گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ ایلیا داودی: بدون تردید بیلبورد میدان ولیعصر یکی از نمونههای کار فرهنگی جریان ساز و موفق در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی است که توانست به مرور جای خود را در القای پیامهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی در جامعه باز کند. اما دامنه تاثیرگذاری این بیلبورد تنها در داخل کشور نبوده و بسیاری از رسانهها و محققان خارجی نیز از زاویههای گوناگون به آن توجه داشته اند؛ به طوری که میتوان گفت بازتابهای این بیلبورد در خارج از کشور بسیار پررنگتر و جدیتر از داخل کشور بوده و حتی درباره آن کارهای پژوهشی جدی توسط برخی اساتید دانشگاهی خارجی صورت گرفته است. در گزارش حاضر به گوشهای از این پرداختها اشاره خواهد شد. لازم به ذکر است که نقل محتوای وب سایتها صرفا جنبه اطلاع رسانی از بازتابها را داشته و لزوما به معنای تایید محتوا یا شیوه نگاه آنها نیست.
بیلبورد ولیعصر و تکنیکهای جدید
اولمو گولز و اسکوارتز دو محققی هستند که درباره موضوعات فرهنگی ایران کارهای جدی انجام داده اند. یکی از مقالات مشترک آنها با عنوان «پروپاگاندای تصویری در چهارراه: تکنیکهای جدید در بیلبورد، ولی عصر ایران»[۱] درباره بیلبورد میدان ولیعصر تهران است. آنها در بخشی از مقاله خود مینویسند: «ارزش بیلبورد، ولی عصر برای دولت ایران -مانند هر بیلبورد دیگری که برای اهداف پروپاگاندایی مورد استفاده قرار میگیرد- توانایی آن در «خلاصه و فشرده سازی استراتژیها و مواضع سیاسی طولانی و روایتهای بیان شده در عبارات و شعارهای کوتاه از طریق رسانههای اصلی است». به این ترتیب، بیلبورد، ولی عصر لزوماً با سایر نقاشی دیواریها که منظر شهر تهران را پر میکند تفاوتی ندارد: چراکه هر دو به حکومت ایران ابزار بصری میدهد تا پیام خود را مستقیماً به مردم ارائه دهد بدون اینکه ابتدا از طریق تمام طیفهای سیاسی رسانه خبری فیلتر شود و یا توسط روزنامه نگاران شکل بگیرد. اما بیلبورد، ولی عصر، یک نقاشی دیواری معمولی نیست. اول، ظرفیت قابل توجه برای پاسخگویی به رویدادهای سریع الانتشار است. در حالی که در شهر قم اولین دیوارنگارهی منقوش به شهادت سلیمانی نزدیک به یک ماه پس از درگذشت وی ظاهر شد، بیلبورد، ولی عصر در کمتر از چند روز رونمایی شد. این بیلبورد برای بهرهبرداری از چرخه خبری با محوریت شهادت سلیمانی با کمک هشتگهای فارسی و انگلیسی به امید افزایش حضور رسانههای اجتماعی برای انتقال پیام رژیم به نمایش گذاشته شد. بیلبورد، ولی عصر بسیار در لحظه زندگی میکند».
در بخش دیگر مقاله نویسندگان نتیجه میگیرند: «از آنجایی که بیلبورد، ولی عصر بهطور مکرر تغییر میکند، میتواند به طور مستمر نوع پیامهای حکومت را که به مخاطب منتقل میشود، تنوع بخشد درحالی که یک نقاشی دیواری نمیتواند. بیلبورد، ولی عصر میتواند از نمایش نمونههایی از پروپاگاندای آشکار سیاسی، مانند تصویرسازی ترسناک از یک عکس نمادین آمریکایی تا تبلیغ یک تبریک برای روز درخت و طبیعت حرکت کند. باتوجه به ظرفیت حرکت بین این گونه پیامهای متفاوت، دیوارنگاره، ولی عصر میتواند تصاویر بحثبرانگیزتر – که برای بسیاری ناخوشایند است– را با تصاویر پیش پا افتادهتر ترکیب کند. در حالی که با قرار دادن چنین تصاویری تمرکز ویژه بر آمریکاستیزی یا شهادت، یا سایر نمونههای خستهکننده بیلبورد، ولی عصر که از پروپاگاندای سخت حکومت است، تعدیل میشوند و در کنار مضامین رایجتر، همچون تبریک عید، پیامهای بحث برانگیزتر عادی تلقی میشود».
