همانطور که از ظاهر کلام پیداست در این گفتمان، سهم اصلی توسعه به سیاست خارجی و جامعه بینالملل اختصاص دادهشده در نتیجه توسعه کشور را به کنشها و واکنشهای کشورهای دیگر وابسته میکند.
اما گفتمان دوم یعنی توسعه درونزا؛ این گفتمان تعامل با جامعه بینالملل را میپذیرد، اما بیشتر بر استفاده از منابع داخلی و منطقهای و تکیه بر توان و نیروی درون کشور اصرار دارد و، چون بخش مهمی از ایجاد توسعه را به توان و منابع داخلی پیوند میزند، معتقد است که باید بر اساس شرایط و ویژگیهای فرهنگی، اجتماعی، زیستمحیطی و حتی اعتقادی جامعهی خودمان، راه پیشرفت را بیابیم و الگوی توسعه را با توجه به این شرایط ترسیم و تعریف کنیم.
این گفتمان برعکس گفتمان توسعه برون زا که توسعه در کشور را به مسائل سیاسی و عکس العملهای کشورهای دیگر منوط و وابسته میکند، توسعه را بیش از هر چیز وابسته و متأثر از شرایط و مسائل درون کشور میداند در نتیجه میتوان ادعا کرد که این توسعه پایاتر و ماندگارتر خواهد بود چرا که یکی از لوازم توسعه برونزا با الگوی ثابت، ایجاد وابستگی (در سطوح و مراتب مختلف) به کشور الگو و مبدا سرمایه است که این مهم اصلیترین مؤلفه اقتدار و پیشرفت یعنی «استقلال» را مخدوش میکند چرا که توسعهای که در سایه وابستگی به غرب پدید آید، ابزاری میشود برای کنترل برنامههای کشور در حال توسعه! در حالی که توسعه درونزا در عین تعامل با جهان، یکی از ملزومات توسعه را استقلال میداند و به عنوان یک «حق» بر حفظ آن تاکید میورزد؛ استقلال به معنای آزادی در مقیاس یک ملیت است. هر آنچه که این آزادی را سلب کند، هر چه بتوان نام نهاد قطعا نمیتوان آن را پیشرفت و توسعه دانست.
دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره توسعه
با توجه به سیاست گذاریهای کلی نظام و نیز مطالبات رهبری از مسئولین و مردم و با دقت در بیانات رهبر معظم انقلاب، به راحتی میتوان دیدگاه حضرت آیت الله خامنهای را در راستای گفتمان دوم (توسعه درون زا) صورتبندی کرد.
از جمله بیانات رهبر معظم انقلاب که بیانگر دیدگاه ایشان درباره گفتمانهای موجود در کشور در باب توسعه است، سخنرانی اول فروردین سال ۱۳۹۴ است که میفرمایند:
نگاه رهبر انقلاب به توسعه، نگاهی مستقل از بیگانه، متکی به ظرفیتها و منابع داخلی و بر اساس الگویی متأثر از ویژگیهای بومی و فرهنگی مردم و حتی منطبق بر محیط زیست و جغرافیای ایران است.
مقام معظم رهبری چنان به توسعه درون زا و «کاملا بومی و مختص به ملت ایران» اصرار دارند که در بسیاری از موارد از بکارگیری کلمه «توسعه» بخاطر بار معنایی خاصش _که همان الگوی غربی توسعه را میرساند_ اجتناب میکنند و پیشنهاد میکنند که بجای آن از واژه «پیشرفت» استفاده شود.
تفاوت توسعه و پیشرفت
همان طور که قبلا اشاره شد «توسعه» یکی از کلمات پرکاربرد در مناسبات سیاسی و بین الملل و نیز یکی از مهمترین دغدغههای ذهنی اندیشمندان و متفکران بوده است که اکثر این اندیشمندان آن را فرایندی میدانند که منجر به تغییرات کیفی رو به رشد، در زمینه اقتصاد و رفاه مادی میشود البته برخی از متأخرین مؤلفه تکامل فکری و فرهنگی جامعه را نیز بر آن افزوده اند که همین تکمله، معنای توسعه را نوعی متمدن شدن (به مفهوم غربی شدن) در زمینههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... عنوان میکند.
البته توسعه در ذات خود یک مفهوم چند بعدی است، اما بعد اقتصادی آن به معنای افزایش رفاه مادی و بالابردن کیفیت اقتصادی زندگی مبتنی بر فردگرایی، از بقیه ابعاد آن پررنگتر و برجستهتر است و به همین دلیل میتوان آن را فرایندی اقتصاد محور دانست؛ در یک فرایند اقتصاد محور یا به بیان دقیقتر «سود محور» طبیعتا نتیجه حاصل در تقابل با مفاهیم «کرامت انسانی» و «عدالت» قرار خواهد گرفت.
