گروه جامعه و اقتصاد «سدید»؛ «میشل موشابک» [1] - نویسنده، ویراستار، مترجم و موسیقیدان فلسطینی-آمریکایی - در یادداشتی که وبسایت «Truthout» آن را منتشر کرده است، به یکسالگی جنگ غزه میپردازد. وی با ارائه آمارهای تکاندهنده نهادهای فلسطینی و بینالمللی، از فجایع رخداده در جنگ غزه، مینویسد «اسرائیل بدون کمکهای نظامی، اطلاعاتی و سیاسی آمریکا به این رژیم، قادر نبود کارزار نسلکشی خود را در غزه و حالا در لبنان پیگیری کند.» به گفته وی، در یکسالگی این جنگ ویرانگر، غزه سؤال مهمی را در مقابل بشریت قرار داده است و آن این است که آیا جهان، در مقابل آمریکا و اسرائیل میایستد و با صدای بلند اعتراض خود را به این وضعیت اعلام میکند؟ یا به آمریکا و اسرائیل اجازه میدهد جهان را به ورطه نابودی بکشانند؟
۱۸۶ هزار کشته طی یک سال
امروز روز سختی است. جنگ اسرائیل با حمایت آمریکا علیه غزه بیوقفه و بدون هیچ پایانی به مدت یک سال تمام ادامه داشته است. در ۷ اکتبر ۲۰۲۳، حماس و دیگر مبارزان مقاومت، دیوار «زندان در فضای باز» خود را شکستند و حمله گستردهای را آغاز کردند که منجر به کشتهشدن ۱۱۴۰ اسرائیلی شد. آنها همچنین ۲۵۰ گروگان گرفتند که از این تعداد، ۱۰۱ نفر هنوز در بازداشت هستند و در انتظار آتشبس و توافق گروگانها هستند و بنیامین نتانیاهو - نخستوزیر اسرائیل - جلوی آن را گرفته و از نهایی کردنش تاکنون امتناع کرده است.
بر اساس گزارش وزارت بهداشت غزه، حملات اسرائیل در ۱۲ ماه گذشته به غزه، بیش از ۴۱۶۳۸ فلسطینی را کشته است که ۱۶۸۵۹ نفر از آنها کودک هستند. «لنست» - مجله معتبر پزشکی بریتانیا - محاسبه کرده است که تعداد واقعی کشتهشدگان، از جمله ناپدیدشدگان زیر آوارها و افراد دچار شده به مرگهای غیرمستقیم ناشی از سوءتغذیه، بیماری و سایر شرایط ناشی از درگیری، میتواند حدود ۱۸۶۰۰۰ نفر باشد. کارکنان مراقبتهای بهداشتی که از غزه بازدید کردهاند، بارها گفتهاند که تعداد واقعی مرگومیرها، بسیار بیشتر از آمار رسمی است. بیش از ۹۱۰۰ هزار فلسطینی زخمی شدهاند. حداقل ۲۸۰ کارمند کمکهای بشردوستانه، نزدیک به ۵۰۰ کارمند مراقبتهای بهداشتی و ۱۳۰ روزنامهنگار کشته شدهاند. ۳۹۹ مدرسه ویران شده است. همه ۱۲ دانشگاه غزه با خاک یکسان شدهاند. ۳۱ بیمارستان از ۳۶ بیمارستان در غزه آسیب دیده یا ویران شده است و تعداد بیشماری از کودکان بر اثر سوءتغذیه، بیماری یا کمبود کمک پزشکی، جان خود را از دست دادهاند.
بدون کمکهای نظامی، اطلاعاتی و سیاسی آمریکا، اسرائیل قادر نبود کارزار نسلکشی خود را در غزه و لبنان پیگیری کند.
در کرانه باختری، نیروهای اشغالگر اسرائیل، زیرساختهای غیرنظامی را با بولدوزرهای D-9، نفربرها و جیپهای زرهی در جنین، نابلس، طولکرم و دیگر شهرها بهعنوان نوعی مجازات دستهجمعی ویران کردهاند. شهرکنشینان مسلح اسرائیلی، همچنان به ویران کردن روستاها و ارعاب فلسطینیان کرانه باختری و تلاش برای بیرونراندن آنها از سرزمینشان ادامه میدهند. از ۷ اکتبر ۲۰۲۳، بر اساس آمار وزارت بهداشت، تعداد قربانیان در کرانه باختری ۶۵۰ نفر است. بر اساس گزارش «اداره امور زندانیان»، «باشگاه زندانیان» و «انجمن حمایت از زندانیان و حقوق بشر آدامیر»، بیش از ۹۰۰۰ زندانی فلسطینی در زندانهای اسرائیل به سر میبرند.
