درآمدی بر پدیده بلاگری دینی؛

دین و روزمرگی‌های یک آخوند!

دین و روزمرگی‌های یک آخوند!
آرایش، حضور اجتماعی، ورزش بانوان، ذکر درمانی، کسب حاجت از دین، خوش‌یمنی و نحس‌بودن ایام و مسائلی ازاین‌دست که در میان عموم مردم پرسش‌برانگیز است، بخشی جدی از محتواهای این بلاگرها را تشکیل می‌دهد.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ علی عسگری: در طول تاریخ، «تبلیغ» همواره یکی از رسالت‌های نهاد دین بوده است. از همین منظر، حوزه‌های علمیه به‌عنوان نهاد مسئول در زمینه دین، هیچ‌گاه رسالت خود را صرفاً در حد فهم عمیق و کشف گزاره‌های دینی ندانسته و بر این باور بوده‌اند که همه عملیات تفقه و فهم دین در حکم مقدمه برای تبلیغ و گسترش آن است. به‌حسب این رسالت در برهه‌های مختلف زمانی، حوزه علمیه از همه ظرفیت‌های سیاسی، اجتماعی و فناورانه برای این مضمون استفاده کرده است. هم‌زمان با رشد فناوری، حوزه علمیه نیز با نگاهی غالباً ابزاری به آن، تلاش کرده است تا این ابزار را در خدمت تبلیغ دین در بیاورد. حسب تحقیقات تاریخی، علی‌رغم وجود برخی مخالفت‌ها با امواج اولیه مدرنیته همچون «بلندگو»، «چراغ» و چیزهایی مانند این، اما روحانیت شیعه باتوجه‌به امکاناتی که این فناوری‌های ابتدایی به وی برای تبلیغ گسترده‌تر دین می‌داده است، نسبت به اخذ و به‌کارگیری آنها اهتمام داشته‌اند. در تجربه تاریخی انقلاب اسلامی نیز، امام خمینی (ره) در مراحل اولیه قیام خود علیه رژیم پهلوی، تقاضای تبلیغ دین در رادیو و تلویزیون را داشته‌اند. در ادامه نیز فناوری‌های ارتباطی و رسانه‌ای - همچون ضبط‌صوت‌ها و نوار کاست‌ها که در زمانه خود رسانه پیشتازی بودند - به‌شدت مورداستفاده قرار گرفتند؛ به‌گونه‌ای که برخی برجستگان دانش ارتباطات، مدعی بودند بر روی قبر شاه باید نوشت که وی توسط نوارهای کاست، ساقط شد. در ادامه رسانه تحولات متفاوت‌تری را نیز پیدا کرد. با رسیدن فناوری به «وب دو» و رواج گسترده شبکه‌های اجتماعی، مجدد همین رویکرد ابزاری بر آن بود که نباید فضای مجازی را اصطلاحاً «جولانگاه دشمن» کرد و از همین رو، تلاش کرد تا به نحو گسترده‌تری تبلیغ دین را در آنجا انجام دهد. این تلاش‌ها منجر به تحولاتی شد که در دست‌مایه اصلی نگارش این یادداشت بوده است.

 

آخوند بلاگرها

پدیده بلاگری دینی یا آخوند بلاگرها، جزئی از مسئله تبلیغ دین در رسانه‌های اجتماعی بوده و تأیید و رد آن به معنای تأیید و رد کلیت تبلیغ دین در این فضا نیست.

یکی از رویکردهای رایج در فضای مجازی به‌منظور تبلیغ آگاهی، پدیده بلاگری است. بلاگرها در همه حوزه‌ها اعم از بهداشت و درمان تا پوشاک و خوراک و...به طور گسترده مشغول به فعالیت هستند. درآمدهای بسیار بالا، شهرت و بهره‌مندی از مزایای آن، امری است که هر کسی را ممکن است برای تبدیل‌شدن به یک بلاگر به هوس بیندازد. این موضوع نیز به نظر جزئی از اقتضائات این فضا بوده و از آن قابل‌تفکیک نیست. در این میان، برخی روحانیون جوان نیز در صدد بر آمدند تا با استفاده از ظرفیت بلاگری و بهره‌گیری از همان تکنیک‌ها، تبدیل به چهره‌هایی شوند که این بار محتوای دینی را در قالب بلاگری ترویج می‌کنند؛ بنابراین باید توجه کرد که پدیده بلاگری دینی یا آخوند بلاگرها، جزئی از مسئله تبلیغ دین در رسانه‌های اجتماعی بوده و تأیید و رد آن به معنای تأیید و رد کلیت تبلیغ دین در این فضا نیست.

اکنون تلاش داریم تا روایتی را از آنچه در قالب پدیده آخوند بلاگری می‌گذرد را ارائه کنیم. برای ارائه این روایت، کانال‌ها و صفحات مجازی برخی از این افراد همچون «سید کاظم روح‌بخش»، «امیرحسین دریایی»، «شیخ فرهاد فتحی» و «شیخ قمی» را طی سه ماه گذشته مورد بررسی قرار داده و تلاش کرده‌ایم تا تکنیک‌هایی که عموماً به نحو مشترک میان تمام این افراد و همچنین عموم بلاگرها در سایر حوزه‌ها استفاده می‌شود را رصد کنیم.

 

تکنیک‌های بلاگری

به‌عنوان مورد نخست، یکی از رایج‌ترین تکنیک‌ها پیرامون بلاگری، خلق شبه رویدادهاست. برای توضیح این مضمون مثالی را طراحی می‌کنیم. برای مثال، تصور کنید خانم بازیگری در یک جشنواره، حائز تقدیر شناخته شده و اکنون می‌خواهد برای دریافت هدیه خویش بر روی صحنه حاضر شود. ناگهان هنگام بالارفتن از پله‌ها، پای وی بر روی تکه‌ای از لباسش رفته و بخشی از شانه وی آشکار می‌شود. این اتفاق، ناگهان سوژه دوربین‌های عکاسی شده و ده‌ها عکس از زوایای مختلف از این خانم منتشر شده و در رسانه‌ها انعکاس پیدا می‌کند. حالت ساده قضیه چنین است که این رخداد، امری کاملاً اتفاقی است؛ اما واقعیت آن است که در دنیای بلاگرها و سلبریتی‌ها، چیزی به نام «اتفاق» وجود ندارد. در چنین موردی، ما با یک اقدام از پیش طراحی شده طرف هستیم.

بلاگر دینی صرفاً به تبلیغ دین نمی‌پردازد؛ بلکه تلاش می‌کند تا در همه مسائل، به‌طورجدی اظهارنظر کند. وجه خطرناک این ماجرا آنجاست که برخی افراد، نظرات شخصی بلاگر دینی در همه امور را بخواهند به‌عنوان نظرات دینی فهم کنند.

یا در مثالی دیگر تصور کنید خواننده‌ای بر روی صحنه در حال اجرا است و بعد یک تلفن همراه، به‌صورت کاملاً آماتور در گوشه‌ای از سالن در حال فیلم‌برداری از همراهی یک کودک با آقای خواننده است. در لحظه اول ممکن است گمان کنید یک رخداد کاملاً اتفاقی جریان دارد، اما احتمالاً این یک کار از پیش طراحی شده است که برای انجام آن از قبل شرکت‌های نامور ساز و گروه‌های تبلیغاتی برنامه‌ریزی کرده‌اند. این شبه رویدادها در دنیای بلاگرهای دینی نیز بسیار رواج دارد. برای مثال، حاج‌آقا مشغول شستن ظرف‌هاست که ناگهان یکی از ظرف‌ها زمین‌خورده و می‌شکند. بعد حاج‌آقا ترس خود از همسر را به اشتراک گذاشته و از مخاطب می‌خواهد به او راهکار بدهد. اینها در واقع شبه رویدادهایی هستند که در کنش رسانه‌ای بلاگرهای دینی برای جلب‌توجه بیشتر تکرار می‌شوند. مصداق بسیار بارز و جالب‌توجه یکی از این شبه رویدادها، در جریان بلاگری حج توسط یکی از همین «آخوند بلاگرها» به وجود آمد. فرد مذکور، ضمن بلاگری حج، برخی از قوانین کشور عربستان را زیر پا می‌گذارد. او علی‌رغم دریافت تذکرات متعدد از مسئولین ایرانی، اما باز هم از رفتار خود دست نمی‌کشد؛ تا آنجا که نهایتاً کشور میزبان او را بازداشت کرده و پس از طی مراحل قانونی، پس از مدت بسیار کوتاهی وی را آزاد می‌کند. همین رخداد ساده و طراحی‌های رسانه‌ای پس از آن، نزدیک به دویست هزار مخاطب جدید را به فضای مجازی حاج‌آقا اضافه کرد.

یکی دیگر از تکنیک‌های رایج در بلاگری برای جلب‌توجه مخاطب، به اشتراک گذاشتن روزمرگی‌های فرد مشهور است. این عمل که امکان آن به طور جدی‌تر با رسانه‌های اجتماعی ممکن شد، به طور گسترده در میان بلاگرهای دینی نیز کاربرد دارد. در میان بلاگرهای دیگر حوزه‌ها، خانم بازیگر در گردش، رستوران، خیابان و... وضعیت خود را به اشتراک می‌گذارد. در اینجا نیز حاج‌آقا با شما از همه امور روزمره خود اعم از صبحانه خوردن، مریض‌شدن، خریدکردن و مسائلی ازاین‌دست، محتوایی را به اشتراک می‌گذارد.

