گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ رضا عباسی: در یکی از روزهای سال ۱۹۴۲، در آپارتمانی کوچک و پنهان در آمستردام، دختری جوان به نام «آن فرانک»، دفترچه خاطرات سادهای را باز کرد. او با دقت آن را از زیر تشک بیرون کشید، قلمی برداشت و شروع به نوشتن کرد. کلمات پر از ترس و امیدش، پر از آرزوهایی بودند که در میان دیوارهای آن مخفیگاه تاریک و بینور جا مانده بودند. روزهایش، روزهایی بود که هر لحظه با وحشت از حضور نازیها و خطر لورفتن، سپری میشد. این نوشتهها صدای زندگی و رنجهای دختری بودند که در میان مخفیگاهها و پنهانکاریهای اجباری بزرگ میشد؛ دختری که هرگز نمیدانست کلماتش، به یکی از قدرتمندترین صداهای تاریخ تبدیل خواهد شد.
در روایت یهودی، آن فرانک در کنار میلیونها یهودی دیگر، قربانی هولوکاست شد؛ او سرانجام دستگیر و به اردوگاه مرگ فرستاده شد؛ جایی که هرگز از آن بازنگشت، اما خاطرات او باقی ماند؛ دفترچه کوچک و سادهای که سالها بعد، به نمادی جهانی از مصیبتهای بیحدوحصر یهودیان در دوران نازی تبدیل شد. «خاطرات آن فرانک» بهعنوان یکی از اسناد مهمی که تو انست هولوکاست را به تصویر بکشد، تأثیر عمیقی بر ذهنها و قلبهای مردم سراسر جهان گذاشت.
دفترچهای که دیپلمات شد!
اسرائیل - بهویژه در سالهای اولیه پس از تأسیس خود - از این روایتهای انسانی و تراژیک بهعنوان بخشی از استراتژی مشروعیتبخشی به دولت یهودی در خاک فلسطین بهرهبرداری کرد.
پس از پایان جنگ جهانی دوم و افشای جنایات نازیها، خاطرات آن فرانک تبدیل به ابزار مهمی برای اسرائیل شد و توانست بهمثابه صداهایی رسا و تأثیرگذار، همگان را به یاد عظمت فاجعه هولوکاست بیندازد. از منظر دستگاه تبلیغاتی رژیم، این دفترچه که به بیش از ۷۰ زبان از جمله به فارسی ترجمه شد، نهتنها داستان یک دختر جوان، بلکه روایت درد و رنج میلیونها یهودی بود که در هولوکاست جان خود را از دست دادند. اما تأثیر این داستان، تنها به مرزهای تاریخی و ادبی محدود نماند. دفترچه خاطرات آن فرانک، بهتدریج به ابزاری قدرتمند در دیپلماسی فرهنگی و تاریخی اسرائیل تبدیل شد.
اسرائیل - بهویژه در سالهای اولیه پس از تأسیس خود - از این روایتهای انسانی و تراژیک بهعنوان بخشی از استراتژی مشروعیتبخشی به دولت یهودی در خاک فلسطین بهرهبرداری کرد. هولوکاست - بهعنوان بزرگترین فاجعه تاریخ یهودیان - به یکی از ستونهای اساسی برای تأکید بر نیاز یهودیان به سرزمینی مستقل تبدیل شد. در این راستا، داستانهایی مانند خاطرات آن فرانک، ابزارهایی شدند که اسرائیل با استفاده از آنها توانست همدردی و حمایت جهانیان را به دست آورد.
هولوکاست، ابزار سیاست هویتسازی برای یهودیان
خاطرات آن فرانک و داستانهای مشابه، هرچند به ظاهر روایتهای فردی از رنج انسانها در زمان جنگ جهانی دوم بودند، اما بهسرعت به بخش مهمی از کلانروایت هولوکاست تبدیل شدند. این روایتها کمک کردند تا هولوکاست بهعنوان یکی از اصلیترین ابزارهای مشروعیتبخشی به موجودیت دولت اسرائیل استفاده شود. اسرائیل با تأکید بر هولوکاست، نهتنها بهعنوان قربانی یک تراژدی بزرگ تاریخی ظاهر شد، بلکه موجودیت خود را بهعنوان ملتی که از خاکستر این فاجعه برخاسته و نیازمند به سرزمینی مستقل برای بقای خود است، توجیه کرد.
