گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ پلتفرم «Substack» که نویسندگان و روزنامهنگاران مستقل مقالات و تحلیلهای خود را در آن منتشر کنند؛ در مقالهای به مناسبت دومین سالگرد شروع جنگ غزه در ۷ اکتبر ۲۰۲۳ (۱۵ مهر ۱۴۰۲) ۲ سال دروغ پردازی بی وقفه رژیم صهیونیستی جهت توجیه نسلکشی مردم غزه را مستند کرده است. تلاش برای حذف زمینههایی که جنگ شروع شد، تبلیغات دروغین و ساختگی درباره جنایتهای حماس، کشتار گروگانها توسط خود ارتش اسرائیل بخشی از مواردی است که در این مقاله مستند شده است.
زمینهای که در روایت اصلی حذف شده است
روایت رسمی درباره ۷ اکتبر ادعا میکند که اسرائیل صرفاً به امور خود مشغول بوده و حماس بیدلیل به آن حمله کرده است. اما واقعیت این است که حمله حماس از غزه پاسخی بود به سالها تحریکات اسرائیل علیه غزه، که همه آنها واکنش مقاومت فلسطینی را به دنبال داشت.
اسرائیل قبل از ۷ اکتبر در صدد ترور رهبران ارشد حماس مثل «محمد ضیف» و «یحیی سنوار» بود و از این جهت میتوان گفت عملیات طوفان الاقصی یک حمله پیش دستانه بود.
اگرچه اسرائیل رسماً در سال ۲۰۰۵ شهرکهای یهودی را از غزه خارج کرد، اما هدف واقعی پشت این سیاست، تقسیم غزه و کرانه باختری و جلوگیری از ایجاد دولت فلسطینی یا بازگشت پناهندگان فلسطینی بود که در جریان تشکیل اسرائیل (نکبت) توسط صهیونیستها از خاکشان پاکسازی قومی شده بودند.
«داو ویسگلس»[1]، که در آن زمان مشاور ارشد نخستوزیر وقت اسرائیل «آریل شارون» بود، با افتخار گفت: «خروج از غزه در واقع ظاهرسازی است. شما با خروج از غزه شرایط را طوری برنامهریزی میکنید تا هیچ روند سیاسی با فلسطینیها شکل نگیرد. شما با این اقدام شما مانع از تشکیل دولت فلسطینی میشوید و مانع از بحث درباره پناهندگان، مرزها و اورشلیم میشوید».
وقتی حماس و فتح برای قدرت در غزه میجنگیدند، «عاموس یادلین»، رئیس وقت اطلاعات نظامی اسرائیل، اعتراف کرد که اسرائیل «خوشحال میشود اگر حماس در غزه قدرت را در دست بگیرد» زیرا در این صورت «ارتش اسرائیل میتواند غزه را بهعنوان یک دولت دشمن تلقی کند».
رفتار با غزه بهعنوان یک «دولت دشمن» یعنی اعمال محاصرهای بیرحمانه بر آن که اسرائیل از سال ۲۰۰۷ این محاصره را آغاز کرد. همان زمان «داو ویسگلس» اعتراف کرد که هدف از این محاصره «مجبور کردن فلسطینیها به گرفتن رژیم غذایی است.»
همانطور که توسط مؤسسه «Middle East Understanding» مستند شده است، اثرات این محاصره در سال ۲۰۱۴ شامل موارد زیر بود:
حتی «دیوید کامرون»، نخستوزیر پیشین بریتانیا، اذعان کرده بود که محاصره اسرائیل، غزه را به «زندان روباز» و «اردوگاه زندانیان» تبدیل کرده است. در کنار این، اسرائیل بهطور مکرر از «دکترین ضاحیه»[2] علیه فلسطینیان در غزه استفاده میکرد تا از هرگونه مقاومت در برابر محاصره جلوگیری کند. این دکترین نظامی اسرائیل خواستار «استفاده از نیرویی عظیم و نامتناسب» و «هدفگیری عمدی غیرنظامیان و زیرساختهای غیرنظامی» بود.
بر اساس گزارش کانال ۷ اسرائیل به نگهبانان مرزی در نوار غزه پیش از شروع عملیات حماس در ۷ اکتبر گفته شده بود که پستهای نگهبانی خود را ترک کنند.
از جمله نمونههای اجرای این دکترین، حمله اسرائیل به غزه در سال ۲۰۰۸ تحت عنوان «عملیات سرب گداخته»[3] بود که در آن ارتش اسرائیل ۱۴۰۰ فلسطینی را در غزه کشت، که اکثرشان غیرنظامی بودند و ۳۰۰ نفر از آنان کودک بودند. سازمان ملل این عملیات را «حملهای عمدی و نامتناسب برای تنبیه، تحقیر و ایجاد وحشت در میان جمعیت غیرنظامی» توصیف کرد. نمونه دیگر «عملیات لبه محافظ»[4] در سال ۲۰۱۴ بود، حملهای دیگر از سوی ارتش اسرائیل به غزه که منجر به قتل ۱۵۰۰ فلسطینی و از جمله ۵۰۰ کودک شد. همچنین در این عملیات نیروهای اسرائیلی تنها نیروگاه برق غزه را بمباران کردند که باعث کمبود شدید برق در منطقه شد.
درحالیکه اسرائیل غیرنظامیان را برای جلوگیری از مقاومت در برابر محاصره قتلعام میکرد، همزمان تلاشهای صلح را عمداً ناکام میگذاشت تا بهانهای برای ادامه محاصره داشته باشد. شرکت اطلاعاتی خصوصی «استراتفور»[5] که به دولت آمریکا نزدیک است، در سال ۲۰۱۰ یادآور شد: «درحالیکه اسرائیل به ظاهر با مذاکرات با فلسطینیان موافقت کرده، در عمل تلاش میکند این مذاکرات را با مطرح کردن درخواستهای غیرواقعی به شکست بکشاند و سپس این شکست را به عدم تمایل فلسطینیان برای پذیرش این شروط نسبت دهد. این تاکتیک – که در پافشاری نخستوزیر اسرائیل بنیامین نتانیاهو بر مذاکرات مستقیم بدون پیششرط دیده میشود – به اسرائیل اجازه میدهد تا در برابر فشارهای آمریکا و جامعه بینالملل وانمود کند در مسیر صلح قدم برمیدارد، درحالیکه فلسطینیان را مقصر جلوه میدهد»، و در ادامه میافزاید این رویکرد باعث میشود اسرائیل «تمام مسئولیت خود را نسبت به نوار غزه – از جمله رفع محاصره دریایی – کنار بگذارد».
ضربه نهایی در سال ۲۰۱۸ وارد شد، زمانی که فلسطینیان در غزه در اعتراضات مسالمتآمیز «راهپیمایی بزرگ بازگشت» علیه محاصره شرکت کردند، و ارتش اسرائیل با کشتار گسترده به آن پاسخ داد. هیئت حقیقتیاب سازمان ملل درباره این کشتار مستند کرد که اسرائیل ۱۸۳ نفر را کشت و ۶۱۰۶ نفر از معترضان مسالمتآمیز را با گلوله جنگی زخمی کرد.
این هیئت گزارش داد: «طبق اظهارات شاهدان عینی، فیلمهای ویدئویی و پروندههای پزشکی قربانیانی که صدها متر از نیروهای اسرائیلی فاصله داشتند و بهوضوح در حال انجام فعالیتهای غیرنظامی بودند، هدف گلوله قرار گرفتند. خبرنگاران و امدادگرانی که بهوضوح قابل تشخیص بودند مثل کودکان، زنان و افراد دارای معلولیت هدف تیراندازی قرار گرفتند». همانطور که نویسنده «نِیتن جی. رابینسون»[6] اشاره کرده است، «راهپیمایی بزرگ بازگشت برای بسیاری از فلسطینیان این باور را تقویت کرد که مقاومت بدون خشونت، در عمل مساوی با خودکشی است».
پس از آن، اسرائیل و دولت ترامپ با نقشآفرینی «جرد کوشنر» بهعنوان میانجی، «توافقنامههای ابراهیم» را ارائه کردند؛ طرحی برای عادیسازی روابط کشورهای عربی با اسرائیل بدون هیچگونه امتیازی به فلسطینیان. پیشتر، هر ۲۲ عضو اتحادیه عرب با عادیسازی کامل روابط با اسرائیل موافقت کرده بودند، به شرطی که اسرائیل با «خروج کامل از تمامی سرزمینهای تصرفشده از سال ۱۹۶۷، تحقق راهحل عادلانهای برای مسئله پناهندگان فلسطینی و پذیرش تشکیل دولتی مستقل و دارای حاکمیت برای فلسطینیان در سرزمینهای اشغالی از ۴ ژوئن ۱۹۶۷ در کرانه باختری و نوار غزه، با بیتالمقدس شرقی بهعنوان پایتخت آن» موافقت کند؛ پیشنهادی که اسرائیل بارها آن را رد کرد. اسرائیل از طریق توافقنامههای ابراهیم و بدون این که هیچ امتیازی به فلسطینیها داده باشد روابط خود را با امارات متحده عربی، بحرین، سودان و مراکش عادیسازی کرد؛ همانطور که «دیوید رمنیک»[7] از «نیویورکر» نیز به آن اشاره کرده است.
همانطور که وبسایت «Mother Jones» نیز نوشته است توافقنامههای ابراهیم «در واقع فلسطینیان و خواستههایشان (اشغال کرانه باختری توسط اسرائیل، سیاستهای آپارتایدی آن، و محاصره غزه که به گفته دیدهبان حقوقبشر نوار غزه را به «زندان روباز» تبدیل کرده بود) را کنار گذاشت».
با امید پیوستن عربستان به توافقنامههای ابراهیم، اسرائیل امیدوار بود که کشورهای عربی بهطور کامل فلسطینیان را رها کنند و راه را برای الحاق غزه و کرانه باختری هموار سازند. همانطور که خبرنگار «جرمی اسکاهیل»[8] گزارش داد، «تنها دو هفته پیش از حملات ۷ اکتبر، بنیامین نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل در مجمع عمومی سازمان ملل در نیویورک نطقی ایراد کرد و نقشهای را نشان داد که وعده داده بود میتواند «خاورمیانه جدید» باشد. آن نقشه اسرائیلی را نشان میداد که پیوسته از رود اردن تا دریای مدیترانه امتداد دارد. غزه و کرانه باختری بهعنوان سرزمینهای فلسطینی پاک شده بودند»، و افزود که «در جریان آن سخنرانی، نتانیاهو عادیسازی کامل روابط با عربستان سعودی را بهعنوان ستون اصلی و کلید دیدگاه خود برای این «واقعیت جدید» معرفی کرد».
بر اساس دستورالعمل «هانیبال» صبح روز ۷ اکتبر بسیاری از گروگانهای اسرائیلی توسط خود ارتش اسرائیل کشته شدند تا زنده در دست نیروهای حماس باقی نمانند.
«اسکاهیل» اشاره کرد که «حماس این تحولات را با دقت رصد کرد و تحرکات آمریکا برای دور زدن موضع فلسطینیان در کارزار عادیسازی را تهدیدی وجودی تلقی نمود». علاوه بر این، همانطور که «مکس بلومنتال»[9] گزارش کرده است، رئیس پیشین اطلاعات نظامی ارتش اسرائیل، «آهارون هالیوا»[10] گفته بود که «پس از تعطیلات [در پائیز ۲۰۲۲]، ما در حال یک سازماندهی مشترک با شاباک بودیم تا اطلاعاتی درباره محمد ضیف رئیس ستاد القسام و دبیرکل حماس یحیی سنوار جمعآوری کنیم تا آنان را به قتل برسانیم، چون هر بار که برایشان طرح میریختیم، آنها جابهجا میشدند و لازم بود دوباره در مورد آنها اطلاعات جمعآوری کنیم.»
همانطور که «بلومنتال» اشاره کرد، «به عبارت دیگر، اسرائیل درصدد نقض آتشبس با حماس و اجرای یک حمله بزرگ ترور علیه چهرههای برجسته آن بود؛ دقیقا مشابه حملهای که در ۱۳ ژوئن ۲۰۲۵ (۲۳ خرداد) علیه رهبری نظامی ایران اجرا کرد، هنگامی که بدون هیچگونه تحریک قبلی ۸ مقام بلندپایه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را ترور کرد. این قتلها میتوانستند جنگ بزرگی را شعلهور سازند، اما برخلاف پس از ۷ اکتبر، حماس در آغاز درگیریها هیچ اهرم مذاکرهای نداشت، چون اسیران اسرائیلی در دستش نبودند. وقتی این رویدادها از این منظر دیده شوند، عملیات طوفان الاقصی یک حمله پیشدستانه بوده است».
اسرائیل ظاهراً اجازه وقوع حمله ۷ اکتبر را داده بود
گزارشها و شهادتهای اخیر بهطور جدی این احتمال را مطرح کردهاند که اسرائیل عمداً اجازه وقوع حمله ۷ اکتبر را داده باشد، احتمالاً برای توجیه اجرای طرح از پیش طراحیشدهاش برای پاکسازی قومی و الحاق غزه، و در ادامه کرانه باختری.
به گزارش کانال ۷ اسرائیل، «شالوم شیتریت»[11] یک نگهبان ارتش اسرائیل (IDF) در نزدیکی مرز غزه شهادت داده است که در ساعت ۵ صبح روز ۷ اکتبر «به او و سایر نگهبانان دستور داده شد که تا ساعت ۹ صبح هیچ گشتزنی در اطراف حصارمرزی غزه انجام نشود»، با وجود اینکه «هیچ صبحی وجود ندارد که گشتی در اطراف حصار انجام نشود، چون شما در یک گردان عملیاتی هستید و این بخشی از وظایف روزانه است».
تحقیق دیگری در روزنامه اسرائیلی «هاآرتص» گزارش داد که سرهنگ دوم «حییم کوهن»[12]، فرمانده ارتش اسرائیل که مجوز برگزاری جشنواره موسیقی «نُوا» را در نزدیکی مرز غزه صادر کرده بود، اطلاعاتی دریافت کرده بود مبنی بر اینکه حماس قصد خروج از غزه را دارد. او «حدود یک ساعت پیش از حمله حماس به محل جشنواره نُوا رسید، هزاران نفر را در حال جشن گرفتن با حضور حداقلی پلیس مشاهده کرد، اما تصمیمی برای لغو یا متفرق کردن جشنواره نگرفت».
ارتش اسرائیل خود بسیاری از اسرائیلیان را کشت
علاوه بر این، اسرائیل در روز ۷ اکتبر «دستور هانیبال» را صادر کرد؛ دکترین نظامی اسرائیلی که خواستار کشته شدن هر اسرائیلی است که ممکن است به اسارت گرفته شود تا از مبادله گروگان جلوگیری شود. و در نتیجه در آن روز بسیاری و احتمالاً اکثریت کشتهشدگان اسرائیلی بر اثر اجرای همین دستور قربانی شدند.
به گزارش روزنامه «هاآرتص»، اسرائیل دستور هانیبال را در دستکم سه محل صادر کرد: گذرگاه مرزی «اریز»، پایگاه نظامی «رعیم»، و پست نگهبانی «ناحل عوز». همچنین این روزنامه گزارش داد که دستور صادر شده بود تا «منطقه اطراف حصار مرزی را به یک منطقه قتل تبدیل کنند» و «هیچ خودرویی حق بازگشت به غزه را ندارد»، از جمله خودروهایی که حامل گروگانهای اسرائیلی بودند.
به ارتش اسرائیل دستور داده شده بود که جلوی بازگشت نیروهای حماس با گروگانهای اسرائیلی به نوار غزه به هر طریق ممکن گرفته شود.
در صحبت درباره واکنش اسرائیل در ۷ اکتبر، شبکه «ای بی سی» استرالیا از سرهنگ نیروی هوایی اسرائیل، «نواف ارِز»[13]، نقل کرد: «این یک هانیبال جمعی بود. صدها و صدها شکاف در حصار ایجاد شد و هزاران نفر با انواع وسایل نقلیه حضور داشتند، بعضی با گروگان و بعضی بدون گروگان». شبکه «ای بی سی» در ادامه اشاره می کند: «خلبانان نیروی هوایی اسرائیل به روزنامه یدیعوت آحارونوت گفتند که در ۷ اکتبر مقادیر «عظیمی» از مهمات علیه افرادی که تلاش داشتند از مرز غزه به اسرائیل عبور کنند شلیک شد. بر اساس گزارش این روزنامه ۲۸ هلیکوپتر جنگی در طول روز تمام مهمات درون خود را شلیک کردند و برای بازتجهیز چندین بار بازگشتند. صحبت از صدها کالیبر ۳۰ میلیمتری، توپ و موشکهای هلفایر است. شدت آتشبار روی هزاران تروریست در ابتدا بسیار زیاد بود و تنها در نقطهای مشخص بود که خلبانها شروع کردند به کاهش سرعت حملات و با دقت بیشتری اهداف را انتخاب کنند.»
«یوآو گالانت»، که در آن زمان وزیر دفاع اسرائیل بود، از سوی خبرنگاران اسرائیلی پرسیده شد که آیا دستور هانیبال برای «شلیک و کشتن زمانی که خودرویی حامل گروگانهای اسرائیلی است» را صادر کرده است یا نه، که او پاسخ داد: «فکر میکنم بهطور تاکتیکی در جاهای مختلف این دستور داده شده بود».
تبلیغات دروغین و ساختگی درباره فجایع
علاوه بر اینکه اسرائیل بهوضوح تحریککننده حمله ۷ اکتبر بود، ظاهراً اجازه داد این حمله رخ دهد و بسیاری از هموطنان خود را برای جلوگیری از اسیر شدنشان به قتل رساند، بسیاری از ادعاهای تکراری و گسترده نیز درباره اقدامهای حماس در ۷ اکتبر، ساخته و پرداخته اسرائیل بود تا کشتار گسترده مردم غزه را توجیه کند.
«بیتوآ لوومی»[14] سازمان تأمین اجتماعی اسرائیل، ثبت کرده است که در تاریخ ۷ اکتبر، یک نوزاد ۱۰ ماه به اسم «میلا کوهن»[15] که در میان تیراندازی در «کیبوتص بیری»[16] گرفتار شده بود، به طرز غمانگیزی کشته شد. اما اسرائیل این موضوع را گسترش داد و داستانهای بیپایانی درباره کشتن نوزادان توسط حماس ساخت که هرگز اتفاق نیفتاده بود. برخی از این ادعاها شامل ادعاهای ساختگی در مورد بریدن سر ۴۰ نوزاد توسط حماس، زنده سوزاندن نوزادان و از همه مضحکتر، پختن نوزاد در فِر و بیرون کشیدن جنین متولد نشده از رحم مادرش و کشتن او میشود.
بنیامین نتانیاهو ادعاهای دروغین فراوانی درباره کشتن نوزادان توسط حماس مطرح کرده است، از جمله در سخنرانی سال ۲۰۲۴ خود در کنگره آمریکا بهطور نادرست ادعا کرد که حماس دو نوزاد را که در یک اطاق زیر شیروانی مخفی شده بودند کشته است، و اخیراً در سازمان ملل ادعاهای تازهای مطرح کرد که حماس «نوزادان را زنده زنده سوزانده» و «نوزادان را جلوی چشمان والدینشان زنده زنده آتش زده است».
مهمترین و گستردهترین تبلیغات ساختگی درباره فجایع ۷ اکتبر، ادعای «تجاوز گروهی» حماس است، که بارها توسط اسرائیل و رسانههای اصلی غربی تکرار شده است. با این حال، نگاه به شواهد نشان میدهد که هیچ مدرکی دال بر وقوع تجاوز توسط حماس در ۷ اکتبر وجود ندارد.
هیچ مدرک قانونی از تجاوز در هیچیک از اجساد بازیابیشده در ۷ اکتبر یافت نشده است. همانطور که روزنامه هاآرتص گزارش داد، «در پایگاه شُورا، که بیشتر اجساد برای شناسایی به آنجا منتقل شدند، پنج آسیبشناس و پزشک قانونی مشغول به کار بودند. آنها همچنین اجسادی که کاملاً یا تا حدی برهنه بودند را برای بررسی احتمال تجاوز مورد بررسی قرار دادند. بر اساس منبعی آگاه از جزئیات، هیچ نشانهای روی هیچیک از آن اجساد دال بر رابطه جنسی یا آسیب به اندام تناسلی مشاهده نشد.»
سازمان ملل تمام ویدئوها و عکسهای موجود از هفتم اکتبر را بررسی کرد و هیچ مدرکی دال بر وقوع تجاوز پیدا نکرد. این سازمان خاطرنشان کرد: «تیم مأموریت، بهویژه پزشک قانونی و تحلیلگر دیجیتال، بیش از ۵۰۰۰ عکس، حدود ۵۰ ساعت و چندین فایل صوتی از تصاویر حملات را بازبینی کردند» و نتیجه گرفتند که «در ارزیابی پزشکی قانونی عکسها و ویدئوهای موجود، هیچ نشانه ملموسی از تجاوز قابل تشخیص نبود».
کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل در تحقیق خود درباره ادعاهای تجاوز گروهی در ۷ اکتبر نتیجه گرفت که هیچ مدرکی دال بر وقوع تجاوز در آن روز نیافت و شواهدی یافت که بسیاری از ادعاهای اسرائیل ساختگی بودهاند. این کمیسیون چنین نوشت: «کمیسیون اظهارات شاهدان و گزارشهای بهدست آمده از خبرنگاران و پلیس اسرائیل درباره تجاوز را مرور کرده، اما به دلیل عدم دسترسی به قربانیان، شاهدان و صحنههای جرم و همچنین ممانعت مقامات اسرائیلی از تحقیقات، قادر به تایید مستقل این ادعاها نبوده است. کمیسیون نتوانسته نسخههای کامل این شهادتها را بررسی کند. به همین دلایل، کمیسیون نتوانسته گزارشهای مربوط به شکنجههای جنسی و ناقص کردن اندام تناسلی را نیز تایید کند. همچنین کمیسیون برخی از ادعاهای مشخص را نادرست، ناصحیح یا متناقض با سایر شواهد یا اظهارات دانسته و آنها را از ارزیابی خود حذف کرده است».
ادعاهایی مثل بریدن سر ۴۰ نوزاد توسط حماس، زنده سوزاندن نوزادان و از همه مضحکتر، پختن نوزاد در فِر و بیرون کشیدن جنین متولد نشده از رحم مادرش و کشتن او همگی با هدف توجیه نسلکشی مردم غزه از سوی اسرائیل ساخته شد.
«موران گز»[17]، دادستان اصلی اسرائیلی پرونده ۷ اکتبر، حتی پذیرفت که هیچ شهادتی از قربانیان درباره وقوع تجاوز وجود ندارد و گفت: «در نهایت، هیچ شاکیای در رابطه با تجاوز نداریم» و افزود که «ما با سازمانهای حقوق زنان تماس گرفتیم و خواستیم همکاری کنند. به ما گفته شد که آنها اصلاً تماس نگرفتهاند» و اعتراف کرد که ادعای تجاوز گسترده اسرائیل «نمیتواند در دادگاه به مرحله اثبات برسد».
