گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ گروههای جهادی که از سال ۷۹ ذیل بسیج سازندگی شکل گرفتهاند، در راستای رسالتی که در زمینه محرومیتزدایی بر عهده دارند، وارد عرصههای مختلف، چون مطالبهگری، رفع آسیبهای اجتماعی و... شدهاند تا بتوانند در حد ممکن با الگو گرفتن از نهادهای انقلابی دهه اول انقلاب در حل مشکلات کشور اثر بخش باشند. در ادامه پرونده گفتمان جهادی برای فهم چند وچون فعالیت این گروهها و تبیین گفتمان گروههای جهادی به سراغ حجتالاسلام محسن درستکار، مسئول مجمع عالی جهادگران کشور رفتهایم. مجمعی که کار سازماندهی گروههای جهادی و هدایتگری آنها را بر عهده گرفته است. درستکار در این گفتگو منطق کار ِگروههای جهادی را «مردم در خدمت مردم» خواند، اما در ادامه از مخالفت خود با ورود گروههای جهادی به کلان پروژهها سخن گفت و تاکید کرد این گروهها صرفا گروههای خدمات رسان هستند وتصحیحکننده بیکفایتی برخی مسئولان دولتی! مسئول مجمع جهادیها همچنین ابراز کرد گروههای جهادی توان آن را ندارند که در عرصه فقرزدایی موجب رفع کامل فقر شوند. مشروح گفتوگوی ما با حجت الاسلام درستکار از منظر شما میگذرد.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، جهاد با بهرهگیری از ظرفیتهای مردمی برای پیشبرد امور کشور در قامت نهادهایی، چون کمیته و جهاد سازندگی بروز و ظهور پیدا کرد و پسازآن شاهد جهاد در عرصههایی، چون تولید محصولات نانو، سلولهای بنیادی، موشکی و... بودیم. اگر موافق باشید برای اولین سؤال درباره منطق کار جهادی توضیحی داشته باشید و اینکه چه تفاوتی با منطق کار غیرجهادی دارد؟ شاخصههای آن چیست و مدیر جهادی و غیرجهادی چه تفاوتی دارد؟
درستکار: کار جهادی طبق فرموده رهبر معظم انقلاب یعنی دشمنشناسی و تلاش مضاعف برای رسیدن به یک هدف بهگونهای که فرد شب و روز را از هم نشناسد و خود را وقف نظام و انقلاب کند. برخی از بچههای جهادی از صبح زود تا پاسی از شب کار میکنند، اما بدون هدف! ما این بدون هدف بودن را کار جهادی اطلاق نمیکنیم، چون در مدیریت جهادی، کاری جهادی است که باهدف باشد و بتواند نقطه زنی کند و با فعالیت در یک منطقه مشخص اقدام به حل مسئله کند. ما به بچه جهادی که باهدف، بهصورت تخصصی و مسئله محور حرکت میکند و در یک منطقهای حاضر میشود که درد محرومان را به جانودل بخرد به آن جانبرکف میگوییم.
کار جهادی در تعریف ما؛ به معنای تلاش مضاعف در جهت خدمت بیمزد و منت به مردم است. بر این مبنا مدیری جهادی است که دغدغه مردم را دارد
کار جهادی در تعریف ما؛ به معنای تلاش مضاعف در جهت خدمت بیمزد و منت به مردم است. بر این مبنا مدیری جهادی است که دغدغه مردم را دارد. امروز مشکلات کشور از ساعت ۷ صبح تا ۲ بعدازظهر حل نمیشود و جامعه نیازمند مدیرانی است که برحسب زمان حرکت کنند. بر این مبنا به آن دسته از مدیرانی که فقط به حضور در محل کار از ۷ صبح تا ساعت ۲ بسنده میکنند، نمیتوان نام مدیر جهادی اطلاق کرد.
ما در حال حاضر بسیاری گروههای جهادی داریم که هرکدام از افراد فعال در این گروهها، بهتنهایی یک لشکر است، اما برای ما قابلقبول نیستند و مدنظر ما کارگروه است نه کار فرد.
ابتدای صحبتتان تعبیر «با مردم برای مردم» را بکار بردید. ممکن است در دستگاههای بوروکراتیک فعلی عجیب باشد که ما مدیریت سه قوه را به مردم بسپاریم. از نظر شما گروههای جهادی فعلی بمانند نهاد واسط عمل میکنند و ارتباط بین مردم و حاکمیت و نهاد بالادستی هستند یا نه بهصورت منفک به امورات رتقوفتق خودشان میپردازند و کاری به حاکمیت ندارند؟
درستکار: فعالیت گروههای جهادی در سال ۷۹ با گروههای دانشآموزی و دانشجویی و با کار عمرانی شروع شد، اما با توجه به اقتضای زمان و اوضاع نابسامان کشور تغییر یافت، و در حال حاضر این گروهها بهعنوان حلقههای میانی بین مردم و حاکمیت عمل میکنند. رهبر انقلاب در پیام ۹ بندی نسبت به جهادگران تأکید کردند از کارهای دست پاگیر مرسوم اداری پرهیز کنید و خود را درگیر آن نکنید و با نهادهای قادر بر پشتیبان کار خود را پیش ببرید؛ رهبری همچنین تأکید کردند در کار جهادی نباید از تعمیر دیوار و بام و خانهی آن پیرزن روستایی، غافل شوید که این به شما و کارهای بزرگتان برکت و نورانیت میبخشد. کما اینکه در این پیام ۹ بندی مطالبهگری را بهعنوان اصل کارِ گروههای جهادی عنوان کردند.