روایتهایی ازایندست، باعث شد تا پیامی جهانی از رنج یهودیان ساخته شده و همبستگی یهودیان دیاسپورا (یهودیانی که در سراسر جهان پراکندهاند) را تقویت کند. با استفاده از این روایتها، اسرائیل توانست همبستگی گستردهتری میان یهودیان جهان ایجاد کند و آنها را به حمایت از دولت تازهتأسیس خود ترغیب کند. برای یهودیان، آن فرانک تنها یک قربانی نبود؛ او نمایندهای از تمامی یهودیانی بود که در جریان هولوکاست رنج کشیدند و سرنوشت او یادآور نیاز به سرزمینی امن برای یهودیان بود.
سرمایه فرهنگی هولوکاست در دیپلماسی اسرائیل
از همان اوایل تأسیس، این رژیم بهخوبی درک کرد که هولوکاست، فراتر از یک فاجعه تاریخی، میتواند به سرمایهای فرهنگی تبدیل شود که نهتنها همدردی جهانیان را جلب میکند، بلکه به تقویت روایت خود از قربانی بودن یهودیان در برابر بیعدالتیهای تاریخی میپردازد.
از همان اوایل تأسیس، این رژیم بهخوبی درک کرد که هولوکاست، فراتر از یک فاجعه تاریخی، میتواند به سرمایهای فرهنگی تبدیل شود که نهتنها همدردی جهانیان را جلب میکند، بلکه به تقویت روایت خود از قربانی بودن یهودیان در برابر بیعدالتیهای تاریخی میپردازد. ازاینرو، اسرائیل با ایجاد موزهها و مؤسسات یادبود هولوکاست - مانند یاد «واشم» در «اورشلیم» - تلاش کرد تا این سرمایه فرهنگی را به طور رسمی و نهادی، حفظ و گسترش دهد. موزههای هولوکاست در اسرائیل و سراسر جهان بهعنوان مراکزی برای یادآوری این فاجعه و انتقال پیام آن به نسلهای آینده تأسیس شدند. این مراکز، علاوه بر زنده نگهداشتن خاطره قربانیان، به مکانی برای تقویت تصویری از اسرائیل بهعنوان ملتی که از دل رنج و مصیبت برخاسته، تبدیل شدند. هولوکاست به شکلی گسترده به یکی از پایههای اصلی دیپلماسی تاریخی و فرهنگی اسرائیل تبدیل شد.
این یادبودها نهتنها بهعنوان ابزارهایی برای حفظ تاریخ به کار رفتند، بلکه تبدیل به نقاط ارتباطی جهانی شدند که پیام حمایت از اسرائیل و لزوم تداوم موجودیت این دولت بهعنوان پناهگاه یهودیان را به مخاطبان بینالمللی منتقل میکرد. خاطرات «آن فرانک» و دیگر روایتهای هولوکاست، اسرائیل را قادر ساختند تا قدرت نرم فرهنگی خود را در عرصه جهانی تقویت کند و از آن بهعنوان سلاحی در برابر انتقادات و بحرانهای سیاسی استفاده نماید.
روایت هولوکاست؛ تبدیل تاریخ به آینده
اسرائیل از روایتهای هولوکاست به شکلی هوشمندانه بهرهبرداری کرد تا از رنجهای تاریخی بهعنوان ابزاری برای پیشبرد اهداف سیاسی و دیپلماتیک خود استفاده کند. این رژیم توانست با ایجاد پیوندی میان خاطرات تلخ هولوکاست و واقعیتهای امروزی، داستانهایی همچون خاطرات آن فرانک را نهتنها به نمادی از رنج گذشته، بلکه به ابزاری برای شکلدادن به آینده اسرائیل تبدیل کند. داستان آن فرانک، هرچند از دل یک تراژدی فردی بیرون آمده، اما در طول زمان به بخشی از کلانروایتی تبدیل شد که اسرائیل با استفاده از آن، تصویر خود را بهعنوان یک ملت قربانی و همزمان مبارز برای بقا به جهان ارائه کرد. این تصویر - بهویژه در دهههای نخست پس از تأسیس اسرائیل - به این رژیم کمک کرد تا حمایتهای بینالمللی گستردهای کسب کند و به شکلی موفق از میراث هولوکاست در دیپلماسی خود بهرهبرداری نماید.
مصونیت آوری هولوکاست برای اسرائیل
روایت هولوکاست، به اسرائیل این امکان را داد که در برابر بسیاری از انتقادات بینالمللی مصونیت پیدا کند. بسیاری از منتقدان سیاستهای اسرائیل در قبال فلسطینیها یا سرزمینهای اشغالی، با یادآوری تاریخ هولوکاست و رنج یهودیان، به این نتیجه رسیدند که اسرائیل باید از حمایتهای خاص و ویژهای برخوردار باشد. این روایت، بهویژه در آمریکا و کشورهای غربی، جایگاه اسرائیل را بهعنوان ملتی که هم نماینده ارزشهای غربی و هم قربانی تاریخی بیعدالتی است، تقویت کرد. این مصونیت، ناشی از یک کلانروایت هوشمندانه بود که اسرائیل به طور منظم و استراتژیک بر آن سرمایهگذاری کرد. هولوکاست - بهعنوان یکی از مهمترین رویدادهای تاریخی قرن بیستم - به شکلی نمادین در خدمت اهداف سیاسی و دیپلماتیک اسرائیل درآمد. از طریق بهرهبرداری از آن، رژیم اسرائیل توانست تاریخ را به ابزاری برای قدرتنمایی در جهان معاصر تبدیل کند و حمایتهای سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی بیشتری را از کشورهای غربی به دست آورد.
از نقش قربانی تا بازیگر جهانیشدن
اسرائیل که در ابتدای تأسیس، تصویری از یک ملت قربانی ناشی از هولوکاست داشت و از آن برای جلب حمایت بینالمللی و مشروعیتبخشی به دولت جدید خود بهره برد، در دهههای اخیر به شکلی نظاممند و هوشمندانه، تصویری جدید از خود خلق کرده است. این رژیم با تغییر جهت از تنها یک «ملت قربانی» به سمت یک «ملت نوآور و پیشرو»، توانست جایگاه خود را بهعنوان یک بازیگر جهانی در حوزه تکنولوژی و فناوریهای پیشرفته تثبیت کند. اما این تحول چگونه رخ داد و چرا این تصویر جدید به اسرائیل قدرتی فراتر از سیاست و دیپلماسی سنتی بخشید؟
ظهور ملت استارتآپی؛ تبدیل تهدیدها به فرصتها
دهه ۱۹۹۰ برای اسرائیل نقطه عطفی در مسیر تبدیلشدن به یکی از پیشروترین مراکز نوآوری در جهان بود. این تغییر دقیقاً در شرایطی رخ داد که اسرائیل با محدودیتهای جدی جغرافیایی و سیاسی مانند کمبود منابع طبیعی، محاصرههای منطقهای و نیاز به دفاع مستمر از مرزهایش روبهرو بود. اما به جای اینکه این محدودیتها مانعی برای پیشرفت اسرائیل باشند، به فرصتی برای شکوفایی در عرصههای نوآوری تبدیل شدند. رژیم اسرائیل به این نتیجه رسید که آینده این رژیم، در بهرهبرداری از بزرگترین منبع در دسترس خود یعنی نیروی انسانی تحصیلکرده و فناوریهای پیشرفته است.
در همین دهه بود که اسرائیل با تمرکز بر توسعه صنعت فناوری اطلاعات و امنیت سایبری، خود را بهعنوان یک قطب بینالمللی در دنیای استارتآپها معرفی کرد. این رویکرد جدید، تنها به مسائل اقتصادی محدود نشد، بلکه بخشی از استراتژی کلان دولت اسرائیل برای ایجاد یک تصویر جدید از خود در جهان بود؛ تصویری از یک کشور پویا، مترقی و پیشرو در فناوری.
تلآویو یا سیلیکونولی خاورمیانه
وقتی به تلآویو - مرکز تکنولوژیکی رژیم اسرائیل - نگاه میکنیم، بلافاصله میتوان تأثیر این رویکرد جدید را درک کرد. این شهر بهسرعت به یکی از اصلیترین مراکز جهانی استارتآپها تبدیل شد و به اسرائیل لقب «ملت استارتآپ» را بخشید. از آنجا که در هر گوشه از این شهر، شرکتهای نوآور و فناور محور سربرآوردند، تلآویو به یک مرکز جذب سرمایهگذاران و کارآفرینان بینالمللی تبدیل شد.
هر ساله هزاران نفر از کارآفرینان و متخصصان فناوری از سراسر جهان به تلآویو سفر میکنند تا در نمایشگاهها و همایشهای بزرگ فناوری شرکت کنند. آنها میآیند تا از نزدیک شاهد پروژههای نوآورانهای باشند که در حوزههای مختلف از امنیت سایبری گرفته تا فناوریهای پزشکی و هوش مصنوعی در حال توسعه هستند. حضور این حجم از استعدادها و سرمایهگذاران خارجی، نهتنها به رشد اقتصادی اسرائیل کمک کرده، بلکه تصویری از این رژیم بهعنوان یکی از مراکز پیشرو نوآوری در جهان ساخته است.
این توسعه نهتنها در خود اسرائیل، بلکه در سراسر جهان دیده میشود. اسرائیل توانسته با صادرات تکنولوژیهای پیشرفته به کشورهای مختلف و جذب شرکتهای بینالمللی، جایگاه خود را در زنجیره ارزش جهانی تقویت کند. شرکتهای بزرگ فناوری مانند «گوگل»، «اینتل» و «مایکروسافت»، اکنون دفاتر بزرگی در تلآویو دارند و از پتانسیل بالای فناوریهای نوین اسرائیل بهره میبرند.
تکنولوژی و دیپلماسی نوین؛ قدرت نرم اسرائیل
کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا که همواره به حمایت از اسرائیل مشهور بودهاند، نهتنها به دلایل سیاسی و تاریخی، بلکه به دلیل روابط اقتصادی و تکنولوژیکی نیز با این رژیم رابطهای نزدیک دارند.
این تمرکز اسرائیل بر فناوری و نوآوری، تنها به رشد اقتصادی و توسعه فناوری محدود نشده است. رژیم اسرائیل بهخوبی درک کرده که فناوری میتواند ابزاری برای دیپلماسی نوین نیز باشد. تصویری که این رژیم از خود بهعنوان یک ملت نوآور ارائه میکند، بخشی از یک راهبرد کلانتر برای ایجاد «قدرت نرم» است. این قدرت نرم به اسرائیل کمک کرده تا در زمانی که سیاستهایش در قبال فلسطینیها و سرزمینهای اشغالی مورد انتقاد قرار میگیرد، همچنان حمایتهای بینالمللی را از دست ندهد.
کشورهای غربی بهویژه ایالات متحده و اتحادیه اروپا که همواره به حمایت از اسرائیل مشهور بودهاند، نهتنها به دلایل سیاسی و تاریخی، بلکه به دلیل روابط اقتصادی و تکنولوژیکی نیز با این رژیم رابطهای نزدیک دارند. شرکتهای اسرائیلی که در حوزههای حساس امنیت سایبری و فناوریهای پیشرفته فعالیت میکنند، شرکای مهمی برای این کشورها هستند و این امر به اسرائیل قدرتی دوچندان در دیپلماسی بینالمللی میبخشد.
