روایت تحلیل‌گر اسرائیلی از شب ترسناک حمله موشکی ایران به «تل‌آویو»؛

حمله ایران بسیار دقیق بود، همه وحشت کرده بودیم

حمله ایران بسیار دقیق بود، همه وحشت کرده بودیم
«اوری گلدبرگ» - تحلیلگر اسرائیلی در تل‌آویو - می‌گوید: «از آنچه می‌توانم بگویم، ادعای ایران در مورد هدف قراردادن تأسیسات نظامی و امنیتی صحیح است. درحالی‌که به نظر می‌رسید اوضاع تحت کنترل است و اسرائیل از یک پیروزی به پیروزی دیگری می‌رفت و دشمنان خود را می‌کشت، اما احساس عمیقی از ناامنی و فقدان کنترل در داخل اسرائیل نیز وجود داشت». «اکبر شهید احمد» - خبرنگار ارشد «هاف پست» - نیز می‌گوید «در داخل کاخ سفید یک بحث جاری بین کسانی که می‌خواهند از جنگ منطقه‌ای فاصله بگیرند و طرف‌داران تندرو جنگ وجود دارد که این را فرصتی برای بازسازی خاورمیانه می‌بینند.» احمد می‌گوید: «ایالات متحده نمی‌داند به کجا می‌رود.»

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ وب‌سایت «Democracy Now» گفت‌وگویی را با دو تحلیلگر و خبرنگار، یکی مستقر در «تل‌آویو» - پایتخت رژیم صهیونیستی - و دیگری مستقر در «واشنگتن‌دی‌سی» - پایتخت آمریکا - درباره حمله شامگاه سه‌شنبه (۱۰ مهر) ایران به سرزمین‌های اشغالی انجام داده است. تحلیل‌گر صهیونیست در شب حمله ایران در تل‌آویو - پایتخت اسرائیل - حضور داشته است و از نزدیک، شاهد وحشت و حیرت صهیونیست‌ها از شدت و دقت حملات موشکی ایران به تل‌آویو بوده است. به گفته وی، ادعای ایران درباره هدف قراردادن مراکز نظامی در تل‌آویو درست است. وی می‌گوید «بعد از حملات ایران، یک حس ناامنی و ناامیدی در بین صهیونیست‌ها شکل گرفته است و اطلاعات مربوط به نتایج حمله ایران به تل‌آویو، از سوی ارتش اسرائیل سانسور می‌شود.» وی تأکید می‌کند «بر خلاف ادعای مقامات اسرائیلی، ایرانی‌ها دقیقاً می‌دانستند چه می‌کنند. این یک حمله نادرست یا نشانه ضعف ایران نبود؛ بلکه حمله ایران کاملاً دقیق بود و بار دیگر ایرانی‌ها نشان دادند که دقیقاً می‌دانند مراکز حساس نظامی و امنیتی اسرائیل در کجا قرار دارند.»
 
********

اسرائیل اعلام کرده است که با نزدیک‌شدن خاورمیانه به یک جنگ منطقه‌ای تمام‌عیار، نیروهای بیشتری را به جنوب لبنان اعزام می‌کند. روز سه‌شنبه ۱ اکتبر، ایران حداقل ۱۸۰ موشک بالستیک به سمت اسرائیل شلیک کرد. ایران می‌گوید سایت‌های نظامی و امنیتی اسرائیل را هدف قرار داده است؛ پاسخی که پس از تشدید حملات اسرائیل در ماه‌های اخیر علیه حزب‌الله، حماس و رهبران ایران صورت گرفت. ویدئوی آنلاین پرتاب برخی از موشک‌ها، نشان می‌دهد که به پایگاه هوایی «نواتیم» یا نزدیک آن حمله می‌کنند؛ جایی که جنگنده‌های F-35 ساخت ایالات متحده اسرائیل در آن قرار دارند. اسرائیل متعهد شده است که تلافی کند. تحولات دیگری نیز در منطقه رخ داده است. درگیری زمینی در جنوب لبنان بین مبارزان حزب‌الله و نیروهای اسرائیلی ادامه دارد. بر اساس گزارش «الجزیره»، کشتار فلسطینی‌ها در غزه نیز ادامه دارد. در سازمان ملل در نیویورک، «آنتونیو گوترش» - دبیرکل سازمان ملل متحد - بیانیه‌ای کوتاه صادر کرد و گفت: «من گسترش درگیری خاورمیانه را با تشدید تنش محکوم می‌کنم. این کار باید متوقف شود. ما کاملاً به آتش‌بس نیاز داریم». به دنبال انتشار این بیانیه، «یسرائیل کاتس» - وزیر امور خارجه اسرائیل - اعلام کرد که ورود دبیرکل سازمان ملل متحد به اسرائیل را به دلیل عدم محکوم‌کردن حمله ایران ممنوع می‌کند.

