گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «مایکل هادسون» [1] اقتصاددان آمریکایی و استاد اقتصاد دانشگاه «میزوری» شهر «کانزاسسیتی» است. کتاب وی تحت عنوان «کشتن میزبان چگونه انگلهای مالی و بدهی اقتصاد جهانی را نابود میکنند؟» در سال ۱۳۹۷ در ایران ترجمه و منتشر شد. وی در مقاله جدیدی که وبسایت «Information Clearing House» آن را منتشر کرده است، به موضوع سرکوب گسترده جنبش دانشجویی حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا میپردازد؛ جنبشی که گفته میشود بعد از جنگ ویتنام، بزرگترین جنبش دانشجویی شکلگرفته در آمریکا است. به گفته وی، اعتراضات دانشجویی در آمریکا با برچسب یهودستیزی سرکوب میشود اما دانشجویان یهودستیز نیستند؛ بلکه به دنبال بسیج مخالفان برای جلوگیری از نسلکشی ملت فلسطین توسط دولت نتانیاهو هستند که با حمایت کامل بایدن - رئیسجمهور آمریکا - انجام میشود. وی تأکید میکند که پاکسازی قومی، نسلکشی و برخورد با ملت فلسطین بهعنوان یک ملت مغلوب که انسان نیستند، حمله به اساسیترین اصول تمدن بشری است و دانشجویان با اعتراض به این نسلکشی در حقیقت از اصول اساسی تمدن بشری دفاع میکنند.
از برچسب کمونیست تا یهودستیزی
جلسات اخیر کنگره که منجر به محکومیت وحشتناک رؤسای دانشگاههای آمریکا شد، خاطراتی را از دوران نوجوانی در دهه ۱۹۵۰ برای من تداعی کرد؛ زمانی که چشم همه به پخش تلویزیونی جلسات استماع سناتور «مککارتی» [2]دوخته شده بود. شورشهای دانشجویی اخیر نیز که توسط رؤسای کالجهای شرور تحریک میشود، در تلاش برای خفه کردن آزادی آکادمیک در هنگام مخالفت با جنگهای ناعادلانه خارجی، خاطرات تظاهرات دهه ۱۹۶۰ علیه جنگ ویتنام و سرکوب دانشگاهها در مواجهه با خشونت پلیس را تداعی میکنند. من در آن زمان عضو کوچکی از دانشگاه کلمبیا بودم و کارم عمدتاً مدیریت تبلیغات و انتشارات بود. در پایان آن دهه، دانشجویان اتاق من و سایر اتاقها در مرکز فارغالتحصیلان دانشگاه نیویورک را بسیار آرام، بدون ایجاد هرگونه اختلال در کار، کتابها و اسناد من اشغال کردند.
سرکوب جنبش دانشجویی حامی فلسطین در دانشگاههای آمریکا به بهانه یهودستیزی، آزادی بیان و آزادی آکادمی در آمریکا را هدف گرفته است.
تنها القاب و صفتها تغییر کردهاند. «کمونیست» بدخواه با «یهودستیز» جایگزین شده است و خشونت پلیس در محوطه دانشگاهها هنوز به کشتار دانشجویان که یادآور کشتار دانشجویان معترض در ایالت کنت در ۱۹۷۰ میلادی است، منجر نشده است. اما وجه مشترک هر دوی این اعتراضات دانشجویی، سرکوب و مجازات دانشجویان است.
امروز نیز تلاشی هماهنگ برای محکومکردن و حتی مجازات قیامهای سراسری دانشجویی علیه نسلکشی در غزه و کرانه باختری سازماندهی شده است. همانطور که کمیته فعالیتهای ضدآمریکایی (HUAC) مجلس نمایندگان آمریکا از سال ۱۹۴۷ تا ۱۹۷۵ هدف خود را پایاندادن به حرفه بازیگران پیشرو، کارگردانان، اساتید و مقامات دولتی که با «چیانگ کای شک» [3] مخالف یا با اتحاد شوروی همدل بودند، اعلام کرده بود، نسخه امروزی این کمیته نیز پایان رساندن آنچه از آزادی تحصیلی در ایالات متحده باقی مانده را هدف گرفته است.
لقب «کمونیسم» مربوط به ۷۵ سال پیش به «یهودستیزی» بهروز شده است. سناتور «جو مککارتی» [4] از «ویسکانسین» جای خود را به «الیز استفنیک» [5] - نماینده جمهوریخواه مجلس نمایندگان از ایالت نیویورک - داده است و سناتور «اسکوپ جکسون» [6] به رئیسجمهور جو بایدن ارتقا یافته است.
از «کلودین گی» [7] - رئیس دانشگاه هاروارد - که اکنون مجبور به استعفا شده است، «الیزابت مگیل» [8] - رئیس سابق دانشگاه «پنسیلوانیا» - و «سالی کورنبلوت» [9] - رئیس دانشگاه «ماساچوست» در جلسه استماع کنگره خواسته شد تا دانشجویان طرفدار صلح و منتقد سیاست خارجی آمریکا در جنگ غزه که خواهان آتشبس هستند را به یهودستیزی متهم کنند. آخرین قربانی، «نعمت مینوش شفیق» [10] - رئیس دانشگاه کلمبیا - بود. یک فرصتطلب جهانوطنی که تابعیت سه کشور را دارد و پیش از ریاست بر دانشگاه کلمبیا، در صندوق بینالمللی پول و بانک جهانی، سیاستهای اقتصادی نئولیبرال را اجرا میکرد. وی بهعنوان یک مقام بلندپایه صندوق بینالمللی پول با شورش غریبه نبود. «نعمت مینوش شفیق» وکلای خود را همراه خود آورده بود تا به او کمک کنند تا با خواستههای کمیته کنگره موافقت کند. او این کار و بیشتر از آن را بهتنهایی انجام داد. علیرغم اینکه کمیتههای امور دانشجویی و دانشکدهها به او گفته بودند که این کار را نکند، او از پلیس خواست تا تظاهرات مسالمتآمیز دانشجویان را سرکوب و معترضان را دستگیر کند.
حمله به آزادی بیان در دانشگاههای آمریکا
این تجاوز رادیکال و خشونت پلیس علیه تظاهرکنندگان درحالیکه خود پلیس نیز صلحآمیز بودن اعتراضات را تأیید کرده بود، باعث شد دانشجویان در سرتاسر آمریکا در همبستگی با دانشجویان دانشگاه کلمبیا به اعتراضات ملحق شوند که با واکنشهای خشونتآمیز پلیس در کالج «اموری» در آتلانتا و دانشگاه پلیتکنیک ایالت کالیفرنیا مواجه شد؛ جایی که فیلمهای تلفن همراه از این خشونتها بهسرعت در پلتفرمهای رسانهای مختلف منتشر شد.
همانطور که آزادی فکر و آزادی بیان، ۷۵ سال پیش توسط کمیته فعالیتهای ضدآمریکایی مجلس نمایندگان آمریکا (HUAC) مورد حمله قرار گرفت، اکنون نیز آزادی آکادمیک در این دانشگاهها مورد حمله قرار گرفته است. پلیس، دانشجویان را متهم به تجاوز از قانون میکند، درحالیکه خود به حریم دانشگاهها تجاوز کرده و وارد محوطه دانشگاهها شده است. خشونت پلیس یادآور تظاهراتی است که در ماه می ۱۹۷۰ به اوج خود رسید؛ زمانی که گارد ملی «اوهایو» به دانشجویان ایالت «کنت» که در حال آوازخواندن و سخنرانی علیه جنگ آمریکا در ویتنام بودند، شلیک کرد.
پاکسازی قومی، نسلکشی و برخورد با ملت فلسطین بهعنوان یک ملت مغلوب که انسان نیستند، حمله به اساسیترین اصول تمدن بشری است و دانشجویان با اعتراض به این نسلکشی از اصول اساسی تمدن بشری دفاع میکنند.
تظاهرات امروز در مخالفت با نسلکشی بایدن و نتانیاهو در غزه و کرانه باختری است. بحران اساسیتر را میتوان در اصرار بنیامین نتانیاهو بر اینکه انتقاد از اسرائیل، یهودستیزی است خلاصه کرد. این افترا و تهمت، «تسهیلکننده» حمله امروز به آزادی بیان آکادمیک است.
منظور بایدن و نتانیاهو از «اسرائیل»، به طور خاص حزب راستگرای «لیکود» و حامیان افراطی آن است که هدفشان ایجاد «سرزمینی بدون مردم غیریهودی است.» آنها ادعا میکنند که یهودیان وفاداری خود را مدیون ملیت یا انسانیت فعلی خود نیستند، بلکه مدیون اسرائیل و سیاست آن هستند که میلیونها فلسطینی نوار غزه را با بمباران خانهها، بیمارستانها و اردوگاههای پناهندگان به سمت دریا میراند. معنا و مفهوم این اتهام، این است که حمایت از اتهامات دیوان بینالمللی دادگستری مبنی بر اینکه اسرائیل در غزه مرتکب نسلکشی شده است، اقدامی یهودستیزانه به شمار میرود. حمایت از قطعنامههای سازمان ملل برای توقف جنگ و آتشبس هم که توسط آمریکا وتو شده است، یهودستیزی محسوب میشود.
آنها مدعی هستند که اسرائیل از خود دفاع میکند و اعتراض به نسلکشی فلسطینیان در غزه و کرانه باختری، دانشجویان یهودی را میترساند. اما تحقیقات انجام شده توسط دانشجویان دانشکده روزنامهنگاری «کلمبیا» نشان داد که شکایتهایی که نیویورکتایمز و سایر رسانههای طرفدار اسرائیل در این زمینه به آن اشاره کردهاند، توسط غیردانشجویان مطرح شده است. آنها سعی داشتند این داستان را منتشر کنند که خشونت اسرائیل برای دفاع از خود بوده است.
دانشجویانی که در دانشگاه کلمبیا دست به خشونت زدند از اتباع اسرائیل بودند. دانشگاه کلمبیا یک برنامه تبادل دانشجو با اسرائیل برای دانشجویانی دارد که دوره آموزشی اجباری خود را با ارتش اسرائیل به پایان میرسانند. برخی از این دانشجویان مبادلهای بودند که به تظاهرکنندگان طرفدار غزه حمله کردند و آنها را با اسپری «اسکانک» - یک سلاح شیمیایی بدبو و پاکنشدنی که توسط ارتش اسرائیل برای متمایزکردن تظاهرکنندگان برای دستگیری، ترور یا شکنجه بعدی استفاده میشود - مورد حمله قرار دادند. تنها دانشجویانی که در معرض خطر قرار گرفتند، قربانیان این حمله بودند. دانشگاه کلمبیا تحت رهبری «شفیق»، هیچ کاری برای محافظت یا کمک به قربانیان انجام نداد. جلسات استماعی که او در آن حضور داشت، خود گویای همه چیز است.
به نظر من، عوامفریبانهترین حمله را به دکتر شفیق در جلسه استماع کنگره، «ریک آلن» [11] - نماینده جمهوریخواه کنگره از ایالت جورجیا - انجام داد. او از دکتر شفیق پرسید که آیا با این قطعه در کتاب سفر پیدایش آشنایی دارد یا خیر: «این عهدی بود که خدا با ابراهیم بست و آن عهد واقعاً روشن بود. اگر اسرائیل را برکت دهید، من شما را برکت خواهم داد. اگر اسرائیل را نفرین کنید، من شما را نفرین خواهم کرد.»... آیا شما این را یک مسئله جدی میدانید؟ منظورم این است که آیا میخواهید دانشگاه کلمبیا توسط خدای کتاب مقدس نفرین شود؟ شفیق لبخندی زد و با ملایمت پاسخ داد: «قطعاً نه.»
شفیق میتوانست با گفتن جملاتی نظیر «سؤال شما عجیب است. الان در سال ۲۰۲۴ هستیم و آمریکا یک حکومت دینی نیست و اسرائیل اوایل قرن اول قبل از میلاد، اسرائیل امروز نتانیاهو نیست» به این پرسش جواب داده و از خود دفاع کند؛ اما او تمام اتهاماتی را که «آلن» و مفتشان عقاید همکارش در کنگره به او زدند، پذیرفت.
دشمن اصلی او «الیز استفانیک» [12] - رئیس کنفرانس جمهوریخواهان مجلس نمایندگان - بود که در کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان و کمیته آموزش و نیروی کار حضور دارد.
· استفانیک (نماینده کنگره): از شما پرسیده شد که آیا تظاهرات ضد یهودی وجود دارد و شما گفتید «نه»
· شفیق (رئیس دانشگاه کلمبیا): این اعتراض بهعنوان یک اعتراض ضد یهودی برچسب زده نشد. این اعتراضات بهعنوان اعتراضات علیه دولت اسرائیل شناخته شد؛ اما حوادث یهودستیزانهای اتفاق افتاد یا اظهارات یهودستیزانهای گفته شد؛ بنابراین من فقط میخواستم اعتراضات را تمام کنم.
· استفانیک (نماینده کنگره): شما میدانید که در آن لایحه که ۳۷۷ عضو از ۴۳۵ عضو کنگره به آن رأی مثبت دادند، شعار «فلسطین از بحر تا نهر» را بهعنوان یک شعار یهودستیزانه محکوم میکند؟
· دکتر شفیق: بله. من از این موضوع مطلع هستم.
· استفانیک (نماینده کنگره): اما شما معتقد نیستید که شعار «از بحر تا نهر» یهودستیزانه است؟
· دکتر شفیق: ما قبلاً بیانیهای برای دانشگاه خود صادر کردهایم که میگوید این ادبیات آزاردهنده است و ترجیح میدهیم آن را در دانشگاه خود نشنویم.
پلیس آمریکا دانشجویان معترض را متهم به تجاوز از قانون کرده است؛ درحالیکه خود به حریم دانشگاهها تجاوز کرده و وارد محوطه دانشگاهها شده است.
شفیق چه پاسخ مناسبی میتوانست به انتقادات سخت و توأم با ترساندن «استفانیک» بدهد؟ شفیق میتوانست بگوید: «دلیل اعتراض دانشجویان، نسلکشی اسرائیل علیه فلسطینیها است؛ همانطور که دیوان بینالمللی دادگستری نیز اعلام کرده است و اکثر اعضای سازمان ملل متحد هم با آن موافق هستند. من به آنها افتخار میکنم که در این جنگ، یک موضع اخلاقی گرفتهاند و اکثر کشورهای جهان نیز از موضع اخلاقی دانشجویان من حمایت میکنند؛ اما آنها اینجا در این اتاق مورد حمله قرار میگیرند.»
در عوض به نظر میرسید که شفیق بیشتر از رؤسای دانشگاههای «هاروارد» یا «پنسیلوانیا» مایل به محکومکردن و به طور بالقوه تنبیه دانشجویان و اساتید به دلیل استفاده از شعار «فلسطین از بحر تا نهر آزاد خواهد شد» بود. او میتوانست بگوید این ادعا که این شعار، فراخوانی برای ازبینبردن جمعیت یهودی اسرائیل بوده، پوچ است و این شعار، فراخوانی است برای آزادی فلسطینیها بهجای اینکه با آنها بهعنوان موجوداتی مادون انسان رفتار شود.
دکتر «شفیق» بهصراحت در پاسخ به این سؤال که آیا فراخوان برای نسلکشی، قوانین رفتاری دانشگاه کلمبیا را نقض میکند یا خیر، پاسخ مثبت داد و گفت: «بله، همینطور است». مدیران دیگر دانشگاه کلمبیا هم که او را در جلسه استماع همراهی کردند همین نظر را داشتند. آنها نگفتند که اصلاً این اعتراضات مربوط به این موضوع نیست. نه شفیق و نه هیچ یک از مقامات دانشگاه نگفتند که «دانشگاه کلمبیا به ایفاکردن نقش فعال سیاسی و اجتماعی دانشجویان در اعتراض به ایده پاکسازی قومی و کشتار آشکار خانوادهها صرفاً برای غصب زمینی که در آن زندگی میکنند، افتخار میکنند. دفاع از این اصل اخلاقی، همان چیزی است که تعلیموتربیت و تمدن بشری تماماً به آن مربوط میشود.»
حمایت دوحزبی از اتهام یهودستیزی
نکته برجستهای که از جلسات «مککارتی» به یاد دارم، پاسخ «جوزف ولش» [13] - وکیل و مشاور ارشد ارتش ایالات متحده - در ۹ ژوئن ۱۹۵۴ به اتهامات سناتور جمهوریخواه «جو مککارتی» مبنی بر داشتن ارتباط یکی از وکلای «ولش» با یک سازمان کمونیستی بود. «ولش» پاسخ داد: «تا این لحظه فکر میکنم هرگز ظلم یا بیاحتیاطی شما را اندازهگیری نکردم. شما هیچ حس نجابتی ندارید قربان؟ آیا هیچ حس نجابتی باقی نگذاشتید؟» این اظهارات با تشویق گسترده حاضران مواجه شد. نادیدهگرفتن «ولش» در ۷۰ سال گذشته در ذهن کسانی که در آن زمان تلویزیون تماشا میکردند، تکرار شده است. هر یک از سه رئیس دانشگاه دیگر با پاسخی مشابه میتوانستند نشان بدهند که «استفانیک» همان آدم بینزاکت مبتذل است؛ اما هیچکدام جرات نکردند که در برابر این اهانت و پستی و رذالت بایستند.
دانشجویانی که در دانشگاه کلمبیا دست به خشونت زدند، از اتباع اسرائیل بودند. آنها بودند که به دانشجویان حامی فلسطین با اسپریهایی که ارتش اسرائیل از آنها استفاده میکند به دانشجویان حامی فلسطین حمله کردند.
اقدام کنگره در متهمکردن مخالفان نسلکشی در غزه بهعنوان یهودستیزانی که از نسلکشی علیه یهودیان حمایت میکنند، از حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برخوردار است. قبلاً در ماه دسامبر، «سوزان بونامیچی» [14] - نماینده حزب دموکرات از «اورگان» - با بیاعتبار کردن رؤسای دانشگاه هاروارد و پنسیلوانیا به اخراج آنها کمک کرده بود. او سؤال خود را در ۱۷ آوریل از شفیق تکرار کرد: «آیا فراخوان برای نسلکشی یهودیان، قوانین رفتاری کلمبیا را نقض میکند؟» «بونامیچی» از چهار شاهد جدید کلمبیا این سؤال را پرسید و همه پاسخ دادند: «بله».
این همان لحظهای بود که آنها باید میگفتند که دانشجویان، خواستار نسلکشی یهودیان نیستند، بلکه به دنبال بسیج مخالفان برای جلوگیری از نسلکشی ملت فلسطین توسط حزب لیکود هستند که با حمایت کامل بایدن - رئیسجمهور آمریکا - انجام میشود. شفیق میتوانست به طور واضح به بازپرسان در جلسه استماع مجلس نمایندگان آمریکا بگوید که این دانشجویان یهودی نیستند که به حمایت نیاز دارند. واقعیت دقیقاً برعکس بود. خطر از جانب دانشجویان اسرائیلی ارتش اسرائیل بود که بدون هیچ مجازاتی از سوی دانشگاه کلمبیا، با اسپریهای نظامی به تظاهرکنندگان حمله کردند.
علیرغم اینکه از سوی اساتید و گروههای دانشجویی که شفیق رسماً باید با آنها مشورت کند، به او گفته شده بود که از این کار خودداری کند؛ اما او با پلیس تماس گرفت و آنها ۱۰۷ دانشجوی معترض را دستگیر کرده، دستان آنها را از پشت بسته و آنها را برای مجازات برای ساعتها در همین وضعیت نگه داشتند. پلیس دانشجویان بازداشتی را متهم به تجاوز به اموال دانشگاه کرده است. «شفیق» - رئیس دانشگاه کلمبیا - نیز آنها را از کلاسهای درس معلق کرده است.
بزرگترین خطر برای سیاست نسلکشی
تعداد زیادی از دانشجویان معترض، یهودی بودند. نتانیاهو و آیپک ادعا کردهاند - به نظر میرسد بهدرستی - که بزرگترین خطر برای سیاستهای نسلکشی فعلی آنها از جمعیت طبقه متوسط یهودی لیبرال سنتی ناشی میشود. گروههای یهودی مترقی به قیامهای دانشجویان کلمبیا و سایر دانشگاهها پیوستهاند.
صهیونیسم اولیه در اواخر قرن نوزدهم اروپا بهعنوان پاسخی به کشتارهای خشونتآمیز یهودیان در شهرهای اوکراین مانند «اودسا» و دیگر شهرهای اروپای مرکزی که مرکز یهودیستیزی بودند، ظهور کرد. صهیونیسم وعده ایجاد پناهگاهی امن را به یهودیان داد. یهودیانی که برای نجات جان خود از کشورهای خود فرار میکردند. منطقی بود که آنها از «غزه»های زمان خود فرار میکردند و به کشورهایی میرفتند که پذیرای آنها باشند. پس از جنگ جهانی دوم و وحشت هولوکاست، یهودیستیزی غیرقابلقبول شد. اکثر یهودیان در ایالات متحده و سایر کشورها، جذب و ثروتمند شدند که موفقیتآمیزترین آنها در آمریکا بود.
در قرن گذشته، این موفقیت به آنها امکان همسانی با بقیه و جذبشدن را فراهم کرده بود. فعالان یهودی در خط مقدم مبارزه برای آزادیهای مدنی، بهوضوح علیه تعصب و خشونت ضد سیاهپوستان در دهههای ۱۹۶۰ و ۱۹۷۰ و علیه جنگ ویتنام بودند. بسیاری از دوستان یهودی من در دهه ۱۹۵۰، اوراق قرضه اسرائیل را خریدند. آنها اسرائیل را کشوری سوسیالیستی میدانستند و به این فکر میکردند که در تابستان، داوطلبانه روی مزارع اشتراکی «کیبوتص» [15] کار کنند. زمانی که عبارت «مردمی بدون سرزمین در سرزمینی بدون مردم» به زبان میآمد، هیچ فکری در مورد تضاد وجود نداشت و من هیچ نامی از جمعیت فلسطینی نشنیده بودم. اما رهبران صهیونیسم در پی کشتار تعداد زیادی از یهودیان توسط نازیها، همچنان درگیر تضادهای قدیمی بودند.
بیرونراندن اعراب از اسرائیل و تبدیل آن به یک کشور آپارتاید، دقیقاً برعکس هدف یهودیان همسانساز بود. موضع اخلاقی یهودیان مترقی و این ایدهآل که باید با یهودیان، سیاهپوستان و اعضای همه ادیان و نژادهای دیگر به طور یکسان رفتار شود، مخالف صهیونیسم اسرائیلی است. صهیونیسم ادعا میکند که یهودیان را از بقیه جمعیت ملی خود و حتی از بقیه جهان متمایز میکند؛ همان چیزی که امروز میبینیم. نتانیاهو با ادعای سخنگفتن به جای همه یهودیان - اعم از زنده و مرده - تأکید میکند که انتقاد از نسلکشی و هولوکاست فلسطین و روز نکبت، مترادف با یهودستیزی است. این همان موضع «استفانیک» و اعضای کمیته همکارش است. این ادعایی است که یهودیان، اولین وفاداری خود را مدیون اسرائیل و در نتیجه پاکسازی قومی و کشتار دستهجمعی آن از اکتبر گذشته هستند.
من یک یهودستیز هستم؟!
بایدن - رئیسجمهور آمریکا - نیز تظاهرات دانشجویی را «اعتراضات یهودستیزانه» نامیده است. این ادعا در شرایط نسلکشی مداوم اسرائیل از زمان هیتلر تاکنون و بیش از هر زمان دیگری، باعث ضدیت با یهودیت میشود و یهودستیزی را افزایش میدهد. اگر مردم در سراسر جهان تعریف نتانیاهو و کابینه او از یهودستیزی را قبول کنند، بسیاری با ابراز تنفر نسبت به اعمال اسرائیل خواهند گفت: «اگر اینچنین است، در واقع فکر میکنم من یک یهودستیز هستم.»
نتانیاهو در یک سخنرانی افراطی در ۲۴ آوریل، اعتراضات در ایالات متحده را مورد انتقاد قرار داد و آزادی آکادمیک در آمریکا را مورد حمله قرار داد. وی گفت: «آنچه در دانشگاههای آمریکا اتفاق میافتد وحشتناک است. اوباش یهودیستیز، دانشگاههای پیشرو را تصرف کردهاند. آنها خواستار نابودی اسرائیل هستند. آنها به دانشجویان یهودی و اعضای هیئتعلمی یهودی حمله میکنند. این کار یادآور اتفاقی است که در دهه ۱۹۳۰ در دانشگاههای آلمان رخ داد. ما شاهد این افزایش تصاعدی یهودیستیزی در سراسر آمریکا و در سراسر جوامع غربی هستیم؛ زیرا اسرائیل تلاش میکند از خود در برابر تروریستهای نسلکشی که پشت غیرنظامیان پنهان میشوند، دفاع کند. این اعتراضات، نوعی بیوجدانی است و باید متوقف و محکوم شود. باید به صراحت محکوم بشود که این اتفاق نیفتاده است! واکنش چندین رئیس دانشگاه، شرمآور بود. البته خوشبختانه مقامات ایالتی، محلی و فدرال، واکنش متفاوتی نشان دادهاند؛ اما باید اقدامات و کارهای بیشتری انجام شود»
این اظهارات، فراخوانی است برای تبدیل دانشگاههای آمریکا به بازوهای یک دولت پلیسی که سیاستهای دیکته شده توسط دولت شهرکنشین اسرائیل را اجرا میکند. دانشجویان و دانشگاهها چگونه میتوانند با نسلکشی اسرائیل در غزه و کرانه باختری مخالفت کنند که متهم به یهودستیزی نشوند؟ آیا شعار «فلسطینیها هم انسان هستند» یهودستیزی است؟
من میتوانم درک کنم که چرا اسرائیلیها از سوی فلسطینیها احساس خطر میکنند. آنها میدانند که چند نفر را کشتهاند و چگونه برای این که زمین فلسطینیها را تصاحب کنند، آنها را وحشیانه میشکند. آنها لابد اینگونه فکر میکنند: «اگر فلسطینیها نیز مانند ما هستند، پس آنها نیز باید بهخاطر کاری که با آنها انجام دادهایم، بخواهند ما را بکشند. هرگز راهحل دو کشوری وجود ندارد و ما هرگز نمیتوانیم با هم زندگی کنیم؛ زیرا این سرزمین بهوسیله خداوند به ما ارزانی شده است.»
حمله به اساسیترین اصول تمدن بشری
نتانیاهو پس از سخنرانی خود در ۲۴ آوریل با بالابردن درگیری تا سطح مبارزه برای تمدن، آتش را شعلهور کرد و گفت: «آنچه اکنون مهم میباشد، این است که همة ما که به ارزشها و تمدن خود اهمیت میدهیم، کنار هم بایستیم و بگوییم دیگر بس است.»
این اقدام کنگره در متهمکردن مخالفان نسلکشی در غزه بهعنوان یهودستیزانی که از نسلکشی علیه یهودیان حمایت میکنند، از حمایت هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه برخوردار است.
آیا آنچه اسرائیل انجام میدهد و آنچه سازمان ملل، دادگاه بینالمللی دادگستری و اکثریت جهان با آن مخالف هستند، واقعاً «تمدن ما» است؟ پاکسازی قومی، نسلکشی و برخورد با ملت فلسطین بهعنوان یک ملت مغلوب که انسان نیستند، حمله به اساسیترین اصول تمدن بشری است. دانشجویان صلحجو که از مفهوم جهانی تمدن دفاع میکنند، توسط نخستوزیر اسرائیل، تروریست و یهودیستیز خوانده میشوند. او از تاکتیکهای «جوزف گوبلز» [16] - وزیر تبلیغات آلمان نازی - پیروی میکند: «راه بسیج جمعیت برای مبارزه با دشمن این است که خود را در معرض حمله به تصویر بکشید.» این استراتژی روابطعمومی نازیها بود و این استراتژی روابطعمومی اسرائیل و بسیاری در کنگره آمریکا، در آیپک و بسیاری از مؤسسات مرتبط است که یک ایده اخلاقی توهینآمیز از تمدن را بهعنوان برتری قومی یک گروه مورد تأیید خدا اعلام میکنند.
تمرکز واقعی اعتراضات دانشجویان بر سیاست ایالات متحده است که از پاکسازی قومی و نسلکشی اسرائیل با تصویب کمکهای مالی حمایت میکند. این همچنین یک اعتراض علیه فساد سیاستمداران کنگره آمریکا است که از لابیها پول دریافت میکنند و منافع سایر دولتها را به منافع آمریکا ترجیح میدهند. زمانی که لایحه کمک به اسرائیل و اوکراین در کنگره آمریکا تصویب شد، اعضای مجلس نمایندگان به جای پرچم آمریکا، پرچمهای اوکراین و اسرائیل را به اهتزاز درآوردند. اندکی قبل از آن، یکی از نمایندگان کنگره لباس ارتش اسرائیل را در کنگره پوشیده بود تا اولویتهای خود را تبلیغ کند.
صهیونیسم بسیار فراتر از یهودیت رفته است. من در جایی خواندهام که به ازای هر یهودی صهیونیست، ۹ صهیونیست مسیحی وجود دارد. گویی هر دو گروه، خواستار فرارسیدن آخرالزمان هستند؛ درحالیکه اصرار دارند حمایت از سازمان ملل و دادگاه بینالمللی دادگستری که اسرائیل را بهخاطر نسلکشی محکوم میکند، یهودستیزی است.
