مروری بر جنگ ترکیبی و ابعاد مختلف آن علیه ایران؛

استراتژی جنگ ترکیبی تضعیف ساختارهاست

استراتژی جنگ ترکیبی تضعیف ساختارهاست
جنگ ترکیبی علیه ایران برخلاف جنگ‌های سنتی، به‌طور عمده از ابزارهای غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی، جنگ‌های اطلاعاتی، عملیات سایبری، ترورهای هدفمند و فشارهای دیپلماتیک استفاده می‌کند. این ابزارها به‌طور هماهنگ در قالب یک استراتژی واحد برای تضعیف ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران به کار گرفته می‌شوند.

گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ این گزارش مروری بر پدیده «جنگ ترکیبی»[1] و مصادیق آن علیه جمهوری اسلامی ایران است. جنگ ترکیبی به‌طور خلاصه به استفاده هم‌زمان و هماهنگ از ابزارهای نظامی و غیرنظامی ــ از جمله فشار اقتصادی، تحریم‌های هدفمند، عملیات سایبری، جنگ اطلاعاتی و روانی، فشارهای حقوقی و دیپلماتیک، خرابکاری و اقدامات نیابتی ــ برای تضعیف اراده سیاسی، اقتصاد و همبستگی اجتماعی حریف اطلاق می‌شود.

در یک دهه و نیم گذشته، ایران نمونه‌های متعددی از این الگو را تجربه کرده است: چرخه‌های فشرده تحریم‌های مالی و نفتی، حملات سایبری به زیرساخت‌های حساس، ترور برخی نخبگان علمی و نظامی، کارزارهای پرشدت اطلاعات نادرست در فضای رسانه‌ای و دیجیتال، فشارهای حقوقی و دیپلماتیک در نهادهای بین‌المللی و تنش‌های دریایی و منطقه‌ای.

این گزارش علاوه بر مرور ابعاد و تعاریف جنگ ترکیبی، جنبه‌های مختلف این جنگ علیه ایران را در بازه زمانی ۲۰۱۰ تا امروز نشان داده و چند نمونة بین‌المللی را نیز ارائه می‌دهد.

 

مقدمه

تحولات فناورانه، جهانی‌شدن اقتصاد و رشد شبکه‌های اجتماعی، ماهیت قدرت و منازعه را از شکل‌های صرفاً نظامی به قالب‌های چندبعدی تغییر داده است. در چنین محیطی، اختلافات سیاسی و ژئوپلیتیکی به‌ندرت در قالب جنگ‌های کلاسیک تمام‌عیار بروز می‌یابد؛ در عوض، بازیگران دولتی و غیردولتی مجموعه‌ای از ابزارهای متنوع را به‌صورت هماهنگ و گاه تدریجی به کار می‌گیرند تا بی‌آنکه از آستانه جنگ علنی عبور کنند، هزینه‌های طرف مقابل را بالا برده و اراده جمعی او را فرسوده کنند.

 

مفهوم جنگ ترکیبی

جنگ ترکیبی به‌عنوان یک استراتژی نوین در دنیای معاصر، به‌ویژه پس از تغییرات عمده در زمینه فناوری‌های اطلاعاتی، سایبری و ابزارهای غیرنظامی، به‌طور فزاینده‌ای مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم به‌طور کلی به استفاده هم‌زمان و هماهنگ از مجموعه‌ای از ابزارهای نظامی و غیرنظامی، همچون فشارهای اقتصادی، تحریم‌ها، جنگ‌های اطلاعاتی، عملیات سایبری، ترور نخبگان، فعالیت‌های دیپلماتیک و حقوقی، و در نهایت، جنگ‌های نیابتی اشاره دارد. در این نوع جنگ، هدف اصلی تضعیف اراده سیاسی و ایجاد اختلال در همبستگی اجتماعی و اقتصادی کشور هدف است، بدون اینکه ضرورتاً وارد جنگ تمام‌عیار نظامی بشود. جنگ ترکیبی در واقع تلفیقی از «جنگ‌های سنتی» و «جنگ‌های نامتقارن» است که مرزهای مشخص آن‌ها به‌طور فزاینده‌ای مبهم شده است.

 

تاریخچه و ریشه‌های جنگ ترکیبی

استفاده از واژه «جنگ ترکیبی» به دهه ۱۹۹۰ باز می‌گردد. این واژه اولین بار در کتاب توماس موکایتیس[2] با عنوان «اقدامات ضد شورش بریتانیا در دوران پسا امپریالیسم»[3] در سال ۱۹۹۵ ظاهر شد. در سال‌های بعد، چندین نویسنده از واژه «جنگ ترکیبی» برای اشاره به انواع مختلفی از کمپین‌های نظامی استفاده کردند. در حقیقت، نحوه‌ای که نویسندگان مختلف «جنگ ترکیبی» را توصیف کرده‌اند چندان مشابه یکدیگر نبوده است. با این حال، در نهایت به نظر می‌رسد که بتوان ادعا کرد آنها از عبارت «جنگ ترکیبی» برای اشاره به نوعی از جنگ استفاده کرده‌اند که به‌راحتی نمی‌توان آن را صرفاً در دسته جنگ‌های سنتی یا نامنظم طبقه‌بندی کرد.