ماه گذشته، اسرائیل به طور کامل جنگ را به لبنان گسترش داد. گزارشها حاکی از آن است که مشاوران در دولت بایدن - هریس، اسرائیل را به دنبالکردن این تشدید جنگ در لبنان تشویق کردهاند. این اتفاق، خطر یک جنگ منطقهای وسیعتر با عواقب ویرانگری را به دنبال دارد. ارمغان کمپین بمباران شدید غیرنظامیان بیگناه در لبنان توسط اسرائیل، مرگ و ویرانی بوده است. این حملات تاکنون بیش از ۱ میلیون نفر را بیخانمان کرده، هزاران نفر را مجروح و معلول ساخته و بیشتر از ۲ هزار نفر را کشته است.
«امانوئل ماکرون» - رئیسجمهور فرانسه - خواستار توقف تحویل تسلیحات به اسرائیل شد. این درخواست، واکنش خشمگین بنیامین نتانیاهو - نخستوزیر اسرائیل - را در پی داشت. در بیانیهای که از سوی دفتر او منتشر شد، آمده است: «درحالیکه اسرائیل با نیروهای بربریت به رهبری ایران میجنگد، همه کشورهای متمدن باید محکم در کنار اسرائیل بایستند. اما اکنون، «ماکرون» - رئیسجمهور فرانسه - و دیگر رهبران غربی، خواستار تحریم تسلیحاتی علیه اسرائیل هستند. این برای آنها شرمآور است».
در حال حاضر، بیش از ۴۰ هزار نیروی آمریکایی در خاورمیانه مستقر هستند. در ماه اوت، وزارت دفاع آمریکا اعلام کرد: «تعداد زیادی از قابلیتهای نظامی - دفاعی در خاورمیانه مستقر شدهاند تا حفاظت از نیروهای آمریکایی در منطقه را تقویت کنند و از اسرائیل دفاع نمایند.» اواخر سپتامبر، دولت بایدن اعلام کرد که دوباره نیروهای بیشتری به خاورمیانه خواهند رفت؛ زیرا اسرائیل، برای تهاجم زمینی خود به لبنان و بمباران سوریه و یمن آماده میشد.
این کابوس کی تمام میشود؟ چه زمانی رنج غیرقابلتصوری که در هر دقیقه از روز بر مردم فلسطین و لبنان تحمیل میشود، پایان خواهد یافت؟ جهان چگونه به چنین ورطهای سقوط کرد که در آن کشتار غیرنظامیان بیگناه به یک امر عادی تبدیل شده است؟ قلب و روح و فکر من با ملت فلسطین و لبنان است. آیا یک تهاجم نظامی بیامان که دهها هزار فلسطینی را در غزه، کرانه باختری و لبنان کشته است، چیزی غیر از نسلکشی نام دارد؟
اسرائیل از خود دفاع نمیکند
من از نوادگان والدینی فلسطینی هستم. بازماندگان روز نکبت که در سال ۱۹۴۸ از سرزمین خود آواره و پناهنده شدند. من در لبنان به دنیا آمدم و بزرگ شدم. من خانواده و دوستانی در غزه، کرانه باختری، بیتالمقدس شرقی و همچنین در بیروت و جنوب لبنان دارم. برخی از آنها اخیراً در بمباران گسترده محلههای مسکونی توسط اسرائیل کشته شدهاند و بسیاری هم از خانههای خود آواره شدهاند و اکنون در معرض خطر کشتهشدن با بمبهای اسرائیلی، حملات هوایی یا گرسنگی هستند. من در طول دوران نوجوانیام - مدتها قبل از تأسیس حماس یا حزبالله - تجاوز و ترور اسرائیل را میشناختم و شاهد آن بودم؛ بنابراین، وقتی که سخنگوهای دولت آمریکا و رسانههای شرکتی آمریکایی به شما میگویند که ویرانیهایی ایجاد شده توسط اسرائیل، بهخاطر واقعه هفتم اکتبر ۲۰۲۳ است، از شما خواهش میکنم که دوباره به این حرف فکر کنید.