آمریکا روز سه‌شنبه در رهگیری موشک‌های ایران به اسرائیل کمک کرد و جو بایدن قول داده است که در تلافی، بیشتر از اسرائیل حمایت کند. ما در «Democracy Now» درباره حملات ایران با دو خبرنگار، یکی «اکبر شهید احمد» [۱] - خبرنگار ارشد «هاف پست» مستقر در واشنگتن‌دی‌سی و دیگری «اوری گلدبرگ» [۲] - تحلیلگر سیاسی اسرائیلی مستقر در تل‌آویو - گفت‌وگو می‌کنیم.

 

هدف قراردادن تأسیسات نظامی و امنیتی اسرائیل صحیح است

«اوری»، بیایید با شما در تل‌آویو شروع کنیم. آیا می‌توانید بگویید که در روز سه‌شنبه، تل‌آویو به دنبال حمله ایران با ۱۸۰ موشک چه حالی داشت؟ چه اتفاقی برای آنها افتاد؟ چه تعداد از آنها را رهگیری کردند؟

ادعای ایران در مورد هدف قراردادن تأسیسات نظامی و امنیتی اسرائیل صحیح است. در سراسر اسرائیل - از جمله در مرکز و حومه تل‌آویو - برخی تأسیسات هدف قرار گرفتند.

اوری گلدبرگ: روز سه‌شنبه ۱ اکتبر روز بسیار ترسناکی بود. من ۴۰ یا ۴۵ دقیقه را با سه فرزندم و سگمان در یک پناهگاه گذراندم. انفجارهای زیادی بود که می‌توانستیم صدایشان را بشنویم. ما نمی‌دانستیم چه اتفاقی دارد می‌افتد. من از آنچه من می‌توانم بگویم این است که ادعای ایران در مورد هدف قراردادن تأسیسات نظامی و امنیتی اسرائیل صحیح است. در سراسر اسرائیل - از جمله در مرکز و حومه تل‌آویو - برخی تأسیسات هدف قرار گرفتند. برخی از خانه‌های غیرنظامی مورد اصابت و انفجار بمب قرار گرفتند. یک بار دیگر تأکید می‌کنم که حمله ایران ترسناک بود. اما حمله وحشتناک ایران به تل‌آویو، این احساسی عمومی را تشدید کرد؛ درحالی‌که به نظر می‌رسید اوضاع تحت کنترل است و اسرائیل از یک پیروزی به پیروزی دیگری می‌رفت، دشمنانش را می‌کشت و بدخواهان خود را از بین می‌برد، احساس عمیقی از ناامنی و فقدان کنترل در داخل اسرائیل نیز وجود داشت.

حمله به تل‌آویو بسیار آسیب‌زا بود. این موضوع هنوز به طور گسترده در مطبوعات اسرائیل پوشش داده نشده است. به جز ارائه اسامی برخی از قربانیان، چیز دیگری گفته نشده است. اما به‌طورکلی، احساس این بود که اسرائیل کنترلی بر اوضاع ندارد. به نظرم این یکی از دلایل اظهارات مختلف نتانیاهو درباره اینکه ایران اشتباه بزرگی مرتکب شده و اینکه اسرائیل آن را مجازات و تلافی خواهد کرد، بود. به‌طورکلی، یک حس ناامیدی در مورد اقدامات بالقوه اسرائیل در آینده وجود دارد.

 

حق نداریم از نتایج و پیامدهای حمله ایران بدانیم

«محمد الصافین» - خبرنگار الجزیره - در رسانه‌های اجتماعی نوشت: «خبرنگاران اسرائیلی و بیشتر خبرنگاران غربی در اسرائیل، تحت‌نظر سانسور نظامی اسرائیل عمل می‌کنند. به نظر می‌رسد که پایگاه «نواتیم» به‌شدت مورد حمله قرار گرفته است. این پایگاهی است که مهمات آمریکا به آنجا ارسال می‌شود.» اوری گلدبرگ، پاسخ شما چیست؟

حمله وحشتناک ایران به تل‌آویو احساس عمیقی از ناامنی و فقدان کنترل در داخل اسرائیل را به دنبال داشت.