 

تعاریف مختلف جنگ ترکیبی

تعریف فرانک جی. هوفمن[4]

فرانک جی. هوفمن، نظریه‌پرداز برجسته در زمینه جنگ‌های ترکیبی، از نخستین کسانی است که این اصطلاح را وارد ادبیات نظامی کرد. او جنگ ترکیبی را به‌عنوان استفاده هم‌زمان و هماهنگ از روش‌های متعارف و نامتقارن، همچون عملیات‌های نظامی، تروریسم، خرابکاری و حتی جنایت سازمان‌یافته، تعریف می‌کند. در این رویکرد، هدف اصلی دستیابی به هم‌افزایی و اثرگذاری راهبردی در یک میدان نبرد واحد است. هوفمن تأکید دارد که در این نوع جنگ، مرزهای میان جنگ‌های سنتی و نامتقارن به‌شدت مبهم می‌شوند.

جنگ ترکیبی به‌عنوان یک استراتژی نوین در دنیای معاصر، به‌ویژه پس از تغییرات عمده در زمینه فناوری‌های اطلاعاتی، سایبری و ابزارهای غیرنظامی، به‌طور فزاینده‌ای مورد توجه قرار گرفته است. این مفهوم به‌طور کلی به استفاده هم‌زمان و هماهنگ از مجموعه‌ای از ابزارهای نظامی و غیرنظامی، همچون فشارهای اقتصادی، تحریم‌ها، جنگ‌های اطلاعاتی، عملیات سایبری، ترور نخبگان، فعالیت‌های دیپلماتیک و حقوقی، و در نهایت، جنگ‌های نیابتی اشاره دارد.

 

تعریف ناتو

ناتو، در دکترین‌های مختلف خود، جنگ ترکیبی را به‌عنوان استفاده هماهنگ و هم‌زمان از ابزارهای مختلف سیاسی، اقتصادی، اطلاعاتی، سایبری و نظامی معرفی کرده است. هدف از این کار تضعیف اراده سیاسی و توان دفاعی طرف مقابل بدون عبور از آستانه جنگ تمام‌عیار است. این تعریف همچنین بر مفهوم ابهام[5] و انکارپذیری[6] در جنگ ترکیبی تأکید دارد، بدین معنا که دشمن نمی‌تواند به‌راحتی شواهد مشخصی از دست‌داشتن یک بازیگر خاص در جنگ مشاهده کند. علاوه بر این، ناتو اشاره دارد که در جنگ ترکیبی، فضای خاکستری[7] میان جنگ و صلح، و همچنین میان ارتش‌ها و بازیگران غیردولتی، بسیار مهم است.

 

تعریف پنتاگون

وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا (پنتاگون) در اسناد مختلف خود، جنگ ترکیبی را به‌عنوان استفاده هم‌زمان از تاکتیک‌های نظامی و غیرنظامی برای تأثیرگذاری بر اراده سیاسی دشمن معرفی می‌کند. پنتاگون به طور خاص به جنگ سایبری، عملیات‌های اطلاعاتی، جنگ نامتقارن، حملات اقتصادی و اقدامات تروریستی اشاره کرده است. در دکترین پنتاگون، جنگ ترکیبی می‌تواند از سوی کشورهای حاکم یا گروه‌های غیردولتی و غیررسمی به کار گرفته شود. این دکترین تأکید دارد که استفاده از این ابزارها در قالبی هماهنگ، ممکن است بی‌ثباتی در یک منطقه ایجاد کرده و برای مقابله با تهدیدات غیررسمی و به‌طور کلی تأثیرگذاری بر اراده سیاسی طرف مقابل کارآمد باشد.

 

ویژگی‌های مشترک تعاریف جنگ ترکیبی

با وجود تفاوت‌های موجود در تعاریف مختلف، ویژگی‌های مشترک قابل‌توجهی در آن‌ها وجود دارد:

- هم‌زمانی و هماهنگی ابزارها: در همه تعاریف، استفاده هم‌زمان از ابزارهای مختلف نظامی و غیرنظامی (اعم از اقتصادی، اطلاعاتی، سایبری و غیره) تأکید شده است.

 - تأثیرگذاری بر اراده سیاسی: هدف نهایی این نوع جنگ‌ها تضعیف اراده سیاسی طرف مقابل است.