نادیده گرفتن عدالت و کرامت انسانی در الگوی توسعه اقتصاد محور، شروع و آغازی است برای برآمن مفهومی متفاوت و دیگرگون از توسعه با عنوان «پیشرفت» که شرایط، معیارها، شاخصها و اهداف خاص خود را پیگیری میکند و تابع الگوی غربی شده توسعه نیست.
یکی از سیاستهای جمهوری اسلامی تقابل با مفاهیمی است که در بین مردم و آحاد جامعه جهانی جا افتاده ولی بخاطر التزامات غلطی که به همراه دارد، جمهوری اسلامی آن را نمیپذیرد.
یکی از دلایل اینکه دهه چهارم انقلاب را با عنوان «دهه پیشرفت و عدالت» آغاز کردیم، همین در اختیار گرفتن واژهها به نفع آرمانها و اهداف انقلاب اسلامی بود.
حالا چرا ما که توسعه را در تقابل با عدالت میدانیم واژه جایگزین آن را در کنار عدالت قرار داده ایم؟
شاید قبل از پاسخ به این سؤال بازهم یادآوری کنیم که توسعه به خاطر داشتن اهداف و پیامدهای (تقریبا) ثابت و ماهیتی اقتصادی و سودمحور، مردم ستیزانه آن همه جوامع را به یک سو و در یک جهت حرکت میدهد (بدون توجه به شرایط و بسترهای موجود در جوامع مختلف) و نتیجه اجرای این الگوی سود محور، به انباشت سرمایه برای مرکز سرمایه و پایین آمدن سطح کیفی زندگی برای بیشتر اعضای جامعه جهانی منجر شده است و همین موجب گسست و شکاف طبقاتی گردیده است و در واقع و در عمل، عدالت و کرامت انسانی به مذبح رفته است.
البته فراموش نکنیم که اقتصاد جزیی جدایی ناپذیر از توسعه و پیشرفت است، اما امروزه اصالت سود محوری موجب خدشه بر (هدف) توسعه است. یکی از موارد تفاوت و اختلاف «توسعه» و «پیشرفت» همین نتیجه و هدف حاصل از این فرایند است.
پیشرفت با مفهوم توسعه شباهتهای بسیاری دارد، اما در بسیاری موارد دگیر نظیر هدف، روش، مبنا و شاخصها تفاوتهای اصیل با هم دارند.
عدهای بر این عقیده اند که پیشرفت مفهومی عامتر از توسعه است، پس توسعه را نیز در برمیگیرد.
اما تفاوتهای این دو کجاست؟
از منظر آیت الله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی الگوی پیشرفت متأثر است از:
شرایط تاریخی
شرایط جغرافیایی
شریط فرهنگی
شرایط اقلیمی
شرایط جغرافیای سیاسی
و نکته مهمتر اینکه طراحان این الگو «متفکران ایرانی» هستند.
پس میتوان اولین تفاوت این دو «توسعه» و «پیشرفت» را در الگوی تعریف شده برای هرکدام از آنها دانست.
توسعه دارای الگوی جهانی است ولی الگوی پیشرفت با اصالت به بومیت و با لحاظ توجه به شرایطی که الگو در آن قرار میگیرد، تعریف میشود.
مبنا و منبع این دو مفهوم، دومین نقطه افتراق اینهاست؛ مبنای توسعه از دیدگاه جمهوری اسلامی یا همان پیشرفت، اسلامی سیاسی امام خمینی (ره) ملهم از «قرآن، سنت» است، اسلام آدمی را دارای دو بعد میداند و دو آلیستی است، پس اهداف و مختصات مورد نیاز برای پیشرفتش را هم بر طبق این دو بعد تعریف میکند در حالی که مبنای توسعه غربی، آموزههای مادیگرایانهای است که برای انسان تک بعدی مادی تعریف شده است که همان نیز گاهی در تضاد با آموزههای اسلامی ماست.
در واقع در غرب به خاطر نگاه تک بعدی به انسان، توسعه به دور از معنویت و اخلاق و ارزشمداری مطرح میشود در حالی که پیشرفت به دلیل داشتن مبانی معرفتی و اسلامی به دو جنبه مادی و روحانی انسان توجه کرده و در نتیجه اخلاقگرا و ارزشمدار است.
از دیگر تفاوتها میتوان به هدف هرکدام اشاره کرد، شاید یکی از شعارهای توسعه رفع تبعیض باشد، اما آنچه در عمل اتفاق میافتد افزایش فاصله طبقاتی و وجود یک تبعیض سیستمی بر اساس میزان سرمایه است. سرمایههای که در دستیابی به آن هیچ شکلی از عدالت حاکم نیست و مناسبات دیگری بر آن حاکم است.