«لنست» - مجله معتبر پزشکی بریتانیا - محاسبه کرده است که تعداد واقعی کشتهشدگان در غزه میتواند حدود ۱۸۶۰۰۰ نفر باشد.
برخلاف چارچوبی که توسط رهبران سیاسی ما و رسانههای اصلی ارائه میشود (چارچوبی که از ارائه هر گونه زمینه معنادار خودداری میکند و به جای آن، حقیقت را در خدمت سودجویان جنگ میپوشاند و مخفی میکند) این موضوع پیچیده نیست؛ هرچند که آنها میخواهند شما باور کنید. این «یک دشمنی دینی قدیمی» نیست. این «یک درگیری توسط افراطیهای هر دو طرف» نیست. اسرائیل یک قدرت منطقهای است که بهعنوان یک مستعمرهنشین با تسلیحات هستهای شناخته میشود و از سوی آمریکا، در عرصههای دیپلماتیک، سیاسی، نظامی و اقتصادی حمایت شده و در حال جنگ علیه مبارزات مردم بومی است. مردم بومی فلسطین و لبنان، برای آزادی، برابری و پایان اشغالگری در حال مبارزه با اسرائیل هستند.
جنگ علیه چنین هدفی جنگی نیست که بتوان آن را با قدرت نظامی شکست داد. فلسطینیها در سرزمینهای اشغالی و در «دیاسپورا»، با حمایت جهانی افراد باوجدان، مصمم هستند که به مبارزه خود تا آزادی ادامه دهند. آنچه ما امروز در لبنان میبینیم، همان چیزی است که در ۱۲ ماه گذشته از غزه بهصورت مستقیم در رسانهها پخش شده است و فلسطینیها در ۷۶ سال گذشته آن را متحمل شدهاند.
فریب نخورید؛ اسرائیل از خود دفاع نمیکند. اسرائیل از اشغالگری خود دفاع میکند و اکنون در حال تلاش برای تجدید اشغالگری در جنوب لبنان است. نتانیاهو و متحدان افراطیاش از بهانه حمله حماس در ۷ اکتبر برای تغییر شکل اساسی غزه و پاکسازی قومی آن از فلسطینیان استفاده میکنند. هفتهها و ماههای آینده به ما نشان خواهند داد که آیا اسرائیل طرحهای مشابهی برای جنوب لبنان دارد یا خیر؟ تاریخ نشان داده است که چگونه مردم فلسطین و لبنان، ممکن است در برابر چنین تهدیدی مقاومت کنند.
جنبش مقاومت حماس که رهبر سابق آن - اسماعیل هنیه - در ماه ژوئیه در جریان سفر به تهران، توسط اسرائیل به قتل رسید - در سال ۱۹۸۷ در بحبوحه انتفاضه اول و در نتیجه مستقیم وحشیگری اشغالگران و ظلم و ستم اسرائیل و رژیم آپارتایدی آن، تأسیس شد. حماس، زاده ناامیدی و استیصال فلسطینیان و سالها وعدههای دروغین اسرائیل و ایالات متحده بود. حملات نظامی اسرائیل تنها به تعمیق نارضایتی در میان جمعیت غیرنظامی فلسطینی که بار عمده حملات را به دوش میکشند و جذب نیرو برای مقاومت منجر شده است. محاصره ۱۷ساله اسرائیل بر غزه، تنها عزم فلسطینیان را برای مقابله و پایاندادن به محاصره و رنج ۲.۲ میلیون سکنه آنجا تقویت کرده است. نزدیک به ۷۰ درصد از ساکنان غزه، تنها بهخاطر آوارهشدن از خانههایشان در سالهای ۱۹۴۸ و ۱۹۶۷ در این باریکه زندگی میکنند.
کارکنان مراقبتهای بهداشتی که از غزه بازدید کردهاند، بارها گفتهاند که تعداد واقعی مرگومیرها بسیار بیشتر از آمار رسمی است.
