چگونگی بازآفرینی هویت شهری در گفتگو با اصغر مهاجری؛
حذف تدریجی هویت محله‌ها، از زمان رضاخان و با طرح نوگرایی دولت شبه مدرن پهلوی راه‌اندازی شد و به تبع آن شاهد تغییر شکل روابط اجتماعی نیز بودیم. بر اساس قوانین بلدیه و با اعتبارات دولتی، حوزه دخالت دولت در فضای شهری افزایش‌یافته و شاهد فروپاشی محلات بودیم. پس از گذار از پهلوی نیز با ایجاد سیستم‌های مدیریت شهری و همچنین دولتی، شاهد مستولی شدن روابط بوروکراتیک اداری بر سیستم‌های مدیریت محله‌ای شدیم.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ نفوذ مدرنیته در شهرسازی و مدل شهرنشینی موجب ایجاد چالش‌های فراوانی شده که بخشی از آن به مسئله بحران هویت شهری در اثر بر هم زدگی نظم کالبد شهری است. اغلب اندیشمندان حوزه شهری بر این باور هستند که کالبد شهری به‌عنوان یک نماد از فرهنگ، مذهب و حتی اقتصادان شهر بوده و بنابراین مجموعه متشکل از ساختمان‌ها، اداره‌ها و پارک‌ها و... به‌عنوان عوامل هویت‌ساز مطرح می‌شوند. آنچه امروزه تحت عنوان خروجی کالبد شهری مشاهده می‌کنیم یک هویت آشفته و درهم‌ریخته‌ای است که هویتی بدقواره از کلان‌شهرها به‌ویژه پایتخت را به نمایش می‌گذارد. در همین راستا با دکتر اصغر مهاجری، استادیار دانشگاه و پژوهشگر علوم اجتماعی به‌ویژه حوزه شهری مصاحبه‌ای ترتیب داده‌ایم. دکتر اصغری معتقد است که حذف محله‌ها که از زمان رضاشاه تا به امروز ادامه داشته عامل اصلی آشفتگی هویتی در شهرهای همچون تهران است. مشروح این گفتگو در ادامه از منظر شما می‌گذرد:


توسعه شهرنشینی موجب شده تا شاهد تغییرات زیربنایی در کالبد شهری باشیم، دامنه تبعات مثبت و منفی این تغییرات در طول دهه‌های اخیر چگونه در زیست شهری شهروندان اثرگذار بوده است؟

مهاجری: آثار مثبت شهرنشینی را می‌توان ذیل مؤلفه‌هایی همچون برخورداری از رفاه نسبی، افزایش فرصت‌های اشتغال به سبب تمرکز مراکز اداری و یا تجاری، بهبود و توسعه انتخاب شیوه و سبک زندگی و در نهایت افزایش سطح بهداشتی و آموزشی دانست. در واقع زیست شهری موجب شده تا دامنه حضور اقشار متوسط جامعه که به‌عنوان قشر تحصیل کرده و آگاه به شمار می‌آیند، افزایش‌یافته و اصطلاحاً با جامعه‌ای نیمه فرهیخته مواجه باشیم. البته این نوع توسعه افسارگسیخته شهری، پیامدهای منفی زیست‌محیطی، کالبدی و اجتماعی نیز در برداشته است که اتفاقاً پیامدهای اجتماعی آن برگرفته از همان تغییرات کالبدی است. آنچه از تغییرات کالبد شهری به رفتار اجتماعی تزریق شده تحت عنوان عوامل هویت‌ساز شهری در ایجاد هویت شهروندی نام برده می‌شود.

توسعه افسارگسیخته شهری، پیامدهای منفی زیست‌محیطی، کالبدی و اجتماعی نیز در برداشته است که اتفاقاً پیامدهای اجتماعی آن برگرفته از همان تغییرات کالبدی است



مگر این‌طور نیست که هویت شهری باید با منطقه جغرافیایی (آب و هوایی)، قوم و فرهنگ ارتباط مستقیم داشته باشد؟ پس چطور شما به تغییرات کالبد شهری تحت عنوان عوامل هویت‌ساز شهری اشاره می‌کنید؟