اوری گلدبرگ: من فرض می‌کنم که این مسئله درست است. البته که ما به‌عنوان شهروندان اسرائیل، حق نداریم از نتایج و پیامدهای حمله ایران بدانیم. این اطلاعات به‌شدت سانسور شده‌اند. گزارش‌ها درباره آنچه بر سر نیروهای اسرائیلی در لبنان می‌آید نیز تحت سانسور قرار دارند. باز هم ایرانی‌ها نشان داده‌اند و قبلاً در حمله اول خود در آوریل نیز نشان دادند که کاملاً از مکان‌های اصلی امنیتی اسرائیل آگاه هستند. به نظر می‌رسد که استفاده آنها از موشک‌های بالستیک این بار به آنها کمک کرده است تا تأثیر بیشتری ایجاد کنند. بسیاری از موشک‌ها، رهگیری شدند، اما قطعاً همه آنها این‌گونه نبودند. همچنین به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها دقیقاً می‌دانستند چه می‌کنند. این یک حمله نادرست یا نشانه ضعف ایران نبود. همان‌طور که برخی از سخنگویان رسمی اسرائیل سعی کرده‌اند نشان دهند، این در واقع یک حمله کاملاً دقیق بود. آیا اسرائیل تلافی خواهد کرد؟ احتمالاً. من فکر می‌کنم در حال حاضر این موضوع در گفت‌وگوهای فشرده بین واشنگتن و اورشلیم در حال بررسی است؛ اما در مورد ایران، واقعاً فکر می‌کنم این اقدام به معنای اعلام جنگ نبود. به نظر می‌رسد ماهیت حمله به طور مؤثری این موضوع را نشان می‌دهد. فکر می‌کنم این حمله به‌عنوان یک پیام به اسرائیل طراحی شده بود. نمی‌دانم آیا این پیام دریافت شده است یا خیر.

 

اسرائیل، ذهنیت تاکتیکی دارد نه استراتژیک


بایدن - رئیس‌جمهور آمریکا - پس از حمله ایران به اسرائیل گفت: «بر اساس آنچه که اکنون می‌دانیم، به نظر می‌رسد حمله شکست خورده و بی‌اثر شده است. ارتش آمریکا، فعالانه از دفاع اسرائیل حمایت کرد.» بایدن افزود: «اشتباه نکنید؛ آمریکا کاملاً از اسرائیل حمایت می‌کند». آیا می‌توانید درباره نقش آمریکا در منطقه از مسلح‌کردن اسرائیل در حمله چهارشنبه دوم اکتبر به غزه صحبت کنید؟ تقریباً هیچ خبری از این موضوع در رسانه‌های اصلی آمریکا وجود ندارد. ۷۹ نفر در ۲۴ ساعت گذشته در غزه کشته شده‌اند.

اوری گلبرگ: نقش آمریکا در فراهم‌آوردن امکان پیشبرد کمپین اسرائیل در غزه و همچنین رفتارهای تهاجمی اسرائیل در لبنان، در حال حاضر بدون تردید حیاتی است. ایالات متحده این اجازه را به اسرائیل داده است که این اقدامات را انجام دهد. آمریکا می‌توانست مانع اسرائیل از انجام آنها شود، اما او تصمیم گرفت که این کار را نکند. من فکر می‌کنم دلایل مختلفی برای حمایت آمریکا یا دولت بایدن از اسرائیل وجود دارد. بله، بسیاری از مسائل به ریشه‌های تاریخی و الگوهایی که پس از ۷۶ سال از تولد اسرائیل به وجود آمده‌اند، مربوط می‌شود. این عادت‌های قدیمی به‌سختی می‌توانند تغییر کنند و این موضوع باعث می‌شود که سیاست‌های جدید، به‌آسانی اتخاذ نشوند. اگر فرض کنیم که یک دولت تحت رهبری «کاملاً هریس» تشکیل شود، ممکن است این دولت رویکرد متفاوتی در نسبت به آنچه که دولت بایدن اتخاذ کرده است، در پیش گیرد. این موضوع که آیا غزه به‌عنوان یک بستر برای آغاز و ایجاد جنگ منطقه‌ای با ایران تحت فرماندهی آمریکا و همکاری با اسرائیل عمل می‌کند یا اینکه این وضعیت نتیجه تشدید مداوم درگیری‌ها است، به‌نوعی موردبحث و جدل جدی در میان تحلیل‌گران و نظریه‌پردازان است. من به دیدگاه دوم گرایش دارم. با نگاهی به رفتار اسرائیل، من نمی‌توانم هیچ نوع برنامه‌ای را در نحوه عمل اسرائیل تشخیص دهم.