بیلبورد میدان ولیعصر؛ تلاقی گذشته و حال در هنر ایران
لیندا کوماروف، مسئول دپارتمان هنر اسلامی و رئیس گروه هنر خاورمیانه موزه هنر لس آنجلس با اشاره به برخی طرحهای بیلبورد که تلفیقی از مفاهیم گذشته و حال را دارند، این قابلیت و این شیوه پرداخت را شگفت انگیز و بدیع میداند. او در مقاله [۲]خود مینویسد: «تصویر اوباما و شمر همچنان مرا مجذوب خود میکرد. این تلفیق گذشته و حال برای پیامرسانی سیاسی یا اجتماعی از ویژگیهای مهم و دیرینه هنر ایران است. به ذهنم خطور کرد که این دستکاری بصری زمان و مکان ممکن است حتی ارزش برگزاری یک نمایشگاه را داشته باشد؛ علاوه بر این، مانند بسیاری از ما، زمان و امکان سفر در زمان چیزی است که من را مجذوب خود میکند..». او در مقاله خود علاوه بر بیلبورد به مقوله هنر ایران در تصاویر مختلف و تلفیق گذشته و حال نیز میپردازد و مصادیق مختلف آن را مورد بحث قرار میدهد.
رولند الیوت براون هم با اشاره به بیلبورد اوباما و شمر مینویسد که نقاشی دیواری تهران با توسل به سنت شیعه قصد دارد با نمادگرایی و تداعی مفاهیم گذشته در اتفاقات امروز نگاه تازهای را به مخاطبان بدهد و با کنار هم گذاشتن شمر و اوباما قصد دارد این گونه نشان دهد که اعتماد به اوباما، فاجعه به بار خواهد آورد همان طور که شمر و لشگریانش در صحرای کربلا فجایعی را رقم زدند.[۳] او همچنین در مقالهاش به طرحهای نقاشی دیواری روی دیوار سفارت آمریکا و تصویر مجسمه آزادی که به صورت یک جمجمه نقاشی شده اشاره میکند و به نقش آنها در مفهوم سازی برای ایرانیان تاکید دارد.
دیپلماسی مقاومت؛ موازنه بیلبوردی
وب سایت امواج با اشاره به یکی از طرحهای بیلبورد میدان ولیعصر که به مناسبت حمله حوثیها به ابوظبی طراحی شده بود و از این بابت نوعی خوشحالی را ابراز میکرد، مینویسد: «ایران مجدداً از عربستان سعودی و امارات برای پایان دادن به جنگ یمن درخواست کرده است. این در پی حملات اخیر جنبش انصارالله یمن، معروف به حوثیها به پایتخت امارات است. دولت ایران به طور مستقیم در مورد حملات حوثیها اظهار نظر نکرده است. با این حال، یک سازمان مرتبط با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جنبش یمن استقبال کرده است...»[۴] زنان و بیلبورد؛ از جنجال سازی تا سیاسی کاری وب سایت المشارق که از نظر سیاستهای خبری ناهمسو با جمهوری اسلامی به شمار میرود، با پرداخت سیاسی به بیلبورد میدان ولیعصر، آن را آخرین تلاش سازمانهای وابسته به رژیم برای حذف زنان از بیلبوردها قلمداد کرده که موجی از انتقادات را در میان مردم به راه انداخته است.[۵] شیما شهرابی (فعال ایرانی خارج از کشور) در مقاله خود به زبان انگلیسی با عنوان «نگاه رسمی جمهوری اسلامی به زنان»[۶] در رسانه معاند ایران وایر مینویسد که بیلبورد میدان ولیعصر، نگاه رسمی جمهوری اسلامی به زنان را نشان میدهد. او با نقل گفتههایی از برخی زنان و واکنش آنها نسبت به برخی طرحهای این بیلبورد، از قول آنها میگوید که در این بیلبورد زن تحقیر و تقبیح نشده و تنها در برخی موضوعات نادیده گرفته میشود. اما این موضوع هم چیز کمی نیست. به نظر میرسد موضوعیت پیدا کردن «زن» در بیلبورد میدان ولیعصر امری است که ابتدا در رسانههای داخلی مورد جنجال سازی قرار گرفته و سپس به رسانههای خارجی سرایت کرده است. در عین حال به جز فعالان ایرانی که با رسانههای داخلی ارتباط داشتهاند، رسانههای خارجی کمتر به جنجال سازیهایی که در داخل صورت گرفته، پرداختهاند. به همین دلیل میتوان جنجال سازیهای داخلی را بیش از آن که واقعی دانست، نوعی تسویه حساب سیاسی به حساب آورد.
شهادت شهید سلیمانی و هنر تبلیغ
امیر احمدی آرین در وب سایت نیویورک ریویو با اشاره به طرحهایی که درباره شهید سلیمانی روی بیلبورد میدان ولیعصر کار شده، مینویسد: «بزرگداشت شهید سلیمانی آخرین جلوه از سابقه طولانی جمهوری اسلامی در انتقال پیامهای سیاسی در رسانههای گرافیکی به عنوان یک سنت فرهنگی خاص تبلیغی است». او تعریف میکند: «یک روز که در تاکسی نشسته بودم از راننده پرسیدم سلیمانی را دوست داری؟ او گفت: اوه، البته. او قهرمان من است. سپس با دیدن آشفتگی در چهره ام افزود: «شاید از آخوندها دل خوشی نداشته باشم، اما باور کنید، اما حاج قاسم فرق میکند». آرین ادامه میدهد که بعد از آن برخورد بود که متوجه شدم چقدر تصویر سلیمانی، مردی که چند سال قبل کمتر کسی نامش را میشناخت، فراگیر شده است. در ویترین گوشهفروشیها، بالای صندوق عقب ماشین و درهای ون، پوسترهای او همه جا بود. درست مانند راننده تاکسی، مردم عادی علیرغم وفاداری او به نظام، به او احترام میگذاشتند..[۷] گولز و اسکوارتز نیز در مقاله دیگری مینویسند: «قهرمانی سلیمانی به عنوان یک شهید از اهمیت ویژهای برخوردار است، زیرا او بلافاصله در پوسترها و نقاشیهای دیواری متعدد ظاهر شد و به این ترتیب مخاطبان زیادی را به دست آورد. در بیلبورد جنجالی «ولی عصر» در مرکز تهران تصویر شهادت سلیمانی به گونهای رمزگذاری شده بود که ارتباط او با نظام را کمرنگ کرده و وحدت ملی ایران را ترویج میکند و او را به عنوان قهرمان و برای مردم معرفی میکند. به این ترتیب از استثنایی بودن او به عنوان یک ژنرال سپاه کاسته میشود: او یک قهرمان در میان زندگان است و در دسترس همگان قرار میگیرد، ممکن است به دلیل مقام شهادتش دور به نظر برسد، اما قهرمانی برای شهروندان عادی و روزمره قابل تقلید و دستیابی است. این اسطوره شهیدی است که تغییر نام داده، شیک و ظریف نشان داده شده و مرز بین تبلیغات سخت و نرم و بین ایدئولوژی رژیم و ناسیونالیسم روزمره را بیش از پیش محو میکند». [۸]
[1] . https://www.tandfonline.com/doi/abs/10.1080/1472586X.2021.1984292
[2] . https://unframed.lacma.org/2018/05/02/time-and-again-intersection-past-and-present-iranian-art
[3] . https://www.theguardian.com/world/shortcuts/2013/jan/20/iran-obama-billboard-tehran-propaganda
[4] . https://amwaj.media/media-monitor/iran-avoids-commenting-on-houthi-strikes-on-uae
[5] . https://almashareq.com/en_GB/articles/cnmi_am/features/2021/11/12/feature-01
[6] . https://iranwire.com/en/features/5905
[7] . https://www.nybooks.com/daily/2020/09/30/the-martyrdom-of-soleimani-in-the-propaganda-art-of-iran/
[8] . Schwartz, Kevin and Olmo Gölz "The Mural Merry-Go-Round: The Vali Asr Billboard and Propaganda in Iran." jadaliyya.com May 2020.
/انتهای پیام/