به گزارش فرهنگ سدید، با توجه به تحریف و تقطیع سخنان سردار محمدرضا نقدی در 18 مردادماه 97 در جمع خبرنگاران استان همدان از سوی برخی از رسانه‌ها، دفتر معاون فرهنگی-اجتماعی سپاه، متن کامل و بدون تحریف این سخنرانی را منتشر کرد که در ادامه می‌آید:
سلام به شما رزمندگان خط مقدم جبهه انقلاب اسلامی. امروز شما خط مقدم می‌جنگید چرا؟ چون انقلاب اسلامی با پیروزی خودش یک‌به‌یک سلاح‌های دشمن را ناکارآمد کرد؛ دشمن را خلع سلاح کرد. ظرفیت‌های دشمن را خنثی کرد. امروز آمریکا تعداد زیادی ناو دارد ولی خود می‌داند که نمی‌تواند کاری انجام دهد. تعداد زیادی بمب دارد؛ آزمایش کرده عملاً می‌بیند در فلسطین این‌همه کشتار کردند، نتیجه نمی‌گیرند.
هر هفته موج راهپیمایی بزرگ جمعه‌های بازگشت را دارید این‌یک حادثه استثنائی و بی‌نظیر در تاریخ فلسطین است. در یمن دارند آزمایش می‌کنند همه ابرقدرت‌های غربی جمع شدند نیرویشان را جمع کردند با کشورهای مرتجع عربی تمام قوایشان را جمع کردند که الحدیده را بگیرند، نتوانستند! دیگر بمب و موشک اثر ندارد، تمام شد آن دوران که این سلاح‌ها علیه مستضعفین مؤثر بود گذشت. آن‌ها امروز خلع سلاح شده‌اند. آمریکا خلع سلاح شده است. آمریکا که ازلحاظ اقتصادی دنیا را می‌بلعید، امروز به دست‌وپا افتاده است. برای نجات اقتصاد خودش ایدئولوژی سرمایه‌داری را زیر پا گذاشته، له‌ولورده کرده است.
شما خبرنگارید باید خیلی توجه کنید در این موارد دنباله‌رو نباشید. بزرگ‌ترین کاری که در این جنگ شما باید انجام دهید تا غلبه پیدا کنید این است که دنباله‌رو نباشید. گاهی تلویزیون فیلم یا خبری نشان می‌دهد که صدها هزار نفر در یمن دارند به طرفداری از انقلاب تظاهرات می‌کنند یا در لندن صدها هزار نفر جمع شده‌اند. امّا در خبر شفاهی می‌گوید هزاران نفر!! سایت‌های خبری ما همین خبر هزاران نفر را منعکس می‌کنند. روزنامه‌های ما هم همین را می‌نویسند، عکس تظاهرات را انداخته‌اند هر کس آن را نگاه می‌کند و عکس را می‌بیند می‌فهمد که این‌ها صدها هزار نفر هستند اما رسانه‌های ما باوجوداینکه آن عکس عظیم را می‌بینند می‌نویسند هزاران نفر چرا؟ زیرا دنباله‌رو هستند. خبرگزاری‌های غربی برای اینکه مسئله را ضعیف جلوه دهند گفته‌اند هزاران نفر ما هم به تقلید از آن‌ها خبر را ترجمه می‌کنیم. یک‌میلیون آدم را در تصویر می‌بینیم ولی می‌نویسیم هزاران نفر! برادر لااقل به این عکس نگاه کن.
خیلی حرص می‌خورم وقتی می‌بینم گاهی تلویزیون خودمان، سایت‌های خبری، خبرگزاری‌های معتبر و خوب و انقلابی را که می‌بینم حرص می‌خورم. آقای رئیس خبر، خودت یک نگاهی به این عکس بکن. ببین هزاران نفر است یا صدها هزار نفر؟ چون غربی‌ها در خبرشان نوشته‌اند هزاران نفر شما هم ترجمه می‌کنید و هر چه آن‌ها بافتند را تکرار می‌کنید؟ دنباله‌رو نباشیم!
واژه‌ها و ترکیبات واژه‌ای را که دشمن می‌سازد استفاده نکنید
یکی از دنباله‌روی‌هایی که می‌کنیم واژه‌سازی‌هایی است که آن‌ها می‌کنند. یک واژه را می‌سازند وقتی‌که ساختند؛ شما دنبال آن‌ها راه می‌افتید آن واژه خودش باری را دارد که اگر آن را جا بیندازید آن‌ها در جنگ روانی پیروز می‌شوند مثلاً می‌گویند حجاب اجباری! روی این واژه‌سازی مدت‌ها کارکرده‌اند شما نباید آن‌ها تکرار کنید شما واژه خودتان را بسازید.
