رویکرد تکریمی اسلام و جامعه اسلامی به دختران و زنان قابل انکار نیست
خبر‌های تلخی با عنوان و موضوع «قتل‌های ناموسی» در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شوند. اطلاع‌رسانی‌های موثق حاکی از آن است که در هیچ‌یک از این جنایات، «ناموس» مسأله این قتل‌ها نبوده است.
به گزارش «سدید»؛ دکتر شهناز عزیزی: این روز‌ها خبر‌های تلخی با عنوان و موضوع «قتل‌های ناموسی» در شبکه‌های مجازی دست به دست می‌شوند. اطلاع‌رسانی‌های موثق حاکی از آن است که در هیچ‌یک از این جنایات، «ناموس» مسأله این قتل‌ها نبوده است. محور این اخبار، دخترانی هستند که به بهانه «ناموس‌پرستی» و «غیرت»؛ و در حقیقت به دلیل «خرده فرهنگ‌های قومی و قبیله‌ای»، «عاری بودن فضای خانواده از تربیت صحیح و مهرورزی»، «بداخلاقی‌ها»، «مشکلات روحی و روانی» و «برخی اختلافات خانوادگی» به دست نزدیک‌ترین کسان‌شان همچون پدر، همسر و نامزد، عمو و... با داس، چاقو و میله آهنی به طرز فجیعی کشته می‌شوند.
 
در این میان گاه با برون‌ریزی عقده‌های فروخورده سیاسی فراریان خارج نشین مواجه می‌شویم و سؤالات و شبهاتی در اظهار نظر‌ها رخ می‌نماید که «چرا پدر اعدام نمی‌شود؟» و یا «غیرتی که دین به آن توصیه کرده، سبب این اقدامات جنایتکارانه است»، «این خشونت‌ها، از پیامد‌های حکومت دینی است» یا «اسلام ناب محمدی (ص) نتیجه‌ای جز این ندارد.» و امثال ذلک.

ناگفته پیداست که استفاده از کلیدواژه‌های والایی، چون «غیرت» و «ناموس» در کنار «قتل»، «جنایت» و «بی‌رحمی» شیطنتی رسانه‌ای برای زدودن بار معنایی ایجابی و مثبت این مفاهیم است که در جهت «دین‌زدایی» از جامعه مورد استفاده خناسان قرار می‌گیرد.

بدیهی ست که هر جنایتکاری باید به سزای عمل خود برسد و سهم هرکسی در بروز خشونت‌های اجتماعی مشخص شود. این‌که با پدرِ قاتل چه باید کرد را به «تشخیص مجتهدانِ زمانه‌شناس» و «قضاتِ عادل» می‌سپاریم که در فتوا دادن، حکم کردن و قضاوت کردن؛ احساسی عمل نمی‌کنند و به تمام جوانب و اضلاع یک امرپیچیده اجتماعی نظر می‌کنند.

اما در خصوص رویکرد «اسلام»، «نبی مکرم اسلام (ص)» و «جمهوری اسلامی» نسبت به «جایگاه زنان و دختران»، «وظیفه مردان در قبال آن‌ها» و «مقصر اصلی این جنایات» ذکر نکاتی را لازم می‌دانیم.