حزبالله پس از تهاجم اسرائیل به لبنان در سال ۱۹۸۲ که شامل کشتار وحشتناک هزاران زن و کودک در «صبرا» و «شتیلا» بود، بهمنظور دفاع از لبنان در برابر حملات آینده اسرائیل تأسیس شد. اسرائیل پیش از این، رهبران حزبالله را ترور کرده است. اسرائیل در سال ۱۹۹۲، «سید عباس موسوی» - دبیرکل وقت حزبالله - را کشت. اسرائیل پیش از این نیز از سال ۱۹۸۲ تا ۲۰۰۰، جنوب لبنان را اشغال کرده بود، تا این که مقاومت لبنان، نیروهای اشغالگر اسرائیل را با شکست از جنوب (به جز منطقه مزارع شبعا) بیرون راند. در سال ۲۰۰۶، اسرائیل بار دیگر به لبنان حمله کرد و قبل از اینکه توسط مبارزان حزبالله بیرون رانده شود، دهها نفر را کشت. در ۲۷ سپتامبر، اسرائیل سید حسن نصرالله - دبیرکل حزبالله - را در یک حمله با بمباران گسترده و استفاده از بمبهای ۲۰۰۰ پوندی ساخت آمریکا که تمام یک محله در منطقه جنوبی ضاحیه بیروت را از بین برد، ترور کرد. تهاجم زمینی اسرائیل به لبنان که بلافاصله پس از آن آغاز شد، از همان تاکتیکهای مرگباری استفاده میکند که در سال گذشته بر سر مردم غزه به اجرا درآورد.
در روزهای گذشته، وزیر آموزش و پرورش اسرائیل در تلویزیون اسرائیل خواستار نابودی کامل لبنان شد. «یوآو کیش» [2] گفت: «هیچ تفاوتی بین حزبالله و لبنان وجود ندارد. لبنان نابود خواهد شد. این کشور دیگر وجود نخواهد داشت.» لبنان اخیراً با فلج سیاسی و بحرانهای مالی متعددی روبرو بوده است. بیمارستانها و امکانات پزشکی آن برای مقابله با حمله بزرگ و گسترده اخیر اسرائیل مشکل دارند. لبنانیها هم مانند فلسطینیهای غزه، جایی برای رفتن ندارند.
اسرائیل دلیل منازعات کنونی خاورمیانه
در ۲۲ سپتامبر، «تایمز» اسرائیل گزارش داد که نتانیاهو، به قانونگذاران اسرائیلی گفته است که در حال بررسی طرح موسوم به «طرح ژنرالها» است. این طرح، توسط سرلشکر بازنشسته «گیورا ایلند» [3] برای محاصره کامل شمال غزه و اخراج تمامی ساکنان فلسطین ارائه شده است. «ایلند» - مدیر سابق شورای امنیت ملی و رئیس سابق بخش برنامهریزی ارتش اسرائیل - در توضیح طرح خود گفته است: «ما باید به ساکنان شمال غزه بگوییم که آنها یک هفته فرصت دارند تا این منطقه را تخلیه کنند؛ منطقهای که بعداً به منطقه نظامی تبدیل میشود. منطقهای که در آن هر شخصیتی هدف قرار میگیرد و مهمتر از همه، هیچ تدارکاتی وارد این منطقه نمیشود».
گزارشها حاکی از آن است که مشاوران در دولت بایدن - هریس، اسرائیل را به دنبالکردن تشدید جنگ در لبنان تشویق میکنند.
اشغال غیرقانونی فلسطین توسط اسرائیل و دزدی مداوم از اراضی فلسطینی و همچنین اشغال بخشهایی از لبنان و ضمیمهکردن بلندیهای جولان سوریه، از جمله علل ریشهای آنچه که بهعنوان «درگیری در خاورمیانه» شناخته میشود، هستند. تا زمانی که اسرائیل به محاصره غزه و اشغال غیرقانونی آن پایان ندهد، خشونت در منطقه پایان نخواهد یافت؛ هرچند که سازمان ملل متحد، حکم دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) و اکثریتقریببهاتفاق کشورهای جهان، خواستار آن باشند. در رأیگیری مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۱۸ سپتامبر، ۱۲۴ کشور - بیشتر از دو سوم جهان - از قطعنامهای حمایت کردند که از ارتش اسرائیل خواسته بود به اشغال غیرقانونی خود پایان دهد و از کرانه باختری، نوار غزه و بیتالمقدس شرقی عقبنشینی کند. این قطعنامه تأکید کرد که یافتههای دیوان بینالمللی دادگستری (ICJ) نشان میدهد که «حضور مداوم دولت اسرائیل در سرزمینهای اشغالی فلسطینی، غیرقانونی است» و اینکه «اسرائیل، ملزم است حضور غیرقانونی خود را در سرزمینهای اشغالی فلسطینی هرچه سریعتر پایان دهد.» این قطعنامه همچنین به اسرائیل دستور میدهد که شهرکهای غیرقانونی را برچیده و زمینها را به فلسطینیها بازگرداند و غرامت نیز بدهد. این قطعنامه، خواستار پایاندادن به سیستم آپارتاید اسرائیل در مدت ۱۲ ماه و ارائه گزارشی از سوی دبیرکل سازمان ملل در مدت سه ماه درباره اجرای این قطعنامه است. هیچ شکی نیست که این قطعنامه، توسط اسرائیل نادیده گرفته خواهد شد.