- ابهام و انکارپذیری: در برخی تعاریف (مانند ناتو)، مفهوم ابهام و انکارپذیری تأکید شده است که موجب می‌شود شواهد روشن از دست‌داشتن یک کشور یا بازیگر خاص در جنگ ترکیبی قابل شناسایی نباشد.

 

ابعاد مختلف جنگ ترکیبی

جنگ ترکیبی، به‌عنوان یک استراتژی پیچیده و چندوجهی، از ابعاد مختلفی برخوردار است که در کنار هم، یک تصویر جامع از چگونگی به‌کارگیری این استراتژی در شرایط کنونی ایجاد می‌کند. این ابعاد شامل ابعاد نظامی، اطلاعاتی، اقتصادی، سیاسی و سایبری هستند که به‌طور هم‌زمان و هماهنگ استفاده می‌شوند تا یک کشور یا بازیگر خاص، طرف مقابل را در سطح استراتژیک تضعیف کند.

 

بعد نظامی جنگ ترکیبی

بعد نظامی در جنگ ترکیبی همانند سایر جنگ‌ها، شامل عملیات‌های نظامی متعارف و نامتقارن است. در اینجا، یک بازیگر ممکن است از نیروهای نظامی خود برای ایجاد تهدیدات مستقیم استفاده کند، اما به‌طور هم‌زمان از ابزارهای غیرنظامی دیگر نیز بهره می‌برد.

- جنگ‌های نیابتی: یکی از شاخصه‌های بارز جنگ ترکیبی در بعد نظامی، استفاده از جنگ‌های نیابتی است. در این نوع جنگ، کشورها به‌جای جنگیدن مستقیم با یکدیگر، گروه‌های نیابتی و شبه‌نظامی را تجهیز و حمایت می‌کنند تا به نیابت از آن‌ها درگیری‌های نظامی ایجاد کنند.

- استفاده از قدرت هوایی و دریایی: در برخی از منازعات، قدرت‌های بزرگ به‌ویژه در درگیری‌هایی مانند جنگ‌های سرد، از توان نظامی خود به‌ویژه در ابعاد هوایی و دریایی برای اعمال فشار استفاده می‌کنند. این روش‌ها در کنار عملیات‌های اطلاعاتی و اقتصادی برای ایجاد پیچیدگی و کاهش هزینه‌های مستقیم نظامی به‌کار می‌روند.

- منازعات مقیاس پایین و جنگ‌های نامتقارن: یکی از ویژگی‌های جنگ ترکیبی این است که ممکن است به شکل درگیری‌های مقیاس پایین و نامتقارن خود را نشان دهد. در این نوع درگیری‌ها، طرفین از نیروهای غیرنظامی، پارتیزان‌ها، و عملیات‌های کوچک و پراکنده استفاده می‌کنند که به‌طور مستقیم به جنگ‌های تمام‌عیار شبیه نیستند.

جنگ اطلاعاتی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم جنگ ترکیبی، شامل استفاده از ابزارهای رسانه‌ای و دیجیتال برای تغییر افکار عمومی و ایجاد شکاف‌های اجتماعی است. این ابزارها می‌توانند شامل پروپاگاندا، اخبار جعلی، جنگ‌های روانی و تأثیرگذاری بر رسانه‌های اجتماعی باشند.

 

بعد اطلاعاتی جنگ ترکیبی

جنگ اطلاعاتی به‌عنوان یکی از مؤلفه‌های مهم جنگ ترکیبی، شامل استفاده از ابزارهای رسانه‌ای و دیجیتال برای تغییر افکار عمومی و ایجاد شکاف‌های اجتماعی است. این ابزارها می‌توانند شامل پروپاگاندا، اخبار جعلی، جنگ‌های روانی و تأثیرگذاری بر رسانه‌های اجتماعی باشند.

- جنگ رسانه‌ای و پروپاگاندا: در جنگ ترکیبی، پروپاگاندا و نشر اطلاعات کذب یا جهت‌دار به‌منظور تغییر افکار عمومی و ایجاد شکاف‌های داخلی در کشورهای هدف استفاده می‌شود. این اقدامات می‌توانند به بی‌اعتمادی اجتماعی منجر شوند و زمینه‌ساز بحران‌های داخلی شوند.

- دستکاری اطلاعات و اخبار جعلی: استفاده از اخبار جعلی و اطلاعات غلط یکی از تکنیک‌های کلیدی در جنگ ترکیبی است که ممکن است توسط دولت‌ها یا گروه‌های غیررسمی برای تضعیف اعتماد مردم به دولت یا نهادهای حکومتی به‌کار رود.

