنها هرگز در امنیت زندگی نمیکنند. بیش از ۷۵ سال است که فلسطینیها در دو طرف خط سبز، چه در اسرائیل و چه در سرزمینهای اشغال شده در سال ۱۹۶۷ - زندگی امنی ندارند.
بنابراین، مردم اسرائیل باید تصمیم بگیرند که آیا میخواهیم زندگی کنیم. اسرائیل تأسیس شد تا یهودیان احساس امنیت کنند و به طور عادی زندگی کنند؛ اما این زندگی، عادی نیست. آنها وانمود میکنند که این یک زندگی عادی است اما نمیتوانیم سرزمین مردم دیگری را اشغال کنیم و احساس زندگی عادی داشته باشیم.
واقعه هفتم اکتبر، با تمام وحشتها و رنجهای بسیار زیادی که خانوادهها و قربانیان تجربه کردند، اما این یک پاسخ بسیار مورد انتظار توسط حماس و فلسطینیها به جنایات چندین ساله اسرائیل بود که توسط دولت اسرائیل انجام شده است. نکته اصلی امتناع از پذیرش و بهرسمیتشناختن حقوق ملی فلسطینیان برای تشکیل دولت است. من میدانم که اسرائیلیها سعی میکنند همه چیز را وارونه جلوه بدهند و بگویند این فلسطینیها بودند که پیمان «اسلو» [6] را خراب کردند؛ اما این درست نیست. اسرائیل از همان ابتدا، تحت عنوان یک روند صلح، همه کارها را انجام داد تا مانع ایجاد یک کشور فلسطینی شود. واقعیت این است که ما همیشه به این موضوع برمیگردیم؛ زیرا همیشه اسرائیلیها میگویند که موضوع برعکس است. اما آنها تمامی شواهد را در این زمینه نادیده میگیرند. کاری که اسرائیل در ۳۰ سال گذشته انجام داد، این بود که به جهانیان و فلسطینیها ثابت کرد که فلسطینیها از ابتدای دهه ۳۰ و ۴۰ درست میگفتند که اسرائیل یک دولت استعماری یا یک موجودیت شهرکنشین و استعمارگر است.
هفتم اکتبر، پاسخ مورد انتظار حماس و فلسطینیها به جنایات چندین ساله اسرائیل بود که توسط دولت آنها انجام شده بود.
اسرائیل در سال ۱۹۹۳ این شانس را داشت که فرایند شهرکسازی را در کرانه باختری و نوار غزه متوقف کند، اما دولت اسرائیل برعکس عمل کرد و به ممنوعیت ساختوساز فلسطینیها و توسعه فلسطین ادامه داد. فلسطینیها را از یکدیگر جدا کرد، غزه را از کرانه باختری جدا نمود و شروع به تکهتکه کردن بیشتر کرانه باختری از طریق جادههایی کرد که فقط برای یهودیان در نظر گرفته شده بود. همه این اتفاقات در دهه ۹۰ افتاد. این اسرائیل بود که ثابت کرد یک دولت شهرکنشین و استعمارگر است و ما اکنون با نتایج حاصل از این نابهنجاری زندگی میکنیم. یهودیان ساکن این سرزمین میخواستند یک زندگی عادی و شاد داشته باشند. وقتی شما به تلآویو میروید، فکر میکنید که در نیویورک یا در لندن هستید و در فاصله ۴۰ - ۵۰ کیلومتری، فلسطینیها در قفسهای جدا از یکدیگر زندگی میکنند و همه چیز - حتی مقدار آبی که میخورند - توسط اسرائیل دیکته میشود.
