گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ ما در آمریکا نه به طور فردی و نه بهعنوان یک جامعه، برای پیرشدن آماده نیستیم. این خبر نگرانکننده از سوی «ماری ترز کانولی» [1] وکیل آمریکایی و هماهنگکننده سابق خانه سالمندان در وزارت دادگستری آمریکا در کتاب جدیدش به نام «معیار عمر ما: هدایت، مراقبت، ایمنی، پول و معنا در زندگی بعدی»، [2] گفته شده است. او در این کتاب با بررسیِ مراقبت، ایمنی، پول و معنای زندگی، توضیح میدهد که چگونه مؤسسات، قوانین و شیوههای فرهنگی آمریکا نتوانستهاند با پیشرفتهای شگفتانگیز در زمینه طول عمر در قرن گذشته هماهنگی داشته باشند. در نتیجه، بسیاری از آمریکاییها - اگر نگوییم اکثر آنها - سالهای پایانی عمر خود را با امنیت، سلامت و شادی بسیار کمتری نسبت به آنچه میتوانند داشته باشند، سپری میکنند. آمریکاییها در سالهای اخیر از نظر میزان مرگومیر از کشورهای همطراز خود عقب افتادهاند. مردم آمریکا آمادگی مراقبت از افرادی که بیشتر عمر میکنند را ندارند. خلأها و ابهامات موجود در قانون، علیرغم برنامهریزی مجدانه خانوادهها آنها را دچار سردرگمی کرده است. مؤسسات مالی معروفی که خانوادههای آمریکایی برای دههها به آنها اعتماد داشتند، خیانتکار بودند. بیمه، مراقبت از سالمندان در منزل و نیازهای دائماً در حال تغییر افراد با ظرفیتهای موجود مطابقت ندارد و خدمات ارائه شده نیز گران تمام میشود. «ماری ترز کانولی» کتابی نوشته است که نه تنها به ما هشدار میدهد، بلکه ما را آماده میکند و بینشی در مورد تغییرات و سازگاریهایی که باید ایجاد کنیم ارائه میدهد تا نه تنها عمر طولانیتری داشته باشیم، بلکه بهتر زندگی کنیم. او با «مؤسسه تفکر اقتصادی جدید» در مورد اینکه چه چیزی او را وادار کرد تا چالش پیری را به عنوان موضوع کتاب خود انتخاب کند، گفتوگو کرده است.
چگونه در موضوع سالمندی تخصص پیدا کردید؟
ماری ترز کانولی: در ابتدا فکر میکردم میخواهم شغل مادرم را در روانپزشکی دنبال کنم. با زندگی در یک بیمارستان دولتی بهعنوان داوطلب مقیم، عمیقاً در سیستم سلامت روان فرو رفتم. در آن جا به کمک برای درمان افراد آسیبپذیر علاقهمند شدم. اما در نهایت به دانشکده حقوق و سپس به وزارت دادگستری (DOJ) که محلی عالی برای یادگیری نحوه وکالت بود رفتم. من سالها وکیل در امور مربوط به «کلاهبرداری مدنی» بودم، اما در نهایت به مسائلی بازگشتم که در وهله اول مرا به سمت دانشکده حقوق کشانده بود. زمانی که فرصتی برای سرپرستی پروژهای در وزارت دادگستری به نام «ابتکار خانه سالمندان» (که بعداً به ابتکار عدالت سالمندان تغییر نام داد) داشتم، این فرصت را غنیمت شمردم. در این مسئولیت هر چه بیشتر دیدم بیشتر متوجه شدم که این مشکلات، دیرینه و عظیم هستند و ما در آمریکا برای نیازهای یک جامعه سالخورده آماده نیستیم.
انواع مراقبت های سالمندی در آمریکا
از چه جهاتی آماده نیستیم؟
ماری ترز کانولی: ما موفق شدهایم طول عمر انسان را افزایش دهیم. ما در قرن بیستم به طور متوسط ۳۰ سال به عمر انسان اضافه کردیم، اما این طول عمر عواقب ناخواستهای دارد. افراد با ۸۵ سال سن و بالاتر از آن، سریعترین رشد جمعیت را تشکیل میدهند، اما دامنه طول عمر ما با دامنه سلامت ما مطابقت ندارد. با افزایش سن افراد، میلیونها نفر به مراقبت نیاز پیدا میکنند و ما زیرساختهای لازم برای تأمین آن را نداریم.