مهاجری: همواره عوامل طبیعی و اکولوژیک را می‌توان به عنوان اولین عوامل در تشکیل ساختار هویت هر محیط جغرافیایی نام برد. عوامل طبیعی و محیطی که شامل میزان بارش‌ها و بادها و آب‌های زیرزمینی و حتی ساختار توپوگرافی و... بوده که همان‌طور که شما نیز اشاره کردید، هویت‌ساز هستند. ولی همین عوامل که بدان اشاره شد در محیط شهری، باید در کالبد شهری و نماهایی که از آن دیده می‌شود همخوانی داشته باشد. در واقع کالبد شهری که برگرفته از همان سازه‌ها، ساختمان‌ها، معابر و... بوده یک تجسم عینی از عوامل طبیعی بوده که در نهایت منجر به هویت شهری می‌شود.



آیا در حال حاضر همخوانی موردنیاز میان عوامل هویت‌ساز شهری با کالبد شهری وجود دارد؟

وضعیت شهرهای کشور از لحاظ هویتی آشفته بوده و هیچ‌کدام از بناها به عنوان معرف و تبلیغ کننده هویت شهری شناخته نمی‌شوند. یکی از دلایل اصلی این موضوع، نگاه مصرفی و مصرف زده به شهر بوده و ما در این زمینه حتی از جامعه شناسان شهری و هنرمندان استفاده بهینه نمی‌کنیم


مهاجری: متأسفانه خیر، رشد ساختمان‌سازی و شهرسازی در کشور ما به شد ناموزون بوده و موجب شده تا با کلان‌شهری بی‌هویت روبرو شویم. عدم همخوانی میان عوامل طبیعی و عوامل فرهنگی با کالبد شهری یک نوع پارادوکس هویتی را در ذهن افراد جامعه ایجاد کرده است. وضعیت شهرهای کشور از لحاظ هویتی آشفته بوده و هیچ‌کدام از بناها به عنوان معرف و تبلیغ کننده هویت شهری شناخته نمی‌شوند. یکی از دلایل اصلی این موضوع، نگاه مصرفی و مصرف زده به شهر بوده و ما در این زمینه حتی از جامعه شناسان شهری و هنرمندان استفاده بهینه نمی‌کنیم. استفاده از میزان رنگ مورد استفاده، حجم مصالح پرداختی در فضاسازی شهری منطبق بر هویت محیطی و همچنین همگون سازی ساختمان‌سازی‌ها از جمله اقداماتی بوده که اصلاً تا به امروز بدان توجه نشده است. این آشفتگی هویتی موجب شده نه شاهد فرهنگ مشتری در مناطق جغرافیای شهری باشیم و حتی سبک مشخصی در سازه‌های شهری مشاهده بکنیم و یک بدقوارگی شهری در سیمای شهر رخ نمایی بکند. البته ضعف سیاست‌گذاری و قانون‌گذاری در حوزه شهری یکی از اصلی‌ترین دلایلی بوده که موجب شده تا افراد یک جامعه بر اساس سلیقه خود و بدون توجه به هویت سیمای شهری، اقدام به ساختمان‌سازی بکنند.



همان‌طور که شما در ابتدا صحبت‌هایتان اشاره کردید، مسئله توسعه شهرنشینی امری ناگریز در جامعه مدرن بوده، بنابراین بدقوارگی شهری باید در تمام شهرهای جهان به چشم بخورد و این ناهمگونی ساختمان‌ها در سایر کلان‌شهرهای جهان وجود داشته، این مسئله را می‌پذیرید؟

در کلان‌شهرهای ما نمای بیرونی ساختمان‌ها بر اساس سلایق مختلف نماینده طبقه اجتماعی و وضعیت رفاهی خانوارها بوده و اصلاً رنگ و بویی از فرهنگ و هویت شهری در آن نمی‌بینید. عدم اهتمام جدی مسئولین ذی‌ربط همچون شهرداری‌ها و یا وزارت مسکن و شهرسازی و حتی میراث فرهنگی پیرامون ترسیم هویت شهری بر اساس همراه سازی کالبد شهری با فرهنگ عمومی، موجب شده تا وضعیت فعلی در کلان‌شهرها شکل گیرد