جایگاه بانوان در کلام وحی
در کلام وحی، زنان همانند مردان و به یک نسبت مورد خطاب قرار گرفته‌اند و تفاوتی در نقش‌های فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی میان آنان گذاشته نشده و هریک بنا به اقتضائات جسمی، روحی، عاطفی و .. به عدالت دیده شده‌اند. مثلا در آیه ۳۵ سوره احزاب چنین آمده است:
«إِنَّ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُسْلِمَاتِ وَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ الْقَانِتِینَ وَ الْقَانِتَاتِ وَ الصَّادِقِینَ وَ الصَّادِقَاتِ وَ الصَّابِرِینَ وَ الصَّابِرَاتِ وَ الْخَاشِعِینَ وَ الْخَاشِعَاتِ وَ الْمُتَصَدِّقِینَ وَ الْمُتَصَدِّقَاتِ وَ الصَّائِمِینَ وَ الصَّائِمَاتِ وَ الْحَافِظِینَ فُرُوجَهُمْ وَ الْحَافِظَاتِ وَ الذَّاکِرِینَ اللَّهَ کَثِیرًا وَ الذَّاکِرَاتِ أَعَدَّ اللَّهُ لَهُم مَّغْفِرَةً وَ أَجْرًا عَظِیمًا.» مردان مسلمان و زنان مسلمان، مردان با ایمان و زنان با ایمان، مردان مطیع فرمان خدا و زنانی که فرمان خدا را اطاعت می‌کنند، مردان راستگو و زنان راستگو، مردان صابر و شکیبا و زنان صابر و شکیبا، مردان با خشوع و زنان با خشوع، مردان انفاق گر و زنان انفاق کننده، مردان روزه دار، و زنان روزه دار مردانی که دامان خود را از آلودگی به بی عفتی حفظ می‌کنند و زنانی که پاکدامنند، مردانی که بسیار به یاد خدا هستند و زنانی که بسیار یاد خدا می‌کنند، خداوند برای همه آن‌ها مغفرت و پاداش عظیمی فراهم ساخته است؛ و یا: «مَنْ اهْتَدَى فَإِنَّمَا یَهْتَدِی لِنَفْسِهِ وَ مَنْ ضَلَّ فَإِنَّمَا یَضِلُّ عَلَیْهَا وَ لَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى، وَمَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّى نَبْعَثَ رَسُولًا.» هر کس به راه آمده تنها به سود خود به راه آمده، و هر کس بیراهه رفته تنها به زیان خود بیراهه رفته است؛ و هیچ کس بار گناه دیگرى را به دوش نمی‌گیرد.
و: «لَا تَکْسِبُ کُلُّ نَفْسٍ إِلَّا عَلَیْهَا وَ لَا تَزِرُ وَازِرَهٌ وِزْرَ أُخْرَى.» هیچ کس بار ‏گناه دیگرى را برنمى‌دارد.

جایگاه بانوان در هندسه تعالیم اسلامی
«اسلام ناب محمدی (ص)» زنان و دختران را از حضیضِ «زنده به گور شدن»، «ننگ و عار قبیله بودن» و «کالای شهوترانی بودن» به اوج جایگاه انسانی رسانید.

در حکومت نبوی (ص) نیز زنان به عنوان یک عضو مؤثر جامعه در همه صحنه‌های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی حضور فعال پیدا کردند. (ابن اثیر، ج. ۱، ۲۰۶)

در عرصه علم و فرهنگ؛ بانوی مکرم اسلام، صدیقه طاهره فاطمه زهرا (س) در در درجات والای علم و معنویت تا آنجا پیش رفته بود که مخاطب فرشتگان الهی و آموزگار بسیاری از مردان و زنان ویژه‌ی صدر اسلام بود. دختر جلیله ایشان زینب کبری (س) محرم اسرار، ولی زمان خود امام حسین (ع) بود و در معیت امام سجاد (ع) قرار گرفت و در میراث‌داری نهضت عاشورا و حفظ اسلام نقش خود را به خوبی ایفا نمود.

در عرصه نظامی؛ زنانی، چون «نسیبه دختر کعب» و «صفیه دختر عبدالمطلب» فعالیت‌های قابل توجهی در پشتیبانی و مداوای محروحین جنگی داشتند.

