گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ ابراهیم سجادی: کتاب "خاطرات یک جنایتکار اقتصادی" یک کتاب داستانی با روایتی پرکشش در مورد استعمار جهانی آمریکا است که با حیلهی کمک به توسعه کشورهای توسعه نیافته و فقیر در صدد است با ترسیم نقشههایی با بار مالی بالا، کشورهای دارای منابع غنی را زیر بار وامهای کلان ببرد تا از این طریق بتواند منابع آنها را غارت کند. کتاب در حقیقت نوع خاصی از استعمار منابع توسط ایالات متحده است که با جزییات در قالب داستان نقل شده است. همچنین با نقل دخالت در کشورهای مختلف با از میان بردن مخالفین و همچنین لابی گری و انحصار و کنترل قیمت انرژی در خاورمیانه و پشت پرده شرکتهای آمریکایی ابعاد ملموسی را از استعمار فراگیر امپریالیسم در عرصه بین المللی را به تصویر میکشد.
کتاب خاطرات یک جنایتکار اقتصادی یک کتاب داستانی است که در عین جذابیت بسیار بالا، با ترسیم فضای بین المللی، نقش امپریالیسم ایالات متحده را در استعمار جهانی بیان میکند. نویسنده شخصی است به نام جان پرکینز که در سال ۱۹۴۵ در نیوهمپشایر ایالات متحده آمریکا به دنیا آمد.
در ابتدا کتاب درصدد است تا ترسیم فضای بین المللی ناشی از جنگ اعراب در سال ۱۹۷۰ و تحریم نفتی غرب که موجب افزایش روزافزون قیمت نقت و مشتقات آن مانند بنزین شد، داستان خیانت عربستان صعودی را نقل کند.
تسلط بر نفت خاورمیانه
او میگوید که در اوایل دهه ۷۰، اوپک از آنچه ما در اسرائیل مشغول انجامش بودیم، ناخشنود بود؛ بنابراین فروش نفت به ما را قطع کردند، ما از یک رکود اقتصادی دیگر ترس داشتیم، مانند رکود ۱۹۲۹. به همین دلیل از طرف وزارت خزانهداری آمریکا نزد من و یک اقتصاددان دیگر آمدند و گفتند: ما نمیتوانیم بیش از این به اوپک اجازه دهیم که ما را تحتفشار قرار دهد. شما باید نقشهای طراحی کنید که این اتفاق دیگر نیفتد. ما میدانستیم که این نقشه باید عربستان سعودی را در برگیرد، زیرا که بیش از هر کشور دیگری نفت داشت. با خاندان سعود به توافق رسیدیم که تمام درآمد حاصله از فروش نفت را به آمریکا برمیگرداندند، به اسم سرمایهگذاری در اوراق بهادار دولتی آمریکا. وزارت خزانهداری آمریکا سود حاصل از این سرمایهگذاریها را برداشت میکرد که پس از چند سال به چندین تریلیون دلار میرسید. در قبال این عربستان تقاضای نوسازی و توسعه کشورش را داشت. وزارت خزانهداری با این سود شرکتهای آمریکایی را استخدام کرد تا عربستان را بر اساس الگوهای غرب شکل دهند. ساخت مجتمعهای پتروشیمی، کارخانههای آبشیرینکن، ایجاد شهرهایی در بیابان. مکدونالد و سایر چیزهایی که با فرهنگ غربی ما همسو میبود. خاندان سعود پذیرفت که بهای نفت را در اندازهای نگه دارد که برای شرکتهای نفتی قابلقبول باشد. آنها پذیرفتند که هرگز نفت را در قبال چیز دیگری بهجز دلار آمریکا معامله نکنند. این در اوایل دهه ۷۰ اتفاق افتاد، درست بعدازاینکه ما معامله بر پایه طلا را رها کردیم، زیرا که ورشکست شده بودیم. ما توانایی پرداخت بدهیهایمان به کشورهای اروپایی را بر مبنای طلا نداشتیم، به همین خاطر نیکسون استاندارد طلا را حذف کرد. ما در موقعیتی گیرکرده بودیم که چرا حتی یک نفر در جهان باید از دلار آمریکا برای داد و ستد استفاده کند. خیلی زود نقشهای طراحی کردیم که دلار را معیار سنجش بهای نفت و داد و ستد آن قرار میداد. شما نمیتوانید در تمام جهان در ازای چیزی به جز دلار آمریکا نفت بخرید. همچنین ما پذیرفتیم خاندان سعود را در رأس قدرت نگهداریم. اینیک توافق شگفتانگیز بود. توافق تاریخساز قرن بود. توافق بسیار قدرتمندی که ما با عربستان سعودی بستیم. این موقعیت بسیار بسیار غمانگیزی است و لبنانیها و فلسطینیها در مرکز این مسئله هستند و عراق هم بخشی از آن است. ما باید به یاد داشته باشیم که نفت خاورمیانه توسط اروپا، چین و ژاپن استفاده میشود. اگر ما خاورمیانه و نفت را کنترل کنیم، در واقع ما بزرگترین رقبای خود یعنی ژاپن، چین و اروپا را کنترل میکنیم.
