تأثیر عدالت در سلامت و نقش نابرابری‌های ناموجه در نابسامانی‌های جسمی بشر در گفتار واعظ مهدوی؛
برخی از محققین نشان دادند که افراد هنگامی که در معرض کمبود دراز مدت قرار دارند، تصمیم گیری‌های آن‌ها نابهینه می‌شود. همانطور که در این تحقیقات بیان شده، کارگران در نیمه‌ی اول ماه که حقوق دریافت کردند، تصمیماتشان عاقلانه‌تر است تا در آخر ماه. یعنی استرس ناشی از نداشتن، در همین مقاطع زمانی، آثار خودش را باقی می‌گذارد.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ دکتر واعظ مهدوی، عضو هیئت علمی دانشکده پزشکی دانشگاه شاهد و پژوهشگر عرصه مطالعات رفاه و توسعه است. او سوابقی همچون معاونت توسعه امور علمی و فرهنگی سازمان برنامه و بودجه کشور، معاونت اجتماعی و امور عمومی سازمان مدیریت و برنامه ریزی، معاونت سیاست گذاری وزارت رفاه و تأمین اجتماعی و معاونت توسعه امور علمی و فرهنگی را نیز برعهده داشته است.

آیا نابرابری منشاء بیماری است؟

تأکید این بحث بر این است که توسعه عدالت اجتماعی در غیاب صلح و امنیت یا احترام به حقوق انسان‌ها و تحقق آزادی‌های اساسی قابل تحقق نیست و نظام‌های اقتصادی و اجتماعی باید سامان پیدا کنند تا این اهداف را بتوانند محقق سازند.

در بیانیه مجمع عمومی که شکل گیری روز عدالت را طبقه بندی کرده و اهدافش را تعیین نموده است، تأکید بر این شده که همه‌ی سیاست‌ها از جمله سیاست‌های فقرزدایی باید در راستای تحقق عدالت اجتماعی شکل بگیرد. البته تم عدالت اجتماعی در سال ۲۰۲۲ بر گسترش اشتغال رسمی شکل گرفته است و در آن تبیین شده درگیری بیش از دو میلیارد نفر از مردم جهان به اشتغال غیررسمی، عامل مهمی در ایجاد بی عدالتی اجتماعی است.

همچنین تأکید شده است که رشد اقتصادی پایدار، در چارچوب توسعه‌ی پایدار برای توسعه‌ی اجتماعی پایدار و عدالت اجتماعی پایدار، لازم است و پایداری را هم در کاهش نابرابری‌های اجتماعی می‌توانیم جستجو کنیم.

همچنین در این بیانیه تأکید گردیده است که جهانی شدن، فرصت‌هایی را برای تجارت، سرمایه گذاری، افزایش جریان سرمایه گذاری تکنولوژیک و به طور کلی رشد اقتصادی جهان فرآهم آورده و به طور کلی موجب بهبود استاندارد‌های زندگی شده، اما در عین حال چالش‌هایی جدی همچون بحران‌های مالی، عدم امنیت، فقر، نابرابری در درون و بین جوامع را به وجود آورده است که اگر بخواهیم چالش‌هایی که امروزه درگیر آن هستیم (مانند تروریسم و بیماری‌های همه گیری) را هم به آن اضافه کنیم، نشان می‌دهد محدودیت‌هایی جدی در پیش روی ما و جامعه‌ی جهانی است و بنابراین رشد کشور‌های در حال توسعه و اقتصاد‌های در حال گذر محدود شده است.

به هر حال این بیانیه از همه‌ی کشور‌های عضو دعوت کرده است تا برای دستیابی به عدالت اجتماعی اهتمام و پیگیری داشته باشند.

در واقع نابرابری‌های اجتماعی و بی عدالتی، از عواملی است که موجب بروز چالش‌هایی فراوان در قوام جامعه و در توسعه‌ی اجتماعی می‌شود. امروزه عدالت در سلامت، سرلوحه‌ی هدف گذاری‌های ملی و بین المللی در حوزه‌ی سلامت قرار گرفته است. در جامعه جهانی، سازمان جهانی بهداشت، غلبه بر بی عدالتی‌ها را هدفی مهم ارزیابی کرده است و جوامعی که نابرابری را در عرصه‌های مختلفی پذیرفته اند، از نابرابری در سلامت احتراز می‌کنند و معتقدند که در سلامت باید برابری وجود داشته باشد.