در عرصه سیاسی؛ زنانی همچون «ام سلمه» حتی مشاور شخص اول حکومت، یعنی نبی مکرم اسلام (ص) شدند. در پیمان عقبه نیز «سه زن» در هیأت اعزامی انصار حضور داشتند؛ بنابراین در هندسه تعالیم دینی، زنان همچون مردان در قبال مسائل فرهنگی، اجتماعی، نظامی و سیاسی مسئول بوده و هریک بنا بر ظرفیت و استعداد ذاتی، امکانِ نقش‌آفرینی، رشد و تعالی را دارا هستند.

جایگاه بانوان در جمهوری اسلامی
کارنامه چهل‌ساله نظام جمهوری اسلامی، بی‌شباهت به سلوک نبوی (ص) نیست. در حکومت اسلامی ایران تلاش‌های درخوری برای ارتقاء سطح دانش، آگاهی، معنویت و منزلت زنان برداشته شده است. سطح سواد و دانش بانوان، تعداد و فراوانی بانوان تحصیل‌کرده به شدت افزایش یافته و زنان فرهیخته بسیاری در کرسی تعلیم و تربیت، مشاور و معاون و وزیر داشته‌ایم. همه این شواهد، گواهِ رویکرد ِمترقیِ نظام اسلامی نسبت به بانوان است. از آنجا که «نظام جمهوری اسلامی» در پی تعمیقِ فرهنگِ اسلامِ ناب و تشکیلِ تمدنِ اسلامی تلاش می‌کند؛ گفتمان‌سازی «ارتقاء منزلت زنان با پیروی از الگوی نبوی (ص) و علوی (ع)» را سرلوحه خود قرار داده است.

پیامبر اسلام (ص)، یگانه مدافعِ حقیقیِ حقوقِ دختران و زنان
فرهنگ جاهلی و منحطِ رفتار خشونت‌آمیز با دختران و زنان را، دین اسلام به چالش کشید و نبی مکرم اسلام (ص) را باید «اولین مدافع حقوق زنان و دختران» دانست که نه با حرف که با قول و عمل، جایگاه زنان را ارتقاء بخشید و هر یک از «زن» و «مرد» را به عدالت به کرامت انسانی رسانید.

اعجاز سیاستِ نبوی (ص) در آنست که اولا چرخشی عظیم در «نگاه به دختران و زنان» به وجود آورد و «زنِ کالای شهوترانیِ دروانِ جاهلیت» را تا «مقامِ مشاورِ رهبرِ حکومتِ دینی» ارتقاء داد و ثانیا نه تنها خللی در روابط زنان و مردان جامعه دینی به وجود نیاورد بلکه به استحکام نظام خانواده، تقویت و تحکیم روابط زنان و مردان نیز افزود. بدین معنا که در تربیت و ارتقاء شخصیت دختران و زنان؛ ابتدا به «تربیت مردان» و «تعدیل روابط آنان با بانوان» پرداخت و به «غیرت‌مندی»، «حمایت از زنان» و «تعامل با بانوان» معنایی تازه داد که در نوع خود بی‌نظیر بوده و هست.

رسول خدا (ص) در توصیه‌های خویش به مردان فرمودند: «بهترین شما، بهترین شما با خانواده است و من بهترین شما با خانواده هستم. جز کریمان زنان را تکریم نکنند و جز انسان‌های پست زنان را تحقیر ننمایند.» (بدران، ج. ۷: ۵۰؛ طوسی: ص. ۳۹۲؛ نوری طبرسی، ج. ۱۴: ۲۴۹)

آن حضرت در جای دیگری فرمود: «هر چه آدمی ایمانش افزایش یابد، محبتش به زنان بیشتر گردد.» (همان)

مادر انس بن مالک نقل می‌کند که هنگام بازگشت مسلمانان از یکی از سفر‌ها به مدینه، برده سیاهی شتر‌های حامل زنان پیامبر (ص) را جلو می‌راند و با شتاب آن‌ها را می‌برد. حضرت خود را به وی رسانید و فرمود: «در حرکت دادن این شیشه‌های شکننده احتیاط کن.» (کاتب واقدی، ج. ۸: ۴۳۰)

مردان تربیت شده دین اسلام، زنان را به مثابه بار شیشه، پر از لطافت و ظرافت می‌دانند و اگر چنین نباشند از نگاه نبی مکرم اسلام (ص) بهره کاملی از دین ندارد بنابراین رفتار‌های خشن، نسبتی با دین‌داری ندارند.

