گروه جامعه واقتصاد «سدید»؛ دکتر سیدمحمود نجاتی حسینی در این جستار که با موضوع اصلی تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام به رشته تحریر درآورده و برای نخستین بار در پایگاه فرهنگ سدید منتشر میشود، پیش از هر چیز از لزوم این پرداخت تاریخی و عدم یکسان پنداری آن با تاریخ تفکر اجتماعی در میان سایر اقوام و ادیان سخن می گوید.
بیشتر بخوانید:
بخش اول/ اندیشه ورزی مسلمین در امر اجتماعی
بخش دوم/ اندیشه اجتماعی بدون مسئله ممکن نیست
بخش سوم/ هر تفکر فرزند زمانه خودش است
تاریخ تفکر اجتماعی اسلامی همان تاریخ تفکر اجتماعی مسیحی است؟
او در این بار می نویسد: «کلاف سردرگم مطالعه آثار و متون تخصصی که منتسب به اندیشهورزی اجتماعی مسلمین است، ما را وا میدارد تا تاملی دقیق در این حوزه اندیشگی و معرفتی عقیدتی که بلاتکلیف و رهاشده به حال خود است؛ داشته باشیم [که البته درعین حال مدعیان و متولیان زیادی نیز دارد]. این کلاف سردرگم حتی به کتابهایی که با بررسی تاریخ این تفکر سروکار دارند نیز سرایت کرده است.
به طوری که در این کتاب ها هم چنان که نگارنده طی یک گفتگوی فشرده و یک مقاله مفصل [ارائه شده به همایش انجمن جامعه شناسی ایران(همايش كنكاشهاي مفهومي و نظري درباره جامعه ايران - ۲۲و ۲۳اردیبهشت ۱۳۹۵) با عنوان: «بازخوانی انتقادی ادبیات ایرانی تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام»] بحث کرده است؛ در آنها ملاحظات مرتبط با منطق و روش و نظریه و تاریخ اندیشه اصلا وجود ندارد و مولفان برخی از کتاب های تاریخ اندیشه، خوش بینانه و البته از سر بی احتیاطی علمی و بی دقتی فکری و روشی، فرض را بر این گرفته اند که قطعا تفکر اجتماعی مسلمین به سبک تفکر مسیحی غربی آن وجود داشته و لذا نیازی هم به این مباحث تخصصی روش شناختی و نظریه مند نیست پیرامون تفکر اجتماعی مسلمین نیست!» این در حالیست که این جستار برآنست تا از منظری متفاوت و البته با نگاهی تاریخی و تحلیلی به تاریخ تفکر اجتماعی در میان مسلمانان نگاه کند.
او در ادامه پیرامون روش پرداخت به این مسئله و موضوعات محوری یا کلیدی مرتبط اینطور مینویسد:«برای اولین گام بهتر است مفاهیم کلیدی که محل ابهام معنایی و تشکیک و تردید معرفتی است، روشن شود. ما تعدادی مفهوم کلیدی مهم را برای توضیح انتخاب کردهایم؛ از جمله :«اندیشهورزی مسلمین در امر اجتماعی؛ اندیشه پیشا اجتماعی مسلمین؛ اندیشهورزی عرفی-عقیدتی-پیوندی مسلمین؛ پیوند حقیقت/ واقعیت در تفکر اجتماعی در اسلام» از مهم ترین مفاهیمی است که در این جستار به آنها پرداخته میشود.
کلیدهای فهم تفکر اجتماعی در اسلام
این استاد علوم اجتماعی دانشگاه در اشاره به مهمترین کلیدهای فهم تفکر اجتماعی در اسلام، به چند سرفصل مهم اشاره میکند. از جمله این موارد میتوان به پنج مورد اصلی پرداخت:
۱- اندیشهورزی مسلمین؛ این مفهوم به معنای «ماهیت آرا و عقاید کلی دانش ساز و نحوه بیان آنها» از سوی صاحب نظران و متفکران مسلمان ساکن در سرزمینهای امپراتوری خلافت اسلامی(از شمال افریقا تا هند، حوزه مدیترانه و اسپانیای کنونی، خاورمیانه امروزین) است.