سه راه برای مراقبت از افرادی که نیاز به مراقبت دارند، وجود دارد: مراقبین خانوادگی یا «غیررسمی»، مراقبین حقوقبگیر در خانه و «مراقبتهای اقامتی» [3]. در اقتصادِ مراقبت غیررسمی، ما ۴۰ میلیون نفر - بیش از کل جمعیت کالیفرنیا - داریم که به طور متوسط ۲۴ ساعت مراقبت در هفته ارائه میدهند. تعداد زیادی از مردم درگیر این مسئله هستند. کار بسیار سختی است. این کار میتواند شامل مراقبتهای بالینی بسیار شدید باشد. بسیاری از مردم آمریکا به طور غیرمنتظرهای در نقش مراقب قرار میگیرند و نمیدانند که چقدر این کار میتواند پیچیده و دشوار باشد. ما زیرساخت خوبی برای کمک به آنها نداریم. ارزش مراقبتهای غیررسمی حدود ۵۰۰ میلیارد دلار در سال تخمین زده میشود و درآمد از دست رفته این مراقبان نیز حدود ۵۰۰ میلیارد دلار است. مراقبت، پیامدهای زیادی برای سلامتی دارد که ما هزینه آن را اندازهگیری نمیکنیم: اضطراب، افسردگی و بیماری قلبی. بسیاری از مراقبان نیز ساعات کاری خود را کاهش میدهند یا بهطورکلی کار خود را ترک میکنند. ما محاسبات درست و صادقانة اقتصادی در این زمینه انجام نمیدهیم.
در آمریکا خانههای سالمندان میلیاردها دلار از پول مردم را در حالی که نظارتی نیز بر عملکرد آنها وجود ندارد به جیب میزنند.
سپس مراقبینی هستند که حقوق دریافت میکنند و به خانه میآیند. اکثر افراد مسن درآمد کافی برای پرداخت هزینه آنها را ندارند، بنابراین ما دوباره این عدم تناسب را داریم. این سیستم از نظر نحوه تأمین بودجه، نحوه بازپرداخت آن، این که چه کسی در دسترس است و این که دستیاران، درمانگران، و کارکنان بهداشت خانگی چه کارهای متفاوتی انجام میدهند، بسیار پیچیده است. با بسیاری از مراقبین حقوقبگیر نیز بدرفتاری میشود. «آی. جن پو» [4] که اتحادیه کارگران خانگی و مراقبت از نسلها را اداره میکند، مسائل مربوط به خانواده و مراقبان حقوقبگیر و اهمیت آنها را از منظر عملکرد اقتصادی تشریح کرده است. همچنین کمبود شدید کارکنان مراقبت مستقیم در همه محیطها وجود دارد، دلیلش هم بیشتر به این برمیگردد که ما به آنها پول کمی پرداخت کردهایم و با آنها بسیار بدرفتار بودهایم.
«مراقبتهای اقامتی» هم به چند دسته مختلف تقسیم میشود؛ ما خانههای سالمندان، زندگی کمکی، خانههای گروهی و سپس چیزی به نام «جوامع بازنشستگی مراقبت مداوم» [5] (CCRC) را داریم که همه چیز را شامل میشود. بیماری کرونا به ما یادآوری کرد که اگرچه گزینههای بسیاری وجود دارد، اما بسیاری از آنها واقعاً بد عمل میکنند. سیستم این کار، خراب است. ما نمیتوانیم تنها به یک بخش از محیط مراقبت به صورت مجزا نگاه کنیم، زیرا همه آنها به هم مرتبط هستند. جالب اینجاست که ما در مورد خانههای سالمندان بیشتر از سایر گزینهها، مانند خانههای سالمندان کمکی و خانههای گروهی میدانیم، زیرا اطلاعات بیشتری در مورد خانههای سالمندان جمعآوری میکنیم. اما ما واقعاً نمیدانیم که خانههای کمکی یا گروهی بهتر یا بدتر از خانههای سالمندان هستند؛ زیرا معمولاً دادههایی را جمعآوری نمیکنیم که به ما امکان مقایسه آنها را بدهد و این یک مسئله بزرگ است. خانههای کمکی و گروهی مشمول مقررات ایالتی و محلی هستند، اما ایالتها از نظر نظارت و جمعآوری دادهها بسیار متفاوتاند. همچنین مسائل بزرگی در زمینه نظارت مالی وجود دارد. ما میدانیم که خانههای سالمندان و «جوامع بازنشستگی مراقبت مداوم» در مجموع بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار در سال پول مالیاتدهندگان آمریکایی را دریافت میکنند؛ اما شفافیت بسیار کمی در مورد اینکه آنها چگونه این پول را خرج میکنند یا چقدر از آن واقعاً صرف مراقبت از سالمندان میشود، وجود دارد. ما باید این اطلاعات را بهعنوان مالیاتدهندگان، مصرفکنندگان و سیاستگذاران بدانیم.
