گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «اکثر آنها نامهایی دارند که هرگز نخواهیم شناخت»؛ کودکان غزه را میگویم، آنهایی که یا در راهرو بیمارستانها جان خود را از دست میدهند و یا در مسیر بیمارستان! البته بیمارستان آن زمان وجود حقیقی و ماهیت زندگیبخش پیدا میکند که موشکها و یا رباتهای انفجاری اسرائیلیها، آنها را مستقیم هدف قرار ندهد! یک سرباز اسرائیلی میگوید: «در خیابانها هیچکس نبود، فقط یک پسربچه چهارساله که در حیاط خانهشان با شنبازی میکرد. فرمانده ناگهان شروع به دویدن کرد، پسر را گرفت و دست او را از آرنج و پایش را شکست. سه بار روی شکمش پا گذاشت و رفت»؛ میبیند! اصلاً برای آنها فرقی نمیکند که او یک انسان را زیر پاهای خود له میکرده است. گویی همه در فلسطین سزاوار مرگ هستند. کودک است! خب باشد؛ تشخیص ارتش اسرائیل این است که او سزاوار مرگ است. زن است! خب باشد؛ حتماً او هم سزاوار مرگ است. در غزه همه انسانها و انسانیت زیر پوتینها در حال لگدمالشدن است؛ و ما هرروزه شاهد مرگ کودکانی هستیم که اکثر آنها را هرگز نخواهیم شناخت. سازمان ملل میگوید «اسرائیل هر یک ساعت یک کودک را در غزه میکشد» و حالا آمار کودکانی که با آتش مستقیمِ سلاحهایی که توسط آمریکا به دست سربازان اسرائیلی رسیده است، به مرگ محکوم شدهاند، به بیش از 13 هزار و سیصد نفر رسیده است.
باوجود نسلکشی اسرائیل و حمایت تمامقد دولتهای غربی اما غزه آن پدیده قرن 21 شده که زنده مانده است. نه فقط ایستادگان دربرابر توحش مدرن غزه را زنده نگاه داشتهاند که حتی آن کودکانِ شهیدی که لیست اسامی آنها از دسترس بشریت خارج شده است، غزه را زنده نگه داشتهاند. این گواه را بیطرفترین انسانها یعنی پزشکان تایید میکنند. همه بیمارستانهای هدف قرار گرفته در غزه، احیا میشوند تا انسانیت از دست رفته را احیا کنند! حالا حیاط هر بیمارستان لحظه ثبت تاریخ شده است؛ گویی کتاب تاریختمدن ویل دورانت دوباره در حال نوشته شدن است. کارگری خود را برای بازسازی بیمارستان هدف قرار گرفته، به اتاقهای در حال سوختن میرساند، مادر ایستادهای فرزندان بیجانش را در آغوش میکشد و پدربزرگی ماندن تا لحظه وصال به نوهاش را فریاد میزند. آن سو کودکی هنوز به هفت روز نرسیده که چشمانش را برای همیشه میبندد. اگر روزگاری، تاریخ جنگ را در میدانهای نبرد مینوشتند، امروز، انسانیترین مکانهای دنیا یعنی بیمارستانهای غزه در حال روایت تاریخ هستند. عدهای نیز از سراسر جهان برمیخیزند و خود را به دل معرکه میرسانند تا در کنار مردم غزه باشند. پزشکان بخشی از این جامعهای هستند که برای خلق زندگی دوباره خود را به باریکه غزه رسانده و به مداوای تن شرحه شرحه شده میپردازند. حضور و روایت بدون واسطه پزشکان از شرایط نوار غزه دست مایه این فصل از ویژه نامه مصوت شده است. روایت پزشکان از سطح جنایت در غزه نیاز به کاوش و تحلیل ندارد، چرا که کاملاً صحنه عریان است.
اضافه کنیم که این فاجعه انسانی صرفاً بازتابدهنده یک جنگ نیست، بلکه نماد زخم عمیقتری است که توسط اسرائیل بر مردم فلسطین تحمیل شده است. مادامی که نهادهای بینالمللی در برابر این جنایات سکوت کنند و دولتهای غربی حمایت همهجانبه، نهتنها جهان از مسئولیت انسانی خود فرار کرده، بلکه فضای مشروعیتبخشی به جنایات جنگی و تداوم نسلکشی را نیز فراهم کرده است. این نسلکشی، پرده از ماهیت پیچیدهای برمیدارد که در آن سیاست، قدرت و سرمایهگذاریهای نظامی به زیان زندگی انسانها بهویژه کودکان تمام میشود و کسی جز پزشکان و اهالی رسانه نمیتوانند بر علیه ماهیت پیچیده استکبار شورش کنند.
حال، روایت غزه به روایت مقاومت تبدیل شده است؛ مقاومتی که در تاریکی بمباران و در سایههای سوختن بیمارستانها، همچنان شعلههای امید و حیات را حفظ کرده است. حتی در شدیدترین لحظات، آنجا که مرگ حضور خود را در هر کوچه و خیابان تثبیت کرده است، صدای مقاومت غزه خاموش نمیشود. این صداهای به خود کشنده نشان میدهند که غزه نه فقط یک منطقه جغرافیایی، بلکه نماد ایستادگی انسانی در برابر ظلم و بیعدالتی است.
پیام غزه روشن است: حتی در دل مرگ، زندگی ادامه دارد. اینجا، زمین و آسمان بهرغم هر زخم و سوزشی، گواهی به ارادهای میدهند که هیچ موشک و سلاحی قادر به شکست آن نیست. تاریخ غزه نهتنها برای مردم فلسطین، بلکه برای تمام جهان درس است. آنها که در بیمارستانهای ویران شده جان دادند، پیامآورانی هستند که به ما میگویند، انسانیت هرگز نمیمیرد و آنها که به اختیار خود را به مردم غزه رساندند، راویانی هستند که این انتفاضه را جهانی کردهاند.
در این فصل روایت پزشکانی را مرور خواهیم کرد که پس از 7 اکتبر خود را به سرزمینهای اشغالی رسانده و به مداوای زخمیها مشغول شدهاند. این روایتها ضمن ارائه تصویر جنایتهای ارتش اسرائیل در نوار غزه به ما کمک میکند تا الگوی مقاومت مردم فلسطین را درک کنیم.
/انتهای پیام/