ما به گروههای جهادیمان گفتهایم که مردم بهنوعی باید در این امر سهیم باشند و اگر مردم را در این فرآیند سهیم کردیم، باعث میشود نهایتاً این نیرویی که درگیر کار جهادی شده به یک نیروی تراز انقلاب و بعضاً مدیر انقلابی تبدیل شود. مردم خودشان میتوانند ایفای نقش کنند و برای خودشان تصمیم بگیرند و بهواسطه حمایت دستگاهها و نیروهای قادر بر پشتیبانی از گروههای جهادی میتوانند کار را جلو ببرند
ما گروههای جهادی باید مردم را در تمامکارهای جهادی خودمان دخیل کنیم و اگر موفق به این کار نشویم، آنچنان کارها را جلو نبردهایم. مردم در کنار مردم باید بتوانند کارها را پیش ببرند بهطوریکه وقتی سال بعد به منطقه مورد هدف رفتیم آن منطقه یک گروه جهادی باید داشته باشد. کما اینکه به ازای هر آجری که رویهم میگذاریم باید فرهنگسازی هم کنیم، یعنی بتوانیم در کنار کار عمرانی، نیروی تراز انقلاب نیز تربیت کنیم و اگر از مسئله فرهنگسازی غافل شدیم کارها آنطور که باید پیش نمیرود.
ما به گروههای جهادیمان گفتهایم که مردم بهنوعی باید در این امر سهیم باشند و اگر مردم را در این فرآیند سهیم کردیم، باعث میشود نهایتاً این نیرویی که درگیر کار جهادی شده به یک نیروی تراز انقلاب و بعضاً مدیر انقلابی تبدیل شود. مردم خودشان میتوانند ایفای نقش کنند و برای خودشان تصمیم بگیرند و بهواسطه حمایت دستگاهها و نیروهای قادر بر پشتیبانی از گروههای جهادی میتوانند کار را جلو ببرند. ما نیز بهعنوان حلقههای میانی در بین مردم و حاکمیت هستیم و در واقع، ضعف بسیاری از مدیران را ترمیم میکنیم تا هیچگونه نقش و نگاری نداشته باشد و این مهم با کار خودسازی بچههای جهادی و جامعه پردازی و در نهایت تمدن سازی در حال انجام است. مضاف بر اینکه بسیج سازندگی در سال ۷۹ بنابر فرمایش مقام معظم رهبری، از اردوهای جهادی به حرکتهای جهادی و بعدازآن نیز به جریان جهادی و در سال ۹۸ به جریان جهادی خدمت رسان و الآن نیز به جبهه جریان جهادی خدمت رسان تبدیل شده است.
رهبر معظم انقلاب از افرادی مانند شهید تهرانی مقدم، شهید احمدی روشن و مرحوم کاظمی آشتیانی بهعنوان افراد جهادی نام میبرند درحالیکه فرآیند هجرت برایشان اتفاق نیفتاده و یا اگر بوده برجسته نبوده است. بر این مبنا اگر بخواهیم این افراد را جهادی خطاب کنیم شاید افرادی که در یک شرکت مشغول فعالیت هستند، هم جهادی محسوب شوند. اما ممکن است لزوماً نه هجرت کرده و نه ارتباط مستقیمی با مردم داشته باشند. اگر ممکن است این مسئله قدری را بازکنید. از دید شما چگونه باید بین گروههای جهادی که مستقیماً در حوزه محرومیتزدایی درحال فعالیتاند با افرادی که در حوزههای مختلف در حال فعالیت جهادیاند، تفکیک قائل شد؟
درستکار: رهبر معظم انقلاب تعریفی از حرکت جهادی دارند که در رأس آن دشمنشناسی است. در بیانیه گام دوم انقلاب نیز اشاره به معنویت و اخلاق داشتهاند و تعابیری، چون ایثار و... را برای آن ذکر میکنند. بهزعم بنده هر مسئولی که بخواهد ادای دین کند بایستی از معنویت برخوردار باشد و درعینحال تخصص نیز داشته باشد. شرط اصلی در مدیریت و حرکت جهادی، «تدین» است. امثال این افراد را که ذکر کردید، اول تدین را رعایت کردهاند و بعد تخصص را و اگرچه در مناطق محروم نبودند، اما در حوزه اختیاراتشان و در انجاموظیفهای که بر دوش گرفته بودند وقت و زمان را نمیشناختند، از این منظر جهادی محسوب میشدند. ضمن اینکه فردی که تخصص دارد، اما تدین ندارد ممکن است تخطی کند و مسیر را به انحراف بکشاند و نهایتاً تبدیل به یک جریان انحرافی و جریان نفوذ تبدیل شود که شاید نتوانیم جلوی آن را بگیریم.
همچنان که یکی از ارکان اصلی کار جهادی دشمنشناسی است و تفاوتی نمیکند این دشمنشناسی در چه حوزهای باشد ممکن است در عرصه اقتصادی، اجتماعی و عمرانی و یا هوافضا و... باشد. این دشمنشناسی زمانی به وجود میآید که شما اصل کار را تشخیص بدهید و ببینید الآن رهبر جامعه چه میخواهد که فرد جهادی برحسب زمان تصمیمگیری میکند در این برهه زمانی بر اساس توانمندی خود وارد چهکاری شود. بهعنوان مثال در ایام اغتشاشات اخیر بچههای بسیجی و جهادی کف خیابان بودند. بهاینعلت که تشخیص دادند باید در چنین ایامی در این فضا ورود کنند.