شما در مورد برخی از روشهایی که پیگیری سود میتواند تسهیلات مراقبت از سالمندان را در بلندمدت به خطر بیندازد بحث میکنید. مهمترین حوزهها در این باره کداماند؟
ماری ترز کانولی: یکی از زمینههایی که من در مورد آن صحبت میکنم، موضوع مالکیت شرکتهای مادر، شرکتهای تابعه و سایر طرفهای مرتبط است. این زمانی اتفاق میافتد که دستهای از نهادها بخشی از یک خانواده شرکتی باشند، و معاملات بین آنها لزوماً به اندازه واقعی یا با ارزش بازار منصفانه انجام نمیشود. قیمتها اغلب بالاست؛ یک سازمان پیشرو، گزارشی را در ماه مارس منتشر کرد که نشان میدهد چگونه خانههای سالمندان، میلیاردها دلار را از طریق شرکتهای وابسته - به دلیل نظارت بسیار کم از سوی دولت فدرال - به جیب میزنند. این یک مشکل فراگیر است و برای مدت طولانی وجود داشته است. این هم یک موضوع است که نیاز به نظارت و شفافیت بیشتری دارد.
آمریکا از حمایت اجتماعی برای کمک به مردم در زمینه مراقبت، مسکن، امور مالی یا حتی معناسازی برای زندگی برخوردار نیست.
همچنین نقش سرمایهگذاران بخش خصوصی هم مهم است. این نهادها به طور فزایندهای در حال خرید ارائهکنندگان مراقبتهای بهداشتی و درمانی طولانیمدت هستند. تحقیقات نشان میدهد که خانههای سالمندان تحت مالکیت خصوصی، به طور متوسط، بدتر از خانههای خدماتی تحت انواع مختلف مالکیت هستند. دادهها همچنین نشان میدهند که به طور متوسط، مؤسسات انتفاعی مراقبتهای کیفی بدتری نسبت به مؤسسات غیرانتفاعی ارائه میدهند.
نیاز سالمندان به وکلا برای دفع کلاهبرداریها
چرا اینطور است؟
ماری ترز کانولی: حدس من این است که پول کافی برای مراقبت صرف نمیشود. یک راه حل نسبتاً ساده اما گیجکننده وجود دارد و آن این است که چرا پیش از این نیاز به شفافیت و پاسخگویی در مورد چگونگی هزینهشدن پول و اینکه چه مقدار از ۱۰۰ میلیارد دلار مالیاتدهندگان در واقع صرف مراقبت از سالمندان یا چیزهای دیگری میشود وجود نداشته است. ما جواب آن را نمیدانیم.
من به عنوان یک وکیل که کلاهبرداریهای زیادی را دیدهام، یاد گرفتهام که وقتی نهادها باید تأیید کنند که چگونه دلارهای دولتی و ایالتی را خرج میکنند، آنها توجهها را به خود جلب میکنند و دچار گرفتاری میشوند. زیرا در این صورت آنها در دام قانون ادعاهای دروغین گرفتار میشوند. اگر آنها ادعای بازپرداخت تحت بیمه مراقبتهای پزشکی یا برخی دیگر از برنامههای عمومی را مطرح میکنند و چیزی را تأیید میکنند که درست نیست، این میتواند دلیلی برای اقدام علیه آنها ایجاد کند.