حملات ایران به اسرائیل بسیار آسیب‌زا بود. این موضوع هنوز به طور گسترده در مطبوعات اسرائیل پوشش داده نشده و به جز اسامی قربانیان، هنوز چیز دیگری گفته نشده است.

اسرائیل همیشه ذهنیت تاکتیکی را در پیش گرفته است. ما هرگز در استراتژی برتر نبودیم. پس از یک سال شکست‌های استراتژیک در غزه، اکنون اسرائیل با ترور نصرالله در لبنان خود را در پیروزی تاکتیکی می‌بیند. با موفقیت در ترور نصرالله، ناگهان اهداف دیگری نیز ظاهر شدند. این بسیار مهم است که درک کنیم این رویکرد اسرائیل در مواجهه با موقعیت‌های در حال گسترش در خاورمیانه است. اسرائیل به دنبال اهداف است. اگر این افراد ظاهر شوند، اسرائیل به آنها ضربه می‌زند و به عواقب و پیامدهای میان‌مدت و قطعاً ملاحظات بلندمدت توجهی نمی‌کند. دیگران اسرائیل را به‌عنوان یک قدرت استراتژیک می‌بینند؛ اما واقعاً چنین نیست و سوابق، بار دیگر در میدان نشان می‌دهد که این حقیقت ندارد.

در مورد ایالات متحده، من فکر می‌کنم که آمریکا تاریخ بسیار بدی با حزب‌الله دارد و آمریکا حافظه بلندمدتی دارد که به حمله انتحاری به سفارت این کشور در سال ۱۹۸۳ برمی‌گردد. من فکر می‌کنم این مورد مشخص می‌کند که چرا دولت بایدن از ترور «نصرالله» به‌عنوان یک «معیار عدالت» صحبت می‌کند. من فکر می‌کنم نه آمریکا و نه اسرائیل، پیامدهای تجاوز اسرائیل را در نظر نمی‌گیرند. من فکر می‌کنم که آنها در برابر موقعیتی قرار دارند که می‌تواند به‌سرعت به جنگ تبدیل شود. بااین‌حال، یک نکته مهم این است که این جنگ، احتمالاً یک جنگ زمینی نخواهد بود. این یک نوع حمله تهاجمی نخواهد بود. برای مدتی، این یک جنگ موشکی خواهد بود. بعید می‌دانم که آمریکا خواهان چنین جنگی باشد. من فکر می‌کنم این هم برای دولت «هریس» و هم برای دولت «ترامپ» صادق است.

 


نمی‌دانیم به کجا می‌رویم!


آقای «اکبر شهید احمد» - خبرنگار «هاف پست» در واشنگتن‌دی‌سی - مقاله اخیر شما تحت عنوان «اسرائیل در حال آماده‌سازی یک تهاجم خطرناک به لبنان است؛ درحالی‌که بایدن در کنارش است.» را خواندیم. شما در حال کار بر روی کتابی درباره سیاست دولت بایدن در غزه به نام «عبور از خط‌ قرمز» هستید. آقای اکبر شهید احمد، تحلیل شما درباره واکنش آمریکا، بایدن - رئیس‌جمهور این کشور - و کاملاً هریس - معاون وی - راجع به آنچه در اسرائیل، غزه، لبنان و ایران در حال حاضر می‌گذرد چیست؟

ما به‌عنوان شهروندان اسرائیلی حق نداریم از نتایج و پیامدهای حمله ایران خبر داشته باشیم این اطلاعات به‌شدت سانسور می‌شوند.

اکبر شهید احمد: دولت بایدن در جایی است که قطعاً یک سال پیش در آغاز این جنگ نمی‌خواست باشد. آن‌ها فکر می‌کردند که می‌خواهند از یک جنگ منطقه‌ای جلوگیری کنند، حمایت خود را از اسرائیل نشان دهند و هزینه سیاسی زیادی پرداخت نکنند. در تمام این جبهه‌ها، به جز حمایت آشکار از اسرائیل، آنها تا حد زیادی شکست خورده‌اند. جایی که الان هستند، این‌طور است که احساس می‌کنند: «ببینید، ما پنج هفته تا انتخابات ریاست‌جمهوری فاصله داریم. ما نمی‌خواهیم به‌عنوان کسی دیده شویم که شریک خود را رها می‌کند»؛ بنابراین واقعاً بر روی این حس که در حال دفاع از اسرائیل هستیم، تأکید می‌کنند.

