گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ دکتر «مندی ترنر» [1] - محقق ارشد حوزه امنیت و پژوهشگر ارشد مدعو در دانشگاه «کوئین مری لندن» - در یادداشتی که وبسایت «Middle East Eye» آن را منتشر کرده، به فراگیری جبنش مقاومت فلسطینی و تبدیل آن به یک جنبش جهانی پرداخته است. وی تأکید میکند افراد زیادی در جهان به دلیل ظلم بزرگی که علیه ملت فلسطین طی یک سال گذشته دیدهاند، سیاسی شدهاند. به گفته وی، محور جهانی همبستگی با ملت فلسطین، روز به روز گستردهتر میشود و از نهر تا بحر و از «پکن» تا «واشنگتندیسی» را شامل میشود.
فراموشی فلسطین بدون پایداری
۲۹ نوامبر، روز جهانی همبستگی با مردم فلسطین است. سابقه طولانی همبستگی با فلسطینیها از کشورها و جنبشهایی که علیه استعمار و ظلم در سراسر جهان - بهویژه از آمریکای لاتین، آفریقا و آسیا - مبارزه میکنند، وجود دارد. مشکل این است که فلسطینیان، در اوج مبارزات ضد استعماری به آزادی نرسیدند. در عوض آنها به صلح جعلی یکطرفهای به نام توافقنامه «اسلو» در سال ۱۹۹۳ دست یافتند که اسرائیل از آن برای گسترش پروژه شهرکسازی استعماری خود از رود اردن تا دریای مدیترانه استفاده کرد. این وضعیت (ناتوانی در تأمین امنیت، پایمالکردن حقوق و کرامت فلسطینیها از طریق «توافق صلح» تحت حمایت ایالات متحده) ما را مستقیماً به این روز رسانده است.
مبارزه برای اینکه فلسطینیها در سرزمین خود بمانند یا به آن بازگردند، همیشه جهانی بوده و هرگز محلی نبوده است.
برای فلسطینیهای ساکن اسرائیل، کرانه باختری (از جمله قدس شرقی) و غزه، «صمود» یا «پایداری»، اساس مقاومت در برابر تلاشهای اسرائیل برای حذف فیزیکی آنها و نابودکردن خواستههای حقوقیشان است. زیرا همانطور که «طارق باکونی» [2] - نویسنده فلسطینی - به ما یادآوری میکند، «آلترناتیو و جایگزین ایستادگی، به فراموشی سپردن مسئله فلسطین است». اما آنها تنها نیستند. یک دیاسپورای بزرگ نیز وجود دارد که به عربی «الشتات» فلسطین گفته میشود. اخراج فلسطینیان توسط اسرائیل طی روز «نکبت» در سال ۱۹۴۸ و روز «نکسه» [3] ۱۹۶۷ و از طریق راهبردهای دیگری همچون سلب مالکیت، اکثر فلسطینیها را به پناهندگان و تبعیدشدگان تبدیل کرده است. این بدان معناست که مبارزه برای اینکه فلسطینیها در سرزمین خود بمانند یا به آن بازگردند، همیشه جهانی بوده و هرگز محلی نبوده است. در ژوئیه ۲۰۲۴ دفتر آمار فلسطین تخمین زد که ۱۴.۸ میلیون فلسطینی در سراسر جهان وجود دارد که بیش از نیمی از آنها را دیاسپورا تشکیل میدهند.
در گذشته این آوارگان بهعنوان منبع ضعف فلسطین تلقی میشدند، اما امروز در زمان اوج نسلکشی اسرائیل، این یک منبع قدرت برای ملت فلسطین محسوب میشود؛ زیرا پایههای یک محور جهانی همبستگی را ایجاد کرده است. این محور، روستاها و گروههای جامعه مدنی در فلسطین را با شبکه گسترده و در حال گسترش فلسطینیان در «شتات» و حامیان آنها در سراسر جهان در بر میگیرد. پیوند با کمپینهای عدالت اجتماعی مانند «جنبش زندگی سیاهپوستان مهم است»، نسل جدیدی از فعالان را به حمایت از مبارزه برای حقوق فلسطینیان کشانده است.