سراب توسعه و غارت منابعجان پرکینز پس از فارغ التحصیلی از دانشکدهی اقتصاد، توسط نهادهای امنیتی ایالات متحده گزینش و انتخاب شد. سپس توسط یک کارتل بزرگ اقتصادی به نام مِین با دستمزدی بسیار بالا به کار گرفته شد. نقش او در این این شرکت کارشناسی اقتصادی بوده است. شرکت مین با کشورهایی که در آرزوی رسیدن به سراب توسعه بسر میبردند، قرارداد امضا میکرد. مین برای این کشورها جاده و نیروگاه برق میساخت.
پرکینز با نوشتن این کتاب و توبه از گذشته سیاهش اعتراف میکند که در آمارهای اقتصادی دستکاری میکرده و آنها را بر طبق میل شرکت مین تفسیر مینموده است. مسئولیت اصلی او این بوده که برای طرحهای توسعه برآوردهای اقتصادی انجام دهد که بسیار سنگین و خارج از توان کشور میزبان باشد. پس از تدوین طرح و راضی کردن مقامات کشورها، شرکت مین که همکاری نزدیکی با بانک جهانی و صندوق بین المللی پول داشته است، وامی برای این کشورها تهیه میکرده که ۹۰ درصد آن وام را خود مورد استفاده قرار میداده است. همانطور که گفته شد این برآوردها خارج از توان کشورها بوده است، کشورهایی که، چون پاناما و اکوادور در فقر بسیار شدید بسر میبردند. پس از آن که کشور فقیر در آرزوی سراب توسعه نتوانست وام را بازپرداخت کند، کار اصلی جنایتکاران اقتصادی شروع میشود و آن مصادره منابع کشور فقیر است. کاری که در اکوادور انجام شد این بود که در مقابل درماندگی این کشور، جنگلهای آمازون عوض گرفته شد! در حقیقت تلهی وام سنگین حربهای است تا منابع طبیعی کشورها به تاراج برده شود.
از تامین مالی بن لادن تا کشتار پاناما
عربستان سعودی در دهه ۱۹۸۰ هزینه جنگ افغانﻫﺎ توسط اسامه بن لادن علیه شوروی را پرداخت میﻛﺮد و در این رابطه، ایالات متحده علاقه و اشتیاق به این کار را پنهان نمیداشت. واشنگتن و ریاض جمعاً سه و نیم میلیارد دلار به مجاهدین کمک کردند، گرچه رقم بسیار بالاتر هم رفت. شواهد مسلمی در دست است که متحد قدیمی آمریکا و بزرگﺗﺮین تولید کننده نفت، یعنی عربستان سعودی، به قول مسئول ارشد خزانه داری آمریکا، به شکلی به “کانون” تأمین مالی تروریسم تبدیل شده است.
در پاناما نیز توریخوس که تفکری بر ضد کارتلهای اقتصادی دارد توسط آمریکا حذف میشود. ایالات متحده که با کارتلهای اقتصادی در حال مکیدن منابع غنی کشورهای جهان بود، نمیتوانست در مقابل مقاومت ساکت بماند. پرکینز میگوید که وی در یک سفر هوایی کشته شد. استاد سابق فلسفه مارکسیستی در دانشگاه پاناما به من گفت: “در آن هواپیما، یک بمب کار گذاشته شده بوده است. من این را میدانم که در هواپیما بمب بوده ولی، پشت تلفن، چرای آن را نمیﺗﻮانم بگویم. ارتش ایالات متحده با ورود به پاناما چند روز به کشتار مردم مشغول بود و چند صد نفر را به خاک و خون کشید. در عین حال از ورود نیروهای صلیب سرخ و... جلوگیری شد و در سکوت خبری جنایت دیگری اتفاق افتاد.
در تمام کتاب دستان ایالات متحده به تصویر کشیده شده است است که مانند زالویی در حال کنترل و مکیدن منابع جهان و غلبه بر فضای بین المللی در جهت منافع خویش است. نوشتار روان و داستانی کتاب کمک میکند تا در زمان کوتاهی بتوان آن را تمام کرد در عین حال که اطلاعات گستردهای بدست آورد.
/انتهای پیام/