«تکریم دختران»، «سلام کردن به زنان»، «عیادت از زنان بیمار»، «پذیرفتن دعوت برای غذا»، «ترغیب و تشویق به دانش‌اندوزی» و «پاسخگویی به پرسش‌های زنان» جلوه‌های تعامل انسانی و متعادل آن حضرت به عنوان «اسوه حسنه» با دختران و زنان به شمار می‌رود. تخطی از این سنت و سیره، هم بر تربیت دختران تأثیر منفی می‌گذارد و آسیب‌زا به شمار می‌آید و هم عامل دین‌گریزی گروهی دیگر می‌شود.

ارتباط اسلام و فرهنگ دینی با کشته شدن برای ناموس
در اسلام و فرهنگ دینی، غیرت و ناموس‌پرستی به تعامل انسانی و در خور جنس لطیف زنانه گره خورده و نتیجه‌ای جز «مهرورزی» و «امنیت‌بخشی» ندارد. اگر در جامعه‌ای، افرادی باشند که تحتِ تأثیر خرده‌فرهنگ‌های محلی یا تربیت نادرست، رفتار‌های خلاف شأن والای بانوان از آنان سرزند و یا به دلیل مشکلات روحی، روانی و اخلاقی خود مرتکب جنایت شوند؛ نسبت دادن این جنایات به اصل اسلام و نظام اسلامی، جنایتی دیگر است که در حقیقت محو قوانین و آثار اسلامی را نشانه گرفته است.

هرچند از نگاهی دیگر می‌توان «ناموس پرستی» را به «اسلام»، «تربیت دینی» و «حکومت اسلامی» مرتبط دانست. چراکه در تربیت اصیل و ناب دینی؛ مردان، پدران، برادران و همسرانِ بسیاری، چون «حاج قاسم سلیمانی» نخوابیدند تا خواب راحت، امنیت و سلامت دختران و زنان این سرزمین را حفظ کنند. گمنامانِ خوش‌نامی از مردان این سرزمین، اجازه نداند تا داعشِ سیاه‌رویِ سیاه خوی، خم به ابروی ناموس ایرانی بیاورد. حاصل حکومت اسلامی ایران غیورمردانی بودند که ۸ سال در سخت‌ترین شرایط و با کمترین امکانات در برابر انبوه دشمنان خارجی، سینه سپر کردند تا دشمن در کوچه و خیابان‌های شهرهایمان، امنیتِ زنان و دختران را سلب نکند و با داس و تبر و چاقو دختران‌مان را ذبح نکند.

حاصل حکومت اسلامی، تربیت مردان غیوری بوده که امنیت، آرامش و اقتدار را برای زنان و دختران ایرانی به ارمغان آورده‌اند.

مراقب باشیم که بداخلاقی، بی‌فرهنگی و فاصله‌گیری از فرهنگ و اخلاق را به پای همه ننویسند و روایت نکنند و برخی رفتار‌های ضدانسانی و خشن را که برازنده جامعه اسلامی نیست و باید ریشه‌کن شوند را به فرهنگ بی‌نظیر اسلام ناب محمدی (ص) و نظام شکوهمند و رو به تعالی اسلامی مرتبط ندانیم.
 
/انتهای پیام/
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۵۵ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۶
احسنت
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۲۰:۵۸ - ۱۳۹۹/۰۴/۰۶
سلام. من می خواستم به این مطلب امتیاز مثبت بدهم ولی امتیاز منفی ثبت شد. امکان دارد مشکل بررسی و برطرف شود؟ سپاس
ارسال نظر
captcha