اگر افتادید به دام واژه‌هایی که آن‌ها می‌سازند بازنده‌اید هرچقدر هم تلاش کنید بازهم بازنده شده‌اید. مثلاً چند تا روسپی را می‌آورند حجابشان را سر چوب می‌کنند به این‌ها می‌گویند دختران خیابان انقلاب. این واژه اتفاقی درست نشده و یا یک نفر ننوشته است. اتاق‌های فکر عریض و طویل و مراکز طراحی کار می‌کنند این واژه را می‌سازند و ما همین را در خبرهایمان تکرار می‌کنیم. این غلط است! یکی از واژه‌های غلطی که امروز داریم استعمال می‌کنیم این است که این حادثه‌ای که افتاده بین آمریکا و چین و اروپا، اسم آن را گذاشته‌ایم جنگ تجاری! این را آن‌ها درست کردند آیا این جنگ تجاری است؟ چیست؟ واقعیت آنچه ما آن را در رسانه جنگ تجاری نامیده‌ایم این است که آمریکا در ایدئولوژی سرمایه‌داری مبانی مثل "آزادی گردش سرمایه بدون هیچ مانع در جهان"، "جهانی‌سازی اقتصاد" را دارد طرح جهانی‌سازی ایدئولوژی آمریکایی‌ها و غربی‌ها است. این‌ها مذهب آن‌ها بود، ما یک مذهبی داریم و مذهب آن‌ها هم این حرف‌ها است.
"جریان آزاد سرمایه بدون هیچ مانعی در تمام جهان"، غلبه قدرت سرمایه‌داری برداشتن همه مقررات، سپردن بازار به دست عرضه و تقاضا، حذف تعرفه‌ها و ... بر اساس این ایدئولوژی‌شان آمدند ساختار سازی کردند، WTO درست کردند، بر اساس این آمدند ادبیات سازی کردند، بر اساس این آمدند کتاب‌های علمی نوشتند و در دانشگاه‌های ما و همه کشورهای جهان درس دادند، هرکسی توی 50 سال گذشته، 40 سال گذشته خواست از ضرورت حمایت از اقتصاد ملی دفاع کند در دانشگاه‌های ما، غرب‌زده‌ها تخطئه‌اش کردند محکومش کردند که تو چرا حرف غیرعلمی می‌زنی دوران این مسائل تمام شد دوران خودکفائی و اقتصاد ملی تمام شد. هرکسی خواست از خودکفایی صنعتی دم بزند گفتند اصلاً دوره این حرف‌ها تمام‌شده دوره جهانی‌سازی است خودکفایی را مسخره کردند. هر کس از تولید ملّی حرف زد گفتند تو عقب‌مانده‌ای اقتصاد دیگر روی مدار خدمات می‌چرخد و نه برمدار تولید. به ما توهین کردند که شما که دم از تولید ملی و خودکفایی می‌زنید عقب‌مانده‌اید. 40 سال این حرف‌ها ایدئولوژی آمریکا و پیروانش بوده و این حرف‌ها را به‌عنوان علم در کتاب‌هایشان نوشتند و به دانشگاهیان ما حقنه کردند، به ما تحمیل کردند. با این حربه نگذاشتند خیلی شاخه‌های علمی و فنی در کشور ما پیشرفت بکند به خاطر همین دید غلط. خیلی از شاخه‌های صنعتی متوقف ماند.
این شکست جهانی‌سازی و بن‌بست لیبرال دموکراسی است نه جنگ تجاری
امروز می‌بینیم خودشان تمام این حرف‌هایشان، تمام کتاب‌های علمی‌شان را زیر پا گذاشتند و همینطور پا می‌گذارند روی همه آن حرف‌ها می‌گویند همه کشک بود! تعرفه مضاعف وضع می‌کنند آن‌هم در چه چیز؟ در فولاد. مدعی بودند که به‌طورکلی مدار ثروت و درآمد عوض‌شده است و از تولید صنعتی رفته به سمت خدمات و تبلیغ می‌کردند که درجا زدن در تولید صنعتی عقب‌ماندگی است می‌گفتند شماها بیجا می‌کنید می‌روید به سمت تولید. باید بروید به سمت خدمات. اصلاً تولید ملی یعنی چه؟ حالا خودشان تعرفه وضع می‌کنند آن‌هم در چه چیز؟ در تولید فولاد، در آلومینیوم،در کثیف‌ترین صنایع و آلوده‌کننده‌ترین صنایع که در قطب مخالف خدمات است.
این همان کاری است که گورباچف با ایدئولوژی سوسیالیسم کرد کتاب پروستوریکا را نوشت و رسماً گفت سوسیالیسم اشتباه کرد. من یک مقاله‌ای نوشتم در بعضی سایت‌ها منتشر شد با عنوان پروستوریکای نظام سرمایه‌داری. این مقاله را بخوانید آنجا گفته‌ام این آقای ترامپ هم دارد پروستوریکای نظام سرمایه‌داری را اجرا می‌کند عملاً دارد می‌گوید این کارها غلط بوده، جهانی‌سازی غلط بوده ما باید اقتصاد ملی آمریکا را باید نجات بدهیم او می‌گوید تولید ملی را باید افزایش بدهیم. حرف‌هایی که تا حالا زدیم غلط بود. منتها آمریکایی‌ها این‌قدر آدم‌های منافق و بدنهادی هستند که حتی به‌اندازه کمونیست‌ها هم صداقت ندارند بیایند کتاب بنویسند بگویند اشتباه کردیم. آمده‌اند سکان را داده‌اند دست یک آدم که مثلاً خودش را به دیوانگی زده است درحالی‌که دیوانه نیست؟ دیگر راهی ندارند؛ به بن‌بست رسیده‌اند، به بن‌بست ایدئولوژیک رسیده‌اند ایدئولوژی‌شان را ریخته‌اند زباله‌دان ولی با زرنگی می‌گویند این کارها را یک آدم بی‌عقل دارد می‌کند این دیوانه است. نمی‌خواهند اعتراف کنند خودمان برنامه‌ریزی کرده‌ایم داریم این کارها را می‌کنیم. درصورتی‌که خودشان این را طراحی کرده‌اند این کارها را نمی‌توانستند توسط یک آدمی که ظاهر عاقلی دارد انجام بدهند چون خیلی افتضاح بزرگی برای ایدئولوژی‌شان بود.
برای اینکه چهره بیرونی قضیه را درست کنند و کارشان را بزک کنند اسم آن‌ها گذاشتند جنگ تجاری. جنگ تجاری چیست؟ این شکست ایدئولوژی سرمایه‌داری، شکست گردش آزاد سرمایه، شکست جهانی‌سازی است که در دانشگاه‌ها پدر مملکت را با این تفکرات درمی‌آورند دانشجو را با این تفکرات خفه می‌کردند. حالا آن جهانی‌سازی همه ریخته شد در زباله‌دان تاریخ. مگر جهانی‌سازی با تعرفه بستن و ممنوعیت واردات و صادرات شدنی است مگر با تعیین جریمه برای فلان واردات، تعیین جریمه برای فلان صادرات، جهانی‌سازی شدنی است این عقب‌نشینی این ورشکستگی لیبرال دموکراسی است واقعیت این است که از تفکر جهانی‌سازی آمریکا عقب‌نشینی کرد این اعلام شکست است ما باید عبارت دیگری غیر از جنگ تجاری بگذاریم باید بگوییم اعلان "شکست جهانی‌سازی" توسط آمریکا باید بگوییم "به بن‌بست رسیدن لیبرال دموکراسی" آمریکائیها که 40 سال روی این مدار همه دانشگاه‌های دنیا را بسیج کردند تا این را به‌عنوان یک علم جا بیندازند. فلذا ببینید انتخاب واژه‌ها چقدر مهم‌اند؟ جنگ اینجا است.
میدان جنگ اینجاست اینجا که شما دنباله‌روی نکنید، تبعیت از آن‌ها نکنید. هر واژه‌ای که آن‌ها درست کردند ما برنداریم همان را مصرف کنیم. خودمان خلاق باشیم. نگاه کنیم به صحنه ما طراحی کنیم، ما ادبیات خودمان را بسازیم. تولید ادبیات رسانه‌ای. این میدان جنگ شماست. میدان مین این جنگ این است که یک‌دفعه برویم روی میدان مین دشمن، واژه‌هایی که آن ساخته را شما شروع کنید به استفاده کردن. اگر شما استفاده کردید شکست خوردید. اگه شما خلاقیت نداشته باشید و ادبیات آن‌ها را استفاده کردید شما شکست خوردید. این میدان جنگ ما است.
رسانه و فضای مجازی تنها پناهگاه دشمن شکست خورده در میدان واقعی
دشمن در همه جهات خلع سلاح شده، دیگر توانایی ندارد، دیگر رمقش گرفته شده است. تمام تکیه گاه این دشمن زخمی، درب و داغون آمریکای فلک زده بیچاره امروز تکیه داده به ستون رسانه. تنها چیزی که او را نگه می دارد غوغای رسانه است. آمریکا دیگر قدرتی ندارند. دستش بالا است. در اقتصاد دستش باز بود. 21 هزار میلیارد دلار امروز آمریکا بدهی خارجی دارد و هر روز که آفتاب غروب می‌کند 5/2 میلیارد دلار به بدهی آمریکا اضافه می شود. هر سال هزار میلیارد دلار بدهی آمریکا اضافه می شود. مسئول امور اقتصادی در کاخ سفید سه، چهار هفته پیش بیانیه داد گفت این روندی که داریم پیش می رویم تا سال 2030 (که به نظر من خیلی خوش بینانه حرف زده، زودتر از این اتفاق می افتد) گفته تا سال 2030 میزان بدهی های خارجی آمریکا به سی هزار میلیارد دلار خواهد رسید و از تولید و ناخالص ملی آمریکا جلو می زند معنی اش این است که باید آمریکا رسماً در جهان اعلام ورشکستگی کند حالا او پیش بینی کرده 2030 ولی من می گویم زودتر از این اتفاق می افتد چون سایر عوامل که تأثیر دارند را تأثیر نداده فقط این ارقام اقتصادی را تأثیر داده‌است. اتفاقات دیگری که در دنیا در حال وقوع است را تأثیر نداده‌است. این وضع اقتصادشان است. ارتش آمریکا آنطور زمین گیر است. اقتصادشان زمین گیر است، وضعیت فرهنگ سازی شان زمین گیر است. امروز آمریکا هیچ حرف جدیدی برای عالم ندارد. الگوی جدیدی ندارد بیاید بگوید دیگر چه می خواد. ایدئولوژی آمریکا که در ایران حرفی برای زدن ندارد. طرحی برای ارائه ندارد. آمریکائیها، اروپائیها نزدیک‌به‌یک قرن تفکر لیبرال دموکراسی را به طور کامل با بهینه سازی هایش در آمریکا و اروپا پیاده کردند حاصلش چه شد؟ حاصل اش شد اروپا و آمریکای امروز که در همه چیز شکست خورده اند. در سیاست شکست خورده اند. در اقتصاد شکست خورده اند. در قدرت نظامی شکست خورده اند در فرهنگ شکست خورده اند. انگلستان وزیر افسردگی، وزیر تنهایی معرفی کرد. شنیدید یا نه؟ نخست وزیر انگلیس دی ماه گذشته وزیر تنهایی معرفی کرد و در توضیح این تصمیم گفت این تصمیم برای برخورد با آثار تمدن مدرن است چرا؟ چون از پنجاه و چند میلیون جمعیت انگلستان 90 میلیون نفر از انسآن‌های بالغ مجرد و تنها زندگی می‌کنند. با خانواده زندگی نمی‌کنند. آن‌ها تنها هستند و آنقدر افسرده می‌شوند که به‌طور مرتب 20% از این 9 میلیون نفر مراجعه می‌کنند به پزشک برای اینکه به بهانه مریض بودن یک نفر گیر بیاورند تا با او حرف بزنند. چون دق دارند می‌کنند. هم صحبت ندارد در انگلستان پول می دهند تا اینکه یک نفر بنشیند با آن‌ها حرف بزند. افراد استخدام می‌کنند تا بنشینند با آن‌ها حرف بزند. به این بحران‌های روانی رسیدند. آن وقت نخست وزیر انگلیس وزیر تنهایی معرفی می‌کند تا این بحران را حل کند فکر می‌کند که با وزیر معرفی کردن حل می شود اساس تفکرشان غلط است. فلذا آمریکایی‌ها و غربی‌ها در همه چیز خلع سلاح شده‌اند این‌یک واقعیت است ارتش آن‌ها دیگر برش ندارد کاری نمی‌تواند بکند.در فرهنگ سازی حرفی برای زدن ندارند. در سیاست در حال شکست هستند.
شکست های زنجیره ای آمریکا از اسلام در یک سال اخیر
نگاه کنید این اتفاقات که در یک سال گذشته در ایران و در منطقه اتفاق افتاد چه بود. در عراق شکست خوردند در سوریه شکست خوردند، نخست وزیر لبنان را بردند عربستان گروگانش گرفتند، شکست خوردند آمدند کردستان عراق را تجزیه کنند یک سدی جلوی ایران بسازند شکست خوردند کرکوک هم از دستشان رفت. آمدند در یمن کودتا کردند آنجا هم شکست خوردند آمدند در ایران اغتشاش کردند انجا هم شکست خوردند. بعد سفارتشان را منتقل کردند به بیت المقدس یک قیام جدی در فلسطین درست شد. که یقه آن‌ها را محکم گرفته ول نمی‌کند اسرائیل خواب شب ندارد. از این راهپیمای‌های بازگشت، هر چند رسانه‌های ما کار نمی‌کنند و ضعیف هستند ولی این کابوس برای آن‌ها ادامه دارد. فلذا غربی‌ها خلع سلاح هستند و این نیروهای خلع سلاح شده فقط به جنجال پناه برده اند، پناه آورده اند به رسانه تا برایشان جنجال درست کنند واقعیت روی زمین نشان می‌دهد انقلاب اسلامی پیروز و برنده است نیروهای اسلام هر روز دارند از یک قطعه ای از زمین، آمریکا را بیرون می‌کند. در عالم واقع روی زمین این طور اسلام دارد پیش می رود امّا در رسانه یک طوری جلوه می دهند که گویا ما در حال شکستیم و آن‌ها در حال پیشروی اند.
بزرگنمایی ضعف‌های ما برای دلسرد کردن مردم از اسلام
الان جنگ رسانه است شما در خط مقدم هستید. شما باید غلبه کنید و این سحر را باطل کنید. اولین قدم این است این جنگ را حس کنیم دومین قدم اینکه ما برای دشمن طرح داشته باشیم . ادبیات دشمن را نپذیریم. خودمان تولید کنیم. سومین قدم اینکه نقطه ضعف‌های دشمن را بشناسیم و روی آن انگشت بگذاریم و به او تهاجم کنیم. ما در این مسائل ضعیف هستیم. آن‌ها یک پدیده اجتماعی در یک منطقه دور دست این مملکت گیر می‌آورند که مثلاً یک آقای فاسد الاخلاقی که تحت تأثیر شبکه های ماهواره ای خودشان و فیلم هایی که غرب درست می‌کند قرار گرفته و تجاوز کرده به یک دختر خردسال؛ این را تبدیل می‌کنند به یک سوژه و با عواملی که در ایران دارند این را تبدیل می‌کنند به تیتر یک و مرتب تکرار می‌کنند خجالت نمی کشند و شرم هم نمی‌کنند.
ولی روزنامه‌های مومن انقلاب و ارزش ها یک ذره خجولند و از تکرار می‌ترسند. می‌گویند فلان مطلب را یکبار کار کردیم ولش کنید. دیگر تکرار نمی‌کنند آن‌ها یک بار حادثه‌ای که اتفاق می افتد تیتر یک روزنامه شان می‌کنند تیتر یک خبرگزاری ها می‌کنند. تیتر یک بی بی سی می‌کنند که فلان واقعه در فلان روستا اتفاق افتاد چه جنایتی؟ اگر در مرکز لندن هر روز 200 تا از این اتفاق ها می افتد مهم نیست اما در یک روستا دور دست یک اتفاقی افتاده تیتر یک می‌کنند که ای وای ببینید در ایران چه شده؟
یک بار دیگر به مناسبت پیدا کردن قاتل تیتر یک می‌کنند. بار سوم به مناسبت تشکیل دادگاه تیتر یک می‌کنند. یک بار دیگر به مناسبت صدور حکم قبل از آن برای صدور کیفر خواست. بار پنجم برای اجرای حکم. یک بار دیگر به بهانه بررسی جامعه شناسانه این حادثه. بعد هم همه این جنایت را وصل می‌کنند به اسلام که این حادثه بر اثر فشارهایی هست که نظام گفته باید اسلام را رعایت کنید. درحالی‌که در آمریکا هر 80 ثانیه یک تجاوز به عنف صورت می گیرد و خیلی از موارد منجر به مرگ می شود واقعیت این است که این حوادث نتیجه طبیعی آن فیلم هایی هست که آن‌ها درست می‌کنند. نتیجه شبکه های اجتماعی هست که آن‌ها درست می‌کنند ولی با تحریف حقایق این وقایع که هر روز در غرب هست و سالی ماهی یکبار در کشور ما اتفاق می افتد را تیتر، تیتر، تیتر می زنند چرا که می خواهند این را به خورد ما بدهند که این فجایع بر اثر فشارهایی است که ایدئولوژی اسلامی به مردم وارد کرد و این طور عکس العمل آن بیرون زده. ما هم می افتیم در انفعال و هی می خواهیم جواب بدهیم این سوژه می شود نطق نماینده مجلس سخنرانی پیش از دستور بعد آن یکی جواب می‌دهد، این حمله می‌کند به قوه قضائیه، آن حمله می‌کند به قوه مجریه، آن یکی می گوید نیروی انتظامی چرا کارش را خوب انجام نداد. این ماجرا موضوع اصلی کشور می شود. یک آدمی تحت تأثیر رسانه‌های غربی یک غلطی کرده است که خیلی هم زشت است این را تبدیل می‌کنند به یک ماجرای فراگیر.
پنهان کردن ضعف های بسیار بزرگ غرب با جوسازی رسانه‌ای
ولی هزار ماجرا که ان جا داره اتفاق می افتد شما اصلاً نمی شنوید هیچ روزنامه ایرانی حتی انقلاب ها در دیماه گذشته یک واقعیت تکان دهنده یعنی وزیر تنهایی در انگلستان را تیتر نکرد و اصلاً به گوششان نخورد آیا؟ به گوشتان خورده است شما که رسانه‌ای هستید؟ شما به جای انفعال باید اینرا مطرح کنید و. بعد از کسانی که در سبک زندگی غرب گرا هستند بپرسید آیا قرار است بی حجاب شو.یم که عاقبتمان بشود این وضعیت؟ اما اصلاً این حرف‌ها به گوش ما هم نمی خورد خبر دار نمی شویم. آیا کسی به گوشش خورده که در آمریکا، در لس آنجلس در مسابقه فوتبال بین تیم آمریکا و مکزیک و تماشاگران 70 هزار نفر در ورزشگاه، هر کس دستش پرچم آمریکا بود آتش می زنند و پاره می‌کنند و همه طرفداران تیم آمریکا را بیرون می ریزند فقط پرچم مکزیک می ماند و آمریکایی‌ها در ورزشگاه خودشان در خاک آمریکا یکپارچه از تیم مکزیک حمایت می‌کنند. این را اصلاً گذاشته اند خبرش منتشر شود؟ آیا شما که رسانه‌ای هستید این خبر واقعی را شنیده اید؟
این را من در هیچ خبرگزاری ندیدم در کتاب ساموئل هانگینتون ایدئولوگ رژیم آمریکا دیدم در توصیف اینکه هویت ما در خطر است به‌عنوان مثال و نمونه این حادثه ورزشگاه لس آنجلس را مطرح می‌کند که شما هیچ کدام نشنیده اید اگر چنین اتفاقی در ایران افتاده بود چکار می‌کردند. اگر حتی نصف چنین واقعه ای، ربع این در ایران می افتاد گوش فلک را کر
نمی‌کردند ولی ما اصلاً حتی یکبار خبرش را هم نمی شنویم. این جنگ رسانه‌ای است در یک فضای واقعی مرتباً شکست می خورند. ولی در رسانه یک طوری وانمود می‌کنند که انگار آن‌ها رو به پیروزی اند و ما رو به شکست.
نخیر ما داریم یکی یکی سنگرهای دنیا را می گیریم و فتح می‌کنیم. درست است که آن‌ها در تشکیلات ما بعضی را نفوذ
داده‌اند و دارند در اقتصاد ما خرابکاری می‌کنند، اما این‌ها رسوا خواهند شد. ما بر این مسئله غلبه می‌کنیم.
بازی اصلی بازی رسانه است. باید حواسمان جمع باشد. شما امروز در خط مقدم هستید. در میدان اصلی جنگید. چشم ها به دست شما است. اگر شما یک روزی نگاه می کردید که شهید همدانی، شهید یاقچیان، شهید چیت سازیان و... چه گلی می خواهند بزنند کجا را می خواهند فتح کنند شما پشت قضیه بودید و همکار بودید. امروز شما خط مقدمید. چیت سازیان امروز شمایید، همدانی امروز شمایید، چشم مان به دست شماست. امروز شما باید گل بزنید. پرچم هایتان را بالا بیاورید نقطه ضعف های دشمن را باید بشناسید و به او حمله کنید. در این قضیه ما خودمان را درنیافته ایم که باید خوب بشویم. نقطه ضعف های دشمنان را دربیاورید.
ضرورت عبرت گیری از بن‌بست های اجتماعی غرب برای بهبود سبک زندگی
تیم ملی فوتبال فرانسه آمد بازی کرد و قهرمان جهان شد، با چه ترکیبی؟ 15 نفر از 23 نفر تیمش سیاه پوست اند. اصلاً اروپا سیاه پوست دارد؟ اصلاً در میان نژاد اروپایی از اول خلقت سیاه بوده؟ 8 نفر بقیه هم نصف شان آسیایی هستند و اروپایی نیستند. چرا نیستند؟ چون رشد جمعیت اروپا منفی است. چون مجبورند نیروی انسانی از خارج وارد بکنند. مجبورند از آفریقا و مستعمرات خودشان نیرو طلب کنند. چرا؟ چون دختران فرانسوی و زنان فرانسه حاضر نیستند زاد و ولد بکنند. چون زن فرانسوی حاضر نیست خانواده تشکیل بدهد می‌گوید من برای چه باید بچه نگه دارم؟ برای چه باید زحمت بکشم؟ ولش کن؛ خانوده تشکیل نمی‌دهد؛ چرا؟ به خاطر اینکه تفکر اومانیسم و فردگرایی و خودپرستی که ایدولوژی غرب است انسانیت را کشته و از بین برده. اصلا برایش تولید نسل و انسانیت مهم نیست. ادامه داشتن در مسیر خلقت مهم نیست. آمده در این دنیا کیف کند و لذت ببرد و بمیرد. فلذا تشکیل خانواده نمی‌دهد. فلذا می رود و با سگ زندگی می‌کند. ازدواج با حیوان الآن رسمیت پیدا کرده است در اروپا. ازدواج با همجنس رسمیت پیدا کرده است. حاضر نیستند خانواده تشکیل بدهند. هر جوری شده می خواهند شهوت را ارضاء کنند. این‌ها به بن‌بست رسیدن یک جامعه است. یک وقت در یک جایی گفتم مثل دایناسورها که الآن جز در موزه ها دیگر وجود ندارند، یک قرن هم که بگذرد، شاید 70 تا 80 سال دیگر می‌گویند این نژاد اروپایی که موهای بور و چشمان آبی داشتند یک روزی در اروپا بودند و الآن دیگر نیستند. در موزه نمونه اش را ببینید. آتش گرفتند این‌ها؛ چه جنجالی کردند که این توهین کرده به اروپایی ها. این توهین نیست. این واقعیت است. تو داری دروغِ غیرواقعی را به ما واقعی جلوه می دهی، بعد ما از واقعیت حرف می‌زنیم و تو وحشت می کنی. همین که من یادداشت نوشتم در بعضی از این روزنامه ها در گرو. و.اقعیت تیم سیاه پوست فرانسه شبش رسانه‌های غربی چه هیاهویی راه انداختند، چقدر فحش دادند، اقا این واقعیت دارد روی زمین اتفاق می افتد. تو داری به ما وارونه جلوه می دهی. دروغ ها را به هم می بافی برای اینکه باور کنیم آن فساد نتیجه اسلام است! ما نتیجه عملکرد خودت را داریم عرضه می‌کنیم. این واقعیت است. این واقعیت که چند ده سال دیگر در انگلستان، پاکستانی ها، هندی ها و عراقی ها هستند که زندگی خواهند کرد، بر اساس آمار. این واقعیت است که بر اساس آمار در آلمان یک قرن دیگر از آن ترک ها خواهد بود و آلمان، ترکیه دوم خواهد شد. این واقعیت آماری است! فرانسه، فرانسه سیاه پوست خواهد بود. این‌ها واقعیت آماری است. چرا از آن فرار می‌کنند؟ خب ما نباید رسانه‌های مان این واقعیت را روی دست بگیریم و بگوییم آقایان! خانم ها! ای کسانی که دارید سبک زندگی غربی را ترویج می‌کنید! ای کسانی که می گویید بی حجاب باشید! ای کسانی که می گویید باید ازدواج سفید راه بیندازید! نتیجه اش این است؛ می خواهی این طوری بشوی؟ بروی با حیوانات زندگی کنی؟ وزیر تنهایی تشکیل بدهی؟ نژادت از بین برود؟ بگویند نژاد این تمام شد؟ این عاقبت این کار است. آیا جا ندارد بیاییم این حرف را رسانه ها عَلَم کنیم و شعار بدهیم و با تمام وجود دفاع کنیم؟
علیرغم بودجه های سالانه چند میلیارد دلاری آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی ما پیروزیم
امیدواریم که شما بسیجیان عزیزی که در این عرصه پا گذاشتید، همان طوری که بچه ها در جنگ خط شکنی کردند، همین جوری در رسانه کار کنید، طلب کنید. این آخرین جنگ ماست و دست شما را می بوسد. برایتان دعا می‌کنیم، هر کاری از دستمان برمی آید انشاءالله کوتاهی نمی‌کنیم. امیدواریم که شما هم مثل رزمندگان برای غلبه بر دشمنان ستمگر و ظالم به خدا پناه ببرید، به خدا توکل بکنید، درست است ابزار شما کم است ولی حرف شما حقیقت است و بر دل می نشیند. صدام تعداد تانک هایش در آخر جنگ دو سه برابر اول جنگ بود. تعداد هواپیمایش همینطور. هرچقدر هم که می زدی، باز دوباره جایگزین می کرد. اگر می خواستیم معادله قوا را بچینیم که تسلیحات کدام طرف بیشتر است، ما شکست می خوردیم اما تمام سپاه سلاح‌های سنگین و توپخانه و اصلا کسی به ما نمی فروخت. تمام این‌ها را غنیمت گرفتیم.
توکل به خدا کنیم و توازن قوا نگاه نکنیم، اگر بگوییم آن‌ها یک آسوشیتدپرس دارند با آن ابعاد، یک یونایتد پرس دارند با آن طو.ل و. عرض، یک CNN دارند، این‌همه ظرفیت و این‌همه پول دارند می بازیم باید برویم سراغ نقطه ضعفشان. دوم اینکه حرف های فطری و پاک بزنیم، به دور از دروغ و تهمت؛ چون حرف فطرت بر دل ها می نشیند و مردم باور می‌کنند و دنبال می‌کنند. توکل کنیم به خدا؛ انشاءالله خدا در این جنگ به ما غلبه می‌دهد همانطور که ما را در تمام جنگ ها غلبه داد. ما در آستانه 40 سالگی انقلاب قرار داریم، 40 سال است که انقلاب مان دوام آورده است. برای نابودی انقلاب روزشمار گذاشته بودند، بعد شد هفته شمار، بعد ماه شمار، بعد سال شمار و بعد دهه شمار و در آخر صده شمار؛ لذا این انقلاب با قوت جلو می رود و تمام قله ها را فتح کرده و خواهد کرد. اگر شما بخواهید توطئه ها را فهرست کنید، تمامی ندارد. چقدر توطئه کردند چقدر با ما جنگیدند. همین امسال سه میلیارد و دویست میلیون دلار بودجه آمریکاست برای براندازی جمهوری اسلامی. بعضی خجالت هم نمی کشند و می‌گویند بیایید و مذاکره کنیم. در بودجه رسمی آمریکا ردیف بودجه گذاشتند به نام دموکراتیزاسیون ایران. یعنی ایران دیگر جمهوری اسلامی نباشد. سه میلیارد و دویست میلیون دلار به ریال چقدر می شود که به آدم ها بدهند تا در کف خیابان برایشان شعار بدهند. بعد ببینید بازدهی شان چقدر است؟ خاک بر سرشان. خیلی بهره وری شان پایین است. رسانه‌های ما باید در این مورد حرف بزنند و مطلب بنویسند. چه کسی و کدام رسانه به این سه میلیارد و دویست میلیون دلار بودجه رسمی سال 2018 آمریکا برای براندازی ایران پرداخته است؟؟ چه کسی پرداخت کرده به وزیر تنهایی؟ جا نداشت وقتی نخست وزیر انگلستان وزیر تنهایی انتخاب کرد یک رسانه ما این مطلب را تیتر یک کند؟ حتی یک رسانه حزب اللهی! خجلیم. سرمان در لاک خودمان است. دنباله‌رو آنان هستیم. ابتکار عمل را انشاءالله در دست بگیریم تا موفق بشویم.