برای گروه جهادی که در حال محرومیتزدایی، چه در حوزه عمرانی و چه در حوزه رفع آسیبهای اجتماعی و... هستند، لایه دشمنشناسی چگونه قابلتعمیم و توجیه است؟ یعنی شباهت این گروهها با خیریه که آنهم مدعی رفع محرومیت است چیست؟
درستکار: فرق خیریه با گروه جهادی بسیار زیاد است. بسیاری از این گروههای خیریه در امورات جزئی مانند توزیع بستههای معیشتی در حال فعالیتاند، در واقع خدمترسانی جزئی انجام میدهند، اما گروههای جهادی متفاوت از این خیریهها هستند و به استناد قرآن کریم تعریف جهاد مشخص است.
اگر ممکن است این را توضیح دهید وقتی کار محرومیتزدایی میکنید چگونه در حال مبارزه با دشمن هستید؟ حال این دشمن میتواند یک سری تفکرات باشد و یا واقعاً جبهه استکبار باشد.
درستکار: این به مسئول گروه جهادی برمیگردد. تبیین و تشریح مقوله دشمنشناسی توسط مسئول گروه جهادی بسیار مهم است. ما الآن یک سری گروههای جهادی داریم که از ۷ صبح تا ۱۱ شب در حال فعالیتاند، اما در لایه دشمنشناسی ورود نداشتهاند و بیهدف در حال انجام کار هستند. این گروهها گرچه زحمت هم کشیدهاند، اما از نظر ما کارِ جهادی نیست، فقط کار خدمترسانی جزء بوده است و با گروههای خیریه که مشغول توزیع بستههای معیشتی و پوشاک هستند، هیچ فرقی ندارند. در مقابل یک گروه جهادی مشاهده میکند که دشمن در حال ضربه زدن به حوزه اقتصاد و موضوعات فرهنگی مانند حجاب و... است، لذا در این زمینهها باهدف ورود کرده و اقدام به تبیین میکند لذا کار او جهادی محسوب میشود.
الآن یک سری گروههای جهادی داریم که از ۷ صبح تا ۱۱ شب در حال فعالیتاند، اما در لایه دشمنشناسی ورود نداشتهاند و بیهدف در حال انجام کار هستند. این گروهها گرچه زحمت هم کشیدهاند، اما از نظر ما کارِ جهادی نیست، فقط کار خدمترسانی جزء بوده است و با گروههای خیریه که مشغول توزیع بستههای معیشتی و پوشاک هستند، هیچ فرقی ندارند
گروههای جهادی بایستی در کنار تمامکارهایشان در عرصههای مختلف خدمترسانی اعم از عمرانی، پزشکی، دانشبنیان و... برای دشمنشناسی بستههای فرهنگی داشته باشند. مقام معظم رهبری نیز میفرمایند برای کار جهادی در یک منطقه باید بهصورت مسئله شناسانه و بهصورت تخصصی کار کرد. از همین جهت ما در مجمع جهادگران روی کار تخصصی حساس هستیم و بر همین مبنا ۱۲ کارگروه تشکیل دادهایم که در حوزههای مختلف عمرانی، فرهنگی و... در حال فعالیت هستیم.
پس با این اوصاف ممکن است گروههای جهادی داشته باشیم که کار جهادی نکنند.
درستکار: بله!
ممکن است، تعدادشان نیز زیاد باشد؟
درستکار: بله!
برخی افرادی که در حوزه کار جهادی فعالاند، و کار جهادی را بهعنوان خودسازی میشناسند، با حوزه تخصصی کار ِگروههای جهادی مخالفاند. نظر شما چیست. آیا ما باید گروه جهادی تخصصی داشته باشیم یا خیر.
درستکار: بله. بایستی گروههای تخصصی داشته باشیم. وظیفه اصلی بسیج تربیت نیروی تراز انقلاب است.
پس شما قائل به این هستید که گروههای جهادی باید تخصصی کار کنند؟
درستکار: بله حتماً اولویت ما کار تخصصی گروههای جهادی است، چون نیاز جامعه این است. شاید سال ۷۹ فکر نمیکردیم که این اتفاق بیافتد، اما اقتضای جامعه باعث شده که گروههای جهادی به سمت کار تخصصی پیش بروند. به عنوان نمونه در حوزه آسیبهای اجتماعی باید هر گروه جهادی مشخص کند، در کدام بخش از این حوزه میخواهد فعالیت کند و صرفاً روی آن متمرکز شود. اگر بخواهد در تمام بخشهای این حوزه ورود کند قاعدتاً نمیتواند آن را به سرانجام برساند.
متأسفانه گروههای جهادی ما بهصورت جزیرهای کار میکنند، اگر میگوییم تخصصی کار کنند این گروهها زیر یک چتری به نام قرارگاه قرار میگیرند. زمانی که گروههای جهادی برای کار در یک منطقه بهصورت قرارگاهی کار کنند، کارها قطعاً بهتر پیش میرود. چراکه مأموریت قرارگاه؛ تسهیل، تسریع و پشتیبانی از گروههای جهادی است
پس هر گروه جهادی بایستی روی یک حوزه فعالیت متمرکز شود؟
درستکار: بله. علتش نیز این است که متأسفانه گروههای جهادی ما بهصورت جزیرهای کار میکنند، اگر میگوییم تخصصی کار کنند این گروهها زیر یک چتری به نام قرارگاه قرار میگیرند. زمانی که گروههای جهادی برای کار در یک منطقه بهصورت قرارگاهی کار کنند، کارها قطعاً بهتر پیش میرود. چراکه مأموریت قرارگاه؛ تسهیل، تسریع و پشتیبانی از گروههای جهادی است. گروههای جهادی ما آنقدر توان ندارند که در بحث لجستیکی یا مواردی از این دست بتوانند همه را تجهیز کنند؛ لذا با قرار گرفتن در زیر چتر قرارگاه میتوانند بهتر کارها را پیش ببرند.