افزایش سن جمعیت، روند رو به سالمندی، افزایش تکنولوژی پزشکی، تغییر الگوی بیماری ها، حرکت به سمت بیماری‌های غیرواگیر و اقتصاد سیاسی سلامت، شرائطی را ایجاد کرده که کمبود منابع بسیار بیشتر از گذشته شده است. زمانی که منابع نسبت به مصارف بسیار کمتر می‌شود و مصارف از منابع پیشی می‌گیرد، رقابت‌های رانت محور شکل گرفته و در این شرائط بی عدالتی رشد می‌کند. به همین دلیل دولت‌ها باید سیاست‌هایی را برای کاهش نابرابری‌ها در پیش بگیرند و اتخاذ این سیاست‌ها امروزه بسیار پر اهمیت‌تر از گذشته خود را نشان می‌دهد.

فقرا بیمارتر می‌شوند!

نابرابری و بی عدالتی در حوزه سلامت عمدتا از منظر عدم دسترسی به خدمات مورد نیاز درمانی مورد بررسی قرار گرفته و به آن توجه شده است. طبیعی است که اگر بیمارانی نتوانند داروی خود را تأمین کنند، نتوانند به خدمات مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند، این افراد در اثر بیماری امکان تحرک اجتماعی خود را از دست می‌دهند و ممکن است دچار معلولیت شوند. بدین ترتیب کار نمی‌توانند کنند، درآمدشان از بین می‌رود و فقیر می‌شوند؛ فقر و بیماری پیوند ناگسستنی با هم دارند و از عوارض بیماری، عدم توان سرپرستان خانوار برای کار کردن است.

نابرابری و بی عدالتی در حوزه سلامت عمدتا از منظر عدم دسترسی به خدمات مورد نیاز درمانی مورد بررسی قرار گرفته و به آن توجه شده است. طبیعی است که اگر بیمارانی نتوانند داروی خود را تأمین کنند، نتوانند به خدمات مورد نیازشان دسترسی پیدا کنند، این افراد در اثر بیماری امکان تحرک اجتماعی خود را از دست می‌دهند و ممکن است دچار معلولیت شوند. بدین ترتیب کار نمی‌توانند کنند، درآمدشان از بین می‌رود و فقیر می‌شوند؛ فقر و بیماری پیوند ناگسستنی با هم دارند و از عوارض بیماری، عدم توان سرپرستان خانوار برای کار کردن است

اگر بیماری در بین اعضاء یک خانواده رخ دهد، طبیعتا بار مالی و هزینه‌ای بر آن خانواده تحمیل می‌کند و آن خانواده نمی‌تواند پس انداز داشته باشد و نمی‌تواند درآمدهایش را درست هزینه نماید و مجددا در معرض فقر قرار می‌گیرد.

علاوه بر آن مطالعات اقتصادی کلان نشان می‌دهد که بیش از یک درصد از GDP جهانی، فقط در اثر بیماری ایدز از بین می‌رود. بعضی کشور‌ها تا سی درصد از درآمد سرانه شان را در اثر بیماری ایدز از دست می‌دهند.

آثاری که همین بیماری کرونا در چند ساله‌ی اخیر بر درآمد سرانه‌ی کشور‌ها داشته، به نحوی است که بسیاری از اقتصاد‌های توسعه یافته با رشد منفی مواجه شدند و این آثار به خصوص در گروه‌های کم درآمد و فقیر بسیار شدیدتر است.

به طور کلی این محور‌ها باعث شده که نگرشی دال بر «سلامت، محور توسعه پایدار» شکل بگیرد و آثار بیماری و عدم سلامت در سطح خرد و در سطح کلان مورد بررسی و بحث قرار گرفته است و علاوه بر این، اینطور بیان شده که برای بهره بردن انسان‌ها از مواهب توسعه باید انسان سالم باشد. اگر انسانی بیمار باشد، حتی اگر ثروتمند هم باشد و پیشرفت هم کند، از مواهب ثروت و امکانات و درآمد نمی‌تواند بهره‌مند باشد؛ بنابراین بخش عمده‌ای از مطالعات و تبیین آثار نابرابری و بی عدالتی در حوزه‌ی سلامت در حوزه‌ی دسترسی به خدمات سلامت و رشد بیماری در اثر فقر و در اثر نابرابری و تأثیر این دو بر هم تبیین شده و مورد بحث قرار گرفته است.