اما فکر می‌کنم به چیزی می‌رسیم که اوری در مورد آن صحبت می‌کرد؛ آیا در اینجا یک استراتژی وجود دارد یا این فقط یک تاکتیک است؟ دولت می‌تواند بگوید: «ما جلوی کشته‌شدن اسرائیلی‌ها را گرفته‌ایم. ما تجهیزات دفاعی و تهاجمی عظیمی را به اسرائیل فرستادیم». اما آنها واقعاً به کجا می‌روند و چگونه تنش‌ها را کاهش می‌دهند؟ این چیزی نیست که ما از دولت بایدن شنیده باشیم؛ زیرا اسرائیل تهاجم زمینی خود به لبنان را آغاز کرده است. من فکر می‌کنم وقتی به نقطه‌ای می‌رسیم که ۴۰۰۰۰ و تعداد فزاینده‌ای از نیروهای آمریکایی در منطقه حضور دارند و احساس می‌شود که اقدامات اسرائیل به طرز غیرقابل‌تفکیکی به چراغ‌سبز از سوی آمریکا مرتبط است، مسئولیت واقعی بر عهده واشنگتن است.

برای مقامات دولت بایدن، یک بحث داخلی وجود دارد. بسیاری به‌شدت محتاط هستند و می‌گویند: «ببینید، اکنون زمان آن است که سعی کنیم از اهرم فشار خود بر اسرائیل که بسیار جدی و منحصربه‌فرد است، استفاده کنیم تا آنها را مهار کنیم.» اما یک بخش کوچک و بسیار تأثیرگذار از مشاوران تندرو در دولت بایدن وجود دارند که می‌گویند: «ببینید، اسرائیل تا حد زیادی رهبری حزب‌الله را از بین برده است. ما از ایران بیزاریم. ما نمی‌خواهیم آنها در منطقه نفوذ زیادی داشته باشند. چرا به تشدید بیشتر حملات ادامه نمی‌دهیم؟» سؤال این است: این ما را به کجا می‌برد؟ و من فکر می‌کنم دولت بایدن هنوز به ما پاسخی در این زمینه نداده است.


در کاخ سفید چه می‌گذرد؟ گروه‌های پیرامون بایدن چه کسانی هستند؟ و کاملاً هریس، معاون رئیس‌جمهور چه نقشی دارد؟

اکبر شهید احمد: من فکر می‌کنم نزدیک‌ترین فرد به رئیس‌جمهور بایدن در این زمینه‌ها شخصی به نام «برت مک گورک» [۳] است. وی هماهنگ‌کننده خاورمیانه کاخ سفید است. او به‌اندازه وزیر امور خارجه، مثلاً «تونی بلینکن»، چهره شناخته شده‌ای نیست، اما او فردی است که از بسیاری جهات، نماد تفکر سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه طی ۲۰ سال گذشته است. بسیاری از مردم می‌گویند این رکورد بسیار مشکوکی است. او کسی است که در دولت بوش، عراق را اداره کرد. او به‌شدت برای اجرایی‌شدن سیاست «بیایید ایران را به زانو درآوریم» فشار می‌آورد. به نظرم افرادی در پنتاگون وجود دارند که مثل وزیر دفاع - لوید آستین - و وزیر امور خارجه - بلینکن - تا حدی محتاط‌تر هستند، اما این بحث‌های داخلی به‌شدت در جلسه‌ای که با حضور خود رئیس‌جمهور برگزار می‌شود، در حال انجام است. آنچه ما می‌دانیم و آنچه به طور عمومی از بایدن دیده‌ایم، این است که او می‌خواهد دوباره حمایت خود را از اسرائیل به طور علنی نشان دهد و هنوز مشخص نیست، حتی در خلوت، آیا او به استفاده از نفوذی که دارد فکر می‌کند یا نه و مثلاً می‌گوید: «خب ما دیگر تجهیزات نظامی آمریکا را به شما نمی‌دهیم. ما تعدادی از نیروهای خود را از منطقه خارج خواهیم کرد.»

برخلاف ادعای برخی مقامات اسرائیلی، ایرانی‌ها دقیقاً می‌دانستند چه می‌کنند. این یک حمله نادرست یا نشانه ضعف ایران نبود، حمله ایران این در واقع یک حمله کاملاً دقیق بود.