- جنگ روانی: علاوه بر استفاده از رسانه‌ها، روش‌های روانی مانند تهدیدات، شایعات و دستکاری احساسات عمومی در جهت بی‌ثباتی اجتماعی نیز به‌طور وسیعی در جنگ ترکیبی به‌کار می‌روند.

 

بعد اقتصادی جنگ ترکیبی

در جنگ ترکیبی، بعد اقتصادی نقش تعیین‌کننده‌ای در تضعیف کشور هدف ایفا می‌کند. از طریق اعمال تحریم‌ها، بلوکه کردن منابع مالی، و ایجاد بحران‌های اقتصادی، دشمن می‌تواند اراده سیاسی و اجتماعی یک کشور را هدف قرار دهد.

- تحریم‌ها و محدودیت‌های اقتصادی: تحریم‌ها به‌عنوان یکی از ابزارهای مؤثر جنگ ترکیبی برای اعمال فشار اقتصادی بر یک کشور هدف قرار می‌گیرند. این تحریم‌ها می‌توانند در سطح اقتصادی، مالی و تجاری گسترده باشند.

- اختلال در زنجیره تأمین و تجارت: یکی دیگر از تکنیک‌های اقتصادی در جنگ ترکیبی، اختلال در زنجیره‌های تأمین و تجارت است. این اختلالات می‌توانند به کاهش عرضه کالاها و خدمات ضروری منجر شوند و بحران‌های اقتصادی و اجتماعی بزرگی را ایجاد کنند.

- ایجاد نارضایتی اجتماعی: از آنجا که فشارهای اقتصادی می‌تواند به نارضایتی اجتماعی و بحران‌های داخلی منجر شود، بازیگران در جنگ ترکیبی از این ابعاد برای تحریک اعتراضات اجتماعی و بحران‌های داخلی استفاده می‌کنند.

 

بعد سیاسی جنگ ترکیبی

در جنگ ترکیبی، بعد سیاسی شامل تأثیرگذاری بر اراده سیاسی و تصمیمات مقامات کشور هدف است. این تأثیرگذاری‌ها ممکن است از طریق دیپلماسی مخفی، فشارهای بین‌المللی، و حمایت از جنبش‌های مخالف صورت بگیرند.

- استفاده از دیپلماسی و فشارهای بین‌المللی: کشورهای متخاصم ممکن است از دیپلماسی برای ایجاد فشار سیاسی بر کشور هدف استفاده کنند. این فشارها می‌توانند شامل تهدیدات اقتصادی، تقویت تحریم‌ها، یا حتی انزوای دیپلماتیک باشند.

- حمایت از گروه‌های مخالف داخلی: حمایت از گروه‌های مخالف در کشور هدف یکی از ابزارهای رایج در جنگ ترکیبی است. این گروه‌ها می‌توانند به‌منظور تضعیف دولت مرکزی و براندازی آن حمایت شوند.

- ایجاد بحران‌های سیاسی داخلی: از دیگر ابزارهای سیاسی جنگ ترکیبی، ایجاد بحران‌های سیاسی داخلی مانند بحران‌های انتخاباتی، تحریک اعتراضات، و ترویج شکاف‌های اجتماعی است.

 

بعد سایبری جنگ ترکیبی

حملات سایبری می‌توانند به‌منظور دسترسی به اطلاعات حساس، جاسوسی و یا حتی ایجاد اختلال در فرایندهای تصمیم‌گیری دولتی صورت بگیرند. نفوذ در سیستم‌های دولتی و نظامی می‌تواند به‌طور مستقیم بر توان دفاعی و امنیت ملی کشور هدف تأثیرگذار باشد.

جنگ سایبری یکی از ابعاد نوین و پرقدرت جنگ ترکیبی است که در آن حملات سایبری به‌منظور اختلال در زیرساخت‌های حیاتی، سیستم‌های اطلاعاتی، و حتی حملات به نهادهای دولتی و نظامی کشور هدف صورت می‌گیرد.

- حملات به زیرساخت‌های حیاتی: هدف حملات سایبری می‌تواند زیرساخت‌های حیاتی یک کشور باشد؛ به‌ویژه در بخش‌های انرژی، ارتباطات، و بانکداری. حملات سایبری می‌توانند باعث ایجاد هرج و مرج و تضعیف اعتماد عمومی به دولت شوند.

- نفوذ در نهادهای دولتی و اطلاعات حساس: حملات سایبری می‌توانند به‌منظور دسترسی به اطلاعات حساس، جاسوسی و یا حتی ایجاد اختلال در فرایندهای تصمیم‌گیری دولتی صورت بگیرند. نفوذ در سیستم‌های دولتی و نظامی می‌تواند به‌طور مستقیم بر توان دفاعی و امنیت ملی کشور هدف تأثیرگذار باشد.

-  تأثیرگذاری بر فضای دیجیتال و رسانه‌ها: حملات سایبری همچنین می‌توانند به‌منظور دستکاری رسانه‌های دیجیتال و حتی شبکه‌های اجتماعی انجام شوند. این نوع حملات می‌توانند بر جریان اطلاعات و نحوه دریافت اخبار توسط مردم تأثیر بگذارند.

 

ابعاد جنگ ترکیبی علیه ایران (۲۰۱۰ تاکنون)

از سال ۲۰۱۰ تا به امروز، جمهوری اسلامی ایران نمونه‌های متعددی از جنگ ترکیبی را تجربه کرده است. در این بازه زمانی، تهدیدات علیه ایران شامل تحریم‌های اقتصادی و مالی، حملات سایبری، ترور نخبگان، جنگ اطلاعاتی و روانی، فشار دیپلماتیک و حقوقی و تنش‌های ژئوپلیتیکی در منطقه بوده است. هر یک از این ابعاد به‌طور هم‌زمان و در قالب یک استراتژی ترکیبی به‌کار گرفته شده‌اند تا هم‌زمان توان دفاعی، اقتصادی و اجتماعی ایران را هدف قرار دهند.

 

فشار اقتصادی و تحریم‌ها

یکی از اساسی‌ترین و شناخته‌شده‌ترین ابعاد جنگ ترکیبی علیه ایران در دهه اخیر، تحریم‌های اقتصادی بوده است. این تحریم‌ها به‌ویژه از سال ۲۰۱۰ و با تصویب تحریم‌های شورای امنیت سازمان ملل متحد و سپس تحریم‌های یک‌جانبه ایالات متحده و اتحادیه اروپا علیه بخش‌های مختلف اقتصادی ایران، به اوج خود رسید. هدف اصلی این تحریم‌ها، محدودسازی دسترسی ایران به منابع مالی جهانی، افزایش هزینه‌های مبادله و نقل و انتقالات ارزی، و کاهش ظرفیت‌های صنعتی و نفتی ایران بوده است.

تحریم‌ها به‌ویژه در پی خروج ایالات متحده از برجام در سال ۲۰۱۸ با شدت بیشتری اعمال شد و تحریم‌های ثانویه به ابزاری برای ایجاد فشار بر شرکت‌ها و کشورهایی که با ایران همکاری داشتند، تبدیل گردید. این تحریم‌ها در نهایت موجب کاهش شدید صادرات نفتی ایران، فشار بر منابع ارزی و اختلال در زنجیره تأمین کالاها و افزایش هزینه‌های زندگی در داخل کشور شدند.

 

عملیات و حملات سایبری

حملات سایبری علیه ایران یکی دیگر از ابعاد برجسته جنگ ترکیبی بوده است. حادثه استاکس‌نت در سال ۲۰۱۰ که یکی از نخستین و شناخته‌شده‌ترین حملات سایبری علیه زیرساخت‌های هسته‌ای ایران بود، نقطه‌عطفی در این عرصه محسوب می‌شود. استاکس‌نت، که به‌ویژه تأسیسات هسته‌ای نطنز را هدف قرار داد، یکی از پیچیده‌ترین حملات سایبری تاریخ محسوب می‌شود.

پس از آن، حملات متعدد دیگری به زیرساخت‌های ایران در عرصه‌های مختلف از جمله انرژی، خدمات شهری و دولتی گزارش شد. در این حملات، ترکیبی از خرابکاری سایبری و عملیات اطلاعاتی به‌کار گرفته شد تا در کنار آسیب به زیرساخت‌ها، برداشت عمومی و روانی را نیز هدف قرار دهد. همچنین حملات سایبری به بانک‌ها و سیستم‌های مالی ایران موجب اختلال در فعالیت‌های اقتصادی و مالی کشور گردید.

 

ترور و خرابکاری فیزیکی

یکی دیگر از روش‌های به‌کار گرفته‌شده در جنگ ترکیبی علیه ایران، ترور نخبگان علمی و نظامی و همچنین خرابکاری فیزیکی در تأسیسات حساس کشور بوده است. در این راستا، چندین ترور هدفمند از جمله ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، به‌ویژه در دهه ۲۰۱۰، صورت گرفته است. این عملیات‌ها عمدتاً با هدف ایجاد هراس امنیتی، اختلال در برنامه‌های هسته‌ای ایران و کاهش توان علمی کشور به‌کار گرفته شدند.