اما در چند ساله‌ی اخیر همراه با مطالعات گسترده‌ای که در سطح بیولوژی و مکانیزم‌های مؤثر در پیدایش بیماری‌ها انجام شده است، مقوله‌ای جدیدی در زمینه‌ی آثار نابرابری‌های اجتماعی بر وضعیت سلامت مطرح گردیده و آن عبارت است از آثار بیولوژیک نابرابری و بی عدالتی. یعنی فارغ از این که افراد دسترسی به امکانات سلامتی پیدا کنند یا نکنند، نابرابری، به خودی خود، بیماری زاست. بی عدالتی عامل بیماری است و عامل پیدایش مکانیزم‌هایی در سطح سلول (بیولوژی سلولی) و ارگان‌های مختلف در بدن انسان و حیوانات است (در مدل‌های مختلف حیوانات این را مورد بررسی قرار دادیم).

علاوه بر این که نابرابری باعث ایجاد بیماری است، باعث شکل گیری چرخه‌ها و دور‌هایی می‌شود که این چرخه‌ها، بیماری را تشدید می‌کند و آثارش را در بدن تثبیت می‌کند و شکل می‌دهد.

تصمیم‌گیری برای فقرا سخت‌تر است

آثار فیزیولوژیک و آثار بیولوژیک نابرابری‌های اجتماعی را در شش طبقه تقسیم بندی کرده ام که در اینجا فقط به عناوین آن‌ها می‌توانم بپردازم. هر کدام از این‌ها پشتوانه‌های مطالعات متعددی دارند.

در وهله‌ی اول، نابرابری یک استرسی را در وجود انسان ایجاد می‌کند که این استرس به استرس مزمن موسوم است. انواع استرس‌هایی که ما در دانشکده‌های پزشکی درس می‌دهیم، اکیو استرس است که مربوط می‌شود به مواجهه‌ی فرد با یک استرس شدید مانند اینکه آب جوش روی دستش می‌ریزد یا خبر هولناکی به وی می‌دهند. وقتی اتفاقی ناگهانی برای وی رخ می‌دهد، مکانیزم‌هایی در بدن فعال می‌شود که این استرس را تحت کنترل می‌گیرند.

اما در استرس مزمن آن مکانیزم‌ها کاملا متفاوت است. در استرس حاد، آثار استرس منحصر به دوره‌ی استرس است. در حالی که در استرس مزمن شرائط متفاوت است. این شرائط متفاوت کدام هستند؟

اولا قند خون این افراد افزایش می‌یابد. یعنی کسانی که در معرض استرس مزمن، دچار احساس نابرابری و گرفتار احساس کمبود هستند، در طول زمان دچار دیابت می‌شوند. دوم موجب افزایش چاقی می‌شود. سوم موجب رسوب کلسترول در رگ‌های این فرد می‌شود و رسوب کلسترول موجب بروز بیماری قلبی می‌گردد. چهارم، شانس ابتلاء این افراد به بیماری‌ها افزایش می‌یابد. پنجم، این افراد در معرض بروز انواع سرطان‌ها قرار می‌گیرند؛ بنابراین استرس مزمن که ناشی از احساس نابرابری و احساس کمبود مستمر است، باعث پیدایش آثار دراز مدتی در سیستم‌ها قلب و عروق، سیستم‌های متابولیک، دیابت، سرطان و سایر مقوله‌های سلامتی بدن می‌شود.

علاوه بر این برخی از محققین نشان دادند که افراد هنگامی که در معرض کمبود دراز مدت قرار دارند، تصمیم گیری‌های آن‌ها نابهینه می‌شود. همانطور که در این تحقیقات بیان شده، کارگران در نیمه‌ی اول ماه که حقوق دریافت کردند، تصمیماتشان عاقلانه‌تر است تا در آخر ماه. یعنی استرس ناشی از نداشتن، در همین مقاطع زمانی، آثار خودش را باقی می‌گذارد.