گزارشهای اولیه درباره تجاوز از گروه «زکا»، یک گروه مذهبی افراطی بدون تجربه پزشکی قانونی، منتشر شد که همانطور که روزنامه تایمز لندن اشاره کرد، «داستانی که اکنون رد شده درباره زن باردار و جنین کشتهشدهاش را ساختند» و همچنین «یک عضو زکا ادعا کرد نوزادی را پیدا کرده که زنده در فر پخته شده است»، که این ادعا نیز بعدها رد شد.
«چایم اوتمازگین»[18]، یکی از فرماندهان زکا، حتی به جعل ادعاهای تجاوز در ۷ اکتبر اعتراف کرده است. یکی دیگر از شاهدان دست دوم مهم، «رامی دیویدیان»[19] بود که خبرنگار تحقیقی اسرائیلی، «راوِیو دروکر»[20]، او را به «ساختن داستانهایی به کلی جعلی» و «داستانهایی هولناک که هرگز اتفاق نیفتادهاند» متهم کرد.
اسرائیل ویدئوهایی از بهاصطلاح «اعترافات» اعضای حماس درباره ارتکاب تجاوز منتشر کرد، اما شورای حقوق بشر سازمان ملل نتیجه گرفت که این «اعترافات» تحت شکنجه گرفته شدهاند و بهمنظور تبلیغات و پروپاگاندا پخش شدهاند. در گزارش آمده است: «کمیسیون چندین ویدئو را بررسی کرد که در آن بازداشتشدگان توسط اعضای نیروهای امنیت اسرائیل مورد بازجویی قرار گرفتند، درحالیکه در وضعیتی بسیار آسیبپذیر و کاملاً تحت تسلط بودند و به مشاهده یا ارتکاب تجاوز و جرایم شدید دیگر اعتراف کردند. نامها و چهرههای بازداشتشدگان نیز در این ویدئوها آشکار شده بود. کمیسیون توزیع چنین ویدئوهایی صرفاً برای اهداف تبلیغاتی را نقض حقوق دادرسی عادلانه و تضمینهای محاکمه منصفانه میداند. با توجه به شرایط ظاهراً اجباری این اعترافات در ویدئوها، کمیسیون این اعترافات را بهعنوان مدرک جرم نمیپذیرد.»
تصویر اصلی که اسرائیل برای اثبات وقوع تجاوز گسترده استفاده کرد، تصویری از گروگان اسرائیلی، «نعما لوی»[21]، با خون روی شلوار او بود. لوی که پس از مدتی آزاد شد، اخیراً درباره زمینه این تصویر توضیح داد و گفت که «از یک جیپ سیاه بیرو کشیده شده بود و زخمی بود» و «خونریزی داشت»، اما هیچگاه از تجاوز یا آزار جنسی سخنی به میان نیاورد.
تمام این زمینهها و توضیحات بهطور کامل از روایت اصلی درباره هفتم اکتبر حذف شدهاند تا تبلیغات جنایات ایجاد شود و بهعنوان توجیهی برای هولوکاستی که اکنون دو سال است در غزه جریان دارد، استفاده شود.
https://the307.substack.com/p/documenting-two-years-of-manufacturing?utm_source=share&utm_medium=android&r=be0b2&triedRedirect=true
[1] . Dov Weisglass
[2] . Dahiya Doctrine
[3] . Operation Cast Lead
[4] . Operation Protective Edge
[5] . Stratfor
[6] . Nathan J. Robinson
[7] . David Remnick
[8] . Jeremy Scahill
[9] . Max Blumenthal
[10] . Aharon Haliva
[11] . Shalom Shitrit
[12] . Haim Cohen
[13] . Nof Erez
[14] . Bituah Leumi
[15] . Mila Cohen
[16] . Kibbutz Beeri
[17] . Moran Gez
[18] . Chaim Otmazgin
[19] . Rami Davidian
[20] . Raviv Drucker
[21] . Na’ama Levy