خواستههای دانشجویان در کلمبیا چه چیزی میتواند باشد؟ دانشجویان کلمبیا و سایر دانشگاهها از رؤسای دانشگاهها خواستهاند در اسرائیل و همچنین شرکتهای سازنده تسلیحات آمریکایی که به اسرائیل تسلیحات صادر میکنند، سرمایهگذاری نکنند. باتوجهبه این واقعیت که دانشگاهها به سازمانهای تجاری تبدیل شدهاند، فکر نمیکنم در حال حاضر این خواسته عملی باشد. مهمتر از همه، این درخواست به اصل موضوع نمیپردازد. آنچه واقعاً مسئله بزرگ افکار عمومی است، حمایت بیقیدوشرط ایالات متحده از اسرائیل است. به کسانیها که با این حمایتها و با نسلکشی و غصب وحشیانه سرزمین فلسطینیها مخالفت میکنند، برچسب یهودستیزی زده میشود. دانشجویان باید در کلمبیا، هاروارد و پنسیلوانیا بر این نکته پافشاری کنند که محکومکردن نسلکشی، حمایت از سازمان ملل و محکومکردن وتوی آمریکا، یهودستیزی نیست. آنها باید اصرار داشته باشند که کلمبیا و دانشگاههای دیگر، قول مقدسی بدهند که پلیس را در زمینههای آکادمیک در مورد مسائل آزادی بیان به داخل دانشگاه دعوت نکنند. آنها باید اصرار کنند که رئیس دانشگاه کلمبیا به دلیل حمایت یکجانبه از خشونت اسرائیل علیه دانشجویانش برکنار شود.
اما یک دسته از مجرمان اصلی وجود دارند که باید مورد نفرت و تحقیر قرار گیرند: اهداکنندگانی که با استفاده از پولشان سعی در حمله به آزادی آکادمیک دارند و تلاش میکنند تا سیاست دانشگاه را تحتتأثیر قرار دهند و دانشگاهها را از نقش حمایت از آزادی دانشگاهی و آزادی بیان دور کنند. دانشجویان باید اصرار داشته باشند که مدیران دانشگاه - فرصتطلبان ناراحتی که بالای سر اساتید و دانشجویان ایستادهاند - نهتنها باید از پذیرش چنین فشارهایی امتناع کنند، بلکه باید علناً با چنین نفوذ سیاسی در دانشگاه مخالفت کنند.
مشکل اینجاست که دانشگاههای آمریکا در سیاستگذاری خود بر اساس جذب کمکهای اهداکنندگان خود مانند کنگره شدهاند. بسیاری از حامیان مالی رژیم صهیونیستی، تهدید کردهاند که کمکهای خود به دانشگاه هاروارد، کلمبیا و سایر دانشگاهها را که از خواستههای نتانیاهو برای سرکوب مخالفان نسلکشی و مدافعان سازمان ملل پیروی نمیکنند، پس میگیرند. این سرمایهگذاران، دشمن دانشجویان اینگونه دانشگاهها هستند و هم دانشجویان و هم اساتید باید بر حذف آنها پافشاری کنند.
[1] . Michael Hudson
[2] . McCarthy
[3] . Chiang Kai-Shek: چیانگ کای شک پس از فوت «سون یات سن» رهبر سیاسی و نظامی جمهوری چین شد. او سعی در از میان برداشتن حزب کمونیست چین به رهبری «مائو تسهدونگ» کرد، اما پس از فراز و نشیبهای سیاسی که منجر به جنگ داخلی در چین شد، از او شکست خورد و به جزیره تایوان عقبنشینی کرد و آنجا، چینتایپه را تشکیل داد و تا زمان مرگش در سال ۱۹۷۵ - یک سال پیش از مرگ مائو - در آنجا حکومت کرد. حکومت وی در جزیره تایوان مورد حمایت آمریکا قرار داشت.
[4] . Joe McCarthy
[5] . Elise Stefanik
[6] . Scoop Jackson
[7] . Claudine Gay
[8] . Elizabeth Magill
[9] . Sally Kornbluth
[10] . Nemat Minouche Shafik
[11] . Rick Allen
[12] . Elise Stefanik
[13] . Joseph Welch
[14] . Suzanne Bonamici
[15] . kibbutz
[16] . Joseph Goebbels
/ انتهای پیام /