ما به شفافیت نیاز داریم. در حال حاضر پول زیادی صرف مراقبت از سالمندان میشود - صدها میلیارد دلار - و بخش زیادی از این پول به خوبی خرج نمیشود. ما باید با دقت به این فکر کنیم که چگونه میتوانیم در تصمیمگیری در مورد آنچه که بازپرداخت میکنیم، به بیشترین فایده دست یابیم. بهطورکلی، ما بیشتر از مراقبتهای پیشگیرانه به فکر هزینة دارو و درمان در دوران پیری و سالمندی هستیم. کسبوکارهای بهداشتی و مراقبتهای طولانیمدت تأثیر زیادی بر روند سیاسی دارند؛ بسیار بیشتر از افراد آسیبپذیری که در این مراکز مورد مراقبت قرار میگیرند. خیلی اوقات قوانین با رفاه و علایق افرادی که این برنامهها به آنها خدمت میکنند همخوانی ندارد. این یک مشکل است. ما همچنین باید در مورد تأمین مالی و کیفیت مراقبت در خانههای مسکونی و گروهی و برخی از بخشهای «جوامع بازنشستگی مراقبت مداوم» بیشتر بدانیم، زیرا آنها از نظر بررسی دقیق و آگاهی عمومی نمره قبولی گرفتهاند. عموم مردم میدانند که خانههای سالمندان مشکلاتی دارند که نیاز به اصلاح دارد، اما ما در مورد تسهیلات «زندگی کمکی» [6] برای سالمندان چیز زیادی نمیدانیم. به عنوان مثال، اگر برای ورود به یک مرکز زندگی کمکی هزینه زیادی بپردازید، در چه شرایطی میتوانند شما را بیرون کنند؟ و چه زمانی میتوانند شما را مجبور به خرید خدمات اضافی گران قیمتی کنند که فکر میکنید به آن نیاز ندارید؟ قوانین به قدری پیچیده هستند که افراد مسن و کسانی که از آنها مراقبت میکنند واقعاً به حامیان قدرتمندی نیاز دارند. وکلای خوب سالمندان یا مدیران مراقبت باید قوانین و نحوه کارکرد تأمین مالی را بدانند.
البته، همانطور که اشاره کردید، پیداکردن یک وکیل خوب میتواند گران باشد. با این حال یکی از نکات مهم در کتاب شما این است که حتی داشتن پول زیاد شما را از آسیب در دوران پیری محافظت نمیکند. چه بهعنوان جامعه و چه بهعنوان افراد و خانوادهها باید در این زمینه چگونه عمل کنیم؟
ماری ترز کانولی: ارائهدهندگان کمکهای حقوقی در سراسر آمریکا به افرادی با درآمد پایینتر که توانایی پرداخت وکلای خصوصی را ندارند، خدمات رایگان ارائه میکنند و چند برنامه رایگان مشاوره مالی سالمندان مبتنی بر گروههای داوطلب نیز وجود دارد. اما حق با شماست، استخدام مشاور خصوصی یا مشاور مالی گران است. ما باید مردم را آموزش دهیم و صنعت مالی را برای اجرای حمایتهای مؤثرتر تحتفشار قرار دهیم. مؤسسات مالی میتوانند و در برخی مواقع باید فعالیتهای مشکوک را گزارش دهند. همچنین، اگر مؤسسهای مورد مشکوکی را در معاملهای ببیند، میتواند پرداخت را برای بررسی آن به تأخیر بیندازد. طبق قانون متخصصان مالی اجازه دارند پرداخت وجوه را در صورتی که مشکوک به وجود نوعی کلاهبرداری مالی هستند، متوقف کنند. ما سیستمهای خودکاری ایجاد کردهایم که به افراد کمک میکند پساندازهای بازنشستگی را کنار بگذارند یا صورتحسابها را به طور خودکار پرداخت کنند. اکنون ما به سیستمهای خودکاری نیاز داریم که بتوانند در پسزمینه اجرا شوند تا به ما کمک کنند از پول خود محافظت کنیم. چون شکارچیان زیادی هستند که سعی میکنند پول افراد مسن را بگیرند.
مؤسسات مالی معروفی که خانوادههای آمریکایی برای دههها در زمینه مراقبت از سالمندان به آنها اعتماد داشتند، غارتگر و خیانتکار بودند.
این سیستم میتواند مثلاً هنگام ثبتنام برای تأمین اجتماعی فعال شود و به شما این امکان را بدهد که در برنامهای ثبتنام کنید که به شما کمک میکند از داراییهای خود محافظت کنید. ما همچنین به هشدارهای مربوط به کلاهبرداری نیاز داریم. ما نیاز به پشتیبانی مؤثر و کاربرپسند داریم. موارد کوچکی در این زمینه وجود دارد اما تا کنون بیشتر برای افراد ثروتمند بوده است. افراد فقیر بیشتر به حمایت مالی نیاز دارند؛ زیرا ضرر و زیان تأثیر بسیار بیشتری بر آنها دارد. رگولاتورها باید در سوقدادن صنعت مالی به سمت حمایتهای بهتر، فعالتر و قاطعتر عمل کنند. تقریباً در مورد هر چیزی که در کتاب نوشتهام، رویکرد ما واکنشی است تا فعالانه؛ ما باید روبهجلو حرکت کنیم و بپرسیم که چگونه به مردم کمک کنیم تا از مشکلات جلوگیری کنند. اما متأسفانه فقط خواستار پیگرد بیشتر، اجرای قانون بیشتر و مجازات بیشتر هستیم. اما در آن لحظه، دیگر دلارها از بین رفتهاند، رنج اتفاق افتاده است و اغلب یک زندگی از دست رفته است.