آیا گروههای جهادی بایستی وارد کلان پروژهها شوند یا خیر؟
درستکار: تأکید مقام معظم رهبری در اردوهای جهادی، در مرحله اول توجه به اصل معنویت و اخلاق است و نباید از این اصل غافل شویم چون خیلیها بودند که در هشت سال دفاع مقدس و بعضاً در دفاع از حریم آلالله در سوریه و یا در گروههای جهادی ورود کردند اما به دلیل اینکه مبانی فکری قوی نداشتند دچار انفعال یا انحراف شدند و یا اینکه افرادی که از بسیج ارتزاق میکردند، امروز در مقابل بسیج ایستادهاند و برای خود مجموعههایی موازی بسیج سازندگی که دستور مستقیم رهبر انقلاب است را راهاندازی کردهاند؛ پس هدف اصلی ما از برگزاری اردوهای جهادی طبق منویات رهبری قبل از خدمت رساندن به گیرنده خدمت، آن خدمتی است که جهادگران به خود میرسانند چون کار ما تسهیلگری است نه تصدیگری.
یعنی فقط به همین علت نمیتوان آنها را وارد کلان پروژهها کرد؟
کار جهادی یک تعریف دارد. وقتی وارد عرصه کلان پروژهها شدید، شرکت هستید، گروه جهادی نیستید. ما آنقدر توان در سطح کشور نداریم که بخواهیم وارد این عرصهها شویم. هرگز نمیتوانیم در عرصههایی، چون ساخت پالایشگاه ورود کنیم. واقعاً این توان را نداریم
درستکار: ما متخصص داریم، اما نمیتوانند وارد این عرصه شوند. در کلان پروژهها نیز اکثراً در بحث عمرانی ورود میکنند.
حالا ممکن است کلان پروژه مثلاً ساخت یک پالایشگاه باشد.
درستکار: خیر. بنده موافقت نمیکنم. آن دیگر کار جهادی نیست. همانطور که عرض کردم کار جهادی یک تعریف دارد. وقتی وارد این عرصه شدید، شرکت هستید، گروه جهادی نیستید. ما آنقدر توان در سطح کشور نداریم که بخواهیم وارد این عرصهها شویم. هرگز نمیتوانیم در عرصههایی، چون ساخت پالایشگاه ورود کنیم. واقعاً این توان را نداریم. البته مجموعهای مانند خاتمالانبیاء وارد این عرصه میشود و ذیل قرارداد پیمانی کل یا جزء کار میکند، اما ما گروههای جهادی گروههای خدمت رسان هستیم که در واقع ضعف یک سری از کارهای مدیران را برطرف و مالهکشی میکنیم.
باتوجه به تعاریفی که فرمودید؛ کار مردم پایه، باید ساختارمند باشد؛ قانونمند باشند یا سازماندهی شده باشد؟
درستکار: گروه جهادی بایستی منظم، منسجم و با تشکیلات بسیار قوی باشد.
برخی گروههای جهادی را اینگونه معرفی میکنند، گروههای بحران پایه که هر فردی نمیتواند وارد این گروهها شود و یک سری افراد بازمانده از تحصیل و بدون برنامه آنها را مدیریت میکنند. شما تا چه میزان با این تعاریف مواجه هستید؟
درستکار: نماینده اصلی گروههای جهادی کشور، مجمع عالی جهادگران بسیج سازندگی است که به نمایندگی از ۴۲ هزار گروه جهادی که در ۳۲ استان و ۵۴۳ نقطه بهصورت تخصصی مشغول خدمترسانی هستند انتخابشده است. اما متاسفانه عدهای از مسئولین جریانات نفوذ به ما میگویند قد شما کوتاه است و جورابهای شما سوراخ است! من میخواهم این را تکمیل کنم و بگویم اگر قد بچههای ما کوتاه است، دلشان بسیار بزرگ است و اگر جورابهایشان سوراخ است، مغزشان سوراخ نیست. اتفاقاً در ۱۲ کارگروه تخصصی که در مجمع راه انداختهایم، دکترین مربوط به همان کارگروه را داریم. دستمان نیز اصلاً بسته نیست. اینگونه هم نیست که فقط در بحرانها باشیم. بلکه الآن نیز که هیچ اتفاقی در کشور رخ نداده اعلام کردهایم که از تمام ایدهها و نظرات و افکار استفاده میکنیم و در این راستا هماندیشی و اندیشه ورزی صاحبان ایده را موردتوجه قرار دادهایم و در خدمت آنها هستیم.
در زمینه برنامهریزی نیز باید بگویم؛ گروههای جهادی هجرت محور ما و بعضاً خدمت رسان، هیچ موقع بدون برنامهریزی وارد منطقهای نمیشوند
در مجموعه گروههای جهادی نیز از هر قشری وجود دارد. بهویژه در جامعه بانوان از ظرفیت خوبی برخوردار هستیم که کار را جلو میبرند. منتها به خاطر اینکه برخی از مسائل حقوقی رعایت شود تا احیاناً در صورت بروز اتفاق، مجموعه بسیج سازندگی بتواند پاسخگو باشد، بایستی افراد خواهان کار جهادی، عضو گروه جهادی شوند تا بتوانیم در خدمت آنها باشیم.