در محل زندگی من در «البیره» [7] - مرکز استان «رامالله» - در تابستان مقدار آب مصرفی جیرهبندی شده است، زیرا آب کافی وجود ندارد. اما وقتی به یک شهرک اسرائیلی نزدیکتر میروید، مشاهده میکنید بهخاطر آب زیادی که دریافت میکند، کاملاً سرسبز است. دامداران اسرائیلی با خشونت، صدها یا دهها هزار مترمربع زمین فلسطینیها را با زور تصاحب میکنند و آنها این کار را با خشونت و با کمک سکوت، بیتوجهی و تشویق مقامات اسرائیلی اعم از پلیس، ارتش و دادستانی انجام میدهند؛ بنابراین وقتی فلسطینیها میگویند نکبت ادامه دارد، منظورشان فقط غزه نیست. تا جایی که من میدانم، بسیاری از مردم احساس میکنند که کشتار غزه، اکنون بسیار بدتر از آن چیزی است که در سال ۱۹۴۸ تجربه کردند. اسرائیل، زندگی و آزادی فلسطینیها را در ۷۵ سال گذشته به اشکال مختلف به گروگان گرفته است. در داخل اسرائیل، فلسطینیان جرات صحبتکردن ندارند؛ زیرا اگر از کلماتی مانند «شهید» استفاده کنند یا برای مرگ بسیاری از فلسطینیها که در غزه کشته شدهاند عزاداری کنند، ممکن است به جرم تحریک فتنهانگیزی دستگیر شوند.
حرف نزنید و کشته شوید!
اگر فلسطینیها از کلمه «شهید» استفاده کنند بازداشت میشوند؟
امیره هاس: بله. اگر در فیسبوک یا دیگر شبکههای اجتماعی از کلماتی مثل شهید یا شبیه به آن استفاده کنند، تحت پیگرد قرار میگیرند. منظورم این است که این فقط یک نمونه است که چگونه مردم فلسطین، حتی کلمات عادی را هم نمیتوانند استفاده کنند. حتی یک آیه از قرآن را اگر فلسطینیها استفاده کنند، ممکن است از سوی اسرائیل دلیلی تلقی شود که آنها از حماس حمایت میکنند.
بیایید در مورد کرانه باختری قدری بیشتر صحبت کنیم. از هفت اکتبر، هزاران نفر در کرانه باختری دستگیر و صدها نفر کشته شدهاند. شما در مورد آنچه طرح «اسموتریچ» مینامید صحبت میکنید. «بزالل اسموتریچ» [8] که از سال ۲۰۲۲ تاکنون وزیر دارایی اسرائیل است.
امیره هاس: بله و او در وزارت دفاع اسرائیل نیز مسئولیت دارد و در واقع مسئول توسعه شهرکهای یهودینشین در کرانه باختری است.
هم او و هم «بن گویر» شهرکنشین هستند؟
امیره هاس: بله. او در سال ۲۰۱۷ چیزی به نام «طرح قاطع» را منتشر کرد که صراحتاً میگوید فلسطینیان باید قبول کنند که هرگز دولتی نخواهند داشت و آنها هرگز شهروندانی برابر مثل سایر یهودیان نخواهند بود و اگر این مسئله را نپذیرند، میتوانند مهاجرت کنند -البته برای او، این گزینه ارجح است- اما اگر بمانند و مقاومت کنند، ارتش یا دستگاه امنیتی اسرائیل میداند که چگونه با آنها مقابله کند. منظور او این بود که آنها کشته خواهند شد؛ اما بههرحال اکنون میبینیم که آنچه در حال رخدادن است، اجرای «طرح قاطع» است. منظور این طرح چنین است که اگر میخواهید در صلح زندگی کنید، باید ساکت باشید و نباید چیزی بگوئید. شما اصلاً نباید تظاهرات کنید و نباید اسلحه به دست بگیرید و نباید تجمع کنید. شما نباید حتی از خود دفاع کنید. دفاع از خود در برابر خشونت شهرکنشینان، ممنوع است! این مسئله میتواند باعث دستگیری شما شود.
اسرائیل زندگی و آزادی فلسطینیها را در ۷۵ سال گذشته، به اشکال مختلف به گروگان گرفته است.