در خانوادهها هم همینطور است. ما اغلب به جای حرکت به سمت جلو برای داشتن گفتگوهای مهمِ قبل از وقوع بحران، به بحرانها واکنش نشان میدهیم. به عنوان یک جامعه، ما باید به خانوادهها ابزارهای بیشتری برای نگهداری داراییها بدهیم، مانند این که اگر والدین شروع به تصمیمگیریهای مالی خطرناک کنند، چه خواهد شد. خانوادهها همچنین باید در مورد اینکه فرد سالمند میخواهد کجا زندگی کند، چه نوع مراقبتی را ترجیح میدهد و کجا و چگونه میخواهد پول خود را خرج کند، چه کسی میخواهد به امور مالی و مراقبتی او کمک کند و چه چیزی برای آنها اهمیت بیشتری دارد، صحبت کنند.
شما در مورد نیاز صنعت مراقبت برای افزایش حفاظت مالی صحبت میکنید. در مورد زمانی که مؤسسات مالی مورداعتماد، دست به خیانت و غارت پول افراد میزنند چه نظری دارید؟
ماری ترز کانولی: وقتی این اتفاق میافتد، من هم طرفدار آن هستم که نهادهای قضایی برخورد شدیدی داشته باشند و در صورت لزوم پیگرد قانونی و مجازاتهایی اعمال شود که غارتگران از این نوع اقدامات منصرف شوند. اما به ندرت در این محاکمات مربوط به کلاهبرداری بازپرداخت پول انجام میشود. همچنین، هزینه استخدام وکیل برای رسیدگی به این نوع مسائل جبران نمیشود. این هزینههای تبعی مهم را نمیشود نادیده گرفت. این وضعیت عمیقاً ناعادلانه است. یک عدم تعادل قدرت جدی وجود دارد. باید انواع مجازاتها وجود داشته باشد که واقعاً از این نوع کلاهبرداری جلوگیری کند و انجام آن را پرهزینهتر از عدم انجام آن کند.
هوش مصنوعی در خدمت سالمندان
شما در مورد هوش مصنوعی بهعنوان بخشی از راه حل در آینده برای ایجاد سیستمهایی صحبت میکنید که به چالشهایی که سالمندان با آن روبرو هستند کمک میکند. هوش مصنوعی چطور میتواند به کمک سالمندان بیاید و در مورد این نگرانی که ممکن است از هوش مصنوعی برای کلاهبرداری نیز استفاده شود، چه نظری دارید؟
ماری ترز کانولی: من هنوز ندیدهام که هوش مصنوعی نقش مهمی در این زمینه ایفا کند، اما فکر میکنم که در آینده نقشی جدی خواهد داشت. این ظرفیت وجود دارد که هوش مصنوعی به عنوان نوعی مرکز شفافسازی برای جمعآوری اولین دور اطلاعات برای مشتریانی که به دنبال کمک هستند، خدمت کند. باید مطمئن شویم که هوش مصنوعی پاسخهای درست را ارائه میدهد. زمانی که شما میخواهید ارائهدهندگان محلی برای والدین یا خودتان پیدا کنید، هوش مصنوعی میتواند در ایجاد یک لیست اولیه مثل آژانسهای محلی مراقبت در منزل و خانههای سالمندان در یک شعاع خاص و همچنین دادههای مربوط به شکایات عمومی، کارکنان، هزینهها و غیره مفید باشد. در دنیای مراقبت از سالمندان، صحبتهای زیادی در مورد این که چگونه هوش مصنوعی و فناوریهایی مثل رباتها میتواند برای مراقبت از سالمندان به خدمت گرفته شود مطرح شده است. اما این اتفاق هنوز به شکل معناداری رخ نداده و سؤالات زیادی در این باره مطرح است. اما برنامههایی مثل استفاده از رباتها وجود دارد که به اعتقاد من میتواند در این زمینه مفید باشند. فناوری حتی میتواند برای معاشرت هم مفید باشد. برخی افراد واقعاً تعامل با فناوری را دوست دارند. من افراد مسن زیادی را میشناسم که از «سیری» [7]- دستیار صوتی اپل - استفاده میکنند. همچنین این ظرفیت وجود دارد که از هوش مصنوعی برای آموزش مردم و آگاهی عمومی استفاده شود. تکنولوژی میتواند چنین آموزشهایی را راحتتر کند. اما در مقابل، هوش مصنوعی هدف قراردادن افراد آسیبپذیر را نیز آسانتر خواهد کرد و پیامهای واقعاً قانعکنندهای برای فریب مردم ایجاد خواهد کرد. از سوی دیگر هوش مصنوعی میتواند ارتباطات انسانی را نیز تحتتأثیر قرار دهد؛ بنابراین ما باید واقعاً به نقش مناسب برای فناوری در زمینه کمک به سالمندان فکر کنیم. هوش مصنوعی، دسترسی وسیع به افراد بیشتر و ظرفیت تجزیه و تحلیل دادهها را فراهم میکند. همچنین میتواند غیرانسانی هم باشد. ما به مربیان اخلاق و فیلسوفانی نیاز خواهیم داشت که به ما کمک کنند تا به این مسئله فکر کنیم.