همان‌طور که می‌توانید تصور کنید، در داخل کاخ سفید نیز نگرانی زیادی در مورد چشم‌انداز انتخاباتی «کاملاً هریس» وجود دارد. این حس واقعاً وجود دارد که آنها تصمیم خود را در مورد آتش‌بس غزه و مسائل مهم‌تر خاورمیانه گرفته‌اند و آن این است که آنها قرار نیست قبل از انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکا، فشار دیپلماتیک زیادی وارد کنند. این ایده که آن‌ها قرار بود به یک توافق دست پیدا کنند، گروگان‌ها را به خانه برگردانند، برای فلسطینی‌ها کمک‌هایی ارسال کنند، بمباران و گرسنگی را متوقف کنند و... در این مرحله کاملاً از بین رفته است. نکته درخشان جدید، تهاجم به لبنان، فرصت و نوعی امید به خروج از غزه و...از تیترهای اصلی رسانه‌ها است و من فکر می‌کنم به همین دلیل است که شما به نقطه‌ای از خطر می‌رسید که سناتور «ونس» در مناظره معاونین رئیس‌جمهور بگوید: «جهان در حال حاضر بسیار آشفته به نظر می‌رسد و این رئیس‌جمهور سابق - ترامپ - نیست که مسئول است. این رئیس‌جمهور بایدن است که مسئول این وضعیت است». نظرسنجی‌ها اخیراً به ما نشان می‌دهند که اکثریت فزاینده آمریکایی‌ها، نگران یک جنگ هستند و می‌خواهند دیپلماسی بیشتر آمریکا را ببینند. ما شاهد تقاضای عمومی بیشتر برای تسلیحات بیشتر یا اعزام نیروهای بیشتر به منطقه نیستیم.

 


آنها نگران‌اند که کنترل ایران غیرممکن باشد


احتمال حمله اسرائیل به ایران - به‌ویژه سایت‌های هسته‌ای آنها - چقدر است؟

اکبر شهید احمد: من به عبارت بسیار ترسناکی فکر می‌کنم که از یک مقام رسمی ایالات متحده که روی سیاست خاورمیانه کار می‌کرد، شنیدم. این شخص به من گفت که چگونه افرادی در داخل دولت هستند و این مسائل را دنبال می‌کنند و «متحیر و شوکه شده‌اند.» او گفت: «ما احساس می‌کنیم که داریم یک کشتار منطقه‌ای نیهیلیستی را ممکن می‌سازیم.» یک حس واقعی در داخل دولت وجود دارد که آمریکا نمی‌خواهد در مورد اقدامات اسرائیل حق وتو را استفاده کند.

من فکر می‌کنم نگرانی‌هایی وجود دارد درباره اینکه آیا این حملات به سایت‌های هسته‌ای ضربه می‌زند و آیا ایران به روشی تلافی می‌کند که کنترلش غیرممکن باشد؟ آنچه که می‌توانیم ببینیم آمریکا انجام می‌دهد این است که اسرائیل را ترغیب کند تا به یک هدف استراتژیک حمله کند که لزوماً خط‌قرمزی برای ایرانی‌ها نیست و احساس نکنند که باید به‌شدت پاسخ دهند. اما این کار نیز خطرات خاص خود را دارد. ما شاهد بودیم که ایرانی‌ها اعلام کردند: «نه‌تنها ما در پاسخ، اسرائیل را هدف قرار می‌دهیم؛ بلکه ما به شرکای آمریکا در سراسر منطقه نیز حمله خواهیم کرد و ممکن است اقتصاد جهانی را متزلزل کنیم.» آنها درباره هدف قراردادن عربستان سعودی، کویت و سایر شرکای حیاتی آمریکا برای پایان‌دادن به عرضه جهانی انرژی صحبت کرده‌اند. [۴] بنابراین، من فکر می‌کنم ایالات متحده نمی‌داند که به کجا می‌رود، اما تعهد او بسیار واضح است و آن این است که می‌خواهد پیامی به ایران ارسال کند که قوی و نظامی باشد.

 

[1] . Akbar Shahid Ahmed

[2] . Ori Goldberg

[3] . Brett McGurk

[۴] بر خلاف ادعای روزنامه‌نگار «هاف پست»، ایران هیچگاه چنین تهدیدی نکرده است. آن چه که مسئولین جمهوری اسلامی اعلام کرده‌اند، این است که دولت‌هایی که در منطقه بخواهند به حمله احتمالی رژیم صهیونیستی یا آمریکا علیه اهدافی در ایران کمک کنند، هدف مشروع حملات نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران خواهند بود.

 

/انتهای پیام/