اگر دولت نتانیاهو زمینه را آماده نمیکرد، «اسموتریچ» تا این حد موفق نمیشد. «اسموتریچ» آنقدر نابغه یا قدرتمند نیست که بتواند موضع خود را به بقیه دولت تحمیل کند. موضع او در سرکوب فلسطینیها مورد حمایت سایر بخشهای اسرائیل نیز هست. او میداند که یهودیان ارتدوکس نیز چقدر خواهان ادامه این حکومت هستند. این واقعیت که در عمل، همه مقامات اسرائیل بخشی از سرکوب فلسطینیها هستند، از جهات مختلف نشان میدهد که سالها در «دیانای» سیستم، این «دولت پنهان» حامی سرکوب مردم فلسطین وجود داشته است.
در حال حاضر من امیدوارم که قضات دادگاه لاهه، مقابل اسرائیل بایستند. در طول چند ماه گذشته، کشورهای غربی اجازه دادهاند بدون اهرم فشار، اسرائیل در غزه به اقدامات خود ادامه دهد. برای جلوگیری از قتلعام و قحطی و گرسنگی عمدی، اکنون امید ما به قضات دادگاه لاهه است.
در مورد ایالات متحده چطور؟ منظور من این است که شما بایدن - رئیسجمهور آمریکا - را دارید که اعلام کرده است یک میلیارد دلار تسلیحات از جمله ۷۰۰ میلیون دلار برای مهمات تانک، ۵۰۰ میلیون دلار خودروهای تاکتیکی، ۶۰ میلیون دلار برای گلولههای خمپاره و... را در اختیار اسرائیل قرار میدهد. اهمیت موضعی که آمریکا اتخاذ میکند و اقدامات جو بایدن چیست؟
امیره هاس: بایدن از اسرائیل برای ادامه جنگ حمایت میکند. من هیچ توضیح دیگری برای این نمیبینم. منظور من این است که تمام حرفهای او درباره رفح یا قحطی یا هر چیز دیگری، آن چنان ریاکارانه است که ترجیح میدهم درباره آن سکوت کنم. شما از یک طرف کمک میفرستند یا میگویید که کمک خواهید فرستاد، درحالیکه این کمکها خیلی کم است و دیر به دست مردم غزه میرسد و از سوی دیگر، اسرائیل را تشویق میکنید که به جنگ علیه غزه ادامه دهد. اکثریت مردم اسرائیل نیز بهخوبی میدانند که حتی اگر از این جنگ حمایت کنند، این جنگ علیه آنها نیز هست.
[1] . Amira Hass
[2] . Vusimuzi Madonsela
[3] . Drinking the Sea at Gaza: Days and Nights in a Land Under Siege
[4] . Mona Chalabi
[5] . Yuval Abraham
[6] . The Oslo Accords: پیمان اسلو با نام رسمی «بیانیه اعلام اصول اولویتهای موقت دولت خودگردان» نخستین موافقتنامه بین حکومت اسرائیل و سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) بود که در سال ۱۹۹۳ به امضای دو طرف رسید. پیمان اسلو تلاشی برای تعیین یک چارچوب مشخص بود که به حلوفصل کامل منازعه اسرائیل و فلسطین بینجامد. مذاکراتی که منجر به امضای این پیمان شد، به طور مخفیانه در اسلو - پایتخت نروژ - انجام شده و در ۲۰ اوت ۱۹۹۳ به پایان رسید و این پیمان به طور رسمی در ۱۳ سپتامبر ۹۳ در واشنگتندیسی با حضور یاسر عرفات، اسحاق رابین و بیل کلینتون به امضا رسید. در توافقنامه اسلو با شعار «صلح در برابر زمین» بر ضرورت مذاکره در مورد راهحل نهایی مشکل بین فلسطینیها و اشغالگران صهیونیست در مدت ۵ سال تأکید شده بود، اما گذر زمان نشان داد که رژیم اشغالگر، حقوق فلسطینیان را در تمام موارد از جمله شهرکسازی، کنترل قدس، مسجدالاقصی، امنیت ساکنان، تعیین مرزها، سرنوشت پناهندگان و آوارگان، تقسیم آب و ایجاد یک کشور مستقل فلسطینی، کاملاً نادیده گرفته است.
[7] . Al-Bireh
[8] . Bezalel Smotrich
/ انتهای پیام /