در زمینه برنامهریزی نیز باید بگویم؛ گروههای جهادی هجرت محور ما و بعضاً خدمت رسان، هیچ موقع بدون برنامهریزی وارد منطقهای نمیشوند. البته برخی از گروههای جهادی تازه تأسیس وجود دارد که ممکن است آنچنان که بایدوشاید در مباحث فرهنگی و یا عمرانی و... متبحر نباشند که ما به اینها پیشنهاد میدهیم برای اینکه پیشرفت کنند ذیل قرارگاهها که مجموعهای توانمند هستند و سابقه اجرایی دارند قرار گیرند و از این طریق میتوان گروههای جدید را هدایت و راهبری کرد.
کار جهادی پارتیزانی است یا مداوم؟ بینظم است و یا دارای نظم؟ مقطعی و فردی است و یا گسترده و گروهی؟
درستکار: ما چند نمونه گروه جهادی داریم. افزون بر ۴۲ هزار گروه جهادی که در اطلس بسیج سازندگی ثبتشده است؛ در سال ۱۴۰۱ قرارگاههای عملیاتی تعریف کردهایم که ۸ قرارگاه ملی و ۲ قرارگاه پهنهای و ۴۰۰ قرارگاه منطقهای در سطح کشور ایجادشده است. کارگروه جهادی و کار قرارگاههای ملی، پهنهای و منطقهای و همینطور محلهای - که درصدد ایجاد ۵۰۰ قرارگاه محلهای هستیم- عملیات است. کار مجمع و شوراها و هیئترئیسه مجمع، اندیشهورزی است و یک کار منظم دارند و افرادی که میخواهند در اردوهای جهادی حضور یابند طبق تشکیلات فعالیت دارند.
اردوهای جهادی مقطعی است و اینگونه نیست که دائم بخواهند کار کنند. ممکن است این کار نیمه کار بماند. یک سری از این عرصهها که ناتمام مانده که مسئول قرارگاه خود را موظف میداند یا از طریق گروههای جهادی که بعداً به منطقه ورود میکنند و یا از طریق خود مردمان آن منطقه که خودشان گروه جهادی شدهاند کارهای نیمهتمام را به سرانجام برساند
برخی گروههای جهادی وقتی وارد فعالیتی در اردوی جهادی میشوند یا کار را نیمهکاره رها میکنند یا وقتی به منطقهای ورود میکنند، بافت فرهنگی آن منطقه را تحت تأثیر قرار میدهند. نمونهای از آن نیز سراغ داشتهایم که یک گروه جهادی از تهران به یک منطقه روستای رفتهاند و در شاکله آنجا تغییر اساسی ایجاد کردهاند.
درستکار: ما با این موضوع که یک گروه جهادی به یک منطقهای برود و کار را نیمه کاره رها کند کاملاً مخالفیم. معمولاً گروههای جهادی که خارج از استان خود فعالیت جهادی دارند یا بعضاً در استانهای خود و در قالب هجرت ورود کردند مثلاً در قلعه گنج کرمان و یا سیستان بلوچستان و... افراد توانمندی وجود دارند که منطقه مورد هدف را شناسایی کردند و کارهای جهادی را جلو میبرند.
اردوهای جهادی مقطعی است و اینگونه نیست که دائم بخواهند کار کنند. ممکن است این کار نیمه کار بماند. بهعنوانمثال در اردوهای نوروز در سال ۱۴۰۰ یک تعداد گروه جهادی ذیل یک قرارگاه مشغول به فعالیت شدند و در چندین عرصه بهصورت تخصصی و بر مبنای مسئله محوری ورود کردند. یک سری از این عرصهها ناتمام مانده که مسئول قرارگاه خود را موظف میداند یا از طریق گروههای جهادی که بعداً به منطقه ورود میکنند و یا از طریق خود مردمان آن منطقه که خودشان گروه جهادی شدهاند کارهای نیمهتمام را به سرانجام برساند.
بله گروههای جهادی بودند و الآن نیز هستند که بدون تحقیقات به یک منطقهای ورود و کار را نیمهکاره رها کردند و بعضاً با یک ادبیات و پوششی وارد منطقه شدند و به آن منطقه مورد هدف یک سری آسیبهایی را وارد کردند. این از آسیبهایی اردوهای جهادی است که نیاز به چکشکاری دارد.
ما میتوانیم از یک نهاد جهادی صحبت کنیم یا اینکه جهادیها یک جنبش هستند؟
درستکار: تعریفی که از جریان جهادی داشتیم کاملاً مشخص است که این گروههای جهادی ذیل بسیج سازندگی هستند.
سؤال: اراده این تبدیل وجود ندارد یا علتی دیگر دارد؟
درستکار: جریان جهادی یک تعریف دارد که ما بر اساس آنکه برحسب منویات رهبری است در حال حرکت هستیم و بر این مبنا نه نهادیم و نه جنبش.
نسبت جهادیها با حاکمیت چگونه است؟ آیا حاکمیت سیاستگذار است، یا حمایتکننده و یا صرفاً مجوز صادر میکند؟
ما بهعنوان حلقههای میانی مردم و حاکمیت هستیم و مجوزهایی که اکنون برای گروههای جهادی صادر میشود طبق منویات رهبر معظم انقلاب، صرفاً از طریق بسیج سازندگی صورت میگیرد. تنها راه ارتباطی گروههای جهادی نیز ذیل اطلس جهادی بسیج سازندگی است
درستکار: عرض کردم ما بهعنوان حلقههای میانی مردم و حاکمیت هستیم و مجوزهایی که اکنون برای گروههای جهادی صادر میشود طبق منویات رهبر معظم انقلاب، صرفاً از طریق بسیج سازندگی صورت میگیرد. تنها راه ارتباطی گروههای جهادی نیز ذیل اطلس جهادی بسیج سازندگی است. البته یک سری از نهادهای دیگر نیز مانند امربهمعروف و یا سازمان تبلیغات و حوزههای علمیه یک سری مجوزهایی را صادر میکنند و میگویند ما متولی این داستان هستیم. ما مخالف این نیستیم که آنها بخواهند مجوز صادر کنند، اما بحث صیانت، نظارت و هدایت بایستی تنها از طریق بسیج سازندگی انجام پذیرد. غیرازاین هم نیست.