اهمیت قطعنامه مجمع عمومی سازمان ملل، یافتههای دیوان بینالمللی دادگستری، بهرسمیتشناختن دولت فلسطین توسط ۱۴۶ کشور عضو سازمان ملل، انزوای اسرائیل و ایالات متحده، گزارشهای گسترده سازمانهای حقوق بشری که بهتفصیل به آپارتاید اسرائیل میپردازند و همچنین جنبش جهانی بیسابقه و درحالرشد حمایت از فلسطین - بهویژه در میان نسل جوان - ممکن است به دورهای جدید از تغییرات تحول برانگیز در مبارزه برای حقوق فلسطینیان منجر شود.
وحشتناک بودن حمله اسرائیل به غزه و کمپین قهری و عمدی گرسنگیاش برای ساکنان آنجا، به همراه ممانعت از ورود صدها کامیون غذا و کمکرسانی به غزه برای کمک به مردم، موجب بروز اعتراضات و برپایی اردوگاههایی در حمایت از مردم غزه در دانشگاههای آمریکا و سراسر جهان شده است. دانشجویان - از جمله اکثریت جوانان یهودی آمریکایی - دیگر به این مسائل بیتوجه نیستند و خواستار این هستند که مؤسساتشان از سرمایهگذاری در شرکتهایی که از آپارتاید و نسلکشی اسرائیل سود میبرند، صرفنظر کنند. باوجود سرکوب خشن توسط پلیس ضدشورش و بازداشتهای متعدد معترضان در دانشگاههای آمریکا، این دانشجویان شجاع، الهامبخش دیگران در سراسر جهان هستند و به مدیران دانشگاهها، درس آزادی بیان و حق اعتراض میآموزند؛ درسی که باید توسط کسانی که سعی در ساکت کردن دانشجویان و جرمانگاری مخالفتهای آنان دارند، در دانشگاهها آموخته شود.
نقش آمریکا در این کابوس
با نزدیکشدن جو بایدن به ماههای پایانی ریاستجمهوری خود، احتمال تغییرات در تصمیمات غیرمسئولانه سیاست خارجی دولت او در مورد اسرائیل و سایر نقاط خاورمیانه کم میشود. باوجود تمام وعدهها و بیانیهها در مورد اینکه بایدن و معاون رئیسجمهور - کاملاً هریس - «بیوقفه» و «بهصورت ۲۴ ساعته» برای متوقف کردن کشتار تلاش میکنند، هیچکس نباید انتظار آتشبس و توافق آزادی گروگانها در غزه را داشته باشد.
بارهاوبارها حمایت لفاظی غیرصادقانه آنها از «راهحل دو کشوری» را شنیدهایم؛ اما حمایت بیقیدوشرط آنها از اسرائیل و میلیاردها دلار قرارداد تسلیحاتی با اسرائیل، این کار را غیرممکن میکند. این حمایتها به اسرائیل کمک میکند تا فلسطینیان را آواره کرده و زمینهای بیشتری را تصرف کند تا به هدف نهایی خود - که راهحل یک کشوری است - برسد؛ هدفی که شامل خالیکردن غزه از فلسطینیان و ادامه پاکسازی قومی در کرانه باختری و قدس شرقی است تا به هدف نهایی خود در راستای تشکیل یک دولت یهودی دست یابد.
علیرغم یک سال اعتراضات، بازداشت دانشجویان و برپایی اردوگاهها، راهپیماییهای گسترده و درخواستها برای آتشبس و تحریم تسلیحاتی، دولت بایدن و هریس، تصمیم گرفته است که به خواستههای اکثریتقریببهاتفاق آمریکاییها بیتوجهی کند و به همدستی و حمایت خود از جنایات جنگی و نقض حقوق بشر توسط اسرائیل ادامه دهد. آمریکا این کار را باوجود آگاهی کامل از این واقعیت انجام میدهد که تحریم تسلیحاتی، تنها راه خاتمهدادن به تجاوزات اسرائیل در فلسطین و لبنان است. بدون کمک نظامی آمریکا و عرضه بیپایان تسلیحات ایالات متحده و تواناییهای اطلاعاتی و نظارتی آن، اسرائیل در موقعیتی نخواهد بود که بتواند حملات خود را در چند جبهه ادامه دهد.
جهان چگونه به چنین ورطهای سقوط کرد که در آن، کشتار غیرنظامیان بیگناه به یک امر عادی تبدیل شده است.
نتانیاهو - نخستوزیر اسرائیل - پس از اینکه طی سال گذشته با خط قرمزی در غزه یا کرانه باختری مواجه نبود، جرئت یافت تا کارزار خشونتآمیز خود را در لبنان هم گسترش دهد. تأمین سلاحهای کشتارجمعی برای اسرائیل، از جمله بمبهای ۲۰۰۰ پوندی سنگر شکن که غیرنظامیان را سوزانده، ساختمانهای مسکونی را ویران کرده و کل محلهها را با خاک یکسان میکند، ناقض قوانین آمریکا و قوانین بینالمللی و محافظت از اسرائیل در برابر مسئولیت جنایتهای خود با استفاده از حق وتوی خود در سازمان ملل، نسلکشی در غزه و جنگ علیه لبنان را به همان اندازه که جنگ اسرائیل است، جنگ آمریکا نیز میکند.
«پروپابلیکا» در ۲۴ سپتامبر، فاش کرد که «آنتونی بلینکن» - وزیر امور خارجه آمریکا - میدانست که دولت اسرائیل عمداً مانع ورود کمکهای بشردوستانه به غزه شده است؛ اما در مورد آن، به کنگره دروغ گفته است. کارشناسان از چندین نهاد دولتی، شواهد فراوانی درباره اقدامات اسرائیل ارائه کردند و خواستار توقف انتقال تسلیحات شدند تا با قانون آمریکا مطابقت پیدا کند؛ قانونی که قطع کمکهای تسلیحاتی به دولتی که مانع از کمکهای بشردوستانه آمریکا میشود را الزامی میکند.
«لوید آستین» - وزیر دفاع آمریکا - در ماه سپتامبر، وعده داد که آمریکا به تسلیح اسرائیل ادامه خواهد داد. او پس از انعقاد قراردادی که به اسرائیل، ۸.۷ میلیارد دلار کمک نظامی میدهد، گفت: «ما از همان ابتدا متعهد کمک به اسرائیل بودهایم و وسایلی را که برای محافظت از سرزمینهای حاکمیتیاش لازم است، فراهم کردهایم و این تعهد، تغییر نکرده و در آینده هم تغییر نخواهد کرد».
ما در دنیایی زندگی میکنیم که قدرت نظامی حاکم است و سازمان ملل - نهاد جهانی که انتظار میرود صلح جهانی را حفظ کند - به نهادی ناکارآمد تبدیل شده است که نمایندگان از سرتاسر جهان در آن گرد هم میآیند و قطعنامههایی درباره نسلکشی اسرائیل در غزه، شهرکسازیها و اشغال غیرقانونی اراضی فلسطینی و... تصویب میکنند. همه این کارها تنها برای این است که در نهایت با وتوی آمریکا و دیگر قدرتهای بزرگ مواجه شوند!
آیندهای که از پنجره غزه و لبنان به ما نشان داده میشود، تاریک است. غزه از همه ما یک سؤال حیاتی میپرسد که چه نوع آیندهای برای خود و فرزندان و نوههایمان میخواهیم؟ و آیا برای آن مبارزه خواهیم کرد یا خیر؟ از ما خواسته میشود که آیا باید آنچه در حال رخدادن است یعنی جنگهای بیپایان، وحشت، دروغها، بیعدالتی، خسارت، رنجهای غیرقابلتوصیف و پایان ۷۶ سال ترور در فلسطین را بپذیریم یا نه؟ غزه لحظهای را برای تعیین آینده به ما پیشنهاد میکند. آیا ما بدون ترس و با هم برای تغییر میایستیم و مخالفت خود را با این وضعیت با صدای بلند بیان میکنیم؟ یا به اسرائیل و ایالات متحده اجازه میدهیم که جهان را به ورطه نفرت و جنگهای بیپایان بکشانند؟
[1] . Michel Moushabeck
[2] . Yoav Kisch
[3] . Giora Eiland
/ انتهای پیام /