مهاجری: خیر برای جلوگیری از ایجاد شهرهای بی‌هویت طبیعتاً اقداماتی توسط متولیان شهری صورت می‌پذیرد. ما اگر نگاهی به شهرهای انگلستان به خصوص پایتختش بیندازیم؛ می‌توانیم هویت شهری را متناسب با کالبد طراحی‌شده تشخیص دهیم. اجازه بدهید حتی جزئی‌تر به این مقوله بپردازم که می‌توان بر اساس بافت سیمای شهر متوجه شد که وارد چه محله‌ای از شهر لندن می‌شوید. دقیقاً در اینجا مسئله ضعف سیاست‌گذاری در حوزه شهری در کشور ما به چشم می‌خورد. سیاست‌گذاران و تصمیم گیران در حوزه شهری در انگلستان، این اجازه را داده‌اند که چگونگی معماری داخلی ساختمان‌ها بر عهده مالک باشد، ولی نمای بیرونی ساختمان‌ها را حوزه شهرسازی و یا متولیان ساخت‌وساز شهری معین می‌کنند. در حالی  که در کشور ما نمای بیرونی و درونی ساختمان بر اساس سلیقه مالک تعیین می‌شود و همین امر با ایجاد سلایق گوناگون موجب ایجاد یک سیمای بدون نظم یا ناهمگون می‌گردد. با عرض شرمندگی باید بگویم که در کلان‌شهرهای ما نمای بیرونی ساختمان‌ها بر اساس سلایق مختلف نماینده طبقه اجتماعی و وضعیت رفاهی خانوارها بوده و اصلاً رنگ و بویی از فرهنگ و هویت شهری در آن نمی‌بینید. عدم اهتمام جدی مسئولین ذی‌ربط همچون شهرداری‌ها و یا وزارت مسکن و شهرسازی و حتی میراث فرهنگی پیرامون ترسیم هویت شهری بر اساس همراه سازی کالبد شهری با فرهنگ عمومی، موجب شده تا وضعیت فعلی در کلان‌شهرها شکل گیرد. این دست‌اندرکاران در دهه‌های گذشته با حذف تدریجی محله‌ها در کلان‌شهرها به ویژه تهران، خود عامل ایجاد شهرهای بی‌هویت یا شهرهایی با هویت‌های ناهمگون شده‌اند.



حذف تدریجی هویت محله‌ها در چه پروسه‌ای و چگونه در نظام کالبد شهری شکل گرفت؟

مهاجری: ابتدا باید به تعریف مشترکی از مفهوم محله برسیم تا به سؤال شما جواب بدهم. علیرغم تعاریف مختلفی که برای این واژه وجود داشته نگاه منطقه‌ای نسبت به این واژه وجود دارد، یعنی چه؟ مثلاً برخی از اندیشمندان اروپایی محله‌ها بیشتر به کالبدهای حاشیه شهرها و مناطق مهاجرپذیر معطوف می‌دانند که نمونه آن را می‌توان محله هارلم درنیویورک دانست. محله هارلم همان محله سیاهان بوده که از حوزه رفاهی پایینی برخوردار بوده و در حاشیه شهرها وجود دارد، در همین راستا محله چینی‌ها در شهرهای معروف کانادا و یا محله پورتوریکوئی‌ها در شهر شیکاگو نمونه‌های دیگری بوده که از محله به عنوان منطقه‌ای حاشیه‌نشین ذکر می‌کنند. اما تعریف اندیشمندان شرقی به ویژه ایرانی نسبت به مفهوم محله کاملاً متفاوت است. شاید بتوان آنچه با روح ایرانی تطابق دارد را در گفته‌های کوین لینچ (شهرساز و نویسنده آمریکایی و نویسنده کتاب سیما شهر) مشاهده کرد. وی می‌گوید که محله قسمت نسبتاً بزرگی از شهر بوده که خصوصیات یکدست و مشابه دارد. در واقع این قسمت بزرگ از شهر با رویدادهایی شامل تجمع، معاشرت‌های نزدیک و روابط محکم هم‌جواری روبروست.