 

جنگ اطلاعاتی و روانی

جنگ اطلاعاتی و روانی، ابعاد دیگری از جنگ ترکیبی علیه ایران بوده است که در قالب کارزارهای اطلاعات نادرست، جنگ روایت‌ها، و استفاده از شبکه‌های اجتماعی در جهت شکل‌دهی به برداشت‌های عمومی علیه حکومت ایران به‌کار گرفته شده است. استفاده از خبرنگاران و رسانه‌های بین‌المللی، به‌ویژه در مواردی که مربوط به برنامه هسته‌ای ایران یا مسائل حقوق بشر باشد، یکی از ابزارهای رایج در این جنگ اطلاعاتی بوده است.

در همین راستا، از فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی برای شکل‌دهی به روایت‌های جهت‌دار و پراکنده‌سازی اطلاعات نادرست یا تحریف‌شده استفاده شده است. این استراتژی‌ها در کنار حملات سایبری و ترور می‌تواند منجر به افزایش بی‌اعتمادی عمومی و فرسایش سرمایه اجتماعی شود.

یکی دیگر از روش‌های به‌کار گرفته‌شده در جنگ ترکیبی علیه ایران، ترور نخبگان علمی و نظامی و همچنین خرابکاری فیزیکی در تأسیسات حساس کشور بوده است. در این راستا، چندین ترور هدفمند از جمله ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، به‌ویژه در دهه ۲۰۱۰، صورت گرفته است.

 

فشار دیپلماتیک و حقوقی

ایالات متحده و متحدان آن همچنین از فشار دیپلماتیک و حقوقی برای تضعیف موقعیت بین‌المللی ایران استفاده کرده‌اند. این فشارها به‌ویژه از طریق تحریم‌های بین‌المللی، تهدید به داوری‌های حقوقی، و ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای به‌منظور محدود کردن فعالیت‌های دیپلماتیک ایران صورت گرفته است. از سوی دیگر، استفاده از سازوکارهای حقوقی بین‌المللی به‌ویژه در زمینه‌های حقوق بشر و سایر مسائل حقوقی برای ایجاد فشارهای سیاسی و اقتصادی علیه ایران به‌طور گسترده‌ای به کار گرفته شده است.

 

عرصه دریایی و ژئوپلیتیک منطقه‌ای

در زمینه تنش‌های دریایی و ژئوپلیتیک منطقه‌ای، بازیگران خارجی به‌ویژه ایالات متحده و کشورهای غربی تلاش کرده‌اند با تحریک ائتلاف‌های منطقه‌ای و اعمال فشار بر مسیرهای دریایی ایران، بر توان اقتصادی و سیاسی کشور تأثیر بگذارند. از جمله این اقدامات می‌توان به توقیف کشتی‌های ایرانی و ایجاد تنش در آب‌های خلیج فارس اشاره کرد که بخشی از جنگ ترکیبی به‌ویژه در بُعد ژئوپلیتیک محسوب می‌شود.

 

نمونه‌های بین‌المللی جنگ ترکیبی

در کنار تهدیدات خاص علیه ایران، جنگ ترکیبی به‌عنوان یک الگوی مؤثر در منازعات بین‌المللی معاصر شناخته می‌شود. در این بخش، چند نمونه برجسته از جنگ ترکیبی در سطح جهانی آورده شده است که می‌تواند به تحلیل ابعاد مختلف این نوع جنگ کمک کند.

 

روسیه و اوکراین (۲۰۱۴ تاکنون)

یکی از شناخته‌شده‌ترین و پیچیده‌ترین نمونه‌های جنگ ترکیبی در دهه اخیر، بحران اوکراین و درگیری‌ها در شرق اوکراین است که از سال ۲۰۱۴ آغاز شد. روسیه به‌ویژه در این جنگ ترکیبی، ابزارهای متنوعی از جمله عملیات‌های اطلاعاتی، حملات سایبری، نیروهای نیابتی و فعالیت‌های نظامی مستقیم را به‌طور هم‌زمان و هماهنگ به کار گرفت.

- عملیات‌های اطلاعاتی: روسیه برای تضعیف اراده سیاسی دولت اوکراین و ایجاد بحران‌های اجتماعی، کمپین‌های رسانه‌ای و پراکنده‌سازی اخبار نادرست را در سطح داخلی و بین‌المللی راه‌اندازی کرد. این عملیات‌ها شامل جنگ روانی و تغییر روایت‌ها در فضای عمومی بود.

- نیروهای بدون نشان: یکی از ویژگی‌های برجسته این جنگ، استفاده از نیروهای ویژه روسی بدون علامت‌های نظامی در کریمه و شرق اوکراین بود. این نیروها به‌عنوان نیروهای نیابتی عمل کرده و مسئولیت مستقیم درگیری‌ها را به عهده نمی‌گرفتند.

- حملات سایبری: روسیه همچنین از حملات سایبری به زیرساخت‌های اوکراین استفاده کرده است. در این حملات، هدف اصلی آسیب به شبکه‌های انرژی و مالی اوکراین بود تا نارضایتی عمومی و بحران اقتصادی ایجاد شود.

- حمایت از گروه‌های نیابتی: علاوه بر عملیات‌های مستقیم، روسیه به‌طور غیررسمی از گروه‌های شورشی و مسلح در شرق اوکراین حمایت کرده و از سلاح‌های پیشرفته برای تقویت توان نظامی آنها استفاده نمود.

 

داعش در عراق و سوریه (۲۰۱۴–۲۰۱۹)

گروه داعش (دولت اسلامی عراق و شام) یکی از نمونه‌های برجسته استفاده از جنگ ترکیبی توسط یک گروه غیر دولتی بود. این گروه نه‌تنها در عرصه‌های نظامی، بلکه در عرصه‌های اطلاعاتی، مالی، تبلیغاتی و سیاسی به‌طور هم‌زمان و هماهنگ عمل می‌کرد تا حاکمیت و سرزمین را در عراق و سوریه ایجاد کند.

در دهه اخیر، شاهد افزایش جنگ‌های سایبری و رقابت‌های دیجیتال میان قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده، چین، روسیه و دیگر کشورهای مطرح در عرصه‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی بوده‌ایم. این رقابت‌ها در چارچوب جنگ ترکیبی به‌شدت گسترش یافته و به ابزاری مؤثر برای تضعیف دولت‌ها و شرکت‌ها تبدیل شده است.

- تصرف سرزمین و اعمال حاکمیت: داعش به‌طور هم‌زمان در چندین جبهه عمل کرده و سرزمین‌های وسیعی را در عراق و سوریه تصرف کرد. این اقدام، بخشی از استراتژی جنگ ترکیبی برای اعمال قدرت فیزیکی و نظامی بود.

- تروریسم انتحاری و عملیات‌های غیرمتعارف: داعش همچنین از تروریسم انتحاری و شکل‌دهی به حملات وحشیانه به‌عنوان ابزاری برای ایجاد ترس و بی‌ثباتی در مناطق مختلف استفاده می‌کرد.

- جمع‌آوری مالی غیرقانونی: داعش از راه‌های مختلف مانند اخاذی، فروش نفت به گروه‌های مخالف و منابع دیگر برای تأمین مالی خود استفاده می‌کرد. این منابع مالی به این گروه امکان داد تا عملیات‌های نظامی و تبلیغاتی را تأمین کند.

- جنگ رسانه‌ای و جذب نیرو: یکی از ابزارهای اصلی داعش در جنگ ترکیبی، جنگ رسانه‌ای بود. این گروه با استفاده از شبکه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌ها در تلاش بود تا جذب نیرو و تأثیرگذاری بر افکار عمومی در سطح جهانی داشته باشد.

 

ونزوئلا (۲۰۱۳–کنون)

ونزوئلا در سال‌های اخیر با بحران‌های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی گسترده‌ای روبرو بوده است که به‌ویژه از سوی ایالات متحده و کشورهای هم‌پیمانش به‌عنوان بخشی از جنگ ترکیبی علیه دولت نیکولاس مادورو تعبیر می‌شود.

- جنگ اقتصادی: ایالات متحده و اتحادیه اروپا تحریم‌های شدیدی علیه ونزوئلا اعمال کرده‌اند، به‌ویژه در زمینه نفت و منابع مالی. این تحریم‌ها باعث بروز بحران اقتصادی و انسانی در این کشور شده است.

- حملات سایبری: سیستم‌های دولت ونزوئلا، به‌ویژه سیستم‌های مالی و بانکی، هدف حملات سایبری قرار گرفته است. این حملات موجب اختلال در زیرساخت‌های اقتصادی و ارتباطی این کشور شده است.

- جنگ اطلاعاتی: ایالات متحده و مخالفان داخلی ونزوئلا از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی به‌طور گسترده‌ای برای بی‌ثبات‌سازی حکومت مادورو استفاده کرده‌اند. رسانه‌های بین‌المللی به‌ویژه از پروپاگاندای منفی علیه دولت ونزوئلا استفاده کرده‌اند.

 

رقابت‌های قدرت‌های بزرگ

در دهه اخیر، شاهد افزایش جنگ‌های سایبری و رقابت‌های دیجیتال میان قدرت‌های بزرگ مانند ایالات متحده، چین، روسیه و دیگر کشورهای مطرح در عرصه‌های اقتصادی، نظامی و سیاسی بوده‌ایم. این رقابت‌ها در چارچوب جنگ ترکیبی به‌شدت گسترش یافته و به ابزاری مؤثر برای تضعیف دولت‌ها و شرکت‌ها تبدیل شده است.