هیچ جا به وحشتناکی غزه نیست
فلسطینیها در غزه در بدترین وضعیت از نظر خشونت اسرائیلیها قرار دارند. تعداد تلفات و تصاویری که از رنج انسانی هر روز غزه بیرون میآید، واقعاً وحشتناک است. سرکوب و کشتار اسرائیل در کرانه باختری و اکنون در لبنان در حال افزایش است؛ اما هسته اصلی اقدامات وحشیانه اسرائیل در غزه همچنان باقی است. هنگامی که من به فلسطینیهای خارج از غزه - در داخل «خط سبز»، قدس، کرانه باختری و شتات - همبستگی و دوستی خود را ابراز میکنم، به من میگویند که هیچ جایی به سختی غزه از نظر میزان خشونت اسرائیل نیست.
در سرتاسر غرب، فلسطینیها و حامیان آنها در معرض سانسور، ازدستدادن شغل، اخراج و دستگیری قرار گرفتهاند.
یکی از دوستان فلسطینی در کرانه باختری به من گفت: «این وضعیت بر همه تأثیر گذاشته است. اما باز هم ما «الحمدلله» میگوییم؛ زیرا وضعیت ما نزدیک به آنچه برادران ما در غزه میگذرد هم نیست». دوست فلسطینی دیگری در قدس به من گفت: «غزه اکنون مرکز نسلکشی است. کرانه باختری همان چیزی است که غزه قبلاً بود. قدس شرقی همان چیزی است که کرانه باختری قبلاً بود و فلسطین ۴۸ (اصطلاح فلسطینی برای فلسطینیهای داخل خط سبز با شهروندی اسرائیلی) همان چیزی است که قدس شرقی قبلاً بود». این نگاه خردمندانه، خیلی واضح، تسریع مداوم ماشین سرکوب و تلاش برای محو فلسطینیها توسط اسرائیل را به تصویر میکشد. اسرائیل با تکه تکهکردن فلسطینیان، ایجاد تفرقه و حکومت بر آنها، اخراج، انزوا و نابودی آنها را آسانتر کرده است.
مقاومت مردمی قاعده است، نه استثنا
در کتاب «مقاومت مردمی در فلسطین: تاریخی از امید و توانمندسازی» [4]، نویسنده فلسطینی - «مزین قمسیه» [5] - نشان میدهد که چگونه بمبگذاریهای انتحاری، حملات موشکی، هواپیماربایی و گروگانگیری در بیش از ۱۰۰ سال مقاومت فلسطین استثنا هستند، نه قاعده. شیوههای رایجتر شامل تحریمها، شورشهای مالیاتی، تظاهرات و اعمال روزمره، ایستادگی است. اینها نمونههایی از آن چیزی است که قمسیه به جای «مبارزه غیرخشونتآمیز»، «مقاومت مردمی» مینامد؛ زیرا این اصطلاحی است که فلسطینیها نیز از آن استفاده میکنند: «مقاومه شعبیه». اما اسرائیل هیچ تمایزی قائل نمیشود. اسرائیل تمام اشکال مقاومت فلسطینیها را ممنوع کرده و با سطح بالایی از خشونت پاسخ میدهد.
دولتهای غربی در کنار اسرائیل، «محور سرکوبی» را تشکیل میدهند که مانع دستیابی فلسطینیان به حقوق خود میشوند.
در چند ماه گذشته، اسرائیل رهبران تمام جناحهای سیاسی فلسطینی همچون فتح، حماس، جهاد اسلامی و جبهه مردمی برای آزادی فلسطین را ترور کرده است. اسرائیل در طول یک سال گذشته و قبل از آن پزشکان، خبرنگاران، معلمان و هنرمندان فلسطینی را کشته است. حتی قبل از ۷ اکتبر ۲۰۲۳ اسرائیل تمایزی بین اشکال مختلف مقاومت فلسطینی قائل نمیشد. در اکتبر ۲۰۲۱، اسرائیل شش گروه حقوق بشر فلسطینی شامل عدامر (سازمان حمایت از زندانیان)، الحق (سازمان حقوق بشر)، مرکز بیسان برای پژوهش و توسعه که برای حقوق اقتصادی - اجتماعی فقرا و حاشیهنشینها مبارزه میکند، دفاع از حقوق کودکان بینالمللی فلسطین (سازمان حقوق کودکان)، اتحادیه کمیتههای کار کشاورزی که نماینده کشاورزان فلسطینی است و اتحادیه کمیتههای زنان فلسطینی (سازمانی فمینیستی) را بهعنوان سازمانهای تروریستی معرفی کرده و فعالیت آنها را ممنوع اعلام نمود و به دفاترشان در «رامالله» یورش برد. اسرائیل همچنین وکلای فلسطینی را نیز اخراج کرده است.
هر کسی که مواد متعلق به یک سازمان ممنوعه را با خود داشته باشد، میتواند دستگیر شود. تفسیر بسیار سست اسرائیل از آنچه که «مواد تروریستی» محسوب میشود شامل آثار ادبی فلسطین و پرچم فلسطین میشود. مردان، زنان و کودکان فلسطینی بدون سلاح که در تظاهرات هفتگی «راهپیمایی بزرگ بازگشت» در حصار اسرائیل در غزه در سالهای ۲۰۱۸-۲۰۱۹ شرکت داشتند، توسط تکتیراندازان اسرائیلی با استفاده از گلولههای واقعی هدف قرار گرفتند.
در سال ۲۰۱۱، اسرائیل «جنبش بایکوت، عدم سرمایهگذاری و تحریم اسرائیل» [6] (BDS) را ممنوع کرد. از آن زمان تاکنون، اسرائیل به آزار رهبران آن جنبش ادامه داده است و ورود هر کسی که از این جنبش حمایت کند را به اسرائیل ممنوع کرده است. رژیم نظامی آپارتاید خشونتآمیز اسرائیل هر فلسطینی را که در سر راه خود ببیند میکشد، زندانی میکند یا اخراج میکند؛ حتی کسانی که شعر مینویسند هم کشته میشوند. هر کسی که خلاف این را به شما بگوید، در بهترین حالت ریاکار و بیانصاف و در بدترین حالت، پوششدهندة نسلکشی اسرائیل است.
حمایت گسترده غرب از اسرائیل
حمایتی که اسرائیل از کشورهای غربی دریافت کرده است - ابتدا از بریتانیا و سپس از ایالات متحده - در ایجاد و بقای آن تعیینکننده و مهم بوده است. بریتانیا در طول اشغال و قیمومیت فلسطین از ۱۹۱۷ تا ۱۹۴۸، به طور غیرمستقیم دولتی صهیونیستی را در مراحل اولیهاش پرورش داد. در دوران جنگ سرد و بعد از آن، آمریکا به طور اقتصادی، نظامی و سیاسی از اسرائیل حمایت کرد. هم ایالات متحده و هم بریتانیا، به طور مستقیم در جنایات اسرائیل در غزه شرکت دارند و آن را در برابر بازخواست محافل بینالمللی مانند سازمان ملل، دیوان بینالمللی دادگستری و دیوان کیفری بینالمللی محافظت میکنند.
افراد زیادی در جهان، بهخاطر ظلم بزرگی که بر فلسطینیها تحمیل میشود، سیاسی شدهاند.
سایر کشورهای غربی - بهویژه آلمان و کانادا - نیز حمایتهای حیاتی خود را ارائه دادهاند. دولتهای غربی برای بقای دولت آپارتاید اسرائیل ضروری هستند. به همین دلیل است که تظاهرات و فعالیتهای جامعه مدنی در این کشورها، بسیار حائز اهمیت هستند. این موضوع همچنین کمک میکند تا توضیح دهیم چرا کشورهای غربی - بهویژه آنهایی که در نسلکشی اسرائیل همدست هستند یا به طور فعال در آن شرکت دارند - سعی در خاموشکردن و زندانی کردن هر کسی که در محور جهانی همبستگی درگیر است، دارند.
بیش از ۳۸ ایالت در ایالات متحده در سالهای اخیر، قوانین ضد جنبش بایکوت اسرائیل (BDS) را تصویب کردهاند. در آوریل ۲۰۲۴ آلمان جنبش بایکوت اسرائیل را بهعنوان یک «گروه مشکوک تروریستی» معرفی کرد. بریتانیا نیز در مسیر تصویب قانونی برای ممنوعیت این جنبش ضد اسرائیلی بود؛ اما انتخابات عمومی پارلمان در تابستان ۲۰۲۴ این موضوع را به عقب انداخت. کانادا، فرانسه و اسپانیا نیز درباره اقداماتی برای محدودکردن جنبش بایکوت بحث کردهاند. در سرتاسر غرب، فلسطینیها و حامیان آنها در معرض سانسور، ازدستدادن شغل، اخراج و دستگیری قرار گرفتهاند.
دولتهای غربی در کنار اسرائیل، «محور سرکوب» را تشکیل میدهند که مانع دستیابی به حقوق فلسطینیان میشود. تنها از طریق فعالیتهای جامعه مدنی میتوان نقش مداوم و شرمآور دولتهای غربی در حمایت از اسرائیل را بهعنوان یک دولت آپارتاید به چالش کشید و تغییر داد. آنچه در حال حاضر شاهد آن هستیم، یک درگیری اساسی و بنیادین بین کسانی است که میخواهند فلسطینیها همان حقوق و آزادیها را داشته باشند که یهودیان دارند و کسانی که هر کاری - از جمله انجام و تسهیل یک نسلکشی - را مرتکب میشوند، از اسرائیل بهعنوان یک دولت آپارتاید حمایت کنند.
اگر باید بمیرم، بگذار با مرگم امید بیافرینم
محور جهانی همبستگی با ملت فلسطین روز به روز گستردهتر میشود و از نهر تا بحر و از «پکن» تا «واشنگتندیسی» را شامل میشود.
در ۶ دسامبر ۲۰۲۳، اسرائیل با یک حمله هوایی به غزه، استاد دانشگاه، شاعر و فعال فلسطینی به نام «رفعت الاریر» [7] را کشت. شعر او به نام «اگر باید بمیرم» به بیش از ۴۰ زبان ترجمه شده و به میلیونها نفر در سراسر جهان رسیده و به سرود مبارزه فلسطینیها تبدیل شده است. «الاریر» در سوگی زیبا برای بقای فلسطینیها و مقاومتشان نوشت: «اگر قرار است بمیرم، بگذار مرگم امید بیافریند، بگذار یک قصه باشد».
امید بهویژه در این زمان نسلکشی، یک تجارت دشوار است؛ اما فلسطینیها نقمت بدبینی و ناامیدی را ندارند. افراد زیادی به دلیل آنچه که بهعنوان یک ظلم بزرگ بر فلسطینیها تحمیل میشود، سیاسی میشوند. آنها همچنین میبینند که این سرکوب و بیعدالتی، تنها به دلیل حمایتی است که اسرائیل از یک ائتلاف متشکل از نخبگان غربی که از اسرائیل بهعنوان یک دولت آپارتاید استعماری حمایت میکنند، امکانپذیر شده است. با اخراج فلسطینیها، اسرائیل پایههای دشمنی خود را بنا نهاد. محور جهانی همبستگی که جوامع فلسطینی و حامیان آنها را هر کجا که باشند به هم پیوند میدهد، هر روز بزرگتر میشود؛ از نهر تا بحر و از پکن تا واشنگتندیسی، امید در همه جا نهفته است.
https://www.middleeasteye.net/opinion/palestinian-popular-resistance-global-movement-how
[1] . Mandy Turner
[2] . Tareq Baconi
[3] . Naksa : روز نکسه یا روز شکست (۵ ژوئن ۱۹۶۷) (عربی: یوم النکسة) سالروز شکست کشورهای عربی از اسرائیل در جنگ ششروزه سال ۱۹۶۷ است که با آوارگی مردم فلسطین همراه شد. بهعنوان یکی از نتایج جنگ، اسرائیل کنترل کرانه باختری و نوار غزه را که پیش از آن ضمیمه اردن شده و توسط مصر کنترل میشد، به دست گرفت.
[4] . Popular Resistance in Palestine: A History of Hope and Empowerment
[5] . Mazin Qumsiyeh
[6] . Boycott, Divestment and Sanctions
[7] . Refaat Alareer
/ انتهای پیام /