یکی از انتقاداتی که عموماً به بلاگرها و سلبریتی‌ها وارد می‌شود، اظهارنظر در همه امور اعم از تخصصی و غیرتخصصی است. در فضای بلاگرهای دینی نیز شما چنین مطلبی را بسیار مشاهده می‌کنید. مخاطب از فرد مشهور تقاضا دارد که نظر او را در خصوص همه رخدادها بداند. مخاطب علاقه دارد بفهمد اکنون خانم یا آقای بازیگر محبوب وی، چه نظری در خصوص المپیک دارد. برای او مهم است تا بفهمد که نظر وی از مشاهده مبارزه دو هم وطن در قالب دو پرچم متفاوت چیست؟ مخاطب دوست دارد تا نظر فرد مشهور را پیرامون فیلترشدن اینستاگرام در ترکیه، نسل‌کشی غزه، گرمای هوای بی‌سابقه و صدها مورد دیگر بداند. بر همین اساس نیز بلاگر دینی صرفاً به تبلیغ دین نمی‌پردازد؛ بلکه تلاش می‌کند تا در همه مسائل، به‌طورجدی اظهارنظر کند. وجه خطرناک این ماجرا آنجاست که برخی افراد، نظرات شخصی بلاگر دینی در همه امور را بخواهند به‌عنوان نظرات دینی فهم کنند.

 

آخوند بلاگرها چه می‌گویند؟

اگر از سطح تکنیک‌ها فراتر برویم، این پرسش مطرح می‌شود که آخوند بلاگرها چه چیزی را برای ما تبلیغ می‌کنند؟ با بررسی محتواهای ارائه شده توسط این افراد، چند نکته بسیار قابل‌توجه بود. نخستین مورد، تکیه جدی بر مفاهیم روان‌شناسی زرد است. مضامینی همچون توسعه خود، روان‌شناسی موفقیت، روان‌شناسی معنویت، روان‌شناسی تغییر و...که دقیقاً با همان مضامین روان‌شناسی‌های آرامش فروش، در تلاش‌اند تا تسکینی به فرد بدون ملاحظه وضعیت بیرونی او بدهند، از جمله سکه‌های رایج محتواهای این افراد است. پیوند بلاگرهای دینی با روان‌شناسی‌های موفقیت در نوع خود، سوژه قابل‌مطالعه مستقلی است.

دیگر محتوای ارائه شده توسط آخوند بلاگرها، تکیه بر نقاط مخاطره‌انگیز دین در برهه کنونی و ترویج بیان رفع شبهه توسط آنان است. آرایش، حضور اجتماعی، ورزش بانوان، ذکر درمانی، کسب حاجت از دین، خوش‌یمنی و نحس‌بودن ایام و مسائلی ازاین‌دست که در میان عموم مردم پرسش‌برانگیز است، بخشی جدی از محتواهای این بلاگرها را تشکیل می‌دهد.

 

تهدیدهای بلاگری دینی

بلاگر دینی در ابتدا با دغدغه تبلیغ دین پا در عرصه گذاشته، اما پس از ورود به عرصه بلاگری و تبدیل‌شدن به یک فرد چهره، به ناگاه خود وی در متن پیامش قرار گرفته و محتوای دینی به حاشیه رانده می‌شود

اکنون اگر بخواهیم نگاهی انتقادی پیرامون بلاگری دینی را مطرح کنیم، می‌توان به چند نکته اشاره کرد. نخستین مسئله، استفاده از ژانر خوداظهاری است. بلاگر دینی در ابتدا با دغدغه تبلیغ دین پا در عرصه گذاشته، اما پس از ورود به عرصه بلاگری و تبدیل‌شدن به یک فرد چهره، به ناگاه خود وی در متن پیامش قرار گرفته و محتوای دینی به حاشیه رانده می‌شود. ساخت کلمات قصار اختصاصی، استفاده حداکثری از تصاویر و ویدئوهای سلفی با کیفیت صدا و تصویر بسیار خوب که در آن محتوا در حاشیه جذابیت بصری چهره و طراحی اتاق بلاگر قرار می‌گیرد، غلبه روایت زندگی روزمره بر تبلیغ دینی و مسائلی ازاین‌دست، همگی برآمده از استفاده از ژانر خوداظهاری است که به نظر با محتوای تبلیغ دینی در تعارض هستند. نکته دیگر پیرامون عرضه محتواهای سطحی و پوچی است که در قالب رفع شبهه در اختیار مخاطب قرار می‌گیرد. آگاهی عرضه شده در این کانال‌ها، عموماً تهی از محتوای جدی دینی بوده و تنها به‌منظور بهره‌مندی از توجه مخاطب دینی، با رنگ و لعاب مذهبی عرضه می‌شود.

به‌عنوان مسئله آخر، به نظر آنچه که یکی از نیازهای جدی این حوزه برشمرده می‌شود، مقوله شفافیت مالی است. شفافیت به‌عنوان یک اصل اساسی در حوزه مالی اقتضا می‌کند تا این روحانیون مجازی گزارش‌های دقیقی را از میزان درآمد، محل هزینه‌کرد مبالغی که برای امور خیریه جمع شده و... را در اختیار افکار عمومی قرار دهند.

 

/ انتهای پیام /