مایکل مارمود در مطالعات خود بیان داشته کودکانی که در انگلستان از زمستان‌های سرد آسیب می‌بینند، در بزرگسالی دچار جرم بیشتری می‌شوند و جامعه ستیزی پیدا می‌کنند؛ بنابراین حتی در طول زمان هم افراد از اضطراب ناشی از فقر و ناداری آسیب می‌بینند.

مطالعات متعددی نشان داده که مداراتی در مغز که مسئول فعالیت‌های جمعی، تصمیم گیری‌های آنی و حافظه هستند، در اثر شرائط استرس مزمن دچار اختلالاتی می‌شوند. به عبارتی دیگر وقتی افراد در معرض استرس ناشی از فقر قرار می‌گیرند، نمی‌توانند تصمیمات جمعی بگیرند، بلکه پرخاشگر می‌شوند و با یکدیگر دعوا می‌کنند. به این ترتیب اقدامات آن‌ها، بیشتر اقدامات فردی می‌شود. کمااینکه ما کمتر می‌بینیم فقرا تعاونی تشکیل دهند.

به این صورت امکان برنامه ریزی درست برای آینده از فقیران سلب می‌شود. در واقع چرخه‌هایی در زندگی آن‌ها ایجاد می‌شود که این چرخه‌ها موجب پایداری فقر می‌گردد و نمی‌توانند کمبود‌های مالی خودشان را مدیریت کنند. یعنی کمبود برای فقرا یک درد است و عدم مدیریت و برنامه ریزی برای غلبه بر آن کمبودها، یک درد دیگر است که این توانمندی را آن افراد از دست می‌دهند.

استرس‌های اجتماعی همچنین تبدیل به حالتی می‌شوند که آثار بسیار زیادی بر بدن دارد. در این وضعیت رادیکال‌های آزاد بیش از حد طبیعی تولید می‌شوند. همچنین این استرس‌های اجتماعی به کاهش حافظه منجر می‌شوند. دیگر اثر این پدیده، پیری زودرس است. همانطور که امیر مومنان می‌فرماید، نیمی از پیری ناشی از استرس است؛ بنابراین پیری زودرس را در فقرا می‌بینیم، افرادی که دچار کمبود هستند، کسانی که دچار استرس ناشی از تبعیض و استرس کمبود قرار می‌گیرند.

نابرابری و فقر، اثرات بهداشتی فراوانی دارد

همچنین ما نشان دادیم طول عمر افراد در مواجهه با استرس‌های اجتماعی کاهش پیدا می‌کند. در واقع افرادی که در معرض این استرس‌ها قرار می‌گیرند، سن شناسنامه‌ای آن‌ها با سن بیولوژیکشان فاصله پیدا می‌کند. به تعبیری، یک انسان ۴۰ ساله، شصت ساله به نظر می‌آید. حتی تحقیقات نشان می‌دهد استرس‌های اجتماعی موجب اثراتی ژنتیکی در افراد می‌شود که در نسل بعدی آن‌ها به ارث می‌رسند.

از تأثیرات دیگر استرس‌های اجتماعی، پیری سلولی است.

همه‌ی این‌ها شواهدی از این است که چگونه احساس نابرابری، احساس کمبود، در دراز مدت بر سلامتی انسان‌ها اثر می‌گذارد و امکان پیشرفت و تعالی را مختل می‌کند و اثرات نامطلوبی را بر «احساس خوب بودن» در طول زندگی باقی می‌گذارد؛ بنابراین وقتی ما با نابرابری روبرو هستیم، صرفا پیامد‌های اجتماعی پیش روی ما نیست. بلکه آثار مخربی بر سلامتی فرد دارد.

امیدوارم تلاش‌هایی که برای دستیابی به جامعه‌ی عادلانه صورت می‌گیرد، بتواند علاوه بر پیامد‌های اجتماعی، این اختلالات بیولوژیک را نیز از میان بردارد.

/انتهای پیام/

ارسال نظر
captcha