دست‌اندرکاران در دهه‌های گذشته با حذف تدریجی محله‌ها در کلان‌شهرها به ویژه تهران، خود عامل ایجاد شهرهای بی‌هویت یا شهرهایی با هویت‌های ناهمگون شده‌اند



حذف تدریجی هویت محله‌ها، از زمان رضاخان و با طرح نوگرایی دولت شبه مدرن پهلوی راه‌اندازی شد و به تبع آن شاهد تغییر شکل روابط اجتماعی نیز بودیم. مسائل شرعی که در آن برهه جزوی از مبانی عرفی نیز بوده با سیستم فرمان سالاری کمرنگ شده و مسئله محرم و نامحرم در نماهای داخلی و خارجی ساختمان‌ها کمرنگ شد. بر اساس قوانین بلدیه و با اعتبارات دولتی، حوزه دخالت دولت در فضای شهری افزایش‌یافته و با تعریض خیابان‌ها برای ورود ماشین، شاهد فروپاشی محلات بودیم. پس از گذار از پهلوی نیز با ایجاد سیستم‌های مدیریت شهری و همچنین دولتی، شاهد مستولی شدن روابط بوروکراتیک اداری بر سیستم‌های مدیریت محله‌ای شدیم. در این مدل جدید که تحت عنوان شوراهای شهر و شورای محله از آن نام برده می‌شود، ساکنین محله‌ها سهم بسیار اندکی در اداره امور داشته و نمایندگان آن‌ها نیز درگیر اولویت‌های غیرشهری می‌شوند. اجرای ناقص ضوابط ایجادشده در حوزه شهری از یک طرف و همچنین عدم دخالت افراد محله از طرف دیگر موجب حذف تدریجی هویت‌های محله‌ای در کلان‌شهرها گردیده و یک نقشه سیاست‌گذاری کلان دولتی و حاکمیتی جایگزین تصمیمات کلونی‌های کوچک محلات می‌شد.



بنا بر مدل تحلیلی شما، محله‌ها عامل ایجاد هویت شهری بوده‌اند که با حذف آن‌ها به‌صورت تدریجی شاهد بی‌هویتی شهری هستیم. حال این سؤال پیش می‌آید که محله‌های قدیمی چگونه در شکل‌گیری هویت شهروندی اثرگذار بوده‌اند؟

اگر فرهنگ را یکی از عوامل اصلی هویت‌بخش بدانیم، محله‌ها عمدتاً مامن و محفلی برای برگزاری مراسم‌ها در تکیه‌ها، مساجد و حتی منازل برخی از معتمدین بوده‌اند که فرهنگ‌سازی شهری را در درون آن‌ها شکل می‌گرفت


مهاجری: پاسخ به این سؤال به چگونگی ساختار محله‌ها برمی‌گردد، در گذشته هریک از این محله‌ها تمام تجهیزات موردنیاز ساکنین که شامل بازارچه، مسجد، گرمابه و... بوده را در برداشته و راه‌های ارتباطی محلات نیز وجود داشت. ازآنجایی که امور هر محله بر اساس یک سیستم غیربروکراتیک و بر اساس همبستگی قوی و اعتماد میان ساکنین شکل می‌گرفت، ساختار اجتماعی و ارتباطات اجتماعی در محلات به‌شدت قوی بود. فارغ از این موضوع، اگر فرهنگ را یکی از عوامل اصلی هویت‌بخش بدانیم، محله‌ها عمدتاً مامن و محفلی برای برگزاری مراسم‌ها در تکیه‌ها، مساجد و حتی منازل برخی از معتمدین بوده‌اند که فرهنگ‌سازی شهری را در درون آن‌ها شکل می‌گرفت. میدانچه‌های محله (میدان‌های کوچک) که در تلاقی گذرگاه‌ها و یا معابر درون محله‌ای وجود داشتند به‌عنوان فرصتی برای معاشرت میان افراد بودند و حتی اوقات فراغت نیز در همین معابر شکل می‌گرفت. زنجیره عواملی که اشاره شد موجب می‌گردید تا ضمن تقویت خصایص اخلاقی همچون اعتماد، کمک به هم نوع، معاشرت  و... یک نوع همبستگی قوی فرهنگی میان همه افراد محله شکل گیرد. این عوامل همگی در هویت بخشی محله و در سطح کلان هویت بخشی شهر تأثیرگذار بودند. بنا بر همین آثار هویت‌ساز شهری است که بنده بر این نکته تأکید دارم برای بازگشت به هویت شهری اصیل در کلان‌شهرها نیازمند تقویت هویت محله‌ها و لزوم محله محوری در شهرها هستیم.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha