گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ با علی بابایی ،مدیرکل علم و فناوری وزارت صمت، درباره اینکه چرا احساس مردم از پیشرفتهای کشور با ذهنیت حاکمیت متفاوت است، گپوگفت کوتاهی داشتهایم که خواندن آن خالی از لطف نیست.
حاکمیت و دولتها ادعا دارند که در حوزههای مختلفی در این سالها پیشرفتهایی صورت گرفته، اما گویا ذهنیت مردم با حاکیمت درباره این پیشرفتها یکی نیست. اگر این فرض را قبول دارید چه دلایلی باعث این شکاف شده است؟
علی بابایی: مردم در طول شبانه روز با اتفاقات و پدیدههای مختلفی مواجه اند و هر معنایی که از اتفاقات پیرامون خود برای ما میافتد، مشخص میکند که پیشرفتی حداقل با معنای عامه رخ داده یا نه؛ فردی عادی را در نظر بگیرید که روزانه با مشکلات فراوانی باید مواجه شود؛ از کیفیت پایین خودرویی که سوار میشود، از کیفیت پایین حمل و نقل عمومی، آلودگی هوا، وضعیت سلامت و بیمارستان ها، شکل معماری اکثر ساختمانها و نهادهای دولتی که وقتی کسی وارد آنها میشود با رنگ و روی قدیمی، کهنه و محیط خفه آنها روبرو میشود، گرانی روزانه مرغ، گوشت، برنج و مواد غذایی و... میخواهم عرض کنم که مردم تقریبا در کمتر ابعادی از زندگی خودشان پیشرفت تکنولوژی و صنعت را احساس میکنند.
هیچ پیشرفتی وجود ندارد یا ما نتوانسته ایم آنها را بدرستی روایت کنیم؟
بابایی: در اکثر مثالهایی که من زدم، اصلاً پیشرفتی وجود ندارد و مردم مدام با تکنولوژیهای دسته چندم و فرسوده و عقبمانده در بیشتر حوزهها سروکار دارند و مدام زندگی خودشان را با سایر کشورها مقایسه میکنند؛ آنهم نه کشورهای آمریکایی و اروپایی بلکه همین کشورهای همسایه ما در حاشیه خلیجفارس و به نظر من رفتار مردم کاملاً طبیعی است که هیچ حسی از پیشرفت ندارند. اکثر پیشرفتهایی که رخ داده یا در بخش موشکی و نظامی است و یا در بخش داروهای خاص که باز اکثریت مردم که نیازی به این داروها ندارند و حتی در تجهیزات پزشکی هم ورود خاصی نداشتهایم و واقعاً تمام المانهای اطراف زندگیمان هیچ رنگ و بوی خاصی از پیشرفت به معنای عامه یعنی پیشرفت صنعت و تکنولوژی ندارد.
پس یا واقعاً پیشرفتی در حوزههای مختلف انجامنشده، یا یک جاهایی پیشرفت داشتهایم، اما آنقدر از زندگی مردم به دور بوده که باز کمتر احساسی به آن دارند مثل پیشرفت در موشکهای نقطه زن و یا تولید داروهای خاص، سومین حالت این است که باز ممکن است پیشرفتی در زندگی مردم وجود داشته باشد، اما مردم به دلیل مقایسه زندگی خود با مردم سایر کشورها آن را نادیده بگیرند. حالت چهارم اینکه ممکن است پیشرفتی در کشور رخ داده باشد، اما بهوسیله ما روایت گری نشده باشد، مثل اینکه شما دیگر در مقایسه با اواخر دهه ۶۰ برای فروش محصولات لبنی خود، صف ندارید و انواع این محصولات در فروشگاهها وجود دارند. هیچوقت دوربین ما خط تولیدهای پیشرفته، اتوماتیک و وطنی را به مردم نشان نداده است؛ خط تولیدهایی از محصولات لبنی، نان، پوشک. حالت پنجم ماجرا این است که برخی از این پیشرفتها در دولت و در سطح بالایی انجامشده مثل پیشرفتهای حوزه نفتی و یا ICT که لااقل مردم باز از آنها بیخبرند.
اتفاقا الان موضوع روایت پیشرفت اهمیت پیدا میکند که میتواند با روایتهای هنرمندانه خود این پیشرفتهای پنهان را نشان دهد.
بابایی: بله دقیقا و به عقیده من وظیفه راویان پیشرفت این است که اولویتشان موارد چهارم و پنجم باشد، چون اینها پیشرفتهایی در سطح تکنولوژی بالا و پیچیده است و دیدن اینها برای مردم میتواند جذاب، زیبا و امید آفرین باشد.
/انتهای پیام/