اما در الگوی پیشرفت، عدالت محور پیشرفت است. یعنی پیشرفت اقتصادی، پیشرفت سیاسی و ... همه باید متضمن اجرای عدالت در جامعه باشند.
رهبر انقلاب در یکی از بیاناتشان در اوسط دهه دوم انقلاب در اهمیت عدالت اشاره میکنند که:
ایشان معتقد هستند که اسلام در زمینه اقتصاد و تولید ثروت یک شیوه خاص ندارد بلکه هرآنچه که بتواند آرمانهای اسلامی مثل عدالت را تأمین کند میتواند تحت چارچوبهای اسلامی مورد بهره برداری قرارگیرد.
یعنی هدف از پیشرفت، تولید ثروت و رشد اقتصادی باید تأمین عدالت در جامعه باشد.
شاخصهای پیشرفت
برای دستیابی به پیشرفت باید شاخصهای پبشرفت را شناسایی کرد و مورد ارزیابی دائم قرار داد تا از مسیر تعریف شده ایدهآل، منحرف یا خارج نشود. برخی از شاخصهایی که در بیانات رهبری درباره پیشرفت عنوان شده است عبارتنداز:
شاخصهای پیشرفت:
علم
مردم
هویت اسلامی- ایرانی
سبک زندگی
آزاد اندیشی
این شاخصها شاید مهمترینها در الگوی پیشرفت بومی اسلامی و ایرانی باشند که البته میتوان با مداقه بیشتر بتوان به نظان منسجم تری در این باره رسید.
تأکید بر علم
رهبر فرزانه انقلاب مسیر رسیدن به پیشرفت را مسیر علم میدانند و پیشرفت را محور اصلی اقتدار کشور عنوان میکنند که بدون علم میسر نخواهد بود.
«رمز پیشرفت یک کشور یعنی آن محور اصلی برای اقتدار یک کشور، پیشرفت همراه با قتدار، «علم» است ... بدون انواع دانش، اقتدار کشور امکان پذیر نیست، دانش اقتدار میآورد» ۶/۸/۸۸
تأکید بر مردم
در منطق اسلام و بر اساس سیاستهای کلی نظام جمهوری اسلامی مردم نقشی مهم و بسیار اثرگذار در پیشبرد اهداف تعریف شده در پیشرفت دارند، در وافع مردم بمثابه محور توسعه و پیشرفت هستند و حضرت آیت الله خامنهای هویت انسانی را در مکتب سیاسی امام، ارزشمند و دارای کرامت تعریف میکنند و به خاطر داشتن همین مؤلفه ها، اثرگذاری مردم را قدرتمند و کارساز میدانند.
تأکید بر استفاده از هویت اسلامی – ایرانی
رهبر انقلاب در این باره میفرمایند: «.. میتوانیم با توجه به دو هویت اسلامی و ایرانی بودن خود الگوینپیشرفت خود را پیدا کنیم. مدل توسعه در جمهوری اسلامی به اقتضای شرایط فرهنگیف تاریخی، مواریث و اعتقادات و ایمان مردم، یک مدل کاملا بومی و مختص به خود ملت ایران است»
در این زمینه تأکید رهبر معظم انقلاب بر استفاده از هر دو بعد یعنی اصرار دارند یعنی هم هم باید از منابع غنی اسلامی در این الگو استفاده شود و هم باید از بعد ملی و ایرانی گری به موضوع ورود پیدا کرد.
تأکید بر الگوی سبک زندگی اسلامی
سبک زندگی ما باید طوری باشد که هم جهت با الگوی پیشرفت و سازگار با معیارهای آن باشد. از منظر رهبری سبک زندگی غالب جامعه ایرانی باید تغییر کند، چون سبک زندگی ما (ایرانی ها) دچار آسیب هایی، چون «مصرف گرایی، تجمل گرایی، کاهش حد زاد و ولد و ...» شده است که هرکدامشان میتوانند مانعی جدی برای پیشرفت قلمداد شوند.
تأکید بر آزاداندیشی
مقام معظم رهبری از مردم و بویژه جوانان میخواهد تا با آزاداندیشی مسیر توسعه و پیشرفت را باز کنند و اجازه ندهند دیگران با دو ابزار دگم اندیشی و یا فرافکنی و فریب، به مردم آدرس غلط بدهند؛
«ایجاد فضای آشفته ذهنی با لفاظیها هیچ کمکی به پیشرفت کشور نمیکند. شما تجربه این پدر پیرتان را در این زمینه داشته باشید، آنی که کمک میکند به پیشرفت کشور، آزادی واقعی فکرهاست؛ یعنی آزادانه فکر کردن، آزادانه مطرح کردن، از هو و جنجال نترسیدن، به تشویق و تحریض این و آن هم نگاه نکردن …»
/انتهای پیام/