امروز متولی هیئت مذهبی سازمان تبلیغات است که مجوزش را هم از آنجا میگیرد نه از جای دیگر. اگر اینها و یا حتی دولت میخواهند گروه جهادی داشته باشند مخالفتی نداریم، همه باید جهادی شوند. اما مخالفت اصلی ما با بحث ساختار سازی است؛ ما با اینکه هرکدام از نهادها و سازمانها بخواهد مجوز صادر کند و بگوید ما از گروههای جهادی صیانت کنیم مخالف هستیم، چون قطعاً این مسیر به انحراف میرود.
این روند نظارت بر گروههای جهادی موجب نمیشود که استقلال این گروه مورد خدشه وارد شود؟ یا اینکه قائل به استقلال گروههای جهادی نیستید؟
درستکار: در هر مجموعهای که نظارت و صیانت نباشد، موجب میشود آن مجموعه به انحراف کشیده شود. بایستی طبق دستوری که رهبر معظم انقلاب در سال ۷۹ دادهاند یک صیانتی از گروههای جهادی وجود داشته باشد. الآن خود سازمان تبلیغات که مجوز هیئتت را صادر میکند بر خود این هیئتت نیز نظارت میکند. البته همه میتوانند کار جهادی انجام دهند، اما در بحث صیانت و نظارت این اتفاق باید بیافتد.
خب استقلال این گروهها در روند این صیانت و نظارت چگونه حفظ خواهد شد؟ چون ممکن است این موجب شکلگیری ساختاری شود که در قبال صیانت و صدور مجوز، یک سری قواعد مشخص کند و قاعدتاً فضای قانونمند ایجاد کند.
درستکار: خیر. با این روند ساختارمند نمیشود. ما میگوییم مطالبه گری به شیوه صحیح و با کلام لین و با ادبیات تلطیف آمیز عینِ اختیار گروههای جهادی است. گروههای جهادی فقط و فقط از طریق جهاد سازندگی و در قالب یک اساسنامه نظارت میشوند و استقلالشان کامل حفظ میشود و در واقع خودشان کار خودشان را پیش میبرند. قانون سازمان بسیج سازندگی در سال ۱۳۸۶ در مجلس شورای اسلامی تصویبشده است و مأموریت ساماندهی و سازماندهی گروههای جهادی را رهبر معظم انقلاب در سال ۷۹ به بسیج سازندگی دادهاند.
محور این اساسنامه چیست؟
درستکار: در این اساسنامه چندصفحهای، بخشی مربوط به اعضای شوراها و مشخصات عمومی آنهاست. فقط در قالب یک صفحه نیز تعریفی از فرد و گروه جهادی، شرایط فعالیت جهادی و نحوه هماهنگی با بسیج سازندگی ارائهشده که افراد ملزم به رعایت آن میشوند و اینگونه نیست که بگوییم گروههای جهادی را بستهایم که نتوانند مستقلاً کار کنند. کار بسیج سازندگی صرفاً در بحث هویتسازی گروههای جهادی است که برای این گروهها حکم صادر میکند و غیرازاین نیز نیست. نهایتاً به این صورت است که فردی که برای فعالیت در یک منطقهای حاضر میشود، کسب تکلیف کند و حضور او در آن منطقه مشخص باشد تا در صورت بروز مشکلی، بسیج سازندگی در جریان باشد تا بتواند از او حمایت لازم را صورت دهد.
شما از گروههای جهادی گزارش کار دریافت میکنید؟
درستکار: ما یک سامانه اطلس جهادی داریم که وقتی گروههای جهادی تصمیم به حضور در اردوی جهادی دارند، در آن سامانه درخواست خود را ثبت میکنند و حکم مأموریت برایشان صادر میشود. در نهایت نیز گروههای جهادی پس از پایان اردو خودشان گزارش خود را ثبت و شرح مختصری از ماوقع را تشریح میکنند.
ارائه این گزارش کار برای گروههای جهادی الزام است؟
درستکار: اگر گروهی انجام دهد، جز رزومهاش محسوب میشود اگر انجام ندهد حساب نمیشود. با انجام دادن آن باعث نمیشود که ما کمک بیشتری به این گروه جهادی بکنیم. یعنی کار بسیج اینگونه نیست. ما این گزارشها را جمعبندی میکنیم، برای گریدبندی و سطحبندی و شناخت خودمان که بهعنوانمثال کدام گروه جهادی در چه زمینهای و در چه سطحی میتواند فعالیت داشته باشد.
گاهی اوقات گروههای جهادی به دلیل اینکه بهعنوان گروههای حاکمیتی شناختهشدهاند، ممکن است باعث تنبلی مردم منطقه مورد هدف شوند بهطوریکه اگر گروههای جهادی در این منطقه کاری را به اتمام نرسانده باشند، مردم آن منطقه حاضر به تکمیل و به سرانجام رساندن آن کار نیستند. برای جلوگیری از این آسیب چه باید کارکرد؟ چهبسا این رویکرد با آن روحیه جهادی نیز در تضاد است.