در واقع این همکاریهای فناورانه به اسرائیل این امکان را داده است که به جای اتکا به ابزارهای سنتی دیپلماسی، از راههای نوین و مبتنی بر فناوری، به تقویت روابط خود با کشورهای مختلف بپردازد. این رویکرد بهویژه در حوزههایی مانند امنیت سایبری که یکی از موضوعات مهم در دیپلماسی جهانی است، نمود بیشتری پیدا کرده است. اسرائیل با تکیه بر توانمندیهای سایبری خود به یکی از شرکای کلیدی در ائتلافهای بینالمللی مقابله با تهدیدات سایبری تبدیل شده است.
تکنولوژی بهعنوان ابزاری برای تقویت تصویر جهانی
اما این همة ماجرا نیست. فناوری نهتنها ابزاری برای تقویت دیپلماسی اسرائیل شده، بلکه به ایجاد تصویری جدید و مثبت از این رژیم در ذهن افکار عمومی جهان کمک کرده است. برخلاف تصویری که رسانهها از اسرائیل بهعنوان یک کشور درگیر مناقشه با فلسطینیها ارائه میدهند، رژیم اسرائیل تلاش کرده تا چهرهای مترقی، نوآور و پیشرفته از خود به نمایش بگذارد.
رسانههای بینالمللی اغلب از اسرائیل بهعنوان یکی از پیشروترین کشورها در حوزههای علمی و فناوری یاد میکنند. اسرائیل توانسته با تبلیغ موفقیتهای فناورانه خود در حوزههایی مانند درمانهای پزشکی پیشرفته، انرژیهای پاک و نوآوریهای کشاورزی، خود را بهعنوان کشوری که راهحلهای خلاقانه را برای چالشهای جهانی ارائه میدهد معرفی کند.
این تصویر نهتنها به جذب سرمایهگذاریهای خارجی کمک کرده، بلکه نقش مهمی در بهبود چهره جهانی اسرائیل ایفا کرده است. برای بسیاری از مردم جهان، اسرائیل حالا نهتنها کشوری که در دل تاریخ دردناک هولوکاست ریشه دارد، بلکه کشوری است که در نوآوری و پیشرفت، یکی از ستونهای اصلی آینده جهان شده است.
استفاده از نوآوری برای فائق آمدن بر بحرانهای دیپلماتیک
توازن بین تصویر ملت قربانی و ملت نوآور، به اسرائیل اجازه داده است که در صحنه جهانی بهعنوان یک بازیگر پیچیده و چندلایه ظاهر شود. رژیمی که هم از تاریخ رنجهای خود برای جلب همدردی جهانی بهره میگیرد و هم با نوآوریهای بیپایان خود، در حال شکلدادن به آیندهای مدرن و پیشرو است.
نکته مهم در این تصویرسازی آن است که اسرائیل، از این روایت فناورانه بهعنوان ابزاری برای مقابله با بحرانهای سیاسی نیز استفاده کرده است. هرچند این رژیم همواره به دلیل سیاستهایش در قبال فلسطین با انتقادهای گسترده بینالمللی روبرو بوده، اما موفقیتهایش در زمینه فناوری و نوآوری توانستهاند تا حدی از فشار این انتقادها بکاهند. در شرایط بحرانی - مانند زمانهایی که سازمان ملل یا اتحادیه اروپا از اسرائیل بهخاطر نقض حقوق بشر انتقاد میکنند - این رژیم همواره از کارت فناوری و نوآوری استفاده کرده است. شرکتهای چندملیتی و سرمایهگذاران بزرگی که در اسرائیل حضور دارند، اغلب در مواقع بحرانی از اسرائیل حمایت میکنند؛ چرا که منافع اقتصادی و تکنولوژیکی مشترکی با این رژیم دارند.
این توازن بین تصویر ملت قربانی و ملت نوآور، به اسرائیل اجازه داده است که در صحنه جهانی بهعنوان یک بازیگر پیچیده و چندلایه ظاهر شود. رژیمی که هم از تاریخ رنجهای خود برای جلب همدردی جهانی بهره میگیرد و هم با نوآوریهای بیپایان خود، در حال شکلدادن به آیندهای مدرن و پیشرو است.
/ انتهای پیام /