۲- اندیشه در امر اجتماعی؛ منظور از این عنوان، آرایی است که اندیشمندان مسلمان درباره ماهیت امر اجتماعی به صورتهای متنوع با معناهای در خور تامل بیان نمودهاند.
وارسی دقیق مفاد متنی"تفکر اجتماعی در اسلام" نشان میدهد که شاید بخش عمده ای از آرای بزرگان تفکر اجتماعی در اسلام (از فارابی تا ابن سینا، غزالی، ابن خلدون و...) از برخی جنبهها با محتوای مفهوم دوم(اندیشه در امر اجتماعی) همخوانی نداشته باشد. در این حالت، ممکن است این اندیشمندان به موضوع "اندیشه در امر اجتماعی" تا اندازهای نزدیک شده باشند، اما دقیقا به همه جوانب آن نپرداخته باشند. درست به همین دلیل است که عنوان پیشا اجتماعی به این سبک اندیشهورزی اطلاق میشود.
۳- اندیشه پیشا اجتماعی؛ وارسی دقیق مفاد متنی"تفکر اجتماعی در اسلام" نشان میدهد که شاید بخش عمدهای از آرای بزرگان تفکر اجتماعی در اسلام (از فارابی تا ابن سینا، غزالی، ابن خلدون و...) از برخی جنبه ها با محتوای مفهوم دوم(اندیشه در امر اجتماعی) همخوانی نداشته باشد. در این حالت، ممکن است این اندیشمندان به موضوع "اندیشه در امر اجتماعی" تا اندازهای نزدیک شده باشند، اما دقیقا به همه جوانب آن نپرداخته باشند. درست به همین دلیل است که عنوان پیشا اجتماعی به این سبک اندیشهورزی اطلاق میشود.
۴- اندیشهورزی عرفی-عقیدتی-پیوندی؛ حتی با فرض اثبات این نکته که مسلمین متفکر و متفکران مسلمان" اندیشه پیشا اجتماعی"داشتهاند، نمیتوان از این موضوع مهم غفلت نمود که لازم است حتما «محتوا و جهت گیری و نیز نحوه سند دهی و ایده پردازیهای متفکران مسلمان» از لحاظ درجه وابستگی و انطباق با «وحی، متن مقدس، معارف اسلامی و فرهنگ مسلمین» مورد توجه قرار گیرد.
۵- گرایش به حقیقت یا واقعیت در اندیشهورزی متفکران مسلمان از مهم ترین ویژگیهائی است که در فضای تفکر اجتماعی اسلامی باید به آن توجه داشت.
همچنین در فضای بررسی تاریخ اجتماعی اسلام باید به سه مولفه مهم نیز اشاره کرد. مولفههایی که نه تنها در نسبت با اندیشه اجتماعی که در نسبت با مسئله اندیشه نیز مهم است. دکتر نجاتی حسینی در این باره می نویسد:« ۱- امرتفکر؛ به معنای آرای منطقا مستدل و منسجم درباره یک یا چند موضوع در حوزه دانش.
۲- امراجتماعی؛ به معنای امر اجتماعی به مثابه امر مرتبط با دو مقوله مهم زندگی جمعی و انسان اجتماعی و نسبت دو سویه تعاملی یا تقابلی میان این دو است.
۳- امر اسلامی؛ که یک امر چند لایهای و چند وجهی مرتب شده از قرآن، سنت نبوت و سیره امامت و فلسفه، کلام، فقه، عرفان، ادبیات، تاریخ که در این راستا حائز اهمیت و بررسی های فراوان است.»
چگونه اندیشه اجتماعی در اسلام را بشناسیم؟
این شاید مهم ترین سوالی است که می توان در جریان مطالعه این جستار به آن پاسخ داد، مطالعه تاریخ اندیشهها history of ideas و تاریخ فکری intellectual history و همچنین تاریخ فرهنگی و اجتماعی Social and cultural history از طریق طرح دو پرسش اصلی در این راستا قابل بررسی و ارزیابی است. سوال هایی همچون، «آیا، چرا و چگونه» می توان از شکل گیری تفکراجتماعی در اسلام به معنای موصوف آن[در مقایسه با وضع تفکر اجتماعی در یونان، غرب مسیحی سدههای میانه، رنسانس و روشنگری و دوران مدرنیته] آن گونه که بایسته و شایسته وضع تمدنی اسلام کلاسیک عصر سنت(سدههای ۸ تا ۱۹ میلادی) است، دفاع نمود؟
سوال مهم دیگری که در این راستا میتوان مطرح کرد و از رهگذر آن به پاسخ هائی پیرامون موضوع تفکر اجتماعی در اسلام رسید، این است؛ «آیا، چرا و چگونه» میتوان با قوت تمام از وجود جامعه societies/cavities/ society و یا اجتماع عرفی/امت عقیدتی، که سوژه اصلی مطالعه در هرگونه تاریخ تفکر اجتماعی است و به معنای غربی آن و اعم از تفکر اجتماعی عرفی یا عقیدتی؛ در زیست جهان اسلامی دوران سنت(سده های ۱ تا ۱۲ ه.ق / ۸ تا ۱۸ میلادی) و حتی دورانهای مواجهه با مدرنیته غربی(سده ۱۳ه.ق/۱۹ میلادی) و شبه مدرنیته(سده ۱۴ ه.ق / ۲۰ میلادی) دفاع نمود؟
اندیشهورزی اجتماعی به سبک اسلامی و موانع آن
بعد از آنکه نخستین بایستهها و پیش فرضهای لازم برای مطالعه تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام و اوضاع کنونی آن را مرور کردیم، میتوان به بررسی مهم ترین موانع این راه نیز پرداخت. چه از اینرو که مطالعه راههای نیل به این مهم، در غیاب آسیب شناسی این طریق ناقص خواهد بود.
پررنگ بودن امرسیاسی و سایه انداختن آن بر هرگونه اندیشهورزی در حوزه علوم انسانی موجب شده تا امر سیاسی به عنوان امر محوری برای امر اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و حقوقی نیز محسوب شود
دکتر نجاتی حسینی درباره این مسئله مینویسد:« اول- پررنگ بودن "امرسیاسی"the political [امر مرتبط با دولت ورزی، حکومت، سیاست، قدرت، نظم و امنیت، اطاعت و تکلیف، رعیت پروری] و سایه انداختن آن بر هرگونه اندیشهورزی در حوزه علوم انسانی موجب شده تا "امر سیاسی" به عنوان امر محوری برای " امر اجتماعی، فرهنگی، اخلاقی و حقوقی" نیز محسوب شود. دوم- کم رنگ بودن "زندگی اجتماعی" در جهان اسلامی عصر سنت، خصوصا و عدم "حضور پر رنگ مردم" در عرصه سیاست، و یحتمل شکل نگرفتن عرصهای به نام عرصه" امرعمومی"the public. سوم- پهنه گسترده چتر" امردینی" the religious [امر مرتبط با تدین و تعبد و دین ورزی فقهی در زیست روزمره مسلمین] که منطقا جزو مقتضیات تمدن اسلامی است و در تمام حوزههای دانشی مرتبط با حوزههای متعارف علوم انسانی و دانشهای دینی اسلامی [فلسفه، فقه، عرفان، کلام، ادبیات، تاریخ، جغرافیا] رایج بوده است و محل استناد تمامی اندیشمندان به آن به عنوان منبع کامل تمام و کافی برای تمام تحلیل ها هم بوده است. چهارم-استفاده ناکافی و نه چندان مناسب از"مبانی دینی عقیدتی" موجود برای تحلیل مسایل"امر اجتماعی" منجر به بروز نقصان در مسیر تقویت اندیشهورزی اجتماعی شده است.