درستکار: این نکته که عرض کردم، مردم در خدمت مردم همین است. بچههای جهادی ما در هر منطقهای که ورود میکنند، برای انجام هر کاری بایستی حتماً از نیروهای مردمی استفاده کنند. ما این نکته را به گروههای جهادی اعلام کردهایم که اگر شما کار را شروع کردید و مردم منطقه بهعنوان تماشاچی دستبهکمر زدند و برای کمک نیامدند شما دست از کار بکشید و باید به نحوی بتوانید آنها را دخیل و درگیر کنید.
متأسفانه یک سری از گروههای جهادی وجود دارند که از ظرفیت مردم منطقه استفاده نکردند و این رویکرد موجب شده هم به گروه جهادی و هم به آن منطقه آسیب وارد کند بهطوریکه به گروههای جهادی به دید کارگر نگاه میکنند و منتظرند اینها کارهایشان را انجام دهند؛ لذا درگیر کردن مردم، تبیین کردن مسائل و ارتباط با مردم منطقه در پیشبرد کارها بسیار مؤثر است.
رویکرد کار جهادی کوتاه مدت محسوب میشود یا بلند مدت؟
درستکار: کار جهادی هم کوتاه مدت در عرصههای مختلف. هم میان مدت و هم بلند مدت است. بستگی دارد که ما چه نوع کاری بخواهیم انجام دهیم. بعضا ممکن است ما یک سرویس بهداشتی درست کنیم که این کوتاه مدت است. یا ممکن است یک کار فرهنگی انجام دهیم که این نیاز به زمان دارد. زمانی نیز هست که یک کاری صرف یک اردوی جهادی انجام نمیشود و طی چندین اردوی جهادی باید آن را به سرانجام رساند.
یک سری از گروههای جهادی وجود دارند که از ظرفیت مردم منطقه استفاده نکردند و این رویکرد موجب شده هم به گروه جهادی و هم به آن منطقه آسیب وارد کند به طوری که به گروههای جهادی به دید کارگر نگاه میکنند و منتظرند اینها کارهایشان را انجام دهند
هر کدام از اینها چه اقتضائات و الزاماتی دارد؟
درستکار: هر کدام از این دوره زمانی را برحسب گروه جهادی تنظیم میکنیم. اردوهای جهادی هجرت به صورت کوتاه مدت است که از دو، سه روز تا ۲۰ روز و یک ماه به طول میانجامد. دوره بلند مدت فعالیتهای این گروهها نیز مستلزم پشتیبانی، حمایت و اشراف کامل گروه جهادی در منطقه مورد هدف است و اگر این حمایت نباشد، گروههای جهادی نمیتوانند به صورت بلند مدت فعالیت کنند.
رویکرد فعلی گروههای جهادی منجر به رفع آسیب یا مشکل و یا محرومیت میشود یا نه؟ یعنی وقتی از گروه جهادی صحبت میکنیم که در فقرزدایی ورود کرده، موجب رفع فقر میشود؟ تا الان به چه صورت بوده؟ یا اینکه فقط صرفاً بهعنوان یک کنترلکننده مقطعی عمل میکند؟
درستکار: جامعه هدف گروههای جهادی رفع فقر و محرومیت است. یک زمانی ممکن است این فقر بحث معیشتی باشد، یک زمانی ممکن است بحث فقر فرهنگی باشد.
اگر مباحث ملموسی مانند حاشیهنشینی را مدنظر داشته باشیم، با ظرفیت فعلی گروههای جهادی میتوانیم امیدوار باشیم که حاشیهنشینی در کشور رفع شود یا نه، گروههای جهادی برای این کار ساخته نشدهاند و وظیفه حاکمیت است که باید چارهای برای آن بیندیشد.
درستکار: بعید میدانم این حاشیهنشینی تمام شود و اگر نهادهای حاکمیتی ورود نکنند تمامشدنی نیست. همچنان که بعید میدانم گروههای جهادی بتوانند بهصورت مطلق حاشیهنشینی را مرتفع کنند.
خب. رهبر معظم انقلاب سالهاست بر مدیریت جهادی بهعنوان الگوی کارگشای مشکلات کشور تأکید میکنند. قطعاً تأکیدهای مکرر ایشان به دلیل این است که در ساختار بوروکراتیک فعلی این قبیل مشکلات حلنشده است. شما هم که میفرمایید گروههای جهادی که بهعنوان حلقههای میانی شمرده میشوند، نمیتوانند در این عرصه چندان توفیقی داشته باشند. از ساختارهای عریض و طویل اداری نیز نمیتوان انتظار داشت چراکه اگر میتوانستند در این ساختار و سازمان کارها را پیش میبردند. با این اوصاف چه کسی باید به این مسئله ورود کند و مشکلات کشور را از میان بردارد؟ آیا انتظاری که ما از گروههای جهادی بهعنوان حلقههای میانی داریم در همین حد و اندازه خرد میشود؟
درستکار: گروههای جهادی بهصورت مطلق نمیتوانند، حاشیهنشینی را رفع کنند. وقتی دولت که دسترسی به منابع و عِدّه و عُدّه دارد نمیتواند این کار را انجام دهد. قطعاً گروههای جهادی بهصورت اولی نمیتوانند این کار را انجام دهند.