شما همچنین اشاره کردید که ساختار خانواده در حال تغییر است. بهزودی افراد سالخورده بیشتری وجود خواهند داشت که مجرد یا بدون فرزند هستند و یا حتی دیر صاحب فرزند شدهاند، بنابراین تعداد کمتری خواهر و برادر و اقوام بزرگتر مانند پدربزرگها و مادربزرگها برای کمککردن در اطراف هستند. افراد LGBTQ نیز اغلب خانوادههای بیولوژیکی ندارند که به آنها تکیه کنند.
ماری ترز کانولی: دقیقاً. افرادی که به تنهایی در حال پیرشدن هستند گاهی اوقات «بی خویشاوند» یا «سالمندان انفرادی» نامیده میشوند. نحوه حمایت از آنها در دوران پیری یکی دیگر از چالشهای رو به رشد است. این مسئله دیگری است که در آن هنجارها و سیستمهای ما واقعاً با طول عمر ما سازگاری ندارند. ما منابع زیادی را برای پیرشدن صرف کردهایم؛ اما کمتر به این فکر میکنیم که چگونه سلامت و رفاه را در سنین بالاتر تضمین کنیم، هم برای افراد مسن و هم برای افرادی که به آنها اهمیت میدهند. ما همچنین از نظر نهادها و سیستمهای خود، یا از نظر فرهنگ و هنجارها به آن نقطه نرسیدهایم. ما از حمایت اجتماعی برای کمک به مردم در زمینه مراقبت، مسکن، امور مالی یا حتی معناسازی برای زندگی برخوردار نیستیم. یافتههای من در سالهایی که در وزارت دادگستری در مورد سیاستها و برنامهها کارکردم بسیار ناامیدکننده است. من متوجه شدم که هیچ حوزه سیاسی واقعی وجود ندارد، و هیچ شبکه قدرتمندی، چه مردمی و چه دولتی وجود ندارد که برای تغییر فشار بیاورد. ما میلیاردها دلار برای برنامههایی هزینه کردیم که نمیدانیم تأثیر آنها چیست.
این یک دستاورد خارقالعاده است که ما زندگی را طولانی کردهایم. واقعاً حیرتانگیز است زیرا زمان، گرانبهاترین کالای بشری است؛ اما چگونه میتوانیم به مردم کمک کنیم تا از آن لذت ببرند و آن را معنا کنند؟ قرار نیست همیشه در پارک قدم بزنیم، اما میتوانیم کارهای بیشتری انجام دهیم تا عمر ما پر از ارتباط، احترام و هدف باشد. ما باید سیاستگذاران را به سمت اصلاح سیستمهای معیوب سوق دهیم تا آنها به جای آسیبزدن به توانایی ما برای پیری، به ما کمک کنند و ما باید به خودمان نیز فشار بیاوریم تا کنترل مثبتتری روی چگونگی نزدیکشدن به فصلهای پایانی عمر بیسابقهمان داشته باشیم.
[1] . Marie-Therese Connolly
[2] . The Measure of Our Age: Navigating Care, Safety, Money, and Meaning Later in Life
[3] . residential care
[4] . Ai-Jen Poo
[5] . Continuing Care Retirement Communities” (CCRCs)
[6] . Assisted living
[7] . Siri
/ انتهای پیام/