برخی ملاحظات درباره نحوه مطالعه " ادبیات تفکر در امر اجتماعی" [در جهان اسلام]
او در ادامه و آنگاه که پیرامون مطالعه روشمند تفکر می گوید، اینطور مینویسد:« برای مطالعه متدیک[روشمند]و سیستماتیک[منتظم] ادبیات موصوف، سودمند است برخی ملاحظات مهم که مرتبط با خصایص این نوع ادبیات [ادبیات"تفکر در امر اجتماعی در جهان اسلام"] است، مورد توجه قرار گیرد:
اول- چندفرهنگی بودن، دوم- چندعقیدتی بودن، سوم- چندتاریخی بودن، چهارم- چنددانشی بودن و پنجم- چند ژانری بودن است.
حال مهم ترین سوالی که در این راستا می توان به آن اشاره کرد، چیستی اندیشه اجتماعی متفکرین مسلمان است؛« منظور از اندیشه اجتماعی متفکرین مسلمان، یعنی اندیشه اجتماعی متفکرینی که در جهان اسلام و یا خارج از جهان اسلام زندگی میکنند، ولی مسلمان هستند. یکی از مهمترین نکته هایی که وجود دارد این است؛ در خود غرب هم یک حوزه دانشی و پژوهشی به نام اندیشههای اجتماعی متفکرین مسیحی وجود دارد. منظور از متفکرین مسیحی یعنی آنها هم دقیقا منظور مذهبی دارند و منظورشان اندیشههای اجتماعی آن دسته از آبا کلیسا است که در ضمن کشیش بودن اندیشه های اجتماعی هم داشته و دارند.
دکتر نجاتی حسینی پیرامون این اندیشه و تفاوت آن با دیگر شقوق تفکرات فلسفی و اجتماعی نیز این نکته را مینویسد:« بخشی از اندیشههای اجتماعی که ماهیت فلسفی دارد و به صورت رأی فلسفی در میآید و تحلیل فلسفی میشود، فلسفه اجتماعی است. یک شکلی از فلسفه اجتماعی که شکل علمی به خودش میگیرد و با تحلیلهای علمی همراه میشود را علم اجتماعی میگویند.»
او پس از واکاوی روشهای پردازش تفکر اجتماعی و موانعی که در نسبت با تفکر اجتماعی اسلام وجود دارد، به مهم ترین دلایل عدم شکلگیری جریان تفکر در اسلام اشاره میکند:« در اینجا با دو عامل عینی و ذهنی روبرو هستیم: عوامل ذهنی. در جهان اسلام تفکر نقادی شکل نگرفت. در نتیجه تفکر نقادی در جامعه نتوانست شکل بگیرد که بتوانیم تفکر اجتماعی به معنای غربی آن داشته باشیم.
عوامل عینی در این نظریه عبارتند از؛ در غرب تحولات اجتماعی مدرنیتهای عینی باعث شده بود که اندیشه اجتماعی شکل بگیرد؛ صنعتی شدن، شهری شدن، سرمایهداری، انقلابهای سیاسی، شورشهای اجتماعی، اصلاحات دینی و رشد علم مدرن.»
عوامل دیگری که میتوان در این راستا به آن اشاره کرد، این است؛« در جهان اسلام نه تجربه صنعتی شدن را داشتیم و نه شهرنشینی و نه سرمایهداری. انقلابهای سیاسی، شورشهای اجتماعی، اصلاحات دینی و نه رشد علم مدرن در جوامع اسلامی تجربه نشده است. اجتماع زیستی جهان اسلام، همچون روستایی عشایری بود که فرهنگ شان شفاهی است. در این جامعه، غلبه با فهم متعارف و عقل سلیم بود تا ذهنیت علمی و عقل گرای انتقادی در این جوامع غلبه داشته باشد.»
بررسی دلایل حمایتهای سیاسی از تفکر اجتماعی در اسلام، روش های کاوش تفکر اجتماعی در اسلام، مطالعه سیستماتیک امر اجتماعی و روشهای آن، بازخوانی انتقادی ادبیات ایرانی تاریخ تفکر اجتماعی در اسلام از مهمترین سرفصل های دیگری است که در این جستار به آن اشاره شده است.
/انتهای پیام/