وظیفه ما گروههای جهادی در حد یک مُسکن است که میتوانیم مردم را دلگرم کنیم و ضعف کار مدیران بیکفایت را بپوشانیم. وقتی کارمان این است و عِدّه و عدّهمان مشخص است نمیتوان بهصورت قطعی این کار را به سرانجام رساند
بهعنوان نمونه در یکی از مناطق حاشیهای خراسان شمالی، نزدیک به ۱۰۰۰ خانواده حاشیهنشین وجود دارد که فقر فرهنگی و آسیبهای اجتماعی در آنجا بیداد میکند، نهادها و دستگاههای حاکمیتی به این منطقه سرزدهاند و انتظار میرود که عهدهدار حل مشکلات آن شوند چراکه از عهده گروههای جهادی نیز خارج است. وظیفه ما گروههای جهادی در حد یک مسکن است که میتوانیم مردم را دلگرم کنیم و ضعف کار مدیران بیکفایت را بپوشانیم. وقتی کارمان این است و عِدّه و عدّهمان مشخص است نمیتوان بهصورت قطعی این کار را به سرانجام رساند. مگر اینکه منطقه مورد هدف بسیار کوچک باشد و گروه جهادی نیز چند سال متوالی در یک منطقه مشخص و فقط هم در یک حوزه فعالیت کند تا شاید بتواند کار را انجام دهد. وقتی وضعیت ما اینگونه است، دولت هم بااینهمه امکانات نمیتواند به سرانجام برساند.
بحث اصلی ما نیز همین است که ساختارهای دولتی عریض و طویل، چون نمیتوانند کارها را پیش ببرند که رهبر معظم انقلاب تأکید بر کار جهادی دارند.
درستکار: رهبر معظم انقلاب در ایام کرونا خواستند جوانان مؤمن انقلابی پایکار بیایند، چون وقتی دیدند از بسیاری مسئولین بیکفایت کاری برنمیآید و نمیشود روی آنها چندان حسابی باز کرد اعلام کردند که بچههای جهادی کف میدان بیایند. در دولت قبل تقریباً کمکی به گروههای جهادی نشد، اما خود این گروهها خودشان بسیاری از امکانات را کف میدان آورد.
با توجه به وضعیت کشور؛ چه این دولت و چه دولتهای بعدی تا زمانی که مدیران آن جهادی نشوند، تا زمانی که سازوکار برایشان تعریف نشود و تا زمانی که دست از این ساختار سازیشان برندارند بهزعم بنده، بعید میدانم این محرومیتها و این حاشیهنشینیها از بین برود.
الآن دولت بهجای اینکه بیاید مدیران را جهادی کند برعکس آن عمل میکند. درحالیکه تا زمانی که این دولت و مدیران آن جهادی نشوند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. ضمن اینکه گروههای جهادی نیز این توان را ندارند که بهصورت کامل در زمینه رفع محرومیت در مناطق حاشیهنشینی خیمه بزنند و کار را جلو ببرند
ما از آن زمان که دولت از احیای جهاد سخن گفته بود؛ ما ۲۶ هزار صندوق مردم پایه در بسیج داشتیم که اکنون به ۲۹ هزار رسیده و در حال خدمت کردن به مردم است. در هر روستا نیز ۲۶ متولی داریم که بایستی امورات روستا را پیگیری کنیم.
الآن دولت بهجای اینکه بیاید مدیران را جهادی کند برعکس آن عمل میکند. درحالیکه تا زمانی که این دولت و مدیران آن جهادی نشوند، هیچ اتفاقی نخواهد افتاد. ضمن اینکه گروههای جهادی نیز این توان را ندارند که بهصورت کامل در زمینه رفع محرومیت در مناطق حاشیهنشینی خیمه بزنند و کار را جلو ببرند.
در حوزههای دیگر مانند فقرزدایی و آسیبهای اجتماعی مانند طلاق و اعتیاد همین قاعده برقرار است؟
درستکار: تفاوتی نمیکند. متأسفانه آسیبهای اجتماعی خاصه در حوزه طلاق و اعتیاد امروز دامنگیر کل کشور شده و با توجه به اینکه اینهمه کمپ ترک اعتیاد وجود دارد، اما این مشکلات هنوز برطرف نشده است.
تفاوت گروه جهادی با یک NGO چیست؟
درستکار: باوجوداینکه گروههای جهادی از سال ۷۹ شروع به فعالیت کردند و از سال ۸۶ نیز قانون بسیج سازندگی در مجلس مصوب شده، اما هنوز در وزارت کشور گروههای جهادی را به رسمیت نمیشناسند درحالیکه NGOها و خیریه و سمنها ثبتشدهاند و در حال استفاده از منابع هستند.
شاید بهاینعلت باشد که ادبیات گفتمانی پیرامون گروههای جهادی آنطور که باید شکل نگرفته است، از طرفی دیگر NGO ها در نقطه مقابل میتوانند تعریفی از خود و وظایفشان ارائه کنند.
درستکار: یکی از مسائلی که ما در حال حاضر به دنبال آن هستیم این است که اصلاحیه قانون سازمان بسیج سازندگی که مربوط به گروههای جهادی است، سریعتر وارد مجلس شود، اما متأسفانه در عین بیعدالتی جلوی آن را گرفتهاند و نزدیک دو سال است که معطلمانده. دلیل این تعلل را هم نمیدانیم. اما اگر این اتفاق بیافتد ممکن است گروههای جهادی از یک سری امتیازات برخوردار شوند.
بنا بر آن اطلاعاتی که به گوش ما میرسد درباره اصلاحیه این قانون که نزدیک دو سال است معطلمانده، مطامع و منافع عدهای درخطر است که با این داستان مخالفت میکنند این در حالی است که با اکثر نمایندگان نشست داشتیم و اکثر آنها با این طرح موافق هستند. ما میگوییم حداقل به خاطر آن ۵۶ شهید جهادی اجازه دهند این طرح که دوفوریتی است به تصویب برسد و عزیزانی که داغدار هستند به حقوحقوقشان برسند. اما طبق شنیدههایمان شخص رئیس مجلس مخالف این طرح است.
/انتهای پیام/