- حملات سایبری علیه انتخابات: یکی از مثال‌های برجسته در این زمینه، حملات سایبری علیه انتخابات است. به‌ویژه در انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده در سال ۲۰۱۶، روسیه به‌طور گسترده از عملیات‌های سایبری و اطلاعاتی برای تأثیرگذاری بر روند انتخاباتی استفاده کرد.

- سرقت داده و نفوذ در زیرساخت‌ها: در همین راستا، قدرت‌های بزرگ به‌ویژه از حملات سایبری برای نفوذ در داده‌ها و سیستم‌های حساس استفاده می‌کنند. این حملات می‌تواند به هدف‌های مختلفی همچون آسیب به زیرساخت‌های اقتصادی، انرژی و اطلاعاتی انجام شود.

جنگ ترکیبی علیه ایران یک چالش پیچیده و چندوجهی است که نیازمند رویکردی جامع و هماهنگ در زمینه‌های مختلف است. این جنگ نه‌تنها بر توان نظامی ایران بلکه بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و دیپلماتیک کشور تأثیر می‌گذارد.

- تبلیغات و عملیات‌های رسانه‌ای: در کنار حملات سایبری، رقابت‌های اطلاعاتی و جنگ‌های رسانه‌ای نیز ابعاد دیگری از جنگ ترکیبی در عرصه دیجیتال را تشکیل می‌دهند. کشورها از رسانه‌های اجتماعی و وب‌سایت‌های مختلف برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی و پراکنده‌سازی اطلاعات بهره می‌برند.

 

نتیجه‌گیری

جنگ ترکیبی، به‌عنوان یک الگوی جدید و پیچیده در عرصه منازعات بین‌المللی، در دوران معاصر به یکی از ابزارهای اصلی کشورهای متخاصم برای بی‌ثبات‌سازی و تضعیف اراده سیاسی کشورها تبدیل شده است. در این زمینه، جمهوری اسلامی ایران از سال ۲۰۱۰ تاکنون بارها با نمونه‌هایی از این جنگ ترکیبی روبه‌رو شده است. این جنگ‌ها نه‌تنها در عرصه نظامی، بلکه در زمینه‌های اقتصادی، اطلاعاتی، اجتماعی و دیپلماتیک نیز به‌طور هم‌زمان به اجرا درآمده‌اند.

در بررسی ابعاد مختلف جنگ ترکیبی علیه ایران، می‌توان گفت که این نوع جنگ برخلاف جنگ‌های سنتی، به‌طور عمده از ابزارهای غیرنظامی مانند تحریم‌های اقتصادی، جنگ‌های اطلاعاتی، عملیات سایبری، ترورهای هدفمند، و فشارهای دیپلماتیک استفاده می‌کند. این ابزارها به‌طور هماهنگ در قالب یک استراتژی واحد برای تضعیف ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران به کار گرفته می‌شوند.

در نهایت، جنگ ترکیبی علیه ایران یک چالش پیچیده و چندوجهی است که نیازمند رویکردی جامع و هماهنگ در زمینه‌های مختلف است. این جنگ نه‌تنها بر توان نظامی ایران بلکه بر ابعاد اقتصادی، اجتماعی و دیپلماتیک کشور تأثیر می‌گذارد. به همین دلیل، پاسخ ایران به این تهدیدات باید چندجانبه و مبتنی بر همکاری داخلی و دیپلماسی فعال با جامعه بین‌المللی باشد تا کشور بتواند با موفقیت در این نبرد غیرمستقیم پیش رود.

منابع

·        Hoffman, F. G. (2007). Conflict in the 21st Century: The Rise of Hybrid Wars. Potomac Institute for Policy Studies. https://www.potomacinstitute.org/images/stories/publications/potomac_hybridwar_0108.pdf

·        https://en.wikipedia.org/wiki/Hybrid_warfare

·        https://www.nato.int/nato_static_fl2014/assets/pdf/2024/7/pdf/241007-hybrid-threats-and-hybrid-warfare.pdf

·        https://smallwarsjournal.com/2022/02/25/hybrid-warfare-one-term-many-meanings/

·        https://www.wired.com/2014/11/countdown-to-zero-day-stuxnet/

·        https://www.researchgate.net/publication/371334638_Hybrid_after_All_The_%27Grey_Zone%27_the_%27Hybrid_Warfare%27_Debate_and_the_PLA%27s_Science_of_Military_Strategy

·        https://www.rand.org/content/dam/rand/pubs/monograph_reports/MR789/RAND_MR789.pdf

·        https://edition.cnn.com/2019/05/01/media/media-venezuela-information-war

[1] Hybrid Warfare

[2] Thomas Mockaitis

[3] British Counterinsurgency in the Post-imperial Era

[4] Frank G. Hoffman

[5] ambiguity

[6] deniability

[7] grey zone

 

/انتهای پیام/